لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 4 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
راهبردهای فقرزدایی در جهان سوم
راهبرد رشد اقتصادی یا افزایش تولید ناخالص ملی ( GNP)
راهبرد نیازهای اساسی
راهبرد مشارکتی یا درک توسعه از پائین
) GNP راهبرد افزایش تولید ناخالص ملی(
تولید ناخالص ملی (GNP) به عنوان یکی از شاخص های مهم رشد و توسعه اقتصادی
آمارهای موجود نشان می دهد سرانه تولید ناخالص ملی در کشورهای جهان سوم ، خیلی کمتر از کشورهای صنعتی است
بر اساس این رویکرد ، با افزایش تولید ناخالص ملی ، فقر به تدریج ریشه کن می شود
مردم فقیر جهان سوم قادر به تغییر شرایط زندگی خود نیستند و رشد و توسعه آنها از طریق اشاعه فرهنگی و تکنولوژی از جهان صنتعی ، محقق خواهد شد
- تاکید بر توسعه برون زا
انتقاد :
- تجارب نشان می دهد راهبرد رشد ، بهبودی را در زندگی اکثریت مردم کشورهای جهان سوم ایجاد نکرده و مزایای این راهبرد بیشتر متوجه جوامع شهری و طبقات بالای اجتماعی شده است
- در محاسبه شاخص تولید ناخالص ملی ، چگونگی توزیع منابع لحاظ نمی شود
- مقتضیات اجتماعی فرهنگی جوامع جهان سوم در این رویکرد مورد توجه قرار نمی گیرد
راهبرد نیازهای اساسی
راهبرد نیازهای اساسی به دلیل ناکامی راهبرد رشد مطرح گردیده است
اهداف راهبرد نیاز های اساسی :
1. ازبین بردن فقر مطلق از طریق کمک مستقیم و موثر به کسانی که در شرایط دشوار فقر به سر می برند
2.تامین نیازهای اساسی همه افراد نظیر غذا ، پوشاک ، سرپناه و سوخت و همچنین تامین برخی از نیازهای اجتماعی از قبیل آموزش ، حقوق انسانی و مشارکت اجتماعی
تاکید اصلی راهبرد نیازهای اساسی ، برقراری عدالت و رفاه است که خود مستلزم توزیع مناسب منابع مادی و کالاهای همگانی (رفاهی) در جامعه است
- تامین نیازهای اساسی به طور فراگیر
در این رویکرد ، در مناطق روستایی ، اصلاحات ارضی مورد تاکید قرار می گیرد که برحسب آن ، زمین برای دهقانان فقیر و اعتبارات کم بهره و یا بلاعوض برای خانوارهای روستایی فراهم گردد
در مناطق شهری نیز به تنظیم بازار غیر رسمی تاکید می شود
- خیلی از افراد جویای کار که از روستا به شهر مهاجرت می کنند ، نمی توانند جذب بازار رسمی شوند
- دولت ها بدون نگرانی بازار غیر رسمی را حمایت کنند و آنرا جزیی از راهبرد تامین نیاز ببینند
انتقاد
1. کمتر برنامه توسعه روستایی وجود دارد که منافع آن مستقیما نصیب مردم فقیر روستا شود در حالیکه برنامه زیادی اجراء می شود که متمکنین روستایی از آن بهره مند می شوند
2.در این راهبرد به درک مردم از توسعه و نیاز های خود توجه مستقیم صورت نمی گیرد / برنامه ریزی از بالا
راهبرد مشارکتی یا درک توسعه از پائین
توجه به درک و پنداشت خود مردم از توسعه
تمرکز روی اولویت ها و ترجیحات ذهنی مردم
توجه به اولویت های اجتماعی و آنچه که مردم آنرا مساله و مشکل می دانند ، از اهمیت زیادی برخورداراست
- اگر مردم آنچه را می بییند ، دوست نداشته باشند یا برنامه های توسعه را به گونه ای تفسیر کنند که مقاصد برنامه ریزان فاصله زیادی داشته باشد ، این برنامه هرچند بر روی کاغذ مهم باشد در عمل با موفقیت اجراء یا نگهداری نخواهد شد
