لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
نگاهی به هنر دوران سلجوقی
در عصر سلجوقیان هنر معماری به شکوفایی و کمال رسید و هنرمندان و معماران آثار فراوانی بوجود آوردند. در این دوره از تلفیق حیاط چهار ایوانی و تالار مربع گنبددار (چهارطاقی)، مسجد بزرگ ایرانی بوجود آمد...
در عصر سلجوقیان هنر معماری به شکوفایی و کمال رسید و هنرمندان و معماران آثار فراوانی بوجود آوردند. در این دوره از تلفیق حیاط چهار ایوانی و تالار مربع گنبددار (چهارطاقی)، مسجد بزرگ ایرانی بوجود آمد.
بهگونهای که حیاط مرکزی و چهار ایوان اطراف آن اساس معماری مذهبی در ایران گردید. نماسازی دیوار بناها با آجر بود و از امکانات هنری آن استفاده میشد و نقوش متنوعی از آجر بهوجود میآورند. هنر آجرتراشی و تزئین بناها با آجرهای تراشیده شده از قرن پنجم هجری در ایران معمول و تااواخرقرن ششم ادامه یافت و کاملتر گردید.
سلجوقیان در بکارگیری گنبد دو پوسته سعی زیادی داشتند و نوع جدیدی از پایه را برای آن در نظر گرفتند. علت بوجود آمدن گنبد دو پوسته، فضای داخلی و قالب خارجی بود. گنبد داخلی نیمکرهای بود ولی گنبد بیرونی به شکل بیضی نسبتاً نوک تیزی اجرا میشد. نمونهٔ چشمگیر در این مورد گنبد مسجد جامع اصفهان است. بنای مدرسه از جمله بناهای مذهبی این دوران بود. مدرسه در سرتاسر امپراتوری سلجوقی گستریش پیدا کرد و دارای ویژگیهایی گشت از جمله صحن چهار ایوانی که ریشه ایرانی داشت. از معروفترین مدارس، مدرسه نظامیه بغداد بود و نیز در اصفهان، نیشابور، بلخ، بصره و. ... از دیگر بناهای مذهبی بناهای آرامگاهی بودند که در این دوران ساخته شدند.
معماری غیرمذهبی نیز همدوش معماری مذهبی بکار میرفت. معماری غیرمذهبی رایج در دورهٔ سلجوقیان کاروانسراست که دارای صحن بزرگ و چهار ایوان است. دورهٔ سلجوقی دورهٔ توازن و تعادل معماری ایرانی بود که از تجارب پیشین بهره میگرفت و الگوهای تازهای برای آینده ایجاد میکرد. در اواخر عهد سلجوقی ترئینات گچبری و رنگ اهمیت زیادی یافت. کاشی لعابدار فیروزهای در تزئین معماری بکار گرفته شد.
از ویژگیهای این دوران در معماری استفاده از آجر بود. آجرهای عالی با جایگیری ظریف و شکلگیری هندسی نقوش برطبق سبکی دقیق، ویژگیهای تزئینی بنا را جلوهگر میساخت. این امر با توانایی و قدرت تکنیکی اعجابآوری اجرا میشد. از مساجد ایران در این دوران میتوان به مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع اردستان، مسجد جامع گلپایگان، مسجد جامع قزوین و از مدارس، مدرسهٔ خارجرد را نام برد. از بناهای غیرمذهبی که بیشتر کاروانسرا هستند میتوان رباط شرف، رباط انوشیروان، رباط ملک (سمرقند بخارا) و از برجها و مقابر این دوره که به شکل تپه ساخته شدهاند، و دو طبقه بودهآند، مقابر دایره شکل سه گنبد در ارومیه و برج مدور مراغه و از مقابر نقشه ترکدار، مقبرهٔ پیر، گنبد سرخ و گنبد علویان و از مقابر چند ضلعی، گنبد علی در ابرقو، گنبد کبود در مراغه و از برجها، برج دماوند، برج غربی و شرقی خرقان و برج مهماندوست را نام برد.
انواع متنوعی از سفالینهها کمی پس از روی کار آمدن سلجوقیان در ایران ظاهر شد. مراکز عمدهٔ آن در ایران شهر ری و کاشان بود. ویژگی این سفالینهها استفاده از خمیر سفید بود، که عملاً کاربرد لعاب را منتفی میکرد. در این دوره بود که سفالینهها چند رنگ چینی تولید شدند.
