حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

دانلود مقاله اطلاعاتی راجع به کامپیوتر و زبانهای برنامه نویسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

اطلاعاتی راجع به کامپیوتر و زبانهای برنامه نویسی

نسخه اصلی Basic (که شامل symbolic instruction code begginers all purpose به معنی «کد حاوی دستورات نمادین همه منظوره مخصوص نوآموزان» در کالج دارتموت در سال 1964 به عنوان زبانی آموزشی ابداع گشت.یادگیری و طریقه استفاده از سایر زبانهایی که تا آن زمان وجود داشتند- از جمله اسمبلی، فرترن و کوبول- بسیار مشکل تر بود و برای دانشجویان مبتدی علوم کامپیوتر مناسب نبود.

زبان کامپیوتری چیست؟گاهی اوقات ممکن است مفهومی که ما از «زبان برنامه نویسی» در ذهن داریم با آنچه دیگران می دانند، فرق کند. لذا برای اطمینان از اینکه همه یک جور فکر می کنند برخی مفاهیم کامپیوتری از جمله زبانها را قبل از شروع بیسیک مرور خواهیم کرد.

کامپیوتر ابزاری است که محاسبات عددی را انجام می دهد و یا علایم مربوط به مجموعه مشخصی از قوانین دستکاری می کند. قوانین به صورت برنامه وارد کامپیوتر می شوند. برنامه لیستی از دستورات و داده هایی است که کامپیوتر می تواند انها را تفسیر و اجرا نماید. هر خط درون برنامه معمولا یک حکم (statement) نامیده می شود؛ هر حکم دستورالعملی را به کامپیوتر منتقل می سازد (مثلا:دو مقدار مشخص را با هم جمع کن و حاصل را ذخیره نما).

ممکن است دستورالعملی را به کامپیوترهای مدرن، هم رقمی و هم دودویی هستند.بدین معنی که اطلاعات ذخیره شده درون آنها خواه دستورالعمل باشد و خواه داده، به صورت مقادیر گسسته کمیت دار(ارقام) هستند که در مبنای 2 یا نمادگذاری دودویی ذخیره می شوند.(مثلا: در دودویی عدد 5 به صورت 101 در می آید). در واقع کامپیوتر قادر به درک رشته های بزرگی از یک و صفر می باشد. یک کد ثابت فرمان می دهد که چطور این رشته ارقام دودویی باید تفسیر گردند.

مفسر بیسیک

در چند پاراگراف قبلی ذکر کردیم که بیسیک فاقد یک یا دو مرحله لازم در سایر زبانها برای اجرای برنامه ها می باشد. حال زمان آن رسیده تا منظور خود را از این حرف بیان داریم.

به یاد آورید که متذکر شدیم برای اینکه کامپیوتر بتواند مستقیما برنامه ای را اجرا کند، دستورات برنامه باید به صورت صفر و یک های زبان ماشین باشد که زبانی مشکل برای نوشتن برنامه است. اگر برنامه ای را به دیگر زبانها بنویسیم، دستورات برنامه خود ابتدا باید توسط برنامه ای دیگر به زبان ماشین ترجمه گردند(این مرحله ویژه ای است که در بالا ذکر کردیم). در اکثر حالات، قبل از اینکه برنامه اجرا شود، کل آن ترجمه می گردد. اما در بیسیک این طور نیست. برنامه بیسیک تفسیر می گردد و برای تفسیر هر چیز به یک مفسر احتیاج است.

مفسر برنامه ای با دستورات زبان ماشین است که جهت درک و اجرای دستورات در زبانی دیگری مانند بیسیک نوشته می شود. هنگامی که کامپیوتر برنامه ای به زبان بیسیک استاندارد را اجرا می کند در حقیقت برنامه دیگر را اجرا می نماید که در هر زمان یک دستور بیسیک از برنامه اول را می خواند و بر اساس آن عملی را انجام می دهد. زبانی که بدین شیوه اجرا می شود، زبان تفسیری نامیده می شود.

یکی از اشکالات زبان تفسیری آن است که کامپیوتر با هر بار برخورد با یک دستور باید آن را بخواند و مجددا ترجمه نماید-- حتی اگر در یک حلقه هزاران بار با یک دستور رویرو شود! این دوباره کاری تفسیر وقت زیادی تلف می کند.

در Q basic این امر تغییر یافته است. این بدان مفهوم است که قبل از اجرای برنامه توسط کامپیوتر یک بار کل برنامه به زبان ماشین ترجمه می گردد. برنامه ای که عمل ترجمه را انجام می دهد، مترجم (کامپایلر) نامیده می شود.

مترجم Qbasic برنامه ای (در حقیقت زیربرنامه ای همراه Qbasic) است که دستورات برنامه به زبان بیسیک را خوانده و آنها را درک می نماید، بر اساس قواعدی مشخص آنها را چک می کند تا خطا نداشته باشند، و سپس انها را به زبان ماشین ترجمه می کند. کامپایلر تنها لازم است هر دستور را یک بار ترجمه کند، لذا بدین سبب کارآیی آن از مفسر بیشتر است. کامپایلر تنها لازم است هر دستور را یک بار ترجمه کند، لذا بدین سبب کارآیی آن از مفسر بیشتر است. کامپالر دستوراتی که ترجمه می نماید را اجرا نمی کند؛ این برنامه تنها مجموعه ای از دستورات زبان ماشین تولید می کند که کامپیوتر می تواند مستقیما و به سرعت وظیفه برنامه بیسیک مورد نظر را انجام دهد. دو ویژگی برجسته Qbasic سرعت و کارآیی آن به علت ترجمه کردن (کامپایل) برنامه ها می باشد.