- موارد تجربی فراوان از ناکامی طرح ها و پروژه هایی که بدون توجه به نظر مردم یا مقتضیات اجتماعی و فرهنگی اجراء شده اند
- مشکل نگهداری طرح های غیر مشارکتی / تجربه جهاد سازندگی
در این رویکرد ، دیدگاه مردم در تعریف اهداف توسعه و مشارکت مردم در برنامه ریزی و اجراء برنامه های توسعه اهمیت زیادی دارد / توسعه مشارکتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 4 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
راهبردهای فقرزدایی در جهان سوم
راهبرد رشد اقتصادی یا افزایش تولید ناخالص ملی ( GNP)
راهبرد نیازهای اساسی
راهبرد مشارکتی یا درک توسعه از پائین
) GNP راهبرد افزایش تولید ناخالص ملی(
تولید ناخالص ملی (GNP) به عنوان یکی از شاخص های مهم رشد و توسعه اقتصادی
آمارهای موجود نشان می دهد سرانه تولید ناخالص ملی در کشورهای جهان سوم ، خیلی کمتر از کشورهای صنعتی است
بر اساس این رویکرد ، با افزایش تولید ناخالص ملی ، فقر به تدریج ریشه کن می شود
مردم فقیر جهان سوم قادر به تغییر شرایط زندگی خود نیستند و رشد و توسعه آنها از طریق اشاعه فرهنگی و تکنولوژی از جهان صنتعی ، محقق خواهد شد
- تاکید بر توسعه برون زا
انتقاد :
- تجارب نشان می دهد راهبرد رشد ، بهبودی را در زندگی اکثریت مردم کشورهای جهان سوم ایجاد نکرده و مزایای این راهبرد بیشتر متوجه جوامع شهری و طبقات بالای اجتماعی شده است
- در محاسبه شاخص تولید ناخالص ملی ، چگونگی توزیع منابع لحاظ نمی شود
- مقتضیات اجتماعی فرهنگی جوامع جهان سوم در این رویکرد مورد توجه قرار نمی گیرد
راهبرد نیازهای اساسی
راهبرد نیازهای اساسی به دلیل ناکامی راهبرد رشد مطرح گردیده است
اهداف راهبرد نیاز های اساسی :
1. ازبین بردن فقر مطلق از طریق کمک مستقیم و موثر به کسانی که در شرایط دشوار فقر به سر می برند
2.تامین نیازهای اساسی همه افراد نظیر غذا ، پوشاک ، سرپناه و سوخت و همچنین تامین برخی از نیازهای اجتماعی از قبیل آموزش ، حقوق انسانی و مشارکت اجتماعی
تاکید اصلی راهبرد نیازهای اساسی ، برقراری عدالت و رفاه است که خود مستلزم توزیع مناسب منابع مادی و کالاهای همگانی (رفاهی) در جامعه است
- تامین نیازهای اساسی به طور فراگیر
در این رویکرد ، در مناطق روستایی ، اصلاحات ارضی مورد تاکید قرار می گیرد که برحسب آن ، زمین برای دهقانان فقیر و اعتبارات کم بهره و یا بلاعوض برای خانوارهای روستایی فراهم گردد
در مناطق شهری نیز به تنظیم بازار غیر رسمی تاکید می شود
- خیلی از افراد جویای کار که از روستا به شهر مهاجرت می کنند ، نمی توانند جذب بازار رسمی شوند
- دولت ها بدون نگرانی بازار غیر رسمی را حمایت کنند و آنرا جزیی از راهبرد تامین نیاز ببینند
انتقاد
1. کمتر برنامه توسعه روستایی وجود دارد که منافع آن مستقیما نصیب مردم فقیر روستا شود در حالیکه برنامه زیادی اجراء می شود که متمکنین روستایی از آن بهره مند می شوند
2.در این راهبرد به درک مردم از توسعه و نیاز های خود توجه مستقیم صورت نمی گیرد / برنامه ریزی از بالا
راهبرد مشارکتی یا درک توسعه از پائین
توجه به درک و پنداشت خود مردم از توسعه
تمرکز روی اولویت ها و ترجیحات ذهنی مردم
