حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

پاورپوینت امام رضا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 3 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

امام‌ رضا ( ع‌ )

امام‌ رضا ( ع‌ ) در روز جمعه‌ ، یا پنج‌ شنبه‌ ۱۱ ذی‌ حجه‌ یا ذی‌ قعده‌ یا ربیع‌ الاول‌سال‌ ۱۵۳ یا ۱۴۸ هجری‌ در شهر مدینه‌ پا به‌ دنیا گذاشت‌ .

● ولادت‌ ، وفات‌ ، طول‌ عمر و مدفن‌ آن‌ حضرت‌

امام‌ رضا ( ع‌ ) در روز جمعه‌ ، یا پنج‌ شنبه‌ ۱۱ ذی‌ حجه‌ یا ذی‌ قعده‌ یا ربیع‌ الاول‌سال‌ ۱۵۳ یا ۱۴۸ هجری‌ در شهر مدینه‌ پا به‌ دنیا گذاشت‌ . بنابر این‌ تولد آن‌ حضرت‌ مصادف‌ با سال‌ وفات‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) بوده‌ یا پنج‌ سال‌ پس‌ از در گذشت‌ آن‌ حضرت‌ رخ‌ داده‌ است‌ . همچنین‌ وفات‌ آن‌ حضرت‌ در روز جمعه‌ یا دوشینه‌ آخر صفر یا ۱۷ یا ۲۱ ماه‌ مبارک‌ رمضان‌ یا ۱۸ جمادی‌ الاولی‌ یا ۲۳ ذی‌ قعده‌ یا آخر همین‌ ماه‌ در سال‌ ۲۰۳ یا ۲۰۶ یا ۲۰۲ هجری‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌ . شیخ‌ صدوق‌ در عیون‌ اخبار الرضا گوید قول‌ صحیح‌ آن‌ است‌ که‌ امام‌ رضا ( ع‌ ) در ۲۱ رمضان‌ ، در روز جمعه‌ سال‌ ۲۰۳ هجری‌ در گذشته‌ است‌ . وفات‌ آن‌ حضرت‌ در سال‌ ۲۰۳ در طوس‌ و در یکی‌ از روستاهای‌ نوقان‌ به‌ نام‌ سناآباد اتفاق‌ افتاد .

با تاریخ‌ های‌ مختلفی‌ که‌ نقل‌ شد ، عمر آن‌ حضرت‌ ۴۸ یا ۴۷ یا ۵۰ یا ۵۱ سال‌ و ۴۹ یا ۷۹ روز یا ۹ ماه‌ یا ۶ ماه‌ و ۱۰ روز بوده‌ است‌ ، اما برخی‌ که‌ سن‌ آن‌ حضرت‌ را ۵۵ یا ۵۲ یا ۴۹ سال‌ دانسته‌اند ، سخنشان‌ با هیچ‌ یک‌ از اقوال‌ و روایات‌ ، منطبق‌ نیست‌ و ظ‌اهرا تسامح‌ آنان‌ از اینجا نشأت‌ گرفته‌که‌ سال‌ ناقص‌ را به‌ عنوان‌ یکسال‌ کامل‌ حساب‌ کرده‌اند . از جمله‌ این‌ اقوال‌ شگفت‌ آور سخن‌ شیخ‌ صدوق‌ در عیون‌ اخبار الرضا است‌ که‌ گفته‌ است‌ : میلاد امام‌ رضا (ع‌ ) در ۱۱ ربیع‌ الاول‌ سال‌ ۱۵۳ و وفات‌ وی‌ در ۲۱ رمضان‌ سال‌ ۲۰۳ بوده‌ و با این‌ حساب‌ آن‌ حضرت‌۴۹ سال‌ و شش‌ ماه‌ در این‌ جهان‌ زیسته‌ است‌ . مطابق‌ آنچه‌ صدوق‌ نقل‌ کرده‌ ، عمرآن‌ حضرت‌ پنجاه‌ سال‌ و شش‌ ماه‌ و ده‌ روز میشود و منشاء این‌ اشتباه‌ را باید عدم‌ دقت‌ در جمع‌ و تفریق‌ اعداد دانست‌ شیخ‌ مفید نیز مرتکب‌ این‌ اشتباه‌ شده‌ است‌ و ما در حواشیهای‌ خود بر کتاب‌ المجالس‌ السنیه‌ متذکر این‌ خطا شده‌ایم‌ .

