حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد پیرامون زندگانی معین الاسلام و فرهنگ جدید اصفهان 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فصول

پیرامون زندگانی معین الاسلام و فرهنگ جدید اصفهان

فصل اول

بخش اول

زادگاه و نیاکان

حاج سید محمد علی مازندرانی (معین الاسلام) در سال 1251 هجری شمسی=1290 هجری قمری در اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش حاج سید عبداللهی و جدش سید امیر محمد علی نیز در همین شهر پا به عرصه وجود نهادند.

جد اعلایش سید محمد (مهاجر) است فرزند سید عبدالله موسوی مازندرانی، که در عالمی بزرگ و محتشم و در لاربحان وشاع زشت صاحب عشیره و مالک املاک بود.

سید محمد - نخست بار در سال 186 ه‍ ق - دراوان جوانی برای کسب علم به حوزه علمیه اصفهان آمد 9 سال در این شهر ماند و تا وصول به درجه اجتهاد دانش‌اند رفت سپس بدستور پدر و موافقت استادش آقا محمد به مازندران مراجعه کرد. او بعد از وفات پدرش سید عبدالله در سال 1214 هجری قمری از مازندران بقصد سکونت به اصفهان مهاجرت کرد. دریا شهر علمی فرهنگی اصفهان، چونان صدف زاینده، این در ثمین را پذیرا شد و باو مجال پرورش و تعلیم و تعلم بخشد. اولاد و احفادش نیز به برکت و یمن وجود و حضور علماء عامل و متقی و دانشمندان عدیم النظیر اصفهان رحمه الله علیهم اجمعین، به مدارج اعلای علم و تقوی عروج کردند و به سهم خود بر عزت و شأن این شهر افزودند.

سید محمد در سفر مهاجرت نیت کرده بود که نه تنها خود مادام العمر به مازندران معاودت نکند، بلکه به اولاد و اعقابش نیز چنین توصیه کرد. علت و جزئیات این مهاجرت را حفید او حاج سید محمد علی (صاحب عنوان) که بعدا ملقب به معین الاسلام شد، طی رساله ای شروح تحریر کرد و بچاپ رسانید.

در این اوقات که سود این اوراق که نواده صاحب عنوان است. قصد کرد پیرامون زندگانی جد خود وجیزه ای بنگارد، به کتب و اوراق بازمانده از آن مرحوم رجوع کرد و متاسفانه امهات آن را نیافت، به ناچار به مختصر باقیمانده بسنده کرد و با کوشش بسیار آنها را از پس سالها پراکندگی، مجموع کرد و گرد و غبار چهل واندساله را از آنها بسترد دو آن مختصر را - که از تصاریف زمان و دستبرد ایام سلامت مانده بود- در مطالعه کشید. در خلال جستجوها، به مسوده چند برگ از نامه ای برخورد به خط مرحوم معین الاسلام و خطاب به مرحوم آیه الله العظمی نجفی مرعشی، که شاید در پاسخ سوال معظم له بوده و حاوی مشروح احوال نیاکان او و علت مهاجرت و توطن جدش سید محمد بن عبدالله در اصفهان است. لذا بفال نیک گرفت و قسمت پائی از آن را درصدد متعال بیاورد.

بسم الله تعالی شأنه

حضور مبارک بندگان حضرت مستطاب شریفتمدار مقتدی الانام مروج الاحکام صافط انساب الذریة الطاهره من بنی الزهرا علیهاسلام الله الملک العلوم حجه الاسلام والمسلمین آقا نجفی امام جماعه سجد بالا سر حرم قم دام خلله علی روس الانام. عرضه داشت این جانب حاجی سید محمد علی بن حاجی سید عبدالله بن الامیر محمد علی بن آقای آقا سید محمد الموسوی المازندرانی اللاریجانی الشهاندشتی که پدر ایشان مرحوم آقا



خرید و دانلود تحقیق در مورد پیرامون زندگانی معین الاسلام و فرهنگ جدید اصفهان 20 ص


تحقیق در مورد پیرامون زندگانی معین الاسلام و فرهنگ جدید اصفهان 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فصول

پیرامون زندگانی معین الاسلام و فرهنگ جدید اصفهان

فصل اول

بخش اول

زادگاه و نیاکان

حاج سید محمد علی مازندرانی (معین الاسلام) در سال 1251 هجری شمسی=1290 هجری قمری در اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش حاج سید عبداللهی و جدش سید امیر محمد علی نیز در همین شهر پا به عرصه وجود نهادند.

جد اعلایش سید محمد (مهاجر) است فرزند سید عبدالله موسوی مازندرانی، که در عالمی بزرگ و محتشم و در لاربحان وشاع زشت صاحب عشیره و مالک املاک بود.

سید محمد - نخست بار در سال 186 ه‍ ق - دراوان جوانی برای کسب علم به حوزه علمیه اصفهان آمد 9 سال در این شهر ماند و تا وصول به درجه اجتهاد دانش‌اند رفت سپس بدستور پدر و موافقت استادش آقا محمد به مازندران مراجعه کرد. او بعد از وفات پدرش سید عبدالله در سال 1214 هجری قمری از مازندران بقصد سکونت به اصفهان مهاجرت کرد. دریا شهر علمی فرهنگی اصفهان، چونان صدف زاینده، این در ثمین را پذیرا شد و باو مجال پرورش و تعلیم و تعلم بخشد. اولاد و احفادش نیز به برکت و یمن وجود و حضور علماء عامل و متقی و دانشمندان عدیم النظیر اصفهان رحمه الله علیهم اجمعین، به مدارج اعلای علم و تقوی عروج کردند و به سهم خود بر عزت و شأن این شهر افزودند.

