لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
www.prozhe.com
روانشناسی تربیتی
روان شناسی تربیتی یکی از مهترین رشتههایی است که به بحث و بررسی پیشرفتهای درسی و نارسائیهای تحصیلی یاد گیرندگان میپردازد. به عبارتی روان شناسی تربیتی شاخهای از علم روان شناسی است که هدف آن کمک به دست اندرکاران تربیت در برخورد درست با مسائل آموزشی و تربیتی است.
دید کلی
تربیت معادل اصطلاح انگلیسی education است که گاهی نیز به پرورش ترجمه شده است. در هر حال تربیت عبارت است از جریانی منظم و مستمر که هدف آن کمک به رشد جسمانی ، شناختی ، روانی ، اخلاقی و اجتماعی یا بطور کلی رشد شخصیت افراد در جهت کسب هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنهاست. به این ترتیب واژه تربیت معنی کلیتری مییابد و از آنجا که نظام تربیتی ، نظامی گسترده است، روان شناسی تربیتی در بدو تاسیس عمده زمینههای تربیت را شامل میشد، اما با رشد سایر حوزههای روان شناسی حیطه عمل آن محدودتر گشته و تنها مسائل تربیتی مربوط به شرایط آموزشگاهی و آموزش را شامل شد.
تاریخچه
از زمانی که « ویلهلم وونت » (Willhelm Wundt) در سال 1879 آزمایشگاه روان شناسی خود را در دانشگاه لایپزیک تاسیس نمود، همه پژوهشهایی که از آن پس در مورد مسائل رشد آدمی ، تفاوت فردی ، هوش ، انگیزش ، یادآوری و فراموشی ، ارزشیابی تحصیلی ، شیوههای یادگیری و هر نوع پژوهشی که با آموزش و پرورش ارتباط داشته است، انجام گرفتند، ستون اصلی روان شناسی تربیتی را تشکیل میدهند. نخستین کتاب روان شناسی تربیتی که به وسیله « ثرندایک » (Thorndike,E.L) در سال 1913 انتشار یافت، به تحقیق در مورد طبیعت و فطرت آدمی تفاوتهای فردی و قانونهای یادگیری پرداخت و مسائل آموزشی را با روشهای علمی توصیفی و آزمایشی مورد بررسی قرار داد.
نقش و تاثیر در زندگی
امروه رونق اقتصادی ، پویائی فرهنگی ، آسایش عمومی و بطور کلی توانائی صنعتی و خودکفائی هر جامعهای به نظام آموزشی برتر و پیشرفتهتر آن وابسته است. زمانی که به دستگاههای عظیم آموزشی در کشورهای قدرتمند جهان نظر بیافکنیم، مشاهده میکنیم که چه نیروی بزرگی و با چه برنامههای سنجیدهای برای تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان ، کارگران فنی ، مهندسان ، حسابداران ، مدیران ، معلمان و بسیاری متخصصان دیگر دستاندرکارند و برای تربیت مدرسان و کارشناسان هر یک از این رشتهها سازمانهای گوناگون دیگری با برنامهها ، تکنیکها و روشهای خاص به فعالیت ادامه میدهند. موفقیت این سازمان آموزشی ، وابستگی تام به اجرای درست یافتهها و دستاوردهای روان شناسی تربیتی دارد.
ساختار
ساختار عمل روان شناسی تربیتی بطور کلی در سه مرحله انجام میگیرد: در مرحله نخست که فعالیتهای پیش از آموزش نامیده میشود، مواردی چون بررسی اهداف شناختها و ویژگیهای یاد گیرنده را در برمیگیرد. در مرحله دوم یا فعالیتهای ضمن آموزش مسائلی چون انگیزش _ فرایند یادگیری ، ویژگیهای معلمان و تدریس موثر مورد بحث قرار میگیرد و آخرین مرحله یا فعالیتهای پس از آموزش ، به موضوع ارزشیابی از عملکرد اختصاص دارد.
