چگونه می توانم اختلال بی اعتنایی مقابله ای (ODD)رادردانش آموز کم توان ذهنی درمان کنم؟
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات:43
فهرست مطالب:
عنوان.. شماره صفحه
چکیده . 3
مقدمه .. 4
توصیف وضعیت موجود وبیان مسئله... 5
پیامد و ضرورت مسئله 6
جمع آوری اطلاعات (شواهد1) 7
اختلال بی اعتنایی مقابله ای.. 9
سبب شناسی.. 10
درمان... 11
تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها 19
شناسایی و انتخاب راه حل های موقتی.. 21
اجرای راه حل های جدید.21
جمع آوری اطلاعات (شواهد2) 29
ارزشیابی تاثیر اقدام جدید و تعیین اعتبارآن.. 38
تجدیدنظر و گزارش نهایی... 39
نتیجه گیری 39
توصیه ها و پیشنهادها..40
منابع و ماخذ.. 41
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
روانشناسی، علم کاربردی مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی بر اساس یافته های علمی و تحقیق شده می باشد. رفتار به فعالیت ها و اعمالی اشاره دارد که قابل مشاهده و قابل اندازه گیری می باشند، مانند صحبت کردن و راه رفتن، اما فراندهای ذهنی به اعمال و فرایند هایی اشاره دارد که به صورت مستقیم قابل دیدن و درک کردن نیست و نمود آنها را می توان در رفتار و دیگر فرایند ها مشاهده کرد، مانند تفکر و یا هیجان و ترس.
روانشناسی امروز به حدود 54 رشته و شاخه متفاوت از قبیل روانشناسی بالینی، روانشناسی کودکان و کودکان استثنائی، روانشناسی صنعتی و سازمانی، روانسنجی، روانکاوی، روانشناسی مهندسی، روانشناسی فیزیولوژیک, روان شناسی ورزش, روان شناسی مدیریت و ... تقسیم شده است. روانشناسی به مطالعه مفاهیمی مانند هوش، رفتار، هیجانها (احساسات)، روابط درونی و روابط اجتماعی و شخصیتی فرد میپردازد.
تاریخچه
یک فیلسوف تحصیل کرده آلمانی بنام رادولف گوسلنیوس ابداع کننده اصطلاح "روانشناسی" است (1950). معنی ریشه کلمه روانشناسی از کلمه (روان) بمعنای "روان در زبان یونانی است. تا حدود اواخر قرن نوزدهم، روانشناسی بعنوان شاخه ای از علم فلسفه شناخته می شد. و همچنین بعنوان یک کیش در برخی فرهنگ ها در نظر گرفته می شد که شامل تهاجم افکار و نابودی یگانگی درونی می گردید. در سال 1879 شخصی بنام ویلهلم وندت (که به پدر روانشناسی نیز معروف است) اقدام به تاسیس یک آزمایشگاه در دانشگاه شهر لایپزیک آلمان نمود که تمرکز اصلی آن بروی مطالعات روانشناسی قرار داشت. در سال 1890 ویلیام جیمز درکتاب خود با نام "اصول روانشناسی به بسیاری از پرسشهای مطرح شده در باب بنیاد های روانشناسی که تا سالها بعد توسط روانشناسان مطرح گردیده بودند، پاسخ داد. از دیگر افراد مطرح در این رشته هرمن ابینگواس (پیشتاز تحقیقات حافظه)، دانشمند روسی با نام ایوان پاولف (شخصی که مبتکر فرآیند یادگیری شرطی شدن کلاسیک است) می باشند. در همین حال، شخصی بنام زیگموند فروید که تحصیل کرده رشته اعصاب شناسی بوده و آموزش رسمی در خصوص روانشناسی ندیده بود، روش روان درمانی را ابداع و مورد استفاده قرار داد که بنام تجزیه و تحلیل روحی شناخته می شود. شناخت فروید از ذهن بطور گسترده بر پایه روش های تفسیری و درون گرائی است. ولی تمرکز خاص آن بروی حل مشکلات روان پریشی و آسیب شناسی روانی قرار دارد. تئوری های فروید بسیار مشهور گردیدند دلیل این معروفیت احتمالا بخاطر در گیر بودن آن با موضوعاتی از قبیل جنسیت و سرکوب بعنوان جوانب عمومی توسعه روانشناسی می باشد. در آن زمان، این مسائل بصورت عمده بعنوان موضوعات ممنوعه در نظر گرفته می شدند. و فروید مبدلی فراهم آورد که بتوان راجع به این مسائل بطور باز در مجامع مبادی آداب بحث و گفتگو نمود. اگرچه در روانشناسی امروزی، تئوری های فروید اساسا مورد توجه نیستند ولی کاربرد خاص او در تبدیل روانشناسی به موضوعی کلینیکی بسیار تاثیر گذار بود.