توجه به اولویت های اجتماعی و آنچه که مردم آنرا مساله و مشکل می دانند ، از اهمیت زیادی برخورداراست
- اگر مردم آنچه را می بییند ، دوست نداشته باشند یا برنامه های توسعه را به گونه ای تفسیر کنند که مقاصد برنامه ریزان فاصله زیادی داشته باشد ، این برنامه هرچند بر روی کاغذ مهم باشد در عمل با موفقیت اجراء یا نگهداری نخواهد شد
- موارد تجربی فراوان از ناکامی طرح ها و پروژه هایی که بدون توجه به نظر مردم یا مقتضیات اجتماعی و فرهنگی اجراء شده اند
- مشکل نگهداری طرح های غیر مشارکتی / تجربه جهاد سازندگی
در این رویکرد ، دیدگاه مردم در تعریف اهداف توسعه و مشارکت مردم در برنامه ریزی و اجراء برنامه های توسعه اهمیت زیادی دارد / توسعه مشارکتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
راهبردهای طراحی
درک روحیه فضا
روحیه در فضای معماری با انسان استفاده کننده از آن ، ارتباط مستقیم دارد. همانگونه که برای مفهوم زیبایی نمی توان تعریف مطلقی بیان کرد . چگونگی کیفیت روحی فضاها نیز قابل سنجش و تعریف دقیق نمی باشد، چرا که احساس و وضعیت روحی – روانی هر فرد هنگام قرار گرفتن در یک فضا تحت تاثیر دو دسته از عوامل قرار می گیرند.
اول عوامل فردی مثل فرهنگ، عادت ها ، خاطرات و خصوصیات شخصیتی افراد هستند که می توانند کی فضای واحد را برای افراد مختلف ، متفاوت سازند به عنوان مثال برای استراحت و آرامش یافتن ممکن است فردی یک فضای تاریک و دیگری یک فضای بسیار روشن و پر نور را انتخاب نماید.
دسته عوامل دیگر موثر در این تفاوت ها عبارت است از ، عوامل محیطی مانند موقعیت و مکان گیری فضا و نیز خصوصیات فضایی مثل شکل و فرم ، ابعاد و تناسبات ، جزئیات فضا و به طور کلی آنچه که در حیطه طراحی یک فضا قرار می گیرد .
بنابراین نمی توان گفت که یک طراح تمامی امکانات و اختیارات در زمینه بخشیدن کیفیت روحی خاصی به فضا را در دست دارد ، اما می توان چنین فرض کرد که در صد عمده تاثیرات روحی یک فضا بر افراد تحت تاثیر خصوصیات کالبدی می باشد که هنگام طراحی و ساخت بنا و یا حتی یک فضای باز ، شکل گرفته شده است .
با چنین مقدمه ای می توان چنین نتیجه گرفت که هنگام طراحی یک فضا (باز ، بسته) ، طراح بایستی هدف از طراحی فضا و کیفیت روحی مورد نظر و مطلوب برای آن فضا را در نظر گرفته به دنبال خصوصیات کالبدی ایجاد کننده آن کیفیت باشد .
کیفیت روحی یک فضا ارتباط مستقیم با انسان استفاده کننده از آن و نیز حیطه زندگی و هدف از استفاده از فضا دارد . امام صادق (ع) در یک تقسیم بندی جامع ، زندگی فرد را به سه حیطه کلی عبادت، کار و استراحت تقسیم می کنند.
بنابراین می توان گفت که در یک تقسیم بندی کلی، فضایی که انسان با آنها سرو کار دارد ، در سه گروه عمده قرار می گیرند که عبارتند از :
الف- فضای نیایش در حیطه عبادت
ب- فضای کار در حیطه کار
ج- فضای اوقات فراغت در حیطه استراحت
در شکل گیری هر یک از سه گروه فضاهای نامبرده ، کیفیت های روحی مختلفی به عنوان شرط های لازم و یا کافی برای رسیدن به هدف وجود دارد . به عنوان مثال در شکل گیری کی فضای نیایش از بعد روحی ، باید کیفیت هایی چون تقدس، آرامش ، عظمت، زیبایی و ... را ایجاد کرد .
