لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
نگاهی به تقویم مصر و روم باستان
تقویم سنگی مربوط به روم باستان
ایده استفاده از تقویم از دیرباز برای مشخص کردن زمانهای آینده و گذشته وجود داشته است. برای مشخص کردن اینکه چه مدت به برگزاری مراسم یا جشنهای مذهبی و ... باقی مانده است و یا چه مدت زمان از وقوع یک حادثه گذشته است. شاید تعجب کنید اگر بدانید که تقویم های مختلفی که هم اکنون وجود دارد، اغلب با توجه به شرایط جغرافیایی بوجود آمده است. بعنوان مثال در کشور های سردسیر مفهوم سال با پایان زمستان مشخص می شود و در کشورهای گرمتر که مفهوم فصل کمتر مشاهده می شود ملاک محاسبه تقویم، حرکت ماه می باشد.
قدیمی ترین معیار ساخت تقویم نوع قمری (Lunar)می باشد که بر اساس حرکت ماه و پیداشدن ماه جدید در آسمان می باشد هرچند قبل از آن مصری ها دریافته بودند که طغیان نیل دارای نظم مشخصی می باشد و می توانند از آن بعنوان معیاری برای گذشت زمان استفاده کنند.
تقویم مصری
مصریان باستان از تقویمی استفاده می کردند که در آن یکسال شامل 12 ماه 30 روزه بود. آنها متوجه مشکلاتی که این تقویم داشت شده بودند چرا که بتدریج تغییر فصل در روزهای غیر مشابه سال انجام می شد و گویی زمان تغییر فصل در تقویم در حال حرکت می باشد. آنها در حدود 4000 سال پیش از میلاد تصمیم گرفتند که در پایان هر سال 5 روز به سال اضافه کنند تا مشکل تغییر فصل را حل کنند. این 5 روز برای آنها جز روزهای جشن و تعطیلات محسوب می شد و در این روزها کار نمی کردند. جای تعجب است اما پاپیروس های مصری نشان می دهد که مصریان باستان مدت زمان گردش زمین بدور خورشید را دقیقآ معادل 356 و یک چهارم روز تعیین کرده بودند ولی متاسفانه برای حل مشکل کسری یک چهارم روز اندیشه خاصی نکرده بودند. به همین دلیل پس از گذشت 1460 سال خورشیدی - معادل چهار بازه 365 سال خورشیدی - تعداد سالهای گذشته شده مصری معادل 1461 سال میشد. نتیجه آنکه تقویم تابستان را نشان می داد حال آنکه آب و هوا، وضعیت زمستان را!
قسمتی از یک پاپیروس حاوی تقویم مصری
مصریان باستان علاوه بر تقویم خورشیدی از نوعی تقویم مذهبی نیز استفاده می کردند که مبنای آن حرکت ماه بدور زمین بود. آنها این حرکت را معادل بسیت و نه و نیم (29.5) روز می دانستند. اهمیت این تقویم در آن بود که با پدیده هایی که در آسمان می دیدند مانند حرکت و چرخش ستارگان و صور فلکی هماهنگتر بود.
تقویم رومی
هنگامی که رومی ها بصورت یک قدرت بزرگ در جهان مطرح شدند، مشکل داشتن تقویم مناسب برای آنها بیشتر احساس شد بخصوص که رومی ها اغلب به خرافات اعتقاد داشتند و همواره به مسائل پیچیده نگاه می کردند. برای چند لحظه به نحوه ابداع نگارش اعداد آنها فکر کنید و ببیینید که چقدر ناکارآمد است! (XXVIIM ...) آنها اینگونه عمل کردند که ماه های سال 29 یا 31 روز است به غیر از فوریه که 28 روز می باشد. بنابراین چهار ماه را 31 روزه، هفت ماه را 29 روزه و یک ماه را 28 روزه در نظر گرفتند! با این وجود یکسال آنها معادل 12 ماه و یا 355 روز می شد، لذا مجبور شدند که یک ماه جدید تعریف کنند که آنرا مرسدونیوس (Mercedonius) نام نهادند که یکسال در میان 22 یا 23 روز آنرا محاسبه میشد. حتی با وجود داشتن مرسدونیوس دقت تقویم کم بود و استفاده از آن بسیار مشکل. لذا به فرمان پادشاه وقت در سال 45 قبل از میلاد یکی از منجمان پیشنهاد کرد که آن سال را معادل 445 روز در نظر بگیرند تا مشکلاتی که پیش آمده بود حل شود و تقویم به حالت اولیه و متناسب با تغییرات فصول در آید. پس از آن آنها ماه های سال را 30 یا 31 روز در نظر گرفتند (به غیر از فوریه) و چون به این مسئله آگاه بودند که یکسال خورشیدی معادل 365 روز و 6 ساعت می باشد هر چهار سال یکبار یک روز به سال اضافه می کردند..
