حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد از طلوع تا غروب امام خمینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

از طلوع تا غروب

نویسنده: حامد احمدی

در طول تاریخ مردان و زنان بزرگی ، پای به عرصه گیتی نهاده اند که دارای زندگی تاثیر گذاری بر مسایل و معادلات جهان بوده اند. بروز و ظهور این افراد که بعضا با شرایط خاص توأم بوده است، در عصر حاضر به خاطر وجود شرایط ویژه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و فناوریهای پیشرفته، گونه ای ماندگاری را تبیین نموده است که در نوع خود بی نظیر و اعجاب انگیز بوده است. امام خمینی(رحمت الله علیه) یکی از این مردان بود که با پایه گذاری انقلابی مردمی و ایدئولوژی الهی در کنار خصوصیات خاص خودش، نوعی اصالت اندیشه را با مبانی اخلاقی، عرفانی و فلسفی در هم آمیخت و با توان مدیریتی خارق العاده ای که از ایمان پایدارش سرچشمه می گرفت پرچمدار جنبشی شد که جهان نظیرش را کمتر به خود دیده است.

شروع یک شکوه

در بیستم جمادی الثانی 1320 هجری قمری مطابق با 30 شهریور 1281 هجری شمسی (24 سپتامبر 1902 میلادی) همزمان با زاد روز بانوی پاکی و معرفت؛ زهرای اطهر، خمین از توابع استان مرکزی حلول ماه تابانی از سلاله پاک نبوی وعلوی را به تماشا نشست و سید روح الله الموسوی الخمینی پای بر خاکدان طبیعت نهاد تا تاریخ مردی را به خود ببیند که وارث سجایای آباء و اجدادی و چراغ روشنگر مسیرهای تاریکی باشد که هزاران انسان با ضمیری روشن اما بی راهنما را به هدف اصلی خلقت که همان معارف الهی و شکوه معرفت دینی می باشد، نزدیک و نزدیکتر کند.

هنوز بیش از 5 ماه از ولادت روح الله نمی گذشت که طاغوتیان زمان ندای حق طلبی پدر روح الله را تحمل نکردند و هادی مردمان آن دوران سیاه را در مسیر خمین به اراک، با گلوله به شهادت رساندند.

روح الله دوران کودکی و نوجوانی را تحت حمایت بانو هاجر(مادرمحترمه اش) که خود از خاندان علم و تقوا و از نوادگان مرحوم آیة الله خوانساری (صاحب زبده التصانیف) بوده است و همچنین نزد صاحبه خانم (عمه مومنه اش) که بانویی شجاع و حق جو بود سپری کرد، امام از نوجوانی روحیه ای انتقادی و انقلابی را در خود پرورش می داد و بدون ترس و واهمه در مقابل مسایل مختلف اجتماعی و سیاسی موضعگیری می کرد، به گونه ای که حتی در حالی که سنشان کم بود، در رابطه با حرکتهای ضد طاغوت زمان فعالیتهای خودجوشی را به نمایش می گذاشتند. ایشان در رابطه با این گونه اقدامهای صورت گرفته می فرماید: «.... من از بچگی در جنگ بودم ... مورد هجوم رجبعلیها بودیم و خودمان تفنگ داشتیم و من در عین حالی که تقریبا شاید اوایل بلوغم بود، بچه بودم، دور این سنگرهایی که بسته بود ند در محل ما و اینها می خواستند هجوم کنند و غارت کنند، آنجا می رفتیم سنگرها را سرکشی می کردیم.»

اما در 15 سالگی از نعمت وجود آن دو بزرگوار نیز محروم گردید و برای تعالی روحی و تحصیل دروس تکمیلی و تدریس علوم اسلامی به قم هجرت نمود.

شکوه یک تکامل

در نوروز 1300 هجری شمسی، بعد از هجرت آیة الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حایری یزدی به قم، نوجوانی که معرفت رسول ا...در سینه داشت و پیشانی اش روشن از علوم و معارف دینی و طلوعی دیگر بود در پای منبرهای بزرگان دینی آن زمان حضور پیدا کرد و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلی علوم حوزوی را با فرا گرفتن تتمه مباحث کتاب مطول (در علم معانی و بیان) نزد مرحوم آقا میرزا محمد علی ادیب تهرانی و تکمیل دروس سطح، نزد مرحوم آیة الله سید محمد تقی خوانساری و بیشتر نزد مرحوم آیة الله سید علی یثربی کاشانی و دروس فقه و اصول نزد زعیم حوزه قم آیة الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی (رحمت الله علیه) طی کرد.

پس از رحلت آیة الله العظمی حایری در دهم بهمن 1315 (ه ش) حوزه علمیه قم با خطر انحلال تهدید می شد، اما علمای متعهد به چاره جویی برخاستند و مدت هشت سال سرپرستی حوزه علمیه قم را آیات عظام سید محمد حجت، سید صدر الدین صدر و سید محمد تقی خوانساری(رحمت الله علیه) بر عهده گرفتند. در این فاصله و بخصوص پس از سقوط رضاخان، شرایط برای تحقق مرجعیت عظمی فراهم گردید و با تلاش امام خمینی(رحمت الله علیه) به همراه جمعی دیگر از مجتهدان حوزه علمیه قم، آیة الله العظمی بروجردی به عنوان شخصیت علمی برجسته ای که می توانست جانشین مناسبی برای مرحوم آیة الله حایری و حفظ کیان حوزه باشد، مسؤولیت خطیر زعامت حوزه علمیه قم را پذیرفت. در این زمان امام خمینی(رحمت الله علیه) به عنوان یکی از مدرسان و مجتهدان صاحب رأی در فقه و اصول و فلسفه و عرفان و اخلاق شناخته می شد.