شیوه عمل
در هر یک از ساختارهای فوق ، روان شناسی تربیتی با استفاده از شیوههای پژوهش علمی به شناسایی مسائل تربیتی میپردازد. شیوه عمل آن هر چند کاملا از دسته پژوهشهای آزمایشی در علوم تجربی نیست، اما به روشهای علمی و دقیق اهمیت فراوان داده میشود.
ارتباط با سایر علوم
روان شناسی تربیتی دانشی است که به دین ، فلسفه و پژوهشهای آزمایشگاهی وابسته است. به ویژه با روان شناسی علمی پیوندی استوار دارد. در این حوزه با روان شناسی رشد ، روان شناسی شخصیت ، روان شناسی کودک ، اندازه گیری و ارزشیابی و روان شناسی یادگیری مرتبط است.
کاربردها
روان شناسی تربیتی نقش کارسازی در شناخت شاگردان ، تربیت معلمان و طرح و اجرای برنامههای آموزشی و پرورشی به عهده دارد. تدوین و طرح ریزی محتوای درسی سالهای مختلف تحصیلی بر پایه اصول و کشفیات روان شناسی تربیتی ، آشناسازی معلمان با شیوههای تدریس نوین که حاصل پژوهشهای روان شناسی تربیتی است و کاربست دیگر یافتههای تربیتی در شرایط آموزشگاهی به بهبود عملکرد یاد گیرندگان و در نتیجه رسیدن به اهداف جزئی و کلی تربیتی در سطح فردی و جامعه خواهد شد.با شناخت تاثیر مهم یافتههای این شاخه از علم در پیشرفت فرد و جامعه توجه بیشتری بر این علم مبذول میشود. استفاده از یافتههای این علم سرعت بیشتری را در رشد علمی ، تکنولوژیک اقتصادی و ... جامعه خواهد داشت
سخنانی از محمد صالح ابوسعیدی در باب تربیت فرزند
فنلن : اگر از من سئول شود که برای والدین چه صفتی بیش از هر صفت دیگر ضرورت دارد پاسخ من بطور قطع صبر است . صبر در برابر خلق و طبیعت مخصوص کودک ، صبر در برابر طرز فکر و رشد او
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
روانشناسی انگیزش
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد.
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد. فرایندهای انگیزشی جهت و شدت رفتارهای هدفمند را تعیین میکنند و افراد این فرایندها را در ذهن خود به صورت امیال آگاهانه تجربه میکند.
● تعریف انگیزش
تعریف انگیزش (Motivation) بستگی به مفاهیم نظری روان شناسی دارد. در واقع تعریف یک روان شناس از انگیزش به دیدگاه او بستگی دارد. فروید ، کتل ، مورفی ، هب و... تعارفی را در مورد انگیزش ارائه کردهاند، اما در یک جمعبندی کلی میتوان انگیزش را به صورت « مجموع متغیرهای پیچیده ارگانیزمی و محیطی که کنش آنها به فعالیت عمومی و جهتدار احساس و رفتار منجر میشود.» تعریف کرد.
● جایگاه انگیزش در روان شناسی
« روان شناسی انگیزش » جایگاه مهمی در روان شناسی دارد و چنین استنباط میگردد که روانشناسی انگیزش با مسائل و پدیدههایی سر و کار دارد که کل روانشناسی با آن روبرو است. با کمی دقت میتوان دریافت که برای پژوهشگران مسائل اساسی عبارتند از اینکه:
چرا رفتار خاصی پدید میآید؟ چرا رفتار هدفدار است؟ چرا رفتار به صورت پیوسته و متناوب اتفاق میافتد؟ و...
