لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
پسته در طب سنتی ایران
به زبان سریانی بستی به عربی فستق به یونانی بسطاقیا نامیده می شود. نام رایج گیاه piostachio و نام علمی آن pistacia vera می باشد.
طول درخت پسته در مناطق حاره تا ارتفاع ده متر هم می رسد ولی در مناطق معتدله ارتفاع آن کمتر است و به صورت درختچه در می آید. در متون طب سنتی ذکر شده که دو نوع جبلی (وحشی و خودرو) و بستانی دارد. که نوع دوم از پسته جبلی درشت تر است. افغانستان ، سوریه ، نواحی مدیترانه ، کالیفرنیای آمریکا و ایران (رفسنجان ، دامغان ، خراسان و قزوین) از نواحی پرورش درخت پسته است. میوه درخت پسته در یک سال دارای مغز می باشد و در یک سال مغز ندارد که به آن بزغنج می گویند.
پسته غیر مقشر یعنی پسته به همراه پوست تا مدت ها سالم می ماند اما نوع مقشر یعنی پسته ای که پوستش کنده شده باشد اگر چند روز بماند تازگی و طراوتش را تا حدی از دست می دهد و بهترین پسته پسته تازه است که بتازگی پوستش را کنده باشند و تازه مقشر شده باشد.
مغز پسته دارای طعم مطبوع .و ملایم است و پوشیده از یک قشر خیلی نازک و جدا نشدنی و به رنگ قرمز است که اصطلاحا جفت نامیده می شود. میوه پسته شفت و تا حدی خشک است .
از ترکیبات شیمیایی پسته می توان به آمیدون، ساکارز، انواع ویتامین ها از قبیل ویتامین A.B1.B6.E اشاره کرد. موادی از قبیل منیزیم ، پتاسیم ، سلنیم ، روی و مس ، فولات و آهن و اسید آمینه غیر ضروری آرژی نین.
چربیهای موجود در پسته از نوع غیر اشباع (Unsaturated ) و فیتوسترولها نیز می باشند. به علاوه پسته دارای ترکیباتی است که جزء گروه فیتوکمیکا ل ها (Phytochemical ) میباشند که اینها ترکیباتی هستند که به طور طبیعی توسط گیاهان تولید میشوند تا گیاهان را در برابر آسیب قارچها ، ویروسها و باکتریها در امان نگه دارند. این گروه از مواد شیمیایی از ابتلا به بیماریهای قلب و عروق پیشگیری نیز می کنند. موادی مثل سیانیدین و پروآنتوسیانیدین بتاسیتوسترول گاما توکوفرول لوتئین و کوئرستین جرء گروه فیتوکمیکال هستند.
قسمت خوراکی میوه . مغز آن یعنی مغز پسته می باشد که به علت معطر بودن مصرف Culinary (سر سفره ) دارد و به عنوان چاشنی در غذاها و جزئی از تنقلات و آجیل مصرف می شود و کاربردهای درمانی کثیری نیز برای آن ذکر شده است. در طب سنتی و گیاه درمانی برای پوست پسته مصرف درمانی قائل شده اند.
مزاج پسته: متون طب سنتی ایران مزاج مغز پسته را گرمتر از گردو می داند و در مجموع دوم گرم و خشک برای پسته قائل شده اند ولی برخی از این متون تا سوم گرم و سوم خشک نیز برای پسته در نظر می گیرند. لکن چون میوه این گیاه دارای رطوبتی اضافه می باشد که در تمام ماده و جرم پسته به طور یک نواخت و مساوی گسترده نشده است. و از آن به رطوبت فضلیه تعبیر می شود لذا بعضی از حکما آن را تر نیز محسوب می کنند.
به نظر می رسد که هر چه از درون میوه پسته به سمت بیرون آن پیش می رویم از نظر مزاج ازمیزان کیفیت حرارت در قسمتهای مختلف پسته کاسته می شود که از این خاصیت تغییر مزاج در پسته در درمان انواع بیماریهای اعضای مختلف بدن انسان می توان یاری جست به عنوان مثال دیده شده که جفت پسته یعنی پوست بالای لب یا مغز پسته که بلافاصله روی مغز پسته قرار دارد و در واقع همان پوسته نازک (رقیق) ملاصق (چسبیده) به مغز پسته است معتدل در حرارت و خشکی هست. مزاج خارجی ترین پوست که سبزرنگ است و روی پوست سفت و صلب و چوبی سفید رنگ پسته قرار دارد سرد و خشک می باشد.
بدل پسته به مغز بادام و مصلح پسته آشامیدن سرکه و خوردن انار ترش و زردآلوی خشک ترش و میوه های بارده و کلا خوردن ترشی است.
پسته مصدع محرورین است یعنی افراد گرم مزاج را اذیت می کند و مصرف زیاد پسته نیز ایجاد شری می کند که نوعی بثور ریز در سطح پوست بدن دارای خارش فراوان می باشد.
