حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت

مقدمه

در بررسى دیدگاه دستگاه حکومتى ایران ـ پس از به قدرت رسیدن رضا خان ـ نسبت به دین و طبقه روحانیان، نکات چندى را باید در نظر داشت:

1- نمى توان اثرات مقدمات فکرى نهضت مشروطه را نادیده انگاشت. آنچه رضا خان در طول سلطنت خود انجام داد، در واقع تبلور خواست ها و آرمان هاى گروهى از روشنفکران دوران مشروطه بود. مسئله ى انفکاک قوه ى سیاسى از روحانى، چیزى نبود که از طرف پهلوى عنوان شود، بلکه وى عامل اجراى این مهم بود.

2- در قدم بعد، رابطه ى حکومت و مذهب در ایران را باید در چارچوب متأثر از تغییرات سریع ترکیه بررسى کرد. اخبار پیروزى ترک هاى جوان و اقدام هاى کمال آتاتورک بسرعت در میان قشر روشنفکران ایران منتشر مى شد و مورد استقبال قرار مى گرفت. در موارد بسیارى هدف، محتوا، و حتى شیوه ى اجراى اقدام هاى فرهنگى از الگوى ترکیه اقتباس شد.

3- مسئله ى دیگرى که باید در تحلیل مورد توجه قرار گیرد، تفکیک بین ابعاد فردى و اجتماعى دین است. آنچه در دوران رضاخان مورد هجوم قرار گرفت، ابعاد اجتماعى و ظواهر خارجى دیندارى بود و الاّ مانعى براى انجام عبادات فردى و مناسک شخصى وجود نداشته است.

4- مهم ترین نکته ى این تحلیل آنکه، حمله به ظواهر خارجى مذهب خود هدف نبود، بلکه وسیله اى براى یک مقصد اصلى تر قلمداد مى شد. آنچه در دوران رضا خان اهمیت ویژه اى داشت، تشبّه به غرب در همه ى شئون زندگى و رفع عقده ى حقارت در مقابل بیگانگان بود. لذا، هر عاملى که در مقابل این هدف مقاومت مى کرد، لزوماً باید حذف مى شد. حال، اگر این عامل مقاوم سنت ها بود، باید برچیده مى شد و یا اگر افرادى ـ به هر لباس ـ با این هدف ناسازگارى داشتند، باید تحت فشار قرار مى گرفتند.

شکل گرفتن دیدگاه رضا خان نسبت به روحانیت

خاطره نویسان دوران بیست ساله، بعضى گرایش هاى مذهبى فردى را در رضا خان مورد تأیید قرار داده اند. اما، این نقل احوال تنها در حوزه ى رفتار شخصى است و در حوزه ى برخورد حکومت با روحانیت به عنوان یک قدرت اجتماعى ـ جایى براى احساسات مذهبى وجود ندارد. رضا خان مذهب را نه یک هدف، بلکه یک وسیله تلقى مى کرد، که گاه مفید و گاه مضر است و گاه باید از آن استفاده و گاه باید آن را تضعیف کرد. وى در تاجگذارى خود نیز به این نکته اشاره کرد که علت ارج نهادن وى به مذهب، نقش آن در وحدت ملى است و نه چیز دیگر.

به نظر مى رسد، دیدگاه رضاخان نسبت به طبقه ى روحانیت ـ به عنوان یک صنف اجتماعى ـ به شدت متأثر از تجربیات شخصى و القائات اطرافیان بوده است. وصیت نامه ى سر اردشیر ریپورتر سند مهمّى براى بررسى چگونگى شکل گرفتن باورهاى ابتدایى رضاخان نسبت به روحانیت است. ریپورتر بعد از آن که شرح مى دهد چگونه رضا خان را از معایب روحانیت آگاه کرده است، مى نویسد: «رضا خان از کسانى که مذهب را وسیله ى سودجویى شخصى و جاهل و خرافاتى نگاه داشتن مردم قرار مى دهند، بیزار بود...»

این دیدگاه ـ که از سوى برجسته ترین مأمور انگلیسى در ایران به رضا خان القا مى شد ـ نتیجه اى جز بدبینى مفرط نسبت به روحانیت نداشت. وى روحانیان را رقیب قدرت خود و مانع پیشرفت کشور مى دانست و با پیگیرى سیاسى تدریجى، آنان را ابتدا از صحنه ى سیاسى و اجتماعى و سپس از هر گونه ابراز وجود محروم کرد. در فاصله ى کودتاى 1299 تا شهریور 1320، روابط دولت با روحانیت مراحل مختلفى را سپرى کرد.