همچنین در بسیک استاندارد تنها در زمانی که برنامه اجرا می گردد خطاها مشخص می گردند و لذا خطاها بعد از چندین بار اجرا برطرف خواهند گشت(در بعضی مواقع برخی از خطاها مطمئنا اتفاق نخواهد افتاد). از طرف دیگر ویرایشگر مترجم Qbasic، کل برنامه را پویش می کند و بسیاری از خطاها را پیش از اجرا مشخص می کنند. این امر سبب صرفه جویی در زمان و کاهش دردسرهای ناشی از رفع خطاها می شود.



خرید و دانلود دانلود مقاله اطلاعاتی راجع به کامپیوتر و زبانهای برنامه نویسی


دانلود مقاله اطلاعاتی راجع به کامپیوتر و زبانهای برنامه نویسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

اطلاعاتی راجع به کامپیوتر و زبانهای برنامه نویسی

نسخه اصلی Basic (که شامل symbolic instruction code begginers all purpose به معنی «کد حاوی دستورات نمادین همه منظوره مخصوص نوآموزان» در کالج دارتموت در سال 1964 به عنوان زبانی آموزشی ابداع گشت.یادگیری و طریقه استفاده از سایر زبانهایی که تا آن زمان وجود داشتند- از جمله اسمبلی، فرترن و کوبول- بسیار مشکل تر بود و برای دانشجویان مبتدی علوم کامپیوتر مناسب نبود.

زبان کامپیوتری چیست؟گاهی اوقات ممکن است مفهومی که ما از «زبان برنامه نویسی» در ذهن داریم با آنچه دیگران می دانند، فرق کند. لذا برای اطمینان از اینکه همه یک جور فکر می کنند برخی مفاهیم کامپیوتری از جمله زبانها را قبل از شروع بیسیک مرور خواهیم کرد.

کامپیوتر ابزاری است که محاسبات عددی را انجام می دهد و یا علایم مربوط به مجموعه مشخصی از قوانین دستکاری می کند. قوانین به صورت برنامه وارد کامپیوتر می شوند. برنامه لیستی از دستورات و داده هایی است که کامپیوتر می تواند انها را تفسیر و اجرا نماید. هر خط درون برنامه معمولا یک حکم (statement) نامیده می شود؛ هر حکم دستورالعملی را به کامپیوتر منتقل می سازد (مثلا:دو مقدار مشخص را با هم جمع کن و حاصل را ذخیره نما).

ممکن است دستورالعملی را به کامپیوترهای مدرن، هم رقمی و هم دودویی هستند.بدین معنی که اطلاعات ذخیره شده درون آنها خواه دستورالعمل باشد و خواه داده، به صورت مقادیر گسسته کمیت دار(ارقام) هستند که در مبنای 2 یا نمادگذاری دودویی ذخیره می شوند.(مثلا: در دودویی عدد 5 به صورت 101 در می آید). در واقع کامپیوتر قادر به درک رشته های بزرگی از یک و صفر می باشد. یک کد ثابت فرمان می دهد که چطور این رشته ارقام دودویی باید تفسیر گردند.

مفسر بیسیک

در چند پاراگراف قبلی ذکر کردیم که بیسیک فاقد یک یا دو مرحله لازم در سایر زبانها برای اجرای برنامه ها می باشد. حال زمان آن رسیده تا منظور خود را از این حرف بیان داریم.

به یاد آورید که متذکر شدیم برای اینکه کامپیوتر بتواند مستقیما برنامه ای را اجرا کند، دستورات برنامه باید به صورت صفر و یک های زبان ماشین باشد که زبانی مشکل برای نوشتن برنامه است. اگر برنامه ای را به دیگر زبانها بنویسیم، دستورات برنامه خود ابتدا باید توسط برنامه ای دیگر به زبان ماشین ترجمه گردند(این مرحله ویژه ای است که در بالا ذکر کردیم). در اکثر حالات، قبل از اینکه برنامه اجرا شود، کل آن ترجمه می گردد. اما در بیسیک این طور نیست. برنامه بیسیک تفسیر می گردد و برای تفسیر هر چیز به یک مفسر احتیاج است.

مفسر برنامه ای با دستورات زبان ماشین است که جهت درک و اجرای دستورات در زبانی دیگری مانند بیسیک نوشته می شود. هنگامی که کامپیوتر برنامه ای به زبان بیسیک استاندارد را اجرا می کند در حقیقت برنامه دیگر را اجرا می نماید که در هر زمان یک دستور بیسیک از برنامه اول را می خواند و بر اساس آن عملی را انجام می دهد. زبانی که بدین شیوه اجرا می شود، زبان تفسیری نامیده می شود.

یکی از اشکالات زبان تفسیری آن است که کامپیوتر با هر بار برخورد با یک دستور باید آن را بخواند و مجددا ترجمه نماید-- حتی اگر در یک حلقه هزاران بار با یک دستور رویرو شود! این دوباره کاری تفسیر وقت زیادی تلف می کند.

در Q basic این امر تغییر یافته است. این بدان مفهوم است که قبل از اجرای برنامه توسط کامپیوتر یک بار کل برنامه به زبان ماشین ترجمه می گردد. برنامه ای که عمل ترجمه را انجام می دهد، مترجم (کامپایلر) نامیده می شود.