سید محمد در سفر مهاجرت نیت کرده بود که نه تنها خود مادام العمر به مازندران معاودت نکند، بلکه به اولاد و اعقابش نیز چنین توصیه کرد. علت و جزئیات این مهاجرت را حفید او حاج سید محمد علی (صاحب عنوان) که بعدا ملقب به معین الاسلام شد، طی رساله ای شروح تحریر کرد و بچاپ رسانید.

در این اوقات که سود این اوراق که نواده صاحب عنوان است. قصد کرد پیرامون زندگانی جد خود وجیزه ای بنگارد، به کتب و اوراق بازمانده از آن مرحوم رجوع کرد و متاسفانه امهات آن را نیافت، به ناچار به مختصر باقیمانده بسنده کرد و با کوشش بسیار آنها را از پس سالها پراکندگی، مجموع کرد و گرد و غبار چهل واندساله را از آنها بسترد دو آن مختصر را - که از تصاریف زمان و دستبرد ایام سلامت مانده بود- در مطالعه کشید. در خلال جستجوها، به مسوده چند برگ از نامه ای برخورد به خط مرحوم معین الاسلام و خطاب به مرحوم آیه الله العظمی نجفی مرعشی، که شاید در پاسخ سوال معظم له بوده و حاوی مشروح احوال نیاکان او و علت مهاجرت و توطن جدش سید محمد بن عبدالله در اصفهان است. لذا بفال نیک گرفت و قسمت پائی از آن را درصدد متعال بیاورد.

بسم الله تعالی شأنه

حضور مبارک بندگان حضرت مستطاب شریفتمدار مقتدی الانام مروج الاحکام صافط انساب الذریة الطاهره من بنی الزهرا علیهاسلام الله الملک العلوم حجه الاسلام والمسلمین آقا نجفی امام جماعه سجد بالا سر حرم قم دام خلله علی روس الانام. عرضه داشت این جانب حاجی سید محمد علی بن حاجی سید عبدالله بن الامیر محمد علی بن آقای آقا سید محمد الموسوی المازندرانی اللاریجانی الشهاندشتی که پدر ایشان مرحوم آقا



خرید و دانلود تحقیق در مورد پیرامون زندگانی معین الاسلام و فرهنگ جدید اصفهان 20 ص


تحقیق در مورد عوامل مؤثر در خواص فیزیکی و مکانیکی چــــوب گـــردو

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

عوامل مؤثر در خواص فیزیکی و مکانیکی چــــوب گـــردو

 خــــاک

خاکها از سه نظر فیزیکی ، شیمیایی و حیاتی ( بیولوژیکی ) در رشد و نمو و باروری گیاه اثر می گذارند .

1ـ بهترین خاک از نظر شرایط فیزیکی برای پرورش گردو ، خاکهایی با بافت متوسط ، ساختمان مناسب با تحلخل کافی ، عمق حدود 5/1 – 1 متر ، نفوذ پذیری متوسط ( 2 – 5/1 متر در روز ) ، تهیه مناسب و زهکشی مطلوب می باشد .

- خاکهای خیلی سبک و سنگریزه دار ، خاکهای سنگین رسی ، خاکهای کم عمق ، خاکهای زه دار بدون زهکشی و خاکهای خیلی ( آهکی و سدیمی نباید برای کاشت درخت گردو انتخاب شوند( .

- ترمیم خاک از نظر فیزیکی تا حدودی امکان پذیر است ، هر چند در اکثر موارد بدلائل اقتصادی عملاً باید از آن صرف نظر کرد .

افزودن رس یا شن با خاک ، افزودن مواد آلی و کمپوست ، عملیات خاکورزی مناسب ، کشت سبز موقت یا دائم ، مالچ پاشی و ایجاد زهکشی – مناسب در صورت صرفه اقتصادی راههای اصلاح شرایط فیزیکی خاک می باشند .

2) بهترین خاک از نظر شرایط شیمیایی برای درختان گردو ، خاکهای دارای اسیدیتا متوسط یا خنثی ( PH حدود 5/7 – 5/6 ) بدون مشکل شوری می باشد . ( گردو از درختان خیلی حساس به نمک و شوری می باشد) .

- خاکهای آهکی و قلیایی و شور و همچنین خاکهای خیلی اسیدی هم مناسب کاشت درختان گردو نیستند .

افزودن مواد آلی و کمپوست ، استفاده از کودهای شیمیایی با مبنای اسیدی مثل سولفات آمونیوم ، افزودن گوگرد قابل تبدیل به خاک و یا دادن مقداری آهک هم در صورت صرفه اقتصادی از راههای اصلاح شیمیایی خاک می باشند .

تـــــغذ یـــه :

موضوع تغذیه یا تأمین مواد غذایی مورد نیاز ما بعد از شرایط اقیمی دومین مسئله از نظر اهمیت در پرورشی درختان میوه محسوب می شود .

