لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 183 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
بخش اول
فرهنگ ایثار و شهادت
ارائه گزارش
محسن فردرو – دبیر هم اندیش فرهنگ ایثار و شهادت
تمام تلاش ما در حوزه دبیرخانه شورای هماهنگی و نظارت بر امر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت این است که خدمتگزار بخشی از خدماتی باشیم که در حوزه فرهنگ ایثار و شهادت انجام می شود. ما تلاش می کنیم که مجموعه وظایفی را که بر عهده این شورا گذاشته شده، خالصانه، صادقانه و با امکانات موجود و فضایی که حکایت از هماهنگی صمیمیت، همدلی و همراهی است به خوبی انجام دهیم و در این زمینه گام برداریم شورای هماهنگی و نظارت بر امر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در واقع طرح و آیین نامه ای بوده که توسط دولت مربوط به بند (د) ماده ی 159 برنامه سوم توسعه تصویب شده است و نهادهای متوالی ایثارگران و دستگاههای فرهنگی کشور در یک شورا جمع شدند و مسئولیت آن کار را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپردند برای اینکه در برنامه های ترویجی و برنامه های فرهنگی ترویج این حوزه هماهنگی های لازم بوجود آید.
اسوه های ایثار و شهادت
آنچه را که در پیش داریم تاریخ سراسر حماسه دلاوری دیگر است که در نبردهای مختلف، فرماندهی نیروهای اسلام را عهده دار بود و با آشوبگران و منافقان سرسختانه مبارزه کرد و همیشه برای رفتن به جبهه پیشقدم و آماده بود.
(معقل بن قیس) فرمانده رشید و مشاور تیزبینی برای فرماندهی کل سپاه اسلام بود و در صحنه های نبرد با خطابه های آتشین خود، توان رزمی نیروها را بالا می برد. او مرد جهاد و مبارزه بود و در دفاع از حاکمیت حق لحظه ای سستی نکرد تا سرانجام به خوزعظیم شهادت نائل گشت. (معقل بن قیس) سردار بزرگ اسلام در یکی از خانواده های قبیله ی (بنی یرموع) به دنیا آمد. وی آخرین سالهای حیات پیامبر (ص) را درک کرد، ولی به خاطر عواملی نتوانست در محضر رسول خدا (ص) راه یابد. دوران کودکی (معقل بن قیس) در محیطی پاک و جامعه ای اسلامی و آکنده از این ایمان و فداکاری سپری کرد.
معقل در مکتب امام علی (ع) پرورش یافت و با بهره گیری از تعلیمات آن بزرگوار به مقامی والا رسید. سرداری رشید، فداکار، سخت کوش و بانفوذ و نسبت به دشمنان امام علی(ع) سخت گیر بود. او علاوه بر اینکه شیفته و پیرو راستین مولا علی (ع) بود. در میدانهای نبرد همانند سربازی فداکار از فرمانهای آن حضرت اطاعت می کرد. معقل در جنگ صفین، مسئولیت بسیج مردم و مبارزه با سازشکاران و فرماندهی شش طائفه بزرگ تمیم، زبه، رباب قریش، کنانه و اسد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 183 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
بخش اول
فرهنگ ایثار و شهادت
ارائه گزارش
محسن فردرو – دبیر هم اندیش فرهنگ ایثار و شهادت
تمام تلاش ما در حوزه دبیرخانه شورای هماهنگی و نظارت بر امر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت این است که خدمتگزار بخشی از خدماتی باشیم که در حوزه فرهنگ ایثار و شهادت انجام می شود. ما تلاش می کنیم که مجموعه وظایفی را که بر عهده این شورا گذاشته شده، خالصانه، صادقانه و با امکانات موجود و فضایی که حکایت از هماهنگی صمیمیت، همدلی و همراهی است به خوبی انجام دهیم و در این زمینه گام برداریم شورای هماهنگی و نظارت بر امر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در واقع طرح و آیین نامه ای بوده که توسط دولت مربوط به بند (د) ماده ی 159 برنامه سوم توسعه تصویب شده است و نهادهای متوالی ایثارگران و دستگاههای فرهنگی کشور در یک شورا جمع شدند و مسئولیت آن کار را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپردند برای اینکه در برنامه های ترویجی و برنامه های فرهنگی ترویج این حوزه هماهنگی های لازم بوجود آید.
