حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد روان شناسی جنایی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

روان شناسی جنایی

روان‌شناسی جنایی در سال‌های اخیر مورد توجه واقع وهمراه با پیشرفت‌ سایر شعب روان شناسی بسط وتوسعه یافته است. سابقاً به هیچ وجه توجهی به علل جرم از نظر کیفیت روانی وحالات خاص مجرم مبذول نمی‌گردید و حتی جنون یا سایر عوارض شبیه آن نمی‌توانسته از موجبات معافیت از مجازات باشد. علت آن هم این بود که در آن دوران برای صدور احکام کیفری فقط خود نفس جرم مورد توجه قضات قرار می گرفته نه حالات و نفسانیات مجرم. خوشبختانه به تدریج مراجع قانونی و محاکم دادگستری  به کیفیت روانی مجرم توجه نموده و مساله مسئولیت در قبال جرم مطرح گردید و در بسیاری از موارد شخصیت مجرم مورد نظر قرار گرفت. امروزه مطالعه روان‌شناسی کیفری اهمیت خاص یافته و نقش آن در شناخت مجرم کاملاً آشکار شده است. شخصیت عبارت است از جمیع احساسات و عواطف و انگیزه‌ها و همچنین خلق و خوی که شخص را با محیط سازگار می‌سازد. بنابراین شخصیت در حقیقت کیفیتی است که سبب آشکار شدن خصوصیات خاص بشری شده و آنچه را که به نام صفات انسانی می‌خوانیم درحقیقت جزء شخصیت فرد به شمار می رود. شاید بهترین فریضه و نظریه درباره شخصیت و رشد آن به وسیله دانشمند معروف اطریشی، پرفسور زیگموند فروید بیان گردیده که حتی نه تنها در مورد فشار عادی وشخصیت طبیعی مورد توجه است، بلکه از جهت شخصیت غیر عادی بخصوص در مسایل جنایی و پیشگیری از جرائم،‌جوابگوی بسیاری از  نکات حساس است، مثلاً شخصیت افراد منحرف، افراد عصبی و افراد مجنون به وسیله فرضیات فروید بیان شده و به همین جهت علیرغم سپری شدن کم و بیش طولانی از زمان فروید ،‌نظریات او کماکان پابرجا بوده و بسیاری از کتب روان‌شناسی کیفری به این نظرات استناد می‌‌نمایند. در سال 1895 فروید اولین الگوی سازمان شخصیتی را ارایه می‌دهد، بدین نحو که ضمیر بشر را به دو بخش خود آگاه و ناخودآگاه تقسیم می ‌کند. بخش خودآگاه، قسمتی از سازمان شخصیتی است که در هر لحظه با محیط خارج ارتباط دارد. احساس افراد درباره محیط شامل مشاهدات، ادراک، تماس و تکلم و نظایر آنها بخش خودآگاه است. بخش ناخودآگاه درمقابل قسمتی از سازمان شخصیتی فرد است که ظاهراً با محیط خارج ارتباطی نداشته و شامل کلیه انگیزه‌ها، امیال و غرایز و احساس ابتدایی بشری است که جنبه حیوانی دارد. بین بخش خودآگاه و ناخودآگاه پرده‌ای قرار دارد که به صورت سانسور فعالیت می‌کند وامکان دخول اندیشه‌های ناخودآگاه را به خودآگاه نمی‌دهد، مگر آنکه شرایط خاصی ایجاد گردد. این الگو تا حدود سال 1911 مورد پذیرش بود. پس از آن فروید مفاهیم جدیدتری ابداع نمود و درعقاید خود تغییراتی داد. در مفهوم جدید،‌فروید ضمیر بشر را شامل سه قسمت می‌داند. نهاد ID نهاد عبارت از مخزنی است که غرایز و انگیزه‌هایی را که جنبه ابتدایی دارند در خود جای می‌دهد بنابراین نهاد،‌شامل انگیزه‌های جنسی وپرخاشگری است، نیروهای نهاد به نام لیبید و معروف است که از اصل کسب لذت تبعیت می‌کند واین اصل در تمام افراد بشر وجود دارد و ما را به سوی کسب لذت و دوری از درد و الم سوق می‌دهد. خود یا EGO دومین قسمت از شخصیت است که به تدریج در رشد و نمو کودک،وسایلی برای ارتباط با محیط در او به وجود می‌آورد که عبارتند از تحرک، تماس و تکلم، به جمیع این وسایل فروید نام (خود) گذاشت. باید گفت که وسایل ارتباطی با محیط که خود را تشکیل می‌دهند، تابع اصل یادگیری است و کیفیت تربیت و اجتماعی شدن در شکل دادن به این وسایل نقش اصلی را دارد. فراخود یا من برتر بخشی از شخصیت است که نماینده اخلاق و صفات عالیه انسانی است. بنابراین فراخود اکتسابی است وتحت تأثیر تعلیمات خود قرار می گیرد. به منظور شناخت شخصیت مجرم و کیفیاتی که سبب ایجاد زمینه جرم می گردند الزاماً باید و اکنش‌های عصبی و روانی را به گروه‌های متعددی تقسیم نمود. ناهنجاری‌های جنون، در این گروه از افراد واسطه فشارهای بسیار شدید روحی که جنبه‌های برونی یا درونی دارند، شخصیت فرد به کلی در هم شکسته شده و ضبط و کنترل رفتار، کردار و گفتار به کلی ساقط می‌گردد و این کیفیت در مورد فرد و حالات جنون یعنی جنون  عضوی و جنون کنشی صادق است. به عبارت دیگر خواه علت ایجاد جنون، واکنش‌های خاص جسمانی بوده و خواه روانی به هر حال شخص نسبت به رفتار خود مسئولیت نداشته و طبق نظر پزشک از مسئولیت ومجازات مبری خواهد بود. اختلالات منش گروهی از ناهنجاری‌های رفتار به واسطه رشد فراخود ظاهر می‌‌گردند و شخص توجهی به اخلاق وجدان و مقررات اجتماعی ندارد، از این جهت بسیاری از جرائم توسط این قبیل افراد ارتکاب می‌یابد. در عین آنکه فراخود رشد کافی ندارد، در غالب موارد این قبیل افراد را می‌توان مسئول رفتار و اعمال خوددانست، زیرا در قبال قوانین  محیطی و اجتماعی تا حدی احساس مسئولیت دارند. نقیصه‌های عقلی به سه گروه تقسیم می‌شود، کور ذهن‌ها، با بهره هوشی کمتر از 25 شدیدترین درجه کم هوشی را نشان می‌دهند اینها عقب مانده‌تر از آن هستند که حتی بتوانند از خود مواظبت کرده خود را در مقابل  خطرات روزانه حفظ کنند ممکن است در آتش بسوزند، به روی خود آب جوش بریزند و یا خانه خود را گم کنند. کند ذهن‌ها با بهره هوش بین 26تا 50 متوسط درجه کم هوشی رانشان می‌دهند، به طور کلی کند ذهن‌ها موجوداتی وابسته به دیگران، شاد و خوشحال و دوست داشتنی هستند. افراد کودن با بهره‌هوشی بین 50 تا 70 قابلیت آموزشی بیشتری دارند، هر چند این افراد نیز قادر به حل مشکلات زندگی نیستند ولی با آموزش می‌توان آنها را آماده انجام کارهای ساده و پذیرش برخی مسئولیت‌ها نمود کسانی که عقب ماندگی عقلی دارند در دوران کودکی مستعد اختلالات رفتاری بوده ودر بزرگسالی رفتارهای عجیب و یا اعمال هیستریک شدیدی را که دربرخی از بیماری های روانی مانند اسکیزو و فرنی جنون جوانی مشاهده می شود از خود نشان می‌دهند. به هر ترتیب عوامل روانی در ارتکاب جرائم تأثیر فروانی داشته و دارد وهمین امر موجب ارتباط هر چه بیشتر حقوق جزا با علم روان‌شناسی کیفری می‌گردد.

