لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
رسانه و سلامت
مثلی است که می گوید: «سلامت همه چیز نیست. اما همه چیز بدون سلامت هیچ است.»
این سخن به درستی و روشنی به اهمیت بحث سلامت اشاره دارد. اگر به معنای جامعی از سلامت برسیم، در مییابیم که برخلاف بسیاری مثلها، چندان اغراق آمیز هم نیست.
واقعیت این است که با وجود پیشرفتهای شگفت علمی و دستاوردهای خیره کننده در عرصه فنآوری های نوین دیجیتال، ذره ای از اهمیت آنچه که از او تعبیر به «برنامه آموزش سلامت عمومی» می شود، کاسته نشده است. بلکه پیچیدگی های روز افزون زندگی مدرن همچنان بر ضرورت سیاستهای بلند مدت و سپس گیرایی آموزشها افزوده است و همچنان در مورد راه کارهای تأثیر پذیری و کارایی نحوه آموزشها ، پژوهشهایی تازه درمحافل آکادمیک منتشر میشود.
جای توضیح وتشریح ندارد، که جوامع مدرن و به اصطلاح پیشرفته امروز، از گروه های نابهنجار اجتماعی، از خودکشی در سنین پایین (جوانی) واز اضطراب واختلالات زندگی پیچیده و فشرده شهری و پاره ای پدیده های موسوم به آثار زندگی شهری، که در جوامع گوناگون به اشکال مختلف وجود دارد، رنج می برند. گویی با وجود همه دستاوردهای خیره کننده، انسان هنوز اندر خم کوچه سلامتی است. به راستی سلامت چیست؟ و چرا در جوامع پیشرفته امروز نیز، سلامت به عنوان یک مسأله ی همچنان جدی، پر رنگ و دغدغه آفرین است؟
سلامت چیست؟
معمولاً وقتی از سلامت سخن به میان می آید، ناخود آگاه پزشک و بیمارستان و بستر بیماری به ذهن متبادر می شود. اما واقعیت این است که این معنا از سلامت، تنها بخشی از آن مفهوم را افاده می کند.قتی می گوییم سلامت، هم سلامتی جسم در نظر است و هم سلامت روان از آن مراد می شود. سلامت جسم و روان مثل زنجیر به هم وابسته اند و هر یک تقویت کننده ی دیگری است .
امروزه وقتی از سلامت سخن به میان می آید، جنبه روانی و به خصوص اجتماعی آن نیز مطرح است. چون در حالی می توان توقع داشت فرد فرد جامعه از روانی سالم برخوردار باشند، که مناسبات اجتماعی سالم باشد.
این نگاه باعث رویکرد جدیدی به سلامت جسم نیز شده است. این رویکرد رو به رشد که به خصوص در چین و انگلستان هواداران بسیاری دارد و در جامعه ما نیز گامهای خوبی در این راستا برداشته شده است، "پزشکی جامعه نگر" یا "جامعه محور" نامیده می شود.
در این رویکرد پزشکان در بیمارستان به انتظار مریض نمی نشیند. بلکه سلامتی در بخشی از شهر یا جامعه شان را با اجرای برنامه های سلامت و به کمک روشهای پیشگیری پی گیری می کنند. اجرای این برنامه ها مستلزم وجود سرمایه اجتماعی، یعنی همدلی و همکاری مردم در اجرای این برنامه ها و روشهای پیشگیرانه است. در این رویکرد پزشکان بیش از اینکه از راه مداوای بیماران کسب درآمد کنند، در راه جلوگیری از مریض نشدن مردم فعالیت می کنند.
