لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
تاریخچه آنکارا و اطراف آن به تمدن هیتی در دوران مفرغ برمیگردد. 2هزارسال قبل از میلادمسیح ، هیتی ها قدرت حاکم بر منطقه شدندوسپس اقوام فینیقی ، لیدی و پارسی آمدند . در قرن سوم پیش از میلاد مسیح ، نژادی سلتی بنام گالاتی آنکارا را به عنوان پایتخت خود ساختند. اسم آنکارا از واژه « آنکیرا » به معنای لنگر گرفته شده است .
آنکارا تحت رهبری آتاتورک در پایداری ملی همراه با جنگ جهانی اول اهمیت زیادی یافت . هنگامی که جنگ استقلال ملی ترکیه را از اشغال بیگانگان آزاد کرد ، آنکارا پایتخت جمهوری جدید ترکیه در 13 اکتبر سال 1923 گردید .
یکی از قسمتهای برجسته شهر آنیت کبیر است که مقبره ای مجلل به یاد بود آتاتورک ساخته اند . این ساختار که در سال 1953 تکمیل گردید، ترکیبی از مضامین معماری کهن ونو است ونشاندهندة زیبایی و استحکام معماری ترکیه ای است .
قدیمی ترین قسمت شهر اطراف قلعه قرار دارد .مسجد علاء الدین که در داخل دیوارها پیدا شده هنوز یکی از بهترین نمونه های هنر و هنروری بر روی چوب است ، علیرغم این حقیقت که این مسجد توسط عثمانی ها بازسازی شده است .این منطقه با بازسازی بسیاری از خانه های قدیمی مورد علاقه ترکیه ای ها احیا شده وگالری های هنزی و رستورانهای خوب که نمونه هایی از آشپزخانه های سنتی ترکیه ای هستند افتتاح شده است. نزدیک دورازه قلعه موزة تمدن آناتولی قرار دارد که بازسازی شده بسیار زیبای بازارقدیمی است . در این موزه مصنوعات گرانبهای متعلق به دوران نئولتیک و پالئولتیک و همچنین تمدنهای هستی ، هیتیتی ، اورارتو ورم وجود دارد. آنکارا فرهنگی زنده وحیاتی هنری با بسیاری گروههای رقص ، تئاتر ، اپرا و رقصهای سنتی دارد . ارکستر موسیقی دوستان شهر که همیشه می نوازند بسیار معروف است .
ناحیه ها :
آلتینداگ Altindag
این ناحیه در 1کیلومتری مرکز شهر است و از دوران پیش از تاریخ وجود داشته است . این ناحیه مرکزی مهم در دوران عثمانی و سلوکی بوده ومکانهای دیدنی زیادی برای بازدید کنندگان دارد. درمیان آنها می توان از قلعة آنکارا معبد آگوستس ، ستون جولیان ، حمام رومی ها ، یادبود عمومی ، موزه تمدنهای آناتاولی ، موزه ایالتی نقاشی و مجسمه ، موزه قوم شناسی ، موزه جنگ استقلال و موزه ملی نام برد . همچنین در این ناحیه ، مقبره های کاراکابی Karacabey آهی سرافتینA hi Serafettin هاکی بایرام Haci Bayram ولی افندی Veli Efendi کاریقدی Karyagdi گل بابا Gulbabaو گمزتین بابا Izzettin baba و مساجد Haci Bayram ، اصلان هان Aslanhane ، آهن الوان Ahi Elvan ، علاالدین Alaaddin ، زین سیرلی Zincirli وجود دارد .
کانکایا Cankaya
یکی از نواحی مهم آنکارا است . این ناحیه وسیع شامل مکانهای دیدنی بسیاری است . دریاچه ایمیر Eymir ، ساختمانهای الماج اسکای Elmadg Ski و مرکز تفریحی ورزشی آهلا تسلیبل همه در این ناحیه قرار دارند .