خواص پسته از نقطه نظر گیاه درمانی (Herbal Medicine ) : به علت وجود فیتو سترولها سطح کلسترول به ویژه LDL را پائین می آورد. نقش پیشگیری کننده و ایضا درمان کمکی در بیماریهای عروقی در کنار داروهای شیمیایی برای پسته می توان قائل شد. آرژینین موجود در پسته قابلیت انعطاف پذیری شریانها را می افزاید و باعث افزایش و تقویت جریان خون میشود. زیرا روی مکانیسمهای باواسطه نیتریک اکساید تاثیر میگذارد و نهایتا باعث relax شدن و شل شدن عضلات صاف جدار شرائین و گشادتر شدن انها میشود. مشاهده شده که ترکیبات فیتوکمیکال موجود در مغز پسته باعث محافظت و مصونیت فرد در برابر بیماریهای قلبی عروقی و تا حدی کانسرها میشود. (موضوعی که در طب سنتی از پسته به عنوان مقوی دل یاد میکند) و نقش پیشگیری کننده که فرد مصرف منظم روزانه پسته داشته باشد.
از دیدگاه طب سنتی میتوان خواص پسته را از دو جنبه بررسی کرد :
اول طعم پسته که به علت مرارت و تا حدی عفوصت (کمی تلخی و تقریبا گسی) و داشتن خواص قبض و تخشین افعال و عملکرد پسته دربدن انسان توجیه میشود.
دوم بررسی خواص پسته براساس استعمال قسمتهای مختلف این گیاه مثلا اینکه خوردن مغز پسته (مزاج گرم و خشک) با خوردن پوست نازک قرمز رویش (که ازنظر حرارت و خشکی معتدل است و شاید این اعتدال تا حدی شدت حرارت و یبوست مغز آن را تعدیل کند) باعث فربهی و چاق شدن بدن میشود. بنابراین ازمغز پسته با پوست ملاصقش به مسمن بدن و رافع لاغری تعبیر میشود.
مضاف بر آنکه مصرف این قسمت از پسته باعث تقویت معده میشود و این تقویت به علت همان فعل قبض پسته است.
زیرا پسته را تا حدی جزگیاهان قابض (Astringent) به حساب می اوریم.
مصرف پوست سرد و خشک پسته به عنوان خارجی ترین لایه میوه این گیاه به صورت مضغ (مزمزه و مکیدن این پوسته دردهان) باعث تقویت مخاط لثه میشود پس مقوی دندان و بافتهای دهانی محسوب میگردد.
نشستن در آبی که پوست چوبی و صلب و سفید پسته در آن جوشانده شده باشد باعث نفوذ عصاره شیمیایی موجود در این قسمت از گیاه در نواحی انال و ژینتال (تناسلی) میشود و دیده شده که در درمان خروج مقعد مفید است.
نطول به طبیخ (یعنی ریختن آب حاصل از جوشاندن پوست تند درخت پسته و جوشانده برگ پسته بر روی بدن) در درمان برخی ناراحتیهای مقعد موثر است.
حال به بررسی کاملتر خواص پسته از دیدگاه طب سنتی ایران میبپردازیم که هدف اصلی این گفتار است.
مصرف پسته به طور کلی باعث تقویت ذهن و حفظ دماغ و رفع خفقان (طپش قلب) و حتی (استفراغ) و غثیان (تهوع) و مغص (پیچش شکم و درد شکم به همراه قراقر شکم) میباشد. توجیه بعضی از این خواص پسته در رابطه با دستگاه گوارش با توجه به قابض بودن این گیاه امکان پذیراست. چرا که حرکاتی که از معده به سمت قسمتهای فوقانی تر دستگاه گوارش ایجاد میشود و باعث تهوع استفراغ و احتمالا رفلاکس میگردد و یا از معده به سمت پایین یعنی روده ها که باعث پیچش شکم (مغص) و حتی اسهال میشود توسط خاصیت قبض پسته کنترل میشود.
پسته همچنین دردرمان برودت کبد و تفتیح سده کبد و منافذ غذا و کیسه صفرا مفید است و منقی کبد (پاک کننده کبد از اخلاط و فضول زائد و غیرطبیعی) میباشد و مزیل وجع رطوبی کبد هم میباشد یعنی درد کبدی ناشی از سوء مزاج رطب این عضو را زائل میکند و از بین میبرد. پسته مفتح سدد کبدی (گرفتگیهای کبدی) است به عبارتی تفتیح بند آمدگیهای کبدی میکند و در درمان برخی انواع یرقان نیز مفید میباشد.
سعوط پسته همراه با مشک جهت درمان لقوه و تقویت حافظه وتنقیه دماغ مفید است و همراه با عنبر برای ازاله وسواس و مواد سوداوی موثراست.
پسته به علت گرم و خشک بودن در بهبود سرفه های رطوبی بلغمی موثر بوده و به طور کلی در درمان گروهی از سرفه های مزمن مفید است.
مضغ پوست سبز بیرونی پسته (خارجی ترین پوسته پسته) رافع تشنگی و بوی بد دهان و قلاع (زخمهای دهانی) میباشد و مقوی دندان و مخاط لثه است. به علاوه مضغ این قسمت در دهان رافع فواق (سکسکه) وقی و اسهال است.
به علت تقویت معده و خم معده و به علت قابض بودنش مانع برگشتن غذا از معده به مری میشود. پسته مانند سایر مقویهای (تونیکهای tonic های) گوارشی دارای مواد تلخ (bitter= بیتر) میباشد که توجیه کننده افعال ناشی از مرارت و تلخی این گیاه میباشد.
پسته قلیل الغذا است و خوردن آن مولد خون صالح است و همانطور که شد چاق کننده افراد لاغر است. پسته حکم تریاق و فادزهر برای گزش (سم) حشرات موذی داردو به طور ذوالخاصیه این کار راانجام میدهد.
