لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .doc :
درسهایى آموزنده از مبارزات پیامبر و یاران
روحیه معنوى
کسى که دو نبرد بدر و أحد را با ژرفنگرى مورد دقت و بررسى قرار دهد، بالا بودن روحیه معنوى مؤمنان را ملاحظه خواهد کرد. این روحیه یکى از اسبابى بود که به پیروزى آنان انجامید و در دشوارترین شرایط جنگى توانستند از خود پایدارى نشان دهند.
سران و فرماندهان نظامى دنیا به ارزش و اهمیت جنبههاى معنوى روح اعتراف کردهاند. «ناپلئون» مىگوید: نسبت قدرت معنوى در میدان کارزار نسبت به توان جسمى و مادى، نسبت سه به یک [یعنى سه برابر] است.
«مونتگمرى» در جنگ جهانى دوم، بر اهمیت روحیه معنوى و تأثیر آن دردستیابى به پیروزى تأکید مىکند. این فرمانده نظامى جز با هوشمندى کامل و تجربه جنگى و فرماندهى نیروها به این نتیجه دست نیافته است.
تحقیقات جنگ و نبردهاى امروزى ثابت کرده که رزمنده شایسته و موفق کسى است که از هر دو روحیه معنوى و قدرت مادى برخوردار باشد. روحیه معنوى از ایمان انسان سرچشمه مىگیرد و رزمنده آگاهى دارد براى چه هدفى مىجنگد و در کنار اعتمادى که به نفس خویشتن و به فرماندهى و توان و کاردانى او دارد مبارزه مىکند. خداى متعال پس از جنگ بدر آیاتى نازل فرمود و در آن جایگاه روحیه معنوى و ضرورت آن را در نبردها، روشن ساخت:
یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الأَدْبارَ * وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْواهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ المَصِیرُ؛(1)
اى اهل ایمان، اگر با پیشروى و تهاجم کافران روبهرو گشتید، پشت به دشمن نکنید. هر که در روز جنگ بدانها پشت کرد و به کنارى رفت و یا به گروهى ملحق شد، در حقیقت به خشم و غضب الهى روى آورده و جایگاهش دوزخ است که بدترین منزلگاه است.
این آیه شریفه رزمندگان را از گریختن از میدان جنگ برحذر داشته و به پایدارى و استقامت در برابر دشمن دعوت مىکند. کسى که از میدان کارزار فرار مىکند، در وعده پیروزى الهى به مؤمنین دچار شک و تردید مىشود، همان گونه که اگر در قدرت آفریدگار جهان شک و تردید به وجود آید، از هرگونه قدرت دشمن، ترس و بیم به دل راه مىیابد و از این ناحیه آن را مىتوان نوعى شرک دانست... از طرفى دلهره و ناکامى در صفوف رزمندگان ایجاد مىکند و در برابر دشمن روحیه خود را ازدست داده و سبب کشته شدن مسلمانان مىگردد.
مؤمن باید دلى چون کوه، راسخ و پا برجا داشته و هیچ قدرتى در زمین نتواند او را به شکست وا دارد، چه این که او ارتباط با خدا دارد و مرگ هر کسى به دست خداوند است، بنابراین نمىسزد که مؤمن از بیم مرگ از صحنه نبرد فرار کند. از جمله آیاتى که در این زمینه نازل گشته، این آیات است:
یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ * وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرِینَ * وَلا تَکُونُوا کَالَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَرِئاءَ النّاسِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ؛(2)
اى اهل ایمان، اگر با گروهى از دشمنان برخوردید ثابت قدم بمانید وخدا را بسیار یاد کنید، شاید به رستگارى دست یابید و از خدا و رسول او فرمان ببرید و با یکدیگر مناقشه و کشمکش نکنید که شکست خورده و قدرت خویش را از دست مىدهید و صبر و شکیبایى پیشه کنید، به راستى که خداوند با صبر پیشگان است و مانند کسانى که براى خوشگذرانى و تظاهر، از شهر و دیار خود بیرون رفتند نباشید و مردم را از پیمودن راه خدا باز مىدارند و خداوند به آنچه انجام مىدهند احاطه دارد.