مترجم Qbasic برنامه ای (در حقیقت زیربرنامه ای همراه Qbasic) است که دستورات برنامه به زبان بیسیک را خوانده و آنها را درک می نماید، بر اساس قواعدی مشخص آنها را چک می کند تا خطا نداشته باشند، و سپس انها را به زبان ماشین ترجمه می کند. کامپایلر تنها لازم است هر دستور را یک بار ترجمه کند، لذا بدین سبب کارآیی آن از مفسر بیشتر است. کامپایلر تنها لازم است هر دستور را یک بار ترجمه کند، لذا بدین سبب کارآیی آن از مفسر بیشتر است. کامپالر دستوراتی که ترجمه می نماید را اجرا نمی کند؛ این برنامه تنها مجموعه ای از دستورات زبان ماشین تولید می کند که کامپیوتر می تواند مستقیما و به سرعت وظیفه برنامه بیسیک مورد نظر را انجام دهد. دو ویژگی برجسته Qbasic سرعت و کارآیی آن به علت ترجمه کردن (کامپایل) برنامه ها می باشد.

همچنین در بسیک استاندارد تنها در زمانی که برنامه اجرا می گردد خطاها مشخص می گردند و لذا خطاها بعد از چندین بار اجرا برطرف خواهند گشت(در بعضی مواقع برخی از خطاها مطمئنا اتفاق نخواهد افتاد). از طرف دیگر ویرایشگر مترجم Qbasic، کل برنامه را پویش می کند و بسیاری از خطاها را پیش از اجرا مشخص می کنند. این امر سبب صرفه جویی در زمان و کاهش دردسرهای ناشی از رفع خطاها می شود.



خرید و دانلود دانلود مقاله اطلاعاتی راجع به کامپیوتر و زبانهای برنامه نویسی


تحقیق درمورد علوم اعراب قبل از اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 47

 

مقدمه راجع بجزیرة العرب و مردم آن

جزیرة العرب سرزمین کم آبی است که صحرا و کوه آن زیاد است،مردمش زراعت نمیدانند،چون زمینش بایر میباشد و هر بشری طبعا پرورده و تابع محیط است عربها هم مطابق مقتضیات محیط خشک و بایر خویش زندگی خود را بغارت گری و کوچ نشینی برای پیدا کردن چراگاه بسر میبردند.از آنرو زندگی صحرانشینی در میان آنان بر شهر نشینی فایق آمد و بیش از هر چیز بدام پروری مشغول شدند و چون دام آنان نسبت باحتیاجات آنها کم بود بر سر دام با یکدیگر بزد و خورد پرداختند و این زد و خورد بجنگ داخلی منتهی گشت و جنگ داخلی آنان را بکوچ کردن از این بیابان بآن بیابان و از این سرزمین بآن سرزمین مجبور ساخت،بقسمی که شب و روز آرام نگرفته در حرکت افتادند و چون هوای آنان صاف و آسمانشان روشن بود از ستاره ها و حرکات ستاره ها برای راهنمائی خود استفاده کردند و برای دنبال کردن دشمنان خویش به پیدا کردن وسیله جهت یافتن آنان و بیرون آوردن آنها از جاهای پنهانی محتاج شدند و از آنرو در شناختن جای پا مهارت یافتند و نیز وضع زندگی صحراگردی آنانرا وادار میساخت که خود را از گزند باد و باران نگاهدارند و بآن جهت بهواشناسی پرداختند تا ریزش باران و وزش باد را پیشاپیش بدانند و این همان است که در میان عربها به (انواء-یا هواشناسی) شهرت یافته بود. جنگجوئی آنانرا بدسته بندی وادار میساخت و لازمه دسته بندی آن بود که نسب و تیره یکدیگر را تمیز بدهند و چون اسب و اسلحه برای جنگجوئی و کوچ نشینی ضروری است لذا در پرورش اسب و نگاهداری آن و معالجه بیماری آن ماهر شدند.اما چون شهرنشین نبودند در اسلحه سازی کاری از پیش نبردند.

عربها برادران کلدانیان و بابلیان و فنیقیان و سایر ملل متمدن قدیم هستند و مانند آنان خردمند و هوشیارند و اگر در دره فرات یا دره نیل جا داشتند مانند آنان یا مانند همسایگان خودشان (تبابعه) متمدن میشدند،اما آنها (عربها) در صحرای خشکی اقامت داشتند که هوای آن صاف و آسمان آن درخشان بود،لذا ذهن روشن پیدا کردند و قریحه آنان بسرائیدن شعر گرائید و بوسیله شعر احساسات و عواطف خود را شرح دادند و یا تبار و نژاد خود را ذکر کردند و یا وقایع مهم زندگی خویش را بیان نمودند.قوه بیان آنان محکم شد و در سرائیدن خطبه ماهر گشتند و بوسیله خطبه همت مردان را برانگیختند و یا آنان را بجنگ،آشتی،افتخار بر یکدیگر و یا تنفر از یکدیگر دعوت کردند.اگر عربها هوش و خرد خداداد نداشتند از همسایگان خود که در گوشه غربی کرانه دریای سرخ هستند جلو نمی افتادند،چه آنان از صدها سال پیش تاکنون یکنواخت مانده اند.

عربهای پیش از اسلام مانند یونانیان در دوره نادانی و روزهای هومر میباشند چه همینکه عربها شهرنشین شدند مانند یونانیان در همه چیز پیش رفتند.

