لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اسرار علمی قرآن در مورد منشأ آبهای زیرزمینی
نخستین فرضیههای مربوط به منشأ و جریان آبهای زیرزمینی را به رومیان و یونانیان نسبت میدهند که طی قرنها توسعه یافتهاند. 3 نوع طرز تفکر کلی از این نظریهها میتوان استخراج کرد:
الف- منشأ اقیانوسی آبهای زیرزمینی
مثلاً تالس ملطی (650 سال قبل از میلاد مسیح) تصور میکرد که آب دریا به وسیله باد به حرکت درمیآید و در زیر زمین خشکیها نفوذ کرده و فشار صخرهها موجب بالا آمدن آب زیرزمینی و پیدایش چشمهها میشود. این نظریه حتی در سال 1665 میلادی توسط کیشر هلندی تایید شده است.
ب- ظهور آبهای زیرزمینی به وسیله تراکم بخار آب در زیر زمین
مثلاً ارسطو (284-322 قبل از میلاد مسیح) تصور میکرد که بخار آب زمین در حفرههای سرد شده کوهها متراکم و به آب تبدیل شده و دریاچههای زیرزمینی را تشکیل میدهند که چشمهها را تغذیه میکنند. عقیده وی نیز تا سال 1877 همراه با ولژه دنبال شده است.
ج- منشأ جوی آبهای زیرزمینی به وسیله نفوذ آب باران
این تئوری واقعبینانهتر، تا حدودی در کارهای زئوفراستوس، که با ارسطو همزمان بود، نمایان است. همچنین از نظر ویترو (یک قرن قبل از میلاد) که معمار بود تشکیل چشمهها به وسیله نفوذ آب باران و ذوب برفها به داخل زمین تا رسیدن به یک لایه سنگی و یا رسی انجام میشود. این تئوری توسط لئوناردو داوینچی (1519-1452 میلادی) کاملاً تصریح شده است. اولین درک روشن از موضوع آب و آّبشناسی در سال 1570 میلادی به برنارد پالیسی باز میگردد که تصدیق میکند آبهای زیرزمینی فقط از نفوذ آبهای باران در خاک و توقف آنها در اعماق به وسیله لایههای رسی حاصل میشوند. وی در رساله ستایش آمیزش از نوع آبها و چشمهها خواه طبیعی، خواه مصنوعی (چاپ پاریس در 1570) تعبیر صحیحی از چرخه آب و به ویژه از تغذیه چشمهها از بارانها میدهد. پرو و ماریوت (قرن 17 میلادی) تعادل بین بارشهای جوی و جریانات را به اثبات رساندند. این امر، پایه و اساس استقرار اولین بیلان آب و نقش نفوذ آب در زمین به شمار میرود. پرو (1674) در رساله خود تحت عنوان ?منشأ چشمهها? با اندازهگیری دقیق در حوضه بالایی رودخانه سن نشان میدهد که بارشهای جوی به تنهایی برای تأمین دبی رودخانهها و چشمهها کافی میباشد.
قرآن در آیه 21 سوره زمر و آیه 18 سوره مؤمنون به آبهای زیرزمینی و ذخیره آب باران در زمین اشاره نموده است:
أَلَمْ تـَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْـزَلَ مِـنَ السَّـمـاءِ مـاءً فـَسـَـلَـکـَهُ یَـنابـِیـعَ فِی الاَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا ...[1]
?آیا نمیبینی کـه خـدا از آسمان آبی نـازل گردانید و آن را به شکل چشمههایی وارد زمین ساخت و آنگاه انواع نباتات بدان برویاند ...?
وَأَنْـزَلْـنَـا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بـِقَـدَرٍ فَأَسْـکَـنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَی ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ[2]
?و از آسمان، آبی به اندازه فرو فرستادیم، پس آن را در زمـیـن جـای دادیم و همانا در برگرداندن آن قـادریـم?
از آیات فوق نکتههای زیر در مورد ذخیره آب در زیر زمین استفاده میشود:
1- خداوند پوسته رویی زمین را به گونهای آفرید که چون باران فرود آید، آب در آن نفوذ میکند و در زیر زمین انباشته میگردد و به سفرههای بزرگی از آب تبدیل میشود. امام باقر (ع) نیز فرمودهاند: ?آبی در زمین وجود ندارد مگر اینکه آب آسمان با او ترکیب یافته است?[3].