بعنوان بخشی از عکس العمل نسبت به طبیعت فردی و درون نگر روانشناسی و وابستگی انحصاری آن به جمع آوری مجدد تجارب مبهم و دوردست کودکی، مکتب رفتار گرائی بمنزله روش راهنمائی تئوری روانشناسی معروف گردید. روانشناسانی از قبیل جان بی. واتسون، ادوارد تورندیک و بی. اف. اسکینر بعنوان پیشتازان این مکتب بودند. رفتار گرایان اعتقاد داشتند که روانشناسی باید تبدیل به علم رفتار شناسی گردد و نه ذهن. آنها این نظر را که وضعیت های درون ذهنی مانند اعتقادات، تمایلات یا اهداف را می توان بصورت علمی مورد تحقیق قرار داد را رد نمودند. در سال (1913) واتسون در نوشتاری با نام "روانشناسی از دیدگاه رفتار گرا" اظهار داشت که روانشناسی " رشته ای کاملا تجربی از علوم طبیعی است،""اشکال درون گرائی از اجزای لازم این روش ها محسوب نمی گردند" و اینکه "رفتار گرایان مرزی بین انسان و حیوان صفتی قائل نیستند."
رفتار گرائی در تمامی سال های اولیه قرن بیستم بعنوان مدل غالب روانشناسی مطرح بود. دلیل عمده این سرآمد بودن خلق و کاربرد موفق (نه حداقل از آنچه بنام تبلیغ) تئوری های شرطی شدن بعنوان مدل های علمی رفتار انسان بود.
بهرحال، کم کم مشخص شد که علیرغم آنکه رفتار گرائی اکتشافات مهمی صورت داده بود ولی بعنوان یک تئوری راهنمای رفتار انسان نا کارآمد بنظر میرسید. بازبینی کتاب"رفتار کلامی اثر اسکینر توسط نوام چامسکی (با هدف توضیح فرآیند اکتساب زبان در یک چهار چوب رفتار گرائی) بعنوان یکی از عوامل اصلی ختم کننده دوران رفتار گرائی بحساب می آید. چامسکی اثبات نمود که زبان را نمیتوان بصورت انحصاری از طریق شرطی شدن آموخت. زیرا مردم قادرند جملاتی بی همتا در ساختار و معنا را بیان کنند که بتنهائی از طریق تجارب روزمره زندگی قابل تولید نیستند. این مباحث موید آنست که فرآیند های درونی ذهن که رفتار گرایان آن ها را تحت عنوان توهم رد می کردند، واقعا وجود دارند. به همین شکل، کار آلبرت باندورا نشان داد که کودکان قادرند یادگیری از طریق مشاهدات اجتماعی را بدون تغییر در رفتار علنی بیاموزند و بنابر این بیشتر بروی بازنمائی های درونی حساب باز نمایند.
روانشناسی بشر دوستانه در سال 1950 بوجود آمد و بعنوان عکس العملی نسبت به مثبت گرایان و تحقیقات علمی ذهن بکار خود ادامه داد. تاکید این روانشناسی بر نظریه پدیدار شناختی تجارب انسانی بوده و در جستجوی فهم ابناء بشر و رفتار آنها از طریق انجام تحقیقات کیفی بر آمد. ریشه های تفکرات بشر دوستانه در اگزستانسیالیست ها و فلسفه پدیدار شناختی بوده و بسیاری از روانشناسان بشری روش علمی را کاملا رد نموده و اعتقاد داشتند که سعی در تبدیل تجارب انسان به واحد های اندازه گیری باعث تخلیه کلیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
روانشناسی، علم کاربردی مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی بر اساس یافته های علمی و تحقیق شده می باشد. رفتار به فعالیت ها و اعمالی اشاره دارد که قابل مشاهده و قابل اندازه گیری می باشند، مانند صحبت کردن و راه رفتن، اما فراندهای ذهنی به اعمال و فرایند هایی اشاره دارد که به صورت مستقیم قابل دیدن و درک کردن نیست و نمود آنها را می توان در رفتار و دیگر فرایند ها مشاهده کرد، مانند تفکر و یا هیجان و ترس.
