گزارش از کارخانه رضا نخ مشهد
فرمت فایل:ورد
تعداد صفحات:136
« فهرست مطالب »
تاریخچه 4
فرآیند تولید محصولات . 5
نمای شماتیک ماشین آلات 8
مواد اولیه 9
مفاهیم علمی (1) نخ های هایبالک. 13
تبدیل تو به تاپس به روش برش 14
دستگاه توبریکر . 21
کاتالوگ ماشین توبریکر 23
مفاهیم علمی (2) (کشش) .26
حدریسندگی 29
تمرینات 31
محاسبات ماشین توبریکر 31
دستگاه ری بریکر (برش مجدد) 38
چراغها و کلیدهای ری بریکر .39
تمرینات . 40
کاتالوگ دستگاه ری بریکر .41
محاسبات ماشین ری بریکر.41
مفاهیم علمی 3 .43
ماشین پاساژ (گیل باکس) 47
پوشش شانه های گیل باکس .49
سیستمهای اتولولر.54
محاسبات پاساژها .56
دستگاه فینیشرfinisher 59
روشهای کشش در فینیشر61
کیفیت نیمچه نخ .64
کاتالوگ ماشین فینیشر66
تمرینات .68
جداول مربوط به ریسندگی 71
ماشین رینگ .75
روشهای کشش در ماشین رینگ 79
کشش منطقه ای و کشش کل 83
تاب نخ .86
قسمتهای تشکیل دهنده مکانیزم تاب نخ در ماشین رینگ88
آنالیز مکانیکی تاب دادن و پیچیدن نخ در ماشین رینگ.96
ساختمان بوبین نخ .102
تنظیم کننده سرعت رینگ 109
کار بادامک ها در رینگ .112
مراحل تولید ریسندگی فا ستونی .115
محاسبات ماشین رینگ 118
تمرینات .119
روش ریسندگی و تابیدن 121
کیفیت نخ، درجه بندی آن و ضایعات ریسندگی .128
نتیجه گیری ، انتقادات و پیشنهادات .132
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
داستان غدیر خم
سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز می گشت، گروه انبوهی که تعدادشان را تا صد و بیست هزار رقم زده اند او را بدرقه می کردند تا این که به پهنه بی آبی به نام غدیر خم رسیدند.
نیم روز هیجدهم ذی الحجه بود که ناگهان پیک وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و از جانب خدا پیام آورده که: �ای رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنین نکنی رسالت او را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد کرد� پیامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بیابان بی آب و در زیر آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند و منبری از جهاز شتران برای پیامبر ساختند و رسول خدا بر فراز آن رفته و روی به مردم کردند. ابتدا خدای را سپاس فرموده و از بدیهای نفس اماره به او پناه جست و فرمود: ای مردم بزودی من از میان شما رخت بر می بندم، آنگاه می افزاید چه کسی بر مومنین در ارزیابی مصلحت ها و شناخت و تصرف در امور سزاوارتر است همه یک سخن می گویند خدا و پیامبر داناترند.
رسول گرامی می فرماید: آیا من به شما از خودتان اولی و سزاوارتر نیستم و همگان یک صدا جواب می دهند که چرا چنین است. آنگاه فرمود: من دو چیز گرانبها در میان شما می گذارم یکی ثقل اکبر که کتاب خداست و دیگری ثقل اصغر که اهل بیت منند. مردم، بر آنان پیشی نگیرید و از آنان عقب نمانید. آنگاه دست علی (ع) را در دست گرفت و آن قدر بالا برد که همگان او را در کنار رسول خدا دیدند و شناختند. سپس فرمود: خداوند مولای من و من مولای مومنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم. ای مردم هر کس که من مولا و رهبر اویم این علی هم مولا و رهبر اوست و این جمله را سه بار تکرار کرد و چنین ادامه داد: پروردگارا، دوستان علی را دوست بدار و دشمنان او را خوار. خدایا علی را محور حق قرار ده و سپس فرمود: لازم است حاضران این خبر را به غایبان برسانند. هنوز اجتماع به حال خود باقی بود که دوباره آهنگ روح بخش وحی گوش جان محمد صلی الله علیه و آله را نواخت که: �امروز دینتان را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پایان رساندم و اسلام را به عنوان دین برایتان پسندیدم� و بدین سان علی (ع) از جانب خداوند برای جانشینی پیامبر (ص) برگزیده شد.