جهادی برای تعالی

امام خمینی (رحمت الله علیه) آغازگر جنبشی بود که مسیر تعالی اسلام به تاراج رفته و تحت هجوم بیگانگان را به درستی تشخیص داد و با گذشتن از جان و مال خویش انقلابی را بنیان نهاد که تاریخ ایران و اسلام را حیاتی دیگر داد. ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی فرصتی پدید آورد تا در سال 1340 و 41 ایشان در رهبریت قیام و روحانیت ایفای نقش کند و بدین ترتیب قیام سراسری روحانیت و ملت ایران در 15 خرداد سال 1342 شکل گرفت.

لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که به موجب آن شرط مسلمان بودن سوگند به قرآن کریم حذف می شد و مرد بودن انتخاب کنندگان و کاندیداها تغییر می یافت، در کنارحذف و تغییر دو شرط نخست که دقیقاً به منظور قانونی کردن حضور عناصر بهایی در مصادر کشور انتخاب شده بود و پشتیبانی شاه از رژیم صهیونیستی در توسعه مناسبات ایران و اسرائیل، نفوذ پیروان مسلک استعماری بهائیت در قوای سه گانه ایران باعث گردید بزرگ مرد دوران، خمینی کبیرجهادی را برای تعالی ملت آزاده و خدا جوی ایران رقم بزند. امام خمینی(ره) که با دقت نظر ویژه ای شرایط سیاسی جامعه را زیر نظر داشت، دریافته بود که تنها نقطه امید به رهایی و نجات از شرایط ذلت باری که پس از شکست مشروطیت و بخصوص پس از روی کار آوردن رضا خان پدید آمده است، بیداری حوزه های علمیه و پیش از آن تضمین حیات حوزه ها و ارتباط معنوی مردم با روحانیت می باشد و در این رابطه در جهت دفاع از حقوق اسلامی مردم، گوشزد کردن رسالت خطیر علما و حوزه های علمیه به آنها و دادن تلگرافها و ارسال نامه های سرگشاده اعتراض آمیز به شاه و اسد ا... علم را در دستور کار قرار داد و بدین صورت موجی از حمایت را در اقشار مختلف مردم برانگیخت. ایشان در یکی از این تلگرافها فرمود: این جانب مجددا به شما نصیحت می کنم به اطاعت خداوند متعال و قانون اساسی گردن نهید و از عواقب وخیمه تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین و تخلف از قانون اساسی بترسید وعمداً و بدون موجب، مملکت را به خطر نیندازید و الا علمای اسلام درباره شما از اظهار عقیده خودداری نخواهند کرد .

تعالی برای جنبش

بی پروا بودن امام خمینی (رحمت الله علیه) در بیان مواضع ملت و انتقاد صریح از شخص شاه به عنوان عامل اصلی جنایات و هم پیمانش اسرائیل مردم را به قیام فرا خواند. ایشان در روز دوازدهم فروردین 1342 ضمن سخنرانی خود شدیدا از سکوت علمای قم و نجف و دیگر بلاد اسلامی در مقابل جنایهای تازه رژیم انتقاد کرد و فرمود: «... امروز سکوت، همراهی با دستگاه جبار است...» حضرت امام روز بعد (13 فروردین 42) اعلامیه معروف خود را تحت عنوان «شاه دوستی یعنی غارتگری» منتشر ساخت .راز تاثیر شگفت پیام امام و کلام امام در روان مخاطبینش را که تا مرز جانبازی پیش می رفت، باید در اصالت اندیشه، صلابت رأی و صداقت بی شائبه اش با مردم جستجو کرد .

سال 1342 با تحریم مراسم عید نوروز آغازی متفاوت داشت و خون مظلومان فیضیه، انقلاب را رنگ پیروزی بخشید. شاه بر انجام اصلاحات مورد نظر آمریکا اصرار می ورزید و امام خمینی(ره) بر آگاه کردن مردم و قیام آنان در برابر دخالتهای آمریکا و خیانتهای شاه پافشاری داشت. در چهارده فروردین 1342 آیة ا... العظمی حکیم از نجف طی تلگرافهایی به علما و مراجع ایران خواستار آن شد که برای حفظ جان علما و کیان حوزه ها، همگی به طور دسته جمعی به نجف هجرت کنند. حضرت امام بدون اعتنا به این تهدیدها، پاسخ تلگراف آیة ا... العظمی حکیم را ارسال و در آن تأکید کرده بود که هجرت دسته جمعی علما و خالی کردن حوزه علمیه قم، مصلحت نیست .

در 12 اردیبهشت 42 امام خمینی در پیامی به مناسبت چهلم فاجعه فیضیه، بر همراهی علما و ملت ایران در رویارویی سران ممالک اسلامی و دول عربی با اسرائیل غاصب تأکید ورزید و پیمانهای شاه و اسرائیل را محکوم کرد.

امام خمینی در 13 خرداد 1342شمسی (عصر عاشورای سال 1383 هجری قمری) در مدرسه فیضیه نطق تاریخی خویش را که آغازی بر قیام 15 خرداد بود، ایراد کرد .در همین سخنرانی، با صدای بلند خطاب به شاه فرمود: «آقا، من به شما نصیحت می کنم، ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت می کنم دست بردار از این کارها، آقا اغفال می کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند ... اگر دیکته می دهند دستت و می گویند بخوان، در اطرافش فکر کن .... نصیحت مرا بشنو ... ربط ما بین شاه و اسرائیل چیست؟ که سازمان امنیت می گوید از اسرائیل حرف نزنید ... مگر شاه ایران، اسرائیلی است ؟»

جمع زیادی از یاران امام در شامگاه 14 خرداد دستگیرشدند ودر پی آن و ساعت سه نیمه شب (سحرگاه پانزده خرداد 42) صدها کماندوی اعزامی از تهران منزل ایشان را محاصره کردند و در حالی که مشغول نماز شب بود، دستگیر و سراسیمه به تهران برده و در بازداشتگاه باشگاه افسران زندانی کردند و غروب آن روز به زندان قصر منتقل نمودند . صبحگاه پانزده خرداد خبر دستگیری رهبر انقلاب به تهران، مشهد، شیراز، خرم آباد ودیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد .

ده ماه بعد، در شامگاه 18 فروردین سال 1343، بدون اطلاع قبلی امام آزاد و به قم منتقل می شود. به محض اطلاع مردم، شادمانی سراسر شهر را فرا می گیرد وجشنهای باشکوهی در مدرسه فیضیه و شهر به مدت چند روز بر پا می شود . اولین سالگرد قیام 15خرداد در سال 1343 با صدور بیانیه مشترک امام خمینی (ره) و دیگر مراجع تقلید و بیانیه های جداگانه حوزه های علمیه گرامی داشته شد و به عنوان روز عزای عمومی معرفی گردید.

جنبش و هجرت

افشاگری امام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون، ایران را در آبان سال 43 در آستانه قیامی دوباره قرار داد . سحرگاه 13 آبان دوباره کماندوهای مسلح اعزامی از تهران، منزل امام خمینی (رحمت الله علیه) در قم را محاصره کردند و ایشان را با یک فروند هواپیمای نظامی که از قبل آماده شده بود، به آنکارا تبعید کردند. عصر آن روز ساواک خبر تبعید امام را به اتهام اقدام علیه امنیت کشور در روزنامه ها منتشر ساخت. باوجود فضای خفقان، موجی از اعتراضها به صورت تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی مدت دروس حوزه ها و ارسال طومارها و نامه ها به سازمانهای بین المللی و مراجع تقلید جلوه گر شد.اقامت امام در ترکیه یازده ماه به درازا کشید. در این مدت، رژیم شاه در غیاب امام خمینی به سرعت دست به اصلاحات آمریکایی پسند زد. در



خرید و دانلود تحقیق درمورد از طلوع تا غروب   امام خمینی


از محافظت تا سازگاری با طبیعت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 26 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه

سال 1966 به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تمدن بشری شناخته می شود. در این سال، سفینه آپولو نخستین تصاویر کره زمین را از فضا مخابره کرد. این تصاویر دو دیدگاه متفاوت را نسبت به نظام زیست جهانی در کنار هم مطرح نمود. نخست این که "جهان زیستی، پدیده ای کوچک و آسیب پذیر" و دوم این که "جهان زیستی پدیده ای قابل مدیریت و برنامه ریزی است." این تصاویر نمادی برای جنبش جهانی محیط زیست گردید و عزمی جهانی را برای نیل به نظام پایدار زمین برانگیخت.

پایداری به عنوان رویکرد انسان به جهان زیستی، یک نگرش اخلاقی را مطرح می کند که در آن نحوه زیست و عمل انسان در رابطه با سایر ارکان هستی مورد توجه قرار می گیرد. دیدگاه پایداری به مهمترین چالش امروز تمدن بشری می پردازد: "بقای تمدن در این سیاره". (1997 Buchanan,) آسایش مانای انسان در گرو برقراری و تداوم رابطه متعادل زیستی میان تمام ارکان نظام زیست جهانی است. این معنای پایداری به عنوان نحوه نگرش انسان به جهان زیست است. خطاب این دستور اخلاقی به تمام جوامع انسانی است و نمی توان آن را مختص و محدود به کشور یا منطقه ای خاص از زمین دانست، چرا که بحران های کنونی محیط زیست از مقیاس کشور و یا منطقه ای خاص فراتر رفته و به مساله تمام زمین بدل شده است.

از محافظت تا سازگاری با طبیعت

انسان در طول تکامل فرهنگی خویش، فعالیت های مختلفی را برای رفع نیازهای روز افزون نو شونده اش آغاز کرد همه آنها مستلزم تغییر در محیط بود. محیط زیست برای موجودات زنده حاصل مجموعه ای از تعادل هاست که بر هم برخوردن هر کدام از آن تعادل ها، ضمانت دوام زندگی را تضعیف می کند. وقتی می گوییم «محیط زیست» مقصود آن فضایی است که طبیعت و انسان و فرهنگ و شرایط اجتماعی و تاثیرات متقابل آنها را دربر می گیرد. تحولات عصر صنعت اگر چه بسیاری از معضلات بشر را حل کرده ولی متاسفانه رابطه انسان را با محیط بریده است، این در حالی است که مشکلات زیست محیطی می تواند مسائل اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مهمی را برای دولت ها اجاد کنند. کمبود منابع قابل تجدید در اختلافات خشونت بار در بسیاری از مناطق در حال توسعه نقش دارد، منابع و ذخایر طبیعی محدودند و چنانکه انسان بی رویه از آن استفاده کند هه چیز برهم خواهد ریخت. خطر به حدی است که برای نسل آینده بحران های بسیار جدی پیش بینی شده است.

نگرانی از ادامه روند موجود منجر به آن شد که الگوهایی از توسعه دنبال شود که آسیب های کمتری به محیط وارد کرده و قابلیت تداوم و استمرار داشته باشد. لذا می باید در پی ایجاد شرایطی در جهت هماهنگی با محیط زیست و بوجود آوردن محیط زیستی پایدار بود. از این رو مباحثی همچون سازگاری با محیط زیست و پایداری مصنوعات و فعالیت های انسان در راس برنامه های سازندگی ددولتها در آمده است و موضوع «پایداری» به این معنی که نیازهای نسل های کنونی تامین شود، بی آنکه نیازهای نسل های آتی نادیده بماند، اکنون یک «ضرورت» است؛ و بنیاد «توسعه» محسوب می شود. معماری نیز از این ضرورت بنیادی بر کنار نیست. چرا که ساختمانها اصلی ترین، وسیع ترین و ماندگارترین تغییراتی هستند که انسان در روی کره زمین به وجود آورده است.