2- آب باران به صورت آرام آرام به درون زمین راه مییابد و به مخزنهای بزرگ ذخیره میپیوندد. کلمه ?سلوک? که در آیه اول استفاده شده به معنای پیمودن و رفتن تدریجی و کمکم و در این آیه به معنای دخول و نفوذ تدریجی آب در داخل زمین است که از ویژگیهای سطح زمین و باران نشأت میگیرد. امام صادق (ع) در این باره میفرمایند:
?چون خداوند مقرر فرمود که باران از بالا فرو بارد، مقدر ساخت که قطرهقطره بریزد تا به درون زمین راه یابد و در آن فرو رود تا زمین را سیراب گرداند. اگر به یک دفعه میریخت به داخل زمین نفوذ نمیکرد و گیاهان و درختان را میشکست?[4]
3- همین آبهای ذخیره شده در زمین است که به قناتها، چشمهها وچاههای آب تبدیل میشود. به عبارت دیگر همین آبهای برف و باران است که قناتها، چشمهها، نهرها و چاههای آب را به وجود میآورد. در برخی روایات، این مطلب به طور بسیار روشنی بیان شده است. علامه مجلسی پس از نقل روایات متعدد درباره آب و پس از بیان نظریات غلط فیلسوفان و حکیمان درباره علت جوشیدن و جریان یافتن قناتها و چشمهها چنین مینویسد:
?... حکیم بزرگ اسلام جناب ابوالبرکات بغدادی نظر دیگری در این مساله داشت. وی بر این باور بود که آبهای برف و باران به زمین نفوذ میکند و در پرتو نفوذ آنها در زمین، انبارش آبها در منابع طبیعی زیرزمینی فزایندهتر و سفرههای آبی غنیتر میشود و در نتیجه چشمهها، قناتها و چاههای آب به وجود میآید. گو اینکه ابوالبرکات این مطلب را از ابن سینا در کتاب نجات گرفته است?[5]
به نظر میرسد ابن سینا نیز این موضوع را از قرآن و روایات فهمیده باشد به ویژه از سخنانی که از امام صادق (ع) در این باره نقل کردهاند؛ مفضل از عالمان برجسته قرن دوم هجری و از شاگردان امام صادق (ع) از آن حضرت چنین حکایت میکند:
?ای مفضل! کوهها برای آدمیان منافع فراوانی دارد یکی از سودمندیهای کوهها آن است که برفها بر آنها قرار میگیرند و در قلههای آنها باقی میمانند و به تدریج در زمین نفوذ کرده و چشمههای پرآبی را پدید میآورند و در پرتو به هم پیوستن همین قناتها و چشمههاست که رودخانههای بزرگ و کوچک به وجود میآید و به همین دلیل است که دامنه کوهها معمولاً سرسبز و خرم است.?[6]
علی بن ابراهیم در تفسیر آیه 18 سوره مؤمنون از امام صادق (ع) اینگونه روایت میکند:
?آب باران در زمین نفوذ کرده و در آن ذخیره میشود و آن گاه به صورت نهرها، چشمهها و چاهها در میآید و از آن بهرهبرداری میشود?
حضرت علی (ع) نیز سخنی بدین مضمون دارد:
?خداوند متعال چشمهسارها را از زمینهای بلند برآورد و آنها را در دشتها و پهنه بیابانها به جریان انداخت...?
در بخشی از دعای باران امام سجاد (ع) نیز به پر شدن چاهها (منابع آب درون زمین) از آب باران اشاره شده است:
?... خدایا! (سرزمین) ما را از بارانی سیراب کن که از تپهها و بلندیها(ی آن) سرازیر گردد و از آن، چاهها را سرشار و لبریز سازی و جویها را روان کنی...?[7]
4- میان ذخیرهسازی آب در منابع طبیعی زیرزمینی و روییدن گیاهان و سبزی و خرمی زمین رابطهای وجود دارد.
بدین ترتیب، به غیر از ویترو، که از ابتکار فکری وی به عنوان استثنایی در ازمنه قدیم نقل میکنند، در طول قرون متمادی که وحی قرآن را نیز شامل میشود انسانها درباره نظام آبها ایدههای غلطی داشتند. اولین تئوری صحیح در این رابطه، که میگوید آب منابع زمین همان آب باران است که درون زمین نفوذ میکند، مربوط به قرن هفدهم (یعنی بیش از هزار سال پس از گفته قرآن) میباشد.
-----------------------------------------------------------------
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اسرار علمی قرآن در مورد منشأ آبهای زیرزمینی
نخستین فرضیههای مربوط به منشأ و جریان آبهای زیرزمینی را به رومیان و یونانیان نسبت میدهند که طی قرنها توسعه یافتهاند. 3 نوع طرز تفکر کلی از این نظریهها میتوان استخراج کرد:
الف- منشأ اقیانوسی آبهای زیرزمینی
مثلاً تالس ملطی (650 سال قبل از میلاد مسیح) تصور میکرد که آب دریا به وسیله باد به حرکت درمیآید و در زیر زمین خشکیها نفوذ کرده و فشار صخرهها موجب بالا آمدن آب زیرزمینی و پیدایش چشمهها میشود. این نظریه حتی در سال 1665 میلادی توسط کیشر هلندی تایید شده است.
ب- ظهور آبهای زیرزمینی به وسیله تراکم بخار آب در زیر زمین
مثلاً ارسطو (284-322 قبل از میلاد مسیح) تصور میکرد که بخار آب زمین در حفرههای سرد شده کوهها متراکم و به آب تبدیل شده و دریاچههای زیرزمینی را تشکیل میدهند که چشمهها را تغذیه میکنند. عقیده وی نیز تا سال 1877 همراه با ولژه دنبال شده است.