نطول به طبیخ پوست درخت و برگ ان برای رفع جرب و حکه (خارش) حبس نزلات و رفع قمل (شپش) موثراست.
تاثیر پسته روی دستگاه تناسلی به این صورت است که : پسته به علت داشتن رطوبت فضلیه مثل سایرگیاهان (دارویی) دارای این رطوبت (از قبیل شقاقل، بهمنین و بوزیدان) واجد خاصیت مبهی (Aphrodisiac) یا افزایش دهنده نیروی جنسی و زیادکننده منی میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
پسته در طب سنتی ایران
به زبان سریانی بستی به عربی فستق به یونانی بسطاقیا نامیده می شود. نام رایج گیاه piostachio و نام علمی آن pistacia vera می باشد.
طول درخت پسته در مناطق حاره تا ارتفاع ده متر هم می رسد ولی در مناطق معتدله ارتفاع آن کمتر است و به صورت درختچه در می آید. در متون طب سنتی ذکر شده که دو نوع جبلی (وحشی و خودرو) و بستانی دارد. که نوع دوم از پسته جبلی درشت تر است. افغانستان ، سوریه ، نواحی مدیترانه ، کالیفرنیای آمریکا و ایران (رفسنجان ، دامغان ، خراسان و قزوین) از نواحی پرورش درخت پسته است. میوه درخت پسته در یک سال دارای مغز می باشد و در یک سال مغز ندارد که به آن بزغنج می گویند.
پسته غیر مقشر یعنی پسته به همراه پوست تا مدت ها سالم می ماند اما نوع مقشر یعنی پسته ای که پوستش کنده شده باشد اگر چند روز بماند تازگی و طراوتش را تا حدی از دست می دهد و بهترین پسته پسته تازه است که بتازگی پوستش را کنده باشند و تازه مقشر شده باشد.
مغز پسته دارای طعم مطبوع .و ملایم است و پوشیده از یک قشر خیلی نازک و جدا نشدنی و به رنگ قرمز است که اصطلاحا جفت نامیده می شود. میوه پسته شفت و تا حدی خشک است .
از ترکیبات شیمیایی پسته می توان به آمیدون، ساکارز، انواع ویتامین ها از قبیل ویتامین A.B1.B6.E اشاره کرد. موادی از قبیل منیزیم ، پتاسیم ، سلنیم ، روی و مس ، فولات و آهن و اسید آمینه غیر ضروری آرژی نین.
چربیهای موجود در پسته از نوع غیر اشباع (Unsaturated ) و فیتوسترولها نیز می باشند. به علاوه پسته دارای ترکیباتی است که جزء گروه فیتوکمیکا ل ها (Phytochemical ) میباشند که اینها ترکیباتی هستند که به طور طبیعی توسط گیاهان تولید میشوند تا گیاهان را در برابر آسیب قارچها ، ویروسها و باکتریها در امان نگه دارند. این گروه از مواد شیمیایی از ابتلا به بیماریهای قلب و عروق پیشگیری نیز می کنند. موادی مثل سیانیدین و پروآنتوسیانیدین بتاسیتوسترول گاما توکوفرول لوتئین و کوئرستین جرء گروه فیتوکمیکال هستند.
قسمت خوراکی میوه . مغز آن یعنی مغز پسته می باشد که به علت معطر بودن مصرف Culinary (سر سفره ) دارد و به عنوان چاشنی در غذاها و جزئی از تنقلات و آجیل مصرف می شود و کاربردهای درمانی کثیری نیز برای آن ذکر شده است. در طب سنتی و گیاه درمانی برای پوست پسته مصرف درمانی قائل شده اند.
مزاج پسته: متون طب سنتی ایران مزاج مغز پسته را گرمتر از گردو می داند و در مجموع دوم گرم و خشک برای پسته قائل شده اند ولی برخی از این متون تا سوم گرم و سوم خشک نیز برای پسته در نظر می گیرند. لکن چون میوه این گیاه دارای رطوبتی اضافه می باشد که در تمام ماده و جرم پسته به طور یک نواخت و مساوی گسترده نشده است. و از آن به رطوبت فضلیه تعبیر می شود لذا بعضی از حکما آن را تر نیز محسوب می کنند.
به نظر می رسد که هر چه از درون میوه پسته به سمت بیرون آن پیش می رویم از نظر مزاج ازمیزان کیفیت حرارت در قسمتهای مختلف پسته کاسته می شود که از این خاصیت تغییر مزاج در پسته در درمان انواع بیماریهای اعضای مختلف بدن انسان می توان یاری جست به عنوان مثال دیده شده که جفت پسته یعنی پوست بالای لب یا مغز پسته که بلافاصله روی مغز پسته قرار دارد و در واقع همان پوسته نازک (رقیق) ملاصق (چسبیده) به مغز پسته است معتدل در حرارت و خشکی هست. مزاج خارجی ترین پوست که سبزرنگ است و روی پوست سفت و صلب و چوبی سفید رنگ پسته قرار دارد سرد و خشک می باشد.
بدل پسته به مغز بادام و مصلح پسته آشامیدن سرکه و خوردن انار ترش و زردآلوی خشک ترش و میوه های بارده و کلا خوردن ترشی است.