لرد را جرز 1 در نشریه انگلیسی (Architecture Design) در مورد طرح پایدار چنین می گوید:

«طرح پایدار به دنبال برآورده کردن نیازهای امروز بدون به خطر انداختن ذخیره منابع طبیعی، و باقی نهادن آن برای نسل های آینده است. این طرح می بایست با سازگاری با اصول پایداری اجتماعی و اقتصادی، توجه ویژه یی به مصرف انرژی و تاثیر زیست بومی ساختمان ها و شهرها داشته باشد. موارد عمده برای این منظور عبارتند از: انرژی کم، سازگاری مناسب ، بهره گیری مطلوب از منابع.»

«معماری پایدار» و «معماری سبز» موضوع یا پدیده ای است که اکنون در بیشتر کشورهای جهان، و توسط بسیاری از معماران با سلیقه ها و دیدگاههای متفاوت، به آن توجه می شود. ایده ی «معماری سبز» ضمن اینکه مفهوم جهانی است، «محلی» هم هست. یعنی این مفهوم ضمن برخورداری از نکته های مشترک و جهان شمول، در هر موقعیت اجتماعی – فرهنگی مفهوم خاص و متمایز خود را دارد. در این دیدگاه ، با توجه به موضوع «پایداری» نه تنها برای مشکلات جهانی (مثل آلودگی و تغییر آب و هوا) بلکه برای مسائل محیطی محلی (مثل حفاظت از آب و خاک و احیای شهر کوچک) راه حل هایی ارائه می شود. راه حل هایی مبتنی بر فن آوری پیش رفته و فن آوری های ساده و بومی که اغلب در یک پروژه واحد با هم تلفیق می شود. روشی که «فضا» را به عنوان ابزار بیان معماریع با مفهوم «پایداری» تلفیق و آن را متحول می کند.

معماری پایدار: تعاریف و مفاهیم

شالوده اخلاق پایداری بر نظام اخلاق زیست محیطی بنا شده است و بر مبنای گرایش های مختلف آن، نگرش های متفاوتی در رابطه انسان با دیگر ارکان نظام زیست جهانی تبیین می شود. بر این اساس، بخشی از رویکردهای اخلاقی مبتنی بر پایداری – به خصوص در حیطه توسعه اقتصادی – از موضع اخلاقی سطحی زیست محیطی – محیط زیست گرایی سطحی – برخوردارند که در آن انسان محور اصلی توجهات در تصمیمات است و سایر ارکان محیط زیست به عنوان منابع مورد نیاز برای فعالیت های انسانی می بایست در جهت «تداوم و ارتقای بهره مندی» و «سلامت» جامعه انسانی ، «حفظ، نگهداری و مدیریت» می شوند.

بخش عمده ای از رویکردهای پایداری از یک موضع میانه پیروی می کنند – محیط زیست گرایی میانه – که در آن به نغیر نگاه انسان به جهان زیستی تأکید می شود: «حفظ و برقراری تعادل» زیستی میان «انسان» و «دیگر ارکان نظام زیستی» با اولویت مسائل انسانی. چنین رویکرد اخلاقی، در تصمیم سازی های مرتبط با محیط انسان ساخت (از جمله معماری) مورد نظر و تأکید است. چنین انسانی. چنین نگرشی در غایت تکامل خود، دیدگاهی را تبیین می کند که در حفظ و تداوم تمامیت جهان زیستی به عنوان موجودی زیستمند، در اولویت بالاتری نسبت به ارکان و اجزای تشکیل دهنده آن (انسان و غیر انسان) قرار می گیرد. (محیط زیست گرایی ژرف)

در اخلاق پایداری برخورداری از توانایی تصمیم گیری به یک مسئولیت اخلاقی برای انسان تعبیر می شود؛ نقش امانتداری یا سرپرستی انسان نسبت به جهان هستی: «تلاش برای حفظ و تداوم تمامیت و یکپارچگی بوم شناختی زیست کره» چنین تفکری در عمل تحت تأثیر تفکر انسان مدار مدرنیستی قرار گرفته و بدین صورت تبیین می گردد: «تلاش برای نیل به شرایط مطلوب زیستی برای انسان که کمیتنه اثرات سوء را بر شرایط زیستی دیگر ارکان محیط زیست در پی داشته باشد.» در نظام های اخلاقی خدا محور پایداری مفهوم جدیدی از رشد را تبین می کند: گونه ای از رشد که امکان استفاده هوشمندانه تر و محتاطانه تر از منابع محیط را فراهم می آورد. Van Der Ryn &) Calthorpe, 1986:111) در این معنا رشد به مفهوم توسعه محدوده ها یا دامنه بیرونی یک فعالیت یا نظام نیست، بلکه به مفهوم آن است که موضوع رشد – اعم از یک فعالیت توسعه ای ، یک فرایند و ... – پیچیده تر، خود آگاه تر، دقیق تر و کامل تر می گردد و از این نظر به سمت تصحیح و تکاملی حرکت می کند که برای یک عملکرد یا رفع یک نیاز خاص مناسب تر گردد.

در این رشد تمام اجزا، عناصر و مولفه های یک فرایند توسعه ای – اعم از سرمایه های انسانی ، منابع مواد و انرژی ، سرمایه های مالی ، ارتباطات و نقل و انتقالات و ... دخالت دارند، اما نسبت اجزای مورد استفاده تغییر خواهد نمود. (همان) چنین فرایند توسعه ای "رفتار گونه های جانداران را تداعی می کند که همواره در حال انطباق موثر با محیط در حال تغییر خود می باشند و از این جهت رو به تکامل دارند." (همان:112)

اکنون کمتر کسی بر ضرورت نیل به جامعه ای پایدار تردید می کند، اما مساله اصلی چگونگی نیل به اهداف این دیدگاه در عمل است. در این چالش، فعالیت های مرتبط با توسعه کالبدی محیط، نقش پررنگی بر عهده دارند. چرا که توسعه کالبدی محیط سهم قابل توجهی از منابع طبیعی زمین را به خود اختصاص داده است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که: «چگونه می توان توسعه کالبدی محیط را در راستای پایداری هدایت نمود و یا به بیان روشن تر چگونه می توان فضاهای زیستی پایدار طراحی نمود؟»

مفهوم معماری پایدار – چه به عنوان عمل خلق فضای انسانی و تنظیم رابطة انسان محیط فیزیکی و چه به عنوان محصول این فرایند – همواره با محیط پایدار در آمیخته و در یک چارچوب کلی می توان آن را به معنای «خلق محیط پایدار انسان ساخت» تعبیر نمود. از این رو در این مقاله، تعریف معماری پایدار، با استناد به ادبیات مرتبط با «محیط پایدار» ارائه می گردد.