عناصر لازم برای تغذیه گیاهان عبارتند از : کربن ، اکسیژن ، هیدروژن ، ازت ، مس ، پتاسیم ، گوگرد ، کلسیم ، منیزیوم ، آهن ، فسفر ، بر ، روی ، منگنز ، مولیبون و کبالت از این 16 عنصر ، سه عنصر کربن ، اکسیژن و هیدروژن از هوا و آب و بقیه بوسیله ریشه ها از خاک جذب می شوند و یا در صورت محلول پاشی بر روی اندامهای هوایی از راه برگ یا شاخه ها و جوانه ها جذب می گردد . منبع تأمین آنها هم کودهای شیمیایی معدنی یا آلی می باشد . البته عناصر دیگری مانند سدیم ، سیلیسم ، کلر ، آلومینیم ، سلفیم ، لیتیم و ید نیز کم و بیش در ترکیب بعضی گیاهان مشاهده می شوند که نقش و تأثیر آنها هنوز به درستی معلوم نشده است .

برای تأمین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه بوسیله کودهای شیمیایی ، بهترین روش ، مصرف خاکی و به روش چالکود می باشد ( چاله هایی به قطر و عمق حدود 50 – 40 سانتیمتر در سایه انداز درخت و در مسیر آب ) .

عنــــاصر غــذایی ، نـقش آنــها در گـــــیاه ، عــلائم کــمـبود ، و عــوامل بروز و تشدید کمبود ، مقدار مورد نیاز عنصر برای گیاه و نحوه مصرف

- گردو جزء پر نیاز ترین درختان میوه به ازت ، فسفر و پتاس می باشد .

- مغز گردو در مقایسه با سایر قسمتهای میوه دارای بیشترین مقدار منیزیم ، نیتروژن ، فسفر و منگنز می باشد .

- بیشترین مقدار پتاسیم و کلسیم میوه گردو در پوست سبز آن می باشد .

1) ازت :

نقش : شرکت در ساختمان پروتئین ها و کلر.فیل ، مؤثر در رشد سبزینگی ، در تشکیل جوانه های با رده ، حجم میوه و میزان عملکرد .

علائم کمبود : زردی و رنگ پریدگی برگ که از برگهای مسن شروع و سپس به برگهای جوان سرایت می کند ، رشد درخت کاهش یافته و مغز میوه ممکن است بطور کامل پر نشود ، ریزش گل و میوه هم زیاد می شود .

- کمبود ازت در خاک ، بافت خیلی سبک و خیلی سنگین خاک ، آبیاری سنگین و شستشوی خاک ، وجود حالت احیایی در اطراف ریشه و زیادی بیش از حد فسفر و پتاسیم از عوامل بروز و تشدید کمبود می باشد .

- زیادی بیش از حد ازت نیز رسیدن میوه را به تأخیر انداخته ، مقدار روغن را کاهش داده و از کیفیت انبار داری محصول می کاهد ، همچنین مقاومت گیاه را در برابر آفات و بیماریها و نا ملایمات محیطی کم می کند .

مقدار مورد نیاز سالانه درخت گردو به ازت در سال اول تا چهارم حدود 40 – 10 کیلو گرم در هکتار ، از سال پنجم تا دهم حدود 80 – 40 کیلوگرم در هکتار و از سال دهم به بعد حدود 100 کیلوگرم درهکتار است که در صورت کمبود در خاک با استفاده از کودهای ازت طی دو مرحله ( اسفند و اردیبهشت ) به مصرف چالکود تأمین می گردد .

توصیه عمومی مؤسسه تحقیقات خاک و آب حدود 400 کیلو گرم در هکتار نیترات آمونیوم می باشد . توصیه مرکز تحقیقات کشاورزی استان نیز یک کیلوگرم به ازای هر درخت بارده به صورت چاکلود می باشد . مقدار نیاز واقعی با آزمون خاک و برگ معین می شود .

  



خرید و دانلود تحقیق در مورد عوامل مؤثر در خواص فیزیکی و مکانیکی چــــوب گـــردو


تحقیق در مورد بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 35 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن

خبرگزاری فارس: در این نوشتار, سعى بر این است تا به بخشى از دستاوردهاى اخلاقى وتربیتى حماسه جاویدان عاشورا اشاره شود.

ماجراى عاشورا نمایش عالى ترین و زیباترین حماسه هاست. شمع وجود امام حسین(ع) پروانه هایى را به گرد خود جمع کرده بود که سر از پا نمى شناختند و در راه عشق به معبود, هر نیشى را نوش مى دانستند و با فداکارى بى نظیر و ایمان بى بدیل خود, جامعه بشرى را از لحاظ سازندگى سربلند کردند و ملکوتیان را در برابر خود به تعظیم واداشتند.

این واقعه ـ که در کم ترین زمان و با فداکارى افراد معدودى رخ داد ـ همیشه به عنوان ((انقلاب بزرگ)) بر تارک تاریخ بشر مى درخشد. همه طبقات تلاش کرده اند تا با بررسى و تحلیل وقایع, نوعى با آن ارتباط برقرار کنند. اندیشمندان بسیارى از ادیان, مکاتب, فرقه ها و نژادهاى مختلف درباره این رخ داد عظیم سخن گفته اند و هر یک در خور شإن و مقام علمى و اجتماعى خود, آموزه هایى از آن را براى مخاطبان به ارمغان آورده اند.)

