لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .docx :
سوره روم
تمام این سوره بگفتار حسن در مکه نازل شده بجز یک آیه و آن «فَسُبْحانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ ...» میباشد.
عدد آیات این سوره از نظر اهل مکه و پیشینیان اهل مدینه ۵۹ آیه و از نظر دیگران ۶۰ آیه است.
قراء کوفه «الم» را یک آیه و غیر کوفیان و پسینیان اهل مدینه «غُلِبَتِ الرُّومُ» را یک آیه و نیز غیر کوفیان و پیشینیان مدینه «فِی بِضْعِ سِنِینَ» را آیهاى و «یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ» را نیز پیشینیان اهل مدینه آیهاى میدانند.
فضیلت این سوره:
ابى بن کعب از پیامبر (ص) روایت کرده که فرمود هر که این سوره را قرائت کند ده برابر اجر ملائکهاى که بین آسمان و زمین مشغول تسبیح پروردگار بوده، باو اجر داده شده و آنچه را که در آن روز و شب از او ثواب فوت شده باشد باو داده خواهد شد.
تفسیر و توضیح:
در پایان سوره عنکبوت، خداوند از افرادى که در راه او جهاد نمودهاند تقدیر نموده و باجمال و اختصار گذارده بود و اینک در آغاز این سوره بتفصیلش مىپردازد.
سوره الروم (۳۰): آیات ۱ تا ۷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الم (۱) غُلِبَتِ الرُّومُ (۲) فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ (۳) فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (۴(
بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ (۵) وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ (۶) یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ )۷(
ترجمه:
شکست خوردند (سپاه) روم در نزدیکترین سرزمین و ایشان پس از شکست خوردن بزودى پیروز میشوند. در چند سالى، از براى خداست امر (هر چه خواهد) چه قبل (از پیروزى روم) و چه بعد و در آن روز (پیروزى روم) خرسند شوند مؤمنان.
بیارى خدا، یارى کند هر که را که خواهد و او غالب مهربان است. و (این پیروزى) وعده خدا است و نمىشکند خدا وعدهاش را و لکن بیشتر مردم نمیدانند. میدانند ظاهرى از زندگانى دنیا را (از منفعتها و ضررها) و ایشان از آخرت غافلند.
شرح لغات:
غلبت: «زجاج» گوید که «الغلب و الغلبه» مصدر «غلبت» میباشد و هم وزن آنها «الجلب و الجلبه» است و معنى غلبه همان پیروزى بر دشمن است.
بضع: یعنى قسمتى از عدد که بین ۳ تا ۱۰ میباشد و «بضعته تبضیعا» بمعنى قطعه بوده- و قطعه همان قسمتى و مقدارى از شىء است-.
و «بضاعة» هم بهمین معنى قطعه و مقدارى از مال را گویند که در تجارت در گردش است. مبرد گوید: که (بضع) عبارت است از اعدادى که ما بین (۱۰ تا ۲۰) و ما بین (۲۰ تا ۳۰) و ... «۱»
یفرح المؤمنون: فرح و سرور از نظر معنى مساوى بوده و در مقابل غم و اندوه بکار برده میشود.
اعراب:
مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ: در تقدیر «من بعد ان غلبوا» بوده و مصدر اضافه به مفعول گردیده است.
وَعْدَ اللَّهِ: مصدر و تأکید است زیرا جمله «سیغلبون» وعده خداوند بمؤمنین بود یعنى خداوند وعده داده بمؤمنین وعدهاى.
مقصود:
الم: معنى و تفسیر آن قبلا گذشت.
غُلِبَتِ الرُّومُ: مفسرین گویند که یعنى «اهل فارس» بر رومیان غالب شدند و آن در زمان حیات رسول خدا (ص) بوده و بمنظور این پیروزى قریش خوشحال و ابراز احساسات مینمودند چون (فارس) در آن وقت کافر بودند و اما مسلمانان اظهار تأثر مینمودند چون «بیت المقدس» قبله مؤمنین بوده و بدست کفار افتاده از این جهت ناراحت بودند چنان که کعبه قبله مسلمانان است.
فِی أَدْنَى الْأَرْضِ: «زجاج گوید» یعنى در نزدیکترین سرزمین بزمینهاى عرب و گفتهاند: نزدیکترین شهر از شام بسوى فارس، و مقصود البته همان جزیرة العرب است چنان که مجاهد گفته، و عکرمه گوید مراد اذرعات و کسکر مىباشد.
وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ: و ایشان یعنى فارس پس از پیروزى بزودى مغلوب میگردند.
فِی بِضْعِ سِنِینَ: در چند سالى- در ظرف همین چند سال که بین ۳ تا ۱۰ باشد- و این از آیاتیست که دلالت دارد بر اینکه قرآن از نزد پروردگار نازل شده است زیرا در آن پیشگوییهایى است که جز خداوند بآن آگاه نیست.
لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ: و از براى خداوند امر و اختیار است چه قبل از مغلوب شدن آنها و چه بعد از آن پس هر که را خداوند بخواهد غالب و پیروز بر دشمن نموده و یا هر دو را هلاک میگرداند.
وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ: و در آن روز که سپاه روم بر سپاه فارس پیروز شود مؤمنین خوشحال گردند که رومیان سپاه فارس را از بیت المقدس بیرون نموده و شادمانى آنان از آن جهت بوده که سپاه فارس شکست خورده نه آنکه «بیت المقدس» بدست روم افتاده است. و شادمانى مؤمنین علل دیگرى نیز داشت از قبیل افسردگى مشرکین (مکه) از این جریان و دیگر صحت گفتار پیامبر که قبلا پیروزى آنان را خبر داده بود و دیگر آنکه این پیروزى مقدمه براى پیروزى مؤمنین است.
یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ: یارى مینماید خداوند هر کس را که خواهد- تا بدان وسیله حق را ظاهر فرماید- و بالنتیجه بندگان او مدد شوند.
وَ هُوَ الْعَزِیزُ: و آن خداوند عزیز و همیشه غالب و پیروز در انتقام از دشمنان خویش میباشد.
الرَّحِیمُ: رحیم است نسبت بآنکه- او را پرستش کند و- از او حاجات خود را بخواهد.
وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ: و این پیروزى وعده خداوند بود و خدا وعده خود را هرگز نمىشکند و روم را بر سپاه فارس پیروز مىنماید.
وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ: ولى بیشتر مردم از بت پرستان «مکه» نمىدانند و به صحت اخبار ما اعتراف ندارند چون از خداوند جهان غافلند.
یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ: (بلى) میدانند ظاهرى از زندگانى دنیا را یعنى منفعتها و ضررهاى دنیایى را که در چه وقت کشت نموده و در چه زمانى درو کند و بچگونه اموال را گرد آورده و ساختمانها را بنا کند.
- ولى تمام اینها مربوط به دنیا است- و ایشان غافل از جهان بعدى و آخرت میباشند و بدین سبب دنیاى خود را ساخته و در امر آخرت بغفلت میگذرانند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .docx :
سوره روم
تمام این سوره بگفتار حسن در مکه نازل شده بجز یک آیه و آن «فَسُبْحانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ ...» میباشد.
عدد آیات این سوره از نظر اهل مکه و پیشینیان اهل مدینه ۵۹ آیه و از نظر دیگران ۶۰ آیه است.
قراء کوفه «الم» را یک آیه و غیر کوفیان و پسینیان اهل مدینه «غُلِبَتِ الرُّومُ» را یک آیه و نیز غیر کوفیان و پیشینیان مدینه «فِی بِضْعِ سِنِینَ» را آیهاى و «یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ» را نیز پیشینیان اهل مدینه آیهاى میدانند.
فضیلت این سوره:
ابى بن کعب از پیامبر (ص) روایت کرده که فرمود هر که این سوره را قرائت کند ده برابر اجر ملائکهاى که بین آسمان و زمین مشغول تسبیح پروردگار بوده، باو اجر داده شده و آنچه را که در آن روز و شب از او ثواب فوت شده باشد باو داده خواهد شد.
تفسیر و توضیح:
در پایان سوره عنکبوت، خداوند از افرادى که در راه او جهاد نمودهاند تقدیر نموده و باجمال و اختصار گذارده بود و اینک در آغاز این سوره بتفصیلش مىپردازد.