در حیطه کار می بایستی فضا ، جدیت ، آرامش و نیز شاد بودن را در خود داشته باشد. همچنین در هنگام استراحت یا گذراندن اوقات فراغت ، فضا بایستی خصوصیاتی چون آرامش بخش بودن ، شاد بودن ، زیبایی ، امنیت خواصی از این قبیل را داشته باشد . هر چه فضایی از نظر کیفیات روحی مربوط به عملکرد خود، غنی تر و قوی تر باشد تاثیرات مورد نظر عمیق تری را بر فرد استفاده کننده خواهد گذاشت.
و اما آنچه که در اینجا اهمیت داشته ، بر روی آن تحقیق، آزمایش و بررسی انجام گرفته ، آن است که فضا به عنوان یک جسم یا کالبد ، چگونه می تواند کیفیات روحی خاصی را در فرد ایجاد نماید؟ برای رسیدن به این پاسخ از روش حذف احساس و ادراک توسط بینایی به عنوان عامل دریافت کننده ای که بیشترین جنبه مادی را در گیرنده های پیام در انسان دارد استفاده شده است .
دلیل انتخاب چنین روشی را می توان اینگونه بیان کرد که براساس تحقیقاتی که بر روی خواص فیزیکی روحی و توانایی های افراد نابینا در درک محیط اطراف بدست آمده است ، نشان می دهد که توانایی این افراد در درک فضای مادی و نیز در خصوصیات روحی – روانی فضا به علت اینکه از قوه بینایی که در دسترس ترین ، ساده ترین و وسیعترین ابزار دریافت ابعاد مادی فضا مثل شکل و فرم ، ابعاد، نور و رنگ و غیره است استفاده نمی کنند درک بیشتری از کیفیات روحیه در فضا دارند (اگر چه درک خصوصیات کالبدی فضا نیز در افراد نابینا توسط حواس غیر از بینایی صورت می گیرد و درک روحی قوی تر آنان به معنای عدم ادراک فیزیکی ، نمی باشد.)
حال در اینجا به بیان راهبردهای معماری در زمینه شکل گیری چند کیفیت روحی مهم در فضا می پردازیم این کیفیت ها که به روش های مختلف می توانند به عنوان اساسی برای طراحی فضاهایی با کیفیت روحی مورد نظر مورد استفاده قرار گیرند.
فضای آرامش بخش
چنانچه بخواهیم فضایی را برای فرد دلپذیر و آرامش بخش سازیم ، یکی از مهمترین عواملی که می تواند کیفیت محیط را به نحو مطلوبی دلپذیر سازد، صوت است ، چرا که حساس ترین و کنجکاوترین حواس، حس شنوایی است . در این راستا در طراحی فضا می توان به دو طریق از چنین عاملی استفاده کرد:
الف- استفاده از اصوات طبیعی موجود در محیط :
چنانچه صداهایی طبیعی مانند جریان آب یک رودخانه یا جوی آب و یا صدای پرندگان در محیط وجود داشته باشد ، می توان با قرار دادن گشودگی هایی در جهت آن اصوات ، صداهای مطلوب را به داخل فضا کشید . چنانچه مثلا ورود به پل خواجو، باز و بسته شدن بدنه، صدای آب را در مسیر حرکتی روی پل به جریان در می آورد و فضا را برای عابر پویا و دلپذیر می سازد.
ب- ایجاد صداهای مصنوعی و به کارگیری آن در طراحی:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
راهبردهای طراحی
درک روحیه فضا
روحیه در فضای معماری با انسان استفاده کننده از آن ، ارتباط مستقیم دارد. همانگونه که برای مفهوم زیبایی نمی توان تعریف مطلقی بیان کرد . چگونگی کیفیت روحی فضاها نیز قابل سنجش و تعریف دقیق نمی باشد، چرا که احساس و وضعیت روحی – روانی هر فرد هنگام قرار گرفتن در یک فضا تحت تاثیر دو دسته از عوامل قرار می گیرند.