مفهوم عید
هیجدهم ذی الحجه روز غدیر خم را مسلمین خصوصا شیعیان عید شمرده اند. لغویون عید را از مشتقات ماده "ع و د" به معنای بازگشت می دانند و در نوروز بازگشت حیات را به پیکر سرد گرامی می دارند، حیاتی که در هجوم خزان به سردی می گراید و در بیداد سرمای زمستان تا مرز نیستی پیش می رود تا آنجا که گویی هرگز نبوده است.
در مقام تطبیق این نکته با موازین مکتبی و مذهبی باید گفت عید آدمی بزرگداشت بازگشت حیات معنوی انسان است. در چنین باوری نوروز انسان روزی است که وی به خویشتن باز گردد و گمشده اش را دریابد. مثلا در ماه مبارک رمضان آدمی بعد از سی روز جهاد و مجاهده با نفس سرکش تمام ناخالصی های وجودش را ذوب می کند تا عبودیت ناب در آن تجلی کند و آنگاه عید فطر است. پس عید اسلامی بازگشت حیات است و تعیین آن بر عهده شرع اقدس. غدیر بنا بر این تفسیر هر دو شرط را دارد یعنی هم بازگشت به خویشتن است و هم از طرف شرع مشخص شده است. غدیر بازگشت حیات دوباره اسلام است، علاوه اینکه عید غدیر تشریع هم شده است.
در زیر به نمونه هایی از روایاتی که غدیر را عید شمرده اند اشاره می شود :
فرات بن ابراهیم کوفی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که ایشان به نقل از پیامبر اکرم فرمودند :یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی ؛روز غدیر بزرگترین عید امت من است .حسن بن راشد می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم: غیر از عید فطر و قربان برای مسلمانان عید دیگری هم هست؟ فرمودند: بلی و این عید از آن دو عید دیگر با فضیلت تر است .گفتم کدام روز است ؟فرمود: روز هیجدهم ماه ذی حجه عید غدیر خم .عرض کردم: قربانت شوم در آن روز چه اعمالی انجام دهیم؟ فرمودند: روزه بگیرید بر محمد و آلش صلوات بفرستید ...... یقین بدانید انبیا علیهم السلام روزی که وصی خود را نصب می کردند امر می کردند که آن روز را جشن بگیرند.
وقتی به سیره ائمه و پیامبر اکرم مراجعه می شود در می یابیم که پیامبر و امیر مومنان و سایر ائمه با روز غدیر به عنوان یک عید برخورد کرده و مسلمانان را به تبریک و تهنیت گفتن به هم دعوت کرده اند. امام حسن علیه السلام روز عید غدیر در کوفه مهمانی بزرگی برپا می داشتند.
امام علی با فرزندان و گروهی از پیروانش بعد از نماز برای شرکت در مجلس به منزل امام حسن علیه السلام می رفتند .و پس از اتمام مهمانی امام حسن علیه السلام هدایایی به مردم اعطا می فرمود .لذا این حرکت امام حسن علیه السلام موجب شد مردم به روز عید غدیر عادت کنند.