سوره الروم (۳۰): آیات ۱ تا ۷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الم (۱) غُلِبَتِ الرُّومُ (۲) فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ (۳) فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (۴(
بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ (۵) وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ (۶) یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ )۷(
ترجمه:
شکست خوردند (سپاه) روم در نزدیکترین سرزمین و ایشان پس از شکست خوردن بزودى پیروز میشوند. در چند سالى، از براى خداست امر (هر چه خواهد) چه قبل (از پیروزى روم) و چه بعد و در آن روز (پیروزى روم) خرسند شوند مؤمنان.
بیارى خدا، یارى کند هر که را که خواهد و او غالب مهربان است. و (این پیروزى) وعده خدا است و نمىشکند خدا وعدهاش را و لکن بیشتر مردم نمیدانند. میدانند ظاهرى از زندگانى دنیا را (از منفعتها و ضررها) و ایشان از آخرت غافلند.
شرح لغات:
غلبت: «زجاج» گوید که «الغلب و الغلبه» مصدر «غلبت» میباشد و هم وزن آنها «الجلب و الجلبه» است و معنى غلبه همان پیروزى بر دشمن است.
بضع: یعنى قسمتى از عدد که بین ۳ تا ۱۰ میباشد و «بضعته تبضیعا» بمعنى قطعه بوده- و قطعه همان قسمتى و مقدارى از شىء است-.
و «بضاعة» هم بهمین معنى قطعه و مقدارى از مال را گویند که در تجارت در گردش است. مبرد گوید: که (بضع) عبارت است از اعدادى که ما بین (۱۰ تا ۲۰) و ما بین (۲۰ تا ۳۰) و ... «۱»
یفرح المؤمنون: فرح و سرور از نظر معنى مساوى بوده و در مقابل غم و اندوه بکار برده میشود.
اعراب:
مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ: در تقدیر «من بعد ان غلبوا» بوده و مصدر اضافه به مفعول گردیده است.
وَعْدَ اللَّهِ: مصدر و تأکید است زیرا جمله «سیغلبون» وعده خداوند بمؤمنین بود یعنى خداوند وعده داده بمؤمنین وعدهاى.
مقصود:
الم: معنى و تفسیر آن قبلا گذشت.
غُلِبَتِ الرُّومُ: مفسرین گویند که یعنى «اهل فارس» بر رومیان غالب شدند و آن در زمان حیات رسول خدا (ص) بوده و بمنظور این پیروزى قریش خوشحال و ابراز احساسات مینمودند چون (فارس) در آن وقت کافر بودند و اما مسلمانان اظهار تأثر مینمودند چون «بیت المقدس» قبله مؤمنین بوده و بدست کفار افتاده از این جهت ناراحت بودند چنان که کعبه قبله مسلمانان است.
فِی أَدْنَى الْأَرْضِ: «زجاج گوید» یعنى در نزدیکترین سرزمین بزمینهاى عرب و گفتهاند: نزدیکترین شهر از شام بسوى فارس، و مقصود البته همان جزیرة العرب است چنان که مجاهد گفته، و عکرمه گوید مراد اذرعات و کسکر مىباشد.
وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ: و ایشان یعنى فارس پس از پیروزى بزودى مغلوب میگردند.
فِی بِضْعِ سِنِینَ: در چند سالى- در ظرف همین چند سال که بین ۳ تا ۱۰ باشد- و این از آیاتیست که دلالت دارد بر اینکه قرآن از نزد پروردگار نازل شده است زیرا در آن پیشگوییهایى است که جز خداوند بآن آگاه نیست.
لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ: و از براى خداوند امر و اختیار است چه قبل از مغلوب شدن آنها و چه بعد از آن پس هر که را خداوند بخواهد غالب و پیروز بر دشمن نموده و یا هر دو را هلاک میگرداند.
وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ: و در آن روز که سپاه روم بر سپاه فارس پیروز شود مؤمنین خوشحال گردند که رومیان سپاه فارس را از بیت المقدس بیرون نموده و شادمانى آنان از آن جهت بوده که سپاه فارس شکست خورده نه آنکه «بیت المقدس» بدست روم افتاده است. و شادمانى مؤمنین علل دیگرى نیز داشت از قبیل افسردگى مشرکین (مکه) از این جریان و دیگر صحت گفتار پیامبر که قبلا پیروزى آنان را خبر داده بود و دیگر آنکه این پیروزى مقدمه براى پیروزى مؤمنین است.
یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ: یارى مینماید خداوند هر کس را که خواهد- تا بدان وسیله حق را ظاهر فرماید- و بالنتیجه بندگان او مدد شوند.
وَ هُوَ الْعَزِیزُ: و آن خداوند عزیز و همیشه غالب و پیروز در انتقام از دشمنان خویش میباشد.
الرَّحِیمُ: رحیم است نسبت بآنکه- او را پرستش کند و- از او حاجات خود را بخواهد.
وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ: و این پیروزى وعده خداوند بود و خدا وعده خود را هرگز نمىشکند و روم را بر سپاه فارس پیروز مىنماید.
وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ: ولى بیشتر مردم از بت پرستان «مکه» نمىدانند و به صحت اخبار ما اعتراف ندارند چون از خداوند جهان غافلند.
یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ: (بلى) میدانند ظاهرى از زندگانى دنیا را یعنى منفعتها و ضررهاى دنیایى را که در چه وقت کشت نموده و در چه زمانى درو کند و بچگونه اموال را گرد آورده و ساختمانها را بنا کند.
- ولى تمام اینها مربوط به دنیا است- و ایشان غافل از جهان بعدى و آخرت میباشند و بدین سبب دنیاى خود را ساخته و در امر آخرت بغفلت میگذرانند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 60
گذری کوتاه بر تاریخ سیاسی روم
از رم تا روم
در همان زمانی که یونان دوران شکوفایی خود را می گذراند، در شمال غربی آن ـ یعنی در شبه جزیره ی ایتالیا ـ اقوامی می زیستند که از حیث فرهنگ و تمدن بسیار عقب تر از آنان بودند. از شهرهای مهم این اقوام، شهر رم بود. رمی ها حکومت جمهوری داشتند. آنان به طور دایم با همسایگان خود در جنگ بودند. به همین دلیل، جنگاوری در میسان رمی ها اهمیت زیادی داشت و پسران خود را پس از دوران کودکی به آموزش های سخت نظامی مشغول می کردند.
در قرن سوم قبل از میلاد، توسعه ی فتوحات رمی ها موجب شد که با حکومت کارتاژ همسایه شوند و بر سر منافع اقتصادی و راه های دریایی، با یک دیگر بجنگند.
کارتاژی ها عنوان خود را از پایتخت خود، شهر کارتاژ( در تونس فعلی)، گرفته بودند. آنان قسمت های زیادی از سواحل شمال آفریقا و جزایر دریای مدیترانه را در اختیار داشتند. جنگ هایی رومیان با کارتاژی ها بیش از نیم قرن طول کشید. سرانجام، با وجود رشادت های هانیبال،2 سردار کارتاژی، رومیان پیروز شدند و به عمر دولت کارتاژ خاتمه دادند(146 ق.م) جنگ های رومیان و کارتاژی ها به جنگ های پونیک3 معروف است.
رومیان به تدریج بر پیروزی های خود افزودند و با فتح مصر و آسیای صغیر کشوری پدید آوردند. بدین ترتیب، حکومت رم به امپراطوری روم تبدیل شد. گستردگی بیش از حد قلمرو روم برای آن امپراتوری مشکلاتی در پی داشت. همسایگی رومیان با دولت ایران، سرآغاز مسائل بسیاری در سرنوشت دو کشور بود. تا این زمان رومی ها آشنایی زیادی با حکومت ایران آن زمان ـ یعنی اشکانیان ـ نداشتند. همسایگی آنان با اشکانیان موجب برخورد منافع و در نتیجه، جنگ های بسیاری شد که تا اواخر دوره ی ساسانی ادامه یافت. این جنگ ها در نهایت موجبات ضعف هر دو کشور را فراهم کرد.
امپراتوری روم از قرن سوم میلادی دچار مشکلاتی شد که به تدریج قدرت آن را به تحلیل می برد.
یکی از علل این مشکلات وسعت بیش از حد قلمرو امپراتوری بود. امپراتور کنسانتین شهر بیزانتیوم ( قسطنطنیه) را که در شرق امپراتوری بود به پایتختی انتخاب کرد. این اقدام مقدمه ی تقسیم روم به دو قسمت شرقی و غربی گردید.(395 م.)