روانشناسی امروز به حدود 54 رشته و شاخه متفاوت از قبیل روانشناسی بالینی، روانشناسی کودکان و کودکان استثنائی، روانشناسی صنعتی و سازمانی، روانسنجی، روانکاوی، روانشناسی مهندسی، روانشناسی فیزیولوژیک, روان شناسی ورزش, روان شناسی مدیریت و ... تقسیم شده است. روانشناسی به مطالعه مفاهیمی مانند هوش، رفتار، هیجانها (احساسات)، روابط درونی و روابط اجتماعی و شخصیتی فرد میپردازد.
تاریخچه
یک فیلسوف تحصیل کرده آلمانی بنام رادولف گوسلنیوس ابداع کننده اصطلاح "روانشناسی" است (1950). معنی ریشه کلمه روانشناسی از کلمه (روان) بمعنای "روان در زبان یونانی است. تا حدود اواخر قرن نوزدهم، روانشناسی بعنوان شاخه ای از علم فلسفه شناخته می شد. و همچنین بعنوان یک کیش در برخی فرهنگ ها در نظر گرفته می شد که شامل تهاجم افکار و نابودی یگانگی درونی می گردید. در سال 1879 شخصی بنام ویلهلم وندت (که به پدر روانشناسی نیز معروف است) اقدام به تاسیس یک آزمایشگاه در دانشگاه شهر لایپزیک آلمان نمود که تمرکز اصلی آن بروی مطالعات روانشناسی قرار داشت. در سال 1890 ویلیام جیمز درکتاب خود با نام "اصول روانشناسی به بسیاری از پرسشهای مطرح شده در باب بنیاد های روانشناسی که تا سالها بعد توسط روانشناسان مطرح گردیده بودند، پاسخ داد. از دیگر افراد مطرح در این رشته هرمن ابینگواس (پیشتاز تحقیقات حافظه)، دانشمند روسی با نام ایوان پاولف (شخصی که مبتکر فرآیند یادگیری شرطی شدن کلاسیک است) می باشند. در همین حال، شخصی بنام زیگموند فروید که تحصیل کرده رشته اعصاب شناسی بوده و آموزش رسمی در خصوص روانشناسی ندیده بود، روش روان درمانی را ابداع و مورد استفاده قرار داد که بنام تجزیه و تحلیل روحی شناخته می شود. شناخت فروید از ذهن بطور گسترده بر پایه روش های تفسیری و درون گرائی است. ولی تمرکز خاص آن بروی حل مشکلات روان پریشی و آسیب شناسی روانی قرار دارد. تئوری های فروید بسیار مشهور گردیدند دلیل این معروفیت احتمالا بخاطر در گیر بودن آن با موضوعاتی از قبیل جنسیت و سرکوب بعنوان جوانب عمومی توسعه روانشناسی می باشد. در آن زمان، این مسائل بصورت عمده بعنوان موضوعات ممنوعه در نظر گرفته می شدند. و فروید مبدلی فراهم آورد که بتوان راجع به این مسائل بطور باز در مجامع مبادی آداب بحث و گفتگو نمود. اگرچه در روانشناسی امروزی، تئوری های فروید اساسا مورد توجه نیستند ولی کاربرد خاص او در تبدیل روانشناسی به موضوعی کلینیکی بسیار تاثیر گذار بود.
بعنوان بخشی از عکس العمل نسبت به طبیعت فردی و درون نگر روانشناسی و وابستگی انحصاری آن به جمع آوری مجدد تجارب مبهم و دوردست کودکی، مکتب رفتار گرائی بمنزله روش راهنمائی تئوری روانشناسی معروف گردید. روانشناسانی از قبیل جان بی. واتسون، ادوارد تورندیک و بی. اف. اسکینر بعنوان پیشتازان این مکتب بودند. رفتار گرایان اعتقاد داشتند که روانشناسی باید تبدیل به علم رفتار شناسی گردد و نه ذهن. آنها این نظر را که وضعیت های درون ذهنی مانند اعتقادات، تمایلات یا اهداف را می توان بصورت علمی مورد تحقیق قرار داد را رد نمودند. در سال (1913) واتسون در نوشتاری با نام "روانشناسی از دیدگاه رفتار گرا" اظهار داشت که روانشناسی " رشته ای کاملا تجربی از علوم طبیعی است،""اشکال درون گرائی از اجزای لازم این روش ها محسوب نمی گردند" و اینکه "رفتار گرایان مرزی بین انسان و حیوان صفتی قائل نیستند."