اعمال غدیر حادثه غدیر حادثه بزرگی است و عید غدیر عیدی بزرگ و شاید شریفترین عید مسلمانان است. در بیان ائمه علیهم السلام برای این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
آیین زندگى از دیدگاه امام رضا (علیه السلام )
زندگى مادى امروز از یک طرف انسان را به صورت ابزار و از طرف دیگر به صورت حیوان در آورده است . آثار و نتایج شوم و تلخ ناشى از این امر، در ملتهایى که به آخرین مرحله تمدن مادى رسیده اند، به وضوح دیده مى شود. آمارهاى وحشتناک تخلفات و جنایات در این ملتها، مى تواند دورنمایى از حقیقت این تراژدى را نشان دهد.یگانه عاملى که مى تواند آدمى را از ضایعه ماده پرستى برهاند و کیان و شخصیت او را از خطر خود بیگانگى مصون دارد، برخوردارى از حیات طیبه است .از بررسى دقیق منابع اسلامى بر مى آید، راه تحصیل حیات طیبه در این جهان معلول چهار عامل است :1 - سلامت جسم2 - سلامت روح آرامش خیال 3 - مساعد بودن شرایط همزیستى همسر و فرزند و همنشین شایسته 4 - حسن عاقبتآدمى در سفر حیات با موانع و گردنه هاى زیادى مواجه است و این موانع او را از هر سو به گمراهى مى کشاند. انسان از هر گردنه اى بگذرد، خطرى دیگر با قیافه اى جدید عرض اندام مى کند. هیچکس در این سفر نمى تواند بدون راهنما باشد، تنها کسانى مى توانند در این سفر پرخطر راهنماى انسان باشند که به همه مقتضیات جسمى و روانى و نیازمندیها و خواهشهاى طبیعى این اعجوبه آفرینش آشنایى کامل داشته باشند تا بتوانند او را به درک صحیح از اصول مسلم نظام آفرینش نایل کرده به شاهراه زندگى شرافتمندانه و آزاد رهنمون سازند.آرى ، تنها پیشوایان راستین دین مقدس اسلام ، نمونه و شاخص چنین امرى هستند.معمولا این بزرگواران با پرستش خداوند متعال به همه بندگى ها پشت پا زدند و در کوتاهترین مدت ، بزرگترین مواهب الهى را که لایق یک انسان پاکباز است ، به دست آوردند. پیروى از تعالیم حیاتبخش این وارستگان مى تواند آب زندگانى را در کام انسان زلال و گوارا سازد و زندگى جاودانه اى را براى او به ارمغان آورد.هر که مى خواهد از حیات طیبه برخوردار باشد. باید این راه قدسى را بپیماید تا حقیقت انسانیتش بشکفد و رشد یابد و به معراج رسد. چه در غیر این صورت حیات واقعى ممکن نیست و کسى که برنامه و نقشه زندگى خود را با تعالیم این بزرگواران ترسیم نکند، نه تنها بدبخت است ، بلکه صلاحیت زندگى هم ندارد، تعالیمى که از پیشوایان دین براى سعادت انسانها وضع شده است ، اگر چه قسمتى از تمایلات آزاد آدمى را محدود مى کند ولى در واقع همین قوانین ضامن حفظ آزادى واقعى بشر و حفظ آن از خطر هرج و مرج و نابودى است . نخستین شرط آزادى محدودیت است ، زندگى تعادل نیروهاى متخالف است . همچنان که معلق بودن زمین در فضا، نتیجه تعادل نیروهاى متخالف مى باشد . زیباترین و عمیق ترین حالتى که ممکن است به ما دست دهد، روحانیت بذر است . روحانیت بذر هر علم حقیقى را مى افشاند. کسى که از این حالت بى خبر باشد و نتواند واله و شیدا شود و به حالت جذبه و شور در آید. بتى بیجان است . به راستى چیزى وجود دارد که درکش براى ما مقدور نیست و به صورت برترین دانشها و درخشنده ترین زیبایى ها تجلى مى کند و استعدادهاى محدود و ناقص جزبه ظاهر بسیار مقدماتى آن را درک نمى تواند کرد. این علم و این احساس ، در درون ایمان واقعى نهفته اند. قرآن مى فرماید:من عمل صالحا من ذکر او انثى وهو مؤ من ، فلنحیینه حیوة طیبة . هر کس عمل صالح انجام دهد و نیکوکارى کند در حالى که مومن باشد، خواهد مرد باشد و خواه زن ، ما او را به داشتن حیات طیبه ، زندگى خوش و صاف و بى کدورت زنده خواهیم کرد. نکته جالب در این آیه کریمه ، این است که قرآن کریم مردم بى ایمان و بدکار را زنده و حساس نمى خواند. مى فرماید کسانى که نیکوکارى کنند و ایمان و علاقه به معنویت داشته باشند، ما آنها را زنده مى کنیم و از مردگى خارج مى سازیم ، آن وقت مى فهمند که زندگى بى معنا و بى هدف نیست ، مى فهمند سعادت واقعیت دارد، مى فهمند که مى شود در این دنیا طورى زندگى کرد که کدورتى از رنج و ناراحتى وجود نداشته باشد . کتابى را که در برابر خود گشوده اید،