لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دورانهای زمین شناسی
زمان قبل از ائون فانروزوئیک را پرکامبرین (precambrian) نامیده اند.پرکامبرین قریب به نود درصد طول عمر زمین را شامل می شود . طول مدت پرکامبرین 4000میلیون سال است . در چینه شناسی ، پرکامبرین را به دو ائون آرکئن (Archean) و پروتروزوئیک (Proterozoic) تقسیم نموده اند .اطلاعات و دانسته ها از ائون آرکئن و پروتروزوئیک نسبت به سایر زمانهای زمین شناسی کمتر است( زیرا قسمت اعظم سنگهای پرکامبرین تحت تأثیر دگرگونی یا فرسایش قرار گرفته اند و یا توسط سنگهای جوانتر پوشیده شده اند .) آثار فسیلی موجودات زنده پرکامبرین بندرت باقی مانده است( زیرا موجودات آن زمان ابتدایی و فاقد استخوان سخت بوده اند .) انطباق سنگهای پرکامبرین غالباً با استفاده از تعیین سن به وسیله مواد رادیواکتیو صورت می گیرد . بنا به گفته لیل (Lyell) قدیمی ترین زمین هایی که قشر یا پوسته اولیه زمین را تشکیل می داده است زمین های بلور لایه (Cristallopyllien) بوده است . حدود 12 فاز کوهزائی در طول 3000 میلیون سال وجود داشته است که بین قدیمی ترین سنگهای تعیین سن شده روی زمین تا کامبرین اتفاق افتاده است ، اما طول زمان هر یک از این فاز ها دقیقاً مشخص نیست . از بهترین فسیلهای شاخص پرکامبرین بالائی که از یک میلیارد سال قبل ظاهر شده اند می توان آثاری چون بابتوسفرها (babetospheres) و چوآریا (chuaria) را نام برد .
((آرکئن))
ائون آرکئن به تنهایی 45 درصد طول زمین یعنی فاصله زمانی بین 5/2 تا 6/4 میلیون سال قبل را در بر می گیرد . در قدیم بر اساس اصل روی هم قرار گرفتن طبقات (principle of superposition) قدیمی ترین سنگها را به آرکئن نسبت می داده اند . سنگهای رسوبی آرکئن غالباً از نوع تخریبی درشت دانه و سنگهای رسی تیره است .( مواد متشکله این سنگها از تخریب سنگهای آذرین حاصل شده اند .) موجودات زنده اولیه از نوع تک سلولی بوده اند .استروماتولیت ها از نمونه های فسیلی هستند که به تعداد نسبتاً زیاد درسوبات پرکامبرین بر جای مانده اند .امروزه استروماتولیت ها در حاشیه دریاهای گرم دیده می شوند ولی تعداد آنها نسبت به پرکامبرین بسیار کم است . امروزه استروماتولیتها را در استرالیا مشاهده می کنیم .
((پروتروزوئیک))
به زمان بین 570 تا میلیون2500 سال قبل را پروتروزوئیک نامیده اند . حد بین پروتروزوئیک و کامبرین را با پیدایش اولین تریلوبیت بنام اوله نوس (olenellus) و یا فالوپسیا (fallopcia) مشخص می کنند . تعیین سن سنگهای پروتروزوئیک بر اساس رادیومتریک صورت گرفته است.به طور کلی سنگهای مربوط به این ائون به دو دسته تقسیم شده اند :
الف) سنگهایی با درجه درگرگونی بالا یا گرانولایت (Granulites)
ب) سنگهای آذرین و رسوبی تخریبی اغلب دگرگون شده و به علت داشتن کلریت سبز رنگ هستند . به این دسته سنگها مجموعه سنگهای سبز(Green stone belt) می گویند .. به علت کمبود اطلاعات فسیلی از پروتروزوئیک ، نمیتوان به خوبی در مورد آب و هوای این ائون اظهار نظر نمود . زمینهای پروتروزوئیک عبارتند از :
1. سپرها یا زمینهای ثابت : زمینهایی که کمتر تحت دگرگونی و فرسایش بودهاند .
2. فلات قاره ها : در قسمتهای چین خورده و یا در دره های مرتفع قرار گرفتهاند .