ولی عرب نیز مثل ملت های بزرگ معاصر خود از اعتقاد بپاره ای موهومات مانند:کهانه و عرافه (غیب گوئی از گذشته و آینده) فال گیری و خوب و بد دانستن آهنگ و پرواز پرندگان و تعبیر خواب رهائی نیافتند،چه انسان طبعا اشتیاق دارد جهات و علل وقایع را بداند و چون از وسایل عادی برای کشف آن محروم میماند باوهام متوسل میگردد و بهمین جهات کاهن و عراف و مانند آن در میان عرب زیاد شد.

بنابر آنچه گفته شد علومی که پیش از اسلام در جزیرة العرب شیوع یافت،مطابق با مقتضیات محیط و اوضاع زندگانی آنروز آنان بود اینکه آنرا علوم میخوانیم البته از روی مقایسه آن معلومات با علوم واقعی ملل دیگر در آن زمان میباشد و گرنه عربهائی که خواندن و نوشتن نمیدانستند البته نمیتوانستند علمی را از روی کتاب در مدرسه بیاموزند و آنچه که ما بآن «علوم عرب پیش از اسلام »میگوئیم همانا مطلبی بوده است که بمرور زمان سینه بسینه و دهن بدهن میان آنان منتقل و شایع شده است و یا موضوعاتی بوده که آنان استنباط کرده بودند و بتدریج بر آن می افزودند تا اینکه در زمان پیدایش اسلام قریب بیست موضوع شد.

پاره ای از آن مانند علوم طبیعی،پاره ای مانند ریاضی،بعضی شبیه بادبیات یا پیشگوئی کاهنان و مانند آن بود و در هر حال برای رعایت اختصار از هر کدام چند سطری مینگاریم.

نکته دیگر آنکه پس از بررسی همان معلومات یا علوم پیش از اسلام مسلم میگردد که پاره ای از آن مخصوص عرب بوده و از میان خود آنان پدید آمده است و پاره دیگر را از سایر ملت ها اقتباس کرده اند.مثلا آنچه مربوط بشعر و خطابه و تبار و تیره است از خود اعراب میباشد و آنچه راجع به پزشکی و ستاره شناسی و هواشناسی و دام پروری و وزش باد و افسانه سرائی و کاهنی و عرافی و قیافه شناسی و مانند آن است از دیگران اقتباس شده است چنانکه بزودی شرح آن را خواهیم گفت.

1-ستاره شناسی نزد عرب

کلدانیان در سراسر جهان استاد علم نجوم (ستاره شناسی) میباشند چه که آنان اساس علم را گزارده و مبانی آنرا بالا بردند،آسمان صاف و هوای خشک وافق هموار کلده آنها را باین عمل کمک کرد و از آنرو برای ستارگان رصد قرار داده محل هر ستاره را معین ساختند و برج ها ترتیب دادند و برای ماه و آفتاب منزلگاه تعیین کردند،با آلات و افزار ستاره شناسی در چهل و چند قرن پیش گرفتن ماه و آفتاب (خسوف و کسوف) را پیش گوئی نمودند. مردم متمدن قدیم مانند هندی ها و یونانی ها و مصریها این علم را از کلدانیان گرفتند.

کلدانیان یا بابلیان تا اوایل قرن هشتم قبل از میلاد سلطنت و قدرت داشتند.در آنموقع آشوریان بر آنان مسلط شدند ولی چون دین و زبان آنان با هم شبیه بود،عادات و رسوم اجتماعی کلدانیان تغییری نیافت،اما در قرن پنجم قبل از میلاد ایرانیان بر کلده مسلط شدند،شهرهای آنرا مسخر کردند،خدایان کلده را عوض و بدل نموده با آنان بسختی رفتار کردند و چون این وضع برای مردم کلده قابل تحمل نبود بسیاری از آنان بکشورهای همسایه بخصوص شبه جزیره عربستان پناه بردند،چه که این شبه جزیره از دیر زمانی پناهگاه مهاجرین شام و مصر و عراق بوده است.زیرا زبان مردم آن ممالک بزبان عرب شبیه بود،بعلاوه صحرای سوزان عربستان مهاجرین را از تعقیب دشمنان محفوظ میداشت.

در میان کلدانیان مهاجر عده ای ستاره شناس و کاهن بودند که عربها احکام نجوم و اسامی ستاره ها و برجها و منطقه ها و منزلگاههای ماه و آفتاب را از آنان آموختند،شاید هم عربها مطالبی راجع باحکام نجوم از هندی ها فرا گرفته بودند و یا خود چیزی از آن میدانستند ولی بطور کلی عرب در قسمت ستاره شناسی مدیون کلدانیان است و آنرا در اصطلاح خود صابئه میگفتند.گر چه کلدانیان غیر از صابئه (صبیها) هستند بلکه صابئی ها شاگردان و جانشینان کلدانیان بشمار میآیند.آن ایام صابئی در عربستان زیاد بود و مانند یهود و نصاری با عربها میزیستند.باری عربها ستاره شناسی و نام ستاره ها و اصطلاحات آنرا از کلدانیان گرفتند،گر چه فعلا نام عربی بیشتر ستاره ها با نام کلدانی آن تطبیق نمیکند و ممکن است بجهاتی که معلوم نیست این تغییر واقع شده باشد ولی تشابه نام کلدانی و نام عربی هنوز باقی مانده است. مثلا مریخ همان مرداخ کلدانی است که لفظ و معنای او با عربی یکسان میباشد ولی قسمت بیشتر این تشابه لفظی از میان رفته و تشابه معنوی آن برجاست.مثلا زحل در عربی بمعنای بلندی آمده و نام ستاره زحل در کلدانی کاون است که آن کلمه نیز بمعنای بلندی میباشد اما نام برج ها در عربی و کلدانی بهمان شباهت لفظی و معنوی سابق باقی است.