ج- منشأ جوی آبهای زیرزمینی به وسیله نفوذ آب باران
این تئوری واقعبینانهتر، تا حدودی در کارهای زئوفراستوس، که با ارسطو همزمان بود، نمایان است. همچنین از نظر ویترو (یک قرن قبل از میلاد) که معمار بود تشکیل چشمهها به وسیله نفوذ آب باران و ذوب برفها به داخل زمین تا رسیدن به یک لایه سنگی و یا رسی انجام میشود. این تئوری توسط لئوناردو داوینچی (1519-1452 میلادی) کاملاً تصریح شده است. اولین درک روشن از موضوع آب و آّبشناسی در سال 1570 میلادی به برنارد پالیسی باز میگردد که تصدیق میکند آبهای زیرزمینی فقط از نفوذ آبهای باران در خاک و توقف آنها در اعماق به وسیله لایههای رسی حاصل میشوند. وی در رساله ستایش آمیزش از نوع آبها و چشمهها خواه طبیعی، خواه مصنوعی (چاپ پاریس در 1570) تعبیر صحیحی از چرخه آب و به ویژه از تغذیه چشمهها از بارانها میدهد. پرو و ماریوت (قرن 17 میلادی) تعادل بین بارشهای جوی و جریانات را به اثبات رساندند. این امر، پایه و اساس استقرار اولین بیلان آب و نقش نفوذ آب در زمین به شمار میرود. پرو (1674) در رساله خود تحت عنوان ?منشأ چشمهها? با اندازهگیری دقیق در حوضه بالایی رودخانه سن نشان میدهد که بارشهای جوی به تنهایی برای تأمین دبی رودخانهها و چشمهها کافی میباشد.
قرآن در آیه 21 سوره زمر و آیه 18 سوره مؤمنون به آبهای زیرزمینی و ذخیره آب باران در زمین اشاره نموده است:
أَلَمْ تـَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْـزَلَ مِـنَ السَّـمـاءِ مـاءً فـَسـَـلَـکـَهُ یَـنابـِیـعَ فِی الاَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا ...[1]
?آیا نمیبینی کـه خـدا از آسمان آبی نـازل گردانید و آن را به شکل چشمههایی وارد زمین ساخت و آنگاه انواع نباتات بدان برویاند ...?
وَأَنْـزَلْـنَـا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بـِقَـدَرٍ فَأَسْـکَـنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَی ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ[2]
?و از آسمان، آبی به اندازه فرو فرستادیم، پس آن را در زمـیـن جـای دادیم و همانا در برگرداندن آن قـادریـم?
از آیات فوق نکتههای زیر در مورد ذخیره آب در زیر زمین استفاده میشود:
1- خداوند پوسته رویی زمین را به گونهای آفرید که چون باران فرود آید، آب در آن نفوذ میکند و در زیر زمین انباشته میگردد و به سفرههای بزرگی از آب تبدیل میشود. امام باقر (ع) نیز فرمودهاند: ?آبی در زمین وجود ندارد مگر اینکه آب آسمان با او ترکیب یافته است?[3].
2- آب باران به صورت آرام آرام به درون زمین راه مییابد و به مخزنهای بزرگ ذخیره میپیوندد. کلمه ?سلوک? که در آیه اول استفاده شده به معنای پیمودن و رفتن تدریجی و کمکم و در این آیه به معنای دخول و نفوذ تدریجی آب در داخل زمین است که از ویژگیهای سطح زمین و باران نشأت میگیرد. امام صادق (ع) در این باره میفرمایند:
?چون خداوند مقرر فرمود که باران از بالا فرو بارد، مقدر ساخت که قطرهقطره بریزد تا به درون زمین راه یابد و در آن فرو رود تا زمین را سیراب گرداند. اگر به یک دفعه میریخت به داخل زمین نفوذ نمیکرد و گیاهان و درختان را میشکست?[4]
3- همین آبهای ذخیره شده در زمین است که به قناتها، چشمهها وچاههای آب تبدیل میشود. به عبارت دیگر همین آبهای برف و باران است که قناتها، چشمهها، نهرها و چاههای آب را به وجود میآورد. در برخی روایات، این مطلب به طور بسیار روشنی بیان شده است. علامه مجلسی پس از نقل روایات متعدد درباره آب و پس از بیان نظریات غلط فیلسوفان و حکیمان درباره علت جوشیدن و جریان یافتن قناتها و چشمهها چنین مینویسد:
?... حکیم بزرگ اسلام جناب ابوالبرکات بغدادی نظر دیگری در این مساله داشت. وی بر این باور بود که آبهای برف و باران به زمین نفوذ میکند و در پرتو نفوذ آنها در زمین، انبارش آبها در منابع طبیعی زیرزمینی فزایندهتر و سفرههای آبی غنیتر میشود و در نتیجه چشمهها، قناتها و چاههای آب به وجود میآید. گو اینکه ابوالبرکات این مطلب را از ابن سینا در کتاب نجات گرفته است?[5]
به نظر میرسد ابن سینا نیز این موضوع را از قرآن و روایات فهمیده باشد به ویژه از سخنانی که از امام صادق (ع) در این باره نقل کردهاند؛ مفضل از عالمان برجسته قرن دوم هجری و از شاگردان امام صادق (ع) از آن حضرت چنین حکایت میکند:
?ای مفضل! کوهها برای آدمیان منافع فراوانی دارد یکی از سودمندیهای کوهها آن است که برفها بر آنها قرار میگیرند و در قلههای آنها باقی میمانند و به تدریج در زمین نفوذ کرده و چشمههای پرآبی را پدید میآورند و در پرتو به هم پیوستن همین قناتها و چشمههاست که رودخانههای بزرگ و کوچک به وجود میآید و به همین دلیل است که دامنه کوهها معمولاً سرسبز و خرم است.?[6]
علی بن ابراهیم در تفسیر آیه 18 سوره مؤمنون از امام صادق (ع) اینگونه روایت میکند:
?آب باران در زمین نفوذ کرده و در آن ذخیره میشود و آن گاه به صورت نهرها، چشمهها و چاهها در میآید و از آن بهرهبرداری میشود?
