لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
تورم چه اثری بر صورتهای مالی شرکتها دارد؟
گروه بورس – اقلام صورتهای مالی و ترازنامه شرکتها در یک دوره مالی تورمی شاهد چه تغییرات مهمی است؟ و آثار رشد قیمتها، افزایش هزینه و رشد درآمد حاصل از فروش کالا و خدمات چگونه در اسناد مالی شرکتها منعکس میشود.
برخی از کارشناسان بر این عقیدهاند افزایش نرخ تورم در رشد هزینههای تولید و قیمت خدمات و فروش کالای شرکت نمایش یافته و با توجه به رشد ارزش داراییها، شرکتهایی که با مشکل تامین درآمد، شناسایی سود و بحران تامین سرمایه روبهرو هستند، به فروش داراییها روی میآورند. با این حال نظرات متنوع است. در خصوص تاثیر تورم بر صورتهای مالی شرکتها نظر دو کارشناس ارشد حسابداری قابل توجه است. افزایش مکررهوشنگ خستویی عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره درباره تاثیر تورم بر صورتهای مالی شرکتها گفت:افزایش قیمت برخی اقلام از جمله سوخت تاثیر مستقیمی بر بهای تمام شده میگذارد، زیرا موجب افزایش هزینه حملونقل میشود.از سوی دیگر با توجه به بازده اندک بازار سرمایه از این پس نمیتوان انتظار دریافت سود چندانی از معاملات بازار سهام داشت.وی افزود: افزایش حجم نقدینگی افزایش سطح عمومی قیمتها و کاهش ارزش پول عواملی است که موجب افزایش مکرر تورم خواهد شد. خستویی ادامه داد: در این شرایط تولید کاهش یافته و واردات نیز با افزایش قیمت 5/1 برابری روبهرو میشود.حسابرس معتمد بورس درباره میزان تاثیرپذیری صورتهای مالی شرکتها از تورم گفت: افزایش تورم هزینههای مالی را افزایش میدهد و این امری طبیعی است که ممکن است پیشبینی سود را با دشواری مواجه سازد. ستویی افزود: حسابرسی براساس اطلاعات موجود صورت میگیرد نه براساس مفروضات آینده، بنابراین نمیتوان از حرفه حسابرسی انتظار معجزه داشت. عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره درباره افزایش قیمت داراییهای غیرمولد شرکتها و تاثیر آنها بر سود گفت: در حسابداری دو مقوله «شناخت» و «تحقق» وجود دارد و باید دانست افزایش قیمت زمین و ساختمان تنها شناسایی میشود و تحقق نمییابد، بنابراین تاثیری بر سود شرکتها نخواهد گذاشت. وی درباره چشمانداز آتی بازار سرمایه گفت: بازار در شرایط حاضر با «دوپینگ» حرکت میکند، ولی به زودی با رکود مواجه خواهد شد. تضعیف بنیه مالی شرکتها غلامرضا سلامی رییس شورای عالی انجمن حسابداران خبره افزایش تورم را تنها موجب افزایش سود غیرعملیاتی شرکتها در صورت فروش زمین و ساختمان دانست و گفت: سود تقسیمی شرکتها از محل استهلاک داراییها است. به عنوان مثال اگر ماشینآلات یک شرکت در دفاتر مالی مبلغ 100میلیون تومان ثبت شده باشد و مقررات مالیاتی سالانه 10درصد از آنها مستهلک کند، بعد از ده سال، 100میلیون تومان در حساب ذخیره استهلاک خود دارد. وی افزود: در زمان تورم، اگر شرکت بخواهد برای این ماشینآلات جایگزین بیابد، باید 300میلیون تومان بپردازد، بنابراین 200میلیون تومانی که کمبود است، سودی است که طی 10 سال، اضافه تقسیم شده است. حسابرس معتمد بورس سپس گفت: بنیه مالی شرکتها در زمان تورم، سال به سال تضعیف میشود، به ویژه اینکه امروزه سرعت تغییر تکنولوژی بالا رفته و زمان استهلاک با نرخ استهلاک متعارف، تطابق ندارد. سلامی ادامه داد: شرکتهایی که محصولات آنها در معرض رقابت با کالاهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
مقدمه
تورم از نظر علم اقتصاد به معنی افزایش بی رویه و مداوم سطح قیمتها و نابرابری عرضه و تقاضای کل جامعه- فزونی تقاضا بر عرضه- است.علت اصلی تورّم،هماهنگ نبودن افزایش پول در جامعه با افزایش تولید است. به عبارت دیگر، تورّْم تناسب نداشتن حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالاهاست.هر چه میزان تورم بیشتر باشد،قدرت خرید پول کمتر است.
