لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
تاریخچه روانشناسی صنعتی و سازمانی
بررسی عوامل انسانی مربوط به کار و محیط کار به گذشته های خیلی دور باز می گردد میتوان اشاراتی را در مورد بهبود شرایط و محیط کار و همچنین امور استخدامی در آثار و نوشته های حکما و فیلسوفهای گذشته مشاهده کرد مثل ماکس وبر(طرح ساختارهای سازمانی) کارل مارکس (از خود بیکانگی) . دستورالعل هائی را برای طرح نظام های کار می توان در انجیل یافت ِ میتوان آنها را در نوشته های مصر باستان و نیز میتوان در فرهنگ مردم چین یافت. اما من در اینجا تنها به اشاره ای به کتاب جمهوریت افلاطون بسنده میکنم « هیچ دو فردی مثل هم آفریده نشده اند و با آنکه هر دو متساویند و به طور تساوی از مواهب طبیعی برخوردارند ولی هر یک در صفاتی مشخص هستند که آن صفات آن دو را نسبت به یکدیگرو لیاقت و استعداد هر یک را در برابر حرفه و کار معین معلوم و مشخص میکند لذا بستگی به تصمیم ما دارد که چگونه افراد را انتخاب کنیم که خصوصیاتشان با کارشان منطبق گردد.»
اولین آزمایشگاه روانشناسی در سال 1879 در لایبزیک آلمان توسط ویلهلم وونت تاسیس شد و میتوان تاسیس این رشته علمی را نیز در همین تاریخ و توسط همین شخص اعلام کرد اما روانشناسی صنعتی در دهه قبل از جنگ جهانی اول جوانه زد و همچنین حضور دو روانشناس در آمریکا والتر دیل اسکات که به آلمان نزد وونت رفت و هوگومونستربرگ آلمانی که برای تحصیل به هاروارد رفته بود که میتوان این دو نفر را اولین روانشناسان صنعتی دانست.
جنگ جهانی اول
با شروع جنگ ارتش ایالات متحده با مشکل سربازگیری مواجه بود اساسا پرسش این بود که برای مشاغل پیشرفته و محتاج به مهارت چه اشخاصی مناسب است روانشناسان چنین فرض کردند که تفاوت عمده افرادی که میتوانند کارهای پیچیده را انجام دهند با افرادی که نمیتوانند در هوش آنهاست در نتیجه روانشناسان ارتش آزمون آلفا را ساختند. این آزمون هوش چیزی مشابه با آنچه را که مقیاسهای بینه اندازه میگرفت میسنجید لیکن امکان داشت که آن را همزمان روی گروهی از افراد اجرا کرد. در واقع آزمون آلفا چنان در پیش بینی موفق بود که هم رشد زیادی را در کاربرد روانشناسی در صنعت بعد از جنگ جهانی ترغیب کرد و هم این کاربرد را در جهت گزینش کارکنان سوق داد . در نتیجه روانشناسان پس از جنگ جهانی اول برای تهیه آزمونها و مقیاسها به کار گمارده شدندتا برای گزینش متقاضیان استخدام به کار روند.
بعد از جنگ تا حدی روانشناسی صنعتی رو به افول نهاد تا اینکه مجموعه ای آزمایش که در کارخانه هاثورن از شرکت الکتریکی غربی در خارج شهر شیکاگو انجام گرفت. این رویداد عبارت بود از مجموعه ای آزمایش که تاثیر روشنائی ـ استراحتهای کوتاه مدت ـ و سایر شرایط کار را مورد مطالعه قرار دادند( رج کاری 1967) این دست آوردها جنبشی دوباره در روانشناسی صنعتی پدید آورد.
جنگ جهانی دوم
جنگ جهانی دوم هم تاثیری چون جنگ جهانی اول وحتی بیشتر از آن داشت . آزمونهایی به منظور گزینش و طبقه بندی داوطلبان سربازی در انواع گوناگون دوره های آموزشی ساخته شد. روشهای آموزشی چندی با کمک یافته های حاصل از آزمایشهای انجام شده در زمینه یادگیری پدید آمد.همین که تاثیر لوین و مطالعات هاثورن گسترش پیدا کرد یافته های مربوط به اثر عوامل اجتماعی و انگیزشی بر عملکرد در برنامه های تربیت رهبران گنجانده شد.