به هر حال از این منظر سلامت جسم و روان به هم وابسته و مکمل یکدیگرند. چون در حالی می توان توقع داشت شاخصه های سلامت جسمی در جامعه مطلوب باشد، که میزان مشارکت مردم و اعتمادشان به برنامه های "پزشکی جامعه نگر" بالا باشد.امروزه سلامت چه از بعد روانی و چه از بعد جسمی، یک محصول اجتماعی است. تنظیم یک برنامه ی بهبود سلامت، بدون توجه به زمینه اجتماعی و فرهنگی جامعه مورد نظر به راه کارهایی غیر کارآمد می انجامد. چون کنشهای فردی متأثر از بستر اجتماعی و درک مشترک از مقولات، بر رفتارهای انتخابی و نگرشهای افراد به روشنی و صراحت نقش رسانه ها را در امر آموزش برنامه های سلامت نشان می دهد. به جرأت می توان گفت، مسأله سلامت در هر جامعه متأثر از رویکرد و استراتژی رسانه ای در آن جامعه است.
رسانه و سلامت
سلامت را حالت کاملی از تعادل بین انسان و محیط فیزیکی، احساسی و اجتماعی دانسته اند. در این مفهوم سالم بودن فرد (از جهت جسمی و هم از حیث روانی) در توانایی او در زیست اجتماعی مطلوب و شایسته نهفته است.
از این رو آموزش سلامت را فرایند آموختن رفتارهایی دانسته اند، که در حفظ و بهبود سلامت فرد و گروه ها مؤثر است. به عبارت دیگر آموزش سلامت یک رویکرد کل نگر برای توانمند کردن افراد برای شناخت دیگران و محیط است. این تأکید بر شناخت دیگران و محیط، به روشنی ماهیت اجتماعی آموزش سلامت را نشان می دهد.
در گذشته اما این ماهیت اجتماعی برای بحث سلامت چندان لحاظ نمی شد. اساساً برنامه های آموزش سلامت عمومی را به دو دسته که مولود دو نگاه یا دو رویکرد است، تقسیم بندی کرده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
رسانه و سلامت
مثلی است که می گوید: «سلامت همه چیز نیست. اما همه چیز بدون سلامت هیچ است.»
این سخن به درستی و روشنی به اهمیت بحث سلامت اشاره دارد. اگر به معنای جامعی از سلامت برسیم، در مییابیم که برخلاف بسیاری مثلها، چندان اغراق آمیز هم نیست.
واقعیت این است که با وجود پیشرفتهای شگفت علمی و دستاوردهای خیره کننده در عرصه فنآوری های نوین دیجیتال، ذره ای از اهمیت آنچه که از او تعبیر به «برنامه آموزش سلامت عمومی» می شود، کاسته نشده است. بلکه پیچیدگی های روز افزون زندگی مدرن همچنان بر ضرورت سیاستهای بلند مدت و سپس گیرایی آموزشها افزوده است و همچنان در مورد راه کارهای تأثیر پذیری و کارایی نحوه آموزشها ، پژوهشهایی تازه درمحافل آکادمیک منتشر میشود.
جای توضیح وتشریح ندارد، که جوامع مدرن و به اصطلاح پیشرفته امروز، از گروه های نابهنجار اجتماعی، از خودکشی در سنین پایین (جوانی) واز اضطراب واختلالات زندگی پیچیده و فشرده شهری و پاره ای پدیده های موسوم به آثار زندگی شهری، که در جوامع گوناگون به اشکال مختلف وجود دارد، رنج می برند. گویی با وجود همه دستاوردهای خیره کننده، انسان هنوز اندر خم کوچه سلامتی است. به راستی سلامت چیست؟ و چرا در جوامع پیشرفته امروز نیز، سلامت به عنوان یک مسأله ی همچنان جدی، پر رنگ و دغدغه آفرین است؟
سلامت چیست؟
معمولاً وقتی از سلامت سخن به میان می آید، ناخود آگاه پزشک و بیمارستان و بستر بیماری به ذهن متبادر می شود. اما واقعیت این است که این معنا از سلامت، تنها بخشی از آن مفهوم را افاده می کند.قتی می گوییم سلامت، هم سلامتی جسم در نظر است و هم سلامت روان از آن مراد می شود. سلامت جسم و روان مثل زنجیر به هم وابسته اند و هر یک تقویت کننده ی دیگری است .