منبع :

اینترنت



خرید و دانلود تحقیق درمورد روان شناسی جنایی


تحقیق درمورد روان شناسی جنایی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

روان شناسی جنایی

روان‌شناسی جنایی در سال‌های اخیر مورد توجه واقع وهمراه با پیشرفت‌ سایر شعب روان شناسی بسط وتوسعه یافته است. سابقاً به هیچ وجه توجهی به علل جرم از نظر کیفیت روانی وحالات خاص مجرم مبذول نمی‌گردید و حتی جنون یا سایر عوارض شبیه آن نمی‌توانسته از موجبات معافیت از مجازات باشد. علت آن هم این بود که در آن دوران برای صدور احکام کیفری فقط خود نفس جرم مورد توجه قضات قرار می گرفته نه حالات و نفسانیات مجرم. خوشبختانه به تدریج مراجع قانونی و محاکم دادگستری  به کیفیت روانی مجرم توجه نموده و مساله مسئولیت در قبال جرم مطرح گردید و در بسیاری از موارد شخصیت مجرم مورد نظر قرار گرفت. امروزه مطالعه روان‌شناسی کیفری اهمیت خاص یافته و نقش آن در شناخت مجرم کاملاً آشکار شده است. شخصیت عبارت است از جمیع احساسات و عواطف و انگیزه‌ها و همچنین خلق و خوی که شخص را با محیط سازگار می‌سازد. بنابراین شخصیت در حقیقت کیفیتی است که سبب آشکار شدن خصوصیات خاص بشری شده و آنچه را که به نام صفات انسانی می‌خوانیم درحقیقت جزء شخصیت فرد به شمار می رود. شاید بهترین فریضه و نظریه درباره شخصیت و رشد آن به وسیله دانشمند معروف اطریشی، پرفسور زیگموند فروید بیان گردیده که حتی نه تنها در مورد فشار عادی وشخصیت طبیعی مورد توجه است، بلکه از جهت شخصیت غیر عادی بخصوص در مسایل جنایی و پیشگیری از جرائم،‌جوابگوی بسیاری از  نکات حساس است، مثلاً شخصیت افراد منحرف، افراد عصبی و افراد مجنون به وسیله فرضیات فروید بیان شده و به همین جهت علیرغم سپری شدن کم و بیش طولانی از زمان فروید ،‌نظریات او کماکان پابرجا بوده و بسیاری از کتب روان‌شناسی کیفری به این نظرات استناد می‌‌نمایند. در سال 1895 فروید اولین الگوی سازمان شخصیتی را ارایه می‌دهد، بدین نحو که ضمیر بشر را به دو بخش خود آگاه و ناخودآگاه تقسیم می ‌کند. بخش خودآگاه، قسمتی از سازمان شخصیتی است که در هر لحظه با محیط خارج ارتباط دارد. احساس افراد درباره محیط شامل مشاهدات، ادراک، تماس و تکلم و نظایر آنها بخش خودآگاه است. بخش ناخودآگاه درمقابل قسمتی از سازمان شخصیتی فرد است که ظاهراً با محیط خارج ارتباطی نداشته و شامل کلیه انگیزه‌ها، امیال و غرایز و احساس ابتدایی بشری است که جنبه حیوانی دارد. بین بخش خودآگاه و ناخودآگاه پرده‌ای قرار دارد که به صورت سانسور فعالیت می‌کند وامکان دخول اندیشه‌های ناخودآگاه را به خودآگاه نمی‌دهد، مگر آنکه شرایط خاصی ایجاد گردد. این الگو تا حدود سال 1911 مورد پذیرش بود. پس از آن فروید مفاهیم جدیدتری ابداع نمود و درعقاید خود تغییراتی داد. در مفهوم جدید،‌فروید ضمیر بشر را شامل سه قسمت می‌داند. نهاد ID نهاد عبارت از مخزنی است که غرایز و انگیزه‌هایی را که جنبه ابتدایی دارند در خود جای می‌دهد بنابراین نهاد،‌شامل انگیزه‌های جنسی وپرخاشگری است، نیروهای نهاد به نام