1-2. محیط پایدار

شرط اساسی در نیل به پایداری محیطی برقراری تعادل پویا میان نظام های مختلف محیط است. این شرط از دیدگاه عملی دستیابی همزمان به پایداری نظام بوم شناختی، نظام اجتماعی – فرهنگی و نظام اقتصادی را ایجاب می کند و از منظر اخلاقی به برقراری و تداوم راابطه همزیستی میان تمام عناصر و ارکان محیط (انسان و غیر انسان) تعبیر می شود.

بر این اساس «محیط پایدار» را می توان واجد خصوصیات زیر تعریف نمود:

* از منظر بوم شناختی:



خرید و دانلود  از محافظت تا سازگاری با طبیعت


تحقیق درمورد روان کاوی فروید رشته روانشناسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

زیگموند فروید ( 1865 تا 1939.م )

فروید از جمله متفکران پرتأثیر است که در زمینههای مختلف چون روانشناسی، دین، فرهنگ، ادبیات، فلسفه و ... تأثیرات گوناگونی برجای گذاشته است. این تأثیرات بر متفکران پستمدرنیست و بر جامعهی معاصر بسیار مشهود است.

آثار فروید: ویراستِ استاندارد آثار فروید 24 جلد است که میتوان آنها را به سه دستهی عمده تقسیم کرد:

1-   آثار در حوزهی روانشناسی بالینی: کتابهای "تحقیقاتی دربارهی هیستری"، "تعبیر رؤیا"، "آسیبشناسی روانی زندگی روزمره"، "لطیفه و رابطهی آن با ضمیر ناخودآگاه"، "سه مقاله دربارهی نظریهی جنسیت"، "پیشدرآمدی عمومی بر روانکاوی". "تعبیر رؤیا" جزء مهمترین کتابهای وی به حساب میآید.

2-      آثار در حوزهی مباحث فرهنگی: "توتم و تابو"، "روانشناسی گروهی و تحلیل خود"، "موسی و یکتاپرستی".

3-   آثار در باب تأملات فلسفی و موضوعات فراروانشناسی: "ورای اصل لذت"، "آیندهی یک توهم"، "تمدن و ملالتهای آن". "ورای اصل لذت" هوشمندانهترین و خیالانگیزترین نوشتهی فروید است.

"ژاک لکان" در حوزهی فراروانشناسی فروید تحقیقات و بررسیهای قابل توجهی ارائه داده است. موضوع مکتب فروید، "رفتار نابهنجار" است یعنی فروید از "بیمار" شروع میکند و موضوع "جنسیت در بیماری" در تفکر روانتحلیلگری فروید نقش بسیار مهمی دارد.

ساختار دستگاه روانی انسان:

شخصیت انسان سه پایگاه یا نظام دارد:

نهاد ( بن/ Id ): "نهاد" نظام اساسی شخصیت انسان را تشکیل میدهد و قالبی است که خود و فراخود در آن شکل میپذیرند. مهمترین جزء "نهاد" غرایز هستند که از سامان بدن سرچشمه مى‏گیرند. نهاد شامل هر فرآیندی است که به طور ارثی هنگام تولد با انسان هست. مثلا مجموعهی غرایز کودک، جنبههای زیستی او، امیال و نیازهای او در این پایگاه قرار دارد. کودک دنبال ارضای نیازها و دفع دردهایش میباشد و در این ساحت تنها از "اصل لذت" پیروی میکند.

خود ( من/ ego ): بخشى از "نهاد" از آن حالت اولیه به سازمان ویژه‏یى تبدیل میگردد که از این پس همچون واسطه‏یى بین "نهاد" و دنیاى بیرونى عمل مى‏کند. فروید این حوزه از ذهن و روان را "خود" مینامد. به نحوی "خود" قوهی مجریه و مرکز تصمیمگیری شخصیت انسان است. "خود" حرکتهاى اختیارى را تحت فرمان خویش دارد. "خود" رخدادهای بیرونی را از این طریقها مدیریت مى‏کند: 1) از راه واقف شدن به محرکها؛ 2) از راه انباشتن تجربیاتى درباره آنها ( در حافظه )؛ 3) از راه اجتناب از محرکهاى فوق‏العاده قوى ( با گریز از آن محرکها )؛ 4) از راهِ حل و فصل کردن محرکهاى ملایم ( با سازگارى )؛ 5) از راه فراگیرى نحوهی ایجاد تغییرات مصلحت‏آمیز در دنیاى بیرونى، تغییراتى که به نفع "خود" هستند ( با فعالیت ). اما در ارتباط با "نهاد"، "خود" رخدادهای درونی را از این طریقها انجام مى‏دهد: 1) از راه مسلط شدن بر خواستهاى غرایز؛ 2) از راه تصمیم‏گیرى دربارهی این‏ که آیا آن خواسته‏ها اجابت شوند یا خیر؛ 3) از راه موکول کردن اجابت آن خواسته‏ها به زمان و اوضاع مساعد در دنیاى بیرونى؛ 4) از راه سرکوب کردن تمام تحریکاتِ آن خواسته‏ها. تفاوت بین "نهاد" و "خود" در این است که "نهاد" فقط واقعیت ذهنی را میشناسد و تابع اصل لذت است، اما "خود" بین فرایندهای ذهنی و اشیاء دنیای خارج تفاوت قائل میشود و همچنین از "اصل واقعیت" پیروی میکند. در کل، فروید دو نظریه دربارهی "خود" ارائه میدهد: یکی کنش اصلی "خود" پرداختن به واقعیت است از طریق ادراک و آگاهی و طبق نظریهی دیگری "خود" در پیوند با امیال ناخودآگاه ساختار میپذیرد.