حضرت علی (ع) نیز سخنی بدین مضمون دارد:
?خداوند متعال چشمهسارها را از زمینهای بلند برآورد و آنها را در دشتها و پهنه بیابانها به جریان انداخت...?
در بخشی از دعای باران امام سجاد (ع) نیز به پر شدن چاهها (منابع آب درون زمین) از آب باران اشاره شده است:
?... خدایا! (سرزمین) ما را از بارانی سیراب کن که از تپهها و بلندیها(ی آن) سرازیر گردد و از آن، چاهها را سرشار و لبریز سازی و جویها را روان کنی...?[7]
4- میان ذخیرهسازی آب در منابع طبیعی زیرزمینی و روییدن گیاهان و سبزی و خرمی زمین رابطهای وجود دارد.
بدین ترتیب، به غیر از ویترو، که از ابتکار فکری وی به عنوان استثنایی در ازمنه قدیم نقل میکنند، در طول قرون متمادی که وحی قرآن را نیز شامل میشود انسانها درباره نظام آبها ایدههای غلطی داشتند. اولین تئوری صحیح در این رابطه، که میگوید آب منابع زمین همان آب باران است که درون زمین نفوذ میکند، مربوط به قرن هفدهم (یعنی بیش از هزار سال پس از گفته قرآن) میباشد.
-----------------------------------------------------------------
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اسرار علمی قرآن در مورد منشأ آبهای زیرزمینی
نخستین فرضیههای مربوط به منشأ و جریان آبهای زیرزمینی را به رومیان و یونانیان نسبت میدهند که طی قرنها توسعه یافتهاند. 3 نوع طرز تفکر کلی از این نظریهها میتوان استخراج کرد:
الف- منشأ اقیانوسی آبهای زیرزمینی
مثلاً تالس ملطی (650 سال قبل از میلاد مسیح) تصور میکرد که آب دریا به وسیله باد به حرکت درمیآید و در زیر زمین خشکیها نفوذ کرده و فشار صخرهها موجب بالا آمدن آب زیرزمینی و پیدایش چشمهها میشود. این نظریه حتی در سال 1665 میلادی توسط کیشر هلندی تایید شده است.
ب- ظهور آبهای زیرزمینی به وسیله تراکم بخار آب در زیر زمین
مثلاً ارسطو (284-322 قبل از میلاد مسیح) تصور میکرد که بخار آب زمین در حفرههای سرد شده کوهها متراکم و به آب تبدیل شده و دریاچههای زیرزمینی را تشکیل میدهند که چشمهها را تغذیه میکنند. عقیده وی نیز تا سال 1877 همراه با ولژه دنبال شده است.
ج- منشأ جوی آبهای زیرزمینی به وسیله نفوذ آب باران
این تئوری واقعبینانهتر، تا حدودی در کارهای زئوفراستوس، که با ارسطو همزمان بود، نمایان است. همچنین از نظر ویترو (یک قرن قبل از میلاد) که معمار بود تشکیل چشمهها به وسیله نفوذ آب باران و ذوب برفها به داخل زمین تا رسیدن به یک لایه سنگی و یا رسی انجام میشود. این تئوری توسط لئوناردو داوینچی (1519-1452 میلادی) کاملاً تصریح شده است. اولین درک روشن از موضوع آب و آّبشناسی در سال 1570 میلادی به برنارد پالیسی باز میگردد که تصدیق میکند آبهای زیرزمینی فقط از نفوذ آبهای باران در خاک و توقف آنها در اعماق به وسیله لایههای رسی حاصل میشوند. وی در رساله ستایش آمیزش از نوع آبها و چشمهها خواه طبیعی، خواه مصنوعی (چاپ پاریس در 1570) تعبیر صحیحی از چرخه آب و به ویژه از تغذیه چشمهها از بارانها میدهد. پرو و ماریوت (قرن 17 میلادی) تعادل بین بارشهای جوی و جریانات را به اثبات رساندند. این امر، پایه و اساس استقرار اولین بیلان آب و نقش نفوذ آب در زمین به شمار میرود. پرو (1674) در رساله خود تحت عنوان ?منشأ چشمهها? با اندازهگیری دقیق در حوضه بالایی رودخانه سن نشان میدهد که بارشهای جوی به تنهایی برای تأمین دبی رودخانهها و چشمهها کافی میباشد.