تغییر دیگری که آنها در این زمان بر روی تقویم خود قرار دادند این بود که ابتدای سال را به اول ژانویه منتقل کردند حال آنکه تا قبل از آن اواخر ماه مارچ که معادل بود با اول بهار بعنوان ابتدای سال در نظر گرفته می شد.
جایگاه آتش در یونان و روم باستان
آکروپلیس - یونان
مردم یونان و روم باستان اندیشه های خرافی بسیاری داشتند، در کتاب 'تمدن پیشین' در اینباره اینگونه می خوانیم :
"هر یک از مردم یونانی و روم را در خانواده پرستشگاهی بود و بر آن پرستشگاه اندک آتشی میان خاکستر می درخشید. صاحبخانه موظف بود که آن آتش را شب و روز روشن نگاه دارد. هر شب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
نگاهی به تقویم مصر و روم باستان
تقویم سنگی مربوط به روم باستان
ایده استفاده از تقویم از دیرباز برای مشخص کردن زمانهای آینده و گذشته وجود داشته است. برای مشخص کردن اینکه چه مدت به برگزاری مراسم یا جشنهای مذهبی و ... باقی مانده است و یا چه مدت زمان از وقوع یک حادثه گذشته است. شاید تعجب کنید اگر بدانید که تقویم های مختلفی که هم اکنون وجود دارد، اغلب با توجه به شرایط جغرافیایی بوجود آمده است. بعنوان مثال در کشور های سردسیر مفهوم سال با پایان زمستان مشخص می شود و در کشورهای گرمتر که مفهوم فصل کمتر مشاهده می شود ملاک محاسبه تقویم، حرکت ماه می باشد.
قدیمی ترین معیار ساخت تقویم نوع قمری (Lunar)می باشد که بر اساس حرکت ماه و پیداشدن ماه جدید در آسمان می باشد هرچند قبل از آن مصری ها دریافته بودند که طغیان نیل دارای نظم مشخصی می باشد و می توانند از آن بعنوان معیاری برای گذشت زمان استفاده کنند.
تقویم مصری
مصریان باستان از تقویمی استفاده می کردند که در آن یکسال شامل 12 ماه 30 روزه بود. آنها متوجه مشکلاتی که این تقویم داشت شده بودند چرا که بتدریج تغییر فصل در روزهای غیر مشابه سال انجام می شد و گویی زمان تغییر فصل در تقویم در حال حرکت می باشد. آنها در حدود 4000 سال پیش از میلاد تصمیم گرفتند که در پایان هر سال 5 روز به سال اضافه کنند تا مشکل تغییر فصل را حل کنند. این 5 روز برای آنها جز روزهای جشن و تعطیلات محسوب می شد و در این روزها کار نمی کردند. جای تعجب است اما پاپیروس های مصری نشان می دهد که مصریان باستان مدت زمان گردش زمین بدور خورشید را دقیقآ معادل 356 و یک چهارم روز تعیین کرده بودند ولی متاسفانه برای حل مشکل کسری یک چهارم روز اندیشه خاصی نکرده بودند. به همین دلیل پس از گذشت 1460 سال خورشیدی - معادل چهار بازه 365 سال خورشیدی - تعداد سالهای گذشته شده مصری معادل 1461 سال میشد. نتیجه آنکه تقویم تابستان را نشان می داد حال آنکه آب و هوا، وضعیت زمستان را!