لیست جاذبه های توریستی شامل : آنیت کبیر ، موزه آتاتورک ، یادبود آتاتورک ، موزه تاریخ طبیعی MTA یادبود امنیتی ، یادبود قوم شناسی آتاتورک ، موزه تاریخ طبیعی ، موزه باستان شناسی دانشگاه تکنیکی خاورمیانه ، نمایشگاه مجسمه و نقاشی ، پارک یادبود ، باغ گیاهشناسی ، پارک عبدی ایپکی Abdi Ipekci ، پارک گوون Guven ، پارک کورتولوس Kurtulus پارک کوگولو ( قو ) پارک استقلال ملی ، پارک احمد عارف و ساختمانهای ورزشی مانند زمین اسکی روی یخ وابسته به شهرداری و استخر سرپوشیده است . همچنین موزه اسباب بازی (قسمت آموزش دانشگاه کبک - آنکارا ) یادبود هیتیتی ، ساختمانهای مجلس ملی ترکیه نیز از مناطق دیدنی هستند .
ککیورن Kecioren
این ناحیه یکی از نواحی مرکزی آنکارا و میزبان بزرگترین مرکز هواشناسی جهان وهمچنین ساختمانهای متعدد دانشگاههای آنکارا ، آکادمی نظامی پزشکی گولهین Gulhane است . همچنین در این ناحیه قدیمی ترین مدرسه کشاورزی آنکارا قرار دارد که توسط مصطفی کمال آتاتورک به عنوان مرکز فرماندهی نظامی در جنگ استقلال مورد استفاده قرار می گرفت و اکنون تبدیل به موزه شده است .
ینی محله Yenimahalle
این ناحیه درون شهر است و جاذبه هایی دارد که تاریخی غنی منطقه را منعکس می کند .مشخص ترین آنها پل آکوپرو Akkopru است که در سال 1222 توسط حاکم سلوکی علاء الدین کیقباد در طول جادة قدیمی بازرگانی بگدارت بر روی نهر آنکارا ساخته شده که دارای 4 آرک بزرگ و 3 آرک کوچک است .
خارج از شهر :
آکیرت Akyurt
این ناحیه در 33 کیلومتری مرکز شهر واقع شده و از ابتدای عهد مفرغ تا قرن14 مورد استفاده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سهم ایران در تمدن بشری
بناهایی که به دست انسان ساخته میشود، جلوههایی از نگرش او به جهان هستی است که مبین قوّة فکری و ساختار فرهنگی ـ اجتماعی افراد آن جامعه است. این برداشت که معماری میتواند دیدگاهی طبیعی یا مافوق طبیعی داشته باشد در هر حال خارج از تأثیر محیط اطراف و اقلیم جغرافیایی انسان نیست، لذا در بررسی معماری یک بنا، ابتدا باید جهان و جهان بینی سازنده آن بنا را مورد کنکاش قرار داد تا بتوان افکار و عقاید او را در حجمی از آرایش فضا مشاهده کرد .
معماری سنتی ایران ،تجلی نمادین جهانی ابدی و ازلی است که این جهان را محلی گذرا و واسطهای برای رسیدن به مرتبهای والاتر به منظور وصول به آرامش درونی میداند ؛ معماری ایران که به صورتهای گوناگون در بناهای مختلف متجلی گشته، جایگاه خاصی را داراست که در آن ،عقاید و رسوم و آیینها در شرایط جغرافیایی و اقلیمی نمود بارزی دارد و حاصل دسترنج هنرمندانی است که برای اعتلای این هنر با تکیه بر ایمان خویش ،از جانِ خود مایه گذاشته و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزیدهاند. همراه با اساتید معماری، استادان صنایع دستی نیز با همان تفکر فوق اما تجلی یافته در هنرِ خاص خویش، تکامل بخش و اثرگذار بر معماری سنتی ایرانی بودهاند .
