لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مبانی طب سالمندان درقانون ابن سینا
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی بینش ابن سینا در مورد طب سالمندان و ریشه یابی طراحی این واژه و این رشته مهم پزشکی و بهداشت است که اشتباها به ره آوردهای علمی نیمه دوّم قرن بیستم میلادی، نسبت داده شده است.
به منظور نیل به این هدف، پس از رایانه ای کردن کتاب کامل قانون در طب ابن سینا (ترجمه مرحوم عبدالرحمن شرفکندی) به جستجوی واژه های مرتبط با پیری، سالخوردگی، سالمندی . . . پرداخته با بیش از پانصد واژه، مواجه گردیدیم و دریافتیم که (یافته ها) بسیاری از عناوین فعلی مرتبط با طب سالمندان، جزو فصول و موضوعات اصلی این کتاب بوده، شرح مفصّلی در مورد بهداشت سالمندان، دستورات غذائی سالمندان، نوشیدنی های مناسب برای سالمندان، ورزش سالمندان، خواب و استراحت سالمندان و . . . به چشم میخورد و علاوه برآن به موضوعات دیگری نظیر تاثیر محیط بر پیری زودرس، تاثیر عقیمی و باروری بر زمان آغاز سالمندی، تاثیر سالخوردگی، برحساسیت و مقاومت در مقابل بیماریهای عفونی، تب های شدید و دردهای مهلک، نیز پرداخته و بدینوسیله در آغاز هزاره دوّم میلادی، مبانی طب سالمندان و بسیاری از تفاوت های آن باطب سایر سنین را مطرح نموده، با توجه به افزایش امید به زندگی، در سطح کشور و تغییرات واضحی در راس هرم سنی در جهت افزایش جمعیت سالمندان و افزایش نیازهای پزشکی و بهداشتی حال وآینده آنان جا دارد در آغاز هزاره سوّم میلادی، با تاسی به افکار مترقی ابن سینا و تاکیدهای اخیر سازمان جهانی بهداشت، نیاز به این رشته مهم پزشکی و بهداشت را در میهن عزیزمان احساس نموده در برنامهریزی های آموزشی و پژوهشی وزارت متبوع، دانشگاه های علوم پزشکی کشور، همانگونه که به طب اطفال، پرداخته ایم به این شاخه مهم پزشکی نیز بپردازیم.
مقدمه
با توجه به تفاوت های عمده ای که بین ویژگی های اپیدمیولوژیک، بالینی و پاراکلینیک بیماری ها در سنین مختلف وجود دارد در بسیاری از کشور های جهان، خدمات پزشکی را از نظر سِنّی، عملا به سه شاخه عمده طب اطفال، طب داخلی و طب سالمندان، طبقه بندی نموده و بر همین اساس، مقالات علمی و کتبی را به رشته تحریر درآورده متخصصین مورد نیاز خود در این رشته ها را در دانشگاه های علوم پزشکی، تربیت می نمایند. ولی درکشور ما متاسفانه هنوز رشته ای تحت عنوان طب سالمندان (Geriatrics) وجود ندارد و این درحالیست که در سایه فعالیت های موثر وزارت بهداشت و اقداماتی که در زمینه کنترل جمعیت، صورت گرفته است طی ده سال گذشته از قاعده هرم سنی جمعیت، کاسته شده، به راس آن افزوده گردیده و قریب 7% جمعیت کشور را گروه سنی 60 ساله و بالاتر)1( که به تعبیر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت، سنین سالمندی نامیده میشود تشکیل می دهند)2( و علاوه بر اینها طبق مطالعاتی که در سال 1377 صورت گرفته است امید به زندگی در افراد ایرانی در جنس مونث و مذکر، به ترتیپ به 74 و 70 رسیده است )3( که باز هم نشان دهنده تغییراتی در راس هرم سنی جمعیت کشور، می باشد و هرچند در کتب غربی، طب سالمندان را بعنوان شاخه جدیدی از طب عمومی، معرفی کرده اند ولی نه تنها به استناد شواهد موجود در کتاب قانون ابن سینا بلکه حتی براساس محتوای ادبیات ملّی ایران، توجهات پزشکی و بهداشتی به سالمندان، همواره از زاویه خاصی اعمال گردیده که خود نشان دهنده توجه پیشنیان به استقلال طب سالمندان از طب سایر سنین بوده است.تفاوت های عمده طب سالمندان با سایر شاخه های طب از دیرباز، شناخته شده و در کتب علمی و ادبی پژوهشگران پیشین میهنمان جلب توجه میکند، بطوریکه در کتاب دوّم مثنوی، مصاحبه پزشک جوان و بیمار سالخورده، با چنان مهارتی به نظم درآمده که گوئی "مولانا" با علم برخاسته از عرفان و مطالعات عمیق خود از همان ابتدا مدّعی استقلال طب سالمندان، بوده به سرزنش پزشک جوانی که تمامی شکایات بیمار سالخورده ای را به سن او نسبت می دهد پرداخته )4( و "ابن سینا" در کتب پنجگانه قانون در طب، علاوه بر مطالب گوناگونی که در فصول مختلف، در زمینه سلامت و بیماری سالمندان، نگاشته است ضمنا یک فصل کامل از اثر نفیس خود را نیز بطور جداگانه به بهداشت سالمندان، اختصاص داده پیری را یک روند طبیعی در ادامه فرایند حیات، دانسته دستوراتی را به منظور سالم زیستن این گروه سِنّی به رشته تحریر، درآورده است )5( که در این مختصر، سعی خواهیم کرد نقطه نظرات او را باختصار، منعکس نمائیم.