بنابر گفته‌ مولف‌ مطالب‌ السؤول‌ ، امام‌ رضا ( ع‌ ) ۲۴ سال‌ وچند ماه‌ بنابر قول‌ ابن‌ خشاب‌ ۲۴ سال‌ و ۱۰ ماه‌ از عمر خویش‌ را با پدرش‌ به‌ سر برد . لکن‌ مطابق‌ آنچه‌ گفته‌ شد ، عمر آن‌ حضرت‌ در روز وفات‌ پدرش‌ ۳۵ سال‌ یا ۲۹ سال‌ و دو ماه‌ بوده‌ و پس‌ از درگذشت‌ پدرش‌ چنانکه‌ در مطالب‌ السؤول‌ نیز آمده‌ ، ۲۵ سال‌ زیسته‌ است‌ و نیز مطابق‌ آنچه‌ قبلا گفته‌ شد آن‌ حضرت‌ پس‌ از پدرش‌ بیست‌ سال‌ در جهان‌ زندگی‌ کرد .

چنانکه‌ شیخ‌ مفید نیز در اشارد همین‌ قول‌ را گفته‌ است‌ . برخی‌ نیز این‌ مدت‌ را بیست‌ سال‌ و دو ماه‌ ، یا بیست‌ سال‌ و نه‌ ماه‌ ، یا بیست‌ سال‌ و چهار ماه‌ ، یا بیست‌ و یکسال‌ و ۱۱ ماه‌ ذکر کرده‌ اند که‌ این‌ مدت‌ ، روزگار امامت‌ و خلافت‌ آن‌ حضرت‌ به‌ شمار است‌ . در طول‌ این‌ مدت‌ آن‌ حضرت‌ دنباله‌ حکومت‌ هارون‌ رشید را که‌ ده‌ سال‌ و بیست‌ و پنج‌ روزبود درک‌ کرد . سپس‌ امین‌ از سلطنت‌ خلع‌ شد و عمویش‌ ابراهیم‌ بن‌ مهدی‌ برای‌ مدت‌ بیست‌ و چهار روز به‌ سلطنت‌ نشست‌ . آنگاه‌ دوباره‌ امین‌ بر او خروج‌ کرد و برای‌ وی‌ از مردم‌ بیعت‌ گرفته‌ شد و یکسال‌ و هفت‌ ماه‌ حکومت‌ کرد ولی‌ به‌ دست‌ طاهر بن‌ حسین‌ کشته‌ شد . سپس‌ عبد الله‌ بن‌ هارون‌ ، مامون‌ ، به‌ خلافت‌ تکیه‌ زد و بیست‌ سال‌ حکومت‌ کرد . امام‌ رضا ( ع‌ ) پس‌ از گذشت‌ پنج‌ یا هشت‌ سال‌ از خلافت‌ مأمون‌ به‌ شهادت‌ رسید .

● مادر امام‌ رضا ( ع‌ )

در مطالب‌ السؤول‌ گفته‌ شده‌ است‌ که‌ : مادر آن‌ حضرت‌ کنیزی‌ بود که‌ خیزران‌ مرسی‌نام‌ داشت‌ . برخی‌ نام‌ وی‌ را شقراء نوبیه‌ ، ذکر کرده‌اند که‌ اروی‌ ، اسم‌ او و شقراء لقب‌ وی‌ بوده‌ است‌ .

طبرسی‌ در اعلام‌ الوری‌ گوید : مادرش‌ کنیزی‌ بود به‌ نام‌ نجمه‌ که‌ به‌ وی‌ ام‌ البنین‌ می‌ گفتند . برخی‌ نام‌ مادر آن‌ حضرت‌ را سکن‌ نوبیه‌ و تکتم‌ نیز گفته‌اند . حاکم‌ ابو علی‌ گوید : از جمله‌ شواهدی‌ که‌ دلالت‌ دارد نام‌ مادر امام‌ رضا ( ع‌ ) تکتم‌ بود ، سخن‌ شاعری‌ است‌ که‌ در مدح‌ آن‌ حضرت‌ فرموده‌ است‌ : و اجدادا علی‌ المعظم‌ رهظ‌ا الا ان‌ خیر الناس‌ نفسا و والدا و اتتنا به‌ للعلم‌ و الحلم‌ ثامنا اماما یودی‌ حجهٔ‌ الله‌ تکتم‌ ابو بکر گوید : عده‌ای‌ این‌ شعر را به‌ عموی‌ ابو ابراهیم‌ بن‌ عباس‌ منسوب‌ ساخته‌اند و من‌ آن‌ را روایت‌ نمی‌ کنم‌ و روایت‌ و سماع‌ این‌ شعر برای‌ من‌ واقع‌ نشده‌ بنابراین‌ نه‌ آن‌ را اثبات‌ می‌ کنم‌ و نه‌ ابطال‌ .

وی‌ همچنین‌ گوید : تکتم‌ از اسامی‌ زنان‌ عرب‌ است‌ و در اشعار بسیاری‌ به‌ کار رفته‌ است‌ . از جمله‌ در این‌ بیت‌ : " طاف‌ الخیالان‌ فزا دا سقما خیال‌ تکنی‌ و خیال‌ تکتما " فیروز آبادی‌ نیز بر این‌ اظ‌هار نظر صحه‌ گذارده‌ و گفته‌ است‌ : تکنی‌ و تکتم‌ به‌ صورت‌ مجهول‌ ، هر یک‌ از نامهای‌ زنان‌ است‌ .