تزیین و آرایش ساختمان که جزء لاینفک معماری محسوب میشود در آجرکاری، کاشی کاری، گچبری و آینه کاری در کنار قالی بافی، گلیم بافی، قلمکاری ، سفالگری، منّبت کاری، کنده کاری چوب، گره چینی و همچنین سایر دست آوردهای صنایع دستی نمود یافته و پیوندی یگانه ایجاد نموده که فضای معماری ایران را آکنده از زیبایی معنوی میسازد و این خود زیبایی ظاهری را نیز به همراه دارد
معماری با سایر هنرهای ایرانی ،تارهای به هم تنیدة یکپارچهای است که از یکدیگر تأثیر پذیرفتهاند ؛ به ویژه صنایع دستی که علاوه بر تزیینی بودن و جنبههای زیبایی شناسانه، نقش کاربردی در زندگی روزمره افراد جامعه دارد. صنایع دستی به دلیل عدم نیاز به سرمایهگذاری بسیار و وجود مواد اولیة محلی برای تولید و وجود زمینههای توسعه در مناطق مختلف و ایجاد ارزش افزودة بالا، بخش عظیمی از نیروی انسانی و اقتصادی ایران را به خود مشغول کرده است و این امر در معماری سنتی نقش ِ بارزی دارد. صنایع دستی و معماری همواره مکمل یکدیگر بودهاند و دارای ویژگیهای مشترک میباشند .
بناهای ایرانی مانند مسجد، مناره، خانه، باغ، پل، قلعه، آب انبارها و... هر کدام به نوعِ خاصی از صنایع دستی نیاز دارد که برخی از انواع آن کاشی کاری، مشبّک کاری، نقاشی دیواری، منّبت کاری و غیره است. تنوع اقلیم آب و هوایی در ایران موجب گوناگونی بسیار در معماری و تزیین آن گردیده است و در نتیجه انواع و اقسام صنایع دستی در تزیین معماری، نقشِ عمدهای دارند .
صنایع دستی در رشتههای گوناگون همچون: قالیبافی ،گلیمبافی، سفالگری ،آبگینه سازیِ محصولاتِ فلزی ، سنگتراشی، چوب تراشی ، حصیربافی ، کاشی کاری تا رودوزیها ارتباط مستقیم با معماری دارد به طوری که ساخت شکل آنها بستگی به فضای معماری سنتی ایرانی دارد و همین طور بعضی از اجزاء و فضاهای معماری، متناسب با کالاهای صنایع دستی ساخته میشود . معماری سنتی ایران در ایجاد صورتهای مختلف صنایع دستی نیز نقشِ عمدهای را به عهده داشته است ؛ به طور مثال بافنده، اندازه قالی را براساس وسعت اتاقها میبافد و سفالگر براساس جایگاه سفال در فضای ساختمان شکل و حجم مورد نظر را میسازد . هماهنگی صنایع دستی با معماری نه تنها از نظر فرم و رنگ بلکه از نظر محتوایی نیز هم خوانی دارد و هنرمند سعی نموده، ارتباط خویش با طبیعت و دیدگاه معنوی خویش نسبت به هستی را متجلی سازد .
صنایع دستی به علت تنوع و وسعت در رشتههای گوناگون، کاربردهای زیادی در تزیین معماری دارد که شامل چهار بخش میشود :تزیین نمای بیرونی ؛ تزیین فضاهای ورودی ؛ تزیین درونِ بنا ؛ تزیین فضای اتصالِ درون و بیرون بنا .
تزیینات بیرونی ساختمان باید به نحوی باشد که در برابر تغییرات آب و هوا و نور خورشید مقاوم باشد و کیفیت خود را از دست ندهد. این تزیینات بیشتر شامل کاشی کاری به صورت معرّق یا هفت رنگ میباشد که علاوه بر تزیین بنا با نقوش و رنگهای گوناگون، عایقی در برابر برف و باران و گرما و سرما است. کاشی کاری در معماری ایران در واقع شناسنامه بنا میباشد و تاریخ مشخص و سیرِ تحولی منظمی را دارا است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سیر تکاملی هنر ایرانی را در ریشه حوادث تاریخی این کشور می توان یافت.به نظر می رسد که آب و هوای متفاوت ایران اثر خود را بر ساکنان اولیه این سرزمین در پیدایش هنرهای گوناگون در دوره های تاریخی گوناگون داشته است.کوهها,صحراها و پدیده طبیعی ایران هستند که از میان آنها دسته های هنری گوناگون زمانهای قدیم به پا خواسته اند فلات ایران باقیمانده کوهای قدیمی محل سکنای آریانهای اولیه به قدمت ده هزار سال پیشین بوده است.
خانه ها قدمتی بین ۶ تا ۸ هزار سال دارند.بقایای این آثار در دو دامنه کوه ایران با سلسله جبال البرز و زاگرس قرار دارند حفاری های باستان شناسان در این دو منطقه آثار هنری بسیار مهمی مشتمل برنقاشی های غارنشینان,لوازم خانه و ابزار فلزی,سفالی ابزار جنگی می باشد.
کوههای زاگرس مرکز عشایر گوناگون بوده است.
بدون شک بیشتر عناصر فلزی هزاره دوم که امروزه مشهود هستند در نواحی لرستان بوده است مقادیر متنابهی از این آثار در موزه فرهنگی باستانی لرستان در معرض دید قرار دارد دیگر منطقه کوهستانی ایران که در تاریخ هنر ایران بسیار مهم می باشد و آثار هنری بسیار مهمی در دامنه آن پیدا شده,سلسله جبال البرز می باشد.دامنه شمالی این رشته کوه,مازندران و گیلان,محل سکنای نژادهای قدیم ایران می باشد.
ظروف فلزی اولیه از جنس مارلیک در تپه ای به همین نام در رودبار در منطقه گیلان,متعلق به سه هزار سال قبل از میلاد مسیح می باشد.این ظروف که از طلا و نقره و فلز ساخته و آراسته شده اند,معرف نژادی هستند که باستان شناسان اعتقاد دارند که با گروه هند و اروپایی مستقر در فلات ایران,امپراطوری قدرتمند مادها را در اول هزار قبل از میلاد پایه گذاری کردند.
در کناره انتهایی صحرای ایران نزدیک کاشان در ناحیه ای بنام سیالک,ردپای اولیه ساکن در نواحی مرکزی ایران پیدا شده است سیالکها وسایل خود را از سنگ می ساختند و به تدریج از سنگ تیز استفاده کردند. ذوق هنری این مردم در کنده کاری های روی استخوان که برای اولین بار انجام شده , نمایان است.در ابتدای اولین هزاره قبل از مسیح,تفاوت زیادی بین تمدن شمال غربی مثل قفقاز و نواحی شرقی آناتولی وجود داشت این دوره فرهنگی بعنوان تمدن اورارتو شناخته می شود.تحقیقات باستان شناسی در این زمینه,در نواحی مانند آذربایجان,اصفهان,شیراز و حومه تهران,شامل قلعه ها و استحکامات این تمدن,و آثار هنری ارزشمندی می باشد.یکی از قدیمی ترین آثار,اورارتو,باقیمانده قلعه بسطام در اطراف دریاچه اورمیه در غرب آذربایجان شامل اتاقها,سرلاب ها,برج نگهبانی,و مغازه ها و سایر قسمتها می باشد.دو آسیاب آبی نیز که با آب رودخانه نزدیک کار می کردند , کشف شده است.در حفاری های این قلعه تاریخی کردبندهایی,حلقه های شیشه ای,مهرهای سفالی,و وسایل سفالی و جنگ افزارهای از سنگ های ریز سمبل ساکنین شمال غربی ایران بدست آمده است. مهمترین اثر کشف شده در این قلعه,کتیبه بارست خط هیروگلیف است,که نشان می دهد تمدن اورارتو دارای حروف نوشتاری ویژه ای بوده اند.نکته جالبی که در مطالعه هنر ایرانی به نظر می رسد این است که,هنر ایران مستقل از مکان و زمان پیدایش منعکس کننده روحیه و تمایلات ایرانی ها می باشد نکته دیگری که به نظر می رسد,تنوع آثار هنری است این امر نشان می دهد ایرانیان باستان,در مناطق مختلف مهارت های بالایی داشته اند.معماری در زمانهای مختلف از ابتدای عصر امپراطوری مادها از شکوه و عظمت بالایی برخوردار بوده و رو به پیشرفت گذاشت.در اواخر این مرحله تاریخی,معماری دوره اسلامی با تجهیزات و سلیقه ای به شیوه ساسانیان,از چنان جلوه ای برخوردار بود که در دنیا کم نظیر می باشد.در همان زمان هنرمندان مسلمان ایرانی,طاق ها,دست نوشته های تزئینی و طرحهای رنگی بسیار متنوع باشکوهی در مناطق مذهبی ساخته و ایجاد کردند.پیشرفت سایر هنرها مانند کارهای فلزی,منسوجات,کارهای شیشه ای,نقاشی, سفالگری و سایر اثار هنری – ملی ایران,مدت زمانی به طول انجامید.گاهی اتفاقات تاریخی,جنگ, پیروزی,هجوم بیگانگان,انزوال و فرمانروایی پادشاهان,اتفاقات طبیعی,خشکسالی,قحطی و زلزله اثر خود را بر سیر و پیشرفت آثار هنری بجای گذاشت.جداول تاریخی به شناخت تاریخ اتفاقات هنری کشور,شکل گیری,تحول و توسعه آنها کمک می کند:۵ هزار سال قبل از مسیح ایرانیان که این نسل که زمستانها و تابستانها کوچ می کردند,شروع به ساخت خانه های سفالی کردند ابزارهای سنگی پیشرفت کرده و با افزودن قسمت هایی از جنس استخوان تکمیل شدند,وسایل خانه با رنگ های قرمز و مشکی رنگ شده و در آتش پخته می شدند.در طی ۴۰۰۰ سال قبل از مسیح ساکنان زاگرس دهکده ها را ساخته و به تدریج بصورت متراکم زندگی کردند و معماری ایجاد شد.ابزارهای جنگی در این مناطق همچنان از سنگ بود ولی در پایان این عصر شمشیر و خنجرهای فلزی,کتیبه ها با دست خط های اولیه ایلاهیس بوجود آمد.۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح,سنگ سفید,قیر و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سهم ایران در تمدن بشری
بناهایی که به دست انسان ساخته میشود، جلوههایی از نگرش او به جهان هستی است که مبین قوّة فکری و ساختار فرهنگی ـ اجتماعی افراد آن جامعه است. این برداشت که معماری میتواند دیدگاهی طبیعی یا مافوق طبیعی داشته باشد در هر حال خارج از تأثیر محیط اطراف و اقلیم جغرافیایی انسان نیست، لذا در بررسی معماری یک بنا، ابتدا باید جهان و جهان بینی سازنده آن بنا را مورد کنکاش قرار داد تا بتوان افکار و عقاید او را در حجمی از آرایش فضا مشاهده کرد .
معماری سنتی ایران ،تجلی نمادین جهانی ابدی و ازلی است که این جهان را محلی گذرا و واسطهای برای رسیدن به مرتبهای والاتر به منظور وصول به آرامش درونی میداند ؛ معماری ایران که به صورتهای گوناگون در بناهای مختلف متجلی گشته، جایگاه خاصی را داراست که در آن ،عقاید و رسوم و آیینها در شرایط جغرافیایی و اقلیمی نمود بارزی دارد و حاصل دسترنج هنرمندانی است که برای اعتلای این هنر با تکیه بر ایمان خویش ،از جانِ خود مایه گذاشته و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزیدهاند. همراه با اساتید معماری، استادان صنایع دستی نیز با همان تفکر فوق اما تجلی یافته در هنرِ خاص خویش، تکامل بخش و اثرگذار بر معماری سنتی ایرانی بودهاند .