اول عوامل فردی مثل فرهنگ، عادت ها ، خاطرات و خصوصیات شخصیتی افراد هستند که می توانند کی فضای واحد را برای افراد مختلف ، متفاوت سازند به عنوان مثال برای استراحت و آرامش یافتن ممکن است فردی یک فضای تاریک و دیگری یک فضای بسیار روشن و پر نور را انتخاب نماید.
دسته عوامل دیگر موثر در این تفاوت ها عبارت است از ، عوامل محیطی مانند موقعیت و مکان گیری فضا و نیز خصوصیات فضایی مثل شکل و فرم ، ابعاد و تناسبات ، جزئیات فضا و به طور کلی آنچه که در حیطه طراحی یک فضا قرار می گیرد .
بنابراین نمی توان گفت که یک طراح تمامی امکانات و اختیارات در زمینه بخشیدن کیفیت روحی خاصی به فضا را در دست دارد ، اما می توان چنین فرض کرد که در صد عمده تاثیرات روحی یک فضا بر افراد تحت تاثیر خصوصیات کالبدی می باشد که هنگام طراحی و ساخت بنا و یا حتی یک فضای باز ، شکل گرفته شده است .
با چنین مقدمه ای می توان چنین نتیجه گرفت که هنگام طراحی یک فضا (باز ، بسته) ، طراح بایستی هدف از طراحی فضا و کیفیت روحی مورد نظر و مطلوب برای آن فضا را در نظر گرفته به دنبال خصوصیات کالبدی ایجاد کننده آن کیفیت باشد .
کیفیت روحی یک فضا ارتباط مستقیم با انسان استفاده کننده از آن و نیز حیطه زندگی و هدف از استفاده از فضا دارد . امام صادق (ع) در یک تقسیم بندی جامع ، زندگی فرد را به سه حیطه کلی عبادت، کار و استراحت تقسیم می کنند.
بنابراین می توان گفت که در یک تقسیم بندی کلی، فضایی که انسان با آنها سرو کار دارد ، در سه گروه عمده قرار می گیرند که عبارتند از :
الف- فضای نیایش در حیطه عبادت
ب- فضای کار در حیطه کار
ج- فضای اوقات فراغت در حیطه استراحت
در شکل گیری هر یک از سه گروه فضاهای نامبرده ، کیفیت های روحی مختلفی به عنوان شرط های لازم و یا کافی برای رسیدن به هدف وجود دارد . به عنوان مثال در شکل گیری کی فضای نیایش از بعد روحی ، باید کیفیت هایی چون تقدس، آرامش ، عظمت، زیبایی و ... را ایجاد کرد .
در حیطه کار می بایستی فضا ، جدیت ، آرامش و نیز شاد بودن را در خود داشته باشد. همچنین در هنگام استراحت یا گذراندن اوقات فراغت ، فضا بایستی خصوصیاتی چون آرامش بخش بودن ، شاد بودن ، زیبایی ، امنیت خواصی از این قبیل را داشته باشد . هر چه فضایی از نظر کیفیات روحی مربوط به عملکرد خود، غنی تر و قوی تر باشد تاثیرات مورد نظر عمیق تری را بر فرد استفاده کننده خواهد گذاشت.
و اما آنچه که در اینجا اهمیت داشته ، بر روی آن تحقیق، آزمایش و بررسی انجام گرفته ، آن است که فضا به عنوان یک جسم یا کالبد ، چگونه می تواند کیفیات روحی خاصی را در فرد ایجاد نماید؟ برای رسیدن به این پاسخ از روش حذف احساس و ادراک توسط بینایی به عنوان عامل دریافت کننده ای که بیشترین جنبه مادی را در گیرنده های پیام در انسان دارد استفاده شده است .
دلیل انتخاب چنین روشی را می توان اینگونه بیان کرد که براساس تحقیقاتی که بر روی خواص فیزیکی روحی و توانایی های افراد نابینا در درک محیط اطراف بدست آمده است ، نشان می دهد که توانایی این افراد در درک فضای مادی و نیز در خصوصیات روحی – روانی فضا به علت اینکه از قوه بینایی که در دسترس ترین ، ساده ترین و وسیعترین ابزار دریافت ابعاد مادی فضا مثل شکل و فرم ، ابعاد، نور و رنگ و غیره است استفاده نمی کنند درک بیشتری از کیفیات روحیه در فضا دارند (اگر چه درک خصوصیات کالبدی فضا نیز در افراد نابینا توسط حواس غیر از بینایی صورت می گیرد و درک روحی قوی تر آنان به معنای عدم ادراک فیزیکی ، نمی باشد.)
حال در اینجا به بیان راهبردهای معماری در زمینه شکل گیری چند کیفیت روحی مهم در فضا می پردازیم این کیفیت ها که به روش های مختلف می توانند به عنوان اساسی برای طراحی فضاهایی با کیفیت روحی مورد نظر مورد استفاده قرار گیرند.
فضای آرامش بخش
چنانچه بخواهیم فضایی را برای فرد دلپذیر و آرامش بخش سازیم ، یکی از مهمترین عواملی که می تواند کیفیت محیط را به نحو مطلوبی دلپذیر سازد، صوت است ، چرا که حساس ترین و کنجکاوترین حواس، حس شنوایی است . در این راستا در طراحی فضا می توان به دو طریق از چنین عاملی استفاده کرد:
الف- استفاده از اصوات طبیعی موجود در محیط :
چنانچه صداهایی طبیعی مانند جریان آب یک رودخانه یا جوی آب و یا صدای پرندگان در محیط وجود داشته باشد ، می توان با قرار دادن گشودگی هایی در جهت آن اصوات ، صداهای مطلوب را به داخل فضا کشید . چنانچه مثلا ورود به پل خواجو، باز و بسته شدن بدنه، صدای آب را در مسیر حرکتی روی پل به جریان در می آورد و فضا را برای عابر پویا و دلپذیر می سازد.
ب- ایجاد صداهای مصنوعی و به کارگیری آن در طراحی:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
راهبردهای طراحی
درک روحیه فضا
روحیه در فضای معماری با انسان استفاده کننده از آن ، ارتباط مستقیم دارد. همانگونه که برای مفهوم زیبایی نمی توان تعریف مطلقی بیان کرد . چگونگی کیفیت روحی فضاها نیز قابل سنجش و تعریف دقیق نمی باشد، چرا که احساس و وضعیت روحی – روانی هر فرد هنگام قرار گرفتن در یک فضا تحت تاثیر دو دسته از عوامل قرار می گیرند.
اول عوامل فردی مثل فرهنگ، عادت ها ، خاطرات و خصوصیات شخصیتی افراد هستند که می توانند کی فضای واحد را برای افراد مختلف ، متفاوت سازند به عنوان مثال برای استراحت و آرامش یافتن ممکن است فردی یک فضای تاریک و دیگری یک فضای بسیار روشن و پر نور را انتخاب نماید.
دسته عوامل دیگر موثر در این تفاوت ها عبارت است از ، عوامل محیطی مانند موقعیت و مکان گیری فضا و نیز خصوصیات فضایی مثل شکل و فرم ، ابعاد و تناسبات ، جزئیات فضا و به طور کلی آنچه که در حیطه طراحی یک فضا قرار می گیرد .
بنابراین نمی توان گفت که یک طراح تمامی امکانات و اختیارات در زمینه بخشیدن کیفیت روحی خاصی به فضا را در دست دارد ، اما می توان چنین فرض کرد که در صد عمده تاثیرات روحی یک فضا بر افراد تحت تاثیر خصوصیات کالبدی می باشد که هنگام طراحی و ساخت بنا و یا حتی یک فضای باز ، شکل گرفته شده است .
با چنین مقدمه ای می توان چنین نتیجه گرفت که هنگام طراحی یک فضا (باز ، بسته) ، طراح بایستی هدف از طراحی فضا و کیفیت روحی مورد نظر و مطلوب برای آن فضا را در نظر گرفته به دنبال خصوصیات کالبدی ایجاد کننده آن کیفیت باشد .
کیفیت روحی یک فضا ارتباط مستقیم با انسان استفاده کننده از آن و نیز حیطه زندگی و هدف از استفاده از فضا دارد . امام صادق (ع) در یک تقسیم بندی جامع ، زندگی فرد را به سه حیطه کلی عبادت، کار و استراحت تقسیم می کنند.
بنابراین می توان گفت که در یک تقسیم بندی کلی، فضایی که انسان با آنها سرو کار دارد ، در سه گروه عمده قرار می گیرند که عبارتند از :
الف- فضای نیایش در حیطه عبادت
ب- فضای کار در حیطه کار
ج- فضای اوقات فراغت در حیطه استراحت
در شکل گیری هر یک از سه گروه فضاهای نامبرده ، کیفیت های روحی مختلفی به عنوان شرط های لازم و یا کافی برای رسیدن به هدف وجود دارد . به عنوان مثال در شکل گیری کی فضای نیایش از بعد روحی ، باید کیفیت هایی چون تقدس، آرامش ، عظمت، زیبایی و ... را ایجاد کرد .
در حیطه کار می بایستی فضا ، جدیت ، آرامش و نیز شاد بودن را در خود داشته باشد. همچنین در هنگام استراحت یا گذراندن اوقات فراغت ، فضا بایستی خصوصیاتی چون آرامش بخش بودن ، شاد بودن ، زیبایی ، امنیت خواصی از این قبیل را داشته باشد . هر چه فضایی از نظر کیفیات روحی مربوط به عملکرد خود، غنی تر و قوی تر باشد تاثیرات مورد نظر عمیق تری را بر فرد استفاده کننده خواهد گذاشت.
و اما آنچه که در اینجا اهمیت داشته ، بر روی آن تحقیق، آزمایش و بررسی انجام گرفته ، آن است که فضا به عنوان یک جسم یا کالبد ، چگونه می تواند کیفیات روحی خاصی را در فرد ایجاد نماید؟ برای رسیدن به این پاسخ از روش حذف احساس و ادراک توسط بینایی به عنوان عامل دریافت کننده ای که بیشترین جنبه مادی را در گیرنده های پیام در انسان دارد استفاده شده است .
دلیل انتخاب چنین روشی را می توان اینگونه بیان کرد که براساس تحقیقاتی که بر روی خواص فیزیکی روحی و توانایی های افراد نابینا در درک محیط اطراف بدست آمده است ، نشان می دهد که توانایی این افراد در درک فضای مادی و نیز در خصوصیات روحی – روانی فضا به علت اینکه از قوه بینایی که در دسترس ترین ، ساده ترین و وسیعترین ابزار دریافت ابعاد مادی فضا مثل شکل و فرم ، ابعاد، نور و رنگ و غیره است استفاده نمی کنند درک بیشتری از کیفیات روحیه در فضا دارند (اگر چه درک خصوصیات کالبدی فضا نیز در افراد نابینا توسط حواس غیر از بینایی صورت می گیرد و درک روحی قوی تر آنان به معنای عدم ادراک فیزیکی ، نمی باشد.)
حال در اینجا به بیان راهبردهای معماری در زمینه شکل گیری چند کیفیت روحی مهم در فضا می پردازیم این کیفیت ها که به روش های مختلف می توانند به عنوان اساسی برای طراحی فضاهایی با کیفیت روحی مورد نظر مورد استفاده قرار گیرند.
فضای آرامش بخش
چنانچه بخواهیم فضایی را برای فرد دلپذیر و آرامش بخش سازیم ، یکی از مهمترین عواملی که می تواند کیفیت محیط را به نحو مطلوبی دلپذیر سازد، صوت است ، چرا که حساس ترین و کنجکاوترین حواس، حس شنوایی است . در این راستا در طراحی فضا می توان به دو طریق از چنین عاملی استفاده کرد:
الف- استفاده از اصوات طبیعی موجود در محیط :
چنانچه صداهایی طبیعی مانند جریان آب یک رودخانه یا جوی آب و یا صدای پرندگان در محیط وجود داشته باشد ، می توان با قرار دادن گشودگی هایی در جهت آن اصوات ، صداهای مطلوب را به داخل فضا کشید . چنانچه مثلا ورود به پل خواجو، باز و بسته شدن بدنه، صدای آب را در مسیر حرکتی روی پل به جریان در می آورد و فضا را برای عابر پویا و دلپذیر می سازد.
ب- ایجاد صداهای مصنوعی و به کارگیری آن در طراحی: