لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
امنیت فیزیکی در مراکز حساس IT
اشاره : برقراری امنیت فیزیکی، یعنی کنترل تردد و دسترسی افراد به تأسیسات و مناطق خاص، نقش حساسی را در نیل به اهداف یک مرکز داده ایفا مینماید. امروزه بهکارگیری فناوریهای جدید مانند تعیین هویت با استفاده از ویژگیهای بیومتریک و مدیریت از راه دور امنیت اطلاعات، در گستره وسیعی به کمک فعالان حوزه امنیت آمده است که نتیجه آن، کنار گذاشتن روشهای سنتی (کارت و نگهبان) توسط سیستمهای امنیتی مدرن در داخل و اطراف مراکز داده است. در این راه و پیش از صرف سرمایه و خرید تجهیزات، مدیران IT باید با تشخیص و تخمین صحیح نیازهای امنیتی سازمان خود، مناسبترین و مقرون به صرفهترین روش حفاظتی را انتخاب نمایند. این مقاله به صورت اجمالی اصول تشخیص هویت افراد (Personnel Identification) و روشهای اجرایی آن، عناصر اصلی و شیوههای رایج در بحث سیستمهای امنیتی را بررسی مینماید.
نیروی انسانی؛ ریسکی که باید مدیریت شودزمانی که از امنیت یک مرکز داده صحبت میکنیم، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند، حفاظت در برابر خرابکاری، جاسوسی و دزدی اطلاعات خواهد بود. نیاز به محافظت در برابر اخلالگران و جلوگیری از وارد آمدن آسیبهای عمدی نیز امری بدیهی به حساب میآید. با اینحال خطراتی که از جانب فعالیتهای روزمره کارکنان و کارمندان متوجه یک مرکز داده میشود، مخاطرات و آسیبهای عموماً پنهانی هستند که اغلب تأسیسات اطلاعاتی به طور دائم با آن روبهرو هستند.کارکنان جزو لاینفک یک مرکز داده به حساب میآیند. به طوری که مطالعات نشان میدهند، شصت درصد از مواردی که منجر به از کار افتادن یک مرکز داده میشود به علت اشتباهات فردی، استفاده نادرست از ابزار و تجهیزات، عدم الصاق برچسب و نصب نوشتههای راهنما، سقوط اشیا، اشتباه در تایپ فرامین و دیگر موارد پیشبینی نشده کوچک و بزرگ اتفاق میافتند. از آنجایی که حضور کارکنان همواره همراه با اشتباهات اجتنابناپذیر انسانی است، کنترل و ایجاد محدودیت در تردد کارکنان به مناطق حساس، یکی از نکات کلیدی در مقوله مدیریت ریسک است. این مطلب حتی در زمانی که احتمال حرکات و فعالیتهای مشکوک ضعیف به نظر میرسد نیز به قوت خود باقی است.فناوریهای تشخیص هویت با همان سرعتی که تجهیزات، اطلاعات و ارتباطات تغییر میکنند، در حال پیشرفت است. همراه با پدید آمدن تجهیزات و تکنیکهای جدید نباید این نکته را فراموش نمود که مشکل اصلیای که تمام این تلاشها به خاطر آن صورت میگیرند، نه نکتهای فنی و نه مسئلهای پیچیده است. این مشکل به زبان ساده عبارت است از: «دور نگهداشتن افراد غیرمجاز یا بدخواه از محلهایی که نباید در آنجا حضور داشته باشند.» اولین قدم، ترسیم نقشه مناطق حساس و تعیین قوانینی برای دسترسی به این مناطق خواهد بود. اگرچه اینکار ممکن است به ایجاد یک طرح پیچیده و چندلایه منجر شود، در نهایت کار خیلی دشواری نیست. مدیران IT عموماً میدانند که چه افرادی باید در چه نقاطی حضور داشته باشند. دشواری کار در قدم دوم نهفته است: تصمیم درباره انتخاب فناوری مناسب برای اجرای طرح.
که هستید و چرا اینجایید؟پیادهسازی فناوریهای امنیتی ممکن است به نظر عجیب و پیچیده بیاید. به این اسامی توجه کنید: اثرانگشت، اسکن کف دست، اسکنر چشم، کارتهای هوشمند و شناسایی طرح چهره. مفاهیم اساسی امنیت از همان زمانی که برای اولین بار انسان اقدام به محافظت از اموال خود نمود تا کنون بدون تغییر باقی مانده است. این مفاهیم که ساختاری ساده دارند و برای همه ما قابل فهمند، عبارتند از: پاسخی قاطع و روشن به این سؤال که: که هستید و اینجا چه میکنید؟
سؤال اول، یعنی «که هستید؟»، بیشترین مشکلات را در طراحی سیستمهای امنیتی خودکار ایجاد میکنند. فناوریهای امروزی تلاش میکنند با سطوح مختلفی از اطمینان، به طریقی هویت افراد را تعیین نمایند. وجود تفاوت در میزان دقت هر فناوری، باعث ایجاد تفاوت در هزینه استفاده از آن فناوری میگردد.