تزیین و آرایش ساختمان که جزء لاینفک معماری محسوب میشود در آجرکاری، کاشی کاری، گچبری و آینه کاری در کنار قالی بافی، گلیم بافی، قلمکاری ، سفالگری، منّبت کاری، کنده کاری چوب، گره چینی و همچنین سایر دست آوردهای صنایع دستی نمود یافته و پیوندی یگانه ایجاد نموده که فضای معماری ایران را آکنده از زیبایی معنوی میسازد و این خود زیبایی ظاهری را نیز به همراه دارد
معماری با سایر هنرهای ایرانی ،تارهای به هم تنیدة یکپارچهای است که از یکدیگر تأثیر پذیرفتهاند ؛ به ویژه صنایع دستی که علاوه بر تزیینی بودن و جنبههای زیبایی شناسانه، نقش کاربردی در زندگی روزمره افراد جامعه دارد. صنایع دستی به دلیل عدم نیاز به سرمایهگذاری بسیار و وجود مواد اولیة محلی برای تولید و وجود زمینههای توسعه در مناطق مختلف و ایجاد ارزش افزودة بالا، بخش عظیمی از نیروی انسانی و اقتصادی ایران را به خود مشغول کرده است و این امر در معماری سنتی نقش ِ بارزی دارد. صنایع دستی و معماری همواره مکمل یکدیگر بودهاند و دارای ویژگیهای مشترک میباشند .
بناهای ایرانی مانند مسجد، مناره، خانه، باغ، پل، قلعه، آب انبارها و... هر کدام به نوعِ خاصی از صنایع دستی نیاز دارد که برخی از انواع آن کاشی کاری، مشبّک کاری، نقاشی دیواری، منّبت کاری و غیره است. تنوع اقلیم آب و هوایی در ایران موجب گوناگونی بسیار در معماری و تزیین آن گردیده است و در نتیجه انواع و اقسام صنایع دستی در تزیین معماری، نقشِ عمدهای دارند .
صنایع دستی در رشتههای گوناگون همچون: قالیبافی ،گلیمبافی، سفالگری ،آبگینه سازیِ محصولاتِ فلزی ، سنگتراشی، چوب تراشی ، حصیربافی ، کاشی کاری تا رودوزیها ارتباط مستقیم با معماری دارد به طوری که ساخت شکل آنها بستگی به فضای معماری سنتی ایرانی دارد و همین طور بعضی از اجزاء و فضاهای معماری، متناسب با کالاهای صنایع دستی ساخته میشود . معماری سنتی ایران در ایجاد صورتهای مختلف صنایع دستی نیز نقشِ عمدهای را به عهده داشته است ؛ به طور مثال بافنده، اندازه قالی را براساس وسعت اتاقها میبافد و سفالگر براساس جایگاه سفال در فضای ساختمان شکل و حجم مورد نظر را میسازد . هماهنگی صنایع دستی با معماری نه تنها از نظر فرم و رنگ بلکه از نظر محتوایی نیز هم خوانی دارد و هنرمند سعی نموده، ارتباط خویش با طبیعت و دیدگاه معنوی خویش نسبت به هستی را متجلی سازد .
صنایع دستی به علت تنوع و وسعت در رشتههای گوناگون، کاربردهای زیادی در تزیین معماری دارد که شامل چهار بخش میشود :تزیین نمای بیرونی ؛ تزیین فضاهای ورودی ؛ تزیین درونِ بنا ؛ تزیین فضای اتصالِ درون و بیرون بنا .
تزیینات بیرونی ساختمان باید به نحوی باشد که در برابر تغییرات آب و هوا و نور خورشید مقاوم باشد و کیفیت خود را از دست ندهد. این تزیینات بیشتر شامل کاشی کاری به صورت معرّق یا هفت رنگ میباشد که علاوه بر تزیین بنا با نقوش و رنگهای گوناگون، عایقی در برابر برف و باران و گرما و سرما است. کاشی کاری در معماری ایران در واقع شناسنامه بنا میباشد و تاریخ مشخص و سیرِ تحولی منظمی را دارا است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
هنر و تمدن اسلامی
موضوع: بررسی و تاثیر ابزارها بر شخصیتهای قاجاری در نقاشی
هدف: نحوه فرمگیری شخصیتها تاثیراتی که از هنر غرب داشته آیا شخصیتهای دوره قاجار در نقاشیها با ابزار تعریف میشده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
«با آنکه هنر ایران در طی تاریخ تحت تاثیر شیوههای گوناگون سایر کشورها قرار گرفت همیشه این سه خصوصیت در آن باقی ماند: 1ـ ذوق به رنگهای تند؛ 2ـ تمایل به ریزهکاری 3ـ تصرف در نقوش در طبیعت شیوه نگارگری در این دوران در آغاز مشابهت زیادی به رنگ و روغنیهای دوران زند داشت و بسیاری از نقاشان دربار زندیه دربار فتحعلی شاه نیز نقاشی میکردهاند بیشترین اختلاف نقاشیهای قاجار و زند در رنگهای این تصاویر است رنگهای غالب نقاشیهای «رنگ روغن» دوران زندیه سبز و رنگهای هماهنگ با آن بود که در تصاویر رنگ و روغن قاجاری به سرخهای مختلف بدل شد.