رفتار گرائی در تمامی سال های اولیه قرن بیستم بعنوان مدل غالب روانشناسی مطرح بود. دلیل عمده این سرآمد بودن خلق و کاربرد موفق (نه حداقل از آنچه بنام تبلیغ) تئوری های شرطی شدن بعنوان مدل های علمی رفتار انسان بود.
بهرحال، کم کم مشخص شد که علیرغم آنکه رفتار گرائی اکتشافات مهمی صورت داده بود ولی بعنوان یک تئوری راهنمای رفتار انسان نا کارآمد بنظر میرسید. بازبینی کتاب"رفتار کلامی اثر اسکینر توسط نوام چامسکی (با هدف توضیح فرآیند اکتساب زبان در یک چهار چوب رفتار گرائی) بعنوان یکی از عوامل اصلی ختم کننده دوران رفتار گرائی بحساب می آید. چامسکی اثبات نمود که زبان را نمیتوان بصورت انحصاری از طریق شرطی شدن آموخت. زیرا مردم قادرند جملاتی بی همتا در ساختار و معنا را بیان کنند که بتنهائی از طریق تجارب روزمره زندگی قابل تولید نیستند. این مباحث موید آنست که فرآیند های درونی ذهن که رفتار گرایان آن ها را تحت عنوان توهم رد می کردند، واقعا وجود دارند. به همین شکل، کار آلبرت باندورا نشان داد که کودکان قادرند یادگیری از طریق مشاهدات اجتماعی را بدون تغییر در رفتار علنی بیاموزند و بنابر این بیشتر بروی بازنمائی های درونی حساب باز نمایند.
روانشناسی بشر دوستانه در سال 1950 بوجود آمد و بعنوان عکس العملی نسبت به مثبت گرایان و تحقیقات علمی ذهن بکار خود ادامه داد. تاکید این روانشناسی بر نظریه پدیدار شناختی تجارب انسانی بوده و در جستجوی فهم ابناء بشر و رفتار آنها از طریق انجام تحقیقات کیفی بر آمد. ریشه های تفکرات بشر دوستانه در اگزستانسیالیست ها و فلسفه پدیدار شناختی بوده و بسیاری از روانشناسان بشری روش علمی را کاملا رد نموده و اعتقاد داشتند که سعی در تبدیل تجارب انسان به واحد های اندازه گیری باعث تخلیه کلیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ورزش و تربیت ذهنی (روانی)
میلیون ها ورزشکار ساعت ها به تمرین ورزش های انفرادی می پردازند . آن ها تکنیک ها ی مختلفی را آزمایش و تجربه می کنند ، مکمل های پیشرفته را امتحان می کنند و حتی از متخصصین آموزش دیده برای رسیدن به اهداف مورد نظرشان استفاده می کنند . در تجربه های شخصی ام با افراد زیادی روبرو زیادی روبرو شده ام که مطمئن اند که فقط برای تمرین های ورزشی متراکم ساخته نشده اند .
با این گفته ، خیلی فکر کردم که این افراد و در کجا مانع و سد را پیشرفت می شوند .
کمبود آمادگی ذهنی این را می دانم چون چندی پیش خویش را در چنین وضعیتی یافتم که منجر به صرف وقت برای خود اندیشی و تعیین راه فراری از رکود و نقصان که در آن گیر کرده بودم شد . من ادعا نمی کنم که دکترای آموزش ورزش دارم ، اما تحقیق و مهارت های فراوان به من ثابت کرده که آموزش همراه با تفکر و تامل نیمی از مبارزه است و مهم نیست در چه ورزشی می خواهید تجربه پیدا کنید .
خود انگیزی
یکی از ابعاد کلیدی آمادگی روانی صحیح از درون انسان ناشی می شود . بدون توانایی تحریک خود برای انجام یک کار خاص ، بهبود رو به پیشرفت در آن غیر ممکن است که در تمامی ابعاد زندگی مصداق دارد . مثلاً اگر می خواهید یک NFL linebacker شوید و در حال تماشای فوتبال در بعد از ظهر یک شنبه هستید ، نمی توانید در افکار خود براحتی تصمیم بگیرید .