در اثنای دهه 1945 تا 1955 همه علائم شکوفائی و رشد در فعالیتهای این رشته از دانش مشاهده شد تربیت دانشجویان در مقطع دکترا افزایش داشت انجمن تجدید سازمان یافته های روانشناسی آمریکا یکی از بخشهای اصلی خود را بخش روانشناسی صنعتی قرار داد. مجله علمی جدیدی به نام «روانشناسی امور استخدامی» پایه گذاری شد تا با مجله روانشناسی کاربردی که مجله سنتی این رشته بود همراهی کند.
یاد بگیرید که در لحظه حاضر زندگی کنیداندازه گیری آرامش ذهن ما تا حد زیادی با مقدار زمانی که می توانیم در لحظه حاضر زندگی کنیم مشخص می شود. بدون توجه به این که دیروز یا سال گذشته چه اتفاقی افتاده و فردا ممکن است چه اتفاقی بیفتد یا نیفتد ، لحظه حاضر نقطه ای است که در آن قرار دارید – همیشه! دون تردید، بسیاری از ما به هنر روان رنجوری که عبارت است از "صرف مقدار زیادی از عمر خود به نگران بودن درباره چیزهای گوناگون" آراسته ایم! ما اجازه می دهیم که مشکلات گذشته و نگرانی های آینده بر لحظات کنونی ما چیره شوند، به حدّی که به اضطراب، سرخوردگی، افسردگی و نومیدی می رسیم. از سوی دیگر، ما رضامندی، اولویت های تعیین شده ، و شادی خود را به تعویق می اندازیم و اغلب خود را متقاعد می کنیم که اوضاع «روزی» بهتر از امروز خواهد شد. دوستی می گفت «زندگی آن چیزی است که وقتی ما مشغول برنامه ریزی های دیگر هستیم اتفاق می افتد.» وقتی که ما مشغول برنامه ریزی «برنامه های دیگر» هستیم، بچه های ما بزرگ می شوند، اشخاصی که دوست داریم از اطرافمان پراکنده می شوند و می میرند، بدن های ما از قواره خارج می شوند و رؤیاهای ما از دست می روند. خلاصه این که ما فرصت لذت بردن از زندگی را از دست می دهیم. بسیاری از مردم طوری زندگی می کنند که گویی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
تاریخچه روانشناسی صنعتی و سازمانی
بررسی عوامل انسانی مربوط به کار و محیط کار به گذشته های خیلی دور باز می گردد میتوان اشاراتی را در مورد بهبود شرایط و محیط کار و همچنین امور استخدامی در آثار و نوشته های حکما و فیلسوفهای گذشته مشاهده کرد مثل ماکس وبر(طرح ساختارهای سازمانی) کارل مارکس (از خود بیکانگی) . دستورالعل هائی را برای طرح نظام های کار می توان در انجیل یافت ِ میتوان آنها را در نوشته های مصر باستان و نیز میتوان در فرهنگ مردم چین یافت. اما من در اینجا تنها به اشاره ای به کتاب جمهوریت افلاطون بسنده میکنم « هیچ دو فردی مثل هم آفریده نشده اند و با آنکه هر دو متساویند و به طور تساوی از مواهب طبیعی برخوردارند ولی هر یک در صفاتی مشخص هستند که آن صفات آن دو را نسبت به یکدیگرو لیاقت و استعداد هر یک را در برابر حرفه و کار معین معلوم و مشخص میکند لذا بستگی به تصمیم ما دارد که چگونه افراد را انتخاب کنیم که خصوصیاتشان با کارشان منطبق گردد.»
اولین آزمایشگاه روانشناسی در سال 1879 در لایبزیک آلمان توسط ویلهلم وونت تاسیس شد و میتوان تاسیس این رشته علمی را نیز در همین تاریخ و توسط همین شخص اعلام کرد اما روانشناسی صنعتی در دهه قبل از جنگ جهانی اول جوانه زد و همچنین حضور دو روانشناس در آمریکا والتر دیل اسکات که به آلمان نزد وونت رفت و هوگومونستربرگ آلمانی که برای تحصیل به هاروارد رفته بود که میتوان این دو نفر را اولین روانشناسان صنعتی دانست.
جنگ جهانی اول
با شروع جنگ ارتش ایالات متحده با مشکل سربازگیری مواجه بود اساسا پرسش این بود که برای مشاغل پیشرفته و محتاج به مهارت چه اشخاصی مناسب است روانشناسان چنین فرض کردند که تفاوت عمده افرادی که میتوانند کارهای پیچیده را انجام دهند با افرادی که نمیتوانند در هوش آنهاست در نتیجه روانشناسان ارتش آزمون آلفا را ساختند. این آزمون هوش چیزی مشابه با آنچه را که مقیاسهای بینه اندازه میگرفت میسنجید لیکن امکان داشت که آن را همزمان روی گروهی از افراد اجرا کرد. در واقع آزمون آلفا چنان در پیش بینی موفق بود که هم رشد زیادی را در کاربرد روانشناسی در صنعت بعد از جنگ جهانی ترغیب کرد و هم این کاربرد را در جهت گزینش کارکنان سوق داد . در نتیجه روانشناسان پس از جنگ جهانی اول برای تهیه آزمونها و مقیاسها به کار گمارده شدندتا برای گزینش متقاضیان استخدام به کار روند.
بعد از جنگ تا حدی روانشناسی صنعتی رو به افول نهاد تا اینکه مجموعه ای آزمایش که در کارخانه هاثورن از شرکت الکتریکی غربی در خارج شهر شیکاگو انجام گرفت. این رویداد عبارت بود از مجموعه ای آزمایش که تاثیر روشنائی ـ استراحتهای کوتاه مدت ـ و سایر شرایط کار را مورد مطالعه قرار دادند( رج کاری 1967) این دست آوردها جنبشی دوباره در روانشناسی صنعتی پدید آورد.
جنگ جهانی دوم
جنگ جهانی دوم هم تاثیری چون جنگ جهانی اول وحتی بیشتر از آن داشت . آزمونهایی به منظور گزینش و طبقه بندی داوطلبان سربازی در انواع گوناگون دوره های آموزشی ساخته شد. روشهای آموزشی چندی با کمک یافته های حاصل از آزمایشهای انجام شده در زمینه یادگیری پدید آمد.همین که تاثیر لوین و مطالعات هاثورن گسترش پیدا کرد یافته های مربوط به اثر عوامل اجتماعی و انگیزشی بر عملکرد در برنامه های تربیت رهبران گنجانده شد.
در اثنای دهه 1945 تا 1955 همه علائم شکوفائی و رشد در فعالیتهای این رشته از دانش مشاهده شد تربیت دانشجویان در مقطع دکترا افزایش داشت انجمن تجدید سازمان یافته های روانشناسی آمریکا یکی از بخشهای اصلی خود را بخش روانشناسی صنعتی قرار داد. مجله علمی جدیدی به نام «روانشناسی امور استخدامی» پایه گذاری شد تا با مجله روانشناسی کاربردی که مجله سنتی این رشته بود همراهی کند.
یاد بگیرید که در لحظه حاضر زندگی کنیداندازه گیری آرامش ذهن ما تا حد زیادی با مقدار زمانی که می توانیم در لحظه حاضر زندگی کنیم مشخص می شود. بدون توجه به این که دیروز یا سال گذشته چه اتفاقی افتاده و فردا ممکن است چه اتفاقی بیفتد یا نیفتد ، لحظه حاضر نقطه ای است که در آن قرار دارید – همیشه! دون تردید، بسیاری از ما به هنر روان رنجوری که عبارت است از "صرف مقدار زیادی از عمر خود به نگران بودن درباره چیزهای گوناگون" آراسته ایم! ما اجازه می دهیم که مشکلات گذشته و نگرانی های آینده بر لحظات کنونی ما چیره شوند، به حدّی که به اضطراب، سرخوردگی، افسردگی و نومیدی می رسیم. از سوی دیگر، ما رضامندی، اولویت های تعیین شده ، و شادی خود را به تعویق می اندازیم و اغلب خود را متقاعد می کنیم که اوضاع «روزی» بهتر از امروز خواهد شد. دوستی می گفت «زندگی آن چیزی است که وقتی ما مشغول برنامه ریزی های دیگر هستیم اتفاق می افتد.» وقتی که ما مشغول برنامه ریزی «برنامه های دیگر» هستیم، بچه های ما بزرگ می شوند، اشخاصی که دوست داریم از اطرافمان پراکنده می شوند و می میرند، بدن های ما از قواره خارج می شوند و رؤیاهای ما از دست می روند. خلاصه این که ما فرصت لذت بردن از زندگی را از دست می دهیم. بسیاری از مردم طوری زندگی می کنند که گویی