((پالئوزوئیک))
پالئوزوئیک یا دوران دیرینه زیستی از دو کلمه یونانی پالئوس (palaios) به معنی قدیمی و زئون (zoen) به معنی موجود زنده مشتق شده است . طول این دوران حدود 340 میلیون سال است . (230 تا 570 میلیون سال قبل ) دوران پالئوزوئیک شامل 6 دوره است که به ترتیب از قدیم به جدید عبارتند از : کامبرین ، اردوویسین ، سیلورین ، دونین ، کربونیفر و پرمین . در دوران پالئوزوئیک مهمترین تغییرات با دوچرخه کوهزائی کالدونین (Caledonian) واریسکن (variscan) مطابقت دارد . شروع دوران پالئوزوئیک با حضور اشکالی از موجودات زنده ای مشخص می شود که دارای بخشهای سخت بودند فراوانترین اینموجودات آغازین تریلوبیتها بودند . سیلورین کوتاه ترین و کربونیفر طولانی ترین سیستم های دوران پالئوزوئیک هستند . رسوب گذاری در این دوران متنوع است . رسوبات تخریبی در پالئوزوئیک زیرین و رسوبات کربناته در پالئوزوئیک بالایی انتشار می یابند .انتشار رسوبات در زمان خود می تواند نتیجه عمل گسترش پوشش گیاهی قاره ای و فراوانی ارگانیسم های تثبیت کننده کربنات کلسیم و عوامل آب و هوایی باشد .
((کامبرین))
نام کامبرین از کلمه کامبریا گرفته شده است.سن کامبرین از 570 تا 510 میلیون سال است . پیدایش آثار یخچالی در سنگهای رسوبی کامبرین نشان می دهد که آب و هوای سردی در این نواحی حکمفرما بوده است . تریلوبیتها سخت پوستان دریایی هستند که در اوایل دوران پالئوزوییک ظاهر شده و در اواخر همین دوران از بین رفته اند . بدین ترتیب از فسیلهای شاخص این دوران محسوب می شوند . تقسیمات سیستم کامبرین توسط والکت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دورانهای زمین شناسی
زمان قبل از ائون فانروزوئیک را پرکامبرین (precambrian) نامیده اند.پرکامبرین قریب به نود درصد طول عمر زمین را شامل می شود . طول مدت پرکامبرین 4000میلیون سال است . در چینه شناسی ، پرکامبرین را به دو ائون آرکئن (Archean) و پروتروزوئیک (Proterozoic) تقسیم نموده اند .اطلاعات و دانسته ها از ائون آرکئن و پروتروزوئیک نسبت به سایر زمانهای زمین شناسی کمتر است( زیرا قسمت اعظم سنگهای پرکامبرین تحت تأثیر دگرگونی یا فرسایش قرار گرفته اند و یا توسط سنگهای جوانتر پوشیده شده اند .) آثار فسیلی موجودات زنده پرکامبرین بندرت باقی مانده است( زیرا موجودات آن زمان ابتدایی و فاقد استخوان سخت بوده اند .) انطباق سنگهای پرکامبرین غالباً با استفاده از تعیین سن به وسیله مواد رادیواکتیو صورت می گیرد . بنا به گفته لیل (Lyell) قدیمی ترین زمین هایی که قشر یا پوسته اولیه زمین را تشکیل می داده است زمین های بلور لایه (Cristallopyllien) بوده است . حدود 12 فاز کوهزائی در طول 3000 میلیون سال وجود داشته است که بین قدیمی ترین سنگهای تعیین سن شده روی زمین تا کامبرین اتفاق افتاده است ، اما طول زمان هر یک از این فاز ها دقیقاً مشخص نیست . از بهترین فسیلهای شاخص پرکامبرین بالائی که از یک میلیارد سال قبل ظاهر شده اند می توان آثاری چون بابتوسفرها (babetospheres) و چوآریا (chuaria) را نام برد .
((آرکئن))
ائون آرکئن به تنهایی 45 درصد طول زمین یعنی فاصله زمانی بین 5/2 تا 6/4 میلیون سال قبل را در بر می گیرد . در قدیم بر اساس اصل روی هم قرار گرفتن طبقات (principle of superposition) قدیمی ترین سنگها را به آرکئن نسبت می داده اند . سنگهای رسوبی آرکئن غالباً از نوع تخریبی درشت دانه و سنگهای رسی تیره است .( مواد متشکله این سنگها از تخریب سنگهای آذرین حاصل شده اند .) موجودات زنده اولیه از نوع تک سلولی بوده اند .استروماتولیت ها از نمونه های فسیلی هستند که به تعداد نسبتاً زیاد درسوبات پرکامبرین بر جای مانده اند .امروزه استروماتولیت ها در حاشیه دریاهای گرم دیده می شوند ولی تعداد آنها نسبت به پرکامبرین بسیار کم است . امروزه استروماتولیتها را در استرالیا مشاهده می کنیم .