قسمتی از یک پاپیروس حاوی تقویم مصری
مصریان باستان علاوه بر تقویم خورشیدی از نوعی تقویم مذهبی نیز استفاده می کردند که مبنای آن حرکت ماه بدور زمین بود. آنها این حرکت را معادل بسیت و نه و نیم (29.5) روز می دانستند. اهمیت این تقویم در آن بود که با پدیده هایی که در آسمان می دیدند مانند حرکت و چرخش ستارگان و صور فلکی هماهنگتر بود.
تقویم رومی
هنگامی که رومی ها بصورت یک قدرت بزرگ در جهان مطرح شدند، مشکل داشتن تقویم مناسب برای آنها بیشتر احساس شد بخصوص که رومی ها اغلب به خرافات اعتقاد داشتند و همواره به مسائل پیچیده نگاه می کردند. برای چند لحظه به نحوه ابداع نگارش اعداد آنها فکر کنید و ببیینید که چقدر ناکارآمد است! (XXVIIM ...) آنها اینگونه عمل کردند که ماه های سال 29 یا 31 روز است به غیر از فوریه که 28 روز می باشد. بنابراین چهار ماه را 31 روزه، هفت ماه را 29 روزه و یک ماه را 28 روزه در نظر گرفتند! با این وجود یکسال آنها معادل 12 ماه و یا 355 روز می شد، لذا مجبور شدند که یک ماه جدید تعریف کنند که آنرا مرسدونیوس (Mercedonius) نام نهادند که یکسال در میان 22 یا 23 روز آنرا محاسبه میشد. حتی با وجود داشتن مرسدونیوس دقت تقویم کم بود و استفاده از آن بسیار مشکل. لذا به فرمان پادشاه وقت در سال 45 قبل از میلاد یکی از منجمان پیشنهاد کرد که آن سال را معادل 445 روز در نظر بگیرند تا مشکلاتی که پیش آمده بود حل شود و تقویم به حالت اولیه و متناسب با تغییرات فصول در آید. پس از آن آنها ماه های سال را 30 یا 31 روز در نظر گرفتند (به غیر از فوریه) و چون به این مسئله آگاه بودند که یکسال خورشیدی معادل 365 روز و 6 ساعت می باشد هر چهار سال یکبار یک روز به سال اضافه می کردند..
تغییر دیگری که آنها در این زمان بر روی تقویم خود قرار دادند این بود که ابتدای سال را به اول ژانویه منتقل کردند حال آنکه تا قبل از آن اواخر ماه مارچ که معادل بود با اول بهار بعنوان ابتدای سال در نظر گرفته می شد.
جایگاه آتش در یونان و روم باستان
آکروپلیس - یونان
مردم یونان و روم باستان اندیشه های خرافی بسیاری داشتند، در کتاب 'تمدن پیشین' در اینباره اینگونه می خوانیم :
"هر یک از مردم یونانی و روم را در خانواده پرستشگاهی بود و بر آن پرستشگاه اندک آتشی میان خاکستر می درخشید. صاحبخانه موظف بود که آن آتش را شب و روز روشن نگاه دارد. هر شب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
آب رسانی و پالایش آب در ایران باستان
زیگورات چغازنبیل خوزستان: قدیمی ترین تصفیه خانه آب در جهان
چو این کرده شد، چاره ی آب ساخت
ز دریا برآورد و هامون نواخت
به جوی آنگهی آب را راه کرد
به فر «کی» ای رنج کوتاه کرد
چو آگاه مردم بر آن برفزود
پراکندن تخم و کشت و درود
شاهنامه فردوسی
شوش را دیدم.