این سوالها و مسائل باعث پدیدآیی نظریههای گوناگونی شده است. برخی از آنها عبارتند از: نظریه غریزه (Instinet Theory) ، نظریه سایق (Drive Theory) ، نظریه انتظار _ ارزش (Expectancy _ Value Theory) و نظریه نیازها (Needs Theory)
● موضوعات مورد توجه در روان شناسی انگیزش
انگیزش ، مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
چندین نظام انگیزشی انسانها را در تلاش مداوم برای رفع حالتهای ناخوشایند میدیدند، نظیر « فروید» که انسان را در یک میدان نبرد دائمی با نیروهای جنسی و پرخاشگری میدید. در این حال چندین نظام انگیزشی ، انسانها را موجوداتی کنجکاو ، هیجان خواه ، با هدف و برنامه و تلاشگر در نظر میگیرد. با این حال آنها تا حدودی درست هستند و نه کاملا درست یا غلط. بنابراین انگیزش مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
● انگیزش یک فرآیند است.
انگیزش فرآیندی پویا است و نه ایستا. خیلی از انگیزهها (و نه همه آنها) از یک فرآیند چهار مرحلهای «پیش بینی ، برانگیختگی ، عملرفتاری و پیامد» پیروی میکنند. در مدت پیش بینی ، فرد انتظار پیدایی انگیزه را دارد. ویژگی آن وجود یک حالت محرومیت و تمایل به هدف است. در مدت برانگیختگی ، محرک درونی یا بیرونی انگیزه را تحریک نموده و به رفتار جهت میدهد. در مدت عمل رفتاری ، فرد برای نزدیک شدن یا دور شدن از شی هدف انگیز ، به رفتار هدفگرا میپردازد. در مدت پیامد ، فرد پیامدهای سیری یا اشباع انگیزه (فروکشی انگیختگی) را تجربه میکند.
● انگیزش یا خودگردان است یا محیطی.
هنگامی که رفتار توسط نیروهای درونی (نظیر خستگی ، کنجکاوی و...) برانگیخته شده باشد، خود گردان است. انگیزش خودگردان معمولا از گرایشها ، نیازها و واکنشهای فردی به رفتار شخص ناشی میشود. در مقابل زمانی که رفتار توسط نیروهای بیرونی (نظیر پول یا جایزه و...) برانگیخته میشود، به صورت محیطی است. انگیزشی که توسط محیط کنترل میشود، از پیامدهای مصنوعی و بیرونی رفتار ناشی میشود.
● تغییر شدت انگیزه در طول زمان
انسانها در هر لحظه معین چندین انگیزه را تجربه میکنند. اغلب یک انگیزه نسبتا نیرومند است، در حالیکه سایر انگیزهها در درجه دوم قرار دارند و نیرومندترین انگیزه بیشترین تاثیر را بر رفتار دارد. اگرچه انگیزههای نسبتا درجه دو فورا رفتار را تحت تاثیر قرار نمیدهند، ولی ما مجموعهای از این انگیزهها را که در نهایت میتوانند درجه یک شوند (وارد جریان تاثیرگذاری بر رفتار شوند)، در سر میپرورانیم.
● سلسله مراتبی انگیزهها
برخی نظریهپردازان نظیر مزلو (Maslow) و باک (Buck) انگیزههای انسان را به صورت سلسلهمراتبی ارائه کردهاند. مزلو انگیزههای انسان را در پنج طبقه اصلی « انگیزههای (نیازهای) فیزیولوژیک ، نیازهای ایمنی ، نیاز به تعلق پذیری ، نیاز به احترام و نیاز به خود شکوفایی» قرار داد. در حالی که باک آنها در پنج طبقه به گونهای دیگر شامل «غرایز ، سایقهای نخستین ، سایقهای اکتسابی ، هیجانها و انگیزش شایستگی » طبقهبندی میکند. فایده چنین دیدگاهی در این است که به افراد اجازه میدهد تا انگیزههای بسیار متفاوت انسان را در یک شبکه واحد منسجم مربوط به هم طبقهبندی کند.