پسته مصدع محرورین است یعنی افراد گرم مزاج را اذیت می کند و مصرف زیاد پسته نیز ایجاد شری می کند که نوعی بثور ریز در سطح پوست بدن دارای خارش فراوان می باشد.
خواص پسته از نقطه نظر گیاه درمانی (Herbal Medicine ) : به علت وجود فیتو سترولها سطح کلسترول به ویژه LDL را پائین می آورد. نقش پیشگیری کننده و ایضا درمان کمکی در بیماریهای عروقی در کنار داروهای شیمیایی برای پسته می توان قائل شد. آرژینین موجود در پسته قابلیت انعطاف پذیری شریانها را می افزاید و باعث افزایش و تقویت جریان خون میشود. زیرا روی مکانیسمهای باواسطه نیتریک اکساید تاثیر میگذارد و نهایتا باعث relax شدن و شل شدن عضلات صاف جدار شرائین و گشادتر شدن انها میشود. مشاهده شده که ترکیبات فیتوکمیکال موجود در مغز پسته باعث محافظت و مصونیت فرد در برابر بیماریهای قلبی عروقی و تا حدی کانسرها میشود. (موضوعی که در طب سنتی از پسته به عنوان مقوی دل یاد میکند) و نقش پیشگیری کننده که فرد مصرف منظم روزانه پسته داشته باشد.
از دیدگاه طب سنتی میتوان خواص پسته را از دو جنبه بررسی کرد :
اول طعم پسته که به علت مرارت و تا حدی عفوصت (کمی تلخی و تقریبا گسی) و داشتن خواص قبض و تخشین افعال و عملکرد پسته دربدن انسان توجیه میشود.
دوم بررسی خواص پسته براساس استعمال قسمتهای مختلف این گیاه مثلا اینکه خوردن مغز پسته (مزاج گرم و خشک) با خوردن پوست نازک قرمز رویش (که ازنظر حرارت و خشکی معتدل است و شاید این اعتدال تا حدی شدت حرارت و یبوست مغز آن را تعدیل کند) باعث فربهی و چاق شدن بدن میشود. بنابراین ازمغز پسته با پوست ملاصقش به مسمن بدن و رافع لاغری تعبیر میشود.
مضاف بر آنکه مصرف این قسمت از پسته باعث تقویت معده میشود و این تقویت به علت همان فعل قبض پسته است.
زیرا پسته را تا حدی جزگیاهان قابض (Astringent) به حساب می اوریم.
مصرف پوست سرد و خشک پسته به عنوان خارجی ترین لایه میوه این گیاه به صورت مضغ (مزمزه و مکیدن این پوسته دردهان) باعث تقویت مخاط لثه میشود پس مقوی دندان و بافتهای دهانی محسوب میگردد.
نشستن در آبی که پوست چوبی و صلب و سفید پسته در آن جوشانده شده باشد باعث نفوذ عصاره شیمیایی موجود در این قسمت از گیاه در نواحی انال و ژینتال (تناسلی) میشود و دیده شده که در درمان خروج مقعد مفید است.
نطول به طبیخ (یعنی ریختن آب حاصل از جوشاندن پوست تند درخت پسته و جوشانده برگ پسته بر روی بدن) در درمان برخی ناراحتیهای مقعد موثر است.
حال به بررسی کاملتر خواص پسته از دیدگاه طب سنتی ایران میبپردازیم که هدف اصلی این گفتار است.
مصرف پسته به طور کلی باعث تقویت ذهن و حفظ دماغ و رفع خفقان (طپش قلب) و حتی (استفراغ) و غثیان (تهوع) و مغص (پیچش شکم و درد شکم به همراه قراقر شکم) میباشد. توجیه بعضی از این خواص پسته در رابطه با دستگاه گوارش با توجه به قابض بودن این گیاه امکان پذیراست. چرا که حرکاتی که از معده به سمت قسمتهای فوقانی تر دستگاه گوارش ایجاد میشود و باعث تهوع استفراغ و احتمالا رفلاکس میگردد و یا از معده به سمت پایین یعنی روده ها که باعث پیچش شکم (مغص) و حتی اسهال میشود توسط خاصیت قبض پسته کنترل میشود.
پسته همچنین دردرمان برودت کبد و تفتیح سده کبد و منافذ غذا و کیسه صفرا مفید است و منقی کبد (پاک کننده کبد از اخلاط و فضول زائد و غیرطبیعی) میباشد و مزیل وجع رطوبی کبد هم میباشد یعنی درد کبدی ناشی از سوء مزاج رطب این عضو را زائل میکند و از بین میبرد. پسته مفتح سدد کبدی (گرفتگیهای کبدی) است به عبارتی تفتیح بند آمدگیهای کبدی میکند و در درمان برخی انواع یرقان نیز مفید میباشد.
سعوط پسته همراه با مشک جهت درمان لقوه و تقویت حافظه وتنقیه دماغ مفید است و همراه با عنبر برای ازاله وسواس و مواد سوداوی موثراست.
پسته به علت گرم و خشک بودن در بهبود سرفه های رطوبی بلغمی موثر بوده و به طور کلی در درمان گروهی از سرفه های مزمن مفید است.