براساس طبقه بندی های موجود، طب سالمندان (Geriatrics) نیز همچون طب داخلی و طب اطفال، شاخه ای از طب عمومی است که در ارتباط با جنبه های اجتماعی، پیشگیری، تشخیصی و درمانی بیماری ها در افراد سالخورده می باشد و به منظور تحقق اهداف زیر، فعالیت می نماید:
1 ـ توانبخشی سالخوردگان به منظور برخورداری از یک زندگی فعال
2 ـ پیشگیری از بروز بیماری ها و تشخیص زودرس و درمان به موقع آنها در سالخوردگان
3 ـ تخفیف آلام ناشی از ضعف و ناتوانی و بیماری ها در این گروه سنی
4 ـ مراقبت پزشکی وپشتیبانی اجتماعی سالخوردگان در مراحل نهائی بیماریها.
بدیهی است که سالخوردگی، به خودی خود، بیماری به حساب نمی آید و درواقع یک روند طبیعی و فیزیولوژیک، می باشد. اختلال فعالیت ارگان های مختلف در این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مبانی طب سالمندان درقانون ابن سینا
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی بینش ابن سینا در مورد طب سالمندان و ریشه یابی طراحی این واژه و این رشته مهم پزشکی و بهداشت است که اشتباها به ره آوردهای علمی نیمه دوّم قرن بیستم میلادی، نسبت داده شده است.
به منظور نیل به این هدف، پس از رایانه ای کردن کتاب کامل قانون در طب ابن سینا (ترجمه مرحوم عبدالرحمن شرفکندی) به جستجوی واژه های مرتبط با پیری، سالخوردگی، سالمندی . . . پرداخته با بیش از پانصد واژه، مواجه گردیدیم و دریافتیم که (یافته ها) بسیاری از عناوین فعلی مرتبط با طب سالمندان، جزو فصول و موضوعات اصلی این کتاب بوده، شرح مفصّلی در مورد بهداشت سالمندان، دستورات غذائی سالمندان، نوشیدنی های مناسب برای سالمندان، ورزش سالمندان، خواب و استراحت سالمندان و . . . به چشم میخورد و علاوه برآن به موضوعات دیگری نظیر تاثیر محیط بر پیری زودرس، تاثیر عقیمی و باروری بر زمان آغاز سالمندی، تاثیر سالخوردگی، برحساسیت و مقاومت در مقابل بیماریهای عفونی، تب های شدید و دردهای مهلک، نیز پرداخته و بدینوسیله در آغاز هزاره دوّم میلادی، مبانی طب سالمندان و بسیاری از تفاوت های آن باطب سایر سنین را مطرح نموده، با توجه به افزایش امید به زندگی، در سطح کشور و تغییرات واضحی در راس هرم سنی در جهت افزایش جمعیت سالمندان و افزایش نیازهای پزشکی و بهداشتی حال وآینده آنان جا دارد در آغاز هزاره سوّم میلادی، با تاسی به افکار مترقی ابن سینا و تاکیدهای اخیر سازمان جهانی بهداشت، نیاز به این رشته مهم پزشکی و بهداشت را در میهن عزیزمان احساس نموده در برنامهریزی های آموزشی و پژوهشی وزارت متبوع، دانشگاه های علوم پزشکی کشور، همانگونه که به طب اطفال، پرداخته ایم به این شاخه مهم پزشکی نیز بپردازیم.