لیبید و معروف است که از اصل کسب لذت تبعیت می‌کند واین اصل در تمام افراد بشر وجود دارد و ما را به سوی کسب لذت و دوری از درد و الم سوق می‌دهد. خود یا EGO دومین قسمت از شخصیت است که به تدریج در رشد و نمو کودک،وسایلی برای ارتباط با محیط در او به وجود می‌آورد که عبارتند از تحرک، تماس و تکلم، به جمیع این وسایل فروید نام (خود) گذاشت. باید گفت که وسایل ارتباطی با محیط که خود را تشکیل می‌دهند، تابع اصل یادگیری است و کیفیت تربیت و اجتماعی شدن در شکل دادن به این وسایل نقش اصلی را دارد. فراخود یا من برتر بخشی از شخصیت است که نماینده اخلاق و صفات عالیه انسانی است. بنابراین فراخود اکتسابی است وتحت تأثیر تعلیمات خود قرار می گیرد. به منظور شناخت شخصیت مجرم و کیفیاتی که سبب ایجاد زمینه جرم می گردند الزاماً باید و اکنش‌های عصبی و روانی را به گروه‌های متعددی تقسیم نمود. ناهنجاری‌های جنون، در این گروه از افراد واسطه فشارهای بسیار شدید روحی که جنبه‌های برونی یا درونی دارند، شخصیت فرد به کلی در هم شکسته شده و ضبط و کنترل رفتار، کردار و گفتار به کلی ساقط می‌گردد و این کیفیت در مورد فرد و حالات جنون یعنی جنون  عضوی و جنون کنشی صادق است. به عبارت دیگر خواه علت ایجاد جنون، واکنش‌های خاص جسمانی بوده و خواه روانی به هر حال شخص نسبت به رفتار خود مسئولیت نداشته و طبق نظر پزشک از مسئولیت ومجازات مبری خواهد بود. اختلالات منش گروهی از ناهنجاری‌های رفتار به واسطه رشد فراخود ظاهر می‌‌گردند و شخص توجهی به اخلاق وجدان و مقررات اجتماعی ندارد، از این جهت بسیاری از جرائم توسط این قبیل افراد ارتکاب می‌یابد. در عین آنکه فراخود رشد کافی ندارد، در غالب موارد این قبیل افراد را می‌توان مسئول رفتار و اعمال خوددانست، زیرا در قبال قوانین  محیطی و اجتماعی تا حدی احساس مسئولیت دارند. نقیصه‌های عقلی به سه گروه تقسیم می‌شود، کور ذهن‌ها، با بهره هوشی کمتر از 25 شدیدترین درجه کم هوشی را نشان می‌دهند اینها عقب مانده‌تر از آن هستند که حتی بتوانند از خود مواظبت کرده خود را در مقابل  خطرات روزانه حفظ کنند ممکن است در آتش بسوزند، به روی خود آب جوش بریزند و یا خانه خود را گم کنند. کند ذهن‌ها با بهره هوش بین 26تا 50 متوسط درجه کم هوشی رانشان می‌دهند، به طور کلی کند ذهن‌ها موجوداتی وابسته به دیگران، شاد و خوشحال و دوست داشتنی هستند. افراد کودن با بهره‌هوشی بین 50 تا 70 قابلیت آموزشی بیشتری دارند، هر چند این افراد نیز قادر به حل مشکلات زندگی نیستند ولی با آموزش می‌توان آنها را آماده انجام کارهای ساده و پذیرش برخی مسئولیت‌ها نمود کسانی که عقب ماندگی عقلی دارند در دوران کودکی مستعد اختلالات رفتاری بوده ودر بزرگسالی رفتارهای عجیب و یا اعمال هیستریک شدیدی را که دربرخی از بیماری های روانی مانند اسکیزو و فرنی جنون جوانی مشاهده می شود از خود نشان می‌دهند. به هر ترتیب عوامل روانی در ارتکاب جرائم تأثیر فروانی داشته و دارد وهمین امر موجب ارتباط هر چه بیشتر حقوق جزا با علم روان‌شناسی کیفری می‌گردد.