تفکر تورم زا، منشا» تورم
تورم لجام گسیخته امروز که بسیاری از مردم به ویژه اقشار کم درآمد را تحت فشار قرار داده، گرچه ناشی از فعل و انفعالات تورمی است، اما در واقع معلول تفکری تورم زاست که به نظر می رسد بر اقتصاد کلان کشور حاکم گردیده است.
تورم لجام گسیخته امروز که بسیاری از مردم به ویژه اقشار کم درآمد را تحت فشار قرار داده، گرچه ناشی از فعل و انفعالات تورمی است، اما در واقع معلول تفکری تورم زاست که به نظر می رسد بر اقتصاد کلان کشور حاکم گردیده است.
دیدگاه حاکم اقتصادی مجموعه سیاست هایی را به اقتصاد تحمیل کرده که حاصلی جز فشار تورمی نداشته است. اگر از این تجربه که به بهای سنگینی حاصل شده است و موجبات نارضایتی گروه های کثیری از مردم را فراهم کرده است، درسی بگیریم، درصدد حل سریع آن برخواهیم آمد. برخی از اجزای این تفکر تورم زا از این قرارند:
▪ شیوه اجرای عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی از جمله مقدس ترین شعارهایی است که در انقلاب اسلامی و اقتصاد ما مطرح شده است، اما بیشتر اوقات شیوه های اجرایی درستی برای تحقق آن تدوین نشده است. چنین گمان کردیم که عدالت اجتماعی عبارت است از دادن امکانات مالی و اقتصادی از طریق اعطای وام و یا کمک های بلاعوض به طبقات مصرف کننده زیر متوسط و فقیر.
این در حالی است که این امکانات تنها منجر به افزایش تقاضا شده است. حتی اگر امکانات مالی تحت عنوان ایجاد فعالیت های خود اشتغالی و کسب و کارهای زود بازده به کسانی داده شود که از مهارت های کارآفرینی و عرضه و تولید کالا و خدمات برخوردار نیستند و به صرف نیازمند بودن مشمول عنایت قرار گرفته باشند، باز این کار به افزایش تقاضا منجر می شود، بی آنکه عرضه را افزایش دهد. این نوع تفکر درباره برقراری عدالت اجتماعی، تورم زاست; در واقع دادن صید به نیازمندان است، بدون آنکه به آنها صیادی بیاموزیم.
▪ توهم رشد از طریق تزریق پول
از توهم های بسیار رایج در اقتصاد کشورمان همواره این بوده است که برای افزایش رشد اقتصادی و ارتقای تولید لازم است امکانات مالی واحدها و بنگاه ها را افزایش دهیم. در واقع در تفکر حاکم، این توهم وجود دارد که از میان عوامل تولید مهمترین عامل، سرمایه و پول است و همین عامل است که موجب رشد اقتصادی و تولید می شود، معمولا به سایر عوامل تولید، همچون مدیریت و فناوری، بهای اندکی داده می شود.
این درحالی است که مهمترین عامل تولید، که فقدان آن در جامعه بیش از عوامل دیگر احساس می شود، همانا مدیریت و فناوری است. برخورداری از مدیریت کارآمد، افزایش کارآیی عوامل تولید و استفاده از تکنولوژی بهینه برای کاهش هزینه ها و افزایش کارآیی از بهترین عواملی است که عنصر رقابتی اقتصاد کشورهای مختلف را تشکیل می دهند. مزیت های رقابتی در شیوه ها و اعمال مدیریت و نوآوری های تولید نهفته است.