مقدمه
با توجه به تفاوت های عمده ای که بین ویژگی های اپیدمیولوژیک، بالینی و پاراکلینیک بیماری ها در سنین مختلف وجود دارد در بسیاری از کشور های جهان، خدمات پزشکی را از نظر سِنّی، عملا به سه شاخه عمده طب اطفال، طب داخلی و طب سالمندان، طبقه بندی نموده و بر همین اساس، مقالات علمی و کتبی را به رشته تحریر درآورده متخصصین مورد نیاز خود در این رشته ها را در دانشگاه های علوم پزشکی، تربیت می نمایند. ولی درکشور ما متاسفانه هنوز رشته ای تحت عنوان طب سالمندان (Geriatrics) وجود ندارد و این درحالیست که در سایه فعالیت های موثر وزارت بهداشت و اقداماتی که در زمینه کنترل جمعیت، صورت گرفته است طی ده سال گذشته از قاعده هرم سنی جمعیت، کاسته شده، به راس آن افزوده گردیده و قریب 7% جمعیت کشور را گروه سنی 60 ساله و بالاتر)1( که به تعبیر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت، سنین سالمندی نامیده میشود تشکیل می دهند)2( و علاوه بر اینها طبق مطالعاتی که در سال 1377 صورت گرفته است امید به زندگی در افراد ایرانی در جنس مونث و مذکر، به ترتیپ به 74 و 70 رسیده است )3( که باز هم نشان دهنده تغییراتی در راس هرم سنی جمعیت کشور، می باشد و هرچند در کتب غربی، طب سالمندان را بعنوان شاخه جدیدی از طب عمومی، معرفی کرده اند ولی نه تنها به استناد شواهد موجود در کتاب قانون ابن سینا بلکه حتی براساس محتوای ادبیات ملّی ایران، توجهات پزشکی و بهداشتی به سالمندان، همواره از زاویه خاصی اعمال گردیده که خود نشان دهنده توجه پیشنیان به استقلال طب سالمندان از طب سایر سنین بوده است.تفاوت های عمده طب سالمندان با سایر شاخه های طب از دیرباز، شناخته شده و در کتب علمی و ادبی پژوهشگران پیشین میهنمان جلب توجه میکند، بطوریکه در کتاب دوّم مثنوی، مصاحبه پزشک جوان و بیمار سالخورده، با چنان مهارتی به نظم درآمده که گوئی "مولانا" با علم برخاسته از عرفان و مطالعات عمیق خود از همان ابتدا مدّعی استقلال طب سالمندان، بوده به سرزنش پزشک جوانی که تمامی شکایات بیمار سالخورده ای را به سن او نسبت می دهد پرداخته )4( و "ابن سینا" در کتب پنجگانه قانون در طب، علاوه بر مطالب گوناگونی که در فصول مختلف، در زمینه سلامت و بیماری سالمندان، نگاشته است ضمنا یک فصل کامل از اثر نفیس خود را نیز بطور جداگانه به بهداشت سالمندان، اختصاص داده پیری را یک روند طبیعی در ادامه فرایند حیات، دانسته دستوراتی را به منظور سالم زیستن این گروه سِنّی به رشته تحریر، درآورده است )5( که در این مختصر، سعی خواهیم کرد نقطه نظرات او را باختصار، منعکس نمائیم.
براساس طبقه بندی های موجود، طب سالمندان (Geriatrics) نیز همچون طب داخلی و طب اطفال، شاخه ای از طب عمومی است که در ارتباط با جنبه های اجتماعی، پیشگیری، تشخیصی و درمانی بیماری ها در افراد سالخورده می باشد و به منظور تحقق اهداف زیر، فعالیت می نماید:
1 ـ توانبخشی سالخوردگان به منظور برخورداری از یک زندگی فعال
2 ـ پیشگیری از بروز بیماری ها و تشخیص زودرس و درمان به موقع آنها در سالخوردگان
3 ـ تخفیف آلام ناشی از ضعف و ناتوانی و بیماری ها در این گروه سنی
4 ـ مراقبت پزشکی وپشتیبانی اجتماعی سالخوردگان در مراحل نهائی بیماریها.