منبع :

اینترنت



خرید و دانلود تحقیق درمورد روان شناسی جنایی


تحقیق درمورد روان شناسی جنایی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

روان شناسی جنایی

روان‌شناسی جنایی در سال‌های اخیر مورد توجه واقع وهمراه با پیشرفت‌ سایر شعب روان شناسی بسط وتوسعه یافته است. سابقاً به هیچ وجه توجهی به علل جرم از نظر کیفیت روانی وحالات خاص مجرم مبذول نمی‌گردید و حتی جنون یا سایر عوارض شبیه آن نمی‌توانسته از موجبات معافیت از مجازات باشد. علت آن هم این بود که در آن دوران برای صدور احکام کیفری فقط خود نفس جرم مورد توجه قضات قرار می گرفته نه حالات و نفسانیات مجرم. خوشبختانه به تدریج مراجع قانونی و محاکم دادگستری  به کیفیت روانی مجرم توجه نموده و مساله مسئولیت در قبال جرم مطرح گردید و در بسیاری از موارد شخصیت مجرم مورد نظر قرار گرفت. امروزه مطالعه روان‌شناسی کیفری اهمیت خاص یافته و نقش آن در شناخت مجرم کاملاً آشکار شده است. شخصیت عبارت است از جمیع احساسات و عواطف و انگیزه‌ها و همچنین خلق و خوی که شخص را با محیط سازگار می‌سازد. بنابراین شخصیت در حقیقت کیفیتی است که سبب آشکار شدن خصوصیات خاص بشری شده و آنچه را که به نام صفات انسانی می‌خوانیم درحقیقت جزء شخصیت فرد به شمار می رود. شاید بهترین فریضه و نظریه درباره شخصیت و رشد آن به وسیله دانشمند معروف اطریشی، پرفسور زیگموند فروید بیان گردیده که حتی نه تنها در مورد فشار عادی وشخصیت طبیعی مورد توجه است، بلکه از جهت شخصیت غیر عادی بخصوص در مسایل جنایی و پیشگیری از جرائم،‌جوابگوی بسیاری از  نکات حساس است، مثلاً شخصیت افراد منحرف، افراد عصبی و افراد مجنون به وسیله فرضیات فروید بیان شده و به همین جهت علیرغم سپری شدن کم و بیش طولانی از زمان فروید ،‌نظریات او کماکان پابرجا بوده و بسیاری از کتب روان‌شناسی کیفری به این نظرات استناد می‌‌نمایند. در سال 1895 فروید اولین الگوی سازمان شخصیتی را ارایه می‌دهد، بدین نحو که ضمیر بشر را به دو بخش خود آگاه و ناخودآگاه تقسیم می ‌کند. بخش خودآگاه، قسمتی از سازمان شخصیتی است که در هر لحظه با محیط خارج ارتباط دارد. احساس افراد درباره محیط شامل مشاهدات، ادراک، تماس و تکلم و نظایر آنها بخش خودآگاه است. بخش ناخودآگاه درمقابل قسمتی از سازمان شخصیتی فرد است که ظاهراً با محیط خارج ارتباطی نداشته و شامل کلیه انگیزه‌ها، امیال و غرایز و احساس ابتدایی بشری است که جنبه حیوانی دارد. بین بخش خودآگاه و ناخودآگاه پرده‌ای قرار دارد که به صورت سانسور فعالیت می‌کند وامکان دخول اندیشه‌های ناخودآگاه را به خودآگاه نمی‌دهد، مگر آنکه شرایط خاصی ایجاد گردد. این الگو تا حدود سال 1911 مورد پذیرش بود. پس از آن فروید مفاهیم جدیدتری ابداع نمود و درعقاید خود تغییراتی داد. در مفهوم جدید،‌فروید ضمیر بشر را شامل سه قسمت می‌داند. نهاد ID نهاد عبارت از مخزنی است که غرایز و انگیزه‌هایی را که جنبه ابتدایی دارند در خود جای می‌دهد بنابراین نهاد،‌شامل انگیزه‌های جنسی وپرخاشگری است، نیروهای نهاد به نام لیبید و معروف است که از اصل کسب لذت تبعیت می‌کند واین اصل در تمام افراد بشر وجود دارد و ما را به سوی کسب لذت و دوری از درد و الم سوق می‌دهد. خود یا EGO دومین قسمت