● کنیه‌ آن‌ حضرت‌

کنیه‌ آن‌ حضرت‌ را ابوالحسن‌ و نیز ابوالحسن‌ ثانی‌ خوانده‌اند . ابو الفرج‌ اصفهانی‌ در مقاتل‌ الطالبین‌ روایتی‌ نقل‌ کرده‌ و مبنی‌ بر آن‌ که‌ کنیه‌ آن‌ حضرت‌ ، ابو بکر بوده‌ است‌ . وی‌ به‌ سند خود از عیسی‌ بن‌ مهران‌ از ابوصلت‌ هروی‌ نقل‌ کرده‌ است‌ که‌ گفت‌ : روزی‌ مأمون‌ از من‌ پرسشی‌ کرد . گفتم‌ : ابو بکر در این‌ باره‌ چنین‌ و چنان‌ گفته‌ است‌ . مأمون‌ پرسید : کدام‌ ابو بکر ؟ ابو بکر ما یا ابو بکر اهل‌ سنت‌ ؟ گفتم‌ ابوبکر ما . پس‌ عیسی‌ از ابوصلب‌ پرسید : ابو بکر شما کیست‌ ؟ پاسخ‌ داد : علی‌ بن‌ موسی‌ الرضاست‌ که‌ بدین‌ کنیه‌ خوانده‌ می‌ شود .

● لقب‌ آن‌ حضرت‌

در کتاب‌ مطالب‌ السؤول‌ در این‌ باره‌ آمده‌ است‌ : القاب‌ آن‌ حضرت‌ عبارت‌ است‌ ازرضا، صابر ، رضی‌ و وفی‌ ، که‌ مشهورترین‌ آنها رضاست‌ . در فصول‌ المهمهٔ‌ نیز مشابه‌ این‌ مطلب‌ آمده‌ با این‌ تقاوت‌ که‌ در آنجا به‌ جای‌ القاب‌ رضی‌ و وفی‌ ، زکی‌ و ولی‌ یاد شده‌ است‌ . در مناقب‌ ابن‌ شهر آشوب‌ گفته‌ شده‌ است‌ : احمد بزنطی‌ گوید : بدان‌ جهت‌ آن‌ حضرت‌ را رضا نامیدند که‌ او از خدا در آسمانش‌ رضا بود و برای‌ پیامبر و ائمه‌ در زمین‌ رضا بود . و نیز گفته‌اند چون‌ مخالف‌ وموافق‌ گرد آن‌ حضرت‌ بودند وی‌ را رضا نامیدند . همچنین‌ گفته‌اند : چون‌ مأمون‌ بدان‌ حضرت‌ ، رضایت‌ داد وی‌ را رضا گفتند .

● فرزندان‌ امام‌ رضا ( ع‌ )

کمال‌ الدین‌ محمدبن‌ طلحه‌ در مطالب‌ السؤول‌ گوید : آن‌ حضرت‌ شش‌ فرزند داشت‌ . پنج‌ پسر و یک‌ دختر . نام‌ فرزندان‌ وی‌ چنین‌ است‌ : محمد قانع‌ ، حسن‌ ، جعفر ، ابراهیم‌ ، حسن‌ و عایشه‌ . عبد العزیزبن‌ اخضر جنابذی‌ در معالم‌ العتره‌ و ابن‌ خشاب‌ در موالید اهل‌ البیت‌ و ابونعیم‌ در حلیه‌ الاولیا نظیر همین‌ سخن‌ را گفته‌اند . سبط بن‌ جوزی‌ در تذکره‌ الخوص‌ گوید : فرزندان‌ آن‌ حضرت‌ عبارت‌ بودند از محمد ( امام‌ نهم‌ ) ابوجعفر ثانی‌ ، جعفر ، ابو محمد حسن‌ ، ابراهیم‌ و یک‌ دختر .



خرید و دانلود پاورپوینت امام رضا


کارآموزی مدیریت احمد رضا رضوانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 87

 

فصل اول :

آشنایی با مکان کارآموزی

مقدمه:

کشور ایران به علت ا ینکه در مسیر سلسله جبال آلپ هیمالیا قرار دارد یکی از مناطق مهم زلزله خیز دنیا محسوب می شود و به همین جهت اکثر شهرهای مهم کشور و به خصوص تهران یعنی مرکز مهم سیاسی و اقتصادی میهن اسلامی در معرض خطر جدی زلزله مخرب و ویرانگر قرار دارند و نیز عدم رعایت مقررات ایمنی در ساخت و ساز ها این خطرات را به صورت تصاعدی افزایش داده است و استفاده بی رویه از منابع طبیعی و تخریب جنگلها و عدم التزام به مراعات مسائل زیست محیطی –بسیاری از مناطق کشور را در برابر خطر سیل آسیب پذیر ساخته است و به همین نحو خطر طوفان –صاعقه و سایر حوادث غیر مترقبه که افزون بر سی مورد می شود جدی و قابل تامل است . بنا بر همین مقولات کشور ایران جزء

ده کشور حادثه خیز مهم دنیا تلقی می شود . از بدیهیات مسلم آن است که پیشگیری قبل از وقوع حادثه امری ضروری و ارزان و مقدم بر امداد و نجات پس از حادثه می باشد .

جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران به عنوان موسسه ای امدادی و عام المنفعه که از تجربیات نزدیک به هشتاد سال فعالیت برخور دار است در امر قبل از حادثه –عمده فعالیت خود را به موضوع (آمادگی )و( آموزش کمک های اولیه ) متمرکز نموده است و معتقد است که مردم باید باور کنند که ( حادثه خبر نمی کند ) و شعار جمعیت هلال احمر آن است که (در هر خانواده ایرانی حد اقل یک نفر آموزش دیده وجود داشته باشد )بر همین اساس کلیه امکانات خود را برای آموزش همگانی بسیج نموده است .

نهضت بین الملی صلیب سرخ و هلال احمر تشکیلاتی بین المللی است که وظیفه اصلی آن کمک رسانی به افراد آسیب دیده از حوادث طبیعی و غیر طبیعی و همچنین ارائه خدمات بشر دوستانه به افراد د آسیب پذیر جامعه می باشد .

کار گروهی به مفهوم آن است که برای به انجام رساندن یک فعالیت ویژه بیش از یک نفر مشارکت داشته باشد . چراکه این فعالیت را یک نفر نمی تواند انجام دهد یا در مواقعی چنانچه یک نفر در آن زمینه فعال باشد کار مورد نظر بسیار دیر انجام می گیرد . طبعا در دنیای امروز که سرعت از شرایط اساسی اکثر فعالیت ها محسوب میشود بسیاری از کارها را باید به صورت گروهی انجام داد . کار گروهی زمینه های کاربردی قابل ملاحضه ای دارد و این مطالب گفته شده به منظور آشنایی داوطلبان سازمان جوانان با مفهوم گروه و انواع وویژگی های گروه –علل جذب افراد به گروه –شرایط تشکیل و راه اندازی و ......تهیه شده است .

بخش جوانان از بخش های اصلی جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر سراسر جهان است . اعضای جوان در انجام خدمات داوطلبانه که یکی از اصول بنیادین نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر است .نقش بسزایی دارند . جوانان نه تنها در اجرای فعالیت های داوطلبانه و بشر دوستانه صلیب سرخ و هلال احمر مشارکت دارند بلکه در برنامه ریزی و هدایت برنامه ها نیز نقش مهمی ایفا می نمایند .بنا بر این آموزش نحوه خدمات داوطلبانه و فعالیت های بشر دوستانه و فراگیری راه های رفع نیاز های آسیب دید گان ضروری است .این امر مستلزم کسب یکسری مهارتهای اولیه در سطح شناختی و عملکردی است . باشد که مطالب ارائه شده با کمک شما و مربیان به این مهم دست یابد .

اینجانب بر خود فرض می دانم که از تلاشهای جمعی و عالمانه و محققانه دوستان و برادران جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران که با تلاش شبانه روزی و ایثار گرانه خود در این مجموعه در افزایش سلامت جامعه تلاش می کنند سپاسگزاری نمایم.

تاریخچه ی نهضت بین المللی صلیب سرخ

در سال 1859 (م) سپاهیان فرانسه و اتریش در محلی در شمال ایتالیا به نام سولفورینو به نبرد سختی پرداختند که در مدت کوتاهی 6 هزار نفر کشته و 36 هزار نفر مجروح



خرید و دانلود  کارآموزی مدیریت   احمد رضا رضوانی


کارآموزی مدیریت علی رضا رنجبر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 85

 

فصل اول :

آشنایی با مکان کارآموزی

تاریخچه

با داشتن قریب به سه هزار کیلومتر مرز آبی در کشور و با توجه به توسعه ، بهره برداری ، گسترش حمل و نقل مواد نفتی و افزایش تردد واحدهای شناور در منطقه استراتژیک خلیج فارس و دریای عمان ، شرکت مجتمع کشتی سازی و صنایع اروند ( کشتی سازی خلیج فارس سابق ) در سال 1354 با همکاری شرکت آلمانی (‌ بلوم اندفوس ) به منظور جذب بخش بزرگی از تعمیرات ساخت شناور با سرمایه اولیه بیش از 500 میلیون دلار در سی و هفت کیلومتری غرب بنردعباس تأسیس گردید .