از کودتا تا اتمام دوره ى وزارت جنگ

در ابتداى این مرحله، رضاخان به عنوان رئیس دیویزیون قزاق در مراسم عزادارى شرکت مى کرد، مجالس متعددى نیز در محل قزاقخانه تشکیل مى داد و خود در جلوى در ورودى به واردین خوش آمد مى گفت. روزهاى تاسوعا و عاشورا، دسته ى قزاقخانه بسیار مجلل و با شکوه به بازار مى آمد. سردار سپه با عده اى از افسران با پاى و سر برهنه در جلوى دسته، کاه بر سر مى ریخت و شب شام غریبان شمع به دست و بدون تشریفات، به مجالس و تکایان بازار مى رفت. ذکر این نکته بجاست که، این اقدام هاى سردار سپه در میان طرفداران تند روى وى انتقادهاى صریحى را برانگیخت، ولى وى ـ على رغم مخالفت آنان ـ با شکیبایى به جلب نظر جناح مذهبى ادامه داد.

دوران ریاست الوزرایى سردار سپه مصادف با تبعید عده اى از علماى نجف به ایران و اقامت آنان در قم بود. سردار سپه با برقرارى روابط حسنه، توانست اعتماد آنان را جلب و در بحران هاى حساس از اعتبار ایشان بیش ترین بهره بردارى کند. جمهوریخواهى دولتى که در پشت پرده از سوى رئیس الوزراء و فرماندهان نظامى هدایت مى شد، در مواجهه با افکار عمومى و مقاومت مجلسیان به رهبرى آیت الله مدرس شکست خورد. بى شک، آنچه رضا خان را از آثار سوء این شکست حفظ کرد، مسافرت وى به قم و دیدار با علماى مقیم آنجا بود. او که به عنوان خداحافظى با علماى تبعیدى به قم رفته بود، در 6 فروردین



خرید و دانلود  سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت


سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت

مقدمه

در بررسى دیدگاه دستگاه حکومتى ایران ـ پس از به قدرت رسیدن رضا خان ـ نسبت به دین و طبقه روحانیان، نکات چندى را باید در نظر داشت:

1- نمى توان اثرات مقدمات فکرى نهضت مشروطه را نادیده انگاشت. آنچه رضا خان در طول سلطنت خود انجام داد، در واقع تبلور خواست ها و آرمان هاى گروهى از روشنفکران دوران مشروطه بود. مسئله ى انفکاک قوه ى سیاسى از روحانى، چیزى نبود که از طرف پهلوى عنوان شود، بلکه وى عامل اجراى این مهم بود.

2- در قدم بعد، رابطه ى حکومت و مذهب در ایران را باید در چارچوب متأثر از تغییرات سریع ترکیه بررسى کرد. اخبار پیروزى ترک هاى جوان و اقدام هاى کمال آتاتورک بسرعت در میان قشر روشنفکران ایران منتشر مى شد و مورد استقبال قرار مى گرفت. در موارد بسیارى هدف، محتوا، و حتى شیوه ى اجراى اقدام هاى فرهنگى از الگوى ترکیه اقتباس شد.

3- مسئله ى دیگرى که باید در تحلیل مورد توجه قرار گیرد، تفکیک بین ابعاد فردى و اجتماعى دین است. آنچه در دوران رضاخان مورد هجوم قرار گرفت، ابعاد اجتماعى و ظواهر خارجى دیندارى بود و الاّ مانعى براى انجام عبادات فردى و مناسک شخصى وجود نداشته است.

4- مهم ترین نکته ى این تحلیل آنکه، حمله به ظواهر خارجى مذهب خود هدف نبود، بلکه وسیله اى براى یک مقصد اصلى تر قلمداد مى شد. آنچه در دوران رضا خان اهمیت ویژه اى داشت، تشبّه به غرب در همه ى شئون زندگى و رفع عقده ى حقارت در مقابل بیگانگان بود. لذا، هر عاملى که در مقابل این هدف مقاومت مى کرد، لزوماً باید حذف مى شد. حال، اگر این عامل مقاوم سنت ها بود، باید برچیده مى شد و یا اگر افرادى ـ به هر لباس ـ با این هدف ناسازگارى داشتند، باید تحت فشار قرار مى گرفتند.

شکل گرفتن دیدگاه رضا خان نسبت به روحانیت

خاطره نویسان دوران بیست ساله، بعضى گرایش هاى مذهبى فردى را در رضا خان مورد تأیید قرار داده اند. اما، این نقل احوال تنها در حوزه ى رفتار شخصى است و در حوزه ى برخورد حکومت با روحانیت به عنوان یک قدرت اجتماعى ـ جایى براى احساسات مذهبى وجود ندارد. رضا خان مذهب را نه یک هدف، بلکه یک وسیله تلقى مى کرد، که گاه مفید و گاه مضر است و گاه باید از آن استفاده و گاه باید آن را تضعیف کرد. وى در تاجگذارى خود نیز به این نکته اشاره کرد که علت ارج نهادن وى به مذهب، نقش آن در وحدت ملى است و نه چیز دیگر.

به نظر مى رسد، دیدگاه رضاخان نسبت به طبقه ى روحانیت ـ به عنوان یک صنف اجتماعى ـ به شدت متأثر از تجربیات شخصى و القائات اطرافیان بوده است. وصیت نامه ى سر اردشیر ریپورتر سند مهمّى براى بررسى چگونگى شکل گرفتن باورهاى ابتدایى رضاخان نسبت به روحانیت است. ریپورتر بعد از آن که شرح مى دهد چگونه رضا خان را از معایب روحانیت آگاه کرده است، مى نویسد: «رضا خان از کسانى که مذهب را وسیله ى سودجویى شخصى و جاهل و خرافاتى نگاه داشتن مردم قرار مى دهند، بیزار بود...»

این دیدگاه ـ که از سوى برجسته ترین مأمور انگلیسى در ایران به رضا خان القا مى شد ـ نتیجه اى جز بدبینى مفرط نسبت به روحانیت نداشت. وى روحانیان را رقیب قدرت خود و مانع پیشرفت کشور مى دانست و با پیگیرى سیاسى تدریجى، آنان را ابتدا از صحنه ى سیاسى و اجتماعى و سپس از هر گونه ابراز وجود محروم کرد. در فاصله ى کودتاى 1299 تا شهریور 1320، روابط دولت با روحانیت مراحل مختلفى را سپرى کرد.

از کودتا تا اتمام دوره ى وزارت جنگ

در ابتداى این مرحله، رضاخان به عنوان رئیس دیویزیون قزاق در مراسم عزادارى شرکت مى کرد، مجالس متعددى نیز در محل قزاقخانه تشکیل مى داد و خود در جلوى در ورودى به واردین خوش آمد مى گفت. روزهاى تاسوعا و عاشورا، دسته ى قزاقخانه بسیار مجلل و با شکوه به بازار مى آمد. سردار سپه با عده اى از افسران با پاى و سر برهنه در جلوى دسته، کاه بر سر مى ریخت و شب شام غریبان شمع به دست و بدون تشریفات، به مجالس و تکایان بازار مى رفت. ذکر این نکته بجاست که، این اقدام هاى سردار سپه در میان طرفداران تند روى وى انتقادهاى صریحى را برانگیخت، ولى وى ـ على رغم مخالفت آنان ـ با شکیبایى به جلب نظر جناح مذهبى ادامه داد.

دوران ریاست الوزرایى سردار سپه مصادف با تبعید عده اى از علماى نجف به ایران و اقامت آنان در قم بود. سردار سپه با برقرارى روابط حسنه، توانست اعتماد آنان را جلب و در بحران هاى حساس از اعتبار ایشان بیش ترین بهره بردارى کند. جمهوریخواهى دولتى که در پشت پرده از سوى رئیس الوزراء و فرماندهان نظامى هدایت مى شد، در مواجهه با افکار عمومى و مقاومت مجلسیان به رهبرى آیت الله مدرس شکست خورد. بى شک، آنچه رضا خان را از آثار سوء این شکست حفظ کرد، مسافرت وى به قم و دیدار با علماى مقیم آنجا بود. او که به عنوان خداحافظى با علماى تبعیدى به قم رفته بود، در 6 فروردین



خرید و دانلود  سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت


سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت

مقدمه

در بررسى دیدگاه دستگاه حکومتى ایران ـ پس از به قدرت رسیدن رضا خان ـ نسبت به دین و طبقه روحانیان، نکات چندى را باید در نظر داشت:

1- نمى توان اثرات مقدمات فکرى نهضت مشروطه را نادیده انگاشت. آنچه رضا خان در طول سلطنت خود انجام داد، در واقع تبلور خواست ها و آرمان هاى گروهى از روشنفکران دوران مشروطه بود. مسئله ى انفکاک قوه ى سیاسى از روحانى، چیزى نبود که از طرف پهلوى عنوان شود، بلکه وى عامل اجراى این مهم بود.

2- در قدم بعد، رابطه ى حکومت و مذهب در ایران را باید در چارچوب متأثر از تغییرات سریع ترکیه بررسى کرد. اخبار پیروزى ترک هاى جوان و اقدام هاى کمال آتاتورک بسرعت در میان قشر روشنفکران ایران منتشر مى شد و مورد استقبال قرار مى گرفت. در موارد بسیارى هدف، محتوا، و حتى شیوه ى اجراى اقدام هاى فرهنگى از الگوى ترکیه اقتباس شد.

3- مسئله ى دیگرى که باید در تحلیل مورد توجه قرار گیرد، تفکیک بین ابعاد فردى و اجتماعى دین است. آنچه در دوران رضاخان مورد هجوم قرار گرفت، ابعاد اجتماعى و ظواهر خارجى دیندارى بود و الاّ مانعى براى انجام عبادات فردى و مناسک شخصى وجود نداشته است.

4- مهم ترین نکته ى این تحلیل آنکه، حمله به ظواهر خارجى مذهب خود هدف نبود، بلکه وسیله اى براى یک مقصد اصلى تر قلمداد مى شد. آنچه در دوران رضا خان اهمیت ویژه اى داشت، تشبّه به غرب در همه ى شئون زندگى و رفع عقده ى حقارت در مقابل بیگانگان بود. لذا، هر عاملى که در مقابل این هدف مقاومت مى کرد، لزوماً باید حذف مى شد. حال، اگر این عامل مقاوم سنت ها بود، باید برچیده مى شد و یا اگر افرادى ـ به هر لباس ـ با این هدف ناسازگارى داشتند، باید تحت فشار قرار مى گرفتند.

شکل گرفتن دیدگاه رضا خان نسبت به روحانیت

خاطره نویسان دوران بیست ساله، بعضى گرایش هاى مذهبى فردى را در رضا خان مورد تأیید قرار داده اند. اما، این نقل احوال تنها در حوزه ى رفتار شخصى است و در حوزه ى برخورد حکومت با روحانیت به عنوان یک قدرت اجتماعى ـ جایى براى احساسات مذهبى وجود ندارد. رضا خان مذهب را نه یک هدف، بلکه یک وسیله تلقى مى کرد، که گاه مفید و گاه مضر است و گاه باید از آن استفاده و گاه باید آن را تضعیف کرد. وى در تاجگذارى خود نیز به این نکته اشاره کرد که علت ارج نهادن وى به مذهب، نقش آن در وحدت ملى است و نه چیز دیگر.

به نظر مى رسد، دیدگاه رضاخان نسبت به طبقه ى روحانیت ـ به عنوان یک صنف اجتماعى ـ به شدت متأثر از تجربیات شخصى و القائات اطرافیان بوده است. وصیت نامه ى سر اردشیر ریپورتر سند مهمّى براى بررسى چگونگى شکل گرفتن باورهاى ابتدایى رضاخان نسبت به روحانیت است. ریپورتر بعد از آن که شرح مى دهد چگونه رضا خان را از معایب روحانیت آگاه کرده است، مى نویسد: «رضا خان از کسانى که مذهب را وسیله ى سودجویى شخصى و جاهل و خرافاتى نگاه داشتن مردم قرار مى دهند، بیزار بود...»

این دیدگاه ـ که از سوى برجسته ترین مأمور انگلیسى در ایران به رضا خان القا مى شد ـ نتیجه اى جز بدبینى مفرط نسبت به روحانیت نداشت. وى روحانیان را رقیب قدرت خود و مانع پیشرفت کشور مى دانست و با پیگیرى سیاسى تدریجى، آنان را ابتدا از صحنه ى سیاسى و اجتماعى و سپس از هر گونه ابراز وجود محروم کرد. در فاصله ى کودتاى 1299 تا شهریور 1320، روابط دولت با روحانیت مراحل مختلفى را سپرى کرد.

از کودتا تا اتمام دوره ى وزارت جنگ

در ابتداى این مرحله، رضاخان به عنوان رئیس دیویزیون قزاق در مراسم عزادارى شرکت مى کرد، مجالس متعددى نیز در محل قزاقخانه تشکیل مى داد و خود در جلوى در ورودى به واردین خوش آمد مى گفت. روزهاى تاسوعا و عاشورا، دسته ى قزاقخانه بسیار مجلل و با شکوه به بازار مى آمد. سردار سپه با عده اى از افسران با پاى و سر برهنه در جلوى دسته، کاه بر سر مى ریخت و شب شام غریبان شمع به دست و بدون تشریفات، به مجالس و تکایان بازار مى رفت. ذکر این نکته بجاست که، این اقدام هاى سردار سپه در میان طرفداران تند روى وى انتقادهاى صریحى را برانگیخت، ولى وى ـ على رغم مخالفت آنان ـ با شکیبایى به جلب نظر جناح مذهبى ادامه داد.

دوران ریاست الوزرایى سردار سپه مصادف با تبعید عده اى از علماى نجف به ایران و اقامت آنان در قم بود. سردار سپه با برقرارى روابط حسنه، توانست اعتماد آنان را جلب و در بحران هاى حساس از اعتبار ایشان بیش ترین بهره بردارى کند. جمهوریخواهى دولتى که در پشت پرده از سوى رئیس الوزراء و فرماندهان نظامى هدایت مى شد، در مواجهه با افکار عمومى و مقاومت مجلسیان به رهبرى آیت الله مدرس شکست خورد. بى شک، آنچه رضا خان را از آثار سوء این شکست حفظ کرد، مسافرت وى به قم و دیدار با علماى مقیم آنجا بود. او که به عنوان خداحافظى با علماى تبعیدى به قم رفته بود، در 6 فروردین



خرید و دانلود  سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت


مقاله درمورد. سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت

مقدمه

در بررسى دیدگاه دستگاه حکومتى ایران ـ پس از به قدرت رسیدن رضا خان ـ نسبت به دین و طبقه روحانیان، نکات چندى را باید در نظر داشت:

1- نمى توان اثرات مقدمات فکرى نهضت مشروطه را نادیده انگاشت. آنچه رضا خان در طول سلطنت خود انجام داد، در واقع تبلور خواست ها و آرمان هاى گروهى از روشنفکران دوران مشروطه بود. مسئله ى انفکاک قوه ى سیاسى از روحانى، چیزى نبود که از طرف پهلوى عنوان شود، بلکه وى عامل اجراى این مهم بود.

2- در قدم بعد، رابطه ى حکومت و مذهب در ایران را باید در چارچوب متأثر از تغییرات سریع ترکیه بررسى کرد. اخبار پیروزى ترک هاى جوان و اقدام هاى کمال آتاتورک بسرعت در میان قشر روشنفکران ایران منتشر مى شد و مورد استقبال قرار مى گرفت. در موارد بسیارى هدف، محتوا، و حتى شیوه ى اجراى اقدام هاى فرهنگى از الگوى ترکیه اقتباس شد.

3- مسئله ى دیگرى که باید در تحلیل مورد توجه قرار گیرد، تفکیک بین ابعاد فردى و اجتماعى دین است. آنچه در دوران رضاخان مورد هجوم قرار گرفت، ابعاد اجتماعى و ظواهر خارجى دیندارى بود و الاّ مانعى براى انجام عبادات فردى و مناسک شخصى وجود نداشته است.

4- مهم ترین نکته ى این تحلیل آنکه، حمله به ظواهر خارجى مذهب خود هدف نبود، بلکه وسیله اى براى یک مقصد اصلى تر قلمداد مى شد. آنچه در دوران رضا خان اهمیت ویژه اى داشت، تشبّه به غرب در همه ى شئون زندگى و رفع عقده ى حقارت در مقابل بیگانگان بود. لذا، هر عاملى که در مقابل این هدف مقاومت مى کرد، لزوماً باید حذف مى شد. حال، اگر این عامل مقاوم سنت ها بود، باید برچیده مى شد و یا اگر افرادى ـ به هر لباس ـ با این هدف ناسازگارى داشتند، باید تحت فشار قرار مى گرفتند.

شکل گرفتن دیدگاه رضا خان نسبت به روحانیت

خاطره نویسان دوران بیست ساله، بعضى گرایش هاى مذهبى فردى را در رضا خان مورد تأیید قرار داده اند. اما، این نقل احوال تنها در حوزه ى رفتار شخصى است و در حوزه ى برخورد حکومت با روحانیت به عنوان یک قدرت اجتماعى ـ جایى براى احساسات مذهبى وجود ندارد. رضا خان مذهب را نه یک هدف، بلکه یک وسیله تلقى مى کرد، که گاه مفید و گاه مضر است و گاه باید از آن استفاده و گاه باید آن را تضعیف کرد. وى در تاجگذارى خود نیز به این نکته اشاره کرد که علت ارج نهادن وى به مذهب، نقش آن در وحدت ملى است و نه چیز دیگر.

به نظر مى رسد، دیدگاه رضاخان نسبت به طبقه ى روحانیت ـ به عنوان یک صنف اجتماعى ـ به شدت متأثر از تجربیات شخصى و القائات اطرافیان بوده است. وصیت نامه ى سر اردشیر ریپورتر سند مهمّى براى بررسى چگونگى شکل گرفتن باورهاى ابتدایى رضاخان نسبت به روحانیت است. ریپورتر بعد از آن که شرح مى دهد چگونه رضا خان را از معایب روحانیت آگاه کرده است، مى نویسد: «رضا خان از کسانى که مذهب را وسیله ى سودجویى شخصى و جاهل و خرافاتى نگاه داشتن مردم قرار مى دهند، بیزار بود...»

این دیدگاه ـ که از سوى برجسته ترین مأمور انگلیسى در ایران به رضا خان القا مى شد ـ نتیجه اى جز بدبینى مفرط نسبت به روحانیت نداشت. وى روحانیان را رقیب قدرت خود و مانع پیشرفت کشور مى دانست و با پیگیرى سیاسى تدریجى، آنان را ابتدا از صحنه ى سیاسى و اجتماعى و سپس از هر گونه ابراز وجود محروم کرد. در فاصله ى کودتاى 1299 تا شهریور 1320، روابط دولت با روحانیت مراحل مختلفى را سپرى کرد.

از کودتا تا اتمام دوره ى وزارت جنگ

در ابتداى این مرحله، رضاخان به عنوان رئیس دیویزیون قزاق در مراسم عزادارى شرکت مى کرد، مجالس متعددى نیز در محل قزاقخانه تشکیل مى داد و خود در جلوى در ورودى به واردین خوش آمد مى گفت. روزهاى تاسوعا و عاشورا، دسته ى قزاقخانه بسیار مجلل و با شکوه به بازار مى آمد. سردار سپه با عده اى از افسران با پاى و سر برهنه در جلوى دسته، کاه بر سر مى ریخت و شب شام غریبان شمع به دست و بدون تشریفات، به مجالس و تکایان بازار مى رفت. ذکر این نکته بجاست که، این اقدام هاى سردار سپه در میان طرفداران تند روى وى انتقادهاى صریحى را برانگیخت، ولى وى ـ على رغم مخالفت آنان ـ با شکیبایى به جلب نظر جناح مذهبى ادامه داد.

دوران ریاست الوزرایى سردار سپه مصادف با تبعید عده اى از علماى نجف به ایران و اقامت آنان در قم بود. سردار سپه با برقرارى روابط حسنه، توانست اعتماد آنان را جلب و در بحران هاى حساس از اعتبار ایشان بیش ترین بهره بردارى کند. جمهوریخواهى دولتى که در پشت پرده از سوى رئیس الوزراء و فرماندهان نظامى هدایت مى شد، در مواجهه با افکار عمومى و مقاومت مجلسیان به رهبرى آیت الله مدرس شکست خورد. بى شک، آنچه رضا خان را از آثار سوء این شکست حفظ کرد، مسافرت وى به قم و دیدار با علماى مقیم آنجا بود. او که به عنوان خداحافظى با علماى تبعیدى به قم رفته بود، در 6 فروردین



خرید و دانلود مقاله درمورد. سیاست رضا خان در برابر مذهب و روحانیت