مضغ پوست سبز بیرونی پسته (خارجی ترین پوسته پسته) رافع تشنگی و بوی بد دهان و قلاع (زخمهای دهانی) میباشد و مقوی دندان و مخاط لثه است. به علاوه مضغ این قسمت در دهان رافع فواق (سکسکه) وقی و اسهال است.
به علت تقویت معده و خم معده و به علت قابض بودنش مانع برگشتن غذا از معده به مری میشود. پسته مانند سایر مقویهای (تونیکهای tonic های) گوارشی دارای مواد تلخ (bitter= بیتر) میباشد که توجیه کننده افعال ناشی از مرارت و تلخی این گیاه میباشد.
پسته قلیل الغذا است و خوردن آن مولد خون صالح است و همانطور که شد چاق کننده افراد لاغر است. پسته حکم تریاق و فادزهر برای گزش (سم) حشرات موذی داردو به طور ذوالخاصیه این کار راانجام میدهد.
نطول به طبیخ پوست درخت و برگ ان برای رفع جرب و حکه (خارش) حبس نزلات و رفع قمل (شپش) موثراست.
تاثیر پسته روی دستگاه تناسلی به این صورت است که : پسته به علت داشتن رطوبت فضلیه مثل سایرگیاهان (دارویی) دارای این رطوبت (از قبیل شقاقل، بهمنین و بوزیدان) واجد خاصیت مبهی (Aphrodisiac) یا افزایش دهنده نیروی جنسی و زیادکننده منی میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مبانی طب سالمندان درقانون ابن سینا
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی بینش ابن سینا در مورد طب سالمندان و ریشه یابی طراحی این واژه و این رشته مهم پزشکی و بهداشت است که اشتباها به ره آوردهای علمی نیمه دوّم قرن بیستم میلادی، نسبت داده شده است.
به منظور نیل به این هدف، پس از رایانه ای کردن کتاب کامل قانون در طب ابن سینا (ترجمه مرحوم عبدالرحمن شرفکندی) به جستجوی واژه های مرتبط با پیری، سالخوردگی، سالمندی . . . پرداخته با بیش از پانصد واژه، مواجه گردیدیم و دریافتیم که (یافته ها) بسیاری از عناوین فعلی مرتبط با طب سالمندان، جزو فصول و موضوعات اصلی این کتاب بوده، شرح مفصّلی در مورد بهداشت سالمندان، دستورات غذائی سالمندان، نوشیدنی های مناسب برای سالمندان، ورزش سالمندان، خواب و استراحت سالمندان و . . . به چشم میخورد و علاوه برآن به موضوعات دیگری نظیر تاثیر محیط بر پیری زودرس، تاثیر عقیمی و باروری بر زمان آغاز سالمندی، تاثیر سالخوردگی، برحساسیت و مقاومت در مقابل بیماریهای عفونی، تب های شدید و دردهای مهلک، نیز پرداخته و بدینوسیله در آغاز هزاره دوّم میلادی، مبانی طب سالمندان و بسیاری از تفاوت های آن باطب سایر سنین را مطرح نموده، با توجه به افزایش امید به زندگی، در سطح کشور و تغییرات واضحی در راس هرم سنی در جهت افزایش جمعیت سالمندان و افزایش نیازهای پزشکی و بهداشتی حال وآینده آنان جا دارد در آغاز هزاره سوّم میلادی، با تاسی به افکار مترقی ابن سینا و تاکیدهای اخیر سازمان جهانی بهداشت، نیاز به این رشته مهم پزشکی و بهداشت را در میهن عزیزمان احساس نموده در برنامهریزی های آموزشی و پژوهشی وزارت متبوع، دانشگاه های علوم پزشکی کشور، همانگونه که به طب اطفال، پرداخته ایم به این شاخه مهم پزشکی نیز بپردازیم.
مقدمه
با توجه به تفاوت های عمده ای که بین ویژگی های اپیدمیولوژیک، بالینی و پاراکلینیک بیماری ها در سنین مختلف وجود دارد در بسیاری از کشور های جهان، خدمات پزشکی را از نظر سِنّی، عملا به سه شاخه عمده طب اطفال، طب داخلی و طب سالمندان، طبقه بندی نموده و بر همین اساس، مقالات علمی و کتبی را به رشته تحریر درآورده متخصصین مورد نیاز خود در این رشته ها را در دانشگاه های علوم پزشکی، تربیت می نمایند. ولی درکشور ما متاسفانه هنوز رشته ای تحت عنوان طب سالمندان (Geriatrics) وجود ندارد و این درحالیست که در سایه فعالیت های موثر وزارت بهداشت و اقداماتی که در زمینه کنترل جمعیت، صورت گرفته است طی ده سال گذشته از قاعده هرم سنی جمعیت، کاسته شده، به راس آن افزوده گردیده و قریب 7% جمعیت کشور را گروه سنی 60 ساله و بالاتر)1( که به تعبیر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت، سنین سالمندی نامیده میشود تشکیل می دهند)2( و علاوه بر اینها طبق مطالعاتی که در سال 1377 صورت گرفته است امید به زندگی در افراد ایرانی در جنس مونث و مذکر، به ترتیپ به 74 و 70 رسیده است )3( که باز هم نشان دهنده تغییراتی در راس هرم سنی جمعیت کشور، می باشد و هرچند در کتب غربی، طب سالمندان را بعنوان شاخه جدیدی از طب عمومی، معرفی کرده اند ولی نه تنها به استناد شواهد موجود در کتاب قانون ابن سینا بلکه حتی براساس محتوای ادبیات ملّی ایران، توجهات پزشکی و بهداشتی به سالمندان، همواره از زاویه خاصی اعمال گردیده که خود نشان دهنده توجه پیشنیان به استقلال طب سالمندان از طب سایر سنین بوده است.