گو بماند آن شنیدن ها و خواند ها
دیدنی بسیار بود وگفتی بسیار،
گو بماند گفتنی ها نیز،
لیک، تنها یک سخن، یک چیز :
من نمی دانم
بر خراب این ابر شهر شگفت انگیز
بر فراز آن شکوه و شوکت دیرین
ما پریشان نسل غمگین را
بر سر اطلال این مسکین خراب آباد
فخر باید کرد، یا ندبه
شوق باید داشت، یا فریاد؟
از قصیده شوش، مهدی اخوان ثالث، سال 1349
تقدیس و ارج گذاری آب از دیرباز در باورها و اعتقادات ایرانیان باستان، بازتاب داشته است، آنان آب را دومین آفریده از آفریدگان هفت گانه ای می پنداشتند که اورمزد خلق کرده است وپس از آتش، مقدس ترین عنصر به شمار می آورند، نیاکان ما آب را مظهر پاکی وماده ای زندگی بخش می دانستند و این باور را ب استایش وجودهای مقدسی که نمایشگر نشانه ای ارزش های آب بودند، ابراز می کردند. آناهیتا یا ناهید الهه یا فرشته نگهبان آب، همواره مورد ستایش و تقدیر قرار می گرفت. اشکانیان برای نیایش الهه آب معبدهای بزرگی در کنگاور، نیشابور، همدان و شوش ساختند. اهورامزدار پرداختن به آب را امری نیک شمرد وسرزمین های خشک و بیابان های بایر ر اقلمرو اهریمن دانست. شاهان هخامنشی تمام کسانی را که سرزمینی را آبیاری و آباد می کردند تا پنج نسل از پرداخت مالیات معاف داشند. ساسانیان و حکومت های دوره اسلامی در ایران، قوانین تشویقی فراوانی براس ساختن شبکه ها و کانال های آبیاری وضع و اجراء کردند. احادیث و روایات متعددی نیز از پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) در تأکید بر اهیمت آبیاری و آبادانی نقل شده است. قرآن مجید ضمن تأکید بر صرفه جویی در مصرف آب، آبیاری و آبادانی را ستوده و در قسمتی از آیۀ سی ام سوره انبیاء با طرح «من الماء کل شیء حی» حیات و زندگی کلیه موجودات را از آب دانسته است.
گاهواره تمدن ایران باستان، جنوب و جنوب غربی سرزمین پهناوری بوده است که از چند هزار سال پیش بنام «ایرانشهر» مهر خود را بر تارک فرهنگ و تمدن جهانی نقش کرده است. خوزستان که مرزهای آن با محدوده جغرافیایی ایلام قدیم مطابقت دارد، کانون این تمدن است. شوش و پس از آن شوشتر با سابقه ای به قدمت تاریخ به عنوان پاسدار و مشعل دار فرهنگ و تمدن درخشان خوزستان شناخته شده اند.
خوزستان به معنی کشور خوزهاست وخوز را به صورت های هوز یا حوز نیر نوشته اند که به یک قبیله جنگجو اطلاق می شده است. جمع هوز در زبان عربی اهواز می شود که در حال حاضر مرکز استان خوزستان در گذشته، انبار غله و سرزمین نیشکر ایران بوده و شهرت جهانی داشته است. در حاشیه برهان قاطع آمده است که نیشکر را بدان جهت خوز خوزستان سرزمین فراوان یافت می شود.
خوزستان سرزمین سدها و شبکه های آبیاری باستانی است. هر چند احداث سدهای جدید، آماده سازی اراضی و کانال کشی های فراوان، بیشتر بندها و نهرهای قدیمی را از بین برده است، اما هنوز هم سد شادوران و نهر داریون که اعراب آن ر اعجایب ابنیه جهان می شمردند، شبکه گسترده نهرهای آبیاری خوزستان که بر اساس مدارک و اسناد موجود در دوره ایلامی ها احداث شده اند، پل بند دزفول که در طغیان سده اخیر غیر قابل استفاده گردیده است و پل بند ساسانی کرخه در پای پل که آثار آن اینک نیز وجود دارد در کنار بقایای سدها و بناهای قدیمی خوزستان، عظمت و بزرگی تمدن و فرهنگ قوم ایرانی را نشان می دهد.
خوزستان از دیرباز از مناطق بسیار با ارزش ایران محسوب می شده است. جمعیت آن در گذشته دور بیش از 5 میلیون نفر بوده است و به علت احداث سدهای متعدد روی رودخانه های پر آب و اراضی حاصل خیز آن مورد توجه سلاطین قدیم قرار داشت و زمانی مرکز و پایتخت کشور شد. خوزستان یکی از مراکز مهم بازرگانی ایران و هند نیز به شمار می آمد ودهلیز کشورهای خاورزمین نامیده می شد. قسمت عمده جنگ های اسکندر مقدونی و اعراب در این سرزمین رخ داده است.