تفکر تورم زا همواره می اندیشد که برای فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی باید اول پول را تزریق کرد. در واقع مدیریت ناکارآمد همواره درصدد جبران نقصان ها و ناکارآیی های خود از طریق پول است. همه می خواهند که با گرفتن پول بیشتر و تزریق آن به واحدهای تولیدی بر عرضه کالا و خدمات خود بیفزایند و از رهگذر آن ارزش افزوده خود را بیشتر کنند.
در حالی که لزوما این چنین نیست. از همه مهمتر، چون معیارهای بازدهی عوامل تولید در واحدها و سازمان ها و دستگاه های کشور مورد توجه قرار نمی گیرند و هیچ گونه اندازه گیری دراین خصوص وجود ندارد، همواره تصور می شود که از طریق تزریق پول بیشتر تولید نیز افزایش می یابد.
مهم نه افزایش قدر مطلق تولید، بلکه نسبت تزریق پول و امکانات مالی با میزان تولید کالا و خدمات است. به بیان دیگر، باید عرضه کالا و خدمات متناسب با مقدار پولی که تزریق می شود، افزایش یابد. اگر افزایش تزریق امکانات مالی در نهایت منجر به تشکیل سرمایه نشود، اقدام ما تورم زا بوده است.
متاسفانه بر اساس ارقام کلان کشور در دو سال گذشته میزان رشد تشکیل سرمایه بسیار پایین و حتی در یک مورد منفی بوده است و این علی رغم این واقعیت است که ارقام تزریق امکانات مالی، بسیار بالا بوده است. این رویکرد باید تغییر کند.
▪ عدم برنامه ریزی برای افزایش درآمد
داشتن راهبرد و سیاست های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت در اقتصاد مهمترین عنصر زیربنایی رشد و توسعه اقتصادی است. اقتصاد بدون برنامه یا با برنامه روزانه، اقتصادی است که همواره در معرض فروپاشی قرار دارد و پیوسته دچار تورم فزاینده و یا رکود دهشتناک می شود.
اهمیت دادن به برنامه ریزی از سیاست های اصلی و اولیه دولت ها محسوب می شود. این توهم که برنامه های استراتژیک باید از برنامه های عملی جدا شود و برنامه های اجرایی و روزانه می تواند جانشین برنامه های راهبردی شوند، تفکری است که در شرایط افزایش درآمد به تورم راه می برد.
نبود برنامه مدون یا عدم پایبندی به برنامه های موجود در زمانی که افزایش درآمد حاصل می شود به تورم منجر می گردد. به نظر می رسد که یکی از عوامل تورم موجود این است که درآمدهای ما از ۳۰ میلیارد دلار در سال ناگهان طی مدت کوتاهی به ۷۰ میلیارد دلار افزایش یافت، درحالی که ما برای مدیریت آن برنامه مدونی نداشتیم.
در واقع، براساس تفکری در باره عدالت اجتماعی که به مختصات آن اشاره کردیم، به تزریق امکانات مالی پرداختیم تا رضایتمندی عمومی در کوتاه مدت به دست آید، ولی این سیاست در میان مدت، حاصلی جز تورم نداشته و نارضایتی مردم را موجب شده است.