● آگاهی انگیزهها در سطح ناهوشیار
انگیزههای انسان میتوانند آشکار و یا نه چندان آشکار ، توجیه شده یا توجیه نشده و هوشیار یا ناهوشیار (Unconscious) باشند. برای مثال تحقیقات نشان دادهاند که مردم در روزهای آفتابی بیشتر لبخند میزنند، در ماههای تابستان بیشتر از ماههای دیگر مرتکب اعمال پرخاشگری میشوند و اگر @بیپولی را به صورت غیر منتظره پیدا کنند، به احتمال بیشتری به یک غریبه کمک میکنند. هر یک از این موارد به دلیل انگیزههایی هستند که فورا آشکار نخواهند شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
پروژه روانشناسی ورزش آموزش حرارت مرکزی
با آب گرم
منابع و مآخذ
مبانی روانی اجتماعی، تربیت بدنی و ورزش
تالیف: بهروز عبدلی
ناظر چاپ: محمود غفار
نوبت چاپ اول شهریور 84
شمارگان: 2200 نسخه
تایپ و صفحه آرایی: بامداد کتاب
روانشناسی ورزش آموزش
راهنمای عملی برای درک مفاهیم اساسی روانشناسی ورزشی
مولفان: پرفسور گلین س. رابرتس، پرفسور کوین س اسپنیک
پرفسور سینتیال پمبرتن
مترجمان: دکترمحمد کاظم واعظ موسوی، دکتر معصومه شجاعی
پروژه
حرارت مرکزی
با آب گرم
عنوان:
فیـزیــک
استاد مربوطه:
جناب آقای گودرزی
تهیه کننده:
اعظم جهانتیغ
رشته نرم افزار
زمستان 88
عنوان:
پروژه درک و بیان معماری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 49 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
آزمایش 1
تأثیرآگاهی ازنتایج بر عملکرد
هدف :
تحقیقات نشان داده است که آگاهی از نتیجه موجب بهبودی یادگیری می شود. در کتاب اصول روانشناسی مان امده است که برای کسب مهارتهای حرکتی لازم است که شخص بتواند نتیجه کار خود را ببیند. واقعیت این است که رفتار انسان در هر لحظه به طور ضمنی یا صریح تابع اطلاعاتی است که از یک موقعیت به دست می آید. اگر اطلاعات تغییر کند رفتار نیز تغییر می یابد. هدف آزمایش کنونی این بود که این قانون ساده را با دید تربیتی مورد مطالعه قرار دهیم. به عبارتی نشان دادن اینکه آگاهی از نتایج موجب بهبود عملکردهای جاری وعملکردهای بعدی می شود. در کتاب اصول روانشناسی مان درخصوص علل تأثیر مثبت آگاهی ازنتایج چنین آمده است:1. آزمودنی عملی را که نتیجه بهتر داده است را تکرار می کند2. آزمودنی خطاهای خود را تکرار می کند.3. وضع نفسانی همراه با دقت وآگاهی در آزمودنی به وجود می آید که موجب بهتر شدن کار او می شود.
دراین آزمایش در مرحلۀ اول رفتار آزمودنی ازطریق اطلاعی که قبل از اجرای عمل در اختیار او قرار می گرفت تعیین می شد(ترسیم یک خط 10سانتی متری). در مرحلۀ دوم بعد از اجرای هر عمل از کیفیت عملکرد خود آگاهی می یافت.مرحلۀ سوم نشان داد که تمرین صرف تأثیر کمتری بر یادگیری دارد. یادگیری بستگی به تشویق و تنبیه تمرینهای متوالی دارد. تشویق یا تنبیه عبارت خواهد بود از مقایسۀ نتایج مرحلۀ اول با نتایجی که از تکرار همان مرحله بدست آمده، با این تفاوت که مرحلۀ تکراری گاهی بعد از آگاهی از نتایج عملکرد و گاهی بدون اطلاع از آن آغاز می شود.