تاخت و تازهای مکرر عشایر عرب نواحی مختلف خوزستان وعشایر عرب ساکن بین النهرین که تحت حمایت دولت عثمانی بودند، موجب خرابی سدها و بایر ماندن اراضی و متواری شدن سکنه آن شد و سرزمینی که هندوستان ایران بود برای مدت طولانی به دشتی خشک وشورزار تبدیل گردید.
خوزستان سرزمینی ثروت خیز است. اما در فاصله زمانی که بند قدیمی کارون محل پل سیاه یا پل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
آب رسانی و پالایش آب در ایران باستان
زیگورات چغازنبیل خوزستان: قدیمی ترین تصفیه خانه آب در جهان
چو این کرده شد، چاره ی آب ساخت
ز دریا برآورد و هامون نواخت
به جوی آنگهی آب را راه کرد
به فر «کی» ای رنج کوتاه کرد
چو آگاه مردم بر آن برفزود
پراکندن تخم و کشت و درود
شاهنامه فردوسی
شوش را دیدم.
گو بماند آن شنیدن ها و خواند ها
دیدنی بسیار بود وگفتی بسیار،
گو بماند گفتنی ها نیز،
لیک، تنها یک سخن، یک چیز :
من نمی دانم
بر خراب این ابر شهر شگفت انگیز
بر فراز آن شکوه و شوکت دیرین
ما پریشان نسل غمگین را
بر سر اطلال این مسکین خراب آباد
فخر باید کرد، یا ندبه
شوق باید داشت، یا فریاد؟
از قصیده شوش، مهدی اخوان ثالث، سال 1349
تقدیس و ارج گذاری آب از دیرباز در باورها و اعتقادات ایرانیان باستان، بازتاب داشته است، آنان آب را دومین آفریده از آفریدگان هفت گانه ای می پنداشتند که اورمزد خلق کرده است وپس از آتش، مقدس ترین عنصر به شمار می آورند، نیاکان ما آب را مظهر پاکی وماده ای زندگی بخش می دانستند و این باور را ب استایش وجودهای مقدسی که نمایشگر نشانه ای ارزش های آب بودند، ابراز می کردند. آناهیتا یا ناهید الهه یا فرشته نگهبان آب، همواره مورد ستایش و تقدیر قرار می گرفت. اشکانیان برای نیایش الهه آب معبدهای بزرگی در کنگاور، نیشابور، همدان و شوش ساختند. اهورامزدار پرداختن به آب را امری نیک شمرد وسرزمین های خشک و بیابان های بایر ر اقلمرو اهریمن دانست. شاهان هخامنشی تمام کسانی را که سرزمینی را آبیاری و آباد می کردند تا پنج نسل از پرداخت مالیات معاف داشند. ساسانیان و حکومت های دوره اسلامی در ایران، قوانین تشویقی فراوانی براس ساختن شبکه ها و کانال های آبیاری وضع و اجراء کردند. احادیث و روایات متعددی نیز از پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) در تأکید بر اهیمت آبیاری و آبادانی نقل شده است. قرآن مجید ضمن تأکید بر صرفه جویی در مصرف آب، آبیاری و آبادانی را ستوده و در قسمتی از آیۀ سی ام سوره انبیاء با طرح «من الماء کل شیء حی» حیات و زندگی کلیه موجودات را از آب دانسته است.
گاهواره تمدن ایران باستان، جنوب و جنوب غربی سرزمین پهناوری بوده است که از چند هزار سال پیش بنام «ایرانشهر» مهر خود را بر تارک فرهنگ و تمدن جهانی نقش کرده است. خوزستان که مرزهای آن با محدوده جغرافیایی ایلام قدیم مطابقت دارد، کانون این تمدن است. شوش و پس از آن شوشتر با سابقه ای به قدمت تاریخ به عنوان پاسدار و مشعل دار فرهنگ و تمدن درخشان خوزستان شناخته شده اند.