برخی ظروف که در حدود قرن ششم هجری تولید شد، مشبککاری ترئین یافته بود و شبکهها با لعاب شفاف پرشده بودند. در اواسط همان قرن لعابکاری رنگی بوجود آمد که معمولاً بهرنگ فیروزهای یا آبی تیره بود.
سفالینههای زرینفام نیز در خلال قرن ششم بوجود آمدند. نمونههای نخستین آن، ریشه در مصر و بینالنهرین داشت و در ایران از پیشرفت و تحول کافی برخوردار شد. نقشپردازی سفالینهها در شهر روی و کاشان باهم متفاوت بود. در ری زمینه زرینفام بود و پیکرهها با تزئین گیاهان مارپیچ احاطه میشدند و سرانجام پیکرهها به نقشهای کوچک تنیده در نقشهای گیاهی تبدیل شدند. در کاشان پیکرههای انسانی اغلب در برابر یک منظره قرار میگرفتند. گاه پیکره و بعدها دو پیکره نشسته بکار میرفت که در حال صحبت باهم بودند. در بینالنهرین ظروفی تولید میشد که تزئین برجسته داشتو با اسلیمیهای سلجوقی مزین شده بود. این ظروف خشنتر از ظروف ایرانی بود. در اواخر قرن ششم سفالینههای زیبای مینایی تولید شد. این ظروف در شهرهای کاشان، ری و احتمالاً ساوه تولید میشدند که دارای تزئیناتی شبیه ظروف زرینفام کاشان بودند. گاه هم وقایع شاهنامه و صحنههای نبرد در ترکیببندیهای کوچک ارائه میشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بررسی معماری دوران قاجارتا معاصر:
معماری دوران افشار،زندیه وقاجار شامل بناهای مذهبی وغیرمذهبی ازنظر طرح ونقشه به شیوه ی معماری دوره صفویه بسیارنزدیک بوده است.می توان گفت که معماری دوران صفوی ، افشاریه ، زندیه و قتجار پیرو شیوه ی اصفهانی بوده است.
درآثار معماری به جا مانده ازدوران قاجار این امر خود را نشان می دهد به صورتی که : طرحهای بیشتر ساختمانها ساده ، فضاها مربع شکل یا نهایتا مستطیل شکل می باشد . درطرحها و نقشه های ساختمانها شکلها و خطهای شکسته ی بیشتری به کار رفته است ، که همگی اینها از خصوصیات معما ری شیوه ی اصفهانی می باشد.
از دیگر ویژگی های کلی و اصلی معماری دوران قاجار باید به استفاده ی زیاد از تزیینات و توجه زیاد به آنها که در قالب آیینه کاری و گچ بری و استفاده از کاشی های هفت(7)رنگ و معرق در نمای ساختمانها که بیشترعرضه ی آنها در عرصه ی کاخها ومنازل مسکونی ارایه می شده است اشاره کرد.
سالنهای بزرگ با اشکال هندسی مربع ومستطیل شکل با آیینه کاری تزیین می شده است ( تالارآیینه ی کاخ گلستان ).
دراین دوره مهمترین بناهای به جا مانده درتهران وجود دارد که شامل کاخها و منازل مسکونی و همچنین مدارس و مساجد می باشد.
طرحها و نقشه ها :
اما طرحها ونقشه های به جامانده ازاین دوره که بیان کننده نوع معماری قاجار درمنازل مسکونی و کاخها به شرح زیر می باشد :
بناها شامل دو حیاط بیرونی و اندرونی می باشد . که حیاط بیرونی ساختمان آن مخصوص پذیرایی از مهمانان و برگزاری مراسمات می باشد و حیاط اندرونی منحصرا در اختیار صاحب خانه و محارم او می باشد . حیاط اندرونی کوچکتر از حیاط بیرونی است و گاها دیده می شود که این دو حیاط شبیه به همند (از نظر هندسی ) . برای ورود به خانه وارد محوطه ی هشت گوش یا دایره شکل و به ندرت مربع شکل به نام هشتی می شویم . که فضای آن کاملا بسته و مختصر نوری از سقف می گیرد . ( کارایی هشتی جدا کردن حیاط داخل وبیرونی است که هر کدام درب مخصوص به خود را داشته اند ) . معمولا مساحت این هشتی بین 8 تا 12 متر مربع بوده است .
در حیاط اندرونی معمولا در قسمت شمال و جنوب حیاط دو ساختمان که یکی برای اقامت زمستانی و دیگری برای اقامت تابستانی بوده می ساختند، که بنای شمالی رو به قبله بود که به آن سه دری یاپنج دری می گفتند .
سه دری یا پنج دری : ( از این جهت که اتاق بزرگ آن با دو درب ورودی و 3 یا 5 پنجره که در وسط قرار می گیرد، و نیز به حیاط مرتبط می شده است ) این اطاق بزرگ تر ومجلل تر و تزیینات آن اغلب ایینه کاری و گچ گچ بری بوده است.
حیاط اندرونی توسط درب کوچکی به حیاط بیرونی راه می یافت . حیاط بیرونی شبیه حیاط اندرونی ولی بزرگتراز آن بود.
در وسط دو حیاط بیرونی و اندرونی حوض عمیق هشت گوش یا بیضی و دایره شکل می ساختند و اطراف آن را باغچه درست می کردند ، این منازل یا خانه ها را اغلب مردم قادر به ساختشان نبودند .
نمونه ها و کارهای انجام شده ی دوره قاجار:
نمونه کاخهای ساخته شده در این دوره توسط ناصر الدین شاه : کاخ گلستان ، کاخ عشرت آباد ، قصر فیروزه ، کاخ صاحب قرانیه ، کاخ شهرستانک ، که در تهران و شهرهای اطراف ساخته شده اند.
عمارت مسعودیه : که توسط اطرافیان شاه و درباریان ساخته شده ( ساختمان کنونی وزارت آموزش و پرورش نزدیک میدان بهارستان )
خانه ی امیر بهادر در محله امیریه ، خانه ی وثوق الدوله در سرچشمه ی تهران ، و خانه بروجردیها در کاشان .
مرمت ها :
دردوره قاجار مرمتهایی در ساختمانهای دوران گذشته انجام شده است :
مرمت مدرسه خان در شیراز، بنا مربوط به دوران صفیه . که مرمت ویژه آن در دوران قاجار بوده است.
مسجد کبود گنبد ( کلات ) ، در سرخس ، بنا مربوط به دوران افشاریه، که مرمت ویژه آن در دوران قاجار بوده است.
مرمت کاخ صفی آباد در بهشهر ، بنا مربوط به دوران صفویه ، که مرمت ویژه آن در دوران قاجار بوده است.
مسجد وکیل شیراز ، تزیینات آن در این دوره کامل گردیده است .
حرم حضرت عبدالعظیم ، که آیینه کاری حرم ون صب ضریح آن در این دوره بوده است .
و ..............
چند نمونه بنا:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
روابط تجاری دوران صفوی
صفویان معمولاً راه حج را برای آنان باز می گذاشتند و از آنها استقبال هم می کردند.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
صفویان با عثمانیها مناسباتی آمیخته به جنگ و صلح داشتند و معاهدات صلح آمیز متعددی میان طرفین منعقد گردید.
صلح برای طرفین به دلیل گرفتاریهای متعددشان حائز اهمیت بود؛ به ویژه برای عثمانیها که مشغول مسائل بخش اروپایی خود و مبارزه برای توسعه ارضی بودند.
بیشتر پژوهشگران مناسبات ایران و عثمانی را از دریچه تحولات مذهبی نگاه می کنند، حال اینکه در این دوره مذهب و منازعات مذهبی فقط یکی از عوامل تأثیر گذار در مناسبات خارجی بوده است.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
مهم ترین برخورد ایران و عثمانی جنگ چالدران بود که شاه اسماعیل شکست خورد و تبریز، پایتخت صفویان، به تصرف عثمانی درآمد.
سلطان سلیم مردم تبریز را اذیت نکرد و جنایتی مرتکب نشد بلکه از روی مروت و عدالت با مردم تبریز رفتار کرد و بزرگان و کدخدایان را اکرام داشت.
بر اساس نخستین پیمان صلح که میان ایران و عثمانی در سال 962ق منعقد گردید و به معاهده صلح آماسیه معروف شد، آذربایجان غربی و بخشی از کردستان و بین النهرین و بخش شمالی گرجستان به دولت عثمانی واگذار گردید.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
در مقابل، ارمنستان، اردهان، کارتیل، کاخت و آذربایجان شرقی به ایران تعلق گرفت.
سرحدات مشخص گردید و مسلمانان، که از رفت و آمد سپاهیان دو طرف در عذاب بودند، راحت شدند.
شاه عباس اول که وارث کشوری با اوضاع بحرانی شده بود چاره ای جز انعقاد معاهده صلح استانبول در سال 998ق و واگذای منطقی به عثمانی نداشت.
بعدها او توانست با تجدید قوا و سامان دهی امور داخلی و تشکیل ارتش منظم این مناطق را از عثمانیها باز پس گیرد و در سال 16-1015ق موفق شد آخرین سرباز عثمانی را از سرزمین ایران، که طبق معاهده آماسیه مشخص شده بود، بیرون براند.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
لذا شاه عباس این بار از موضع قدرت معاهده دوم استانبول را با عثمانیها امضا کرد و مناطقی را که قبلاً به آنها واگذار کرده بود، پس گرفت.
در زمان شاه صفی الدین، عثمانیها بغداد را تصرف کردند و شاه صفی معاهده قصر شیرین (زهاب) را در سال 1049ق با عثمانیها منعقد کرد که طبق آن بغداد و بصره و بخشی از کردستان غربی به عثمانی واگذار شد و در مقابل آذربایجان شرقی و روانداز و ارمنستان و گرجستان به ایران داده شد.
این عهدنامه آثار مهمی در تاریخ ایران دارد و نقطه عطفی در روابط ایران و عثمانی به شمار می رود؛ زیرا به موجب آن، تکلیف سرزمینهایی که موجب اختلاف دو کشور بود تعیین شد و صلح میان ایران و عثمانی به مدت یک قرن تأمین گردید.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
این معاهده پس از سقوط دولت صفوی نقض گردید و عثمانیها غرب ایران را اشغال کردند.
مناسبات ایران و عثمانی سراسر با دشمنی همراه نبوده و معاهدات دوستانه و رفت و آمدهای سفیران و بازرگانان به قلمرو یکدیگر کم نبوده است.
عوامل دخیل در مناسبات ایران و عثمانی:
عوامل سیاسی
تحریکات مرزی قبایل
مشخص نبودن سرحدات
توسعه طلبیهای عثمانی
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
اختلاف صفویان با گورکانیان کمتر از اختلاف با ازبکان و عثمانیها بود؛ چون مرز مشترک آنها کمتر بود و صرف نظر از مسئله قندهار، که مورد نزاع بود، اختلاف منافع چندانی با هم نداشتند.
صفویان با گورکانیان مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراوانی داشتند.
مناسبات با کشورهای اروپایی
پرتغالیها در سال 912ق به فرماندهی آلبوکرک به جزیره هرمز در خلیج فارس رسیدند و به اهمیت راهبردی و تجارتی آن پی بردند.
پرتغالیها جزیره را تصرف کردند و حاکم آنجا را خراج گذار خود ساختند.
آلبوکرک بار دیگر در 920ق از هند به هرمز آمد و جایگاه خویش را مستحکم کرد.
شاه که فاقد نیروی دریایی بود و تازه شکست چالدران را تحمل کرده بود، ناگزیر تصرف هرمز را به منزله عملی انجام شده پذیرفت.
مناسبات با کشورهای اروپایی
شاه اسماعیل، که ناچار به استیلای پرتغالیها تن داده بود، درصدد برآمد از آن دولت علیه عثمانی استفاده کند.
پرتغالیها به پیشنهاد شاه اسماعیل پاسخ مثبت دادند و قراردادی در این زمینه منعقد گردید مبنی بر اینکه پرتغال، ایران را علیه عثمانی یاری کند و ایران هم از هرمز چشم بپوشد.
مرگ آلبوکرک مانع از اجرای کامل این قرارداد شد.
تنها نتیجه مثبت قرارداد ایران و پرتغال این بود که ایرانیها به کار بردن سلاحهای آتشین را از پرتغالیها آموختند و در دوران جنگهای بیست ساله زمان شاه تهماسب با عثمانی، پرتغالیها مقداری تقنگ و وسایل جنگی جدید به ایرانیان دادند.
مناسبات با کشورهای اروپایی
در سال 1006ق دو ماجراجوی انگلیسی به نامهای سر آنتونی شرلی و سر رابرت شرلی به دربار شاه عباس اول آمدند.
شاه عباس سال بعد سر آنتونی شرلی را با نامه های دوستی برای پاپ و پادشاهان مختلف اروپا به شرح ذیل اعزام کرد:
رودلف دوم، امپراتور روم مقدس و پادشاه بوهمیا
هانری، پادشاه فرانسه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
روابط تجاری دوران صفوی
صفویان معمولاً راه حج را برای آنان باز می گذاشتند و از آنها استقبال هم می کردند.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
صفویان با عثمانیها مناسباتی آمیخته به جنگ و صلح داشتند و معاهدات صلح آمیز متعددی میان طرفین منعقد گردید.
صلح برای طرفین به دلیل گرفتاریهای متعددشان حائز اهمیت بود؛ به ویژه برای عثمانیها که مشغول مسائل بخش اروپایی خود و مبارزه برای توسعه ارضی بودند.
بیشتر پژوهشگران مناسبات ایران و عثمانی را از دریچه تحولات مذهبی نگاه می کنند، حال اینکه در این دوره مذهب و منازعات مذهبی فقط یکی از عوامل تأثیر گذار در مناسبات خارجی بوده است.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
مهم ترین برخورد ایران و عثمانی جنگ چالدران بود که شاه اسماعیل شکست خورد و تبریز، پایتخت صفویان، به تصرف عثمانی درآمد.
سلطان سلیم مردم تبریز را اذیت نکرد و جنایتی مرتکب نشد بلکه از روی مروت و عدالت با مردم تبریز رفتار کرد و بزرگان و کدخدایان را اکرام داشت.
بر اساس نخستین پیمان صلح که میان ایران و عثمانی در سال 962ق منعقد گردید و به معاهده صلح آماسیه معروف شد، آذربایجان غربی و بخشی از کردستان و بین النهرین و بخش شمالی گرجستان به دولت عثمانی واگذار گردید.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
در مقابل، ارمنستان، اردهان، کارتیل، کاخت و آذربایجان شرقی به ایران تعلق گرفت.
سرحدات مشخص گردید و مسلمانان، که از رفت و آمد سپاهیان دو طرف در عذاب بودند، راحت شدند.
شاه عباس اول که وارث کشوری با اوضاع بحرانی شده بود چاره ای جز انعقاد معاهده صلح استانبول در سال 998ق و واگذای منطقی به عثمانی نداشت.
بعدها او توانست با تجدید قوا و سامان دهی امور داخلی و تشکیل ارتش منظم این مناطق را از عثمانیها باز پس گیرد و در سال 16-1015ق موفق شد آخرین سرباز عثمانی را از سرزمین ایران، که طبق معاهده آماسیه مشخص شده بود، بیرون براند.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
لذا شاه عباس این بار از موضع قدرت معاهده دوم استانبول را با عثمانیها امضا کرد و مناطقی را که قبلاً به آنها واگذار کرده بود، پس گرفت.
در زمان شاه صفی الدین، عثمانیها بغداد را تصرف کردند و شاه صفی معاهده قصر شیرین (زهاب) را در سال 1049ق با عثمانیها منعقد کرد که طبق آن بغداد و بصره و بخشی از کردستان غربی به عثمانی واگذار شد و در مقابل آذربایجان شرقی و روانداز و ارمنستان و گرجستان به ایران داده شد.
این عهدنامه آثار مهمی در تاریخ ایران دارد و نقطه عطفی در روابط ایران و عثمانی به شمار می رود؛ زیرا به موجب آن، تکلیف سرزمینهایی که موجب اختلاف دو کشور بود تعیین شد و صلح میان ایران و عثمانی به مدت یک قرن تأمین گردید.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
این معاهده پس از سقوط دولت صفوی نقض گردید و عثمانیها غرب ایران را اشغال کردند.
مناسبات ایران و عثمانی سراسر با دشمنی همراه نبوده و معاهدات دوستانه و رفت و آمدهای سفیران و بازرگانان به قلمرو یکدیگر کم نبوده است.
عوامل دخیل در مناسبات ایران و عثمانی:
عوامل سیاسی
تحریکات مرزی قبایل
مشخص نبودن سرحدات
توسعه طلبیهای عثمانی
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
اختلاف صفویان با گورکانیان کمتر از اختلاف با ازبکان و عثمانیها بود؛ چون مرز مشترک آنها کمتر بود و صرف نظر از مسئله قندهار، که مورد نزاع بود، اختلاف منافع چندانی با هم نداشتند.
صفویان با گورکانیان مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراوانی داشتند.
مناسبات با کشورهای اروپایی
پرتغالیها در سال 912ق به فرماندهی آلبوکرک به جزیره هرمز در خلیج فارس رسیدند و به اهمیت راهبردی و تجارتی آن پی بردند.
پرتغالیها جزیره را تصرف کردند و حاکم آنجا را خراج گذار خود ساختند.
آلبوکرک بار دیگر در 920ق از هند به هرمز آمد و جایگاه خویش را مستحکم کرد.
شاه که فاقد نیروی دریایی بود و تازه شکست چالدران را تحمل کرده بود، ناگزیر تصرف هرمز را به منزله عملی انجام شده پذیرفت.
مناسبات با کشورهای اروپایی
شاه اسماعیل، که ناچار به استیلای پرتغالیها تن داده بود، درصدد برآمد از آن دولت علیه عثمانی استفاده کند.
پرتغالیها به پیشنهاد شاه اسماعیل پاسخ مثبت دادند و قراردادی در این زمینه منعقد گردید مبنی بر اینکه پرتغال، ایران را علیه عثمانی یاری کند و ایران هم از هرمز چشم بپوشد.
مرگ آلبوکرک مانع از اجرای کامل این قرارداد شد.
تنها نتیجه مثبت قرارداد ایران و پرتغال این بود که ایرانیها به کار بردن سلاحهای آتشین را از پرتغالیها آموختند و در دوران جنگهای بیست ساله زمان شاه تهماسب با عثمانی، پرتغالیها مقداری تقنگ و وسایل جنگی جدید به ایرانیان دادند.
مناسبات با کشورهای اروپایی
در سال 1006ق دو ماجراجوی انگلیسی به نامهای سر آنتونی شرلی و سر رابرت شرلی به دربار شاه عباس اول آمدند.
شاه عباس سال بعد سر آنتونی شرلی را با نامه های دوستی برای پاپ و پادشاهان مختلف اروپا به شرح ذیل اعزام کرد:
رودلف دوم، امپراتور روم مقدس و پادشاه بوهمیا
هانری، پادشاه فرانسه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
روابط تجاری دوران صفوی
صفویان معمولاً راه حج را برای آنان باز می گذاشتند و از آنها استقبال هم می کردند.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
صفویان با عثمانیها مناسباتی آمیخته به جنگ و صلح داشتند و معاهدات صلح آمیز متعددی میان طرفین منعقد گردید.
صلح برای طرفین به دلیل گرفتاریهای متعددشان حائز اهمیت بود؛ به ویژه برای عثمانیها که مشغول مسائل بخش اروپایی خود و مبارزه برای توسعه ارضی بودند.
بیشتر پژوهشگران مناسبات ایران و عثمانی را از دریچه تحولات مذهبی نگاه می کنند، حال اینکه در این دوره مذهب و منازعات مذهبی فقط یکی از عوامل تأثیر گذار در مناسبات خارجی بوده است.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
مهم ترین برخورد ایران و عثمانی جنگ چالدران بود که شاه اسماعیل شکست خورد و تبریز، پایتخت صفویان، به تصرف عثمانی درآمد.
سلطان سلیم مردم تبریز را اذیت نکرد و جنایتی مرتکب نشد بلکه از روی مروت و عدالت با مردم تبریز رفتار کرد و بزرگان و کدخدایان را اکرام داشت.
بر اساس نخستین پیمان صلح که میان ایران و عثمانی در سال 962ق منعقد گردید و به معاهده صلح آماسیه معروف شد، آذربایجان غربی و بخشی از کردستان و بین النهرین و بخش شمالی گرجستان به دولت عثمانی واگذار گردید.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
در مقابل، ارمنستان، اردهان، کارتیل، کاخت و آذربایجان شرقی به ایران تعلق گرفت.
سرحدات مشخص گردید و مسلمانان، که از رفت و آمد سپاهیان دو طرف در عذاب بودند، راحت شدند.
شاه عباس اول که وارث کشوری با اوضاع بحرانی شده بود چاره ای جز انعقاد معاهده صلح استانبول در سال 998ق و واگذای منطقی به عثمانی نداشت.
بعدها او توانست با تجدید قوا و سامان دهی امور داخلی و تشکیل ارتش منظم این مناطق را از عثمانیها باز پس گیرد و در سال 16-1015ق موفق شد آخرین سرباز عثمانی را از سرزمین ایران، که طبق معاهده آماسیه مشخص شده بود، بیرون براند.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
لذا شاه عباس این بار از موضع قدرت معاهده دوم استانبول را با عثمانیها امضا کرد و مناطقی را که قبلاً به آنها واگذار کرده بود، پس گرفت.
در زمان شاه صفی الدین، عثمانیها بغداد را تصرف کردند و شاه صفی معاهده قصر شیرین (زهاب) را در سال 1049ق با عثمانیها منعقد کرد که طبق آن بغداد و بصره و بخشی از کردستان غربی به عثمانی واگذار شد و در مقابل آذربایجان شرقی و روانداز و ارمنستان و گرجستان به ایران داده شد.
این عهدنامه آثار مهمی در تاریخ ایران دارد و نقطه عطفی در روابط ایران و عثمانی به شمار می رود؛ زیرا به موجب آن، تکلیف سرزمینهایی که موجب اختلاف دو کشور بود تعیین شد و صلح میان ایران و عثمانی به مدت یک قرن تأمین گردید.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
این معاهده پس از سقوط دولت صفوی نقض گردید و عثمانیها غرب ایران را اشغال کردند.
مناسبات ایران و عثمانی سراسر با دشمنی همراه نبوده و معاهدات دوستانه و رفت و آمدهای سفیران و بازرگانان به قلمرو یکدیگر کم نبوده است.
عوامل دخیل در مناسبات ایران و عثمانی:
عوامل سیاسی
تحریکات مرزی قبایل
مشخص نبودن سرحدات
توسعه طلبیهای عثمانی
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
اختلاف صفویان با گورکانیان کمتر از اختلاف با ازبکان و عثمانیها بود؛ چون مرز مشترک آنها کمتر بود و صرف نظر از مسئله قندهار، که مورد نزاع بود، اختلاف منافع چندانی با هم نداشتند.
صفویان با گورکانیان مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراوانی داشتند.
مناسبات با کشورهای اروپایی
پرتغالیها در سال 912ق به فرماندهی آلبوکرک به جزیره هرمز در خلیج فارس رسیدند و به اهمیت راهبردی و تجارتی آن پی بردند.
پرتغالیها جزیره را تصرف کردند و حاکم آنجا را خراج گذار خود ساختند.
آلبوکرک بار دیگر در 920ق از هند به هرمز آمد و جایگاه خویش را مستحکم کرد.
شاه که فاقد نیروی دریایی بود و تازه شکست چالدران را تحمل کرده بود، ناگزیر تصرف هرمز را به منزله عملی انجام شده پذیرفت.
مناسبات با کشورهای اروپایی
شاه اسماعیل، که ناچار به استیلای پرتغالیها تن داده بود، درصدد برآمد از آن دولت علیه عثمانی استفاده کند.
پرتغالیها به پیشنهاد شاه اسماعیل پاسخ مثبت دادند و قراردادی در این زمینه منعقد گردید مبنی بر اینکه پرتغال، ایران را علیه عثمانی یاری کند و ایران هم از هرمز چشم بپوشد.
مرگ آلبوکرک مانع از اجرای کامل این قرارداد شد.
تنها نتیجه مثبت قرارداد ایران و پرتغال این بود که ایرانیها به کار بردن سلاحهای آتشین را از پرتغالیها آموختند و در دوران جنگهای بیست ساله زمان شاه تهماسب با عثمانی، پرتغالیها مقداری تقنگ و وسایل جنگی جدید به ایرانیان دادند.
مناسبات با کشورهای اروپایی
در سال 1006ق دو ماجراجوی انگلیسی به نامهای سر آنتونی شرلی و سر رابرت شرلی به دربار شاه عباس اول آمدند.
شاه عباس سال بعد سر آنتونی شرلی را با نامه های دوستی برای پاپ و پادشاهان مختلف اروپا به شرح ذیل اعزام کرد:
رودلف دوم، امپراتور روم مقدس و پادشاه بوهمیا
هانری، پادشاه فرانسه