آنچه بیش از همه, حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مى دهد, توجه به بعد ((اخلاقى و تربیتى)) آن است که در ضمیر انسان ها تإثیر شگفت انگیزى داشته است و بسیارى از آنها را متحول و انقلابى ساخته و جلو خودکامگى بسیارى از زمامداران فاسد را گرفته است.

اگر حماسه عاشورا رخ نمى داد, بدون شک هیچ نهضت اسلامى دیگرى به وقوع نمى پیوست و خودکامگى زمامداران فاسد افزون تر مى شد. در نتیجه, رشد جوامع اسلامى با خطرات جدىترى روبه رو شده و مکتب ((انسان ساز)) اسلام تعطیل مى شد, اما تإثیر حماسه حسینى در بیدارى سیاسى و شور انقلابى مردم به اندازه اى عمیق بود که سلاطین پرقدرت و کم شعورى مانند متوکل عباسى ناچار مى شدند براى تحکیم پایه هاى حکومتشان و جلوگیرى از رشد و تعالى جامعه مسلمین, با کشته آن حضرت بجنگند و تبلیغات مسمومى بر ضدش به راه اندازند;(3) چنان که اقدامات شدیدى براى خاموش کردن مشعل هدایت کربلا به عمل آوردند, اما جذابیت این واقعه سرنوشت ساز در ضمیر حق پرست مردم به صورت مقدس و هدایت بخش استوار مانده و به نقش اساسى اش ـ که هدایت و نجات جامعه بشرى و تربیت شاگردان است ـ هم چنان ادامه مى دهد. در این نوشتار, سعى بر این است تا به بخشى از دستاوردهاى اخلاقى وتربیتى حماسه جاویدان عاشورا اشاره شود:

1. الگو دهى

در نظام تربیت اسلامى یکى از عوامل موثر در شکل گیرى شخصیت مذهبى افراد, الگوپذیرى از اسوه هاى دینى است. تاریخ اجتماعى بشر نشان داده است که در صورت عدم وجود الگو در یک جامعه انسانى, افراد در زندگى ظاهرى, عقلى و ایمانى خویش سرگردان و حیران مى مانند. جامعه اى که مى خواهد نسلى توانمند, پویا, موثر و پرصلابت تربیت کند, احتیاج به الگوهاى جاویدان دارد.

یکى از جلوه هاى تربیتى و انسان ساز حادثه کربلا ((الگودهى)) آن است. این خصیصه چنان عیان است که حتى بزرگان غیر مسلمان را نیز به اعجاب و تإثیرپذیرى واداشته است که به چند نمونه از آن اشاره مى شود, زیرا:

خوش تر آن باشد که سر دلبران ته آید در حدیث دیگران

محمد على جناح مى گوید: ((هیچ نمونه اى از شجاعت, بهتر از آن که امام حسین(ع) از لحاظ فداکارى و تهور نشان داد در عالم پیدا نمى شود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربانى کرده است, پیروى نمایند)).

توماس کارلایل مى گوید: ((بهترین درسى که از تراژدى کربلا مى گیریم این است که امام حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند, آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددى در جایى که حق و باطل رو به رو مى شود, اهمیت ندارد و پیروزى حسین(ع) با وجود اقلیتى که داشت باعث شگفتى من است)).

بالاخره مهاتما گاندى ـ رهبر استقلال طلب هندوستان ـ مى گوید: ((من زندگى امام حسین(ع) ـ آن شهید بزرگ ـ را به دقت خوانده ام و توجه کافى به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد, بایستى از سرمشق حسین(ع) پیروى کند)).

با این وصف اگر عاشورا را دایره المعارفى بدانیم که انواع منش ها و کنش ها را در جبهه حق و باطل در خود جاى داده است, سخن گزافى نگفته ایم. بنابراین بررسى حادثه عاشورا ما را به این باور مى رساند که سیدالشهدإ(ع) ـ با توجه به وضعیت جهان اسلام ـ حرکتى را طراحى کرده بود که در طول تاریخ جاویدان بماند.

این حقیقت را مى توان به روشنى در گفتار و کردار امام حسین(ع) دید, زیرا ایشان حق و باطل را در میدان مبارزه مقابل هم قرار مى دهد, نه خود و یزید را. از این رو در گفت و گوهاى خود از واژه ((مثل)) استفاده مى کند ومى گوید: ((... مثلى لایبایع مثله;(8) افرادى همچون من با افرادى همچون یزید بیعت نمى کنند)).

این نوع جملات نشان دهنده این است که بعد ملکوتى و تربیتى عاشورا را درصدد نمونه دهى و الگوسازى بوده است. به این معنا که اختلاف آنان بین دو فرد در موقعیت جغرافیایى و تاریخى خاص نیست, بلکه تقابل دو باور و تفکر در میان است که امکان دارد در هر مکان و زمان دیگر رخ دهد.

2. ارائه مکتب عشق

حادثه کربلا از معدود جریاناتى است که موجب ایجاد مکتبى تربیتى و انسان ساز در جامعه بشرى شده است; مکتبى شورآفرین که به مردم درس ((اسلام راستین)) را مى دهد و آنها را به راه خدا مى برد و از بندهاى مادى آزاد مى کند و بر ضد حکومت هاى ((اموى گونه)) به حرکت درمىآورد و تعارض دین و دنیا را حل مى کند.