الف ـ مرحله اول طرح از سال 1354 تا سال 1370

- ایجاد مرکز آموزش به وسعت 17 هکتار - احداث موج شکن به طول 2430 متر - احداث حوضچه آرامش به وسعت 380 هکتار و دهانه ورودی 400 متر - دیوار ساحلی به طول 340 متر - استقرار حوضچه شناور (فلوتینگ داک) با توان بالابری 28000 تن ، برای بالا آوردن شناورهایی تا ظرفیت DWT 80000 ، طول 230 متر و عرض 52 متر

ب ـ مرحله دوم از سال 1370 تا 1378

- احداث هشت خط پارکینگ استقرار کشتی و سیستم انتقال عرضی به وسعت 120 هزار متر مربع - نصب سیستم بالابر کشتی (سینکرولیفت) با توان بالابری 11300 تن ، برای بالا آوردن شناورهایی تا ظرفیت DWT 28000 و طول 180 متر و عرض 32 متر و عمق C.D 5/7 - احداث کارگاه های صنعتی به وسعت 72000 مترمربع - ایجاد کارخانجات تولید استیلن ، اکسیژن و هوای فشرده - نصب و راه‌اندازی ماشین آلات کارگاه‌های (برش ، پانل لاین ، تراش ، پرس‌ها و ...)

ج ـ مرحله سوم از سال 1378 تا 1382

- ساخت و نصب جرثقیل‌های محوطه‌ای - دریافت گواهی نامه موسسه رده‌بندی برای سیستم‌های بالابر حوضچه شناور و سینکرولیفت - تکمیل کارگاه ‌های ساخت برای بالابردن ظرفیت ساخت - احداث ساختمان های اداری و مسکونی - ایجاد و تجهیز سایت سازه‌های اروند -شروع عملیات ساخت و ایجاد حوض خشک

مقدمه

شرکت اروند همزمان با آغاز فعالیت های کشتی سازی، با علم به این موضوع که یک پشتوانه قوی طراحی و مهندسی جزء ملزومات اولیه برای یک واحد تولیدی صنعتی می باشد، اقدام به جذب نیروهای ورزیده طراحی و مهندسی و نیز تربیت نیروهای تازه فارغ التحصیل نمود. در این راستا، با توجه به اینکه تاثیر طراحی پایه بر هزینه پروژه ها حدود



خرید و دانلود  کارآموزی مدیریت علی رضا رنجبر


تحقیق درمورد زندگانی امام رضا (ع)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

زندگانی امام رضا (ع)

امام علی ‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت ورهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ایشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراین نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماییم.

 

نام ،لقب و کنیه امام :

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان «رضا» به معنای «خشنودی» می‌باشد. امام محمدتقی علیه‌السلام امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند : خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده اند و همینطور ( به خاطر خلق و خوی نیکوی امام ) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند.

 یکی از القاب مشهور حضرت « عالم آل محمد » است . این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد.جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش, بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی براین سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش « جنبه علمی امام » آمده است. این توانایی و برتری امام, در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات, کاملاً این مطلب روشن می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

   پدر و مادر امام :

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام ) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادرگرامیشان « نجمه » نام داشت.

 تولد امام :

حضرت رضا (علیه السلام ) در یازدهم ذیقعده‌الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که : هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم, صدای تسبیح و تمجید حق تعالی وذکر «لااله‌الاالله» رااز شکم خود می‌شنیدم, اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت (2).

نظیر این واقعه, هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است, از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد, در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است. (3)

  

امامت حضرت رضا (علیه السلام ) :

امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام ) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله وعلیه واله )اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام ) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌نمائیم.

یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام ) می‌گوید ما شصت نفر بودیم که موسی بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود : آیا می‌دانید من کیستم ؟ گفتم: تو آقا و بزرگ ما هستی. فرمود : نام و لقب من را بگوئید. گفتم : شما موسی بن جعفر بن محمد هستید . فرمود : این که با من است کیست ؟ گفتم : علی بن موسی بن جعفر. فرمود : پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من می باشد. (4) در حدیث مشهوری نیزکه جابر از قول نبى ‌اکرم نقل می‌کند امام رضا (علیه السلام ) به عنوان هشتمین امام ووصی پیامبر معرفی شده‌اند. امام صادق (علیه السلام ) نیز مکرر به امام کاظم می‌فرمودند که عالم‌ آل‌محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو می‌باشد.

 

 اوضاع سیاسی :

مدت امامت امام هشتم در حدود بیست سال بود که می‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد :

1- ده سال اول امامت آن حضرت، که همزمان بود با زمامداری هارون.

2- پنج سال بعد از‌ آن که مقارن با خلافت امین بود.

3- پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود.