چهره انسان در این تصاویر نسبتاً سخت است که با کمی سایه در زیر گردن و روی گونهها که در حالت واقعیتر به آن بخشیده است. دیده ذهنی نگارگران گذشته تا حدودی در این تصاویر حفظ شده است به گونهای که تمام چهرهها شبیه هم و در حالات گوناگون به صورت بیاعتنا تصویر شدهاند چشمان درشت خمار، ابروهای کمانی، چهره سه رخ بیضی، موهای بند چین چین و مواج باقته جغه و مروارید، دستان ظریف حنا بسته، کمر باریک و سرین بزرگ وجه مشترک زنان این تصاویر است که بیشتر در حال رقص و نوازندگی و ساقیگری هستند.»1
«یک ظرف نقرهای بسیار نفیس و زیبا ، به شکل یک الهه متعلق به دوران ساسانیان در موزه کرملین وجود دارد که صورت این الهه قسمت مدور ظرف را شکل میدهد و زیبایی آن بیانگر سلیقهی سامانیان در پسندیدن زنان زیباست. جالب توجه آنکه، نزدیک بودن توصیفات زیبایی شناسانه از زن در اشعار دورهی اسلامی به صورت الهه است چشم بادامی، لبهای سرخ، و ابروهای کمانی. همچنین فرم صورت همچون قرص ماه است صورت دختران ترک چنین شکلی داشته و شاهزادگان ساسانی با انگیزههای سیاسی با دختران ترک ازدواج میکردند و در زمان قاجاریه اکثر زنان علاقهمند به ابروهای پهن، بلند، پیوسته و مشکی بوند. مردان نیز معمولاً ابرو و ریش خود را با حنا و وسمه رنگ میکردند تا درخشش بیشتری بیابد. عکسهای فتحعلی شاه با ریش بلند و براق نمونه مناسبی بر این ادعا است استفاده از وسمه تا ابتدای قرن 14 هجری (19 میلادی) متداول بود که با ورود مدهای غربی به دربار قاجار کم کم به فراموشی سپرده شد.»2
«مردان نیز با چشمان درشت، ابروهای کمانی پیوسته، موهای تنک و کوتاه و بیشتر با ریش بلند و لباس و کلاه قاجاری، شبیه به هم تصویر شدهاند و برای مثال در این نقاشیها فتحعلی شاه با ریش بلند خال گوشة لب و تاجی که بر روی سرش قرار دارد شناخته میشود نقاشیهای بزرگ روغنی قاجاری در دوره فتحعلی شاه بسیار مورد توجه بود و با دقت و حوصله زیاد پرداخته میشد و
اکثر تصاویر با سطوح بزرگ، دامن لباسی، پشتی و فرش با حاشیههای گوناگون، گلهای ریز و مروارید تماماً تزئین میشدند.
1ـ تاریخ نگارگری در ایران ـ سید عبدالمعید شریفزاده
2ـ مقاله هفت قلم آرایش ـ لوازم آرایشی ایرانیان ـ ترجمه مژگان محمدیان نمینی
تزئینات تابلوهای نقاشی دوره محمد شاه نسبت به دور فتحعلی بسیار کاهش یافت و برای زینت سطوح بزرگ لباس و فرش و پشتی اغلب از چند حاشیه باریک بهره برده میشد. رنگها در دوره فتحعلی شاه شفاف بود و با دقت در خطوط مشخص از هم جدا میشد. رنگهای دوره محمد شاه کدرتر و استفاده از آنها آزادتر و در نتیجه در هم آمیخته و به تدریج محو میشد. تعداد شخصیتها در تصاویر دوره محمد شاه در مجموع بیشتر از نقاشیهای پیش از آن است در نقاشیهای دوره اول قاجار افزون بر تاثیرات نقاشی غربی در نزدیکی شدن به واقعیت گاه مناظر و دورنما و گاهی نیز با لباسهای غربی را در این تصاویر میبینیم که به ویژه دوره محمد شاه بیشتر است. »3
«عکسهای مونتا بوته عضو هیئات ایتالیایی در ایران، سند تاریخی مسحورکنندهای است. وی عکسهایی از مناظر شهرها ابنیة تاریخی و کاخها بدست داده است که گرچه در این عکسها زنان دیده نمیشوند طبقات مختلف اجتماع؛ پادشاه شاهزادگان صاحب منصبان حکمرانان ایالات درباریان خواجگان حرمسرا و حتی مردم عادی آنها»4
«عدم وجود سایه روشن و حجمنمایی و فقدان تناسب نوآوری و هم چنین تقلید و عدم اصالت از ویژگیهای دوره قاجار است. در واقع یکی از عوامل افول در نگارگری این دوره تمایل به تقلید است؛ تقلیدی صرف و مکرر در پرداخت نقشها به تبعیت از یکدیگر در بیش از چهار دهه به نحوی که این تقلید و موضوعات مورد استفاده رنگی تازه به خود گرفته تکنیک کار نقاشان بر محور
3-(1-همان)
4ـ ایران عضو قاجار از نگاه لوئیجی فونتابونه ـ دکتر محمد ستاری ـ استاد یار پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.
مشخص نگارگری دربار فتحعلی شاه میگردد. در این دوره رنگهای بیجان، تزئین یکنواخت و نگارگران بدون ارائه تفکر، گرفتار نقش و رنگهای تکراری بودند. 4ـ هنر نقاشی دوره قاجار و منیعالملک 5 ـ برخی محققان ایران، دوران قاجار را سرزمین نقاشیها نامیدهاند چرا که در این دوران، نقاشیهای دیواری و تابلوها در تمام نقاط کشور در منازل اعیانی تا قصرهای قاجاری پراکنده بودند چنان وسعتی که در هیچ زمان دیگری سابقه نداشته است از این رو میتوان گفت نقاشیهایی با این وسعت و کثرت چه از نظر تعداد و چه از حیث ابعاد، در دیگر ادوار هنر ایران دیده نمیشوند در این دوره نقاشیها جزیی از بدنه ساختارهای درباری، دولتی و منازل اشرافی بودهاند که در گوشه و کنار کشور ساخته میشدند و موضوع آنها : «تاریخی ، ادبی، اساطیری، شکار، جنگ، پرتره و موضوعات مذهبی بوده که اغلب به اندازه طبیعی ترسیم میشدند گاه این اشتیاق ثبت تصاویر در کنار نقش برجستههای ساسانی جلوهگر شده است» و نکته برجسته اینکه، برای اولین بار نقاشی ایرانی در قید سنتیهای شرق دور، با چشم بادامی و صورتهای مدور آزاد شده و چهرهها کاملاً ایرانیاند در تشریح این گذار سنن مکاتب قبلی به سبکی جدید که آن را میتوان سبک دربار قاجار دانست، برخی محققان چنین تفسیر نمودهاند که در دوران صفویه، هنرمندان درک میکردند که سبک متداول رضا عباسی و پیروان او مجالی به ابداع و تجرد نمیداد، همچون قرون گذشته، توجه هنرمندان برای الهام گرفتن به منابع خارجی معطوف شده با این تفاوت که در سده هفدهم (یازدهم هـ . ق ) منبع الهام اروپا بود نه چین بدین نمود در دوران قاجار و به خصوص در عهد فتحعلی شاه، نقاشی دیواری متعددی پدید آمدند که متاسفانه اکنون تعداد اندکی از این نقاشیها دیواری در مکان اصلی بر جا ماندهاند از بسیاری نقاشیها تنها تنها عکسهایی پراکنده باقی مانده و برخی همچون