مهم است که بتوانید روش هایی برای انگیزه یک تمرین یا یک کار ایجاد کنید . مطمئناً اگر با افراد زیادی که می خواهید آن ها را تحت تاثیر خود قرار دهید این تمرینات را انجام دهید به آسانی به نتیجه می رسید . البته ، آنچه در واقع یک ورزشکار با انگیزه را از دیگران جدا می سازد این است که در حالیکه احساس خوبی ندارند به پیشرفت و بهبود خود می پردازند ، برخاستن در هوایf ْ10 ، دویدن یا قدم زدن و ... به عقیده من خود انگیزش و اشتیاق به همراه همدیگر در تمرین و یادگیری موثراند . پس قبل از این که زمان و هزینه زیادی را برای آموزش یک رشته ورزشی صرف کنید از خود بپرسید آیا این همان چیزی است که واقعاً بدنبال آن هستم آیا می توانم خود را برای موفقیت 110% آماده سازم و آیا انگیزه دارم ؟ اگر جواب هر دو سئوال مثبت است پس بدنبال آن بروید . هیچگاه شک نکنید ، مثبت اندیشی باشید و پافشاری کنید ، هر انتخابی که کنید یک قدم به سوی دستیابی به اهدافتان برداشته اید . تنها کسی که می تواند مانع پیشرفتتان شود خود شمایید .
چند منبع رایج برای انگیزه :
وقتی تمرین می کنید به اهدافتان بندیشید . حالا تصور کنید به هدفتان رسیده اید ، چه احساسی دارید هر ذره انرژی مازاد که بگذارید ، آن را از دست خواهید داد .
وقتی تمرین می کنید به آنچه که خواهان رسیدن به آن نیستید فکر کنید . این تقویت منفی واقعاً می تواند در افزایش حجم کار موثر باشد . مثلاً کسی که از افزایش وزنی که در گذشته داشته رهایی یافته است مدام با این واقعیت که دیگر نمی خواهد به روز های گذشته باز گردد تحریک می شود .
دیگر نمی خواهد دوباره چاق شود . پدر یکی از دوستانم دلش می خواست همیشه خوش تیپ و خوش هیکل باشد و تا زمانی که بر اثر عارضه قلبی از دنیا رفت تمرینات روزمره خود را انجام می داد
آسانترین راه این است که بفهمید که در حال هل دادن خود به جلو هستید ، دارید سعی می کنید به عنوان یک انسان پیشرفت کنید . به نظر من کار بر روی اصول اخلاقی فقط در مورد تمرینات ورزشی بکار نمی رود بلکه کلیدی برای موفقیت شغلی و زندگی نیز هست در پایان این بخش دلم می خواهد در مورد ورزشکاری صحبت کنیم که یکی از با انگیزه ترین بازیکنان در رشته ورزشی خود باشد . Ray lewis . هیچ شکلی نیست که هیچ کس نمی تواند به جدیتی او بازی کند ، بازی کرده و مسابقه بدهد .
اگر چه او یک ورزشکار خیلی خوب است ، اما نمی گویم که با استعدادترین linebacker در NFL می باشد . به این ترتیب عجیب نیست که چرا او یک نیروی دفاعی مسلط شده و با 200 تکل
(tackes ) به NFL رسیدن . با اراده و شوقی که دارد خود را به نمونه جسمانی و یکی از linebacker های بزرگ روز رسانده است .
تصور ذهنی
این مفهوم اولین بار توسط پدرم به من ارائه شد ، که تجربه زیادی در مسابقات بسکتبال ، فوتبال و هاکی در طی سالهای متمادی داشت . وقتی در مورد این موضوع با دوستانم صحبت می کنم آن ها می خندند اما باید بگویم اگر روی این متد یک سال یا بیشتر کار شود تاثیر آن دیده می شود . کاری که باید کرد این است که قبل از وقوع یک اتفاق آن را در ذهن خود مجسم کنیم . مثل تصئر برنده شدن مسابقه قبل از هشدار توسط میشل جردن . و این مثالها باز هم وجود دارند اما این حقیقت که تصور ذهنی ناخود آگاهانه می تواند شما را برای موفقیت های غیر منتظره آتی آماده سازد همچنان استوار باقی می ماند . حالا ، بطور آشکار ما گلف باز با بسکتبالیست ها ی حرفه ای نیستیم اما این مفهوم در تمرینات ویژه ورزشی کاربرد دارد .