فراخود ( فرامن/ super ego ): "فراخود" بازنمای ارزشهای مرسوم و ایدهآلهای اجتماعی درونی شده است که توسط پدر و مادر به کودک عرضه میشوند. "نهاد" و "فراخود" به رغم تمام تفاوتهاى بنیادینشان، واجد یک ویژگىِ مشترک هستند: این دو نیروى کنشگر روان تأثیرات گذشته را بازنمایى مى‏کنند. "نهاد" بازنمود تأثیر وراثت است و "فراخود" در اصل بازنمود تأثیرات اشخاص دیگر، حال آن‏که "خود" عمدتا حاصل تجربیاتِ فرد است و به عبارت دیگر،



خرید و دانلود تحقیق درمورد روان کاوی فروید  رشته روانشناسی


تحقیق درمورد روان کاوی فروید رشته روانشناسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

زیگموند فروید ( 1865 تا 1939.م )

فروید از جمله متفکران پرتأثیر است که در زمینههای مختلف چون روانشناسی، دین، فرهنگ، ادبیات، فلسفه و ... تأثیرات گوناگونی برجای گذاشته است. این تأثیرات بر متفکران پستمدرنیست و بر جامعهی معاصر بسیار مشهود است.

آثار فروید: ویراستِ استاندارد آثار فروید 24 جلد است که میتوان آنها را به سه دستهی عمده تقسیم کرد:

1-   آثار در حوزهی روانشناسی بالینی: کتابهای "تحقیقاتی دربارهی هیستری"، "تعبیر رؤیا"، "آسیبشناسی روانی زندگی روزمره"، "لطیفه و رابطهی آن با ضمیر ناخودآگاه"، "سه مقاله دربارهی نظریهی جنسیت"، "پیشدرآمدی عمومی بر روانکاوی". "تعبیر رؤیا" جزء مهمترین کتابهای وی به حساب میآید.

2-      آثار در حوزهی مباحث فرهنگی: "توتم و تابو"، "روانشناسی گروهی و تحلیل خود"، "موسی و یکتاپرستی".

3-   آثار در باب تأملات فلسفی و موضوعات فراروانشناسی: "ورای اصل لذت"، "آیندهی یک توهم"، "تمدن و ملالتهای آن". "ورای اصل لذت" هوشمندانهترین و خیالانگیزترین نوشتهی فروید است.

"ژاک لکان" در حوزهی فراروانشناسی فروید تحقیقات و بررسیهای قابل توجهی ارائه داده است. موضوع مکتب فروید، "رفتار نابهنجار" است یعنی فروید از "بیمار" شروع میکند و موضوع "جنسیت در بیماری" در تفکر روانتحلیلگری فروید نقش بسیار مهمی دارد.

ساختار دستگاه روانی انسان:

شخصیت انسان سه پایگاه یا نظام دارد:

نهاد ( بن/ Id ): "نهاد" نظام اساسی شخصیت انسان را تشکیل میدهد و قالبی است که خود و فراخود در آن شکل میپذیرند. مهمترین جزء "نهاد" غرایز هستند که از سامان بدن سرچشمه مى‏گیرند. نهاد شامل هر فرآیندی است که به طور ارثی هنگام تولد با انسان هست. مثلا مجموعهی غرایز کودک، جنبههای زیستی او، امیال و نیازهای او در این پایگاه قرار دارد. کودک دنبال ارضای نیازها و دفع دردهایش میباشد و در این ساحت تنها از "اصل لذت" پیروی میکند.

خود ( من/ ego ): بخشى از "نهاد" از آن حالت اولیه به سازمان ویژه‏یى تبدیل میگردد که از این پس همچون واسطه‏یى بین "نهاد" و دنیاى بیرونى عمل مى‏کند. فروید این حوزه از ذهن و روان را "خود" مینامد. به نحوی "خود" قوهی مجریه و مرکز تصمیمگیری شخصیت انسان است. "خود" حرکتهاى اختیارى را تحت فرمان خویش دارد. "خود" رخدادهای بیرونی را از این طریقها مدیریت مى‏کند: 1) از راه واقف شدن به محرکها؛ 2) از راه انباشتن تجربیاتى درباره آنها ( در حافظه )؛ 3) از راه اجتناب از محرکهاى فوق‏العاده قوى ( با گریز از آن محرکها )؛ 4) از راهِ حل و فصل کردن محرکهاى ملایم ( با سازگارى )؛ 5) از راه فراگیرى نحوهی ایجاد تغییرات مصلحت‏آمیز در دنیاى بیرونى، تغییراتى که به نفع "خود" هستند ( با فعالیت ). اما در ارتباط با "نهاد"، "خود" رخدادهای درونی را از این طریقها انجام مى‏دهد: 1) از راه مسلط شدن بر خواستهاى غرایز؛ 2) از راه تصمیم‏گیرى دربارهی این‏ که آیا آن خواسته‏ها اجابت شوند یا خیر؛ 3) از راه موکول کردن اجابت آن خواسته‏ها به زمان و اوضاع مساعد در دنیاى بیرونى؛ 4) از راه سرکوب کردن تمام تحریکاتِ آن خواسته‏ها. تفاوت بین "نهاد" و "خود" در این است که "نهاد" فقط واقعیت ذهنی را میشناسد و تابع اصل لذت است، اما "خود" بین فرایندهای ذهنی و اشیاء دنیای خارج تفاوت قائل میشود و همچنین از "اصل واقعیت" پیروی میکند. در کل، فروید دو نظریه دربارهی "خود" ارائه میدهد: یکی کنش اصلی "خود" پرداختن به واقعیت است از طریق ادراک و آگاهی و طبق نظریهی دیگری "خود" در پیوند با امیال ناخودآگاه ساختار میپذیرد.