از شخصیت است که به تدریج در رشد و نمو کودک،وسایلی برای ارتباط با محیط در او به وجود می‌آورد که عبارتند از تحرک، تماس و تکلم، به جمیع این وسایل فروید نام (خود) گذاشت. باید گفت که وسایل ارتباطی با محیط که خود را تشکیل می‌دهند، تابع اصل یادگیری است و کیفیت تربیت و اجتماعی شدن در شکل دادن به این وسایل نقش اصلی را دارد. فراخود یا من برتر بخشی از شخصیت است که نماینده اخلاق و صفات عالیه انسانی است. بنابراین فراخود اکتسابی است وتحت تأثیر تعلیمات خود قرار می گیرد. به منظور شناخت شخصیت مجرم و کیفیاتی که سبب ایجاد زمینه جرم می گردند الزاماً باید و اکنش‌های عصبی و روانی را به گروه‌های متعددی تقسیم نمود. ناهنجاری‌های جنون، در این گروه از افراد واسطه فشارهای بسیار شدید روحی که جنبه‌های برونی یا درونی دارند، شخصیت فرد به کلی در هم شکسته شده و ضبط و کنترل رفتار، کردار و گفتار به کلی ساقط می‌گردد و این کیفیت در مورد فرد و حالات جنون یعنی جنون  عضوی و جنون کنشی صادق است. به عبارت دیگر خواه علت ایجاد جنون، واکنش‌های خاص جسمانی بوده و خواه روانی به هر حال شخص نسبت به رفتار خود مسئولیت نداشته و طبق نظر پزشک از مسئولیت ومجازات مبری خواهد بود. اختلالات منش گروهی از ناهنجاری‌های رفتار به واسطه رشد فراخود ظاهر می‌‌گردند و شخص توجهی به اخلاق وجدان و مقررات اجتماعی ندارد، از این جهت بسیاری از جرائم توسط این قبیل افراد ارتکاب می‌یابد. در عین آنکه فراخود رشد کافی ندارد، در غالب موارد این قبیل افراد را می‌توان مسئول رفتار و اعمال خوددانست، زیرا در قبال قوانین  محیطی و اجتماعی تا حدی احساس مسئولیت دارند. نقیصه‌های عقلی به سه گروه تقسیم می‌شود، کور ذهن‌ها، با بهره هوشی کمتر از 25 شدیدترین درجه کم هوشی را نشان می‌دهند اینها عقب مانده‌تر از آن هستند که حتی بتوانند از خود مواظبت کرده خود را در مقابل  خطرات روزانه حفظ کنند ممکن است در آتش بسوزند، به روی خود آب جوش بریزند و یا خانه خود را گم کنند. کند ذهن‌ها با بهره هوش بین 26تا 50 متوسط درجه کم هوشی رانشان می‌دهند، به طور کلی کند ذهن‌ها موجوداتی وابسته به دیگران، شاد و خوشحال و دوست داشتنی هستند. افراد کودن با بهره‌هوشی بین 50 تا 70 قابلیت آموزشی بیشتری دارند، هر چند این افراد نیز قادر به حل مشکلات زندگی نیستند ولی با آموزش می‌توان آنها را آماده انجام کارهای ساده و پذیرش برخی مسئولیت‌ها نمود کسانی که عقب ماندگی عقلی دارند در دوران کودکی مستعد اختلالات رفتاری بوده ودر بزرگسالی رفتارهای عجیب و یا اعمال هیستریک شدیدی را که دربرخی از بیماری های روانی مانند اسکیزو و فرنی جنون جوانی مشاهده می شود از خود نشان می‌دهند. به هر ترتیب عوامل روانی در ارتکاب جرائم تأثیر فروانی داشته و دارد وهمین امر موجب ارتباط هر چه بیشتر حقوق جزا با علم روان‌شناسی کیفری می‌گردد.

منبع :

اینترنت



خرید و دانلود تحقیق درمورد روان شناسی جنایی


تحقیق درمورد روان شناس جنایی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

روان شناس جنایی

موضوع: نحوه رفتار والدین با کودکان 7- 1 سال و نحوه رفتار والدین و مربیان با نوجوانان 14- 7 و 21- 14 سال بایستی چگونه باشد تا از بزهکاری آنان در آینده جلوگیری شود.