وسایل آزمایش : سه برگ کاغذ میلی متری، دو عدد خط کش معمولی، چشم بند، مداد
نمونه : نمونه این آزمایش فقط از یک نفر تشکیل می شود با این مشخصات:
جنس: زن سن: 32سال
روش آزمایش :
آزمودنی را درمقابل خود نشاندیم، چشمانش را بستیم و مدادی را در دستش قرار دادیم. یک برگ کاغذ میلی متری ویک عدد خط کش که بر روی ضلع پایین کاغذ قرار گرفته بود در مقابلش بر روی میز قرار دادیم. وبه او گفتیم که باید با دست چپ خط کش را نگه دارد.خط کش دوم را در ده سانتی خط کش اول وبه موازات آن قرار دادیم. خط کش دوم به عنوان نشانه مورد استفاده قرار می گرفت. در این شرایط مراحل آزمایش را آغاز کردیم.
مرحله اول. هدف این مرحله بررسی این واقعیت بود که آزمودنی در حالیکه فقط از توانایی حسی ــ حرکتی خود استفاده می کند، با چه دقتی می تواند فاصله را ارزیابی کند. دست آزمودنی را گرفتیم و نوک مداد او را در مقابل ودر انتهای سمت چپ کاغذ میلی متری قرار دادیم وبه او گفتیم که از طرف خود به طرف ما خطوط ده سانتی رسم کند و برای اینکه بداند خط ترسیمی ده سانت شده یانه به او گفتیم که خط کش دیگری در ده سانتی خط کش شما قرار دارد. این خط کش برای 5 تمرین اول سر جایش قرار دارد. پس از رسم 5خط خط کش دوم را برداشتیم ودست آزمودنی را گرفتیم و نوک مدادش را در نقطۀ دیگری که یک سانت داز نقطۀ اول فاصله داشت قرار دادیم. وازاو خواستیم یک خط ده سانتی رسم کند. این عمل مرتباً تکرار شد تا 20 خط بدین طریق رسم شد.(جمعاً 25خط) در این اوضاع از دادن هر گونه تفسیری خودداری می کردیم. سپس کاغذ را عوض کردیم بدون آنکه آزمودنی خطوط را ببیند.
مرحلۀ دوم. هدف این مرحله تأثیر آگاهی از نتایج بر عملکرد جاری بود.
برای 5تمرین اول خط کش دوم را سر جایش قرار دادیم وبعد از آن نشانه را برداشتیم و از آزمودنی خواستیم 20خط ده سانتی رسم کند. در این مرحله در هر ترسیم طول خط ترسیمی را به اطلاع آزمودنی می رساندیم. پس از ترسیم خطوط کاغذ را عوض کردیم. بدون آنکه آزمودنی خطوط را ببیند.
مرحله سوم. تکرار دقیق مرحله اول. هدف این مرحله آن بود که ثابت کنیم که آگاهی از نتایج در مرحله دوم، نتایج مرحله سوم را تحت تأثیر قرار می دهد یعنی کاری که در مرحلۀ دوم انجام گرفته موجب یادگیری شده است. به عبارتی آگاهی از نتایج عملکردهای بعدی را تحت تأثیر قرار می دهد.
تحلیل نتایج :
1ــ برای هر یک از موقعیتها میانگین و انحراف استاندارد طول 20خط آخررا محاسبه کردیم. طول خط ترسیمی از روی خطی که عمود بر خط مبدأ اخراج گردیده بود اندازه گیری کردیم.