امروزه وقتی از سلامت سخن به میان می آید، جنبه روانی و به خصوص اجتماعی آن نیز مطرح است. چون در حالی می توان توقع داشت فرد فرد جامعه از روانی سالم برخوردار باشند، که مناسبات اجتماعی سالم باشد.
این نگاه باعث رویکرد جدیدی به سلامت جسم نیز شده است. این رویکرد رو به رشد که به خصوص در چین و انگلستان هواداران بسیاری دارد و در جامعه ما نیز گامهای خوبی در این راستا برداشته شده است، "پزشکی جامعه نگر" یا "جامعه محور" نامیده می شود.
در این رویکرد پزشکان در بیمارستان به انتظار مریض نمی نشیند. بلکه سلامتی در بخشی از شهر یا جامعه شان را با اجرای برنامه های سلامت و به کمک روشهای پیشگیری پی گیری می کنند. اجرای این برنامه ها مستلزم وجود سرمایه اجتماعی، یعنی همدلی و همکاری مردم در اجرای این برنامه ها و روشهای پیشگیرانه است. در این رویکرد پزشکان بیش از اینکه از راه مداوای بیماران کسب درآمد کنند، در راه جلوگیری از مریض نشدن مردم فعالیت می کنند.
به هر حال از این منظر سلامت جسم و روان به هم وابسته و مکمل یکدیگرند. چون در حالی می توان توقع داشت شاخصه های سلامت جسمی در جامعه مطلوب باشد، که میزان مشارکت مردم و اعتمادشان به برنامه های "پزشکی جامعه نگر" بالا باشد.امروزه سلامت چه از بعد روانی و چه از بعد جسمی، یک محصول اجتماعی است. تنظیم یک برنامه ی بهبود سلامت، بدون توجه به زمینه اجتماعی و فرهنگی جامعه مورد نظر به راه کارهایی غیر کارآمد می انجامد. چون کنشهای فردی متأثر از بستر اجتماعی و درک مشترک از مقولات، بر رفتارهای انتخابی و نگرشهای افراد به روشنی و صراحت نقش رسانه ها را در امر آموزش برنامه های سلامت نشان می دهد. به جرأت می توان گفت، مسأله سلامت در هر جامعه متأثر از رویکرد و استراتژی رسانه ای در آن جامعه است.
رسانه و سلامت
سلامت را حالت کاملی از تعادل بین انسان و محیط فیزیکی، احساسی و اجتماعی دانسته اند. در این مفهوم سالم بودن فرد (از جهت جسمی و هم از حیث روانی) در توانایی او در زیست اجتماعی مطلوب و شایسته نهفته است.
از این رو آموزش سلامت را فرایند آموختن رفتارهایی دانسته اند، که در حفظ و بهبود سلامت فرد و گروه ها مؤثر است. به عبارت دیگر آموزش سلامت یک رویکرد کل نگر برای توانمند کردن افراد برای شناخت دیگران و محیط است. این تأکید بر شناخت دیگران و محیط، به روشنی ماهیت اجتماعی آموزش سلامت را نشان می دهد.
در گذشته اما این ماهیت اجتماعی برای بحث سلامت چندان لحاظ نمی شد. اساساً برنامه های آموزش سلامت عمومی را به دو دسته که مولود دو نگاه یا دو رویکرد است، تقسیم بندی کرده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
زن و رسانه ها و مطبوعات
مقدمه:
اصولاً هنر رسانه ها دارای خصوصیاتی است که گوشه هایی از حالات، اوضاع و رفتار افراد را نمونه برداری می کند و به نمایش می گذارد.
ارسطو برای اولین بار مفهوم ارتباطات را مورد توجه قرار می دهد و به عنوان یک عنصر اجتماعی هسته اصلی آن را (تبادل افکار متعدد) معرفی می کند.