استاد محترم: آقای دکتر نظیفی

تهیه و تنظیم: طاهره رشیدی

نیمسال اول 86

کارشناسی ارشد جزا و جرم شناسی

فصل سوم: دوران وزارت

گفتار اول: این دوران از ابتدای نوجوانی شروع و به سالهای اول جوانی ختم می‌گردد بیشتر روانشناسان عقیده دارند که دوران نوجوانی از 11 یا 12 سالگی آغاز و در سالهای 17 یا 18 سالگی خاتمه می‌یابد بنابراین قسمت اعظم این دوران بویژه در مملکت ماشینی نوجوانی را در بر گرفته و بالاخره به سنین نوجوانی و یا اصطلاحاً به دوران زندگی استقلال منتهی می‌گردد. گروهی از روانشناسان رشد و تکامل روانی، اجتماعی، عاطفی، عقلی انسان را جریان منظم و دائمی تصور کرده‌اند که مثل آب روانی از یک نقطه آغاز و به یک هدف مشخص و معین در حرکت است این روانشناسان هر نوع تقسیم بندی را در زندگی امری ذهنی می‌دانند، اینان اظهار می‌دارند که فقط حوادث غیر مترقبه باعث تغییر مسیر زندگی می‌شود وگرنه زندگی مسیر عادی خود را طی می‌کند و به موقع به پایان می‌رسد به هنگامی که رشد با طغیان و بحران مواجه است این بحرانها نقاط عطف واقع می‌شود و چه بسا که این تاثیرات شخصیت آدمی را متزلزل و دگرگون کند. شاید وظیفه اصلی والدین در این دوره بحرانی سازش با این واقعیتها و پذیرش وضعیت جدید باشد نه مقابله و رویاروی با آن در این دوره نباید از اجبار و تحمیل استفاده کنند. نوجوان در اثر تغییرات چشمگیر بدنی و تحت تاثیر هورمونها و تظاهرات بلوغ خواه ناخواه در مقابل درخواستهای والدین مقاومت نشان می‌دهند و راهی جز خیر و صلاح نمی‌شناسند و نه اعتقادی به تجربیات والدین دارد. این دوره هفت سال سوم که عده‌ای آن را اواخر دوران نوجوانی می‌گویند یعنی سنین 13 تا 17 سالگی در دختران و 14 تا 16 سالگی در پسران از لحاظ بلوغ و رشد سریع جسمی می‌دانند که شکل و اندازه، اعضای بدن چه در دختر و چه در پسر تقریباً شبیه افراد بالغ شده است ولی ممکن است از این به بعد نیز به طول قد بعضی از نوجوانان تا 20 سالگی اضافه شود و تکامل دستگاه تناسلی، تغییر صدا، عمیق و خشن شدن صدا در پسران، تکامل شکل رحم دختران، آخرین زمان شروع قاعدگی در دختران و ... از موارد جسمی و ظاهری این دوره است. آنچه باعث اهمیت این دوره است خصوصیاتی است که نوجوان پیدا می‌کند و گاه همین مسائل موجب سوء تفاهم والدین می‌گردد به مواردی از این خصوصیات می‌پردازیم.

گفتار دوم: استقلال طلبی و تمجید از نوجوان

درخواست استقلال یکی از تغییرات عمده‌ای است که در سنین جوانی «دوران وزارت» تجلی می‌کند که بزرگ شده می‌خواهد مستقل عمل کند. در انتخاب لباس، دوستان، اظهار نظر عادی در منزل، جلسات مهمانی، روابط فامیلی و هزاران مسئله روزمره که در خانواده بوجود می‌آید بحث می‌کند عدم قبول آراء و عقاید ابراز شده او آزارش می‌دهد. هنگام شکست در پذیرش عقاید و مردود شدن از طرف خانواده مقاومت می‌کند و گستاخ می‌گردد. برای کسب استقلال در خانه امتیازاتی مثل امر و نهی کردن به کوچکترها و تمشیت در امور خانه و یا رفتاری رئیس مآبانه داشته باشد. کار و معاشرت خود را از دیگران پنهان می‌کند که سؤالات کنجکاوانه والدین باعث اضطراب و در صورت فشار شدید باعث می‌شود جوان دچار هیجانات عاطفی شده و فردی نامتعادل شود. والدین باید بدانند احساس جوان خیلی شدید و جدی است و کمتر آینده نگر و خواهان هر چیز در همان لحظه است. جوانان شیفته تمجید و ستایشند در صورت سرزنش والدین آنها را متجاوز به حریم استقلال خود می‌دانند تعیین و تمجید درست و به موقع مبنای اعتماد به نفس، محرک قوه ابتکار و خلاقیت و موجب امنیت خاطر می‌شود که بایستی بر مبنای ارزیابی صادقه و مثبت از فرد باشد.

گفتار دوم: مبحث اول: مشورت با نوجوانان و قاطعیت والدین بدور از خشونت

یکی از اصول که در مورد نوجوان و مخصوصاً در مرحله وزارت باید رعایت شود مشورت است.

در زمان مشورت نوجوان احساس می‌کند که دارای شخصیت باارزشی شده است و از طرف دیگر مورد اعتماد والدین قرار گرفت است و باعث می‌شود نسبت به مسائل بیندیشد احساس مسئولیت کند و با واقعیات زندگی آشنا شوند. برای مسائل برنامه‌ریزی کند، نسبت به نظرهای نامناسب باید با دلیل و منطق آنها را متوجه شکل ساخت، مشورت موجبات همفکری، همراهی و تعاون والدین و فرزندان می‌شود عدم مشارکت سبب می‌شود جوان کم تجربه، بی اراده، سست عنصر و نامتعادل به جامعه تحویل گردد. در قرآن با توجه به اهمیت مسئله سوره به همین نام آمده است (سوره شوری) و خداوند پیامبر را به مشورت با مومنین امر می‌کند. والدین باید بدانند در مشورت هم نباید افراط و تفریط کرد باید سعی کنند به صورت جدی و محکم در اجرای تصمیمات خود استوار باشند در کنار مهر و محبت و گذشت، در غیر این صورت فرزندان افرادی گستاخ، بی ادب و خودسر بار می‌آیند. فرزند در دوران وزارت باید احساس کند فردی رها شده نیست و باید اصولی را محترم بشمارد متأسفانه بعضی از والدین به علت ضعف مدیریتی قسمتی از امور خانواده را به پسر ارشد واگذار می‌کنند که باعث مشکلاتی برای خواهران و برادران خود خواهد شد. والدین باید بدانند قاطعیت غیر از خشونت است خشونت و استبداد ناشی از ضعف روحی و اخلاقی است والدینی که روش صحیح تربیتی را نمی‌توانند اجرا کنند متوسل به تنبیه می‌شوند. در حالی که آخرین راه است و بایستی شرایط خود را داشته باشد و اگر چه اثر آنی دارد در دراز مدت عادی شده و موجب رفتاری مثل فرار از خانه، بی تفاوتی، سرخوردگی، تخریب، احساس پوچی، لجبازی، اعتیاد و انحراف می‌گردد.

مبحث دوم: نگرش متقابل والدین و فرزندان

در مورد موقعیت والدین در خانواده شکی نیست درخشش پدر در جوار مادر اهمیت حیاتی دارد کودک نیز مایه گرمی



خرید و دانلود تحقیق درمورد روان شناس جنایی


تحقیق درمورد روان شناس جنایی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

روان شناس جنایی

موضوع: نحوه رفتار والدین با کودکان 7- 1 سال و نحوه رفتار والدین و مربیان با نوجوانان 14- 7 و 21- 14 سال بایستی چگونه باشد تا از بزهکاری آنان در آینده جلوگیری شود.

استاد محترم: آقای دکتر نظیفی

تهیه و تنظیم: طاهره رشیدی

نیمسال اول 86

کارشناسی ارشد جزا و جرم شناسی

فصل سوم: دوران وزارت

گفتار اول: این دوران از ابتدای نوجوانی شروع و به سالهای اول جوانی ختم می‌گردد بیشتر روانشناسان عقیده دارند که دوران نوجوانی از 11 یا 12 سالگی آغاز و در سالهای 17 یا 18 سالگی خاتمه می‌یابد بنابراین قسمت اعظم این دوران بویژه در مملکت ماشینی نوجوانی را در بر گرفته و بالاخره به سنین نوجوانی و یا اصطلاحاً به دوران زندگی استقلال منتهی می‌گردد. گروهی از روانشناسان رشد و تکامل روانی، اجتماعی، عاطفی، عقلی انسان را جریان منظم و دائمی تصور کرده‌اند که مثل آب روانی از یک نقطه آغاز و به یک هدف مشخص و معین در حرکت است این روانشناسان هر نوع تقسیم بندی را در زندگی امری ذهنی می‌دانند، اینان اظهار می‌دارند که فقط حوادث غیر مترقبه باعث تغییر مسیر زندگی می‌شود وگرنه زندگی مسیر عادی خود را طی می‌کند و به موقع به پایان می‌رسد به هنگامی که رشد با طغیان و بحران مواجه است این بحرانها نقاط عطف واقع می‌شود و چه بسا که این تاثیرات شخصیت آدمی را متزلزل و دگرگون کند. شاید وظیفه اصلی والدین در این دوره بحرانی سازش با این واقعیتها و پذیرش وضعیت جدید باشد نه مقابله و رویاروی با آن در این دوره نباید از اجبار و تحمیل استفاده کنند. نوجوان در اثر تغییرات چشمگیر بدنی و تحت تاثیر هورمونها و تظاهرات بلوغ خواه ناخواه در مقابل درخواستهای والدین مقاومت نشان می‌دهند و راهی جز خیر و صلاح نمی‌شناسند و نه اعتقادی به تجربیات والدین دارد. این دوره هفت سال سوم که عده‌ای آن را اواخر دوران نوجوانی می‌گویند یعنی سنین 13 تا 17 سالگی در دختران و 14 تا 16 سالگی در پسران از لحاظ بلوغ و رشد سریع جسمی می‌دانند که شکل و اندازه، اعضای بدن چه در دختر و چه در پسر تقریباً شبیه افراد بالغ شده است ولی ممکن است از این به بعد نیز به طول قد بعضی از نوجوانان تا 20 سالگی اضافه شود و تکامل دستگاه تناسلی، تغییر صدا، عمیق و خشن شدن صدا در پسران، تکامل شکل رحم دختران، آخرین زمان شروع قاعدگی در دختران و ... از موارد جسمی و ظاهری این دوره است. آنچه باعث اهمیت این دوره است خصوصیاتی است که نوجوان پیدا می‌کند و گاه همین مسائل موجب سوء تفاهم والدین می‌گردد به مواردی از این خصوصیات می‌پردازیم.