 سفر به سوی خراسان :

مأمون برای عملی کردن اهداف ذکر شده چند تن از مأموران مخصوص خود را به مدینه, خدمت حضرت رضا (علیه السلام ) فرستاد تا حضرت را به اجبار به سوی خراسان روانه کنند. همچنین دستور داد حضرتش را از راهی که کمتر با شیعیان برخورد داشته باشد, بیاورند. مسیر اصلی در آن زمان راه کوفه ، جبل ، کرمانشاه و قم بوده است که نقاط شیعه‌نشین و مراکز قدرت شیعیان بود. مأمون احتمال می‌داد که ممکن است شیعیان با مشاهده امام در میان خود به شور و هیجان آیند و مانع حرکت ایشان شوند و بخواهند آن حضرت را در میان خود نگه دارند که در این صورت مشکلات حکومت چند برابر می‌شد. لذا امام را از مسیر بصره ، اهواز و فارس به سوی مرو حرکت داد.ماموران او نیزپیوسته حضرت رازیر نظر داشتندواعمال امام رابه او گزارش می دادند.

 

حدیث سلسلة الذهب :

در طول سفر امام به مرو ، هرکجا توقف می‌فرمودند, برکات زیادی شامل حال مردم ان منطقه می شد. از جمله هنگامی‌که امام در مسیر حرکت خود وارد نیشابور شدند و در حالی که در محملی قرار داشتند از وسط شهر نیشابور عبور کردند. مردم زیادی که خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند, همگی به استقبال حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی, به همراه گروه‌های بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت، مهار مرکب را گرفته وعرضه داشتند : ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند می‌دهیم که رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی از پدران و جد بزرگوارتان پیامبر خدا برای ما بیان فرمایی تا یادگاری نزد ما باشد. امام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. مردم از مشاهده جمال حضرت بسیار شاد شدند به طوری که بعضی از شدت شوق می‌گریستند و آنهایی که نزدیک ایشان بودند, بر مرکب امام بوسه می‌زدند. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده بود به طوری که بزرگان شهر با صدای بلند از مردم می‌خواستند که سکوت نمایند تا حدیثی از آن حضرت بشنوند. تا اینکه پس از مدتی مردم ساکت شدند و حضرت حدیث ذیل را کلمه به کلمه از قول پدر گرامیشان و از قول اجداد طاهرینشان به نقل از رسول خدا و به نقل از جبرائیل از سوی حضرت حق سبحانه و تعالی املاء فرمودند: « کلمه لااله‌الاالله حصار من است پس هرکس آن را بگوید داخل حصار من شده و کسیکه داخل حصار من گردد ایمن از عذاب من خواهد بود. » سپس امام فرمودند: «اما این شروطی دارد و من خود از جمله آن شروط هستم ».

این حدیث بیانگر این است که از شروط اقرار به کلمه لااله‌الاالله که مقوم اصل توحید در دین می‌باشد, اقرار به امامت آن حضرت و اطاعت وپذیرش گفتار و رفتارامام می‌باشد که از جانب خداوند تعالی تعیین شده است. در حقیقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط توحید را قبول ولایت و امامت می‌دانند.

 ولایت عهدی :

باری ، چون حضرت رضا (علیه السلام ) وارد مرو شدند, مأمون از ایشان استقبال شایانی کرد و در مجلسی که همه ارکان دولت حضور داشتند صحبت کرد و گفت : همه بدانند من در آل عباس و آل علی (علیه السلام ) هیچ کس را بهتر و صاحب حق‌تر به امر خلافت از علی‌بن‌موسی‌رضا (علیه السلام ) ندیدم. پس از آن به حضرت رو کرد و گفت تصمیم گرفته‌ام که خود را از خلافت خلع کنم و آنرا به شما واگذار نمایم. حضرت فرمودند اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده جایز نیست که به دیگری ببخشی و اگر خلافت از آن تو نیست ، تو چه اختیاری داری که به دیگری تفویض نمایی. مأمون بر خواسته خود پافشاری کرد و بر امام اصرار ورزید. اما امام فرمودند :‌هرگز قبول نخواهم کرد. وقتی مأمون مأیوس شد گفت پس ولایت عهدی را قبول کن تا بعد از من شما خلیفه و جانشین من باشید. این اصرار مأمون و انکار امام تا دو ماه طول کشید و حضرت قبول نمی‌فرمودند و می‌گفتند : از پدرانم شنیدم, من قبل از تو از دنیا خواهم رفت و مرا با زهر شهید خواهند کرد و بر من ملائک زمین و آسمان خواهند گریست و در وادی غربت در کنار هارون ‌الرشید دفن خواهم شد. اما مأمون بر این امر پافشاری نمود تا آنجاکه مخفیانه و در مجلس خصوصی حضرت را تهدید به مرگ کرد. لذا حضرت فرمودند : اینک که مجبورم, قبول می‌کنم به شرط آنکه کسی را نصب یا عزل نکنم و رسمی را تغییر ندهم و سنتی را نشکنم و از دور بر بساط خلافت نظرداشته باشم . مأمون با این شرط راضی شد. پس از آن حضرت, دست را به سوی آسمان بلند کردند و فرمودند : خداوندا ! تو می‌دانی که مرا به اکراه وادار نمودند و به اجبار این امر را اختیار کردم؛ پس مرا مؤاخذه نکن همان گونه که دو پیغمبر خود یوسف و دانیال را هنگام قبول ولایت پادشاهان زمان خود مؤاخذه نکردی. خداوندا عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نیست مگر از جانب تو, پس به من توفیق ده که دین تو را برپا دارم و سنت پیامبر تو را زنده نگاه دارم. همانا که تو نیکو مولا و نیکو یاوری هستی .