او عناصر جریان ارتباطات را (فرستنده) (پیام) (مخاطب) و هدف فرستنده از ارسال پیام را، متقاعد نمودن مخاطب می داند. وظیفه پیوند دادن اجزای این اجتماع به عهده رسانه ها است.
دکتر الهه کولایی معتقد است که ما به عنوان زن ایرانی باید با توجه به شرایط داخلی برای رسیدن به نتایج مطلوب ظرفیت ساز می کنیم.
شخصیت زن:
نحوه انتخاب، توانایی درک ایمان و عشق، آموختن از تجارب زندگی و نیز قبول تعهد است که به شخصیت زن شکل می بخشد.
بسیاری تصور می کنند که شخصیت پردازی از زن منوط به اعطای نقش های بسیار بالا به اوست و گروهی نیز می پندارند زن می تواند نقشی را به خوبی ایفا کند که در خانواده به عنوان (مادر، همسر و دختر) به صورت ذاتی در نهاد او وجود دارد.
گروه اول زن را (ماشین) و گروه دوم زن را حیوان تلقی کرده اند پس نگاه انسانی و منطقی به شخصیت زن کجا رفته است؟
نگاهی که به زن به عنوان یک انسان هویت بخشد.
زن به عنوان جنس دوم
نظر نشریات زنان در مورد زنان در رسانه ها به عنوان جنس دوم را می توان به سه دسته تقسیم کرد.
1-حضوری حاشیه ای و بی رنگ و غیرجدی.
2-در قالب موجودی ساده، تسلیم و سرشار از محبت و از خود گذشتگی
3-حیله گر، گستاخ و از بند رها شده و عصیانگر.
موقعیت فرهنگی – اجتماعی زن
زن کارمند، زن معلم، زن پزشک و ... در فیلم های موجود، شخصیت های مهمی هستند و در واقعیت همه این شخصیت ها در اقلیت قرار گرفته اند. در نگاه نخست آنچه وضعیت فرهنگی و اجتماعی را ترسیم می کند، حال همان واقعی بودن امور است. دیدگاه فرهنگی اجتماعی جامعه زن رام وجودی غیرمستقل می داند و شخصیت او در کنار مرد تکمیل می شود. اما در رسانه ها این امر با شدت بیشتری ترسیم شده است و در واقع بهتر بود که در جهت تضعیف این دیدگاه غیرمنطقی قدمهایی برداشته می شد.
پوشش
به نظر می رسد که (حجاب) به عنوان ارزش اساسی در سیما و سینمای امروز مورد بی مهری قرار گرفته است.
آیا پوشش هنرپیشگان زن در سیما و سینمای امروز ما واجد خصوصیاتی هستند که هدف حجاب مطلوب اسلامی را برآورده سازد.
آیا صرف پوشانیدن بخشی از سر و بدن، هرگونه پوشیده شود و هرگونه به نمایش درآید حجاب محسوب می شود؟ تکلیف بخش های ناپوشیده چه خواهد شد؟ در چه قالب هایی قابل نمایش اند؟ بدون آرایش؟ با آرایش؟
هرچه گیراتر بهتر!
حجاب سنتی و کاملی چون چادر در سیما و سینما بدست فراموشی و تغافل سپرده شده و یا بطور غیرناشایسته و نازیبا و نابجا بکار گرفته شده داست که ناخودآگاه به عنوان یک لباس غیر ارزشی در ذهن مخاطب جا می گیرد.
تأثیر رسانه ها بر مخاطبین زن
در ابتدا می توان به آسیب پذیری بیشتر زنان و دختران اشاره نمود که به دلیل روح حساس خود، بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض تهاجمات و حملات قرار می گیرند، دیگر اینکه وقت بیشتری در منزل و صرف استفاده از رسانه ها می کنند.
میان زن شهری و روستایی و عشایری تفاوت هایی وجود دارد که همه اینها نمی توانند در معرض پیام های یکسان از سوی رسانه ها قرار گیرند. اگر تاثیر رسانه های جمعی را فراتر از مرز ملتها، اقوام، تمدن ها و فرهنگها در نظر بگیریم می توانیم از تاثیر این رسانه ها در ایجاد تعرض در فرهنگ، شکستن مرزهای فرهنگی و تهاجم فرهنگی سخن بگوییم و عمده تریم اقشاری که در معرض این تهاجم قرار می گیرند به دلایلی که ذکر شد زنان و به خصوص دختران جوان و نوجوان می باشند. در حالی که می توان از طریق رسانه ها فرهنگ سازی نمود و با تهاجم فرهنگی مبارزه کرد.
تعداد شاغلین در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به تفکیک شغل و جنس در سال 1379
شغل
زن
مرد
تهیه کنندگان تلویزیونی
60
240
تهیه کنندگان رادیویی
31
143
کارگردان فیلم
4
70
کارگردان نقاشی متحرک
5
2
کارگردان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
زن و رسانه ها و مطبوعات
مقدمه:
اصولاً هنر رسانه ها دارای خصوصیاتی است که گوشه هایی از حالات، اوضاع و رفتار افراد را نمونه برداری می کند و به نمایش می گذارد.
ارسطو برای اولین بار مفهوم ارتباطات را مورد توجه قرار می دهد و به عنوان یک عنصر اجتماعی هسته اصلی آن را (تبادل افکار متعدد) معرفی می کند.
او عناصر جریان ارتباطات را (فرستنده) (پیام) (مخاطب) و هدف فرستنده از ارسال پیام را، متقاعد نمودن مخاطب می داند. وظیفه پیوند دادن اجزای این اجتماع به عهده رسانه ها است.
دکتر الهه کولایی معتقد است که ما به عنوان زن ایرانی باید با توجه به شرایط داخلی برای رسیدن به نتایج مطلوب ظرفیت ساز می کنیم.
شخصیت زن:
نحوه انتخاب، توانایی درک ایمان و عشق، آموختن از تجارب زندگی و نیز قبول تعهد است که به شخصیت زن شکل می بخشد.
بسیاری تصور می کنند که شخصیت پردازی از زن منوط به اعطای نقش های بسیار بالا به اوست و گروهی نیز می پندارند زن می تواند نقشی را به خوبی ایفا کند که در خانواده به عنوان (مادر، همسر و دختر) به صورت ذاتی در نهاد او وجود دارد.
گروه اول زن را (ماشین) و گروه دوم زن را حیوان تلقی کرده اند پس نگاه انسانی و منطقی به شخصیت زن کجا رفته است؟
نگاهی که به زن به عنوان یک انسان هویت بخشد.
زن به عنوان جنس دوم
نظر نشریات زنان در مورد زنان در رسانه ها به عنوان جنس دوم را می توان به سه دسته تقسیم کرد.
1-حضوری حاشیه ای و بی رنگ و غیرجدی.
2-در قالب موجودی ساده، تسلیم و سرشار از محبت و از خود گذشتگی
3-حیله گر، گستاخ و از بند رها شده و عصیانگر.
موقعیت فرهنگی – اجتماعی زن
زن کارمند، زن معلم، زن پزشک و ... در فیلم های موجود، شخصیت های مهمی هستند و در واقعیت همه این شخصیت ها در اقلیت قرار گرفته اند. در نگاه نخست آنچه وضعیت فرهنگی و اجتماعی را ترسیم می کند، حال همان واقعی بودن امور است. دیدگاه فرهنگی اجتماعی جامعه زن رام وجودی غیرمستقل می داند و شخصیت او در کنار مرد تکمیل می شود. اما در رسانه ها این امر با شدت بیشتری ترسیم شده است و در واقع بهتر بود که در جهت تضعیف این دیدگاه غیرمنطقی قدمهایی برداشته می شد.
پوشش
به نظر می رسد که (حجاب) به عنوان ارزش اساسی در سیما و سینمای امروز مورد بی مهری قرار گرفته است.
آیا پوشش هنرپیشگان زن در سیما و سینمای امروز ما واجد خصوصیاتی هستند که هدف حجاب مطلوب اسلامی را برآورده سازد.
آیا صرف پوشانیدن بخشی از سر و بدن، هرگونه پوشیده شود و هرگونه به نمایش درآید حجاب محسوب می شود؟ تکلیف بخش های ناپوشیده چه خواهد شد؟ در چه قالب هایی قابل نمایش اند؟ بدون آرایش؟ با آرایش؟
هرچه گیراتر بهتر!
حجاب سنتی و کاملی چون چادر در سیما و سینما بدست فراموشی و تغافل سپرده شده و یا بطور غیرناشایسته و نازیبا و نابجا بکار گرفته شده داست که ناخودآگاه به عنوان یک لباس غیر ارزشی در ذهن مخاطب جا می گیرد.
تأثیر رسانه ها بر مخاطبین زن
در ابتدا می توان به آسیب پذیری بیشتر زنان و دختران اشاره نمود که به دلیل روح حساس خود، بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض تهاجمات و حملات قرار می گیرند، دیگر اینکه وقت بیشتری در منزل و صرف استفاده از رسانه ها می کنند.
میان زن شهری و روستایی و عشایری تفاوت هایی وجود دارد که همه اینها نمی توانند در معرض پیام های یکسان از سوی رسانه ها قرار گیرند. اگر تاثیر رسانه های جمعی را فراتر از مرز ملتها، اقوام، تمدن ها و فرهنگها در نظر بگیریم می توانیم از تاثیر این رسانه ها در ایجاد تعرض در فرهنگ، شکستن مرزهای فرهنگی و تهاجم فرهنگی سخن بگوییم و عمده تریم اقشاری که در معرض این تهاجم قرار می گیرند به دلایلی که ذکر شد زنان و به خصوص دختران جوان و نوجوان می باشند. در حالی که می توان از طریق رسانه ها فرهنگ سازی نمود و با تهاجم فرهنگی مبارزه کرد.
تعداد شاغلین در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به تفکیک شغل و جنس در سال 1379
شغل
زن
مرد
تهیه کنندگان تلویزیونی
60
240
تهیه کنندگان رادیویی
31
143
کارگردان فیلم
4
70
کارگردان نقاشی متحرک
5
2
کارگردان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
زن و رسانه ها و مطبوعات
مقدمه:
اصولاً هنر رسانه ها دارای خصوصیاتی است که گوشه هایی از حالات، اوضاع و رفتار افراد را نمونه برداری می کند و به نمایش می گذارد.
ارسطو برای اولین بار مفهوم ارتباطات را مورد توجه قرار می دهد و به عنوان یک عنصر اجتماعی هسته اصلی آن را (تبادل افکار متعدد) معرفی می کند.
او عناصر جریان ارتباطات را (فرستنده) (پیام) (مخاطب) و هدف فرستنده از ارسال پیام را، متقاعد نمودن مخاطب می داند. وظیفه پیوند دادن اجزای این اجتماع به عهده رسانه ها است.
دکتر الهه کولایی معتقد است که ما به عنوان زن ایرانی باید با توجه به شرایط داخلی برای رسیدن به نتایج مطلوب ظرفیت ساز می کنیم.
شخصیت زن:
نحوه انتخاب، توانایی درک ایمان و عشق، آموختن از تجارب زندگی و نیز قبول تعهد است که به شخصیت زن شکل می بخشد.
بسیاری تصور می کنند که شخصیت پردازی از زن منوط به اعطای نقش های بسیار بالا به اوست و گروهی نیز می پندارند زن می تواند نقشی را به خوبی ایفا کند که در خانواده به عنوان (مادر، همسر و دختر) به صورت ذاتی در نهاد او وجود دارد.
گروه اول زن را (ماشین) و گروه دوم زن را حیوان تلقی کرده اند پس نگاه انسانی و منطقی به شخصیت زن کجا رفته است؟
نگاهی که به زن به عنوان یک انسان هویت بخشد.
زن به عنوان جنس دوم
نظر نشریات زنان در مورد زنان در رسانه ها به عنوان جنس دوم را می توان به سه دسته تقسیم کرد.
1-حضوری حاشیه ای و بی رنگ و غیرجدی.
2-در قالب موجودی ساده، تسلیم و سرشار از محبت و از خود گذشتگی
3-حیله گر، گستاخ و از بند رها شده و عصیانگر.
موقعیت فرهنگی – اجتماعی زن
زن کارمند، زن معلم، زن پزشک و ... در فیلم های موجود، شخصیت های مهمی هستند و در واقعیت همه این شخصیت ها در اقلیت قرار گرفته اند. در نگاه نخست آنچه وضعیت فرهنگی و اجتماعی را ترسیم می کند، حال همان واقعی بودن امور است. دیدگاه فرهنگی اجتماعی جامعه زن رام وجودی غیرمستقل می داند و شخصیت او در کنار مرد تکمیل می شود. اما در رسانه ها این امر با شدت بیشتری ترسیم شده است و در واقع بهتر بود که در جهت تضعیف این دیدگاه غیرمنطقی قدمهایی برداشته می شد.
پوشش
به نظر می رسد که (حجاب) به عنوان ارزش اساسی در سیما و سینمای امروز مورد بی مهری قرار گرفته است.
آیا پوشش هنرپیشگان زن در سیما و سینمای امروز ما واجد خصوصیاتی هستند که هدف حجاب مطلوب اسلامی را برآورده سازد.
آیا صرف پوشانیدن بخشی از سر و بدن، هرگونه پوشیده شود و هرگونه به نمایش درآید حجاب محسوب می شود؟ تکلیف بخش های ناپوشیده چه خواهد شد؟ در چه قالب هایی قابل نمایش اند؟ بدون آرایش؟ با آرایش؟
هرچه گیراتر بهتر!
حجاب سنتی و کاملی چون چادر در سیما و سینما بدست فراموشی و تغافل سپرده شده و یا بطور غیرناشایسته و نازیبا و نابجا بکار گرفته شده داست که ناخودآگاه به عنوان یک لباس غیر ارزشی در ذهن مخاطب جا می گیرد.
تأثیر رسانه ها بر مخاطبین زن
در ابتدا می توان به آسیب پذیری بیشتر زنان و دختران اشاره نمود که به دلیل روح حساس خود، بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض تهاجمات و حملات قرار می گیرند، دیگر اینکه وقت بیشتری در منزل و صرف استفاده از رسانه ها می کنند.
میان زن شهری و روستایی و عشایری تفاوت هایی وجود دارد که همه اینها نمی توانند در معرض پیام های یکسان از سوی رسانه ها قرار گیرند. اگر تاثیر رسانه های جمعی را فراتر از مرز ملتها، اقوام، تمدن ها و فرهنگها در نظر بگیریم می توانیم از تاثیر این رسانه ها در ایجاد تعرض در فرهنگ، شکستن مرزهای فرهنگی و تهاجم فرهنگی سخن بگوییم و عمده تریم اقشاری که در معرض این تهاجم قرار می گیرند به دلایلی که ذکر شد زنان و به خصوص دختران جوان و نوجوان می باشند. در حالی که می توان از طریق رسانه ها فرهنگ سازی نمود و با تهاجم فرهنگی مبارزه کرد.
تعداد شاغلین در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به تفکیک شغل و جنس در سال 1379
شغل
زن
مرد
تهیه کنندگان تلویزیونی
60
240
تهیه کنندگان رادیویی
31
143
کارگردان فیلم
4
70
کارگردان نقاشی متحرک
5
2
کارگردان