به نظر می رسد اگر همزمان با افزایش بهای نفت، گروهی را برای بررسی این موضوع سازمان می دادیم که از درآمدهای نفت چگونه و کجا استفاده کنیم، اکنون اقتصادمان گرفتار تورم نبود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تورم، عوامل، و راهکارهای مقابله با آن در ایران
غلامرضا سرآبادانی*
چکیده
در این مقاله ابتدا به بررسی عوامل تورم در ایران پرداخته؛ سپس راهکارهای اسلامی در جهت رفع آن ارائه شده است. بررسیها نشان میدهد که عامل اصلی تورم در ایران، ساختاری است. گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت باعث تقاضا برای محصولات غذایی و تجاری شده است. وجود محدودیتهای بسیاری در دو بخش کشاورزی و صنعت سبب شده که تولید نتواند پاسخگوی این مازاد تقاضا باشد و در نتیجه قیمت نسبی آنها افزایش یافته است. در مرحله بعد، افزایش قیمت به بخشهای دیگر نیز سرایت کرده است. از طرفی افزایش درآمدهای نفتی و گسترش نقدینگی در اثر گسترش شبکه بانکی و تسهیلات بانکی روند افزایش قیمتها را تشدید کرد. در سالهای بعد از انقلاب نیز ایجاد وضعیت خاص سیاسی و اقتصادی و اجرای برخی سیاستهای اقتصادی از طرف دولت بحران را پیچیدهتر کرد.
در قسمت پایانی با ارائه الگوهایی اسلامی در زمینههای فرهنگ کار، تولید (در دو بخش صنعت و کشاورزی)، تعاون و سیاستهای دولت (سیاستهای مالیاتی، پولی و هزینهها) راهکارهایی در جهت ایجاد تحول در بخش تولید و عرضه بهمنظور مهار تورم در اقتصاد ایران، پیشنهاد شده است.
واژگان کلیدی: تورم، نرخ تورم، انواع تورم، تورم ساختاری، عوامل تورم در ایران، آثار تورم، راهکارهای مبارزه با تورم، راهکارهای اسلامی.
مقدمه
در تعریفیساده، تورم عبارت است از «افزایش سطح عمومی قیمتها در یک دوره زمانی معیّن». بر این اساس، تقسیم تورم به انواع گوناگون (ضعیف، متوسط، شدید یا افسارگسیخته) چنانکه در ادبیات اقتصادی مطرح است، در واقع ذکر مصادیق آن است؛ وگرنه همه در ماهیت (افزایش سطح عمومی قیمتها) یکسان هستنند.
پدیده تورم در بیشتر کشورهای جهان، کم و بیش وجود دارد؛ اما نرخ آن، در جوامع و زمانهای گوناگون فرق میکند. این پدیده در دورههای اخیر در کشورهای توسعهیافته، کمتر مشکلآفرین بوده؛ زیرا این کشورها گرفتار تورم شدید و مزمن نیستند؛ اما کشورهای در حال توسعه با تورمهای شدید مواجهند که آثار منفی بسیاری مانند افزایش نابرابری در توزیع درآمد، افزایش مصرف، کاهش پسانداز و سرمایهگذاری، انحراف منابع به تولید کالاها و خدمات غیرضرور، کاهش رشد اقتصادی و گسترش انواع فسادهای مالی، اداری را بهدنبال دارد.
در اوایل دهه1990 نرخ تورم در آرژانتین 3314، در برزیل 2938 و در پرو 7482 درصد بوده است. در فاصله سالهای (1985ـ 1991) کشورهای امریکای لاتین بیشترین نرخ تورم و کشورهای صنعتی کمترین نرخ تورم را داشتهاند
بررسیهای انجامشده در مورد نرخ تورم در 65 کشور جهان نشان میدهد که در سال 2002 متوسط نرخ تورم در این کشورها حدود 21/7 درصد بوده است. این بررسیها همچنین نشان میدهند که نرخ تورم در این سال در ایران حدود 15درصد یعنی تقریباً دو برابر نرخ متوسط تورم در کشورهای پیشین است. کمترین میزان تورم 4/0 درصد در ژاپن و بیشترین آن 103 درصد در آنگولا بوده است (جمهوریاسلامی، 22/3/82).
این مقاله مشتمل بر دو بخش است: بخش اول مباحث نظری تورم را بیان کرده، در بخش دوم به بررسی عوامل تورم در ایران و راهکارهای اسلامی مقابله با آن میپردازد.
بخش اول: ادبیات موضوع
قبل از پرداختن به اصل بحث، اشاره مختصری به ادبیات موجود در خصوص علل راهکارهای مقابله با تورم خواهیم داشت.
أ. عوامل تورم
صاحبنظران اقتصادی در مقام تبیین علت بروز تورم، نظریات گوناگونی به شرح ذیل ارائه کردهاند:
1. تورم ناشی از فشار تقاضا: وقتی تقاضای کلّ بالفعل در جامعه نسبت به عرضه کلّ در حالت اشتغال کامل، فزونی مییابد، سطح عمومی قیمتها افزایش مییابد. علت این افزایش را باید در دو بخش واقعی و پولی اقتصاد بررسی کرد. در بخش واقعی، عواملی چون افزایش مخارج مصرفکننده، افزایش مخارج سرمایهگذاری، افزایش صادرات و کاهش واردات میتوانند باعث افزایش تقاضا شده و یا بهعبارت دیگر منحنی تقاضای کلّ را به بالا منتقل نمایند (تفضلی، 1376: ص 448 و 449).
از طرف دیگر، افزایش تقاضا میتواند نتیجه عامل پولی باشد. مکتب پولی میگوید:
رابطه علّی بین افزایش عرضه پول و افزایش نرخ تورم وجود دارد و این رابطه بین آن دو متناسب است؛ یعنی تغییر عرضه پول هر مقداری باشد، به همان نسبت قیمتها نیز افزایش مییابند. افزایش حجم پول در اثر سیاستهای نامناسب پولی انبساطی، باعث افزایش تقاضای کلّ شده و سطح عمومی قیمتها را افزایش میدهد (گریگوری، 1375: ج 1، ص 189 ـ 195 و ص 274 ـ 276).
2. تورم ناشی از فشار هزینهها: در این نظریه برخلاف مکتب کینز و مکتب پولی که فزونی تقاضای کلّ نسبت به عرضه کلّ در شرایط اشتغال کامل را منشأ تورم میدانند، افزایش هزینه تولید و انتقال منحنی عرضه کلّ، علت اصلی ترقی قیمتها عنوان میشود. اگر دستمزدها بیش از متوسط بازدهی یا بهرهوری کار افزایش یابد، کارفرماها برای حفظ سود خود قیمتها را افزایش میدهند؛ زیرا کارفرما در جهت حداکثرسازی سود خود تا جایی به استخدام نیروی کار ادامه میدهد که بهرهوری یا محصول نهایی کار () برابر دستمزد حقیقی گردد؛ یعنی:
حال اگر دستمزدها در یک بخش اقتصادی خاص بهدلیل فشار اتحادیههای کارگری به نسبتی بیش از بهرهوری نیروی کار افزایش یابد، کارفرما مجبور است که جهت حفظ سود خود و برقراری تساوی پیشین قیمتها را افزایش داده و از سطح اشتغال و تولید بکاهند و در نهایت مارپیچ قیمت ـ مزد ـ قیمت، صعود مستمر قیمتها را بهدنبال خواهد داشت؛ بنابراین در این شرایط و لو فزونی تقاضای کلّ نسبت به عرضه کلّ وجود ندارد، ولی قیمتها افزایش مییابد و افزایش قیمت باعث کاهش تقاضای کلّ و کاهش تولید و افزایش بیکاری خواهد شد؛ پس در این شرایط تورم همراه با رکود است. (طیبنیا، 1374: ص 79 و80).
3. تورم وارداتی: عامل دیگر بروز تورم در بسیاری از کشورهای در حال توسعه واردات است. تورم موجود در کشورهای صادرکننده، از طریق افزایش قیمت کالاهای مصرفی، واسطهای و مواد اولیه که نوع این کشورها (در حال توسعه) واردکننده آن میباشند، به این کشورها وارد میشود؛ بنابراین یا از طریق شاخص کلّ بهای کالاهای مصرفی و یا از طریق افزایش هزینههای تولید باعث افزایش سطح عمومی قیمتها میشوند.