خداى سبحان عوامل پیروزى حقیقى را، که از قدرت معنوى سر چشمه مىگیرد، این گونه بیان مىفرماید: پایدارى و استقامت هنگام رویارویى با دشمن، فرار نکردن از برابر دشمن، ارتباط با ذات بارى تعالى که اساس هر قدرت و توان در وجود انسان است، اطاعت از خدا و رسول او به وسیله پرهیز از گناه و انجام وظایف و دورى از نزاع و کشمکش و نفاق و جدایى که انسان را به ورطه شکست مىکشاند، صبر و شکیبایى بر دشوارىهاى میدان کارزار، آمادگى شرکت در جنگ بىآنکه مغرور به قدرت خویش گشته و یا به آن فخر و مباهات نماید، و تنها در راه خدا مبارزه کند، نه براى کسب شهرت و خودنمایى، خداوند براى ابراز اهمیت صبر و شکیبایى در دستیابى به پیروزى مىفرماید:
فَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِئَةٌ صابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِئَتَیْنِ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرِینَ؛(3)
اگر صد نفر از شما صبر و پایدارى کنند بر دویست نفر و اگر هزار نفر شکیبایى به خرج دهند، به اذن خدا بر دو هزار نفر پیروز خواهند شد و خداوند با صبر پیشگان است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .doc :
درسهایى آموزنده از مبارزات پیامبر و یاران
روحیه معنوى
کسى که دو نبرد بدر و أحد را با ژرفنگرى مورد دقت و بررسى قرار دهد، بالا بودن روحیه معنوى مؤمنان را ملاحظه خواهد کرد. این روحیه یکى از اسبابى بود که به پیروزى آنان انجامید و در دشوارترین شرایط جنگى توانستند از خود پایدارى نشان دهند.
سران و فرماندهان نظامى دنیا به ارزش و اهمیت جنبههاى معنوى روح اعتراف کردهاند. «ناپلئون» مىگوید: نسبت قدرت معنوى در میدان کارزار نسبت به توان جسمى و مادى، نسبت سه به یک [یعنى سه برابر] است.
«مونتگمرى» در جنگ جهانى دوم، بر اهمیت روحیه معنوى و تأثیر آن دردستیابى به پیروزى تأکید مىکند. این فرمانده نظامى جز با هوشمندى کامل و تجربه جنگى و فرماندهى نیروها به این نتیجه دست نیافته است.
تحقیقات جنگ و نبردهاى امروزى ثابت کرده که رزمنده شایسته و موفق کسى است که از هر دو روحیه معنوى و قدرت مادى برخوردار باشد. روحیه معنوى از ایمان انسان سرچشمه مىگیرد و رزمنده آگاهى دارد براى چه هدفى مىجنگد و در کنار اعتمادى که به نفس خویشتن و به فرماندهى و توان و کاردانى او دارد مبارزه مىکند. خداى متعال پس از جنگ بدر آیاتى نازل فرمود و در آن جایگاه روحیه معنوى و ضرورت آن را در نبردها، روشن ساخت:
یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الأَدْبارَ * وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْواهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ المَصِیرُ؛(1)
اى اهل ایمان، اگر با پیشروى و تهاجم کافران روبهرو گشتید، پشت به دشمن نکنید. هر که در روز جنگ بدانها پشت کرد و به کنارى رفت و یا به گروهى ملحق شد، در حقیقت به خشم و غضب الهى روى آورده و جایگاهش دوزخ است که بدترین منزلگاه است.
این آیه شریفه رزمندگان را از گریختن از میدان جنگ برحذر داشته و به پایدارى و استقامت در برابر دشمن دعوت مىکند. کسى که از میدان کارزار فرار مىکند، در وعده پیروزى الهى به مؤمنین دچار شک و تردید مىشود، همان گونه که اگر در قدرت آفریدگار جهان شک و تردید به وجود آید، از هرگونه قدرت دشمن، ترس و بیم به دل راه مىیابد و از این ناحیه آن را مىتوان نوعى شرک دانست... از طرفى دلهره و ناکامى در صفوف رزمندگان ایجاد مىکند و در برابر دشمن روحیه خود را ازدست داده و سبب کشته شدن مسلمانان مىگردد.
