حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد حجاب و اصالت فرهنگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

حجاب و اصالت فرهنگ

امروزه در هر محل و مکانی کمتر اتفاق می افتد که ما انسان ها پیرامون مسائل و مشکلات مهم زندگی خود بحث و تبادل نظر نکنیم. این مسائل و مشکلات در هر زمینه ای که باشد، هم معرف شخصیت وجودی ماست، هم دلسوزی و با ارزش بودن این مسئله قابل بحث را برای ما به اثبات می رساند. مشکلات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مسائل روز دنیا که برای ما وجود می آید هرکدام می تواند وقت و فکر و اندیشه ما را به خود مشغول کند. هرکدام ما به عینه تمام سرمایه های انسانی و سرمایه گذاری های کلانی که برای ریشه کردن، این مشکلات و مصائب به کار رفته شده را می دانیم. یادمان نمی رود زدودن هرکدام از این گرفتاری ها برای ما یک تکلیف محسوب می شد. در خصوص جامعه و مشکلات، (بیکاری، طلاق، ازدواج،...) مسلماً کارهای زیادی در این زمینه برای برطرف کردن این مشکلات انجام شده است، آموزش های گوناگونی با یاری و مساعدت متخصصین و مسئولین امر به کار گرفته شده است تا گره ای از این گره های کور و معضلات جامعه برداشته شود. مثلا در زمینه طلاق و پیامدهای آن راهکارهای گوناگونی تجویز شده وافراد زیادی تربیت شده اند تا به این مسئله بپردازند. همین طور در مورد دیگر مسائل و معضلات اجتماع تلاش های جدی صورت گرفته است. ما در زمینه علم و تکنولوژی ممکن است، حتی در بعضی زمینه ها سرآمدتر از دیگر کشورها باشیم. این جملات مکتوب شده، نمی خواهد ارزشها و دلسوزی های بی شائبانه و بی نظیر مردم و مسئولین را نادیده بگیرد، بلکه می خواهد در مورد اراده و غیرت و ضعفی که در چند سال اخیر آنها را احاطه کرده است صحبت کند و در صدد ریشه یابی آن برآید. برای باز شدن مسئله به یکی از زیرمجموعه های عفت اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی یعنی (حجاب) که نادیده گرفتن آن در جامعه ما به صورت معضل بزرگی درآمده و همه ما از این موضوع به نوعی رنج می بریم، می پردازیم.

کلمه حجاب به معنای (حجب، حیا، پوشش) و به معنای کامل تر: ارزش و امتیازاتی که یک شئی یا یک موجود با پوشش و محافظت از خود برای بالا بردن شأن وجودی و متمایز کردن خود از دیگران به دست می آورد، گویند. هر چیزی می تواند برای خود یک پوشش و حجابی داشته باشد اما بهتر است این کلمه ناب و پرمحتوا را برای موجود الهی که خداوند آفرینش او را بر هر موجودی دیگر مقدم دانست، بکار برد، تا کمال و ذات اصلی انسان مشخص شود. خداوند به بندگان خود الطاف و کرامات زیادی داده است که بتواند زندگی خود را براساس آن استوار کند. از آزادی، اختیار، جبر و بسیاری از مسائل ریز که ما انسان ها حتی در افکار خود نمی توانیم براحتی آنها را درک کنیم، انسان ها را بهره مند کرده است. بعد از مشخص شدن ذات و اصل و ریشه آدمی به عنوان یک موجود برتر و با هدف قرار دادن اصل موضوع (حجاب) و تقسیم این معضل بر زن و مرد جامعه کنونی ما و با در نظر گرفتن ارزش گذاری اسلام در این مورد و بالا بردن ارزش زن، کفه ای که زنان در آن قرار می گیرند، به مراتب سنگین تر از آن کفه ای است که مردان در آن قرار دارند، می طلبد تا شمه ای از خصوصیات تاریخی زنان و درخشیدن آنها در طول دوران پرفراز و نشیب انقلاب و اتفاقاتی که در پایان دهه دوم از عمر انقلاب و پایین آوردن منزلت خود، گفته باشیم و بعد از آن به برخی از دلایل به وجود آمدن جوی نامناسب برای زنان و تن دادن به این خفت بزرگ یعنی افتادن در دام پرتنیده شده تهاجم فرهنگی بپردازیم البته نباید از یاد ببریم که مردان ما نیز مقصرند و خود آنها نیز تا حدودی در این دام گرفتار شده اند.