و اینک اسامی برجها بعربی و کلدانی:



خرید و دانلود تحقیق درمورد علوم اعراب قبل از اسلام


تحقیق درمورد علوم اعراب قبل از اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 47

 

مقدمه راجع بجزیرة العرب و مردم آن

جزیرة العرب سرزمین کم آبی است که صحرا و کوه آن زیاد است،مردمش زراعت نمیدانند،چون زمینش بایر میباشد و هر بشری طبعا پرورده و تابع محیط است عربها هم مطابق مقتضیات محیط خشک و بایر خویش زندگی خود را بغارت گری و کوچ نشینی برای پیدا کردن چراگاه بسر میبردند.از آنرو زندگی صحرانشینی در میان آنان بر شهر نشینی فایق آمد و بیش از هر چیز بدام پروری مشغول شدند و چون دام آنان نسبت باحتیاجات آنها کم بود بر سر دام با یکدیگر بزد و خورد پرداختند و این زد و خورد بجنگ داخلی منتهی گشت و جنگ داخلی آنان را بکوچ کردن از این بیابان بآن بیابان و از این سرزمین بآن سرزمین مجبور ساخت،بقسمی که شب و روز آرام نگرفته در حرکت افتادند و چون هوای آنان صاف و آسمانشان روشن بود از ستاره ها و حرکات ستاره ها برای راهنمائی خود استفاده کردند و برای دنبال کردن دشمنان خویش به پیدا کردن وسیله جهت یافتن آنان و بیرون آوردن آنها از جاهای پنهانی محتاج شدند و از آنرو در شناختن جای پا مهارت یافتند و نیز وضع زندگی صحراگردی آنانرا وادار میساخت که خود را از گزند باد و باران نگاهدارند و بآن جهت بهواشناسی پرداختند تا ریزش باران و وزش باد را پیشاپیش بدانند و این همان است که در میان عربها به (انواء-یا هواشناسی) شهرت یافته بود. جنگجوئی آنانرا بدسته بندی وادار میساخت و لازمه دسته بندی آن بود که نسب و تیره یکدیگر را تمیز بدهند و چون اسب و اسلحه برای جنگجوئی و کوچ نشینی ضروری است لذا در پرورش اسب و نگاهداری آن و معالجه بیماری آن ماهر شدند.اما چون شهرنشین نبودند در اسلحه سازی کاری از پیش نبردند.

عربها برادران کلدانیان و بابلیان و فنیقیان و سایر ملل متمدن قدیم هستند و مانند آنان خردمند و هوشیارند و اگر در دره فرات یا دره نیل جا داشتند مانند آنان یا مانند همسایگان خودشان (تبابعه) متمدن میشدند،اما آنها (عربها) در صحرای خشکی اقامت داشتند که هوای آن صاف و آسمان آن درخشان بود،لذا ذهن روشن پیدا کردند و قریحه آنان بسرائیدن شعر گرائید و بوسیله شعر احساسات و عواطف خود را شرح دادند و یا تبار و نژاد خود را ذکر کردند و یا وقایع مهم زندگی خویش را بیان نمودند.قوه بیان آنان محکم شد و در سرائیدن خطبه ماهر گشتند و بوسیله خطبه همت مردان را برانگیختند و یا آنان را بجنگ،آشتی،افتخار بر یکدیگر و یا تنفر از یکدیگر دعوت کردند.اگر عربها هوش و خرد خداداد نداشتند از همسایگان خود که در گوشه غربی کرانه دریای سرخ هستند جلو نمی افتادند،چه آنان از صدها سال پیش تاکنون یکنواخت مانده اند.

عربهای پیش از اسلام مانند یونانیان در دوره نادانی و روزهای هومر میباشند چه همینکه عربها شهرنشین شدند مانند یونانیان در همه چیز پیش رفتند.

ولی عرب نیز مثل ملت های بزرگ معاصر خود از اعتقاد بپاره ای موهومات مانند:کهانه و عرافه (غیب گوئی از گذشته و آینده) فال گیری و خوب و بد دانستن آهنگ و پرواز پرندگان و تعبیر خواب رهائی نیافتند،چه انسان طبعا اشتیاق دارد جهات و علل وقایع را بداند و چون از وسایل عادی برای کشف آن محروم میماند باوهام متوسل میگردد و بهمین جهات کاهن و عراف و مانند آن در میان عرب زیاد شد.

بنابر آنچه گفته شد علومی که پیش از اسلام در جزیرة العرب شیوع یافت،مطابق با مقتضیات محیط و اوضاع زندگانی آنروز آنان بود اینکه آنرا علوم میخوانیم البته از روی مقایسه آن معلومات با علوم واقعی ملل دیگر در آن زمان میباشد و گرنه عربهائی که خواندن و نوشتن نمیدانستند البته نمیتوانستند علمی را از روی کتاب در مدرسه بیاموزند و آنچه که ما بآن «علوم عرب پیش از اسلام »میگوئیم همانا مطلبی بوده است که بمرور زمان سینه بسینه و دهن بدهن میان آنان منتقل و شایع شده است و یا موضوعاتی بوده که آنان استنباط کرده بودند و بتدریج بر آن می افزودند تا اینکه در زمان پیدایش اسلام قریب بیست موضوع شد.