4. تورم ساختاری: عامل دیگری که در اکثر کشورهای در حال توسعه از جمله ایران باعث پیدایش فشارهای تورمی میشود، عامل ساختاری است. فرایند صنعتیشدن و توسعه زندگی شهری، تقاضا برای محصولات کشاورزی و کالاهای تجاری را افزایش میدهد؛ اما بهدلیل تنگناهای موجود در این بخشها، امکان افزایش متناسب تولید وجود نداشته و لذا قیمت نسبی محصولات مربوطه افزایش مییابد. این افزایش قیمت در مرحله دوم به سایر بخشهای اقتصادی سرایت میکند. افزایش ایجادشده در سطح عمومی قیمتها ناشی از عوامل ساختاری، با افزایشدادن تقاضای پول و نرخ بهره، آثار نامطلوبی روی سرمایهگذاری و رشد اقتصادی خواهد داشت ضمن اینکه کاهش قدرت خرید دولت ناشی از تورم، و افزایش کسری بودجه و تأمین آن از طریق استقراض از بانک مرکزی عرضه پول را در جامعه افزایش داده و تورم را میافزاید. تورم ساختاری، اگر بهوسیله
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
تورم چه اثری بر صورتهای مالی شرکتها دارد؟
گروه بورس – اقلام صورتهای مالی و ترازنامه شرکتها در یک دوره مالی تورمی شاهد چه تغییرات مهمی است؟ و آثار رشد قیمتها، افزایش هزینه و رشد درآمد حاصل از فروش کالا و خدمات چگونه در اسناد مالی شرکتها منعکس میشود.
برخی از کارشناسان بر این عقیدهاند افزایش نرخ تورم در رشد هزینههای تولید و قیمت خدمات و فروش کالای شرکت نمایش یافته و با توجه به رشد ارزش داراییها، شرکتهایی که با مشکل تامین درآمد، شناسایی سود و بحران تامین سرمایه روبهرو هستند، به فروش داراییها روی میآورند. با این حال نظرات متنوع است. در خصوص تاثیر تورم بر صورتهای مالی شرکتها نظر دو کارشناس ارشد حسابداری قابل توجه است. افزایش مکررهوشنگ خستویی عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره درباره تاثیر تورم بر صورتهای مالی شرکتها گفت:افزایش قیمت برخی اقلام از جمله سوخت تاثیر مستقیمی بر بهای تمام شده میگذارد، زیرا موجب افزایش هزینه حملونقل میشود.از سوی دیگر با توجه به بازده اندک بازار سرمایه از این پس نمیتوان انتظار دریافت سود چندانی از معاملات بازار سهام داشت.وی افزود: افزایش حجم نقدینگی افزایش سطح عمومی قیمتها و کاهش ارزش پول عواملی است که موجب افزایش مکرر تورم خواهد شد. خستویی ادامه داد: در این شرایط تولید کاهش یافته و واردات نیز با افزایش قیمت 5/1 برابری روبهرو میشود.حسابرس معتمد بورس درباره میزان تاثیرپذیری صورتهای مالی شرکتها از تورم گفت: افزایش تورم هزینههای مالی را افزایش میدهد و این امری طبیعی است که ممکن است پیشبینی سود را با دشواری مواجه سازد. ستویی افزود: حسابرسی براساس اطلاعات موجود صورت میگیرد نه براساس مفروضات آینده، بنابراین نمیتوان از حرفه حسابرسی انتظار معجزه داشت. عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره درباره افزایش قیمت داراییهای غیرمولد شرکتها و تاثیر آنها بر سود گفت: در حسابداری دو مقوله «شناخت» و «تحقق» وجود دارد و باید دانست افزایش قیمت زمین و ساختمان تنها شناسایی میشود و تحقق نمییابد، بنابراین تاثیری بر سود شرکتها نخواهد گذاشت. وی درباره چشمانداز آتی بازار سرمایه گفت: بازار در شرایط حاضر