((پروتروزوئیک))
به زمان بین 570 تا میلیون2500 سال قبل را پروتروزوئیک نامیده اند . حد بین پروتروزوئیک و کامبرین را با پیدایش اولین تریلوبیت بنام اوله نوس (olenellus) و یا فالوپسیا (fallopcia) مشخص می کنند . تعیین سن سنگهای پروتروزوئیک بر اساس رادیومتریک صورت گرفته است.به طور کلی سنگهای مربوط به این ائون به دو دسته تقسیم شده اند :
الف) سنگهایی با درجه درگرگونی بالا یا گرانولایت (Granulites)
ب) سنگهای آذرین و رسوبی تخریبی اغلب دگرگون شده و به علت داشتن کلریت سبز رنگ هستند . به این دسته سنگها مجموعه سنگهای سبز(Green stone belt) می گویند .. به علت کمبود اطلاعات فسیلی از پروتروزوئیک ، نمیتوان به خوبی در مورد آب و هوای این ائون اظهار نظر نمود . زمینهای پروتروزوئیک عبارتند از :
1. سپرها یا زمینهای ثابت : زمینهایی که کمتر تحت دگرگونی و فرسایش بودهاند .
2. فلات قاره ها : در قسمتهای چین خورده و یا در دره های مرتفع قرار گرفتهاند .
((پالئوزوئیک))
پالئوزوئیک یا دوران دیرینه زیستی از دو کلمه یونانی پالئوس (palaios) به معنی قدیمی و زئون (zoen) به معنی موجود زنده مشتق شده است . طول این دوران حدود 340 میلیون سال است . (230 تا 570 میلیون سال قبل ) دوران پالئوزوئیک شامل 6 دوره است که به ترتیب از قدیم به جدید عبارتند از : کامبرین ، اردوویسین ، سیلورین ، دونین ، کربونیفر و پرمین . در دوران پالئوزوئیک مهمترین تغییرات با دوچرخه کوهزائی کالدونین (Caledonian) واریسکن (variscan) مطابقت دارد . شروع دوران پالئوزوئیک با حضور اشکالی از موجودات زنده ای مشخص می شود که دارای بخشهای سخت بودند فراوانترین اینموجودات آغازین تریلوبیتها بودند . سیلورین کوتاه ترین و کربونیفر طولانی ترین سیستم های دوران پالئوزوئیک هستند . رسوب گذاری در این دوران متنوع است . رسوبات تخریبی در پالئوزوئیک زیرین و رسوبات کربناته در پالئوزوئیک بالایی انتشار می یابند .انتشار رسوبات در زمان خود می تواند نتیجه عمل گسترش پوشش گیاهی قاره ای و فراوانی ارگانیسم های تثبیت کننده کربنات کلسیم و عوامل آب و هوایی باشد .
((کامبرین))
نام کامبرین از کلمه کامبریا گرفته شده است.سن کامبرین از 570 تا 510 میلیون سال است . پیدایش آثار یخچالی در سنگهای رسوبی کامبرین نشان می دهد که آب و هوای سردی در این نواحی حکمفرما بوده است . تریلوبیتها سخت پوستان دریایی هستند که در اوایل دوران پالئوزوییک ظاهر شده و در اواخر همین دوران از بین رفته اند . بدین ترتیب از فسیلهای شاخص این دوران محسوب می شوند . تقسیمات سیستم کامبرین توسط والکت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 57
انتخاب زمین
زمین شوره سنبل بر نیارد در او تخم عمل ضایع مگردان
گرچه امروز مطابق اصول و قواعد فنی میتوان با اصلاح سختترین و بدترین زمینها از آن استفاده کرد ولی این اصلاح نسبت به وضعیت زمین که از چه نوع باشد فرصت زیادی را توأم با خرج بسیار در بر دارد که از موضوع عملی که ما میخواهیم انجام دهیم به دور است، زیرا در این کتاب ما فقط میخواهیم این موضوع را روشن کنیم خوانندگانی که دارای زمینی حاضر برای کشت هستند برای حداکثر استفاده از زراعت خود باید چه دقائق و چه نکاتی را در نظر بگیرند.
زمینی که برای سبزیکاری تخصیص میدهیم باید زمینی باشد که شرایط نمو و زندگی گیاه در آن جمع باشد و گیاه بتواند پس از روئیدن تغذیه کامل کند و محصول فراوان و سالم بدهد از لحاظ طبیعی زمینهای سنگین رسی به هم فشرده و دارای خاک چسبنده یا زمینی که در خاک آن مقدار زیادی گل سفید وجود دارد و نیز زمینهای خیلی خشک از شن خالص یا باتلاقی یا ریگزار یا آنها که دارای مقادیر زیادی مواد نیمهپوسیده هستند برای زراعت خوب نیستند و همانطور که گفته شد هزینه اصلاح آنها بیش از استفادهایست که از آن منظور نظر است. زمین خوب طبیعی عبارت از زمین با خاک سبک و تیرهرنگ و قوی و پر خلل و فرج است که درون آن پر از قارچهای ذرهبینی و مواد غذایی است و همینکه روی آن راه روند چون فنر بالا و پائین میرود و با جزئی صرف وقت میتوان از آن برداشت خوبی کرد.
علاوه از شرایط بالا موقعیت زمین از لحاظ نزدیکی و دوری به آب، میزان سایه و آفتاب، نزدیکی به عمارات و کارخانجات و عوامل دیگر در نمو و خوبی محصول دخالت دارد و باید قبل از شروع به کار آن را در نظر گرفت. چنانکه زمینی اگر از حیث جنس طبیعی مساعد باشد ولی دارای نواقص زیر باشد نمیتوان استفاده منظور را از آن انتظار داشت.
1. زمینهای گود برای زراعت مفید نمیباشند زیرا غالباً در اثر بارندگیهای زیاد یا طغیان آب رودخانه (اگر در مجاورت زمین باشد) آب به آن هجوم میآورد و زراعت را میشوید و خراب میکند و به جای آن قشری از گل و لای میگذارد که علاوه از تباهی محصول زمین را هم خراب میکند.
2. فزونی دائمی رطوبت در زمین که معلول بدی جریان آب اطراف آن باشد یا از مجاری دورتری نشت نماید اثرات خیلی بدی در زمین میگذارد و ریشه نباتات را میپوساند یا اصولاً مانع روئیدن بذر میشود.
در اینگونه زمینها قبل از انجام زهکشی و خشک کردن زمین نباید زراعت کرد.
3. زمینهای مردابی که آنها را هم قبل از خشکانیدن نمیتوان مورد استفاده قرار داد.
4. نزدیکی زمین زراعتی با بعضی از کارخانجات تهیه مواد شیمیایی و کورههای گچپزی و آهکپزی برای زراعت بسیار خطرناک است، زیرا این کارخانجات یا کورهها دائماً دودهای اکال و مضر و گازهای خطرناک و گرد و غبارهای خشککننده و سمی در فضا منتشر میکنند و برای صحت کارگران مزرعه و گیاه هر دو خطرناک میباشند و غالباً سبزیهایی که در اطراف این کارخانهها به دست میآیند همیشه پلاسیده و دارای طعم و مزهای است که به ذائقه بد و نامطبوع است. بنابراین باید همیشه سعی کرد که مزرعه در کنار این کارخانهها یا کورهها انتخاب نشود ولی اگر وضعیت طوری بود که مزرعه را از آنجا نمیتوان دور کرد باید در جهتیابی مزرعه دقت شود که بادهای محلی و موسمی، بتوانند دودها و گازها را با خود در جهت مخالف برده و از محوطه سبزیکاری دور کنند.
5. نزدیکی مزرعه سبزی با جادههای بزرگ برای زراعت مضر است زیرا در اثر عبور و مرور وسائط نقلیه و گرد و غباریکه دائماً از جاده برمیخیزد و روی سبزیها مینشیند از نمو آنچه کاشته شده جلوگیری میکند و آنها را ضایع میکند.
آنچه که گفته شد علل نامساعد برای سبزیکاری است که در واقع باید از ایجاد مزارع سبزی در این شرایط و مواقع دوری کرد ولی آنچه برای مزرعه مفید است و باید در نظر گرفت این است که آب لازم برای مزرعه سبزی باید حتماً تأمین شده باشد، به این معنی که مزرعه در نزدیکی رودخانه یا چشمه یا چاه پرآبی باشد که در تمام مواقع بتوان به اندازه کافی و لازم به آن آب رسانید و از بیآبی و فاصله زیاد بین مواقع آبیاری جلوگیری کرد، دیگر اینکه وضعیت مزرعه از حیث جهتیابی مساعد با نمو گیاه باشد و هرچه در این قسمت دقت شود کامیابی در زراعت و برداشت و استفاده از آن بیشتر است، یعنی زمین مزرعه طوری واقع شود که از آسیب و ضرر حرارت زیاد و مستقیم یا بادهای شدید یا رطوبتهای دائمی جلوگیری شود، مثلاً در مناطق شمالی اگر زمین درست شمالی جنوبی باشد خوب نیست زیرا قسمت رو به شمال آن از نظر بادهای شمالی و سرما و سایه زیاد قابل نمو دادن نباتات نیست و سرما و سایه آنچه که در آن قسمت کاشته شده باشد از بین خواهد برد.
قسمت رو به مشرق هم از لحاظ اینکه پس از گذراندن شبهای سرد مناطق شمالی که غالباً یخهای نازکی در پای نباتات میکند چون صبح با آفتاب مواجه میشود و نور خورشید به سرعت باعث ذوب یخ میشود تولید واکنش بدی در زراعت میکند و آن را از بین میبرد، قسمت رو به مغرب هم در اثر رطوبت زیادی که نتیجه سایه زیاد و دیرآفتاب گرفتن است چندان مناسب نیست و بین سبزیهایی که در این قسمت کاشته شوند غالباً ناخوشیهای قارچی زیاد پیدا میشود، فقط قسمت رو به جنوب است که برای زراعت مساعد است ولی البته نمیتوان یک زمین بزرگ را فقط به منظور استفاده از یک جهت آن دائر نگاه داشت و همه سال مقادیری خرج آن کرد.
بنابراین بهترین زمین برای زراعت سبزی در این مناطق آنست که جهتیابی آن بینابین چهار جهت اصلی باشد که عرصه جنوب آن از یک سمت جنوب غربی و از سمت دیگر جنوب شرقی و عرصه شمالی از یک سمت شمال غربی و از سمت دیگر شمال شرقی واقع شده باشد و دیگر از عوامل مساعد شیب ملایم زمین است زیرا شیب تند باعث میشود که مواقع آبیاری آب آنچه در آنجا هست بشوید و همراه خود به نقطه گود زمین ببرد و در زمین هم به اندازه کافی آب نفوذ نکند تا ریشه نباتات را سیرآب کند. ولی شیب معتدل باعث میشود که آب به خوبی به تمام سطح مزرعه جاری شود و تا اعماق آن نفوذ کند در زمینهایی که دارای شیب تند هستند میتوان به وسیله خاکریزی دستی و تشکیل کردها و بندها رفع نقیصه نمود.
نزدیکی مزرعه به جنگلهای انبوه یا تپههای مرتفع هم در بعضی مواقع برای سبزیکاری بسیار نافع ولی بعضی مواقع هم مضر است زیرا اگر زمین در فاصله معتدلی از این پناهگاهها قرار گرفته باشد که سایه آنها مزرعه را نپوشاند چون این عوامل در مقابل مسیر بادهای شدید محلی است و جلوگیری از شدت وزش میکند بسیار مفید است ولی اگر مزرعه زیاد نزدیک باشد که سایه این موانع غالب اوقات روی زمین را بپوشاند برای زراعت سبزی مضر است و هیچگاه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 57
انتخاب زمین
زمین شوره سنبل بر نیارد در او تخم عمل ضایع مگردان
گرچه امروز مطابق اصول و قواعد فنی میتوان با اصلاح سختترین و بدترین زمینها از آن استفاده کرد ولی این اصلاح نسبت به وضعیت زمین که از چه نوع باشد فرصت زیادی را توأم با خرج بسیار در بر دارد که از موضوع عملی که ما میخواهیم انجام دهیم به دور است، زیرا در این کتاب ما فقط میخواهیم این موضوع را روشن کنیم خوانندگانی که دارای زمینی حاضر برای کشت هستند برای حداکثر استفاده از زراعت خود باید چه دقائق و چه نکاتی را در نظر بگیرند.
زمینی که برای سبزیکاری تخصیص میدهیم باید زمینی باشد که شرایط نمو و زندگی گیاه در آن جمع باشد و گیاه بتواند پس از روئیدن تغذیه کامل کند و محصول فراوان و سالم بدهد از لحاظ طبیعی زمینهای سنگین رسی به هم فشرده و دارای خاک چسبنده یا زمینی که در خاک آن مقدار زیادی گل سفید وجود دارد و نیز زمینهای خیلی خشک از شن خالص یا باتلاقی یا ریگزار یا آنها که دارای مقادیر زیادی مواد نیمهپوسیده هستند برای زراعت خوب نیستند و همانطور که گفته شد هزینه اصلاح آنها بیش از استفادهایست که از آن منظور نظر است. زمین خوب طبیعی عبارت از زمین با خاک سبک و تیرهرنگ و قوی و پر خلل و فرج است که درون آن پر از قارچهای ذرهبینی و مواد غذایی است و همینکه روی آن راه روند چون فنر بالا و پائین میرود و با جزئی صرف وقت میتوان از آن برداشت خوبی کرد.