بدیهی است که سالخوردگی، به خودی خود، بیماری به حساب نمی آید و درواقع یک روند طبیعی و فیزیولوژیک، می باشد. اختلال فعالیت ارگان های مختلف در این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
موضوع :
] متالورژی پودر [
پیشگفتار:
یکی از شاخههای علم متالورژی که دز سالهای اخیر رشد زیادی یافته است. متالورژی پودر است. البته قدمت تولید قطعات با پودر به پنج هزار سال و بیشتر می رسد. یکی دیگر از دلایل توسعه متالورژی پودر این است که در روش مزبور فلز تلف شده به مراتب کمتر از سایر روشهاست و حتی می توان گفت وجود ندارد. سرمایه گذاری در صنعت متتالورژی پودر نیز،کمتر از سرمایه گذاری برای روشهای کلاسیک ساخت قطعات است. زیرا در مرحله هم جوشی ، درجه حرارت لازم کمتر از درجه حرارت ذوب فلزات است و در نتیجه، کوده های مورد احتیاح ارزانتر اند.
دامنه استفاده از متالورژی پودر بسیار متنوع و گسترده بوده و در این رابطه کافی است به زمینه هایی همچون تولید رشته های لامپها، بوش های خود روانساز، متعلقات گیربکس اتومبیل، اتصالات الکتریکی، مواد ضد سایش قطعات توربین و آمالگم های دندانپزشکی اشاره شود. علاوه بر آن پودر فلزات در موارد و کاربردهایی چون صنایع رنگ سازی مدارهای چاپی، آردهای غنی شده مواد منفجره، الکترود های جوشکاری، سوخت راکت ها، جوهر چاپ، باطری الکتریکی قابل شارژ، لحیم کاری و کاتالیزورها مورد استفاده قرار می گیرند.
متالورژی پودر در ابتدا فلزات معمول، همچون مس و آهن شروع شد ولی لانه استفاده از عمل آن به فلزات غیر دیگر نیز سرایت کرد. کاربردهای جدید تری برای متالورژی پودر به دنبال داشت. بطوریکه از آغاز دهه 1940 بسیاری از قطعات فلزات غیر معمول از طریع این تکنولوژی تهیه شدند. در این گروه مواد می توان از فلزات دیر گداز مانند نایوبیم، تنگستن، مولیبدن، زیر کنیم، تیتانیم، رنیم و آلیاژهای آنها نام برد. همچنین تعدادی از مواد هسته ای و ترکیبات الکتریکی و مغناطسسی نیز با تکنیک های متالورژی پودر تهیه شدند. هر چند موفقیت اولیه متالورژی پودر بیشتر مدیون مزایای اقتصادی آن است. ولی در سالهای اخیر ساخت قطعاتی که تولید آنها با روشهای دیگر مشکل می باشد در گسترش این تکنولوژی سهم چشمگیری داشته است. انتظار می رود که این عوامل در جهت بسط متالورژی پودر و ابداع کاربردهای آتی آن دست به دست هم داده و دست آودرهای تکنولوژیکی تازه ای را به ارمغان آورند. تداوم رشد متالورژی پودر را میتوان به عوامل پنجگانه زیر وابسته دانست:
الف) تولید انبوه قطعات سازه ای دقیق و با کیفیت بالا که معمولاًبر بکارگیری آلیاژهای آهن مبتنی می باشند.
ب ) دستیابی به قطعاتی که فرایند تولید آنها مشکل بوده و باید کاملاً فشرده و دارای ریز ساختار یکنواخت ( همگن) باشند.
پ ) ساخت آلیاژهای مخصوص،عمدتاً مواد مرکب محتوی فازهای مختلف که اغلب برای شکل دهی نیاز به بالا تولید می شوند.
ت) مواد غیر تعادلی از قبیل آلیاژهای آمورف و همچنین آلیاژ های ناپایدار.