با «دوپینگ» حرکت میکند، ولی به زودی با رکود مواجه خواهد شد. تضعیف بنیه مالی شرکتها غلامرضا سلامی رییس شورای عالی انجمن حسابداران خبره افزایش تورم را تنها موجب افزایش سود غیرعملیاتی شرکتها در صورت فروش زمین و ساختمان دانست و گفت: سود تقسیمی شرکتها از محل استهلاک داراییها است. به عنوان مثال اگر ماشینآلات یک شرکت در دفاتر مالی مبلغ 100میلیون تومان ثبت شده باشد و مقررات مالیاتی سالانه 10درصد از آنها مستهلک کند، بعد از ده سال، 100میلیون تومان در حساب ذخیره استهلاک خود دارد. وی افزود: در زمان تورم، اگر شرکت بخواهد برای این ماشینآلات جایگزین بیابد، باید 300میلیون تومان بپردازد، بنابراین 200میلیون تومانی که کمبود است، سودی است که طی 10 سال، اضافه تقسیم شده است. حسابرس معتمد بورس سپس گفت: بنیه مالی شرکتها در زمان تورم، سال به سال تضعیف میشود، به ویژه اینکه امروزه سرعت تغییر تکنولوژی بالا رفته و زمان استهلاک با نرخ استهلاک متعارف، تطابق ندارد. سلامی ادامه داد: شرکتهایی که محصولات آنها در معرض رقابت با کالاهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
موضوع تحقیق :
تورم
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
تورم یا افزایش قیمتها
2
تحلیل تاریخى تورم و کاهش ارزش پول
3
انواع تورم
4
تقویت بخش خصوصی برای کاهش نرخ تورم
5
اقتصاد کلان / رشد نقدینگی دلیل اصلی تورم دو رقمی در ایران است
6
شش دلیل اصلی نرخ بالای تورم در ایران
7
اثر تورم بر رشد درونزای اقتصاد ایران
9
سیاست پولی
9
نرخ بهره
10
چاره اندیشی برای تورم
12
نرخ تورم در ایران امسال به ٧/١٧ درصد میرسد
17
منابع
20
تورم یا افزایش قیمتها
افزایش قیمتها، افزایش بها یا تورم قیمتها به معنی درصد رشد سطح قیمتها میباشد. هر ساله مراکزی (در ایران بانک مرکزی) سبد کالایی را که مورد مصرف مصرفکنندگان میباشد تعیین کرده و با جمع آوری قیمت تک تک کالاها در شهرها و روستاهای خاصی شاخص قیمتی را تهیه میکنند. این شاخص دربرگیرنده کالاهای پرمصرف و دارای ضرایب خاصی است. بر اساس همین ضریب است که میزان تأثیرگذاری قیمت کالا مشخص میشود.
تورم به معنی افزایش قیمت نیست بلکه به معنی درصد افزایش قیمتها میباشد. برای نمونه اگر شاخص قیمت در دو سال پیش ۱۰۰ و سال گذشته ۲۰۰ و امسال ۲۵۰ باشد قیمتها در سال گذشته صد در صد و امسال ۲۵ درصد افزایش داشته است 200 / (250 − 200) در حالیکه تورم از صددرصد به ۲۵ درصد کاهش یافته است.
مسئولیت اجرای سیاست پولی : پول امروزه نقشهایی فراتر از وسیله مبادله بودن دارد . تغییر در حجم پول در جریان ، ارزش پول را تحت تاثیر قرار می دهد و تغییر در ارزش پول بر سطح تولید و توزیع درآمد ملی اثر می گذارد . هدف اصلی سیاست پولی تثبیت قیمت و اشتغال کامل است . مقامات پولی دو گروه سیاست پولی می توانند اجرا کنند :
سیاست انبساطی : اگر حجم قدرت خرید برای حفظ تقاضا در حدی که اشتغال کامل را ممکن سازد غیر کافی باشد ، به سیاست پولی انبساطی نیاز هست . در این حالت سیاست پولی مناسب سیاستی است که باعث بسط اعتبار و افزایش تقاضا گردد . این سیاست باعث افزایش قیمتها می شود . اما اشتغال را کامل می کند .