تفاوت های عمده طب سالمندان با سایر شاخه های طب از دیرباز، شناخته شده و در کتب علمی و ادبی پژوهشگران پیشین میهنمان جلب توجه میکند، بطوریکه در کتاب دوّم مثنوی، مصاحبه پزشک جوان و بیمار سالخورده، با چنان مهارتی به نظم درآمده که گوئی "مولانا" با علم برخاسته از عرفان و مطالعات عمیق خود از همان ابتدا مدّعی استقلال طب سالمندان، بوده به سرزنش پزشک جوانی که تمامی شکایات بیمار سالخورده ای را به سن او نسبت می دهد پرداخته )4( و "ابن سینا" در کتب پنجگانه قانون در طب، علاوه بر مطالب گوناگونی که در فصول مختلف، در زمینه سلامت و بیماری سالمندان، نگاشته است ضمنا یک فصل کامل از اثر نفیس خود را نیز بطور جداگانه به بهداشت سالمندان، اختصاص داده پیری را یک روند طبیعی در ادامه فرایند حیات، دانسته دستوراتی را به منظور سالم زیستن این گروه سِنّی به رشته تحریر، درآورده است )5( که در این مختصر، سعی خواهیم کرد نقطه نظرات او را باختصار، منعکس نمائیم.
براساس طبقه بندی های موجود، طب سالمندان (Geriatrics) نیز همچون طب داخلی و طب اطفال، شاخه ای از طب عمومی است که در ارتباط با جنبه های اجتماعی، پیشگیری، تشخیصی و درمانی بیماری ها در افراد سالخورده می باشد و به منظور تحقق اهداف زیر، فعالیت می نماید:
1 ـ توانبخشی سالخوردگان به منظور برخورداری از یک زندگی فعال
2 ـ پیشگیری از بروز بیماری ها و تشخیص زودرس و درمان به موقع آنها در سالخوردگان
3 ـ تخفیف آلام ناشی از ضعف و ناتوانی و بیماری ها در این گروه سنی
4 ـ مراقبت پزشکی وپشتیبانی اجتماعی سالخوردگان در مراحل نهائی بیماریها.
بدیهی است که سالخوردگی، به خودی خود، بیماری به حساب نمی آید و درواقع یک روند طبیعی و فیزیولوژیک، می باشد. اختلال فعالیت ارگان های مختلف در این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مبانی طب سالمندان درقانون ابن سینا
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی بینش ابن سینا در مورد طب سالمندان و ریشه یابی طراحی این واژه و این رشته مهم پزشکی و بهداشت است که اشتباها به ره آوردهای علمی نیمه دوّم قرن بیستم میلادی، نسبت داده شده است.
به منظور نیل به این هدف، پس از رایانه ای کردن کتاب کامل قانون در طب ابن سینا (ترجمه مرحوم عبدالرحمن شرفکندی) به جستجوی واژه های مرتبط با پیری، سالخوردگی، سالمندی . . . پرداخته با بیش از پانصد واژه، مواجه گردیدیم و دریافتیم که (یافته ها) بسیاری از عناوین فعلی مرتبط با طب سالمندان، جزو فصول و موضوعات اصلی این کتاب بوده، شرح مفصّلی در مورد بهداشت سالمندان، دستورات غذائی سالمندان، نوشیدنی های مناسب برای سالمندان، ورزش سالمندان، خواب و استراحت سالمندان و . . . به چشم میخورد و علاوه برآن به موضوعات دیگری نظیر تاثیر محیط بر پیری زودرس، تاثیر عقیمی و باروری بر زمان آغاز سالمندی، تاثیر سالخوردگی، برحساسیت و مقاومت در مقابل بیماریهای عفونی، تب های شدید و دردهای مهلک، نیز پرداخته و بدینوسیله در آغاز هزاره دوّم میلادی، مبانی طب سالمندان و بسیاری از تفاوت های آن باطب سایر سنین را مطرح نموده، با توجه به افزایش امید به زندگی، در سطح کشور و تغییرات واضحی در راس هرم سنی در جهت افزایش جمعیت سالمندان و افزایش نیازهای پزشکی و بهداشتی حال وآینده آنان جا دارد در آغاز هزاره سوّم میلادی، با تاسی به افکار مترقی ابن سینا و تاکیدهای اخیر سازمان جهانی بهداشت، نیاز به این رشته مهم پزشکی و بهداشت را در میهن عزیزمان احساس نموده در برنامهریزی های آموزشی و پژوهشی وزارت متبوع، دانشگاه های علوم پزشکی کشور، همانگونه که به طب اطفال، پرداخته ایم به این شاخه مهم پزشکی نیز بپردازیم.
مقدمه
با توجه به تفاوت های عمده ای که بین ویژگی های اپیدمیولوژیک، بالینی و پاراکلینیک بیماری ها در سنین مختلف وجود دارد در بسیاری از کشور های جهان، خدمات پزشکی را از نظر سِنّی، عملا به سه شاخه عمده طب اطفال، طب داخلی و طب سالمندان، طبقه بندی نموده و بر همین اساس، مقالات علمی و کتبی را به رشته تحریر درآورده متخصصین مورد نیاز خود در این رشته ها را در دانشگاه های علوم پزشکی، تربیت می نمایند. ولی درکشور ما متاسفانه هنوز رشته ای تحت عنوان طب سالمندان (Geriatrics) وجود ندارد و این درحالیست که در سایه فعالیت های موثر وزارت بهداشت و اقداماتی که در زمینه کنترل جمعیت، صورت گرفته است طی ده سال گذشته از قاعده هرم سنی جمعیت، کاسته شده، به راس آن افزوده گردیده و قریب 7% جمعیت کشور را گروه سنی 60 ساله و بالاتر)1( که به تعبیر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت، سنین سالمندی نامیده میشود تشکیل می دهند)2( و علاوه بر اینها طبق مطالعاتی که در سال 1377 صورت گرفته است امید به زندگی در افراد ایرانی در جنس مونث و مذکر، به ترتیپ به 74 و 70 رسیده است )3( که باز هم نشان دهنده تغییراتی در راس هرم سنی جمعیت کشور، می باشد و هرچند در کتب غربی، طب سالمندان را بعنوان شاخه جدیدی از طب عمومی، معرفی کرده اند ولی نه تنها به استناد شواهد موجود در کتاب قانون ابن سینا بلکه حتی براساس محتوای ادبیات ملّی ایران، توجهات پزشکی و بهداشتی به سالمندان، همواره از زاویه خاصی اعمال گردیده که خود نشان دهنده توجه پیشنیان به استقلال طب سالمندان از طب سایر سنین بوده است.تفاوت های عمده طب سالمندان با سایر شاخه های طب از دیرباز، شناخته شده و در کتب علمی و ادبی پژوهشگران پیشین میهنمان جلب توجه میکند، بطوریکه در کتاب دوّم مثنوی، مصاحبه پزشک جوان و بیمار سالخورده، با چنان مهارتی به نظم درآمده که گوئی "مولانا" با علم برخاسته از عرفان و مطالعات عمیق خود از همان ابتدا مدّعی استقلال طب سالمندان، بوده به سرزنش پزشک جوانی که تمامی شکایات بیمار سالخورده ای را به سن او نسبت می دهد پرداخته )4( و "ابن سینا" در کتب پنجگانه قانون در طب، علاوه بر مطالب گوناگونی که در فصول مختلف، در زمینه سلامت و بیماری سالمندان، نگاشته است ضمنا یک فصل کامل از اثر نفیس خود را نیز بطور جداگانه به بهداشت سالمندان، اختصاص داده پیری را یک روند طبیعی در ادامه فرایند حیات، دانسته دستوراتی را به منظور سالم زیستن این گروه سِنّی به رشته تحریر، درآورده است )5( که در این مختصر، سعی خواهیم کرد نقطه نظرات او را باختصار، منعکس نمائیم.
براساس طبقه بندی های موجود، طب سالمندان (Geriatrics) نیز همچون طب داخلی و طب اطفال، شاخه ای از طب عمومی است که در ارتباط با جنبه های اجتماعی، پیشگیری، تشخیصی و درمانی بیماری ها در افراد سالخورده می باشد و به منظور تحقق اهداف زیر، فعالیت می نماید:
1 ـ توانبخشی سالخوردگان به منظور برخورداری از یک زندگی فعال
2 ـ پیشگیری از بروز بیماری ها و تشخیص زودرس و درمان به موقع آنها در سالخوردگان
3 ـ تخفیف آلام ناشی از ضعف و ناتوانی و بیماری ها در این گروه سنی
4 ـ مراقبت پزشکی وپشتیبانی اجتماعی سالخوردگان در مراحل نهائی بیماریها.
بدیهی است که سالخوردگی، به خودی خود، بیماری به حساب نمی آید و درواقع یک روند طبیعی و فیزیولوژیک، می باشد. اختلال فعالیت ارگان های مختلف در این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مبانی طب سالمندان درقانون ابن سینا
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی بینش ابن سینا در مورد طب سالمندان و ریشه یابی طراحی این واژه و این رشته مهم پزشکی و بهداشت است که اشتباها به ره آوردهای علمی نیمه دوّم قرن بیستم میلادی، نسبت داده شده است.
به منظور نیل به این هدف، پس از رایانه ای کردن کتاب کامل قانون در طب ابن سینا (ترجمه مرحوم عبدالرحمن شرفکندی) به جستجوی واژه های مرتبط با پیری، سالخوردگی، سالمندی . . . پرداخته با بیش از پانصد واژه، مواجه گردیدیم و دریافتیم که (یافته ها) بسیاری از عناوین فعلی مرتبط با طب سالمندان، جزو فصول و موضوعات اصلی این کتاب بوده، شرح مفصّلی در مورد بهداشت سالمندان، دستورات غذائی سالمندان، نوشیدنی های مناسب برای سالمندان، ورزش سالمندان، خواب و استراحت سالمندان و . . . به چشم میخورد و علاوه برآن به موضوعات دیگری نظیر تاثیر محیط بر پیری زودرس، تاثیر عقیمی و باروری بر زمان آغاز سالمندی، تاثیر سالخوردگی، برحساسیت و مقاومت در مقابل بیماریهای عفونی، تب های شدید و دردهای مهلک، نیز پرداخته و بدینوسیله در آغاز هزاره دوّم میلادی، مبانی طب سالمندان و بسیاری از تفاوت های آن باطب سایر سنین را مطرح نموده، با توجه به افزایش امید به زندگی، در سطح کشور و تغییرات واضحی در راس هرم سنی در جهت افزایش جمعیت سالمندان و افزایش نیازهای پزشکی و بهداشتی حال وآینده آنان جا دارد در آغاز هزاره سوّم میلادی، با تاسی به افکار مترقی ابن سینا و تاکیدهای اخیر سازمان جهانی بهداشت، نیاز به این رشته مهم پزشکی و بهداشت را در میهن عزیزمان احساس نموده در برنامهریزی های آموزشی و پژوهشی وزارت متبوع، دانشگاه های علوم پزشکی کشور، همانگونه که به طب اطفال، پرداخته ایم به این شاخه مهم پزشکی نیز بپردازیم.
مقدمه
با توجه به تفاوت های عمده ای که بین ویژگی های اپیدمیولوژیک، بالینی و پاراکلینیک بیماری ها در سنین مختلف وجود دارد در بسیاری از کشور های جهان، خدمات پزشکی را از نظر سِنّی، عملا به سه شاخه عمده طب اطفال، طب داخلی و طب سالمندان، طبقه بندی نموده و بر همین اساس، مقالات علمی و کتبی را به رشته تحریر درآورده متخصصین مورد نیاز خود در این رشته ها را در دانشگاه های علوم پزشکی، تربیت می نمایند. ولی درکشور ما متاسفانه هنوز رشته ای تحت عنوان طب سالمندان (Geriatrics) وجود ندارد و این درحالیست که در سایه فعالیت های موثر وزارت بهداشت و اقداماتی که در زمینه کنترل جمعیت، صورت گرفته است طی ده سال گذشته از قاعده هرم سنی جمعیت، کاسته شده، به راس آن افزوده گردیده و قریب 7% جمعیت کشور را گروه سنی 60 ساله و بالاتر)1( که به تعبیر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت، سنین سالمندی نامیده میشود تشکیل می دهند)2( و علاوه بر اینها طبق مطالعاتی که در سال 1377 صورت گرفته است امید به زندگی در افراد ایرانی در جنس مونث و مذکر، به ترتیپ به 74 و 70 رسیده است )3( که باز هم نشان دهنده تغییراتی در راس هرم سنی جمعیت کشور، می باشد و هرچند در کتب غربی، طب سالمندان را بعنوان شاخه جدیدی از طب عمومی، معرفی کرده اند ولی نه تنها به استناد شواهد موجود در کتاب قانون ابن سینا بلکه حتی براساس محتوای ادبیات ملّی ایران، توجهات پزشکی و بهداشتی به سالمندان، همواره از زاویه خاصی اعمال گردیده که خود نشان دهنده توجه پیشنیان به استقلال طب سالمندان از طب سایر سنین بوده است.تفاوت های عمده طب سالمندان با سایر شاخه های طب از دیرباز، شناخته شده و در کتب علمی و ادبی پژوهشگران پیشین میهنمان جلب توجه میکند، بطوریکه در کتاب دوّم مثنوی، مصاحبه پزشک جوان و بیمار سالخورده، با چنان مهارتی به نظم درآمده که گوئی "مولانا" با علم برخاسته از عرفان و مطالعات عمیق خود از همان ابتدا مدّعی استقلال طب سالمندان، بوده به سرزنش پزشک جوانی که تمامی شکایات بیمار سالخورده ای را به سن او نسبت می دهد پرداخته )4( و "ابن سینا" در کتب پنجگانه قانون در طب، علاوه بر مطالب گوناگونی که در فصول مختلف، در زمینه سلامت و بیماری سالمندان، نگاشته است ضمنا یک فصل کامل از اثر نفیس خود را نیز بطور جداگانه به بهداشت سالمندان، اختصاص داده پیری را یک روند طبیعی در ادامه فرایند حیات، دانسته دستوراتی را به منظور سالم زیستن این گروه سِنّی به رشته تحریر، درآورده است )5( که در این مختصر، سعی خواهیم کرد نقطه نظرات او را باختصار، منعکس نمائیم.
براساس طبقه بندی های موجود، طب سالمندان (Geriatrics) نیز همچون طب داخلی و طب اطفال، شاخه ای از طب عمومی است که در ارتباط با جنبه های اجتماعی، پیشگیری، تشخیصی و درمانی بیماری ها در افراد سالخورده می باشد و به منظور تحقق اهداف زیر، فعالیت می نماید:
1 ـ توانبخشی سالخوردگان به منظور برخورداری از یک زندگی فعال
2 ـ پیشگیری از بروز بیماری ها و تشخیص زودرس و درمان به موقع آنها در سالخوردگان
3 ـ تخفیف آلام ناشی از ضعف و ناتوانی و بیماری ها در این گروه سنی
4 ـ مراقبت پزشکی وپشتیبانی اجتماعی سالخوردگان در مراحل نهائی بیماریها.
بدیهی است که سالخوردگی، به خودی خود، بیماری به حساب نمی آید و درواقع یک روند طبیعی و فیزیولوژیک، می باشد. اختلال فعالیت ارگان های مختلف در این