مؤمن باید دلى چون کوه، راسخ و پا برجا داشته و هیچ قدرتى در زمین نتواند او را به شکست وا دارد، چه این که او ارتباط با خدا دارد و مرگ هر کسى به دست خداوند است، بنابراین نمىسزد که مؤمن از بیم مرگ از صحنه نبرد فرار کند. از جمله آیاتى که در این زمینه نازل گشته، این آیات است:
یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ * وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرِینَ * وَلا تَکُونُوا کَالَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَرِئاءَ النّاسِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ؛(2)
اى اهل ایمان، اگر با گروهى از دشمنان برخوردید ثابت قدم بمانید وخدا را بسیار یاد کنید، شاید به رستگارى دست یابید و از خدا و رسول او فرمان ببرید و با یکدیگر مناقشه و کشمکش نکنید که شکست خورده و قدرت خویش را از دست مىدهید و صبر و شکیبایى پیشه کنید، به راستى که خداوند با صبر پیشگان است و مانند کسانى که براى خوشگذرانى و تظاهر، از شهر و دیار خود بیرون رفتند نباشید و مردم را از پیمودن راه خدا باز مىدارند و خداوند به آنچه انجام مىدهند احاطه دارد.
خداى سبحان عوامل پیروزى حقیقى را، که از قدرت معنوى سر چشمه مىگیرد، این گونه بیان مىفرماید: پایدارى و استقامت هنگام رویارویى با دشمن، فرار نکردن از برابر دشمن، ارتباط با ذات بارى تعالى که اساس هر قدرت و توان در وجود انسان است، اطاعت از خدا و رسول او به وسیله پرهیز از گناه و انجام وظایف و دورى از نزاع و کشمکش و نفاق و جدایى که انسان را به ورطه شکست مىکشاند، صبر و شکیبایى بر دشوارىهاى میدان کارزار، آمادگى شرکت در جنگ بىآنکه مغرور به قدرت خویش گشته و یا به آن فخر و مباهات نماید، و تنها در راه خدا مبارزه کند، نه براى کسب شهرت و خودنمایى، خداوند براى ابراز اهمیت صبر و شکیبایى در دستیابى به پیروزى مىفرماید:
فَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِئَةٌ صابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِئَتَیْنِ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرِینَ؛(3)
اگر صد نفر از شما صبر و پایدارى کنند بر دویست نفر و اگر هزار نفر شکیبایى به خرج دهند، به اذن خدا بر دو هزار نفر پیروز خواهند شد و خداوند با صبر پیشگان است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .doc :
درسهایى آموزنده از مبارزات پیامبر و یاران
روحیه معنوى
کسى که دو نبرد بدر و أحد را با ژرفنگرى مورد دقت و بررسى قرار دهد، بالا بودن روحیه معنوى مؤمنان را ملاحظه خواهد کرد. این روحیه یکى از اسبابى بود که به پیروزى آنان انجامید و در دشوارترین شرایط جنگى توانستند از خود پایدارى نشان دهند.
سران و فرماندهان نظامى دنیا به ارزش و اهمیت جنبههاى معنوى روح اعتراف کردهاند. «ناپلئون» مىگوید: نسبت قدرت معنوى در میدان کارزار نسبت به توان جسمى و مادى، نسبت سه به یک [یعنى سه برابر] است.
«مونتگمرى» در جنگ جهانى دوم، بر اهمیت روحیه معنوى و تأثیر آن دردستیابى به پیروزى تأکید مىکند. این فرمانده نظامى جز با هوشمندى کامل و تجربه جنگى و فرماندهى نیروها به این نتیجه دست نیافته است.
تحقیقات جنگ و نبردهاى امروزى ثابت کرده که رزمنده شایسته و موفق کسى است که از هر دو روحیه معنوى و قدرت مادى برخوردار باشد. روحیه معنوى از ایمان انسان سرچشمه مىگیرد و رزمنده آگاهى دارد براى چه هدفى مىجنگد و در کنار اعتمادى که به نفس خویشتن و به فرماندهى و توان و کاردانى او دارد مبارزه مىکند. خداى متعال پس از جنگ بدر آیاتى نازل فرمود و در آن جایگاه روحیه معنوى و ضرورت آن را در نبردها، روشن ساخت:
یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الأَدْبارَ * وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْواهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ المَصِیرُ؛(1)
اى اهل ایمان، اگر با پیشروى و تهاجم کافران روبهرو گشتید، پشت به دشمن نکنید. هر که در روز جنگ بدانها پشت کرد و به کنارى رفت و یا به گروهى ملحق شد، در حقیقت به خشم و غضب الهى روى آورده و جایگاهش دوزخ است که بدترین منزلگاه است.
این آیه شریفه رزمندگان را از گریختن از میدان جنگ برحذر داشته و به پایدارى و استقامت در برابر دشمن دعوت مىکند. کسى که از میدان کارزار فرار مىکند، در وعده پیروزى الهى به مؤمنین دچار شک و تردید مىشود، همان گونه که اگر در قدرت آفریدگار جهان شک و تردید به وجود آید، از هرگونه قدرت دشمن، ترس و بیم به دل راه مىیابد و از این ناحیه آن را مىتوان نوعى شرک دانست... از طرفى دلهره و ناکامى در صفوف رزمندگان ایجاد مىکند و در برابر دشمن روحیه خود را ازدست داده و سبب کشته شدن مسلمانان مىگردد.
مؤمن باید دلى چون کوه، راسخ و پا برجا داشته و هیچ قدرتى در زمین نتواند او را به شکست وا دارد، چه این که او ارتباط با خدا دارد و مرگ هر کسى به دست خداوند است، بنابراین نمىسزد که مؤمن از بیم مرگ از صحنه نبرد فرار کند. از جمله آیاتى که در این زمینه نازل گشته، این آیات است:
یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ * وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرِینَ * وَلا تَکُونُوا کَالَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَرِئاءَ النّاسِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ؛(2)
اى اهل ایمان، اگر با گروهى از دشمنان برخوردید ثابت قدم بمانید وخدا را بسیار یاد کنید، شاید به رستگارى دست یابید و از خدا و رسول او فرمان ببرید و با یکدیگر مناقشه و کشمکش نکنید که شکست خورده و قدرت خویش را از دست مىدهید و صبر و شکیبایى پیشه کنید، به راستى که خداوند با صبر پیشگان است و مانند کسانى که براى خوشگذرانى و تظاهر، از شهر و دیار خود بیرون رفتند نباشید و مردم را از پیمودن راه خدا باز مىدارند و خداوند به آنچه انجام مىدهند احاطه دارد.
خداى سبحان عوامل پیروزى حقیقى را، که از قدرت معنوى سر چشمه مىگیرد، این گونه بیان مىفرماید: پایدارى و استقامت هنگام رویارویى با دشمن، فرار نکردن از برابر دشمن، ارتباط با ذات بارى تعالى که اساس هر قدرت و توان در وجود انسان است، اطاعت از خدا و رسول او به وسیله پرهیز از گناه و انجام وظایف و دورى از نزاع و کشمکش و نفاق و جدایى که انسان را به ورطه شکست مىکشاند، صبر و شکیبایى بر دشوارىهاى میدان کارزار، آمادگى شرکت در جنگ بىآنکه مغرور به قدرت خویش گشته و یا به آن فخر و مباهات نماید، و تنها در راه خدا مبارزه کند، نه براى کسب شهرت و خودنمایى، خداوند براى ابراز اهمیت صبر و شکیبایى در دستیابى به پیروزى مىفرماید:
فَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِئَةٌ صابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِئَتَیْنِ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرِینَ؛(3)
اگر صد نفر از شما صبر و پایدارى کنند بر دویست نفر و اگر هزار نفر شکیبایى به خرج دهند، به اذن خدا بر دو هزار نفر پیروز خواهند شد و خداوند با صبر پیشگان است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
دستور جهاد و غزوه ها
دستور جهاد و آغاز غزوه ها و سریه ها.ابـن اسـحـاق مـى گـویـد: رسول خدا(ص ) در 53 سالگى , سیزده سال بعد از بعثت , روزدوشنبه دوازدهـم ربـیـع الاول نـزدیک ظهر وارد مدینه شد و بقیه ماه ربیع الاول , ربیع الاخر,دو جمادى , رجـب , شـعبان , رمضان , شوال , ذى القعده , ذى الحجه و محرم را همچنان بدون پیشامد جنگى در مـدیـنـه گـذرانـد و در مـاه صـفر سال دوم , دوازده ماه پس از ورود به مدینه براى جنگ بیرون رفت ((145)).
شماره غزوه هاى رسول خدا(ص )
مـسـعـودى مـى نویسد: غزوه هایى که رسول خدا(ص ) خود همراه سپاه اسلام بود 26غزوه است و بـرخـى آن را 27 غـزوه نوشته اند, جهت اختلاف آن است که دسته اول ,بازگشت رسول خدا را از ((خیبر)) به ((وادى القرى )) با غزوه خیبر یکى دانسته اند ((146)).