پاره ای از آن مانند علوم طبیعی،پاره ای مانند ریاضی،بعضی شبیه بادبیات یا پیشگوئی کاهنان و مانند آن بود و در هر حال برای رعایت اختصار از هر کدام چند سطری مینگاریم.

نکته دیگر آنکه پس از بررسی همان معلومات یا علوم پیش از اسلام مسلم میگردد که پاره ای از آن مخصوص عرب بوده و از میان خود آنان پدید آمده است و پاره دیگر را از سایر ملت ها اقتباس کرده اند.مثلا آنچه مربوط بشعر و خطابه و تبار و تیره است از خود اعراب میباشد و آنچه راجع به پزشکی و ستاره شناسی و هواشناسی و دام پروری و وزش باد و افسانه سرائی و کاهنی و عرافی و قیافه شناسی و مانند آن است از دیگران اقتباس شده است چنانکه بزودی شرح آن را خواهیم گفت.

1-ستاره شناسی نزد عرب

کلدانیان در سراسر جهان استاد علم نجوم (ستاره شناسی) میباشند چه که آنان اساس علم را گزارده و مبانی آنرا بالا بردند،آسمان صاف و هوای خشک وافق هموار کلده آنها را باین عمل کمک کرد و از آنرو برای ستارگان رصد قرار داده محل هر ستاره را معین ساختند و برج ها ترتیب دادند و برای ماه و آفتاب منزلگاه تعیین کردند،با آلات و افزار ستاره شناسی در چهل و چند قرن پیش گرفتن ماه و آفتاب (خسوف و کسوف) را پیش گوئی نمودند. مردم متمدن قدیم مانند هندی ها و یونانی ها و مصریها این علم را از کلدانیان گرفتند.

کلدانیان یا بابلیان تا اوایل قرن هشتم قبل از میلاد سلطنت و قدرت داشتند.در آنموقع آشوریان بر آنان مسلط شدند ولی چون دین و زبان آنان با هم شبیه بود،عادات و رسوم اجتماعی کلدانیان تغییری نیافت،اما در قرن پنجم قبل از میلاد ایرانیان بر کلده مسلط شدند،شهرهای آنرا مسخر کردند،خدایان کلده را عوض و بدل نموده با آنان بسختی رفتار کردند و چون این وضع برای مردم کلده قابل تحمل نبود بسیاری از آنان بکشورهای همسایه بخصوص شبه جزیره عربستان پناه بردند،چه که این شبه جزیره از دیر زمانی پناهگاه مهاجرین شام و مصر و عراق بوده است.زیرا زبان مردم آن ممالک بزبان عرب شبیه بود،بعلاوه صحرای سوزان عربستان مهاجرین را از تعقیب دشمنان محفوظ میداشت.

در میان کلدانیان مهاجر عده ای ستاره شناس و کاهن بودند که عربها احکام نجوم و اسامی ستاره ها و برجها و منطقه ها و منزلگاههای ماه و آفتاب را از آنان آموختند،شاید هم عربها مطالبی راجع باحکام نجوم از هندی ها فرا گرفته بودند و یا خود چیزی از آن میدانستند ولی بطور کلی عرب در قسمت ستاره شناسی مدیون کلدانیان است و آنرا در اصطلاح خود صابئه میگفتند.گر چه کلدانیان غیر از صابئه (صبیها) هستند بلکه صابئی ها شاگردان و جانشینان کلدانیان بشمار میآیند.آن ایام صابئی در عربستان زیاد بود و مانند یهود و نصاری با عربها میزیستند.باری عربها ستاره شناسی و نام ستاره ها و اصطلاحات آنرا از کلدانیان گرفتند،گر چه فعلا نام عربی بیشتر ستاره ها با نام کلدانی آن تطبیق نمیکند و ممکن است بجهاتی که معلوم نیست این تغییر واقع شده باشد ولی تشابه نام کلدانی و نام عربی هنوز باقی مانده است. مثلا مریخ همان مرداخ کلدانی است که لفظ و معنای او با عربی یکسان میباشد ولی قسمت بیشتر این تشابه لفظی از میان رفته و تشابه معنوی آن برجاست.مثلا زحل در عربی بمعنای بلندی آمده و نام ستاره زحل در کلدانی کاون است که آن کلمه نیز بمعنای بلندی میباشد اما نام برج ها در عربی و کلدانی بهمان شباهت لفظی و معنوی سابق باقی است.

و اینک اسامی برجها بعربی و کلدانی:



خرید و دانلود تحقیق درمورد علوم اعراب قبل از اسلام


تحقیق درمورد عینک آفتابی و همه چیز راجع به آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

عینک آفتابی و همه چیز راجع به آن (1)