اسوه های ایثار و شهادت
آنچه را که در پیش داریم تاریخ سراسر حماسه دلاوری دیگر است که در نبردهای مختلف، فرماندهی نیروهای اسلام را عهده دار بود و با آشوبگران و منافقان سرسختانه مبارزه کرد و همیشه برای رفتن به جبهه پیشقدم و آماده بود.
(معقل بن قیس) فرمانده رشید و مشاور تیزبینی برای فرماندهی کل سپاه اسلام بود و در صحنه های نبرد با خطابه های آتشین خود، توان رزمی نیروها را بالا می برد. او مرد جهاد و مبارزه بود و در دفاع از حاکمیت حق لحظه ای سستی نکرد تا سرانجام به خوزعظیم شهادت نائل گشت. (معقل بن قیس) سردار بزرگ اسلام در یکی از خانواده های قبیله ی (بنی یرموع) به دنیا آمد. وی آخرین سالهای حیات پیامبر (ص) را درک کرد، ولی به خاطر عواملی نتوانست در محضر رسول خدا (ص) راه یابد. دوران کودکی (معقل بن قیس) در محیطی پاک و جامعه ای اسلامی و آکنده از این ایمان و فداکاری سپری کرد.
معقل در مکتب امام علی (ع) پرورش یافت و با بهره گیری از تعلیمات آن بزرگوار به مقامی والا رسید. سرداری رشید، فداکار، سخت کوش و بانفوذ و نسبت به دشمنان امام علی(ع) سخت گیر بود. او علاوه بر اینکه شیفته و پیرو راستین مولا علی (ع) بود. در میدانهای نبرد همانند سربازی فداکار از فرمانهای آن حضرت اطاعت می کرد. معقل در جنگ صفین، مسئولیت بسیج مردم و مبارزه با سازشکاران و فرماندهی شش طائفه بزرگ تمیم، زبه، رباب قریش، کنانه و اسد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 96 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
فرهنگ وقف در مکاتب و ادیان
<<فرهنگ وقف در مکاتب و ادیان>>
نادر ریاحی سامانی
وقف در فرهنگ سومریان
در بین سومریان ، بیشتر خدایان در معابد بودند و برای آنها هدایایی از مال و خوراک و ...می آوردند... در خرابه های سومری لوحه ای به دست امده است که در آن پاره ای دعاها نوشته شده است. این دستور دینی عجیب نیز در آن جا دیده می شود : (بره جانشین و فدیه آدمی است وی بره ای را به جای جان خود بخشیده است ) کاهنان از راه همین هدایا و قربانی ها از دیگر طبقات مردم سومری مال دارتر و نیرومند تر شدند. 1
وقف در فرهنگ مصریان قدیم
مردم مصر در قدیم با فکر وقف اجمالا آشنا بودند املاکی بر خدایان ، معبدها و مقبره ها اختصاص می یافت تا درآمد آنها به مصرف تعمیرات نوسازی اقامه مراسم و خرج کاهنان (رهبران دینی ) و خادمان برسد و این گام به قصد تقرب به خدایان برداشته می شد. امروزه در مصر الواحی وجود دارد که حاکی از مطلب فوق الذکر است از قدیمی ترین آنها لوحه شماره 72 است. (راهنمای ماسبیرو) در این لوحه نقوشی وجود دارد که حکایت از وقف املاک برای برخی کاهنان در خانواده چهارم (سلسله چهارم فراعنه مصر ) می کند. این لوحه در فهرست موزه ، ذیل شماره 8432 آمده است. (در نشریه وزارت اوقاف مصر به نام وزارة الاوقاف بین الماضی و الحاظر به این لوحه اشاره شده است ) باز تاریخ برای ما بازگو می کند که رمسیس دوم املاک فراوانی به معبد ابیدوس بخشید و مراسم ویژه ای جهت تملیک آن املاک در حضور جمع کثیری از مردم بر پا کرد ، تا مردم در این امر خیر از وی پیروی کنند . (تاریخ قانون مصر قدیم از دکتر شفیق شحاته ، ص 90 به بعد )
1- دورانت ، ویل ، تاریخ تمدن ، ترجمه احمد آرام سازمان آموزشی انقلاب اسلامی ، چاپ سوم ، 1370 ، ص 154
مردم مصر در قدیم، با بهترین شکل وقف اولادی آشنا بودند ، اعیان املاکی حبس می شد و درآمد آنها به خانواده و یا اولاد واقف اختصاص می یافت و این حق بعد از آنها به اولادشان می رسید تا از عواید آنها بهره مند شوند و حق انتقال اعیان املاک را به غیر نداشتند مصریان قدیم با نظارت تولیت نیز آشنا بودند. اداره اموال موقوفه را به پسر بزرگتر از هر طبقه واگذار میکردند و در اسناد وقف به صراحت از نقل موقوفه منع می شدند. سندی اخیرا از شخصی به نام متی از خانواده پنجم پیدا شده که این شخص موسسه ای به نفع فرزندانش در قالب هبه به وجود آورده و در آن به پسر بزرگترش دستور داده که از عواید آن موسسه به برادرانش بدهد ، ولی اموال قابل نقل به احدی نیست و اداره آن همیشه با پسر بزرگتر از طبقات موقوف علیهم است. 1
1- عبید الکبیسی ، محمد ، احکام وقف در شریعت اسلام 39/1 ، ترجمه احمد صادقی گلدر ، اداره کل اوقاف و امور خیریه مازندران ، چاپ اول 1366.
کاهنان از آنچه به عنوان نذر و قربانی به خدایان تقدیم می شد ، می خوردند و می نوشیدند و همچنین از زمین های مربوط به معابد و خدمات دینی خویش درآمد سرشاری به چنگ می آوردند.1
معابد مصر سهم قابل توجهی از غنائم جنگی را از کشورهای گشوده شده در زمان او (رامسس _ متوفی به سال 1225 ق _ م ) و جانشینانش به مصر سرازیر می شد ، به خود اختصاص داده بودند. معابد در آن زمان 107000 برده در اختیار داشتند که به اندازه یک سی ام جمعیت مصر بود، اراضی متعلق به این معابد حدود 300000 هزار هکتار یعنی یک هفتم اراضی قابل کشت مصر می شد.
تعداد چهارپایان 500000 رأس بود و درآمد 169 شهر مصر و شام به آن ها تعلق داشت و این درآمد هنگفت از پرداخت مالیات بر درآمد معاف بوده است. 2
وقف در فرهنگ بابل
در مدنیت بابل ، معبد نقشی بسیار مهم دارد. در شهرهای بین النهرین معبد همیشه از بلندترین و مرتفع ترین ابنیه بوده است که در وسط شهر از خشت خام یا آجر پخته قد برافراشته و بر بام همه خانه ها و مساکن مردم مشرف بوده است و در برابر مذبح در داخل معبد انواع حیوانانت و فواکه و مبلغ های بسیار وجه نقد و جنس به رسم قربانی نیاز خدای آن معبد می شده . در آنجا بوده است که مدارس برای تعلیم منشیان و نویسندگان خط میخی برپا کرده و این طبقه را تربیت می نموده اند . اضافه بر آن معبد مرکزیت کسبی و تجاری نیز داشته است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
معنی لغوی فرهنگ :
فرهنگ، مرکب از 2 کلمه فر به عنوان پیشوند و هنگ به معنی کشید.ن است در زبان لاتین این کلمه با کلمات ادوکا () و ادور () که به معنی کشیدن و تعلیم و تربیت است مطابقت میکند. در زبان فارسی، فرهنگ دارای معانی مختلفی همچون ادب، تربیت، دانش، مجموعه آداب و رسوم، مجموعه علوم و معارف و هنرهای یک قوم است. چنانچه پیش از این بیان شد، اجماعی بر سر ارائه تعریفی واحد در مورد فرهنگ صورت نگرفته است و ارائه بیش از 400 تعریف درباره این واژه خود گواهی بر این مدعاست. با وجود این ما در اینجا به برخی از این تعاریف که نسبت به تعاریف دیگر دقیقتر به نظر میرسند، اشاره میکنیم.1- برخی فرهنگ را به عنوان مجموعه ارزشهای مادی و معنوی جامعه بشری تعریف کردهاند که در جریان فعالیت اجتماعی تاریخی به وجود آمده است. از سوی دیگر گستره فرهنگ شامل فعالیت خلاق آدمیان در خلق و انتقال این است.2- برخی فرهنگ را دارای 2 جنبه عینی و ذهنی دانستهاند. به عبارت دیگر از نگاه آنان، مجموعه عناصر عینی و ذهنی که در نهادهای اجتماعی جریان یافته و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد، میراث فرهنگی ( ) یا همان فرهنگ () نامیده میشود.3- در نگاه برخی متفکران، دایره تعریف فرهنگ بسیار گسترده است و شامل هنرها، صنایع و حتی تکنیکها نیز میشود. چنان که تایلر فرهنگ را چنین تعریف میکند: «مجموعه پیچیدهای است که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنایع، تکنیکها، اخلاق، قوانین، سنن و بالاخره تمام عادات، رفتار و ضوابطی است که انسان به عنوان عضو یک جامعه آن را از جامعه خود فرا میگیرد.» این تعریف تشابه بسیاری با تعریف کلاین برگ، روانشناس اجتماعی معروف دارد که فرهنگ را مجموعهای از تواناییها و عادتها میداند که آدمی به عنوان یک عضو جامعه آن را کسب میکند. 4- در کنفرانس جهانی سیاستهای فرهنگی (مکزیکوسیتی 1982) فرهنگ اینگونه تعریف شده است: «مجموعه ویژگیهای مادی و معنوی و فکری و احساسی متمایزی که مختص یک جامعه یا گروه اجتماعی باشد.» (www.jamejamonline.ir)
طبقه بندی تعاریف فرهنگ
بطور کلی میتوان دیدگاهای مختلف درباره فرهنگ را به 5 دیدگاه تقسیم کرد .
1_ دیدگاه مارکسیستی یا دیدگاه تضادگرایان :
این دیدگاه ، فرهنگ را روبنای میداند که بر اساس اقتصاد بنا شده و روابط اقتصادی، تعیین کننده نوع فرهنگ میباشد. پس برای برنامهریزی فرهنگی بایستی رویکردی به برنامهریزی اقتصادی داشت و کاری به روبنا یعنی خود فرهنگ نداشته باشیم. این دیدگاه از رنگ و بوی انسانی تهی میباشد و سبب میشود که برای فرهنگ برنامهریزی مکانکی انجام گیرد. تجسم وجودی این چنین برنامهریزی در شوروی سابق تحقق یافت و سبب شد که انحطاط فرهنگی و عدم تراکم فکری و فرهنگی درسطح خود فرهنگ بوجود آید .
ازطرف دیگر مارکسیستها و تضادگرایان به فرهنگ موجود در سطح یک جامعه رجوع و سعی میکنند همان فرهنگ عامه را مورد ستایش قرار دهند و این عامگرایی فرهنگی سبب رکود فرهنگی در سطح جامعه خواهد شد .