شماره سریه هاى رسول خدا(ص )
ابـن اسـحـاق مـى گوید: سریه هاى رسول خدا 38 سریه بود مسعودى از ((جمعى )) 35سریه و از ((طـبـرى )) 48 و از بـعـضـى دیـگـر 66 سـریـه نـقـل مى کند طبرسى در اعلام الورى 36سریه مى نویسد ((147)).مسعودى مى نویسد: سرایا از 3 تا 500 نفر است که در شب بیرون روند سوارب :دسته هایى است که روز بـیـرون روندو مناسر: بیش از 500 نفر و کمتر از 800 نفر جیش :سپاهى است که شماره اش به 800 نـفـر برسد خشخاش : بیش از 800 و کمتر از 1000نفرجیش ازلم : سپاهى است که به 1000 نفر بـرسد جیش جحفل : سپاهى است که به4000 نفر برسد جیش جرار: سپاهى است که به 12000 نفر برسد کتیبه : سپاهى است که فراهم گشته و پراکنده نشود و, حضیره : از 10 نفر به پایین را گویند که به جنگ فرستاده شوند و, نفیضه : آنان را که سپاهى بسیار نیستند و, ارعن : سپاه بزرگ بى مانند را و,خمیس : سپاه عظیم را گویند.
غزوه ودان یا غزوه ابوا
تاریخ غزوه : صفر سال دوم هجرت .جانشین رسول خدا: سعدبن عباده .مقصد: قریش و بنى ضمرة بن بکر.نتیجه : قرار صلحى با ((بنى ضمره )) به امضاى ((مخشى بن عمرو ضمرى )): سرور((بنى ضمره )) در آن تاریخ .
سریه ((عبیدة بن حارث بن مطلب ))
تاریخ سریه : شوال سال اول .عده سپاهیان : 60 یا 80 نفر فقط از مهاجران .مقصد: دسته اى از قریش که ممکن بود به اطراف مدینه تجاوز کنند.نـتـیـجـه : ((عـبـیـده )) در مـحـل آبـگـاهـى بـا گـروه انـبـوهـى از قـریـش کـه ((عـکـرمـة بـن ابـى جـهل ))فرماندهشان بود, روبرو شد, اما جنگى پیش نیامد, فقط ((سعدبن ابى وقاص )) تیرى انداخت و نخستین تیرى بود که در تاریخ اسلام از کمان رها شد.
سریه ((حمزة بن عبدالمطلب ))
تاریخ سریه : رمضان سال اول .عده سپاهیان : 30 نفر از مهاجران .نتیجه : ((حمزه )) تا ساحل دریا در ناحیه ((عیص )) پیش رفت و آن جا با 300 سوار ازمشرکان مکه کـه ((ابـوجـهل بن هشام )) فرماندهشان بود, روبرو شد, اما ((مجدى بن عمروجهنى )) که با هر دو دسته قرار صلح و متارکه داشت , در میان افتاد و بى آن که جنگى روى دهد, هردو سپاه بازگشتند.
غزوه ((بواط))
تـاریـخ غـزوه : ربـیـع الاول سـال دوم هـجـرت جـانـشـیـن رسـول خـدا در مدینه ((سائب بن عثمان بن مظعون )) یا ((سعدبن معاذ)) بود.عده سپاهیان : 200 نفر.مقصد: کاروانى از قریش (شامل 100 مرد) بودند که مدینه در خطر تجاوز ایشان قرار داشت و 2500 شتر داشتند.نتیجه : رسول خدا تا ((بواط)) پیش رفت و چون با دشمنى برخورد نکرد به مدینه بازگشت .
غزوه ((عشیره ))
تـاریـخ غـزوه : جـمـادى الاولـى , سـال دوم هـجـرت جـانـشـیـن رسـول خـدا در مدینه ((ابوسلمة بن عبداالاسد)) بود.عده سپاهیان اسلام : 150 یا 200 نفر.مقصد: کاروان قریش که رهسپار شام بود.نـتیجه : رسول خدا با سپاهیان اسلامى تا ((عشیره )) پیش رفت , ماه جمادى الاولى وچند روزى از جـمادى الاخره آن جا ماند و با قبیله ((بنى مدلج )) و هم پیمانانشان از((بنى ضمره )) قرار صلحى منعقد ساخت و سپس بى آن که جنگى روى دهد به مدینه بازگشت .