سیاست انقباضی : هرگاه تورم مشکل اصلی دولت باشد برای کاهش تقاضا ، دولت باید سیاست مالی انقباضی را اعمال کند . در این حالت بانک مرکزی مسئول کاهش حجم اعتبارات به منظور کاهش تقاضا است . .
هر پدیده ا تحلیل تاریخى تورم و کاهش ارزش پول
ى که موضوع یا متعلق حکم فقهى قرار گیرد و در صدر اسلام سابقه نداشته باشد, مستحدثه شمرده مى شود(1) و حکم آن را نه در ادله خاص, بلکه باید در قواعد و اصول عامه فقه یا عقل جست و جو نمود. به خلاف مسائلى که در منظر معصومین (علیهم السلام) به و قوع پیوسته و آیه یا روایتى در مورد آن وجود دارد, در این مسائل علاوه بر طرق فوق مى توان از آیه و روایت نیز براى استنباط حکم استفاده کرد. اما اگر پدیده در صدر اسلام وجود داشته و مردم در زندگى اجتماعى یا فردى خود به نحوى با آن مواجه بوده اند, ولى در ارتباط با آن هیچ سوالى از معصومین (علیهم السلام) نپرسیده اند, از عدم پرسش آن ها نیز مى توان حکم فعلى آن را استفاده نمود.
برخى از محققان مسئله وجود تورم و کاهش ارزش پول یا عدم وجود آن در عصر تشریع را یکى از مولفه هاى تعیین کننده حکم ((جبران کاهش ارزش پول)) مى دانند. بعضى با ارائه نظریه عدم تغییر سطح عمومى قیمت ها, حتى قیمت هاى نسبى, مى خواهند نشان دهند که اگر معصومین (علیهم السلام) دستور به جبران کاهش ارزش پول نداده اند, این امر بدان علت است که در صدر اسلام تورم شدید اتفاق نمى افتاد, و گرنه معصوم (ع) به عللى که براى لزوم جبران کاهش ارزش پول وجود دارد, به جبران کاهش ارزش پول حکم مى نمودند.(2) برخى دیگر با ارائه نظریه وجود تورم و کاهش ارزش پول در عصر تشریع, از عدم حکم معصومین (علیهم السلام) به لزوم جبران کاهش ارزش پول, استفاده مى کنند که جبران کاهش ارزش پول جایز نیست.(3)
ثمرات مترتب بر بحث و کاستى هاى موجود در نظریه ها, بررسى صحیح مسئله ((وجود یا عدم وجود تغییر سطح عمومى قیمت ها و قیمت هاى نسبى)) را امرى ضرورى و مطلوب مى نمایاند.
در این نوشتار, تحولات قیمت ها در عصر تشریع بررسى شده, آن گاه ارتباط نتیجه آن با حکم مسئله ((جبران کاهش ارزش پول)) نشان داده مى شود و در بررسى تحولات قیمت ها دنبال پاسخ پرسش هاى ذیل خواهیم بود:
1ـ آیا قیمت ها در صدر اسلام, نوسان محسوس پیدا مى کرد؟
2ـ آیا در صدر اسلام, تورم (افزایش سطح عمومى قیمت ها) رخ مى داد؟
3ـ آیا تورم هاى صدر اسلام تنها کوتاه مدت بود یا در بلند مدت هم رخ مى داد؟
4ـ میزان و شدت نوسانات قیمت ها چگونه بود؟
5 ـ واکنش عرف در قبال افزایش قیمت ها, باز پرداخت دیون, جبران کاهش ارزش پول و ... چگونه بود؟
همین طور برخى از محققان براى اثبات وجود تورم در صدر اسلام از تغییر رابطه قیمتى درهم و دینار استفاده کرده و نتایجى فقهى و اقتصادى بر آن مترتب نموده اند. (4) براى آن که این مطلب به نحو صحیح بررسى گردد, لازم است پرسش هاى زیر در این رابطه پاسخ داده شود: