لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
سیب زمینی Potatoes
طبقه بندی، مبدا" و تاریخچه
سیب زمینی (solanum tuberosum) به خانواده solanaceae تعلق داشته و قرابت نزدیکی با گوجه فرنگی، بادمجان، فلفل، توتون، و تاج ریزی وحشی دارد. سیب زمینی و ذرت بزرگترین ارمغان دنیای جدید به تامین غذای نوع بشر است. تصور می شود که مبدا" سیب زمینی از کشورپرو باشد" لیکن باره ای از محققین عقیده دارند که سیب زمینی به ایالات متحده مشخص نیست. سیب زمینی بعنوان یک محصول غذائی تا قبل از هجوم مهاجرین ایرلندی در سال 1778 دارای اهمیت کمی در آمریکا بود. بهرحال این محصول بیشترین میزان اهمیت خود را در آمریکا بلافاصله پس ارسال 1846 بدست آورد. سالی که بیماری بلایت محصول سیب زمینی ایرلند را متهدم نمود و سبب قحطی گردید. تکیه مردم ایرلند بروی سیب بعنوان یک محصول عمده غذائی و نفوذ آنها در بسط و توسعه این فرهنگ و استفاده از آن در آمریکا بدون شک علت نامیدن این محصول بنام سیب زمینی ایرلندی بجای سیب زمینی پروئی یا آمریکا جنوبی می باشد. لغت ایرلندی بعنوان یک پسوند برای سیب زمینی دارای معنی بسیار خاصی در روستاهای جنوب آمریکا است. جایی که لغت تنهای سیب
زمینی غالبا" بمعنای سیب زمینی شیرین تفهیم می گردد. در شمال آمریکا عکس این موضوع صادق است.
وسعت و اهمیت
سه قرن پیش سیب زمینی ندرتا" بعنوان یک محصول غذائی در اروپا یا آمرکا شناخته می شد. بهرحال امروزه کشت آن کره زمین را در هر دو منطقه معتدله در بر می گیرد و بعنوان مهمترین محصول غذائی در دنیا شاخص است. در ایالات متحده سیب زمینی با اختلاف زیادی مهمترین سبزی از نظر میزان تولید و مصرف می باشد. سیب زمینی بطور تجارتی و برای مصرف خانگی در کل ایلات متحده پرورش یافته واز لحاظ سطح زیر کشت و ارزش پیشتاز کلیه سبزیها است. اهمیت این محصول غذائی اصلی ممکن است بمیزان جزئی در طی سالها کاهش یافته باشد. لیکن بعنوان یک سبزی عمده باقی مانده و در حال تغییرات سریع است. آمریکائیها سیب زمینی بیشتری مصرف می کنند لیکن کمتر از نوع تازه آن، مصرف سرانه بین سالهای 1960 و 1977 تقریبا " 9% افزایش یافت و این زمانی بود که مردم طبقه متوسط آمریکا بطور سرانه 55 کیلو سیب زمینی در سال مصرف می کردند. بهر حال در طی همین دوره 17 ساله مصرف سیب زمینی تازه 36 درصد کاهش یافت.
این ارقام روند جدیدی را در صنعت سیب زمینی نشان می دهد. بعلت افرایش هزینههای کارگرو سرمایه گذاری. الویت دادن مصرف کنندگان به غذاهای راحت، توسعه و سیع فروشگاهای سریعا" عرضه کننده غذا و قیمتهای فوق العاده زیاد اخیر سیب زمینی سبب شد 60% محصول سیب زمینی در سال 1977 که برای مصرف انسان در امریکا بود به بازار تهیه فرآورده اختصاص باید که شامل سیب زمینی یخ زده کنسرو شده و آب گرفته می شود.
در حالیکه سیب زمینی (مخصوصا" برای سرخ کردن) هنوز بر بخش تهیه فرآورده غالب است. ورقههای آب گرفته شده و دانه ای سهم قابل توجهی از بازار را بخود اختصاص می دهد. کارخانههای تهیه سیب زمینی آب گرفته شده در سالهای 1972 و 1977 توسعه زیادی داشتند. در سال 1977، ورقهها و دانههای سیب زمینی تقریبا "19% کل سیب زمینیهای تهیه فرآورده را شامل میشد و وزارت کشاورزی آمریکا تخمین زده بود که این میزان به 27% در سال 1975 افزایش یابد. مصرف کنندگان میتوانند فرآوردهها و محصولات جدیدتری از سیب زمینی انتظار داشته باشند.
سطح زیر کشت سیب زمینی از حدود 1215000 هکتا ردر دهه 1930 تدریجا" به 710775 هکتار در سال 1949 وسپس به حدود 550274 هکتار در سال 1977 کاهش یافت. در حالیکه در طی این زمان عملکرد تقریبا" دو برابر گردید. کل تولید آمرکا از 9305662 تن د رسال 1939 به 10915035 تن در سال 1949 و به 11110821 تن در هر سال 1959 و 14152535 تن در سال 1969، و سپس به حدود 16062292 تن در سال 1977 افزایش یافت. ارزش محصول از 236839000 دلار در سال 1939 به 512393000 در سال 1949 و سپس به 555889000 دلار در سال 1959 افزایش یافت و نوسانات افزایشی حد 11260330000 دلار در سال 1977 را داشته است.
گیاه سیب زمینی
سیب زمینی گیاهی علفی حامل غده است. این گیاه از بخشهای زیر تشکیل شده است. (الف) شاخ و برگ و ساقه، (ب) غده و استولون، و (ج) ریشه به طور کلی فقط غده مورد مصرف قرا میگیرد.
1-2 شاخ و برگ
ساقههای هوایی که ممکن است منشعب باشند، در برش عرضی عموما تو خالی و سه گوشه هستند. ساقه دارای بالهای مستقیم یا موجدار است. بخش تحتانی ساقه گرد و سفت است. برگ بالغ مرکب بوده، شامل دمبرگ با برگچه انتهایی، برگچههای ثانویه و گاهی برگچه ثالثه میباشد.
اگر ساقه مستقیما از غده بذری به وجود آید، ساقه اصلی در نظر گرفته میشود. انشعابات جانبی تحتانی که از ساقه اصلی حاصل شده است را ساقههای ثانویه مینامند. اگر یک ساقه ثانویه در فاصله نزدیکی به غده بذری از ساقه اصلی به وجود آید و تشکیل استولون و غده آن مشابه ساقه اصلی باشد، در این صورت ممکن است این ساقه ثانویه را به عنوان یک ساقه اصلی در نظر گرفت.
جدای از انشعابات جانبی، یک ساقه سیب زمینی ممکن است در طول رشد خود چندین بار تولید انشعابات انتهایی نماید)
بخش تحتانی ساقه (شامل برگهای آن ) تا محل نخستین گل، سطح اول نامیده میشود. فاصله بین نخستین و دومین گروه گلها سطح دوم و فاصله بین دومین و سومین گروه گلها سوم نام گرفته است. تعداد سطوح و طول ساقه در هر سطح به واریته، طول روز، ازت و غیره بستگی دارد. در وایتههای زودرس سیب زمینی تعداد سطوح معدودتر و طول ساقه کوتاهتر است؛ در صورتی که در واریتههای دیر رس سیب زمینی تعداد سطوح بیشتر بوده و در هر سطح ساقههای طویلتر دیده میشود. معمولا در مشاهدات و آزمایشهای روی سیب زمینی خصوصیات برگ و ساقه به شرح زیر ثبت میشوند:
- سبز شدن: درصد بوتههای سبز شده،
- تراکم بوته: تعداد بوتهها و تعداد ساقههای اصلی در هر متر مربع (با استفاده ز فاصله ردیف و تعداد بوته یا ساقه در هر 10 متر طول دریف محاسبه میشود.
- برآورد درصدی از سطح خاک که توسط برگهای سبز پوشیده شده است.
- شاخص سطح برگ و دوام سطح برگ
- وزن شاخ و برگ (تر یا خشک) در متر مربع
- طول ساقه و برگ کل طول ساقه و برگ یا تعداد و طول در هر یک از سطوح
- رنگ برگ (مثلا در آزمایشهایی در رابطه با ازت)
- وضعیت شاخ و برگ از نظر آب
- درصدی از برگهای که دارای علامت بیماری هستند.
موقعیت برگهای مبتلا به بیماری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
سیب «درخت»
چکیده :
سیب از مهمترین محصولات باغی کشور میباشد. زردبرگی آهکی (کلروز آهن) از موانع مهم بهرهبرداری مطلوب از باغهای سیب موجود و نیز توسعه باغهای جدید میباشد. برخی از پژوهشگران، کمی غلظت آهن در محلول خاکهای آهکی را عامل این مشکل میدانند. برخی دیگر عدم استفاده مطلوب از آهن جذب شده و موجود در بافتهای گیاه را عامل چنین عارضهای دانسته و در مجموع آن را یک بیماری فیزیولوژیک میپندارند. این تحقیق که در سالهای 1376 و 1377 در یکی از باغهای سیب دماوند و مؤسسه تحقیقات خاک و آب انجام گرفت ، شامل سه آزمایش مستقل بود که در آن زردبرگی آهکی درختان سیب با دقت بیشتری بررسی شده و سپس با استفاده از یک روش ویژه به رفع آن اقدام گردید. در آزمایش اول، کود دامی، کود دامی با گوگرد، کود دامی با سولفات آهن و کود دامی با گوگرد و سولفات آهن، با دو روش مختلف به یک خاک آهکی افزوده شد. در روش اول مواد فوق با خاک مخلوط شد (تیمار مخلوط با خاک). در روش دوم این مواد تنها بر سطح خاک (بدون اختلاط با آن) قرار گرفتند (تیمار مصرف موضعی). در تیمار دیگری، کود دامی و گوگرد و سولفات آهن بر سطح خاک قرار گرفته و در طول مدت آزمایش ، مقادیری سولفات آهن تازه، مجددا به سطح آن اضافه گردید. نمونههای خاک به مدت 95 روز با افزودن آب مرطوب نگه داشته شدند. اندازهگیری آهن قابل عصارهگیری با روش دیتیپی ای، نشان داد که در میان تیمارهای مصرف موضعی، تنها تیمار اخیر توانست غلظت آهن قابل عصارهگیری را در خاک زیرین (تا عمق 14 سانتیمتری) افزایش دهد. بنابراین میتوان با استفاده از مواد فوق، غلظت آهن قابل جذب را در محل فعالیت ریشههای درختان افزایش داده، بدون آنکه نیازی به مخلوط کردن آنها با خاک باشد. این نتیجه از آن جهت مهم است که اختلاط مواد مزبور با خاک مجاور ریشه از طریق عملیات متداول خاک ورزی، هر چند که در افزایش غلظت آهن قابل عصارهگیری موثر است ، ولی انجام آن در شکل گسترده صدمات شدیدی به ریشه درختان میزند. در آزمایش دوم، کود دامی با آهن رادیواکتیو (Fe59) نشان دار شد. کود نشاندار شده با دو روش به خاک آهکی گلدانهایی که از قبل در آنها نهال سیب کشت شده بود، اضافه گردید. در روش اول، کود با خاک سطحی گلدانها مخلوط گردید (تیمار مخلوط با خاک). در روش دوم، کود در یک فضای استوانهای شکل که قبلا خاک آن تخلیه شده بود، جایگذاری شد (تیمار چالکود). اندازهگیریها در انتهای فصل رشد نشان داد که رشد ریشهها در منطقه چالکود، سه برابر شاهد بوده است . فعالیت ویژه آهن در برگهای این تیمار نیز بیش از شاهد بود. بنابراین تیمار چالکود تذیه آهن گیاه را بهبود بخشید بود. این تیمار باعث بزرگ شده اندازه برگ ، افزایش کلروفیل و بهبود کارائی فتوشیمیایی فتوسیستم دو گردید. آزمایش سوم، بااستفاده از یافتههای آزمایش اول و دوم و برای بررسی کارآئی روش چالکود در شرایط واقعی، در یک باغ دچار زردبرگی آهکی بود. در سایهانداز درخت ، چالههایی به قطر 50 و عمق 40 سانتیمتر حفر و درون آن با مخلوطی از کود دامی، گودگرد و سولفات آهن پر شد (تیمار چالکود). در تیمار دیگری همین مواد مطابق عرف باغداران در سایهانداز درخت پخش و با خاک مخلوط شد (تیمار پخش سطحی). در تیمار چالکود زردبرگی آهکی به خوبی بهبود یافت . مقایسه آماری تیمار چالکود با تیمار مصرف خاکی Fe-EDDHA نشان داد که بین تاثیر این دو تیمار، تفاوت معنیداری در بهبود زردبرگی آهکی وجود نداشت . تیمار پخش سطحی به اندازه تیمار مصرف خاکی Fe-EDDHA موثر نبود. نتایج این تحقیق نشان داد که روش چالکود با تقویت رشد ریشه و نیز افزایش غلظت آهن در محلول خاک میتواند زردبرگی آهکی درختان سیب را بر طرف کند.
مقدمه :
سیب ( دقیقا" یک میوه شفتدار) میوه درختی ازطبقه Malus است که عضوی از خانواده گل سرخیان بوده ( روزاسیا) و در طول تاریخ کشت می شده است . بیشتر گروه سیبها به گونه M. domesticaیا پیوندیهای آن تعلق دارند.
اجداد وحشی سیبها احتمالا" درختی به نام Malus sieversii ( که فاقد اسم همگانی است) بود که هنوز هم در قزاقستان یافت می شود.محققان در حال مطالعه روی M. sieversii که در برابر بسیاری از بیماریها و آفات مقاوم است می باشند تا بتوانند یک سیب مقاوم تر در برابرسرما بوجود آورند.
تاریخچـــــه
در کلیه مناطق آب و هوایی خنک ، سیب غذای بسیار مهمی بوده است . نسبت به سایرمیوه های درختی ( احتمالا" بجز مرکبات) سیب را می توان برای ماهها انبار نمود درحالیکه همچنان ارزش غذایی خود را حفظ می کند. سیبهای زمستانی که در اواخر پاییز چیده شده و در دمای بالای انجماد در سردخانه یا اتاق سیب نگهداری می کنند از سال 1800 غذای مهمی در اروپا و آمریکا به شمار می رفته است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
سیب «درخت»
چکیده :
سیب از مهمترین محصولات باغی کشور میباشد. زردبرگی آهکی (کلروز آهن) از موانع مهم بهرهبرداری مطلوب از باغهای سیب موجود و نیز توسعه باغهای جدید میباشد. برخی از پژوهشگران، کمی غلظت آهن در محلول خاکهای آهکی را عامل این مشکل میدانند. برخی دیگر عدم استفاده مطلوب از آهن جذب شده و موجود در بافتهای گیاه را عامل چنین عارضهای دانسته و در مجموع آن را یک بیماری فیزیولوژیک میپندارند. این تحقیق که در سالهای 1376 و 1377 در یکی از باغهای سیب دماوند و مؤسسه تحقیقات خاک و آب انجام گرفت ، شامل سه آزمایش مستقل بود که در آن زردبرگی آهکی درختان سیب با دقت بیشتری بررسی شده و سپس با استفاده از یک روش ویژه به رفع آن اقدام گردید. در آزمایش اول، کود دامی، کود دامی با گوگرد، کود دامی با سولفات آهن و کود دامی با گوگرد و سولفات آهن، با دو روش مختلف به یک خاک آهکی افزوده شد. در روش اول مواد فوق با خاک مخلوط شد (تیمار مخلوط با خاک). در روش دوم این مواد تنها بر سطح خاک (بدون اختلاط با آن) قرار گرفتند (تیمار مصرف موضعی). در تیمار دیگری، کود دامی و گوگرد و سولفات آهن بر سطح خاک قرار گرفته و در طول مدت آزمایش ، مقادیری سولفات آهن تازه، مجددا به سطح آن اضافه گردید. نمونههای خاک به مدت 95 روز با افزودن آب مرطوب نگه داشته شدند. اندازهگیری آهن قابل عصارهگیری با روش دیتیپی ای، نشان داد که در میان تیمارهای مصرف موضعی، تنها تیمار اخیر توانست غلظت آهن قابل عصارهگیری را در خاک زیرین (تا عمق 14 سانتیمتری) افزایش دهد. بنابراین میتوان با استفاده از مواد فوق، غلظت آهن قابل جذب را در محل فعالیت ریشههای درختان افزایش داده، بدون آنکه نیازی به مخلوط کردن آنها با خاک باشد. این نتیجه از آن جهت مهم است که اختلاط مواد مزبور با خاک مجاور ریشه از طریق عملیات متداول خاک ورزی، هر چند که در افزایش غلظت آهن قابل عصارهگیری موثر است ، ولی انجام آن در شکل گسترده صدمات شدیدی به ریشه درختان میزند. در آزمایش دوم، کود دامی با آهن رادیواکتیو (Fe59) نشان دار شد. کود نشاندار شده با دو روش به خاک آهکی گلدانهایی که از قبل در آنها نهال سیب کشت شده بود، اضافه گردید. در روش اول، کود با خاک سطحی گلدانها مخلوط گردید (تیمار مخلوط با خاک). در روش دوم، کود در یک فضای استوانهای شکل که قبلا خاک آن تخلیه شده بود، جایگذاری شد (تیمار چالکود). اندازهگیریها در انتهای فصل رشد نشان داد که رشد ریشهها در منطقه چالکود، سه برابر شاهد بوده است . فعالیت ویژه آهن در برگهای این تیمار نیز بیش از شاهد بود. بنابراین تیمار چالکود تذیه آهن گیاه را بهبود بخشید بود. این تیمار باعث بزرگ شده اندازه برگ ، افزایش کلروفیل و بهبود کارائی فتوشیمیایی فتوسیستم دو گردید. آزمایش سوم، بااستفاده از یافتههای آزمایش اول و دوم و برای بررسی کارآئی روش چالکود در شرایط واقعی، در یک باغ دچار زردبرگی آهکی بود. در سایهانداز درخت ، چالههایی به قطر 50 و عمق 40 سانتیمتر حفر و درون آن با مخلوطی از کود دامی، گودگرد و سولفات آهن پر شد (تیمار چالکود). در تیمار دیگری همین مواد مطابق عرف باغداران در سایهانداز درخت پخش و با خاک مخلوط شد (تیمار پخش سطحی). در تیمار چالکود زردبرگی آهکی به خوبی بهبود یافت . مقایسه آماری تیمار چالکود با تیمار مصرف خاکی Fe-EDDHA نشان داد که بین تاثیر این دو تیمار، تفاوت معنیداری در بهبود زردبرگی آهکی وجود نداشت . تیمار پخش سطحی به اندازه تیمار مصرف خاکی Fe-EDDHA موثر نبود. نتایج این تحقیق نشان داد که روش چالکود با تقویت رشد ریشه و نیز افزایش غلظت آهن در محلول خاک میتواند زردبرگی آهکی درختان سیب را بر طرف کند.
مقدمه :
سیب ( دقیقا" یک میوه شفتدار) میوه درختی ازطبقه Malus است که عضوی از خانواده گل سرخیان بوده ( روزاسیا) و در طول تاریخ کشت می شده است . بیشتر گروه سیبها به گونه M. domesticaیا پیوندیهای آن تعلق دارند.
اجداد وحشی سیبها احتمالا" درختی به نام Malus sieversii ( که فاقد اسم همگانی است) بود که هنوز هم در قزاقستان یافت می شود.محققان در حال مطالعه روی M. sieversii که در برابر بسیاری از بیماریها و آفات مقاوم است می باشند تا بتوانند یک سیب مقاوم تر در برابرسرما بوجود آورند.
تاریخچـــــه
در کلیه مناطق آب و هوایی خنک ، سیب غذای بسیار مهمی بوده است . نسبت به سایرمیوه های درختی ( احتمالا" بجز مرکبات) سیب را می توان برای ماهها انبار نمود درحالیکه همچنان ارزش غذایی خود را حفظ می کند. سیبهای زمستانی که در اواخر پاییز چیده شده و در دمای بالای انجماد در سردخانه یا اتاق سیب نگهداری می کنند از سال 1800 غذای مهمی در اروپا و آمریکا به شمار می رفته است .