به طور کلی از دیرباز تاریخچه روشن و باصلابت جامعه زنان ایرانی بر تمام ملت های دنیا پوشیده نبوده است و خود ما نیز بر این امر معترفیم که نقش زنان ما در دوران قبل از انقلاب، یعنی در زمان طاغوت و رژیم گذشته همان دوران که سیاهی وحشتناکی بر روی عفاف و پاکدامنی بانوان ایرانی سایه افکنده بود (دوران نافرجام کشف حجاب)، با شجاعت و ایمان راسخی که در آن مقطع حساس، یعنی آن زمان که دیگر چیزی به باد رفتن تمام حیثیت و شرافت زنان در جامعه نمانده بود، توانستند با دیو غربگرایی آن زمان که نشأت گرفته از جامعه مخرب اروپایی و فشار و سخت گیری های کسانی که، آن روز به عنوان حاکمان ایران بودند، مبارزه کنند و بتوانند همچون ستاره ای درخشان در آسمان جهالت و ظلمت آن روز بدرخشند. از آن دوران که بگذریم و به ثمر نشستن انقلاب اسلامی و دورانی که از تک تک مردم جامعه انتظار می رفت، تا برای نجات دادن خود از زیر یوغ استبداد و استعمار به میدان بیایند، همیشه دلدادگی ها و پشتگرمی های جوانان غیوری که در کوچه و خیابان در حال سرکوب کردن آن نظام فاسد بودند، همین مادران بودند و باور داریم که شعارهایی که مادران ما در کوچه ها و خیابان بر سر می دادند نقطه امید را از آن رژیم می گرفت، بعد از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی و تحمیل جنگ نابرابر تمام ابرقدرتها برعلیه ما و فشارهای بی امان برشهرها و روستاها فرزندان پرورش یافته دردامن همین مادران بودند که آن طورجانانه درمقابل تمام دنیا با تمام کمبودهایی که وجود داشت، ایستادند و حاضر نشدند ذره ای از خاک این مرز و بوم به دست بیگانگان بیفتد. شجاعت و ایثارگریهای زنان ایرانی را نمی توان دردو یا چند خط خلاصه کرد. بلکه باید دایره المعارف ها نوشت تا درپی آن، ارزش واقعی زنان و مادران این سرزمین را دانست. چه اتفاقی افتاده است که امروز و دراین موقعیت حساس فرزندان همین مادران خصوصاً دختران ما با رعایت نکردن بعضی از مسائل و وظایف و شئونات اسلامی و با پوشیدن لباسهای نامناسب و بیرون آمدن از خانه با وضعیتی نادرست (پوشیدن مانتوهای تنگ بیرون گذاشتن بدنهای خود در جلو نامحرمان پوشیدن لباسهای کاملاً غیراسلامی که درجامعه غرب رواج دارد. طرحها و آرایش های گوناگونی که برروی صورت خود انجام می دهند. و به کار بردن کلماتی غیرفرهنگی که هیچ گونه سنخیتی با ادبیات ما ندارد راه و هدف خود را از سرزمین مادری خود جدا می دانند. درمورد پسران نیز این واقعیت وجود دارد و ما به وضوح درجامعه خود می بینم، لباسهای دلقک گونه ای که بیگانگان درحال ترویج آن هستند. برخود عزیز میدانند و با پوشیدن آن به خود می بالند، تغییر قیافه هایی که با تراشیدن مقداری از صورت خود و نقش هایی برروی آن که هیچ گونه حالت زیبایی ندارد و همه آن تقلید کورکورانه از بعضی از الگوهایی که می توان متعلق به هر فرهنگی به غیراز فرهنگ و اصالت ایرانی باشد. همه این موارد که گفته شد درچند سال اخیر درکشور ما رشد فزاینده ای دارد و می رود تا از شهرهای بزرگ به شهرها و روستاهای حاشیه ای تر کشیده شود و دود آن درچشم تک تک ما که امروز خیلی راحت از این مسئله می گذریم رودو آن وقت دیگر هیچ راهی برای بازگرداندن این وضعیت به حالت اولیه وجود نداشته و درجامعه ای که



خرید و دانلود تحقیق در مورد حجاب و اصالت فرهنگ


تحقیق در مورد حجاب و اصالت فرهنگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

حجاب و اصالت فرهنگ

امروزه در هر محل و مکانی کمتر اتفاق می افتد که ما انسان ها پیرامون مسائل و مشکلات مهم زندگی خود بحث و تبادل نظر نکنیم. این مسائل و مشکلات در هر زمینه ای که باشد، هم معرف شخصیت وجودی ماست، هم دلسوزی و با ارزش بودن این مسئله قابل بحث را برای ما به اثبات می رساند. مشکلات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مسائل روز دنیا که برای ما وجود می آید هرکدام می تواند وقت و فکر و اندیشه ما را به خود مشغول کند. هرکدام ما به عینه تمام سرمایه های انسانی و سرمایه گذاری های کلانی که برای ریشه کردن، این مشکلات و مصائب به کار رفته شده را می دانیم. یادمان نمی رود زدودن هرکدام از این گرفتاری ها برای ما یک تکلیف محسوب می شد. در خصوص جامعه و مشکلات، (بیکاری، طلاق، ازدواج،...) مسلماً کارهای زیادی در این زمینه برای برطرف کردن این مشکلات انجام شده است، آموزش های گوناگونی با یاری و مساعدت متخصصین و مسئولین امر به کار گرفته شده است تا گره ای از این گره های کور و معضلات جامعه برداشته شود. مثلا در زمینه طلاق و پیامدهای آن راهکارهای گوناگونی تجویز شده وافراد زیادی تربیت شده اند تا به این مسئله بپردازند. همین طور در مورد دیگر مسائل و معضلات اجتماع تلاش های جدی صورت گرفته است. ما در زمینه علم و تکنولوژی ممکن است، حتی در بعضی زمینه ها سرآمدتر از دیگر کشورها باشیم. این جملات مکتوب شده، نمی خواهد ارزشها و دلسوزی های بی شائبانه و بی نظیر مردم و مسئولین را نادیده بگیرد، بلکه می خواهد در مورد اراده و غیرت و ضعفی که در چند سال اخیر آنها را احاطه کرده است صحبت کند و در صدد ریشه یابی آن برآید. برای باز شدن مسئله به یکی از زیرمجموعه های عفت اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی یعنی (حجاب) که نادیده گرفتن آن در جامعه ما به صورت معضل بزرگی درآمده و همه ما از این موضوع به نوعی رنج می بریم، می پردازیم.

کلمه حجاب به معنای (حجب، حیا، پوشش) و به معنای کامل تر: ارزش و امتیازاتی که یک شئی یا یک موجود با پوشش و محافظت از خود برای بالا بردن شأن وجودی و متمایز کردن خود از دیگران به دست می آورد، گویند. هر چیزی می تواند برای خود یک پوشش و حجابی داشته باشد اما بهتر است این کلمه ناب و پرمحتوا را برای موجود الهی که خداوند آفرینش او را بر هر موجودی دیگر مقدم دانست، بکار برد، تا کمال و ذات اصلی انسان مشخص شود. خداوند به بندگان خود الطاف و کرامات زیادی داده است که بتواند زندگی خود را براساس آن استوار کند. از آزادی، اختیار، جبر و بسیاری از مسائل ریز که ما انسان ها حتی در افکار خود نمی توانیم براحتی آنها را درک کنیم، انسان ها را بهره مند کرده است. بعد از مشخص شدن ذات و اصل و ریشه آدمی به عنوان یک موجود برتر و با هدف قرار دادن اصل موضوع (حجاب) و تقسیم این معضل بر زن و مرد جامعه کنونی ما و با در نظر گرفتن ارزش گذاری اسلام در این مورد و بالا بردن ارزش زن، کفه ای که زنان در آن قرار می گیرند، به مراتب سنگین تر از آن کفه ای است که مردان در آن قرار دارند، می طلبد تا شمه ای از خصوصیات تاریخی زنان و درخشیدن آنها در طول دوران پرفراز و نشیب انقلاب و اتفاقاتی که در پایان دهه دوم از عمر انقلاب و پایین آوردن منزلت خود، گفته باشیم و بعد از آن به برخی از دلایل به وجود آمدن جوی نامناسب برای زنان و تن دادن به این خفت بزرگ یعنی افتادن در دام پرتنیده شده تهاجم فرهنگی بپردازیم البته نباید از یاد ببریم که مردان ما نیز مقصرند و خود آنها نیز تا حدودی در این دام گرفتار شده اند.

به طور کلی از دیرباز تاریخچه روشن و باصلابت جامعه زنان ایرانی بر تمام ملت های دنیا پوشیده نبوده است و خود ما نیز بر این امر معترفیم که نقش زنان ما در دوران قبل از انقلاب، یعنی در زمان طاغوت و رژیم گذشته همان دوران که سیاهی وحشتناکی بر روی عفاف و پاکدامنی بانوان ایرانی سایه افکنده بود (دوران نافرجام کشف حجاب)، با شجاعت و ایمان راسخی که در آن مقطع حساس، یعنی آن زمان که دیگر چیزی به باد رفتن تمام حیثیت و شرافت زنان در جامعه نمانده بود، توانستند با دیو غربگرایی آن زمان که نشأت گرفته از جامعه مخرب اروپایی و فشار و سخت گیری های کسانی که، آن روز به عنوان حاکمان ایران بودند، مبارزه کنند و بتوانند همچون ستاره ای درخشان در آسمان جهالت و ظلمت آن روز بدرخشند. از آن دوران که بگذریم و به ثمر نشستن انقلاب اسلامی و دورانی که از تک تک مردم جامعه انتظار می رفت، تا برای نجات دادن خود از زیر یوغ استبداد و استعمار به میدان بیایند، همیشه دلدادگی ها و پشتگرمی های جوانان غیوری که در کوچه و خیابان در حال سرکوب کردن آن نظام فاسد بودند، همین مادران بودند و باور داریم که شعارهایی که مادران ما در کوچه ها و خیابان بر سر می دادند نقطه امید را از آن رژیم می گرفت، بعد از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی و تحمیل جنگ نابرابر تمام ابرقدرتها برعلیه ما و فشارهای بی امان برشهرها و روستاها فرزندان پرورش یافته دردامن همین مادران بودند که آن طورجانانه درمقابل تمام دنیا با تمام کمبودهایی که وجود داشت، ایستادند و حاضر نشدند ذره ای از خاک این مرز و بوم به دست بیگانگان بیفتد. شجاعت و ایثارگریهای زنان ایرانی را نمی توان دردو یا چند خط خلاصه کرد. بلکه باید دایره المعارف ها نوشت تا درپی آن، ارزش واقعی زنان و مادران این سرزمین را دانست. چه اتفاقی افتاده است که امروز و دراین موقعیت حساس فرزندان همین مادران خصوصاً دختران ما با رعایت نکردن بعضی از مسائل و وظایف و شئونات اسلامی و با پوشیدن لباسهای نامناسب و بیرون آمدن از خانه با وضعیتی نادرست (پوشیدن مانتوهای تنگ بیرون گذاشتن بدنهای خود در جلو نامحرمان پوشیدن لباسهای کاملاً غیراسلامی که درجامعه غرب رواج دارد. طرحها و آرایش های گوناگونی که برروی صورت خود انجام می دهند. و به کار بردن کلماتی غیرفرهنگی که هیچ گونه سنخیتی با ادبیات ما ندارد راه و هدف خود را از سرزمین مادری خود جدا می دانند. درمورد پسران نیز این واقعیت وجود دارد و ما به وضوح درجامعه خود می بینم، لباسهای دلقک گونه ای که بیگانگان درحال ترویج آن هستند. برخود عزیز میدانند و با پوشیدن آن به خود می بالند، تغییر قیافه هایی که با تراشیدن مقداری از صورت خود و نقش هایی برروی آن که هیچ گونه حالت زیبایی ندارد و همه آن تقلید کورکورانه از بعضی از الگوهایی که می توان متعلق به هر فرهنگی به غیراز فرهنگ و اصالت ایرانی باشد. همه این موارد که گفته شد درچند سال اخیر درکشور ما رشد فزاینده ای دارد و می رود تا از شهرهای بزرگ به شهرها و روستاهای حاشیه ای تر کشیده شود و دود آن درچشم تک تک ما که امروز خیلی راحت از این مسئله می گذریم رودو آن وقت دیگر هیچ راهی برای بازگرداندن این وضعیت به حالت اولیه وجود نداشته و درجامعه ای که



خرید و دانلود تحقیق در مورد حجاب و اصالت فرهنگ


مقاله در مورد فلسفه حجاب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

فلسفه حجاب :

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته اند. کتاب تاریخ تمدن در این باره می گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می گفت و درددل می کرد؛ یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه سخن می گفت همسایگان می شنیدند؛ شوهرش حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».

در ایران باستان، زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده اند؟ نظر دوم منطقی تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می دیدند؛ اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند؛ مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:

۱.آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد؛ میل و غریزه ای که در طرفین است افزایش می یابد. غریزه جنسی به گونه ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود؛ سرکش تر می شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می گردد؛ به همین علت مردانی که زنان متعدد می گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی شود؛ بلکه شعله ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم؛ پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

۲. پایداری خانواده:

اگر حجاب با کیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد؛ عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد؛ زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

۳. استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند؛ چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند؛ نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می شوند. در این جاست که می بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد؛ مراجعان بدون چشم چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد؛ مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند؛ زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می کنند سر صحبت را با وی باز کنند.

۴. حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند می بینند؛ اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف تر باشد؛ ارزش و احترامش بهتر محفوظمی ماند.

به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.

در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده اند؟ باید از رسانه های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می کنند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند.

آیا اسلام زنان را در خانه ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می روند؛ لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند؛ کسی به آنها توجه نمی کند. آیا این اسارت است یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود؛ آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی حجاب را آزاد می دانید؟ آیا غیر از این است که می خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی حجاب می تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است؛ با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت خود را ادامه می دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از



خرید و دانلود مقاله در مورد فلسفه حجاب


مقاله در مورد فلسفه حجاب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

فلسفه حجاب :

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته اند. کتاب تاریخ تمدن در این باره می گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می گفت و درددل می کرد؛ یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه سخن می گفت همسایگان می شنیدند؛ شوهرش حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».

در ایران باستان، زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده اند؟ نظر دوم منطقی تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می دیدند؛ اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند؛ مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:

۱.آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد؛ میل و غریزه ای که در طرفین است افزایش می یابد. غریزه جنسی به گونه ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود؛ سرکش تر می شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می گردد؛ به همین علت مردانی که زنان متعدد می گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی شود؛ بلکه شعله ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم؛ پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

۲. پایداری خانواده:

اگر حجاب با کیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد؛ عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد؛ زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

۳. استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند؛ چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند؛ نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می شوند. در این جاست که می بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد؛ مراجعان بدون چشم چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد؛ مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند؛ زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می کنند سر صحبت را با وی باز کنند.

۴. حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند می بینند؛ اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف تر باشد؛ ارزش و احترامش بهتر محفوظمی ماند.

به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.

در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده اند؟ باید از رسانه های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می کنند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند.

آیا اسلام زنان را در خانه ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می روند؛ لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند؛ کسی به آنها توجه نمی کند. آیا این اسارت است یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود؛ آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی حجاب را آزاد می دانید؟ آیا غیر از این است که می خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی حجاب می تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است؛ با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت خود را ادامه می دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از



خرید و دانلود مقاله در مورد فلسفه حجاب


مقاله در مورد فلسفه حجاب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

فلسفه حجاب :

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته اند. کتاب تاریخ تمدن در این باره می گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می گفت و درددل می کرد؛ یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه سخن می گفت همسایگان می شنیدند؛ شوهرش حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».

در ایران باستان، زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده اند؟ نظر دوم منطقی تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می دیدند؛ اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند؛ مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:

۱.آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد؛ میل و غریزه ای که در طرفین است افزایش می یابد. غریزه جنسی به گونه ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود؛ سرکش تر می شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می گردد؛ به همین علت مردانی که زنان متعدد می گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی شود؛ بلکه شعله ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم؛ پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

۲. پایداری خانواده:

اگر حجاب با کیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد؛ عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد؛ زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

۳. استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند؛ چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند؛ نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می شوند. در این جاست که می بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد؛ مراجعان بدون چشم چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد؛ مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند؛ زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می کنند سر صحبت را با وی باز کنند.

۴. حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند می بینند؛ اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف تر باشد؛ ارزش و احترامش بهتر محفوظمی ماند.

به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.

در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده اند؟ باید از رسانه های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می کنند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند.

آیا اسلام زنان را در خانه ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می روند؛ لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند؛ کسی به آنها توجه نمی کند. آیا این اسارت است یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود؛ آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی حجاب را آزاد می دانید؟ آیا غیر از این است که می خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی حجاب می تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است؛ با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت خود را ادامه می دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از



خرید و دانلود مقاله در مورد فلسفه حجاب