این امر در آثار ادبی مارکسیتهایی که در جهان سوم وجود داشتند کاملاٌ واضح بود . این نوع تعریف نهایتاٌ به سقوط و رکود فرهنگی منجر خواهد شد. از این رو نمیتوان فرهنگ را براساس اقتصاد تعریف و یا برنامهریزی فرهنگی را بر اساس اقتصاد بنا کرد و روح اقتصاد نبایستی بر فرهنگ مسلط شود. چرا که خود فرهنگ یک واقعیت مستقل میباشد که بایست همانطور در نظر گرفته شود و آنگاه تأثیر و تأثر آن را با دیگر عوامل دید.
2_ دیدگاه تکاملگرایان :
این دیدگاه که از قرن نوزدهم بوجود آمد، هنوز قوت خویش را در تحلیل مسائل علوم اجتماعی چه جامعهشناسی و چه مردم شناسی داراست. این دیدگاه همه چیز را در حال حرکت و تحول میبیند و گاهی این تحول را در جهت کامل شدن میداند که این کامل شدن بر حسب ارزشها معنا میشود و از این جاست که برچسب ارزشگرایی به این تئوری خورده میشود. این دیدگاه از تاریخ نیز درتحلیل مسائل اجتماعی بهرهمند میشود و سعی میکند واقعیتهای اجتماعی را در طی یک فرآیند تاریخی مطالعه کند و آنگاه به یک حکم کلی و قوانین اجتماعی برسد .
این دیدگاه نیز درباره فرهنگ به تعاریفی پرداخته است که اساس را بر میراث تاریخی فرهنگ گذاشته و به تحلیل میپردازد .
ساپیر یکی از اندیشمندان این دیدگاه است که در تعریفی آورده :
فرهنگ یعنی مجموعه مرتبطی از کردارها و باورها که از راه جامعه به ارث رسیده و بافت زندگی مارا تعیین میکند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
معنی لغوی فرهنگ :
فرهنگ، مرکب از 2 کلمه فر به عنوان پیشوند و هنگ به معنی کشید.ن است در زبان لاتین این کلمه با کلمات ادوکا () و ادور () که به معنی کشیدن و تعلیم و تربیت است مطابقت میکند. در زبان فارسی، فرهنگ دارای معانی مختلفی همچون ادب، تربیت، دانش، مجموعه آداب و رسوم، مجموعه علوم و معارف و هنرهای یک قوم است. چنانچه پیش از این بیان شد، اجماعی بر سر ارائه تعریفی واحد در مورد فرهنگ صورت نگرفته است و ارائه بیش از 400 تعریف درباره این واژه خود گواهی بر این مدعاست. با وجود این ما در اینجا به برخی از این تعاریف که نسبت به تعاریف دیگر دقیقتر به نظر میرسند، اشاره میکنیم.1- برخی فرهنگ را به عنوان مجموعه ارزشهای مادی و معنوی جامعه بشری تعریف کردهاند که در جریان فعالیت اجتماعی تاریخی به وجود آمده است. از سوی دیگر گستره فرهنگ شامل فعالیت خلاق آدمیان در خلق و انتقال این است.2- برخی فرهنگ را دارای 2 جنبه عینی و ذهنی دانستهاند. به عبارت دیگر از نگاه آنان، مجموعه عناصر عینی و ذهنی که در نهادهای اجتماعی جریان یافته و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد، میراث فرهنگی ( ) یا همان فرهنگ () نامیده میشود.3- در نگاه برخی متفکران، دایره تعریف فرهنگ بسیار گسترده است و شامل هنرها، صنایع و حتی تکنیکها نیز میشود. چنان که تایلر فرهنگ را چنین تعریف میکند: «مجموعه پیچیدهای است که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنایع، تکنیکها، اخلاق، قوانین، سنن و بالاخره تمام عادات، رفتار و ضوابطی است که انسان به عنوان عضو یک جامعه آن را از جامعه خود فرا میگیرد.» این تعریف تشابه بسیاری با تعریف کلاین برگ، روانشناس اجتماعی معروف دارد که فرهنگ را مجموعهای از تواناییها و عادتها میداند که آدمی به عنوان یک عضو جامعه آن را کسب میکند. 4- در کنفرانس جهانی سیاستهای فرهنگی (مکزیکوسیتی 1982) فرهنگ اینگونه تعریف شده است: «مجموعه ویژگیهای مادی و معنوی و فکری و احساسی متمایزی که مختص یک جامعه یا گروه اجتماعی باشد.» (www.jamejamonline.ir)
طبقه بندی تعاریف فرهنگ
بطور کلی میتوان دیدگاهای مختلف درباره فرهنگ را به 5 دیدگاه تقسیم کرد .