ث ) ساخت قطعات پیچیده که شکل و یا ترکیب منحصر به فرد و عیر معمول دارند
متالورژی پودر روز به روز گسترش بیشتری یافته و بر میزان پودر تولیدی به طور پیوسته افزوده، بطوریکه پودر آهن حمل شده از آمریکا از سال 1960 تا 1978 میلادی به ده برابر افزایش یافته است. هر چند در سالهای اخیر آهنگ رشد این تکنولوژی چندان پیوسته نبوده، ولی مجموعه شواهد دلالت بر گستردگی بیشتر آن، در مقایسه با روشهای سنتی قطعه سازی دارد. باز خوردهای دریافت شده از مهندسین طراح نشان می دهد که هر چه دانش ما در متالورژی پودر افزودن تر می شود، دامنه کاربرد این روش نیز گسترش بیشتری می یابد. اغلب دست آوردهای نوین این زمینه صنعتی بر قابلیت آن در ساخت، مقرون به صرفه قطعات با شکل و ابعاد دقیق مبتنی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
موضوع :
] متالورژی پودر [
پیشگفتار:
یکی از شاخههای علم متالورژی که دز سالهای اخیر رشد زیادی یافته است. متالورژی پودر است. البته قدمت تولید قطعات با پودر به پنج هزار سال و بیشتر می رسد. یکی دیگر از دلایل توسعه متالورژی پودر این است که در روش مزبور فلز تلف شده به مراتب کمتر از سایر روشهاست و حتی می توان گفت وجود ندارد. سرمایه گذاری در صنعت متتالورژی پودر نیز،کمتر از سرمایه گذاری برای روشهای کلاسیک ساخت قطعات است. زیرا در مرحله هم جوشی ، درجه حرارت لازم کمتر از درجه حرارت ذوب فلزات است و در نتیجه، کوده های مورد احتیاح ارزانتر اند.
دامنه استفاده از متالورژی پودر بسیار متنوع و گسترده بوده و در این رابطه کافی است به زمینه هایی همچون تولید رشته های لامپها، بوش های خود روانساز، متعلقات گیربکس اتومبیل، اتصالات الکتریکی، مواد ضد سایش قطعات توربین و آمالگم های دندانپزشکی اشاره شود. علاوه بر آن پودر فلزات در موارد و کاربردهایی چون صنایع رنگ سازی مدارهای چاپی، آردهای غنی شده مواد منفجره، الکترود های جوشکاری، سوخت راکت ها، جوهر چاپ، باطری الکتریکی قابل شارژ، لحیم کاری و کاتالیزورها مورد استفاده قرار می گیرند.
متالورژی پودر در ابتدا فلزات معمول، همچون مس و آهن شروع شد ولی لانه استفاده از عمل آن به فلزات غیر دیگر نیز سرایت کرد. کاربردهای جدید تری برای متالورژی پودر به دنبال داشت. بطوریکه از آغاز دهه 1940 بسیاری از قطعات فلزات غیر معمول از طریع این تکنولوژی تهیه شدند. در این گروه مواد می توان از فلزات دیر گداز مانند نایوبیم، تنگستن، مولیبدن، زیر کنیم، تیتانیم، رنیم و آلیاژهای آنها نام برد. همچنین تعدادی از مواد هسته ای و ترکیبات الکتریکی و مغناطسسی نیز با تکنیک های متالورژی پودر تهیه شدند. هر چند موفقیت اولیه متالورژی پودر بیشتر مدیون مزایای اقتصادی آن است. ولی در سالهای اخیر ساخت قطعاتی که تولید آنها با روشهای دیگر مشکل می باشد در گسترش این تکنولوژی سهم چشمگیری داشته است. انتظار می رود که این عوامل در جهت بسط متالورژی پودر و ابداع کاربردهای آتی آن دست به دست هم داده و دست آودرهای تکنولوژیکی تازه ای را به ارمغان آورند. تداوم رشد متالورژی پودر را میتوان به عوامل پنجگانه زیر وابسته دانست:
الف) تولید انبوه قطعات سازه ای دقیق و با کیفیت بالا که معمولاًبر بکارگیری آلیاژهای آهن مبتنی می باشند.
ب ) دستیابی به قطعاتی که فرایند تولید آنها مشکل بوده و باید کاملاً فشرده و دارای ریز ساختار یکنواخت ( همگن) باشند.
پ ) ساخت آلیاژهای مخصوص،عمدتاً مواد مرکب محتوی فازهای مختلف که اغلب برای شکل دهی نیاز به بالا تولید می شوند.
ت) مواد غیر تعادلی از قبیل آلیاژهای آمورف و همچنین آلیاژ های ناپایدار.
ث ) ساخت قطعات پیچیده که شکل و یا ترکیب منحصر به فرد و عیر معمول دارند
متالورژی پودر روز به روز گسترش بیشتری یافته و بر میزان پودر تولیدی به طور پیوسته افزوده، بطوریکه پودر آهن حمل شده از آمریکا از سال 1960 تا 1978 میلادی به ده برابر افزایش یافته است. هر چند در سالهای اخیر آهنگ رشد این تکنولوژی چندان پیوسته نبوده، ولی مجموعه شواهد دلالت بر گستردگی بیشتر آن، در مقایسه با روشهای سنتی قطعه سازی دارد. باز خوردهای دریافت شده از مهندسین طراح نشان می دهد که هر چه دانش ما در متالورژی پودر افزودن تر می شود، دامنه کاربرد این روش نیز گسترش بیشتری می یابد. اغلب دست آوردهای نوین این زمینه صنعتی بر قابلیت آن در ساخت، مقرون به صرفه قطعات با شکل و ابعاد دقیق مبتنی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
محارب کیست؟ و محاربه چیست؟
هدف این بحث، مشخص کردن موضوع حدى است که در شرع بنابه نص قرآن کریم و روایات متواتر، براى محارب معین شده است. در تنقیح موضوع حد محارب سخن بسیار رفته است، آیا موضوع آن فقط کسى است که براى ترساندن مردم سلاح کشیده باشد، یا هر کس به هر نحو حتى مثلا به صورت بغى، محارب با خدا و پیامبر باشد موضوع آن است؟ و یا به طور مطلق هر مفسد فى الارض حتى اگر افساد او به صورت جنگ و محاربه هم نباشد، موضوع این حد است؟ پایه این بحث بر استظهار از آیه مبارکه و روایات مخصوص حد محارب، استوار است. آنچه در آیه و در روایات آمده، عنوان (محاربه با خدا و پیامبر) و عنوان (مفسد فى الارض) است، کدام یک از این دو عنوان موضوع حد محارب است، عنوان (محارب) یا عنوان (مفسد فى الارض) یا مجموع هر دو، یا هر یک از آنها مستقلا -بر این پایه که این دو، یکى نباشند؟ براى روشن شدن مطلب، چند جهت را مورد بحث قرار مىدهیم: جهت اول: مفاد آیه محاربه در آیه، دو قید آمده است: (محاربه اللّه والرسول) و(الافساد فى الارض)، که درباره هر یک باید به بحث پرداخت. کلمه (محاربه) از ماده (حرب) گرفته شده و نقیض کلمه (سلم) (صلح) است. محاربه در اصل به معناى (سلب) و گرفتن است و (حرب الرجل ماله) به معناى (سلب الرجل ماله) است، یعنى (مال آن مرد را از او گرفتند). چنین کسى را (محروب) و(حریب) مىگویند. اطلاق واژه حرب بر کسى که براى جنگیدن یا ترسانیدن دیگران سلاح کشیده باشد، به این اعتبار است که او مىخواهد جان یا مال یا قدرت یا ملک دیگرى را از او بگیرد. به هر حال معناى حقیقى حرب هرچه باشد، اضافه شدن لفظ محاربه به (اللّه) و(الرسول) در آیه مبارکه، قرینهاى است بر اینکه معناى حقیقى این کلمه مراد نیست، زیرا محاربه به معناى حقیقى آن، با خدا ممکن نیست و با رسول اگرچه ممکن است اما قطعا در این جا مراد نیست ، زیرا خصوص کسانى که با شخص پیامبر مىجنگیدند مقصود آیه نیست، چه در این صورت آیه اختصاص داشت به زمان حیات پیامبر، در حالى که کسانى که با پیامبر مىجنگیدند فقط کافران زمان او بودند و چنانکه خواهد آمد، کافران زمان پیامبر قطعا از مدلول این آیه بیرون هستند. بلکه نفس اضافه شدن لفظ محاربه به خدا و رسول باهم، خود قرینهاى است بر اینکه مراد از آن، معناى گستردهترى از جنگ مستقیم و شخصى است و آن معنا یکى از این دو امر است: 1 . مراد از محاربه همانگونه که در لسان العرب آمده، هر گونه عصیان و مخالفت با حکم خدا و رسول است و ظاهر عبارت علامه طباطبائى در (تفسیر المیزان) نیز همین معنا را مىرساند. بر این اساس، استعمال لفظ محاربه در مطلق عصیان و مخالفت، از قبیل مجاز در کلمه است. 2 . مراد از محاربه با خدا ورسول، محاربه با مسلمانان است ولى به منظور بزرگ جلوه دادن آن و توجه دادن به اهمیت امت اسلامى و اینکه جنگ با امت اسلام به منزله جنگ با خدا و رسول است، لفظ محاربه در آیه، به خدا و رسول اضافه شده است. زیرا امت اسلام منتسب به خدا و پیامبر و تحت ولایت آنهاست. چنین معنایى به منزله مجاز در اسناد است. فاضل مقداد در تفسیر خود، همین معنا را برگزیده است. ظاهرا، احتمال دوم متعین است، زیرا عنوان (حرب) در آیه به کار رفته است و مقتضاى آن این است که این کلمه به معناى خود استعمال شده باشد و الغاى معناى اصلى آن، وجهى ندارد. علاوه بر این، پذیرفتن مجاز اسنادى در این جا روانتر و رساتر است، زیرا منتسب کردن امت اسلام به خدا و رسول و محاربه با آن را محاربه با خدا و رسول دانستن، بیانگر نکته عرفى روشن و رسایى است. بر خلاف احتمال اول و استعمال لفظ محاربه در مطلق معصیت و مخالفت با امر و نهى شارع. بر این اساس، باید پذیرفت که هر گونه محاربهاى با مسلمانان در این معناى مجازى لحاظ شده است. محاربه انواع گوناگونى دارد، گاهى کافران با مسلمانان مىجنگند و گاهى گروهى از خود مسلمانان علیه حکومت اسلامى قیام مىکنند و با آن مىجنگند، و گاهى گروهى از مسلمانان به قصد ایجاد ناامنى و ارعاب و غارت و خونریزى، با گروهى دیگر از ایشان به جنگ مىپردازند. هر قسم از این محاربهها را مىتوان مجازا محاربه با خدا و رسول به شمار آورد و در نتیجه مصداق آیه کریمه دانست، اما با توجه به قراین متعدد، بدون شک محاربه کافران با مسلمانان، مراد آیه نیست. روشنترین این قرینهها، استثنایى است که در آیه بعد آمده است (الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم) ظاهر این آیه آن است که مراد از توبه، توبه از محاربه است نه توبه از شرک، و این خود قرینهاى است بر آنکه این محاربان از مسلمانان هستند و به مجرد اینکه قبل از پیروزى بر آنها، دست از محاربه بردارند و توبه کنند، سایر احکام مسلمانى در مورد آنان اجرا مىشود -چنانچه در دیگر حدود الهى نیز این چنین است اما اگر محاربان از کافران باشند و جنگ با آنها به سبب کفرشان باشد، در صورتى عفو شامل حال آنها مىشود که در حصن اسلام در آیند و صرف دست از جنگ کشیدن کافى نیست. بلکه اساسا تعبیر (توبه) که در آیه آمده است به خودى خود شاهد بر آن است که منظور آیه، محاربان مسلمان است نه کافر، چرا که توبه براى مسلمان است نه براى کافر، کافر ایمان مىآورد و داخل حوزه اسلام مىشود و براى این حالت، تعبیر توبه به کار نمىرود. در هر صورت، تردیدى نیست که آیه محاربه، شامل محاربه کافرانى که از روى کفر با مسلمانان مىجنگندند نمىشود. بلى اگر کافرى به قصد ارعاب و غارت با مسلمانان بجنگد، مشمول آیه محاربه مىشود، ولى مصداق قسم سوم از اقسام محاربه خواهد بود. مقصود بیان این نکته است که محاربهاى که به خاطر اسلام و کفر، یا به قصد سرنگون کردن حکومت اسلامى، میان کافران و مسلمانان در مىگیرد، قطعا مشمول آیه نیست. پس مراد از محاربه در آیه، یا قسم دوم از محاربه است یعنى محاربه مسلمانانى که از روى بغى و سرکشى علیه حکومت اسلامى شورش کردهاند که همان محاربه با امام و حاکم اسلامى است، یا قسم سوم از محاربه است یعنى محاربه به صورت ارعاب و تجاوز به مال و جان مسلمانان. برخى گفتهاند: (از ظاهر آیه چنین بر مىآید که موضوع احکامى که در آیه بیان شده است، خصوص مسلمانانى است که در مقابل دولت اسلامى به قیام مسلحانه برخیزند و شامل کسى که به قصد ارعاب مردم و گرفتن اموال آنها، دست به