در این مکتب, آموزش به طور رایگان است و ورود براى عموم مردم آزاد است. دفتر حضور و غیاب ندارد و امتحان سال ظاهرا به چشم نمى خورد, اما ضوابطى دارد که فراگیرى فراگیران را در کارنامه آنان ثبت مى کند.

برنامه هایى که در این مکتب تدریس مى شود عبارت است از: عشق حقیقى, معرفت دین, اجراى عدالت, حق شناسى, آزادگى, پایمردى, شهامت, صداقت, صفاى باطن و...

لحظه لحظه هاى عاشورا مکتب است که به انسان ها این درس را مى دهد. فاجعه آفرینان کوفه و شام فکر مى کردند که با قتل عام اصحاب حق, خود را جاودانه مى سازند, ولى در نگاه پیروان واقعى مکتب عاشورا گور خویش را کندند و چهره نورانى اهل بیت(ع) را روشن تر نمودند و کربلا یک مکتب نمونه و کامل شد و نشان داد که سقف تعالى انسان و آستانه رفعت روحى و تصعید وجودى و ظرفیت کمال جویى و کمال یابى او تا کجاست.

این که انسان تا کجا مى تواند اوج بگیرد, زلال شود و تربیت شود, در میدان عمل روشن مى شود, پرونده آن حماسه نشان داد که در بعد تهذیب و تربیت ((تا چه حد است مقام آدمیت!)) این نکته براى جویندگان ارزش هاى تربیتى, بسیار زیباست!

3. تربیت شدگان انقلابى

حادثه عاشورا واقعا بیش از هزاران روایت, کتاب و مبلغ در اندیشه مسلمانان تحول بنیادى و انقلابى به وجود آورد و حقیقت اسلام را ـ که فداکارى در راه حق و عدالت و ستیز با منحرفان ستمگر بود ـ تجلى داد و از طریق این آموزش اصولى و هدایت انقلابى, فداکاران بسیارى هم چون : ((ابن سکیت)), ((دعبل)), ((فرزدق)) و... را بر ضد حکومت هاى اموى گونه تربیت کرد; مثل زندگى پرافتخار شاعرى به نام ((فرزدق)) که از شعراى کم جرإت و جایزه بگیر امویان بود, با این حال نهضت تحول آفرین حسین(ع) او را نیز مانند بسیارى از مسلمانان دیگر طورى بیدار و فداکار ساخت که حتى در دوران سخت عاشورا را به پا خاست و برخلاف هشام (خلیفه خونخوار اموى) از امام زین العابدین(ع) یادگار امام حسین(ع)) تجلیل نمود و با چکامه دلاویز جاودانى اش, برترىهاى امام و خاندانش و پستى هاى هشام و همکارانش را در برابر چشم او براى مردم بازگو کرد. او به جرم حق گویى به زندان افتاد و امام(ع) هدایایى براى او به زندان فرستاد. ولى او با عرض تشکر هدایا را برگرداند و گفت: من براى دفاع از مکتب هدایت و عشق به خاندان پیامبر(ص) و سرکوبى مخالفان ستمگر, چکامه روشنگرم را سرودم.

پس از چهارده قرن, حضرت امام خمینى(ره) ـ که یکى از فرزندان همین خاندان بود ـ چون تمام اوصاف و خصوصیات اخلاقى یزید را در عملکرد و قوانین حکومت هاى غرب و شرق به طور پیچیده و گسترده مشاهده نمود و رژیم شاه را هم نوکر حلقه به گوش و عامل اجراى سیاست هاى شیطانى غرب در ایران و منطقه دید, همانند جدش اباعبدالله(ع) زندگى در این سیستم و رژیم را بر خود و دیگران روا ندانست و براى مبارزه با همه آنها, شور حسینى را در جامعه به پا کرد.

او در نخستین روزهاى نهضت, ضمن سخنرانى ها و بیانیه هاى متعدد, جنایت هاى آمریکا, اسرائیل و رژیم حاکم بر ایران را نسبت به اسلام براى مردم تشریح کرد و با استناد به جمله معروف امام حسین(ع) که فرمود: ((انى لا إرى الموت الا سعاده و لا الحیاه مع الظالمین الا برما)) تکلیف مردم, علما و حوزه هاى علمیه را در قبال این جنایت ها تبیین کرد, ایشان با الهام از همین مکتب رهایى بخش, فرمودند: ((... براى من جاى شبهه نیست که سکوت در مقابل دستگاه جبار, علاوه بر هدم اسلام و مذهب تشیع, نابودى با ننگ است. امروز مسلمین و خصوصا علماى اسلام در مقابل خداى تبارک و تعالى مسئولیت بزرگى دارند. من براى چند روز زندگى با عار و ننگ ارزشى قائل نیستم...))

بدون مبالغه, این دو نمونه از میلیون ها نمونه است که تاکنون درباره ابعاد گوناگون حماسه عاشورا و پلیدىهاى حکومت یزید و همکارانش, هزاران کتاب, رساله, مقاله, خطابه و چکامه به همه زبان هاى اسلامى و غیر اسلامى در همه زمان ها و مکان ها به خاطر تإثیرپذیرى از نهضت حسین(ع) نگاشته شده است. این همه آثار انقلابى و رثایى, متفقا عظمت هرچه بیشتر حسین(ع) و یارانش را در راه حق و حقارت هرچه فزون تر یزید و یزیدیان را در راه باطل ترسیم مى کنند و بر طبق پیش گویى هاى صریح آن حضرت, در خط انقلابى آن حضرت به حرکت افتادند و بر ضد حکام فاسد به پا خاسته و با همه توان از مصالح اسلام و مسلمین پاسدارى کردند.