1_ دیدگاه مارکسیستی یا دیدگاه تضادگرایان :
این دیدگاه ، فرهنگ را روبنای میداند که بر اساس اقتصاد بنا شده و روابط اقتصادی، تعیین کننده نوع فرهنگ میباشد. پس برای برنامهریزی فرهنگی بایستی رویکردی به برنامهریزی اقتصادی داشت و کاری به روبنا یعنی خود فرهنگ نداشته باشیم. این دیدگاه از رنگ و بوی انسانی تهی میباشد و سبب میشود که برای فرهنگ برنامهریزی مکانکی انجام گیرد. تجسم وجودی این چنین برنامهریزی در شوروی سابق تحقق یافت و سبب شد که انحطاط فرهنگی و عدم تراکم فکری و فرهنگی درسطح خود فرهنگ بوجود آید .
ازطرف دیگر مارکسیستها و تضادگرایان به فرهنگ موجود در سطح یک جامعه رجوع و سعی میکنند همان فرهنگ عامه را مورد ستایش قرار دهند و این عامگرایی فرهنگی سبب رکود فرهنگی در سطح جامعه خواهد شد .
این امر در آثار ادبی مارکسیتهایی که در جهان سوم وجود داشتند کاملاٌ واضح بود . این نوع تعریف نهایتاٌ به سقوط و رکود فرهنگی منجر خواهد شد. از این رو نمیتوان فرهنگ را براساس اقتصاد تعریف و یا برنامهریزی فرهنگی را بر اساس اقتصاد بنا کرد و روح اقتصاد نبایستی بر فرهنگ مسلط شود. چرا که خود فرهنگ یک واقعیت مستقل میباشد که بایست همانطور در نظر گرفته شود و آنگاه تأثیر و تأثر آن را با دیگر عوامل دید.
2_ دیدگاه تکاملگرایان :
این دیدگاه که از قرن نوزدهم بوجود آمد، هنوز قوت خویش را در تحلیل مسائل علوم اجتماعی چه جامعهشناسی و چه مردم شناسی داراست. این دیدگاه همه چیز را در حال حرکت و تحول میبیند و گاهی این تحول را در جهت کامل شدن میداند که این کامل شدن بر حسب ارزشها معنا میشود و از این جاست که برچسب ارزشگرایی به این تئوری خورده میشود. این دیدگاه از تاریخ نیز درتحلیل مسائل اجتماعی بهرهمند میشود و سعی میکند واقعیتهای اجتماعی را در طی یک فرآیند تاریخی مطالعه کند و آنگاه به یک حکم کلی و قوانین اجتماعی برسد .
این دیدگاه نیز درباره فرهنگ به تعاریفی پرداخته است که اساس را بر میراث تاریخی فرهنگ گذاشته و به تحلیل میپردازد .
ساپیر یکی از اندیشمندان این دیدگاه است که در تعریفی آورده :
فرهنگ یعنی مجموعه مرتبطی از کردارها و باورها که از راه جامعه به ارث رسیده و بافت زندگی مارا تعیین میکند .