در مورد وزنه برداری ، توانایی تصویر سازی اینکه وزنه سنگین را برداشته اید می تواند تاثیری غیر قابل اندازه گیری بر شما و توانایی شما در برداشتن وزنه داشته باشد . ذهن شما می تواند عالمی مهم در اسکات 500lb باشد .
آیا می توان گفت هر کسی که تصور ذهنی قوی دارد می تواند 300 پوند وزن پوند وزن پرس کند ؟ یقیناً نه . در واقع تصور ذهنی به همراه قدرت جسمانی به توانایی بالقوه شما و درک اهداف و رسیدن به آن ها کمک می کند . این عنوان در کنار خود انگیزی نیز قرار می گیرد برای موفقیت در تمرینات ورزشی ، بکار بردن 100% انرژی و فکر در مورد آن کار ضروری است .
تمرکز بگیرید .
بیشتر وقت ها در سالن ورزش با افرادی روبرو می شوم که شدیداً مشغول نگاه کردن به دیگرانند یا افرادی که نیاز دارند چند دقیقه بین هر ست صحبت کنند . بحث در مورد وزنه بعدی یا ترتیب دادن تمرین با یک نفر دیگر یک مساله است و صحبت درمورد یک مهمانی بزرگ در شب جمعه مساله ای کاملاً متفاوت . تا چه حدی می توانید در وزنه بردای یا تمرین سرعت و چابکی به موفقیت کامل خود اعتماد کنید در حالیکه افکار مختلفی در سر دارید ؟ این کار آسانی نیست و نیاز به صبر و تحمل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
کند ذهنى کودکان
خطر آفرینىها
مسأله دیگرى که در رابطه با این گروه قابل طرح است، مشکل آفرینى برخى از آنهاست. عدهاى از روانشناسان نفس عقبماندگى را عامل جرم معرفى کردهاند و گفتهاند، کندذهنى مساوى با جرمآفرینى است. نظر دیگران این ادعا را رد مىکند. اساس جرم مربوط مىشود به شرایط نامساعدى که از نظر تربیت براى آنها وجود دارد. اینان آگاهىهاى لازم را ندارند، و درنتیجه تن به کارى مىدهند که عاقبت آن نامیمون است. سادهنگرى و سادهاندیشى و پرهیز از دوراندیشى و بکارگیرى خرد در این رابطه مؤثر است ( تحقیقات گدارد سهم نارسائى عقلى را در جرم بیشتر نشان مىدهد(.
اینان در مواردى آلت دست مىشوند و با اندک القاء و تملٌقى جذب رأى و نظر دیگران مىشوند و به انحرافات گوناگونى تن در مىدهند. نوع انحرافات و خطرآفرینىهایشان عبارتست از هتکناموس، دزدی، آتشزدن، خرابکردن، اعمال خلاف قانون دیگر که آنها بدون شرم و حیا مرتکب آن مىشوند. حتى در انحرافات جنسى نیز آنها شرم و حیائى از خود بروز نمىدهند
اینان بعلت نادانى آثارى از خود باقى مىگذارند و زود دستگیر مىشوند و شاید همینامر باعث مىشود که دربارهشان داورى شود، که کندذهنان مجرمند. افراد تیزهوش سعىدارند از خود آثارى برجاى نگذارند و گرفتار قانون نشوند.
علل و عوامل کند ذهنى
علل قبل از تولد
علل وراثتى
بدین معنى که فرزندان، بسیارى از صفات و ویژگىها را از والدین و اجداد خویش به ارث مىبرند. پارهاى از صفات مربوط به جنبههاى روانى و استعدادى است. کودکان هوش خود را از پدر و مادر به ارث مىبرند. این مطلب درباره بیش از ۸۰درصد مردم صادق است که اگر والدین کودن و عقبمانده باشند فرزندان آنها هم واجد همان صفات و خصایص خواهند شد
همچنین در این زمینه از کم وزیاد شدن کروموزومها، بالابودن سن مادر، ازدواج کمخونى که در برخى از شرایط احتمال بارزشدن ضایعه در آن زیاد است، موجود ژن مغلوب از همان نوع در کروموزوم که سبب تقویت و بروز مىشود باید سخن گفت. این علل و عوامل کلاً داراى جنبه ژنتیک هستند.