تهیه کننده : محمود کریمی شرودانیمنبع : راسخون

نتایج چندین مطالعه ده ساله اخیر نشان میدهد که ساعتها اقامت در شرایط آفتابی و بدون حفاظ کافی در مقابل چشم شانس بروز بیماریهای چشم را افزایش میدهد.در سال 1988، گروهی از چشم پزشکان مطالعهای را بر روی 838 ماهیگیر خلیج Chesapeake انجام دادند که سالها عمر خود را بر روی آب گذرانده بودند. ماهیگیرانی که هیچگونه حفاظ چشمی نداشتند در مقابل کسانی که از عینک آفتابی یا کلاه لبهدار استفاده میکردند 3 برابر بیشتر به کاتاراکت (آب مروارید) مبتلاشده بودند. کاتاراکت درواقع کدورت عدسی چشم طبیعی است .براساس این مطالعه و مطالعات دیگر، درحال حاضر چشم پزشکان توصیه میکنند که هرگاه تا حدی درمقابل آفتاب قرار میگیرید که احتمال برنزه شدن پوست و یا سوختگی ناشی از آفتاب نیز بالا میرود، از عینکهای آفتابی جاذب اشعه ماورا بنفش استفاده نمایید، بویژه اگر در ارتفاعات و یا در نزدیکی استوا زندگی میکنید.استفاده از عینک‌های آفتابی برای حفاظت از چشم‌ها در برابر نور شدید مخصوصاً در روزهای آفتابی تابستان و اشعه‌های نامرئی خورشید مانند اشعه فرا بنفش برای تمام افراد کاملاً ضروری است. در حالی‌که دسته‌‌ای از افراد عینک آفتابی را وسیله‌ای غیر ضروری و تزئینی می‌دانند. مهمترین دلیل برای انتخاب عینک آفتابی زیباتر کردن چهره ما نیست، بلکه وظیفه اصلی عینک آفتابی محافظت از چشمان ما در مقابل اشعه های مضر آفتاب است. اگر شما می خواهید که چشمان خود و فرزندانتان را در مقابل اشعه خیره کننده خورشید که موجب آب مروارید در آینده می شود مراقبت کنید، برای انتخاب عینک آفتابی باید به دلایل دیگری غیر از زیبایی ظاهری توجه کنید. اگر چه بدن انسان سلول های آسیب دیده خود را بخوبی جایگزین می کند، اما سلول های عدسی چشم در صورت آسیب دیدگی جایگزین نمی شوند. آسیب ناشی از اشعه ماورا بنفش و به میزان کمتری مادون قرمز در طول زمان تجمع یافته و موجب ایجاد نواحی تار روی قرنیه می شود. با وجود آب مروارید دید فرد ضعیف شده و نیاز به عمل جراحی پیدا می شود. تخریب ماکولا که یک بیماری دیگر چشمی ناشی از آسیب شبکیه است نیز با برخورد مستقیم اشعه آفتاب به شبکیه تسریع می شود.

 

اشعه خورشید و آسیب چشم

نور منعکس شده از برف یا سطوح صاف مانند سطح آب به شبکیه چشم صدمه زده و دید فرد را مختل می‌‌کند. لنز عینک آفتابی با پخش کردن و شکست نور، تمرکز و انعکاس نور آفتاب از سطوح صاف را از بین می‌برد و درخشندگی را متعادل می‌کند. دکتر مدرس زاده متخصص چشم در مورد تابش نور شدید به چشم می‌گوید: در یک روز آفتابی مخصوصاً در فصل تابستان میزان نوری که به چشم می‌رسد ۵۰ برابر بیشتر از نور داخل اتاق است. این میزان نور برای سلول‌های مخروطی دریافت کننده نور و سلول‌های تشکیل دهنده تصویر در شبکیه ضرر دارد. اشعه ماوراء بنفش یا همان (UV) دارای سه نوع طول موج UVA ،UVB و UVC است که اشعه «UVC» در لایه ازن جذب شده و به زمین نمی‌رسد و آن قسمتی که برای چشم مضر است UVB است که موجب سوختگی پوست و اثرات مضر روی چشم است. مثلا وقتی UVB به روی برف تابیده می‌شود، می‌تواند موجب کوری برگشت‌پذیر شود و برای ۱۲ تا ۴۸ ساعت بینایی خود را از دست دهید.دانشمندان بر این اعتقادند که تماس زیاد با اشعه UVB می‌تواند در مدت زیاد بیماری‌های برگشت‌ناپذیر، مانند: آب مروارید، تغییر در مرکز دید و ناخنک چشم را فراهم آورد.اشعه «UVA» بیشتر توسط عدسی چشم جذب می‌شود و مدرکی برای ضرر چشم وجود ندارد. اشعه‌ای که باید چشم را از آن مصون نگه داشت UVB است.عینک‌ها باید حداقل ۹۸ درصد از UVA و UVB را جذب کنند چون عینکی که استاندارد نیست، بسیار مضرتر از نزدنش است، چراکه عینک آفتابی باعث می‌شود مردمک چشم باز شود و حال اگر UV را جذب نکند، تمام اشعه‌های مضر به داخل چشم نفوذ می‌کنند.استفاده از عینک‌های آفتابی به عنوان یک ضرورت و حفظ سلامت چشم‌ها مطرح شده است . محافظت چشم در مقابل نور شدید آفتاب و اشعه فرابنفش موجود در آن بسیار مهم است. استفاده از عینک آفتابی مناسب در شرایطی که نور آفتاب شدید است، باعث بهتر شدن دید و پیشگیری از صدمه به عدسی و شبکیه چشم می‌شود. استفاده از عینکهای تقلبی نه تنها این خاصیت را ندارند بلکه سبب بسیاری از عوارض چشمی‌می‌شوند که از آن جمله می‌توان، کاهش بینایی، آب مروارید و بیماری شبکیه را نام برد.در نور شدید، چشم احساس خستگی و کاهش دید رنگی می‌کند. در صورتی که چشم‌ها بدون محافظ هر روز برای ساعات طولانی در نور آفتاب به سر برد احتمال ابتلا به آب مروارید بسیار افزایش می‌یابد.

 

بیماری‌های چشمی با عینک‌های غیراستاندارد

متخصصان چشم‌پزشک معتقدند تابیدن نور شدید آفتاب به مدت طولانی باعث ایجاد بیماری‌های چشمی متعددی می‌شود که همراه با علائمی چون سوزش، خارش و التهاب در چشم و پلک‌ها بروز می‌کند. دکتر منصوری چشم‌پزشک در مورد بیماری‌های مربوط به اثر نور شدید آفتاب بر چشم می‌گوید: از جمله این بیماری‌‌ها می‌توان به ناخنک اشاره کرد. در این بیماری لکه سفیدی روی قرنیه فرد ایجاد می‌شود. دکتر منصوری چشم‌پزشک می‌گوید: نور زیاد و اشعه فرابنفش باعث می‌شود لکه زرد شبکیه تغییرات پیگمانی داشته باشد که باعث افت دید می‌شود و از طرفی موجب پیری شبکیه خواهد شد. همچنین تابش نور زیاد به چشم می‌تواند در تشدید آب مروارید مؤثر باشد. علاوه بر بیماری‌های فوق تبخیر شدن اشک چشم و خشکی چشم نیز از عوارض محافظت نکردن چشم در برابر نور است. محفوظ نگه‌نداشتن چشم در فصل بهار در دسته‌ای از افراد حساسیت بهاره ایجاد می‌کند که همراه با خارش و سوزش در چشم و اطراف آن است.

توصیه های لازم در مورد انتخاب عینک آفتابی

دکتر جعفرزاده پور متخصص بینایی‌سنجی در مورد انتخاب عینک مناسب می‌گوید: برای تهیه عینک آفتابی مناسب با شرایط بینایی و فیزیک صورت احتیاج به تجویز چشم‌پزشک یا اپتومتریست است و خرید خودسرانه عینک تنها با توجه به شکل ظاهری آن می‌تواند برای سلامت چشم مضر باشد. در تجویز عینک آفتابی باید نیازهای بینایی، مشخصات چشمی و آناتومیکی و همچنین ابعاد صورت فرد را مد نظر قرار داد. مثلاً فردی که جراحی چشم داشته و می‌خواهد عینکی متناسب برای زمان رانندگی تهیه کند به عینکی کاملاً متفاوت با یک راننده عادی نیاز دارد. وی خاطرنشان می‌‌کند آنچه که برای خرید عینک آفتابی بسیار حائز اهمیت است محیطی است که می‌خواهیم از عینک استفاده کنیم، باید دقت کرد کجا، چه زمان و برای انجام چه کاری از عینک آفتابی می‌خواهید استفاده کنید. باید توجه داشت شرایط طیف نور محیط چگونه است و حساسیت چشم ما نسبت به آن در چه حدی است. 1- افرادی که در حال اسکی کردن و کوهنوردی در ارتفاعات هستند باید حتماً از عینک آفتابی استفاده کنند. برای اینگونه محیط‌ها عینک‌هایی لازمند که فقط ۱۲ ـ ۸ درصد نور را از خود عبور دهند.۲ ـ عینکهای رنگی متمایل به سبز و قهوه ای به علت مختل کردن طیف رنگ ، مضر هستند . البته برای افرادی که می‌خواهند به مدت طولانی رانندگی کنند ، توصیه می‌شود از عینکهای قهوه ای استفاده کنند ، چرا که این عینکها نور آبی آسمان را کاهش وحدت بینایی را افزایش می‌دهند، لذا برای مصارف روزمره توصیه به استفاده از این رنگ نمی‌شود .۳ -اگر پشت فرمان می‌نشینید توصیه می‌شود که از عینکهای آفتابی سبز رنگ استفاده نکنید چرا که تشخیص نور قرمز و زرد را مختل می‌کند و از این نظر مناسب نیستند. به عنوان یک اصل بدانید که بهترین رنگ برای عینکهای آفتابی در وهله اول خاکستری و پس از آن قهوه ای است.۴ـ شیشه‌های عینک آفتابی باید مقاومت کافی داشته باشد. پلی کربنات از همه مواد مقاوم تر است.

 

۵ ـ قاب عینک باید بزرگ باشد تا محافظت کامل در این خصوص صورت گیرد .۶ – یک عینک آفتابی استاندارد عینکی است که وقتی آن را در مقابل یک صفحه طرح دار تکان می‌دهیم نباید صفحه موجدار تار و کج و معوج دیده شود .۷ – اگر می‌خواهید بدانید که تیرگی عینک آفتابی شما مناسب است یا نه، در یک اتاق با نور معمولی با عینک آفتابی به آینه نگاه کنید اگر عینک آفتابی شما مناسب باشد نباید چشمان خود را ببینید .۸ – کودکانی که برای ساعتهای طولانی در زیر نور آفتاب در حال بازی کردن هستند باید از عینکهای مخصوص خودشان استفاده کنند .۹ – اگر در محل کار خود با اشعه‌های زیاد در تماس هستید، عینک آفتابی جوابگو نخواهد بود لذا توصیه می‌شود عینکهای متفاوت و مخصوص استفاده نمایید (برای مثال در جوشکاری ویا کار با وسائلی که تولید اشعه میکند عینک ویا محافظ های خاصی لازم است )۱۰ – افرادی که تحت عمل آب مروارید یا لیزیک یا لازک قرار گرفته‌اند باید در مواجهه با آفتاب از عینکهای آفتابی مجاز استفاده کنند .



خرید و دانلود تحقیق درمورد عینک آفتابی و همه چیز راجع به آن