4. تبلور اخلاق اسلامى

وقتى حادثه عاشورا را بررسى مى کنیم, مى بینیم که یک صحنه زیباى نمایش است; نمایش ((مروت)) و ((ایثار)).

مروت این است که انسان به دشمنان خودش هم محبت ورزد. امام حسین(ع) وقتى دشمنش را تشنه مى بیند به او آب مى دهد. این معناى ((مروت)) است و این از شجاعت بالاتر است که فرمود: ما هرگز جنگ را شروع نمى کنیم, گرچه به نفع ما باشد.

دیگر عنصر اخلاقى موجود در این حادثه ـ که از با شکوه ترین تجلیات عاطفى روح انسان است ـ وفا و ایثار است. تجلى دادن این عاطفه انسانى و اسلامى یکى از وظایف عاشورا بوده است وگویى این نقش به عهده حضرت ابوالفضل(ع) گذاشته شده بود.

حضرت (ع) بعد از آن که مإموران شریعه فرات را کنار مى زند, وارد آب مى شود و اسب را داخل آب مى برد به طورى که آب زیر شکم اسب رسیده و او مى تواند بدون این که پیاده شود مشکش را پر از آب کند. همین که مشک را پر از آب کرد با دستش مقدارى آب برداشت و مقابل صورت آورد تا بنوشد. دیگران از دور ناظر بودند آنها همین قدر گفته اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت. یادش افتاد که برادرش تشنه است. گفت: شایسته نیست که حسین(ع) در خیمه تشنه باشد و من آب بنوشم.



خرید و دانلود تحقیق در مورد بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن  35 ص


تحقیق در مورد بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 35 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن

خبرگزاری فارس: در این نوشتار, سعى بر این است تا به بخشى از دستاوردهاى اخلاقى وتربیتى حماسه جاویدان عاشورا اشاره شود.

ماجراى عاشورا نمایش عالى ترین و زیباترین حماسه هاست. شمع وجود امام حسین(ع) پروانه هایى را به گرد خود جمع کرده بود که سر از پا نمى شناختند و در راه عشق به معبود, هر نیشى را نوش مى دانستند و با فداکارى بى نظیر و ایمان بى بدیل خود, جامعه بشرى را از لحاظ سازندگى سربلند کردند و ملکوتیان را در برابر خود به تعظیم واداشتند.

این واقعه ـ که در کم ترین زمان و با فداکارى افراد معدودى رخ داد ـ همیشه به عنوان ((انقلاب بزرگ)) بر تارک تاریخ بشر مى درخشد. همه طبقات تلاش کرده اند تا با بررسى و تحلیل وقایع, نوعى با آن ارتباط برقرار کنند. اندیشمندان بسیارى از ادیان, مکاتب, فرقه ها و نژادهاى مختلف درباره این رخ داد عظیم سخن گفته اند و هر یک در خور شإن و مقام علمى و اجتماعى خود, آموزه هایى از آن را براى مخاطبان به ارمغان آورده اند.)

آنچه بیش از همه, حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مى دهد, توجه به بعد ((اخلاقى و تربیتى)) آن است که در ضمیر انسان ها تإثیر شگفت انگیزى داشته است و بسیارى از آنها را متحول و انقلابى ساخته و جلو خودکامگى بسیارى از زمامداران فاسد را گرفته است.

اگر حماسه عاشورا رخ نمى داد, بدون شک هیچ نهضت اسلامى دیگرى به وقوع نمى پیوست و خودکامگى زمامداران فاسد افزون تر مى شد. در نتیجه, رشد جوامع اسلامى با خطرات جدىترى روبه رو شده و مکتب ((انسان ساز)) اسلام تعطیل مى شد, اما تإثیر حماسه حسینى در بیدارى سیاسى و شور انقلابى مردم به اندازه اى عمیق بود که سلاطین پرقدرت و کم شعورى مانند متوکل عباسى ناچار مى شدند براى تحکیم پایه هاى حکومتشان و جلوگیرى از رشد و تعالى جامعه مسلمین, با کشته آن حضرت بجنگند و تبلیغات مسمومى بر ضدش به راه اندازند;(3) چنان که اقدامات شدیدى براى خاموش کردن مشعل هدایت کربلا به عمل آوردند, اما جذابیت این واقعه سرنوشت ساز در ضمیر حق پرست مردم به صورت مقدس و هدایت بخش استوار مانده و به نقش اساسى اش ـ که هدایت و نجات جامعه بشرى و تربیت شاگردان است ـ هم چنان ادامه مى دهد. در این نوشتار, سعى بر این است تا به بخشى از دستاوردهاى اخلاقى وتربیتى حماسه جاویدان عاشورا اشاره شود:

1. الگو دهى

در نظام تربیت اسلامى یکى از عوامل موثر در شکل گیرى شخصیت مذهبى افراد, الگوپذیرى از اسوه هاى دینى است. تاریخ اجتماعى بشر نشان داده است که در صورت عدم وجود الگو در یک جامعه انسانى, افراد در زندگى ظاهرى, عقلى و ایمانى خویش سرگردان و حیران مى مانند. جامعه اى که مى خواهد نسلى توانمند, پویا, موثر و پرصلابت تربیت کند, احتیاج به الگوهاى جاویدان دارد.