d22
d12
d2=
x3-x1
d1= x2-x1
x32
x22
x12
x3
x2
x1
ردیف
0.81
5.76
1.69
0
0.64
1.44
6.76
26.01
2.89
0.81
18.49
4.84
10.89
14.44
8.41
15.21
5.29
1.69
15.21
30.25
0.09
9.61
0.36
0.64
0.64
3.61
2.89
20.25
6.25
0.81
5.76
1.96
9
4.84
12.96
3.24
4
3.24
24.01
16.81
0.9
2.4-
1.3-
0
0.8-
1.2-
2.6-
5.1-
1.7-
0.9-
4.3-
2.2-
3.3-
3.8-
2.9-
3.9-
2.3-
1.3-
3.9-
5.5-
0.3
3.1-
0.6-
0.8
0.8-
1.9-
1.7-
4.5-
2.5-
0.9-
2.4-
1.4-
3-
2.2-
3.6-
1.8-
2-
1.8-
4.9-
4.1-
129.96
96.04
75.69
116.64
127.69
96.04
100
70.56
96.04
96.04
68.89
75.69
75.69
81
79.21
70.56
86.49
98.01
75.69
70.56
116.64
82.81
88.36
134.56
86.49
82.81
118.81
81
81
96.04
104.04
90.25
81
112.36
67.24
110.25
92016
88.36
59.29
96.04
110.25
148.84
100
116064
11025
121
158.76
182.25
132.25
114.49
158.76
118.81
144
163.84
139.24
151.29
134.56
125.44
158.76
193.21
11.4
9.8
8.7
10.8
11.3
9.8
10
8.4
9.8
9.8
8.3
8.7
8.7
9
8.9
8.4
9.3
9.9
8.7
8.4
10.8
9.1
9.4
11.6
9.3
9.1
10.9
9
9
9.8
10.2
9.5
9
10.6
8.2
10.5
9.6
9.4
7.7
9.8
10.5
12.2
10
10.8
10.5
11
12.6
13.5
11.5
10.7
12.6
10.9
12
12.8
11.8
12.3
11.6
11.2
12.6
13.9
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
∑d22=
171.5
∑d12=
130.9
∑d2=
46.9-
∑d1=
42.1-
∑x32=
1786.49
∑x22=
1869.51
∑x12=
2782.64
∑x3=
188.1
∑x2=
192.5
∑x1=
235
N=20
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
روانشناسی انگیزش
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد.
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد. فرایندهای انگیزشی جهت و شدت رفتارهای هدفمند را تعیین میکنند و افراد این فرایندها را در ذهن خود به صورت امیال آگاهانه تجربه میکند.
● تعریف انگیزش
تعریف انگیزش (Motivation) بستگی به مفاهیم نظری روان شناسی دارد. در واقع تعریف یک روان شناس از انگیزش به دیدگاه او بستگی دارد. فروید ، کتل ، مورفی ، هب و... تعارفی را در مورد انگیزش ارائه کردهاند، اما در یک جمعبندی کلی میتوان انگیزش را به صورت « مجموع متغیرهای پیچیده ارگانیزمی و محیطی که کنش آنها به فعالیت عمومی و جهتدار احساس و رفتار منجر میشود.» تعریف کرد.
● جایگاه انگیزش در روان شناسی
« روان شناسی انگیزش » جایگاه مهمی در روان شناسی دارد و چنین استنباط میگردد که روانشناسی انگیزش با مسائل و پدیدههایی سر و کار دارد که کل روانشناسی با آن روبرو است. با کمی دقت میتوان دریافت که برای پژوهشگران مسائل اساسی عبارتند از اینکه:
چرا رفتار خاصی پدید میآید؟ چرا رفتار هدفدار است؟ چرا رفتار به صورت پیوسته و متناوب اتفاق میافتد؟ و...
این سوالها و مسائل باعث پدیدآیی نظریههای گوناگونی شده است. برخی از آنها عبارتند از: نظریه غریزه (Instinet Theory) ، نظریه سایق (Drive Theory) ، نظریه انتظار _ ارزش (Expectancy _ Value Theory) و نظریه نیازها (Needs Theory)
● موضوعات مورد توجه در روان شناسی انگیزش
انگیزش ، مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
چندین نظام انگیزشی انسانها را در تلاش مداوم برای رفع حالتهای ناخوشایند میدیدند، نظیر « فروید» که انسان را در یک میدان نبرد دائمی با نیروهای جنسی و پرخاشگری میدید. در این حال چندین نظام انگیزشی ، انسانها را موجوداتی کنجکاو ، هیجان خواه ، با هدف و برنامه و تلاشگر در نظر میگیرد. با این حال آنها تا حدودی درست هستند و نه کاملا درست یا غلط. بنابراین انگیزش مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
● انگیزش یک فرآیند است.
انگیزش فرآیندی پویا است و نه ایستا. خیلی از انگیزهها (و نه همه آنها) از یک فرآیند چهار مرحلهای «پیش بینی ، برانگیختگی ، عملرفتاری و پیامد» پیروی میکنند. در مدت پیش بینی ، فرد انتظار پیدایی انگیزه را دارد. ویژگی آن وجود یک حالت محرومیت و تمایل به هدف است. در مدت برانگیختگی ، محرک درونی یا بیرونی انگیزه را تحریک نموده و به رفتار جهت میدهد. در مدت عمل رفتاری ، فرد برای نزدیک شدن یا دور شدن از شی هدف انگیز ، به رفتار هدفگرا میپردازد. در مدت پیامد ، فرد پیامدهای سیری یا اشباع انگیزه (فروکشی انگیختگی) را تجربه میکند.
● انگیزش یا خودگردان است یا محیطی.
هنگامی که رفتار توسط نیروهای درونی (نظیر خستگی ، کنجکاوی و...) برانگیخته شده باشد، خود گردان است. انگیزش خودگردان معمولا از گرایشها ، نیازها و واکنشهای فردی به رفتار شخص ناشی میشود. در مقابل زمانی که رفتار توسط نیروهای بیرونی (نظیر پول یا جایزه و...) برانگیخته میشود، به صورت محیطی است. انگیزشی که توسط محیط کنترل میشود، از پیامدهای مصنوعی و بیرونی رفتار ناشی میشود.
● تغییر شدت انگیزه در طول زمان
انسانها در هر لحظه معین چندین انگیزه را تجربه میکنند. اغلب یک انگیزه نسبتا نیرومند است، در حالیکه سایر انگیزهها در درجه دوم قرار دارند و نیرومندترین انگیزه بیشترین تاثیر را بر رفتار دارد. اگرچه انگیزههای نسبتا درجه دو فورا رفتار را تحت تاثیر قرار نمیدهند، ولی ما مجموعهای از این انگیزهها را که در نهایت میتوانند درجه یک شوند (وارد جریان تاثیرگذاری بر رفتار شوند)، در سر میپرورانیم.
● سلسله مراتبی انگیزهها
برخی نظریهپردازان نظیر مزلو (Maslow) و باک (Buck) انگیزههای انسان را به صورت سلسلهمراتبی ارائه کردهاند. مزلو انگیزههای انسان را در پنج طبقه اصلی « انگیزههای (نیازهای) فیزیولوژیک ، نیازهای ایمنی ، نیاز به تعلق پذیری ، نیاز به احترام و نیاز به خود شکوفایی» قرار داد. در حالی که باک آنها در پنج طبقه به گونهای دیگر شامل «غرایز ، سایقهای نخستین ، سایقهای اکتسابی ، هیجانها و انگیزش شایستگی » طبقهبندی میکند. فایده چنین دیدگاهی در این است که به افراد اجازه میدهد تا انگیزههای بسیار متفاوت انسان را در یک شبکه واحد منسجم مربوط به هم طبقهبندی کند.
● آگاهی انگیزهها در سطح ناهوشیار
انگیزههای انسان میتوانند آشکار و یا نه چندان آشکار ، توجیه شده یا توجیه نشده و هوشیار یا ناهوشیار (Unconscious) باشند. برای مثال تحقیقات نشان دادهاند که مردم در روزهای آفتابی بیشتر لبخند میزنند، در ماههای تابستان بیشتر از ماههای دیگر مرتکب اعمال پرخاشگری میشوند و اگر @بیپولی را به صورت غیر منتظره پیدا کنند، به احتمال بیشتری به یک غریبه کمک میکنند. هر یک از این موارد به دلیل انگیزههایی هستند که فورا آشکار نخواهند شد.