قرآن در آیه 21 سوره زمر و آیه 18 سوره مؤمنون به آبهای زیرزمینی و ذخیره آب باران در زمین اشاره نموده است:
أَلَمْ تـَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْـزَلَ مِـنَ السَّـمـاءِ مـاءً فـَسـَـلَـکـَهُ یَـنابـِیـعَ فِی الاَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا ...[1]
?آیا نمیبینی کـه خـدا از آسمان آبی نـازل گردانید و آن را به شکل چشمههایی وارد زمین ساخت و آنگاه انواع نباتات بدان برویاند ...?
وَأَنْـزَلْـنَـا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بـِقَـدَرٍ فَأَسْـکَـنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَی ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ[2]
?و از آسمان، آبی به اندازه فرو فرستادیم، پس آن را در زمـیـن جـای دادیم و همانا در برگرداندن آن قـادریـم?
از آیات فوق نکتههای زیر در مورد ذخیره آب در زیر زمین استفاده میشود:
1- خداوند پوسته رویی زمین را به گونهای آفرید که چون باران فرود آید، آب در آن نفوذ میکند و در زیر زمین انباشته میگردد و به سفرههای بزرگی از آب تبدیل میشود. امام باقر (ع) نیز فرمودهاند: ?آبی در زمین وجود ندارد مگر اینکه آب آسمان با او ترکیب یافته است?[3].
2- آب باران به صورت آرام آرام به درون زمین راه مییابد و به مخزنهای بزرگ ذخیره میپیوندد. کلمه ?سلوک? که در آیه اول استفاده شده به معنای پیمودن و رفتن تدریجی و کمکم و در این آیه به معنای دخول و نفوذ تدریجی آب در داخل زمین است که از ویژگیهای سطح زمین و باران نشأت میگیرد. امام صادق (ع) در این باره میفرمایند:
?چون خداوند مقرر فرمود که باران از بالا فرو بارد، مقدر ساخت که قطرهقطره بریزد تا به درون زمین راه یابد و در آن فرو رود تا زمین را سیراب گرداند. اگر به یک دفعه میریخت به داخل زمین نفوذ نمیکرد و گیاهان و درختان را میشکست?[4]
3- همین آبهای ذخیره شده در زمین است که به قناتها، چشمهها وچاههای آب تبدیل میشود. به عبارت دیگر همین آبهای برف و باران است که قناتها، چشمهها، نهرها و چاههای آب را به وجود میآورد. در برخی روایات، این مطلب به طور بسیار روشنی بیان شده است. علامه مجلسی پس از نقل روایات متعدد درباره آب و پس از بیان نظریات غلط فیلسوفان و حکیمان درباره علت جوشیدن و جریان یافتن قناتها و چشمهها چنین مینویسد:
?... حکیم بزرگ اسلام جناب ابوالبرکات بغدادی نظر دیگری در این مساله داشت. وی بر این باور بود که آبهای برف و باران به زمین نفوذ میکند و در پرتو نفوذ آنها در زمین، انبارش آبها در منابع طبیعی زیرزمینی فزایندهتر و سفرههای آبی غنیتر میشود و در نتیجه چشمهها، قناتها و چاههای آب به وجود میآید. گو اینکه ابوالبرکات این مطلب را از ابن سینا در کتاب نجات گرفته است?[5]
به نظر میرسد ابن سینا نیز این موضوع را از قرآن و روایات فهمیده باشد به ویژه از سخنانی که از امام صادق (ع) در این باره نقل کردهاند؛ مفضل از عالمان برجسته قرن دوم هجری و از شاگردان امام صادق (ع) از آن حضرت چنین حکایت میکند:
?ای مفضل! کوهها برای آدمیان منافع فراوانی دارد یکی از سودمندیهای کوهها آن است که برفها بر آنها قرار میگیرند و در قلههای آنها باقی میمانند و به تدریج در زمین نفوذ کرده و چشمههای پرآبی را پدید میآورند و در پرتو به هم پیوستن همین قناتها و چشمههاست که رودخانههای بزرگ و کوچک به وجود میآید و به همین دلیل است که دامنه کوهها معمولاً سرسبز و خرم است.?[6]
علی بن ابراهیم در تفسیر آیه 18 سوره مؤمنون از امام صادق (ع) اینگونه روایت میکند:
?آب باران در زمین نفوذ کرده و در آن ذخیره میشود و آن گاه به صورت نهرها، چشمهها و چاهها در میآید و از آن بهرهبرداری میشود?
حضرت علی (ع) نیز سخنی بدین مضمون دارد:
?خداوند متعال چشمهسارها را از زمینهای بلند برآورد و آنها را در دشتها و پهنه بیابانها به جریان انداخت...?
در بخشی از دعای باران امام سجاد (ع) نیز به پر شدن چاهها (منابع آب درون زمین) از آب باران اشاره شده است:
?... خدایا! (سرزمین) ما را از بارانی سیراب کن که از تپهها و بلندیها(ی آن) سرازیر گردد و از آن، چاهها را سرشار و لبریز سازی و جویها را روان کنی...?[7]
4- میان ذخیرهسازی آب در منابع طبیعی زیرزمینی و روییدن گیاهان و سبزی و خرمی زمین رابطهای وجود دارد.