علاوه از شرایط بالا موقعیت زمین از لحاظ نزدیکی و دوری به آب، میزان سایه و آفتاب، نزدیکی به عمارات و کارخانجات و عوامل دیگر در نمو و خوبی محصول دخالت دارد و باید قبل از شروع به کار آن را در نظر گرفت. چنانکه زمینی اگر از حیث جنس طبیعی مساعد باشد ولی دارای نواقص زیر باشد نمیتوان استفاده منظور را از آن انتظار داشت.
1. زمینهای گود برای زراعت مفید نمیباشند زیرا غالباً در اثر بارندگیهای زیاد یا طغیان آب رودخانه (اگر در مجاورت زمین باشد) آب به آن هجوم میآورد و زراعت را میشوید و خراب میکند و به جای آن قشری از گل و لای میگذارد که علاوه از تباهی محصول زمین را هم خراب میکند.
2. فزونی دائمی رطوبت در زمین که معلول بدی جریان آب اطراف آن باشد یا از مجاری دورتری نشت نماید اثرات خیلی بدی در زمین میگذارد و ریشه نباتات را میپوساند یا اصولاً مانع روئیدن بذر میشود.
در اینگونه زمینها قبل از انجام زهکشی و خشک کردن زمین نباید زراعت کرد.
3. زمینهای مردابی که آنها را هم قبل از خشکانیدن نمیتوان مورد استفاده قرار داد.
4. نزدیکی زمین زراعتی با بعضی از کارخانجات تهیه مواد شیمیایی و کورههای گچپزی و آهکپزی برای زراعت بسیار خطرناک است، زیرا این کارخانجات یا کورهها دائماً دودهای اکال و مضر و گازهای خطرناک و گرد و غبارهای خشککننده و سمی در فضا منتشر میکنند و برای صحت کارگران مزرعه و گیاه هر دو خطرناک میباشند و غالباً سبزیهایی که در اطراف این کارخانهها به دست میآیند همیشه پلاسیده و دارای طعم و مزهای است که به ذائقه بد و نامطبوع است. بنابراین باید همیشه سعی کرد که مزرعه در کنار این کارخانهها یا کورهها انتخاب نشود ولی اگر وضعیت طوری بود که مزرعه را از آنجا نمیتوان دور کرد باید در جهتیابی مزرعه دقت شود که بادهای محلی و موسمی، بتوانند دودها و گازها را با خود در جهت مخالف برده و از محوطه سبزیکاری دور کنند.
5. نزدیکی مزرعه سبزی با جادههای بزرگ برای زراعت مضر است زیرا در اثر عبور و مرور وسائط نقلیه و گرد و غباریکه دائماً از جاده برمیخیزد و روی سبزیها مینشیند از نمو آنچه کاشته شده جلوگیری میکند و آنها را ضایع میکند.
آنچه که گفته شد علل نامساعد برای سبزیکاری است که در واقع باید از ایجاد مزارع سبزی در این شرایط و مواقع دوری کرد ولی آنچه برای مزرعه مفید است و باید در نظر گرفت این است که آب لازم برای مزرعه سبزی باید حتماً تأمین شده باشد، به این معنی که مزرعه در نزدیکی رودخانه یا چشمه یا چاه پرآبی باشد که در تمام مواقع بتوان به اندازه کافی و لازم به آن آب رسانید و از بیآبی و فاصله زیاد بین مواقع آبیاری جلوگیری کرد، دیگر اینکه وضعیت مزرعه از حیث جهتیابی مساعد با نمو گیاه باشد و هرچه در این قسمت دقت شود کامیابی در زراعت و برداشت و استفاده از آن بیشتر است، یعنی زمین مزرعه طوری واقع شود که از آسیب و ضرر حرارت زیاد و مستقیم یا بادهای شدید یا رطوبتهای دائمی جلوگیری شود، مثلاً در مناطق شمالی اگر زمین درست شمالی جنوبی باشد خوب نیست زیرا قسمت رو به شمال آن از نظر بادهای شمالی و سرما و سایه زیاد قابل نمو دادن نباتات نیست و سرما و سایه آنچه که در آن قسمت کاشته شده باشد از بین خواهد برد.
قسمت رو به مشرق هم از لحاظ اینکه پس از گذراندن شبهای سرد مناطق شمالی که غالباً یخهای نازکی در پای نباتات میکند چون صبح با آفتاب مواجه میشود و نور خورشید به سرعت باعث ذوب یخ میشود تولید واکنش بدی در زراعت میکند و آن را از بین میبرد، قسمت رو به مغرب هم در اثر رطوبت زیادی که نتیجه سایه زیاد و دیرآفتاب گرفتن است چندان مناسب نیست و بین سبزیهایی که در این قسمت کاشته شوند غالباً ناخوشیهای قارچی زیاد پیدا میشود، فقط قسمت رو به جنوب است که برای زراعت مساعد است ولی البته نمیتوان یک زمین بزرگ را فقط به منظور استفاده از یک جهت آن دائر نگاه داشت و همه سال مقادیری خرج آن کرد.