از آن پس، روم غربی به دلیل حملات مداوم اقوام بیابانگرد رو به انحطاط نهاد و به عکس، روم شرقی به دلیل برخورداری از سرزمین های ثروتمند امپراتوری و راه های بازرگانی تا مدت ها به حیات خود ادامه داد تا آن که در 1453 م. پایتخت آن توسط ترکان مسلمان فتح شد و بدین ترتیب، یکی دیگر از امپراتوری های بزرگ جهان منقرض شد.
مورخان سقوط شهر رم، به دست اقوام مهاجم، را از مهم ترین حوادث تاریخ جهان دانسته اند. اقوام مهاجم مردمی بیابانگرد و با زندگی شهری بیگانه بودند. آنان پس از کش مکش های بسیار توانستند شهر رم را تسخیر کنند و خرابی های بسیار به بار آوردند. یکی از مورخان در این باره نوشته است:« هزار سال پیش از مسیح، متجاوزان شمالی وارد ایتالیا شده و ساکنان آن را مطیع ساخته و با آن ها مخلوط شده بودند، تمدن آنان را کسب کرده و با خود آنان، تمدن نوینی را بنا نهاده بودند. چهارصد سال پس از مسیح همان واقعه تکرار شد . . . »
مسیحیت
پیدایش مسیحیت، مهم ترین حادثه در تاریخ رم باستان است. مسیحیان در ابتدا مسئله ی مهمی برای حکومت روم به شمار نمی رفتند اما به مرور زمان به شمار و اهمیت آنان افزوده شد. تعالیم مسیحیت در جامعه أی که فساد و خشونت در آن گسترش فراوانی داشت، مردم را به پارسایی و مهربانی دعوت می کرد. به علاوه، تعالیم آن با بسیاری از سنت های شرک آمیز رومیان در تضاد بود. به همین دلیل، از طرف بسیاری از بردگان و گروه های مردم بدان گرویدند و از طرف دیگر، موجبات خشم و نگرانی روحانیون یهودی و حاکمان رومی را فراهم آورد. از این رو، سختگیری نسبت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دورة جمهوری
معماری با آن که متون رومی گزارشهایی درخور ستایش از هنر و هنرمندان یونانی به دست می دهد ، در نبود کارهای اصیل یونانی ، ارزش کار یونانیها بسی بیشتر جلوه می کند ، زیرا رومیها در زمینة هنر خاص خود ، حرف چندانی برای گفتن نداشتند ؛ آنان به ندرت نامها را ثبت می کردند و هرگز دربارة سبک بسیاری از هنرمندان که برنامه های جاه طلبانة رومیها را به اجرا درآورده اند و برخی از آنان بسیار مهمند-سخنی نگفته اند . در میان همان نامهای ثبت شدة انگشت شمار ، اغلب نامهای یونانی دیده می شود . شغل هنرمند نقاش یا مجسمه ساز ، از وزن اجتماعی اندکی برخوردار بود ، و ضرورت ساختن نسخه های شبه مکانیکی متعدد ، چه بسا به عزت نفس خاص هنرمندان لطمه زده باشد . در نتیجه ، در میان آثار هنری بی شمار رومی ، هیچ شخصیت بارز هنری درخور سنجش با هنرمندان یونانی سرشناس رخ ننموده است . هنر رومی را به سبب ناشناختگی و خصلبت جمعی آن ، می توان با هنر مصر یا بین النهرین برابر دانست . تنها در زمینة معماری – در نوشته های ویتروویوس معمار مربوط به سدة نخست ق . م شاهد دلبستگی بسیار به مبانی نظری و حتا ضرورت تدوین مجموعه ای پذیرفته شده از دانش معماری هستیم که تازه برای بخش اعظم آن نیز ، ویتروویوس ناگزیر بود به اصطلاحات یونانی پناه ببرد .
به سبب نبود آگاهی عمیق در باب معبد شکوهمند ژوپیتر اپتیموس ماکسیموس که در 69ق . م به تقلید از نمونه های یونانی با ستونهای بلند مرمری و کاشیهای مفرغی پشت بام پوشیده با ورقهای طلای بسیار ، برفراز تپة کاپیتولین بازسازی شده ، ناگزیر باید برای آگاهی از معماری جمهوری روم به نمونه های به نسبت محقری متوسل شد . یکی از این بناها ، ساختمانی برپا از سدة دوم معروف به معبد فورتونا ویریلیس نامی بی مسما – این ساختمان شاید وقف پورتونوس خدای بندرها شده است ، کنار تیبر در رم ساخته شده است . در این بنا بی درنگ عناصری از اصول اتوسک را می توان مشاهده کرد – کرسی ساختمان ، پاگردپله در جلو و رواق ستوندار .اما همین اندازه نیز ، تلاش برای یونانی کردن ساختمان را می توان دید . اینجا نیز همچون سبک یونیک نسبتهای دقیق ، برگرفته از یونان است . حالتی بینابینی نیز مشاهده می شود به این معنا که ستونبند طرفین در پشت معبد به صورت ستونهای توکار اجرا شده و نه با ستونهای آزادی که یونانیان می پسندیدند . این بنای کوچک ، در مقیاس با معماری یونانی مآب ، حالتی سرد و رسمی دارد؛ به ویژه سرستونها از نرمش پذیری سازمند نمونه های یونانی بی بهره است.
نمونه روشن تر از این برای آینده معماری رومی ، معبد گرد معروف به سیبیل نزدیک تیوولی بود . اگرچه این بنا کورنتی ممکن است ، در تحلیل آخر ، از کلبه های مدور رومی الهام گرفته شده باشد ،که برای از آنها به دلایل مذهبی در دوره های امپراطوری بر تپة پالاتین حفظ شده بود ، اما سامان یابی بی واسطه اش را وامدار شکل گنبدی یونانی است . معبد گردتیوولی ویژگی بارزی دارد . حرم آن ، به جای رگه چینی با سنگ که ویژة همة کارهای معماری تاریخی یونانی است ، از بتون ساخته شده است . بتون رومی ، مادة نیمه مایعی که امروزه به کار می رود نبود ، بلکه ترکیبی سفت تر از ریگها و تکه های سنگ همراه ملات بود که در قالبها یا قالبهای چوبی پر می کردند . بتون که شکل می گرفت ، سنگهایی به شکل گوه (و بعد آجرهای تخت) در اطراف آن کار می گذاشتند ، پوسته ای بیرونی چنین شکل می گرفت که هم بتون را نگه می داشت و هم سطح را هنگامی که در معرض دید بود، تزئین می کرد، این شیوه ،که یونانیها گهگاه برای استحکاماتشان در آسیای صغیر از آغاز سدة سوم به کار می بردند ، توسط رومیها در مقیاس عمومی برای معماری پذیرفته شد . به این ترتیب از محدودیتهای پایه و نعل درگاه که از پیش روزگار مصریان بر معماری چیره بود – رها شدند و توانستند بخشهای عظیمی را بدون کمک حایلهای ستونی داخلی ، سرپا نگهدارند . آنها برای نخستین بار توانستند خود فضا را به اصطلاح شکل دهند . از این رو باید گفت که رومیها در این زمینه بیشترین سهم را در معماری جهان دارند . در معماری رومی ، ستون بی درنگ ، حاشیه ای شد ، عنصری که برای تزئین دیوارهای بتونی زمخت به کار می رفت ، مانند قاببندی مرمر یا گچ که اغلب بتون را با آن روکش می کردند . بیشترین ویرانه های رومی ، از پوششهای درخشان خود تهی شده اند ؛ برای دستیابی به اندیشه ای راستین در باب تأثیر اصیل آنها ، باید این ساختمانها را در خیال با تزئینات از میان رفت شان بازسازی کنیم .
چنین پیدا است که رومیها در همان آغاز سدة دوم ق . م ، راه استفاده از امکانهای تازه ای را ه بتون برایشان فراهم کرده بود کشف کردند و معماری خود را نه بر پایة ستونبندیهای راست ، که برفضاهای بازی که اندازه و شکلشان پیوسته متغیر بود ، استوار کردند . آنان همچنین آموختند که چگونه یافته های تازة خود را با احاطة کامل بر آراستین زمین در آمیزند . از این نظر ، مراکز بزرگ شهری ساختة فرمانروایان یونانی مآب در آسیای صغیر، پیشگام بودند . با این همه فضاهای یونانی شده به سبب ستون بندی مستقیم قراردادی محدود می شد و ناهمواری زمین نیز از عاملهای نامساعد بود که بی تناسبی ناخواسته ای را بر معماران تحمیل می کرد . نرمش پذیری بنای بتونی ، آزادی تازه ای برای معماران رومی به بار آورد ، به گونه ای کهتوانیتند با جسارتی خلاف نتایج این کار را در میهن خود به کار بندند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زندگینامه جلال الدین رومی
نوشته هلموت ریتر
جلال الدین بن بهاءالدین سلطان العلماء ولد بن حسین بن احمد خطیبی، مشهور به مولانا، شاعر ایرانی وموسس طریقت درویشان مولویه( که نامش را از مولانا گرفته است) در تاریخ ربیع الاول 604/30 سپتامبر 1207 م در بلخ به دنیا آمد، در پنجم جمادی الاخر سال 672 /1273 م در قونیه درگذشت.دلایلی که در نفی تاریخ تولد مذکور، پیش نهاده اند (از جمله از سوی عبدالباقی گولپینارلی در مولانا جلال الدین ) معتبر نیست. پدر او که خطبه ها ومواعظش محفوظ مانده و به چاپ رسیده است (معارف، مجموعه مواعظ وسخنان سلطان العلما بهاءالدین محمد بن حسین خطیبی بلخی مشهور به بهاءولد، به اهتمام بدیع الزمان فروزانفر، تهران 1333 ش) خطیبی در بلخ بود. این اقوال که شجره النسب او به ابوبکر می رسد، ومادرش دختر خوارزمنشاه علاء الدین محمد بوده است (افلاکی در مناقب العارفین، ص 8-9) بی اساس است.
(فروزانفر ، در یغما ،شماره 12 ، سال 1338 ، ص 164.احمد افلاکی، مناقب العارفین، به کوشش تحسین یازیجی، آنکارا 1953، پیشگفتار ص 44).
در سال 62 ق این خانواده به درخواست امیر سلجوقی علاء الدین کیقباد به قونیه نقل مکان کرد، و بهاء الدین ولد در 18 ربیع الثانی سال 628 ق در همانجا درگذشت (مناقب العارفین ، 1/32 ،56) یک سال پس از درگذشت او ،یکی از شاگردان ومرید پیر او به نام برهان الدین محقق ، به قونیه آمد که استاد و مراد پیشینش را ملاقات کند ولی از درگذشت او با خبر شد. جلال الدین تا پایان حیات سید برهان الدین که نه سال بعد درگذشت، مرید او شد. قبر او در قیصریه است. به گفته افلاکی ، جلال الدین پس از ورود سید به حلب و دمشق، برای تکمیل تحصیلاتش به آنجا رفت. برهان الدین این نکته را او در میان گذاشت که پدرش علاوه بر علوم ظاهری، معرفت دیگری هم داشت که جز طریق تجربه واحوال باطنی قابل حصول نیست. پس ازوفات برهان الدین ،جلال الدین به مدت پنج سال تنها بود. در 26 جمادی الاخر سال 642 ق درویشی سرگشته و آوا به نام شمس الدین محمد تبریزی به قونیه آمد، و در کاروانسرای تاجران شکر سکنا گزید.
چنانکه از غزلهای بیشمار دیوان کبیر بر می آید، او فردی انساندوست، و به دور از تعصب و دارای شخصیتی بسیار عاطفی است که به سرعت شور وهیجان می یابد آتش درون خود را با رقص و سماع فرو می نشاند.این نکته که آیا اندیشه های دینی را چیزی اصیل وعلاوه بر پارسایی عرفانی عام روزگارش دربر داشته یا نه باید از تجزیه تحلیل آثارش استنباط شود. آثار او از این قرار است:
1)دیوان مشتمل بر غزلیات و رباعیات. در این دیوان ابیات یونانی و ترکی هم آمد است که حاکی از سروکارداشتن با بخشهایی از عامه مردم، و نیز با اقلیتهای غیرمسلمان در قونیه است.تخلص مولانا خاموش است. بعدها این تخلص با شمس تبریز جانشین شده است. در بعضی غزلها هم نام صلاح الدین به عنوان تخلص آمده است. پیشین دیوان را کنار زده است تاکنون از این تصحیح و طبع 3 مجلد انتشار یافته است.
2)مثنوی معنوی منظومه ای تعلیمی به شیوه مثنوی ( هر بیت دارای قافیه ای مستقل مجعول و منسوب است الهامبخش سرایش این منظومه بلند