خوزستان به معنی کشور خوزهاست وخوز را به صورت های هوز یا حوز نیر نوشته اند که به یک قبیله جنگجو اطلاق می شده است. جمع هوز در زبان عربی اهواز می شود که در حال حاضر مرکز استان خوزستان در گذشته، انبار غله و سرزمین نیشکر ایران بوده و شهرت جهانی داشته است. در حاشیه برهان قاطع آمده است که نیشکر را بدان جهت خوز خوزستان سرزمین فراوان یافت می شود.
خوزستان سرزمین سدها و شبکه های آبیاری باستانی است. هر چند احداث سدهای جدید، آماده سازی اراضی و کانال کشی های فراوان، بیشتر بندها و نهرهای قدیمی را از بین برده است، اما هنوز هم سد شادوران و نهر داریون که اعراب آن ر اعجایب ابنیه جهان می شمردند، شبکه گسترده نهرهای آبیاری خوزستان که بر اساس مدارک و اسناد موجود در دوره ایلامی ها احداث شده اند، پل بند دزفول که در طغیان سده اخیر غیر قابل استفاده گردیده است و پل بند ساسانی کرخه در پای پل که آثار آن اینک نیز وجود دارد در کنار بقایای سدها و بناهای قدیمی خوزستان، عظمت و بزرگی تمدن و فرهنگ قوم ایرانی را نشان می دهد.
خوزستان از دیرباز از مناطق بسیار با ارزش ایران محسوب می شده است. جمعیت آن در گذشته دور بیش از 5 میلیون نفر بوده است و به علت احداث سدهای متعدد روی رودخانه های پر آب و اراضی حاصل خیز آن مورد توجه سلاطین قدیم قرار داشت و زمانی مرکز و پایتخت کشور شد. خوزستان یکی از مراکز مهم بازرگانی ایران و هند نیز به شمار می آمد ودهلیز کشورهای خاورزمین نامیده می شد. قسمت عمده جنگ های اسکندر مقدونی و اعراب در این سرزمین رخ داده است.
تاخت و تازهای مکرر عشایر عرب نواحی مختلف خوزستان وعشایر عرب ساکن بین النهرین که تحت حمایت دولت عثمانی بودند، موجب خرابی سدها و بایر ماندن اراضی و متواری شدن سکنه آن شد و سرزمینی که هندوستان ایران بود برای مدت طولانی به دشتی خشک وشورزار تبدیل گردید.
خوزستان سرزمینی ثروت خیز است. اما در فاصله زمانی که بند قدیمی کارون محل پل سیاه یا پل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
به نام خدا
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز
با سپاس و ستایش آفریدگار بی همتا و سلام و درود بی حد بر رسول امجد ، پیامبر عظیم الشأن ابوالقاسم محمد مصطفی(ص) و درود بر عترت پاک و مطهر ایشان که خدا طاعت شان را بر ما واجب گردانید وبا عرض ادب وسلام به پیشگاه حضرت منجی منتظر ، صاحب الامروالزمان ( عج ) ، تحقیق و پژوهش اجمالی خویش را به صورت خلاصه و گذرا پیرامون تاریخ سلسله های ماد ، هخامنشی ، اشکالی و ساسانی به استاد بزرگوار آقای حیدری ، تقدیم می دارم. امید است این خدمت ناچیز مورد قبول اهل فضل و ادب واقع گشته ، ضعف وناتوانی علمی محقق را به دیده اغماض بنگردند . همچنین انگیز دیگر من در رابطه با درس تاریخ سال سوم آموزش متوسطه نظام جدید است ، زیرامعتقدم که دانش اموزان دبیرستها وسایر مشتاقان دیگر باید مطالبی بیش از آنچ در آن کتاب آمده است بدانند .
« وما توفیقی الا بالله رب العالمین »
باستان شناسی و هنر ماد
موقعیت جغرافیایی ایران :
فلات ایران به شکل مثلثی است که در قسمت شمال آن دریای خزر و در جنوب آن خلیج فارس واقع شده است این وضعیت جغرافیایی به مثابه پلی برای ایجاد ارتباط میان آسیای مرکزی و آسیای غربی می باشد. فلات ایران محصور رشته کوه های عظیمی است که آن را در بر گرفته اند . رشته کوه زاگرس از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد یافته است .این رشته کوه ترکیبی از چین های متوازی متعدد ودره های گوناگونی را تشکیل می دهد . دامنه های مرتفع این کوه ها را مرتع گوناگون تشکیل می داده که بقایای جنگل های متراکم بلوط ، گردو و بادام وحشی تا به امروز نیز گسترده شده است در تابستان های گرم دامداران کوچ نشین ، مجبور به صعود به مراتع مرتفع می باشند . در بخش مرکزی زاگرس برآمدگی تیزی که به سوی غرب نفوذ یافته و به وسعت بینالنهرین وارد گردیده و با ایجاد پیچی در رود دجله باعث نزدیکی این رود به روز فرات گردیده است ونیز در قسمت شمال ، مثلث فلات رشته کوه البرز با قله بسیار مرتفعش ، دماوند قرار گرفته وبه موازات سواحل منحنی شکل جنوب دریای خزر کشیده شده بطورکه ناحیه ساحلی برخوردار از رطوبت وباران را از منطقه بیابانی فقیر جدا میسازد . رشته کوه البرز تا انتهای غربی آذربایجان ایران ادامه مییابد . آذربایجان به دلیل داشتن راه هایی از سمت شمال غربی و شمال و شمال شرقی ، رفت و آمد را در خود سهل نموده است . این ناحیه یکی از دو شکاف زره کوهستانی ایران را تشکیل می دهد .
ورورد آریایی ها به ایران و تشکیل دولت ماد :
موقعیت جغرافیایی ایران در طولتاریخ ، چهار راه حوادث و گذرگاه تند بادهای گوناگون بوده است چنانکه در پیش ذکر شد وضعیت دو شکاف زره کوهستانی یکی در شمال شرقی و دیگری در شمال غربی (آذربایجان ) باعث می گردید که اقوام مهاجم به راحتی بتوانند از این گذرگاه ها گذشته وارد ایران شوند از عمده ترین و قدیمی ترین مهاجرت های تاریخی به طرف ایران مهاجرت آریاییان می باشد ، همچنین اقدام چهره این سرزمین را دگرگون کردند .در اینکه این اقوام به چه سبب واز کجا به ایران روی آوردند ، نظریات گوناگون وگاهی متضاد ، از طرف صاحب نظران ارائه داده شده است اما آنچه مسلم می باشد این است که این اقوام چنانکه گفته شد از دو گذرگاه فوق الذکر ، گذشته و بیشتر در قسمت های غربی ایران سکنی گردیده وتمدن های شگفت انگیزیرا موجب شدند .درمورد کیفیت مهاجرت آریاییان به فلات ایران ، ویل دورانت تحت عنوان » گهواره مدنیت وآسیای میانه » می نویسد :« اگر گفته های علمای زمین شناسی را که نظریاتشان پر از ابهان است باور کنیم ، باید بدانیم که چایلد نظر داده است : آسیای میانه که اینک آسیای خشک و بی آب و علف است در گذشته پر آب ومعتدل بوده و دریاچه های بزرگو رودخانه های فراوان داشته است . در بازپسین عقب نشینی یخچال ها ، این سرزمین ها دچار خشکی شده و در پایان کار به جایی رسیده که به علت کمی بارندگی ، زندگی در آن اراضی غیر ممکن شده وساکنین مجبور به مهاجرت گردیده اند .
این اقوام نخستین مهاجرانی هستند که پیش از اقوام هند واروپایی از سرزمین های شمالی ( دشت های اوراسی ) سرازیر شده اند نظر به آنچه ذکر شد چنین مستفاد می شود که در کل ، مهاجرت های عمده در سه موج مهم ومشخص انجام گرفته است :
ازیانیک در حدود هزاره چهارم پیش از میلاد :
هند و اروپایی در حدود هزاره سوم پیش از میلاد
آریایی ها در حدود هزاره دوم پیش از میلاد که مهمترین آنها ماده ها و پارسها می باشند .