علل مربوط به دوران رحم
دوران حیات رحمى دورانى سرنوشتساز است. براساس پارهاى از روایات پایههاى بدبختى یا خوشبختى کودک در آن دوره گذارده مىشود. عواملى که دراین دوره براى کندذهنىها مؤثرند عبارتند از:
اعتیاد والدین به الکل که موجب مسمومیت جنین است، داروهاى شیمیائى مثل آرامبخشها، تالید ومیدها، مصرف بسیار ویتامینA (آ)، و ویتامینK (کا)، عامل ارهاش خون، بیمارى یرقان مادر در دوران حمل، ابتلاى مادر به سرخجه در سهماهه اول باردارى که باعث تخریب سلولها شده و خونرسانى را به عقب مىاندازد، فساد جفت که عامل ویروسى و باکترىها در آن دخالت دارد، هیجانات، ترسها و اضطرابات مادر در دوران حمل و سرماخوردگى شدید مادر
از دیگر موارد عفونت تبخالى در جهازتناسلی، عامل لاغرى مادر در دوران حمل، تغذیه ناکافی، بىاشتهائى عصبى و روانى مادر، ابتلاى به سفلیس، عفونتهاى ویروسى مثل اوریون، آنفلوآنزا، تبهاى شدید و بصورت حاد، ضربهها برشکم مادر، تأثیر اشعه ایکس روى تخم و نطفه در ماههاى اول و ... است.
علل مربوط به حین تولد
لحظه تولد و کیفیت آن امرى مهم و سرنوشتساز است. بخشى از مسائل آن عبارتنداز:
واردشدن ضربهٔمغزى بر نوزاد، فشار و صدمات وارده برسر، عفونتها، خفگى نوزاد در حین تولد یا قطع تنفٌس، فقدان یا کمبود اکسیژن در این مورد، ... اصولاً زمان تولد مهم است ۸ درصد نقیصههاى ذهنى مربوط به این مرحله است.
تولد نارس ( غرض آن تولدى است که وزن کودک کمتر از ۵/۲ کیلو باشد) سبب ۷۰ درصد نارسائىهاى ذهنى است زیرا سلسله اعصاب در آن رشد کافى ندارد. همچنین ضربان قلب کودک در حین تولد اگر کمتر از ۹۰ باشد نشان مىدهد که اکسیژن به مغز نمىرسد و این خود سبب نارسائىهائى ذهنى است.
علل مربوط به پس از تولد
عوامل مربوط به خود
غرض خود کودک است. کودک داراى یک محیط داخلى است. در محیط داخلى او عواملى هستند که در سرنوشت کودک مؤثرند. این عوامل عبارتند از:
عوامل غدٌهاى که مربوط مىشود به کمکارى یا پرکارى غدٌهها و از جمله عدم کفایت غده تیروئید و پاراتیروئید.
صدمه مغزى بر کودک بعلت نرسیدن اکسیژن کافى به مغز، تورم مغزی، فساد سلولهاى مغزی
عوامل طبیعى و ساختى خودش چون افتهوشى به دلایل گوناگون.
کمخونى و خشکى پوست و اختلال در استخوان که خود زمینهساز نقصان ذهنى است.
عوامل مربوط به محیط
و غرض از محیط مجموعه شرایط و عواملى است که فرد را در خود شناور کرده و تحتتأثیر قرار مىدهد. در این زمینه از عواملى مىتوان بحث کرد که عبارتنداز:
- عامل بیمارىها مخصوصاً بیمارى مننژیت، سفلیس، ضربهها، بیمارىهاى عفونتى و انگلى فقدان آنزیمها در بدن، فلج مغزی.
- عامل غذا، سوختوساز، مسمومیتها. حدود ۴ تا ۵ درصد نارسائىها مربوط به عوامل متابولیک است. مخصوصاً اختلال در سوختوساز پروتئینها و موادقندی، چربیها.
- عامل دوا مخصوصاً داروهاى حاد و مسمومکننده، آنتىبیوتیکها، هورمونهاى اضافهشده به غذاى گیاهی، مسمومیت با سرب.
- عامل محیط فرهنگى و مخصوصاً فقر فرهنگی، عدم آگاهى در القاء و تلقینها که بطور غیرمستقیم اثر مىگذارند.
- عامل عاطفى مثل عدم پذیرشها، عدم تفاهمها و جو نامساعد، طردشدگی
- عامل اقتصادی، فقر و محرومیت شدید، هوسمندى و عدمارضاء آن.