بنابراین بهترین زمین برای زراعت سبزی در این مناطق آنست که جهتیابی آن بینابین چهار جهت اصلی باشد که عرصه جنوب آن از یک سمت جنوب غربی و از سمت دیگر جنوب شرقی و عرصه شمالی از یک سمت شمال غربی و از سمت دیگر شمال شرقی واقع شده باشد و دیگر از عوامل مساعد شیب ملایم زمین است زیرا شیب تند باعث میشود که مواقع آبیاری آب آنچه در آنجا هست بشوید و همراه خود به نقطه گود زمین ببرد و در زمین هم به اندازه کافی آب نفوذ نکند تا ریشه نباتات را سیرآب کند. ولی شیب معتدل باعث میشود که آب به خوبی به تمام سطح مزرعه جاری شود و تا اعماق آن نفوذ کند در زمینهایی که دارای شیب تند هستند میتوان به وسیله خاکریزی دستی و تشکیل کردها و بندها رفع نقیصه نمود.
نزدیکی مزرعه به جنگلهای انبوه یا تپههای مرتفع هم در بعضی مواقع برای سبزیکاری بسیار نافع ولی بعضی مواقع هم مضر است زیرا اگر زمین در فاصله معتدلی از این پناهگاهها قرار گرفته باشد که سایه آنها مزرعه را نپوشاند چون این عوامل در مقابل مسیر بادهای شدید محلی است و جلوگیری از شدت وزش میکند بسیار مفید است ولی اگر مزرعه زیاد نزدیک باشد که سایه این موانع غالب اوقات روی زمین را بپوشاند برای زراعت سبزی مضر است و هیچگاه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
دلیل پیدایش زمین لرزه
طبق آخرین بررسیهای به عمل آمده، سطح کره زمین از 12 صفحه برزگ به نام Plate تشکیل شده است که این صفحات ساکن نبوده و جابجا میشوند و در طی جابجائی خود به همدیگر نیرو وارد کرده و این نیروها بتدریج در کناره ها یا داخل این صفحات انباشته شده و در نهایت به صورت زمین لرزه آزاد میگردد. دلیل حرکت این صفحات، جریان همرفتی است که در زیر این پوسته ها و در قسمت مایع کره زمین وجود دارد. همانطور که میدانید، داخل کره زمین بصورت مذاب است، و دمای این مایع مذاب در همه جای آن یکسان نیست و این گرادیان دما باعث جابجائی در این مایع میگردد. پوسته ها نیز که درواقع بر روی این ماده مذاب شناور هستند، دچار جابجائی میشوند.
از میان نظریات گوناگونی که در رابطه با منشاء زمین لرزه ها ارائه شده است، نظریه "بازگشت کشسان" ازجامعیت بیشتری برخوردار است. بر اساس این نظریه عامل ایجاد تغییر شکل در سنگها ایجاد شکستگی در آنها و زمین لرزه در آنها معمولا نیروهای افقی جهت داری است که در اثر حرکت و جابجائی ورقه های سنگ کره ایجاد میشود. در بسیاری موارد بر اثر انباشته شدن زیاده از حد انرژی در سنگ، حرکاتی در امتداد شکستگی ها و گسلهای قبلی موجود در سنگ روی میدهد و در ضمن رها شدن انرژی ذخیره شده، زمین لرزه هایی بوجود می آید. به همین دلیل در زمان بررسی لرزه خیزی یک منطقه باید تاریخچه لرزه ها و گسلهای فعال و لرزه زا را مورد بررسی قرار داد. البته باید توحه نمود که در یک زمین لرزه، تمام طول گسل جایجا نمیشود بلکه بخشهایی از آن مقاومت مینمایند. این بخشهای به ظاهر فاقد جابجایی ممکن است در زمان دیگر گسیخته شده و زمین لرزه ای را به وجود آورند، علاوه بر این بر اثر آتشفشانها، ریزش سقف غارها و معادن، ایجاد بهمن، برخورد شهاب سنگها، فعالیتهای بشری و ... نیز زمین لرزه هایی ایجاد شود که درصد ناچیزی از زمین لرزه های معمولا کوچک را تشکیل میدهند. بسیاری از زمین لرزه ها با تعدادی حرکات ضعیفتر در پیش و پس از حرکت اصلی همراهند که به نامهای پیش لرزه و پس لرزه خوانده میشوند.