گفتار دوم: استقلال طلبی و تمجید از نوجوان

درخواست استقلال یکی از تغییرات عمده‌ای است که در سنین جوانی «دوران وزارت» تجلی می‌کند که بزرگ شده می‌خواهد مستقل عمل کند. در انتخاب لباس، دوستان، اظهار نظر عادی در منزل، جلسات مهمانی، روابط فامیلی و هزاران مسئله روزمره که در خانواده بوجود می‌آید بحث می‌کند عدم قبول آراء و عقاید ابراز شده او آزارش می‌دهد. هنگام شکست در پذیرش عقاید و مردود شدن از طرف خانواده مقاومت می‌کند و گستاخ می‌گردد. برای کسب استقلال در خانه امتیازاتی مثل امر و نهی کردن به کوچکترها و تمشیت در امور خانه و یا رفتاری رئیس مآبانه داشته باشد. کار و معاشرت خود را از دیگران پنهان می‌کند که سؤالات کنجکاوانه والدین باعث اضطراب و در صورت فشار شدید باعث می‌شود جوان دچار هیجانات عاطفی شده و فردی نامتعادل شود. والدین باید بدانند احساس جوان خیلی شدید و جدی است و کمتر آینده نگر و خواهان هر چیز در همان لحظه است. جوانان شیفته تمجید و ستایشند در صورت سرزنش والدین آنها را متجاوز به حریم استقلال خود می‌دانند تعیین و تمجید درست و به موقع مبنای اعتماد به نفس، محرک قوه ابتکار و خلاقیت و موجب امنیت خاطر می‌شود که بایستی بر مبنای ارزیابی صادقه و مثبت از فرد باشد.

گفتار دوم: مبحث اول: مشورت با نوجوانان و قاطعیت والدین بدور از خشونت

یکی از اصول که در مورد نوجوان و مخصوصاً در مرحله وزارت باید رعایت شود مشورت است.

در زمان مشورت نوجوان احساس می‌کند که دارای شخصیت باارزشی شده است و از طرف دیگر مورد اعتماد والدین قرار گرفت است و باعث می‌شود نسبت به مسائل بیندیشد احساس مسئولیت کند و با واقعیات زندگی آشنا شوند. برای مسائل برنامه‌ریزی کند، نسبت به نظرهای نامناسب باید با دلیل و منطق آنها را متوجه شکل ساخت، مشورت موجبات همفکری، همراهی و تعاون والدین و فرزندان می‌شود عدم مشارکت سبب می‌شود جوان کم تجربه، بی اراده، سست عنصر و نامتعادل به جامعه تحویل گردد. در قرآن با توجه به اهمیت مسئله سوره به همین نام آمده است (سوره شوری) و خداوند پیامبر را به مشورت با مومنین امر می‌کند. والدین باید بدانند در مشورت هم نباید افراط و تفریط کرد باید سعی کنند به صورت جدی و محکم در اجرای تصمیمات خود استوار باشند در کنار مهر و محبت و گذشت، در غیر این صورت فرزندان افرادی گستاخ، بی ادب و خودسر بار می‌آیند. فرزند در دوران وزارت باید احساس کند فردی رها شده نیست و باید اصولی را محترم بشمارد متأسفانه بعضی از والدین به علت ضعف مدیریتی قسمتی از امور خانواده را به پسر ارشد واگذار می‌کنند که باعث مشکلاتی برای خواهران و برادران خود خواهد شد. والدین باید بدانند قاطعیت غیر از خشونت است خشونت و استبداد ناشی از ضعف روحی و اخلاقی است والدینی که روش صحیح تربیتی را نمی‌توانند اجرا کنند متوسل به تنبیه می‌شوند. در حالی که آخرین راه است و بایستی شرایط خود را داشته باشد و اگر چه اثر آنی دارد در دراز مدت عادی شده و موجب رفتاری مثل فرار از خانه، بی تفاوتی، سرخوردگی، تخریب، احساس پوچی، لجبازی، اعتیاد و انحراف می‌گردد.

مبحث دوم: نگرش متقابل والدین و فرزندان

در مورد موقعیت والدین در خانواده شکی نیست درخشش پدر در جوار مادر اهمیت حیاتی دارد کودک نیز مایه گرمی



خرید و دانلود تحقیق درمورد روان شناس جنایی