فراخود ( فرامن/ super ego ): "فراخود" بازنمای ارزشهای مرسوم و ایدهآلهای اجتماعی درونی شده است که توسط پدر و مادر به کودک عرضه میشوند. "نهاد" و "فراخود" به رغم تمام تفاوتهاى بنیادینشان، واجد یک ویژگىِ مشترک هستند: این دو نیروى کنشگر روان تأثیرات گذشته را بازنمایى مى‏کنند. "نهاد" بازنمود تأثیر وراثت است و "فراخود" در اصل بازنمود تأثیرات اشخاص دیگر، حال آن‏که "خود" عمدتا حاصل تجربیاتِ فرد است و به عبارت دیگر،



خرید و دانلود تحقیق درمورد روان کاوی فروید  رشته روانشناسی


تحقیق درمورد زندگی نامه امام خمینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

امام خمینى از ولادت تا رحلت

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـهالمـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .

او وارث سجایای آباء و اجدادی بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهی کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـی مرحوم آیه الـله سید مصطفی مـوسـوی از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـی میرزای شیـرازی (رض)، پـس از آنکه سالیانـی چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـی را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمیـن ملجاء مردم و هادی آنان در امـور دینـی بـود. در حـالیکه بیـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمی گذشت، طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت ندای حق طلبـی پـدر را که در برابر زورگـوئیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود، با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمیـن به اراک وی را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـرای اجرای حکـم الهی قصاص به .تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجرای عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید.

بدیـن ترتیب امام خـمیـنی از اوان کـودکی با رنج یـتیـمی آشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وی دوران کـودکـی و نـوجـوانی را تحت سرپرستی مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـاری ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است. همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش ( صاحبـه خانم ) که بانـویی شجاع و حقجـو بـود سپری کرد اما در سـن 15 سالگی از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید.

هجرت به قـم، تحصیل دروس تکمیلی وتدریس علوم اسلامی

اندکـی پـس از هجرت آیه الله العظمـی حاج شیخ عبد الکریـم حایری یزدی ـ رحـمه الله علیه ـ ( نـوروز 1300 هـجـری شمسـی، مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـری قمـری ) امام خمینی نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلی علوم حـوزوی را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـی کرد. که مـی تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث کـتاب مطـول ( در علـم معانی و بیان ) نزد مرحوم آقا میـرزا محمـد علـی ادیب تهرانـی و تکمیل دروس سطح نزد مرحـوم آیه الـله سید محمد تقـی خـوانساری، و بیشتر نزد مرحـوم آیه الـله سیـد عـلی یثربی کاشانی و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـم آیـه الـله العظمی حاج شیخ عبدالکریـم حایری یزدی ـ رضـوان الـلـه علیهـم نام برد .

پـس از رحلت آیه الله العظمـی حـایـری یزدی تلاش امـام خمینـی به همراه جمعی دیگر از مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نـتیچـه رسیـد و آیه الله العظمـی(رض) به عنـوان زعیـم حـوزه عـلمیـه عازم قـــم گـردیـد. در این زمان، امام خمینـی به عـنـوان یـکـی از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحب راءی در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته می شد . حضرت امام طی سالهای طولانی در حوزه علمیه قـم به تدریـس چندیـن دوره فقه، اصـول، فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامی در فیضیه، مسجـد اعظم، مسجـد محمـدیه، مـدرسه حـاج ملاصـادق، مسجد سلماسی، و ... همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجـد شیخ اعطـم انصــــاری (ره) معارف اهل بیت و فـقـه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود که بـرای نخـستیـن بار .مبانـی نظری حکـومت اسلامـی را در سلسله درسهای ولایت فـقیه بازگـو نمود.

امـام خمینـی در سنگـر مبـارزه و قیــام

روحیه مبارزه و جهاد در راه خـدا ریـشـه در بینـش اعـتـقـادی و تربیت و محیط خانـوادگی و شرایط سیـاسی و اجـتماعی طـول دوران زندگی آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ایـشان از آغاز نـوجـوانـی آغـاز و سیـر تکاملی آن به مـوازات تکـامـل ابـعاد روحی و عـلمی ایـشان از یکـسـو و اوضاع و احـوال سیاسـی و اجتماعی ایـران و جـوامع اسـلامـی از سـوی دیگـر در اشکـال مخـتـلف ادامـه یـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجرای انجمـنهای ایالـتی و ولایـتی فرصـتـی پـدیـد آورد تا ایـشان در رهبـریت قیام و روحـانیـت ایـفای نقـش کنـد و بـدیـن تـرتیـب قیـام سراسری روحانیت و ملت ایـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ویـژگـی برجستـه یعنی رهـبری واحد امام خمیـنی و اسلامـی بـودن انگیـزه ها، و شعارها و هدفهـای قیام، سرآغـازی شـد بر فـصـل نـویـن مـبارزات مـلـت ایران که بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامی در جهان شناخـتـه و معرفـی شـد امام خمیـنـی خاطـره خـویـش از جنـگ بیـن المـلل اول را در حالیکه نـوجـوانی 12 ساله بـوده چنین یاد مـی کند : مـن هـر دو جـنـگ بیـن المللـی را یادم هست ... مـن کـوچـک بـودم لکـن مـدرسـه می رفـتـم و سربازهای شـوروی را در هـمان مرکزی که ما داشـتیـم در خـمیـن، مـن آنجا آنهـا را می دیـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع می شـدیـم در جـنـگ بیـن المـلـل اول. حضـرت امام در جایی دیگر با یاد آوری اسامی بـرخی از خوانیـن واشـرار سـتمگر که در پناه حکـومت مـرکـزی بـه غـارت اموال و نوامیـس مردم می پرداختند می فـرماید : مـن از بچگی در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـی هـا بـودیـم، مـورد هـجـوم رجـبعلیـهـا بــودیـم و خـودمان تفنگ داشتیـم و مـن در عیـن حالی که تـقـریـبا شـایـد اوایـل بلوغم بود، بـچـه بودم، دور ایـن سنگـرهایی که بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اینها می خـواسـتند هجـوم کـنند و غـارت کـنند، آنجا می رفـتیــم سنگرها را سرکشـی می کردیـم کـودتای رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـی که بنابر گـواهـی اسـناد و مدارک تاریخـی و غیر قابـل خـدشـه بـوسیله انگلیـسها حـمایت و سازمانـدهـی شـده بـود هـر چـنـد کـه بـه سلطنت قاجاریه پایان بخشید و تا حـدودی حکـومت مـلوک الطـوایـفـی خـوانیـن و اشـرار پـارکنـده را محمـدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان دیکتاتـوری پدید آورد که در سایـه آن هـزار فامیـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ایـران حاکـم شدند ودودمان پهـلـوی به تنهایی عهـده دار نقـش سابق خوانین و اشرار گردید .