بدین ترتیب، به غیر از ویترو، که از ابتکار فکری وی به عنوان استثنایی در ازمنه قدیم نقل میکنند، در طول قرون متمادی که وحی قرآن را نیز شامل میشود انسانها درباره نظام آبها ایدههای غلطی داشتند. اولین تئوری صحیح در این رابطه، که میگوید آب منابع زمین همان آب باران است که درون زمین نفوذ میکند، مربوط به قرن هفدهم (یعنی بیش از هزار سال پس از گفته قرآن) میباشد.
-----------------------------------------------------------------
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
استان های ایران در دورۀ هخامنشی به روایت هرودت
هرودت مورخ قدیم در کتاب خود بیست استان ( خشتره ) برای شاهنشاهی هخامنشی بر شمرد و مالیات هر یک را نیز ذکر کرده است .
به اختصار به چند مورد اشاره شده است :
استان اول : مشتمل بر مردم ایرانیان LONIENS ما گنت های آسیایی MAGNETS اِلیان FOLIENS کاریان ، لی کیان ، پامفی لیان بود این ایالت یک منطقۀ مالیاتی را تشکیل می داد و مردم آن هر سال چهار صد تالان نقره می پرداختند
استان دوم : استان مشتمل بر مردم می سیان ، لی دیان ، لاسونیان ، کابالیان ، هی گنیان ، HYCENNES مالیات این ایالت 500 تالان بود .
استان سوم : استان که از مردم هلس پونت به طرف راست این تنگۀ که مشتمل بر این مردمان بود : فیگیها ، تراکیهای آسیائی ، پافلاگونیها ، کاپادوکیان ، ماریاندنییان ، سریانی ها ، انیان 360 تالان می پرداختند . باید دانست که مردم آخری سریانی نبودند ولی یونانیان آنان را چنین می نامیدند .
استان چهارم : استان تنها سرزمین کیلیکیه بود و مالیات آن نیز 500 تالان نقره می شد .
و به علاوه میبایستی به تعداد روزهای سال 360 اسب بدهند . از این مبلغ 140 تالان صرف نگهداری سواره نظام محل می گردید و باقی آن به خزانه داریوش می رفت .
استان پنجم : استان از شهر سدیه در حدود کیلیکیه و سوریه و تا مصر به استثنای اراضی عرب نشین امتداد می یافت و 350 تالان می پرداختند . این ایالت با بودن فنقیقه ثروتمند در جزء آن به نیسه کمتر می دادند . شاید از این جهت بود که فنقیقی ها در مواقع لزوم نیروی دریایی خود را در اختیار دولت ایران می گذاشتند .
قدیانی ، عباس ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران ، انتشارات بی جا ، « ناشر معلوم نیست » ، چاپ اول و دوم ، تابستان ، و پائیز 1384 ، ص 44 کتابخانه شهید مفتح ایذه
ساتراپ و ساتراپی ها
داریوش به منظور اعمال حاکمیت مطلق خود از اختیاراتی که ساتراپ ها در زمان کوروش داشتند،کاست.داریوش همچنین برای اینکه ساتراپ ها را کاملا در اختیار خود داشته باشد مسئولان که سمت معاونت ساتراپ را بر عهده داشتند در حقیقت چشم و گوش پنهان شاه بودند و نهانی و مرتب رویدادهای حوزه های ماموریت خود و ساتراپ را به شاه گزارش می کردند.یکی دیگر از شیوه های کنترل ساتراپ ها این بود که داریوش را هرازگاهی بازرسانی را به ساتراپی های خود می فرستاد. این بازرسان کسانی بودند که از عهده کنجکاوی در کارهای نیرومندترین ساتراپ ها نیز بر می آمدند و هر ساتراپ منطقه ای را به وسعت چند فرمانداری زیر نظر داشت.اگر به نوشته کتاب استر اعتماد کنیم از حبشه تا هند به 127 اصطلاح تقسیم می شده است.فرمانداری به فارسی باستان «رتَرَگه» تقریبا به معنی ناظر- نامیده می شود.هر فرمانداری خود به 7 ناحیه تقسیم می شد از وادی حمات در مصر چند نبشته هیروگلیف به دست آمده است که در بررسی آن در می یابیم که اعضای یک خانواده در حدود 51 سال پیاپی در اینجا فرماندار بوده اند.
رجبی،پرویز.هزارۀ گمشده،جلد سوم،انتشارات توس،«ناشر معلوم نیست»،چاپ:حیدری،چاپ نخست:بهار1381،ص288،کتابخانه شهید مفتح ایذه
شهرسازی و معماری هخامنشیان
از معماری و خانه سازی پارتیان تاکنون در نجد ایران نمونه ای به دست نیامده اما از بقایای که در ایالات غربی کشور به جا مانده می توان تصویری درست از آن در ذهن ایجاد کرد معماری مزبور،مانند عهد هخامنشی دارای دو طرح است طرح اول شامل سرایی است دارای حیاط،این طرح از آن بین النهرین است چنان دردورا-اورپوس یا قصر داریوش در شوش دیده می شود.به عکس در آشور(ش80)هتره(3)و فیروزآباد طرح ایرانی که صورت کلاسیک داشته است.شامل سرایی است با ایوان این طرح از طرف ساسانیان بسیار رواج یافت و علاوه بر آن تا عصر ما نیز در معماری ایران پایدار مانده است طرح مزبور در عهد پارتیان به شکل سه اتاق در آمده که قسمت مرکزی،عریض تر از جناحین بود کاخ تیسفون با بعضی تغییرات به طرح اخیر متعلق است.استعمال مواد بنّا نیز متغیر است.
گریشمن،رومن.ایران از آغاز تا اسلام،ترجمه:محمد معین،ناشر:دنیای کتاب،«بی جا»،«بی تا»،چاپ پیک ایران،نوبت پنجم،سال84،ص354و355 .کتابخانه شهید مصطفی خمینی
ساتراپی و رعایا(ایالات و کنترل مرکزی)
کل سرزمین امپراتوری ایران به ایالاتی تقسیم می شد که آنها را معمولا «ساتراپی» از کلمه پارسی باستان «خشچپاون» یا [خشرپاون] به معنای «حافظ قلمرو پادشاهی» می نامیدند.والیان و استانداران- این ساتراپی ها را ساتراپ می گفتند.اما این واژه همیشه دقیق نیست.چون آن را می توان برای والیان کم قدرت تر نیز به کار برد و نویسندگان یونانی نیز در مناسب های از مقامات عالی پیرامون امور شاه یا این عنوان نام برده اند.با این حال الگوی کلی ساتراپی ها کاملا روشن است،اگرچه تردیدهایی در مورد مرزهای دقیق آنها وجود دارد.در مورد آسیای مرکزی بدین ترتیب تک تک نواحی مختلف شاهنشاهی هخامنشی در ساختار سیاسی واحدی گرد آمدند و الگوی ساتراپی نوعی وحدت و یکپارچگی اداری ایجاد می کرد.و به موازات این امر هر منطقه از نوع حاکمیت و درجه و ماهیت وابستگی اش و به دولت مرکزی تفاوت هایی ایجاد می کرد.مثلا گله داران رشته کوه های زاگرس هرگز به هیچ یک از استان های ایران نپیوستند و با حاکمان نظام حکومتی یکپارچه نشدند!
آملی،کورت.هخامنشیان،ترجمه:مرتضی ثاقب فر،«ناشر معلوم نیست»،انتشارات:ققنوس،چاپ دیبا،تهران،چاپ اول 1378،ص108و109، کتابخانه شهید مفتح ایذه
وسعت تمدن ایران در دوره ی هخامنشی
وسعت دولت ایران در دوره ی هخامنشی به روایت هرودت قسمت های اداری ایران بنا بر مالیات های که به خزانه دولت می دادند معین کرده و جمعا بیست و شش ایالت را اسم برده ولی نوشته های هرودت راجع به زمان بعد از داریوش اول است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
استان های ایران در دورۀ هخامنشی به روایت هرودت
هرودت مورخ قدیم در کتاب خود بیست استان ( خشتره ) برای شاهنشاهی هخامنشی بر شمرد و مالیات هر یک را نیز ذکر کرده است .
به اختصار به چند مورد اشاره شده است :
استان اول : مشتمل بر مردم ایرانیان LONIENS ما گنت های آسیایی MAGNETS اِلیان FOLIENS کاریان ، لی کیان ، پامفی لیان بود این ایالت یک منطقۀ مالیاتی را تشکیل می داد و مردم آن هر سال چهار صد تالان نقره می پرداختند
استان دوم : استان مشتمل بر مردم می سیان ، لی دیان ، لاسونیان ، کابالیان ، هی گنیان ، HYCENNES مالیات این ایالت 500 تالان بود .
استان سوم : استان که از مردم هلس پونت به طرف راست این تنگۀ که مشتمل بر این مردمان بود : فیگیها ، تراکیهای آسیائی ، پافلاگونیها ، کاپادوکیان ، ماریاندنییان ، سریانی ها ، انیان 360 تالان می پرداختند . باید دانست که مردم آخری سریانی نبودند ولی یونانیان آنان را چنین می نامیدند .
استان چهارم : استان تنها سرزمین کیلیکیه بود و مالیات آن نیز 500 تالان نقره می شد .
و به علاوه میبایستی به تعداد روزهای سال 360 اسب بدهند . از این مبلغ 140 تالان صرف نگهداری سواره نظام محل می گردید و باقی آن به خزانه داریوش می رفت .
استان پنجم : استان از شهر سدیه در حدود کیلیکیه و سوریه و تا مصر به استثنای اراضی عرب نشین امتداد می یافت و 350 تالان می پرداختند . این ایالت با بودن فنقیقه ثروتمند در جزء آن به نیسه کمتر می دادند . شاید از این جهت بود که فنقیقی ها در مواقع لزوم نیروی دریایی خود را در اختیار دولت ایران می گذاشتند .
قدیانی ، عباس ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران ، انتشارات بی جا ، « ناشر معلوم نیست » ، چاپ اول و دوم ، تابستان ، و پائیز 1384 ، ص 44 کتابخانه شهید مفتح ایذه
ساتراپ و ساتراپی ها
داریوش به منظور اعمال حاکمیت مطلق خود از اختیاراتی که ساتراپ ها در زمان کوروش داشتند،کاست.داریوش همچنین برای اینکه ساتراپ ها را کاملا در اختیار خود داشته باشد مسئولان که سمت معاونت ساتراپ را بر عهده داشتند در حقیقت چشم و گوش پنهان شاه بودند و نهانی و مرتب رویدادهای حوزه های ماموریت خود و ساتراپ را به شاه گزارش می کردند.یکی دیگر از شیوه های کنترل ساتراپ ها این بود که داریوش را هرازگاهی بازرسانی را به ساتراپی های خود می فرستاد. این بازرسان کسانی بودند که از عهده کنجکاوی در کارهای نیرومندترین ساتراپ ها نیز بر می آمدند و هر ساتراپ منطقه ای را به وسعت چند فرمانداری زیر نظر داشت.اگر به نوشته کتاب استر اعتماد کنیم از حبشه تا هند به 127 اصطلاح تقسیم می شده است.فرمانداری به فارسی باستان «رتَرَگه» تقریبا به معنی ناظر- نامیده می شود.هر فرمانداری خود به 7 ناحیه تقسیم می شد از وادی حمات در مصر چند نبشته هیروگلیف به دست آمده است که در بررسی آن در می یابیم که اعضای یک خانواده در حدود 51 سال پیاپی در اینجا فرماندار بوده اند.
رجبی،پرویز.هزارۀ گمشده،جلد سوم،انتشارات توس،«ناشر معلوم نیست»،چاپ:حیدری،چاپ نخست:بهار1381،ص288،کتابخانه شهید مفتح ایذه
شهرسازی و معماری هخامنشیان
از معماری و خانه سازی پارتیان تاکنون در نجد ایران نمونه ای به دست نیامده اما از بقایای که در ایالات غربی کشور به جا مانده می توان تصویری درست از آن در ذهن ایجاد کرد معماری مزبور،مانند عهد هخامنشی دارای دو طرح است طرح اول شامل سرایی است دارای حیاط،این طرح از آن بین النهرین است چنان دردورا-اورپوس یا قصر داریوش در شوش دیده می شود.به عکس در آشور(ش80)هتره(3)و فیروزآباد طرح ایرانی که صورت کلاسیک داشته است.شامل سرایی است با ایوان این طرح از طرف ساسانیان بسیار رواج یافت و علاوه بر آن تا عصر ما نیز در معماری ایران پایدار مانده است طرح مزبور در عهد پارتیان به شکل سه اتاق در آمده که قسمت مرکزی،عریض تر از جناحین بود کاخ تیسفون با بعضی تغییرات به طرح اخیر متعلق است.استعمال مواد بنّا نیز متغیر است.
گریشمن،رومن.ایران از آغاز تا اسلام،ترجمه:محمد معین،ناشر:دنیای کتاب،«بی جا»،«بی تا»،چاپ پیک ایران،نوبت پنجم،سال84،ص354و355 .کتابخانه شهید مصطفی خمینی
ساتراپی و رعایا(ایالات و کنترل مرکزی)
کل سرزمین امپراتوری ایران به ایالاتی تقسیم می شد که آنها را معمولا «ساتراپی» از کلمه پارسی باستان «خشچپاون» یا [خشرپاون] به معنای «حافظ قلمرو پادشاهی» می نامیدند.والیان و استانداران- این ساتراپی ها را ساتراپ می گفتند.اما این واژه همیشه دقیق نیست.چون آن را می توان برای والیان کم قدرت تر نیز به کار برد و نویسندگان یونانی نیز در مناسب های از مقامات عالی پیرامون امور شاه یا این عنوان نام برده اند.با این حال الگوی کلی ساتراپی ها کاملا روشن است،اگرچه تردیدهایی در مورد مرزهای دقیق آنها وجود دارد.در مورد آسیای مرکزی بدین ترتیب تک تک نواحی مختلف شاهنشاهی هخامنشی در ساختار سیاسی واحدی گرد آمدند و الگوی ساتراپی نوعی وحدت و یکپارچگی اداری ایجاد می کرد.و به موازات این امر هر منطقه از نوع حاکمیت و درجه و ماهیت وابستگی اش و به دولت مرکزی تفاوت هایی ایجاد می کرد.مثلا گله داران رشته کوه های زاگرس هرگز به هیچ یک از استان های ایران نپیوستند و با حاکمان نظام حکومتی یکپارچه نشدند!
آملی،کورت.هخامنشیان،ترجمه:مرتضی ثاقب فر،«ناشر معلوم نیست»،انتشارات:ققنوس،چاپ دیبا،تهران،چاپ اول 1378،ص108و109، کتابخانه شهید مفتح ایذه
وسعت تمدن ایران در دوره ی هخامنشی
وسعت دولت ایران در دوره ی هخامنشی به روایت هرودت قسمت های اداری ایران بنا بر مالیات های که به خزانه دولت می دادند معین کرده و جمعا بیست و شش ایالت را اسم برده ولی نوشته های هرودت راجع به زمان بعد از داریوش اول است