 

جنبه علمی امام :

مأمون که پیوسته شور و اشتیاق مردم نسبت به امام واعتبار بی‌همتای امام را در میان ایشان می‌دید می خواست تااین قداست واعتبار را خدشه دارسازدوازجمله کارهایی که برای رسیدن به این



خرید و دانلود تحقیق درمورد زندگانی امام رضا (ع)


تحقیق درمورد زندگانی امام رضا (ع)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

زندگانی امام رضا (ع)

امام علی ‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت ورهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ایشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراین نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماییم.

 

نام ،لقب و کنیه امام :

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان «رضا» به معنای «خشنودی» می‌باشد. امام محمدتقی علیه‌السلام امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند : خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده اند و همینطور ( به خاطر خلق و خوی نیکوی امام ) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند.

 یکی از القاب مشهور حضرت « عالم آل محمد » است . این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد.جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش, بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی براین سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش « جنبه علمی امام » آمده است. این توانایی و برتری امام, در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات, کاملاً این مطلب روشن می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

   پدر و مادر امام :

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام ) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادرگرامیشان « نجمه » نام داشت.

 تولد امام :

حضرت رضا (علیه السلام ) در یازدهم ذیقعده‌الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که : هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم, صدای تسبیح و تمجید حق تعالی وذکر «لااله‌الاالله» رااز شکم خود می‌شنیدم, اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت (2).

نظیر این واقعه, هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است, از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد, در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است. (3)

  

امامت حضرت رضا (علیه السلام ) :

امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام ) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله وعلیه واله )اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام ) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌نمائیم.

یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام ) می‌گوید ما شصت نفر بودیم که موسی بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود : آیا می‌دانید من کیستم ؟ گفتم: تو آقا و بزرگ ما هستی. فرمود : نام و لقب من را بگوئید. گفتم : شما موسی بن جعفر بن محمد هستید . فرمود : این که با من است کیست ؟ گفتم : علی بن موسی بن جعفر. فرمود : پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من می باشد. (4) در حدیث مشهوری نیزکه جابر از قول نبى ‌اکرم نقل می‌کند امام رضا (علیه السلام ) به عنوان هشتمین امام ووصی پیامبر معرفی شده‌اند. امام صادق (علیه السلام ) نیز مکرر به امام کاظم می‌فرمودند که عالم‌ آل‌محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو می‌باشد.

 

 اوضاع سیاسی :

مدت امامت امام هشتم در حدود بیست سال بود که می‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد :

1- ده سال اول امامت آن حضرت، که همزمان بود با زمامداری هارون.

2- پنج سال بعد از‌ آن که مقارن با خلافت امین بود.

3- پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود.

 سفر به سوی خراسان :

مأمون برای عملی کردن اهداف ذکر شده چند تن از مأموران مخصوص خود را به مدینه, خدمت حضرت رضا (علیه السلام ) فرستاد تا حضرت را به اجبار به سوی خراسان روانه کنند. همچنین دستور داد حضرتش را از راهی که کمتر با شیعیان برخورد داشته باشد, بیاورند. مسیر اصلی در آن زمان راه کوفه ، جبل ، کرمانشاه و قم بوده است که نقاط شیعه‌نشین و مراکز قدرت شیعیان بود. مأمون احتمال می‌داد که ممکن است شیعیان با مشاهده امام در میان خود به شور و هیجان آیند و مانع حرکت ایشان شوند و بخواهند آن حضرت را در میان خود نگه دارند که در این صورت مشکلات حکومت چند برابر می‌شد. لذا امام را از مسیر بصره ، اهواز و فارس به سوی مرو حرکت داد.ماموران او نیزپیوسته حضرت رازیر نظر داشتندواعمال امام رابه او گزارش می دادند.

 

حدیث سلسلة الذهب :

در طول سفر امام به مرو ، هرکجا توقف می‌فرمودند, برکات زیادی شامل حال مردم ان منطقه می شد. از جمله هنگامی‌که امام در مسیر حرکت خود وارد نیشابور شدند و در حالی که در محملی قرار داشتند از وسط شهر نیشابور عبور کردند. مردم زیادی که خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند, همگی به استقبال حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی, به همراه گروه‌های بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت، مهار مرکب را گرفته وعرضه داشتند : ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند می‌دهیم که رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی از پدران و جد بزرگوارتان پیامبر خدا برای ما بیان فرمایی تا یادگاری نزد ما باشد. امام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. مردم از مشاهده جمال حضرت بسیار شاد شدند به طوری که بعضی از شدت شوق می‌گریستند و آنهایی که نزدیک ایشان بودند, بر مرکب امام بوسه می‌زدند. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده بود به طوری که بزرگان شهر با صدای بلند از مردم می‌خواستند که سکوت نمایند تا حدیثی از آن حضرت بشنوند. تا اینکه پس از مدتی مردم ساکت شدند و حضرت حدیث ذیل را کلمه به کلمه از قول پدر گرامیشان و از قول اجداد طاهرینشان به نقل از رسول خدا و به نقل از جبرائیل از سوی حضرت حق سبحانه و تعالی املاء فرمودند: « کلمه لااله‌الاالله حصار من است پس هرکس آن را بگوید داخل حصار من شده و کسیکه داخل حصار من گردد ایمن از عذاب من خواهد بود. » سپس امام فرمودند: «اما این شروطی دارد و من خود از جمله آن شروط هستم ».

این حدیث بیانگر این است که از شروط اقرار به کلمه لااله‌الاالله که مقوم اصل توحید در دین می‌باشد, اقرار به امامت آن حضرت و اطاعت وپذیرش گفتار و رفتارامام می‌باشد که از جانب خداوند تعالی تعیین شده است. در حقیقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط توحید را قبول ولایت و امامت می‌دانند.

 ولایت عهدی :

باری ، چون حضرت رضا (علیه السلام ) وارد مرو شدند, مأمون از ایشان استقبال شایانی کرد و در مجلسی که همه ارکان دولت حضور داشتند صحبت کرد و گفت : همه بدانند من در آل عباس و آل علی (علیه السلام ) هیچ کس را بهتر و صاحب حق‌تر به امر خلافت از علی‌بن‌موسی‌رضا (علیه السلام ) ندیدم. پس از آن به حضرت رو کرد و گفت تصمیم گرفته‌ام که خود را از خلافت خلع کنم و آنرا به شما واگذار نمایم. حضرت فرمودند اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده جایز نیست که به دیگری ببخشی و اگر خلافت از آن تو نیست ، تو چه اختیاری داری که به دیگری تفویض نمایی. مأمون بر خواسته خود پافشاری کرد و بر امام اصرار ورزید. اما امام فرمودند :‌هرگز قبول نخواهم کرد. وقتی مأمون مأیوس شد گفت پس ولایت عهدی را قبول کن تا بعد از من شما خلیفه و جانشین من باشید. این اصرار مأمون و انکار امام تا دو ماه طول کشید و حضرت قبول نمی‌فرمودند و می‌گفتند : از پدرانم شنیدم, من قبل از تو از دنیا خواهم رفت و مرا با زهر شهید خواهند کرد و بر من ملائک زمین و آسمان خواهند گریست و در وادی غربت در کنار هارون ‌الرشید دفن خواهم شد. اما مأمون بر این امر پافشاری نمود تا آنجاکه مخفیانه و در مجلس خصوصی حضرت را تهدید به مرگ کرد. لذا حضرت فرمودند : اینک که مجبورم, قبول می‌کنم به شرط آنکه کسی را نصب یا عزل نکنم و رسمی را تغییر ندهم و سنتی را نشکنم و از دور بر بساط خلافت نظرداشته باشم . مأمون با این شرط راضی شد. پس از آن حضرت, دست را به سوی آسمان بلند کردند و فرمودند : خداوندا ! تو می‌دانی که مرا به اکراه وادار نمودند و به اجبار این امر را اختیار کردم؛ پس مرا مؤاخذه نکن همان گونه که دو پیغمبر خود یوسف و دانیال را هنگام قبول ولایت پادشاهان زمان خود مؤاخذه نکردی. خداوندا عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نیست مگر از جانب تو, پس به من توفیق ده که دین تو را برپا دارم و سنت پیامبر تو را زنده نگاه دارم. همانا که تو نیکو مولا و نیکو یاوری هستی .

 

جنبه علمی امام :

مأمون که پیوسته شور و اشتیاق مردم نسبت به امام واعتبار بی‌همتای امام را در میان ایشان می‌دید می خواست تااین قداست واعتبار را خدشه دارسازدوازجمله کارهایی که برای رسیدن به این



خرید و دانلود تحقیق درمورد زندگانی امام رضا (ع)