در چنینـی شرایطـی روحانیت ایران که پـس از وقایع نهـضـت مشروطیت در تنگنای هجـوم بی وقـفـه دولتهـای وقت و عـمال انگلیسی از یکـسو و دشمـنیهای غرب باختگان روشنفـکر مـآب از سـوی دیگر قـرار داشت برای دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـودیت خـویـش بـه تکاپـو افـتاد. آیه الـلـه العظمی حاج شیخ عـبدالـکریـم حایری بـه دعـوت علمای وقت قـم از اراک به ایـن شهـر هجرت کرد واندکـی پـس از آن امـام خـمیـنی که با بـهـره گیری از استعداد فـوق العاده خـویـش دروس مقـدماتی و سطـوح حـوزه علمیه را در خـمیـن و ارا ک با سـرعـت طی کرده بود به قـم هجرت کـرد و عملا در تـحکیـم موقعیت حـوزه نـو تاسیـس قـم مـشارکـتی فعال داشت.زمان چندانـی نگذشت که آن حضرت در اعداد فضلای برجـسته این حـوزه در عرفـان و فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـد.

پـس از رحلت آیـه اللـه العظمی حایری ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علمیه قـم را خطر انحلال تهـدید می کرد. عـلمای مـتـعهـد به چاره جویی برخاستند. مدت هشت سال سرپرستی حـوزه علمیـه قـم را آیات عـظـام

سید محمد حجت، سید صدر الدیـن صدر و سیـد محـمـد تقـی خـوانساری -رضوان الـلـه علیهـم ـ بر عهده گرفتند. در ایـن فاصله و بـخصـوص پـس از سقوط رضاخان، شرایط برای تحقق مرجعیت عظمی فراهـم گردید. آیه الله العظمی بروجردی شخصیت علمی برجسته ای بـود کـه مـی تـوانست جانشین مناسبـی برای مـرحوم حایری و حفـظ کیان حـوزه بـاشـد. ایـن پیشنهاد از سـوی شاگردان آیـه الـلـه حایری و از جمله امام خـمیـنـی به سرعت تعقیب شـد. شخص امام در دعـوت از آیـه الـلـه بـروجردی برای هجرت به قـم و پذیرش مسئولیت خطیر زعامت حـوزه مجدانه تلاش کرد.

امام خمینـی که با دقـت شـرایط سیاسـی جامعه و وضعیـت حـوزه ها را زیر نظر داشت و اطـلاعات خـویش را از طریق مطالـعه مـستمر کتب تاریخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه های وقـت و رفـت و آمـد بـه تهـران و درک محضر بزرگانی همچون آیـه الـلـه مـدرس تکـمیل می کرد دریافـته بـود که تـنها نقـطـه امیـد بـه رهـایـی و نجات از شـرایط ذلت باری که پـس از شکست مشروطیت و بخصـوص پـس از روی کار آوردن رضا خان پدید آمده است، بیداری حوزه های عـلمیـه و پیش از آن تضـمیـن حیات حوزه ها و ارتبـاط معنـوی مـردم بـا روحـانیت مـی بـاشـد.

امام خمینی در تعقیب هدفهای ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه علمیه را با هـمـکاری آیـه الـلـه مـرتضـی حایـری تهیـه کرد و بـه آیـه الـلـه بـروجردی ( ره) پیشـنهاد داد. ایـن طرح از سوی شاگردان امام و طلاب روشـن ضمیر حـوزه مـورد اسـتقبال و حمایت قرار گرفت

اما رژیـم در محاسباتـش اشـتـبـاه کرده بـود. لایحه انجـمـنـهای ایالتی و ولایتی کـه به مـوجـب آن شـرط مسـلمان بودن، سوگـند به قرآن کریـم و مرد بـودن انـتخاب کـنـنـدگان و کاندیـداها تغییر مـی یافت در 16 مهـر 1341 ه - ش به تصـویب کـابیـنـه امیـر اسـد الـلـه علـم رسیـد. آزادی انتخابات زنان پـوششـی برای مخفی نگـه داشـتـن هـدفـهای دیگر بـود.

حذف و تغییر دو شـرط نخـست دقیـقا بـه منظور قانـونـی کـردن حضـور عناصر بهایـی در مصـادر کـشـور انتخاب شـده



خرید و دانلود تحقیق درمورد زندگی نامه امام خمینی