یکى از جلوه هاى تربیتى و انسان ساز حادثه کربلا ((الگودهى)) آن است. این خصیصه چنان عیان است که حتى بزرگان غیر مسلمان را نیز به اعجاب و تإثیرپذیرى واداشته است که به چند نمونه از آن اشاره مى شود, زیرا:

خوش تر آن باشد که سر دلبران ته آید در حدیث دیگران

محمد على جناح مى گوید: ((هیچ نمونه اى از شجاعت, بهتر از آن که امام حسین(ع) از لحاظ فداکارى و تهور نشان داد در عالم پیدا نمى شود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربانى کرده است, پیروى نمایند)).

توماس کارلایل مى گوید: ((بهترین درسى که از تراژدى کربلا مى گیریم این است که امام حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند, آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددى در جایى که حق و باطل رو به رو مى شود, اهمیت ندارد و پیروزى حسین(ع) با وجود اقلیتى که داشت باعث شگفتى من است)).

بالاخره مهاتما گاندى ـ رهبر استقلال طلب هندوستان ـ مى گوید: ((من زندگى امام حسین(ع) ـ آن شهید بزرگ ـ را به دقت خوانده ام و توجه کافى به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد, بایستى از سرمشق حسین(ع) پیروى کند)).

با این وصف اگر عاشورا را دایره المعارفى بدانیم که انواع منش ها و کنش ها را در جبهه حق و باطل در خود جاى داده است, سخن گزافى نگفته ایم. بنابراین بررسى حادثه عاشورا ما را به این باور مى رساند که سیدالشهدإ(ع) ـ با توجه به وضعیت جهان اسلام ـ حرکتى را طراحى کرده بود که در طول تاریخ جاویدان بماند.

این حقیقت را مى توان به روشنى در گفتار و کردار امام حسین(ع) دید, زیرا ایشان حق و باطل را در میدان مبارزه مقابل هم قرار مى دهد, نه خود و یزید را. از این رو در گفت و گوهاى خود از واژه ((مثل)) استفاده مى کند ومى گوید: ((... مثلى لایبایع مثله;(8) افرادى همچون من با افرادى همچون یزید بیعت نمى کنند)).

این نوع جملات نشان دهنده این است که بعد ملکوتى و تربیتى عاشورا را درصدد نمونه دهى و الگوسازى بوده است. به این معنا که اختلاف آنان بین دو فرد در موقعیت جغرافیایى و تاریخى خاص نیست, بلکه تقابل دو باور و تفکر در میان است که امکان دارد در هر مکان و زمان دیگر رخ دهد.

2. ارائه مکتب عشق

حادثه کربلا از معدود جریاناتى است که موجب ایجاد مکتبى تربیتى و انسان ساز در جامعه بشرى شده است; مکتبى شورآفرین که به مردم درس ((اسلام راستین)) را مى دهد و آنها را به راه خدا مى برد و از بندهاى مادى آزاد مى کند و بر ضد حکومت هاى ((اموى گونه)) به حرکت درمىآورد و تعارض دین و دنیا را حل مى کند.

در این مکتب, آموزش به طور رایگان است و ورود براى عموم مردم آزاد است. دفتر حضور و غیاب ندارد و امتحان سال ظاهرا به چشم نمى خورد, اما ضوابطى دارد که فراگیرى فراگیران را در کارنامه آنان ثبت مى کند.

برنامه هایى که در این مکتب تدریس مى شود عبارت است از: عشق حقیقى, معرفت دین, اجراى عدالت, حق شناسى, آزادگى, پایمردى, شهامت, صداقت, صفاى باطن و...

لحظه لحظه هاى عاشورا مکتب است که به انسان ها این درس را مى دهد. فاجعه آفرینان کوفه و شام فکر مى کردند که با قتل عام اصحاب حق, خود را جاودانه مى سازند, ولى در نگاه پیروان واقعى مکتب عاشورا گور خویش را کندند و چهره نورانى اهل بیت(ع) را روشن تر نمودند و کربلا یک مکتب نمونه و کامل شد و نشان داد که سقف تعالى انسان و آستانه رفعت روحى و تصعید وجودى و ظرفیت کمال جویى و کمال یابى او تا کجاست.

این که انسان تا کجا مى تواند اوج بگیرد, زلال شود و تربیت شود, در میدان عمل روشن مى شود, پرونده آن حماسه نشان داد که در بعد تهذیب و تربیت ((تا چه حد است مقام آدمیت!)) این نکته براى جویندگان ارزش هاى تربیتى, بسیار زیباست!

3. تربیت شدگان انقلابى

حادثه عاشورا واقعا بیش از هزاران روایت, کتاب و مبلغ در اندیشه مسلمانان تحول بنیادى و انقلابى به وجود آورد و حقیقت اسلام را ـ که فداکارى در راه حق و عدالت و ستیز با منحرفان ستمگر بود ـ تجلى داد و از طریق این آموزش اصولى و هدایت انقلابى, فداکاران بسیارى هم چون : ((ابن سکیت)), ((دعبل)), ((فرزدق)) و... را بر ضد حکومت هاى اموى گونه تربیت کرد; مثل زندگى پرافتخار شاعرى به نام ((فرزدق)) که از شعراى کم جرإت و جایزه بگیر امویان بود, با این حال نهضت تحول آفرین حسین(ع) او را نیز مانند بسیارى از مسلمانان دیگر طورى بیدار و فداکار ساخت که حتى در دوران سخت عاشورا را به پا خاست و برخلاف هشام (خلیفه خونخوار اموى) از امام زین العابدین(ع) یادگار امام حسین(ع)) تجلیل نمود و با چکامه دلاویز جاودانى اش, برترىهاى امام و خاندانش و پستى هاى هشام و همکارانش را در برابر چشم او براى مردم بازگو کرد. او به جرم حق گویى به زندان افتاد و امام(ع) هدایایى براى او به زندان فرستاد. ولى او با عرض تشکر هدایا را برگرداند و گفت: من براى دفاع از مکتب هدایت و عشق به خاندان پیامبر(ص) و سرکوبى مخالفان ستمگر, چکامه روشنگرم را سرودم.

پس از چهارده قرن, حضرت امام خمینى(ره) ـ که یکى از فرزندان همین خاندان بود ـ چون تمام اوصاف و خصوصیات اخلاقى یزید را در عملکرد و قوانین حکومت هاى غرب و شرق به طور پیچیده و گسترده مشاهده نمود و رژیم شاه را هم نوکر حلقه به گوش و عامل اجراى سیاست هاى شیطانى غرب در ایران و منطقه دید, همانند جدش اباعبدالله(ع) زندگى در این سیستم و رژیم را بر خود و دیگران روا ندانست و براى مبارزه با همه آنها, شور حسینى را در جامعه به پا کرد.

او در نخستین روزهاى نهضت, ضمن سخنرانى ها و بیانیه هاى متعدد, جنایت هاى آمریکا, اسرائیل و رژیم حاکم بر ایران را نسبت به اسلام براى مردم تشریح کرد و با استناد به جمله معروف امام حسین(ع) که فرمود: ((انى لا إرى الموت الا سعاده و لا الحیاه مع الظالمین الا برما)) تکلیف مردم, علما و حوزه هاى علمیه را در قبال این جنایت ها تبیین کرد, ایشان با الهام از همین مکتب رهایى بخش, فرمودند: ((... براى من جاى شبهه نیست که سکوت در مقابل دستگاه جبار, علاوه بر هدم اسلام و مذهب تشیع, نابودى با ننگ است. امروز مسلمین و خصوصا علماى اسلام در مقابل خداى تبارک و تعالى مسئولیت بزرگى دارند. من براى چند روز زندگى با عار و ننگ ارزشى قائل نیستم...))

بدون مبالغه, این دو نمونه از میلیون ها نمونه است که تاکنون درباره ابعاد گوناگون حماسه عاشورا و پلیدىهاى حکومت یزید و همکارانش, هزاران کتاب, رساله, مقاله, خطابه و چکامه به همه زبان هاى اسلامى و غیر اسلامى در همه زمان ها و مکان ها به خاطر تإثیرپذیرى از نهضت حسین(ع) نگاشته شده است. این همه آثار انقلابى و رثایى, متفقا عظمت هرچه بیشتر حسین(ع) و یارانش را در راه حق و حقارت هرچه فزون تر یزید و یزیدیان را در راه باطل ترسیم مى کنند و بر طبق پیش گویى هاى صریح آن حضرت, در خط انقلابى آن حضرت به حرکت افتادند و بر ضد حکام فاسد به پا خاسته و با همه توان از مصالح اسلام و مسلمین پاسدارى کردند.

4. تبلور اخلاق اسلامى

وقتى حادثه عاشورا را بررسى مى کنیم, مى بینیم که یک صحنه زیباى نمایش است; نمایش ((مروت)) و ((ایثار)).

مروت این است که انسان به دشمنان خودش هم محبت ورزد. امام حسین(ع) وقتى دشمنش را تشنه مى بیند به او آب مى دهد. این معناى ((مروت)) است و این از شجاعت بالاتر است که فرمود: ما هرگز جنگ را شروع نمى کنیم, گرچه به نفع ما باشد.

دیگر عنصر اخلاقى موجود در این حادثه ـ که از با شکوه ترین تجلیات عاطفى روح انسان است ـ وفا و ایثار است. تجلى دادن این عاطفه انسانى و اسلامى یکى از وظایف عاشورا بوده است وگویى این نقش به عهده حضرت ابوالفضل(ع) گذاشته شده بود.

حضرت (ع) بعد از آن که مإموران شریعه فرات را کنار مى زند, وارد آب مى شود و اسب را داخل آب مى برد به طورى که آب زیر شکم اسب رسیده و او مى تواند بدون این که پیاده شود مشکش را پر از آب کند. همین که مشک را پر از آب کرد با دستش مقدارى آب برداشت و مقابل صورت آورد تا بنوشد. دیگران از دور ناظر بودند آنها همین قدر گفته اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت. یادش افتاد که برادرش تشنه است. گفت: شایسته نیست که حسین(ع) در خیمه تشنه باشد و من آب بنوشم.



خرید و دانلود تحقیق در مورد بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن  35 ص