- نظریه بازگشت کشسان
بر طبق این نظریه نیروهای تغییر شکل دهنده فعال پوسته زمین که موجب تغییر شکل صفحه ها (خمشدگی، کشیدگی و فشردگی)، اصطکاک بین صفحه های برخورد کننده، گرادیان (تفاوت) بالای دما و ... میشوند به طرز قابل توجهی در افزایش تنش نقش دارند این نیروها در قسمتهای سطحی که سنگها رفتار خمیدگی کمتری از خود نشان میدهند، به تدریج باعث تغییر شکل کشسان سنگها میشوند. زمانی که میزان تغییر شکل کشسان از لایه ها، به حالت اولیه خود باز میگردند. ترک خوردن سنگ معمولا از نقطه ی کانون شروع و با سرعت حدود 3 کیلومتر بر ثانیه در امتداد صفحه منتشر میشود. به این ترتیب انرژی ای که به صورت "تنش کشسان" در سنگ ذخیره شده بود به طور ناگهانی آزاد شده و زمین لرزه را ایجاد مینماید.
مفاهیم زلزله: انواع زمین لرزه
زلزله بر اساس منشاء ایجاد آنها (چشمههای لرزهای) به چند دسته تقسیم بندی میشوند در زیر به بررسی آنها میپردازیم.
زمینلرزهها ممکن است به طور طبیعی پدید آیند و یا بر اثر رویدادهای ساخت بشر به وقوع بپیوندند. براساس دلیل پیدایش، آنها را به دستههای مختلفی تقسیم مینمایند.
1- رویدادهای طبیعی
- زمینلرزههای زمین ساختی
- زمینلرزههای آتش فشانی
- زمینلرزههای فروریختی
- زمینلرزههای اقیانوسی
2- رویدادها ساخت بشر
- زمینلرزههای القایی
- زمینلرزههای ناشی از رویدادهای کنترل شده
- زمینلرزههای زمینساختی
یکی از انواع لرزه با منشاء طبیعی است که بر اثر رهاشدن ناگهانی انرژی ذخیره شده، در اثر برهم کنش دریا چند صفحهی پوسته ایجاد میشود.
- زمینلرزههای آتشفشانی
این نوع زمینلرزه بر اثر بازشدن ناگهانی کانالهایی در پوسته زمین، حرکات سرع ماگما، فروریختن سقف کانالهای زیرزمینی و مخازن تخلیه شده از ماگما و یا بر اثر تراکم بیش از اندازهی گاز و فشار ناشی از آن و... ایجاد میشود. کانون این زمینلرزهها ممکن است بین تا کیلومتر عمق داشته باشد، حتی گاهی بر روی زمین روی میدهند که به نام زمینلرزههای انفجاری خوانده میشوند.
- زمینلرزههای فروریختی
بر اثر فروریختن غارها و کانالهای زیرزمینی، لرزههایی ایجاد میشود که به نام زمینلرزههای فروریختی موسومند. این تکانها همواره بسیار کوچکند و تنها اهمیت محلی دارند.
- زمینلرزههای القایی
بر اثر آبگیری یا تغییرات ناگهانی سطح آب دریاچههای پشت سدها، تزریق آب یا سیالهای دیگر به داخل زمین وو یا استخراج آنها، مخصوصاً د رجاهایی که گسلهای فعال وجود دارد زمینلرزههایی ایجاد میشود. در واقع دلیل اصلی این لرزهها را میتوان بارگذاری سریع برروی زمین و یا برداشتن ناگهانی بار زیادی از روی آن ذکر کرد. این لرزهها به نام القایی موسومند. لرزههای ناشی از معادن نیز در این دسته قرار میگیرند. به عنوان مثال میتوان به زمینلرزهای که د رارتباط با آبگیری و تغییرات فصلی سطح آب دریاچه سفیدرود روی داد اشاره نمود.
- زمین لرزه ناشی از رویدادهای کنترل شده
انفجارهای نظامی و صنعتی،همچنین آمدو شد و یا فعالیتهای ساختمانی،نیز لرزههایی را ایجاد مینمایند که شدت ،زمان وقوع و محل آنها قابل پیشبینی است . این نوع لرزهها به نام لرزههای ناشی از رویدادهای کنترل شده موسوم اند.
مفاهیم زلزله: موجهای لرزه ای
موجهای لرزه ای
بطور کلی پس از اینکه در داخل زمین زلزله ای به وجود