برای مثال، استفاده از کارتهای مغناطیسی، هزینه پایینی به همراه دارد. اما از سوی دیگر نتیجه آن به هیچوجه قابلیت اطمینان صددرصد را ندارد. زیرا هیچگاه مطمئن نیستید که چه کسی از کارت استفاده مینماید. اسکنر عنبیه چشم گرانقیمت است، ولی نتیجه قطعی به همراه دارد. یافتن تعادلی مناسب بین دقت و هزینه، نکته اصلی در طراحی یک سیستم امنیتی به شمارمیرود.سؤال دوم یعنی «اینجا چه میکنید؟»، به زبان دیگر به این معنی است که: «وظیفه شما در این بخش چیست؟» پاسخ به این سؤال میتواند به طور تلویحی به همراه احراز هویت فرد مشخص گردد (نام این پرسنل آلیس ویلسون متخصص کابلکشی ما است. وی در زمینه کابلها کار میکند. بگذارید وارد شود) یا اینکه اطلاعات مربوطه به طرق مختلف جمعآوری گردند. این کار میتواند به این شکل انجام شود که اطلاعات مرتبط با «هویت» و «دلیل» حضور شخص در یک ناحیه حفاظت شده با یکدیگر ترکیب شوند و برای مثال در یک کارت مغناطیسی ذخیره گردند. در چنین حالتی هویت یک فرد میتواند از طریق فراخواندن اطلاعات موجود روی یک رایانه با دسترسی مجاز تأیید شود. البته برای این بخش میتوان از روشهای دسترسی متفاوتی نیز استفاده نمود؛ روشهایی که بر پایه حضور با اهداف مختلف طراحی گردیدهاند. گاهی سؤال دوم، یعنی دلیل حضور، تنها سؤال مهم است و پاسخ به سؤال اول اهمیتی ندارد. مثال مناسب برای این حالات، کارکنان بخش تعمیرات و نظافت هستند.
ترکیب تخصصها برای یافتن راهحلمدیران فعال در حوزه IT به خوبی با «چه کسی و چرا»های مسائل امنیتی آشنایی دارند. اما ممکن است در خصوص جزئیات یک روش خاص یا یک تکنیک مناسب برای پیادهسازی آنها، بینش و بصیرت کافی نداشته باشند یا سادهتر اینکه، اصولاً به چنین شناختی احتیاجی نداشته باشند. در عوض، مدیران IT با آگاهی از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
امنیت فیزیکی در مراکز حساس IT
اشاره : برقراری امنیت فیزیکی، یعنی کنترل تردد و دسترسی افراد به تأسیسات و مناطق خاص، نقش حساسی را در نیل به اهداف یک مرکز داده ایفا مینماید. امروزه بهکارگیری فناوریهای جدید مانند تعیین هویت با استفاده از ویژگیهای بیومتریک و مدیریت از راه دور امنیت اطلاعات، در گستره وسیعی به کمک فعالان حوزه امنیت آمده است که نتیجه آن، کنار گذاشتن روشهای سنتی (کارت و نگهبان) توسط سیستمهای امنیتی مدرن در داخل و اطراف مراکز داده است. در این راه و پیش از صرف سرمایه و خرید تجهیزات، مدیران IT باید با تشخیص و تخمین صحیح نیازهای امنیتی سازمان خود، مناسبترین و مقرون به صرفهترین روش حفاظتی را انتخاب نمایند. این مقاله به صورت اجمالی اصول تشخیص هویت افراد (Personnel Identification) و روشهای اجرایی آن، عناصر اصلی و شیوههای رایج در بحث سیستمهای امنیتی را بررسی مینماید.
نیروی انسانی؛ ریسکی که باید مدیریت شودزمانی که از امنیت یک مرکز داده صحبت میکنیم، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند، حفاظت در برابر خرابکاری، جاسوسی و دزدی اطلاعات خواهد بود. نیاز به محافظت در برابر اخلالگران و جلوگیری از وارد آمدن آسیبهای عمدی نیز امری بدیهی به حساب میآید. با اینحال خطراتی که از جانب فعالیتهای روزمره کارکنان و کارمندان متوجه یک مرکز داده میشود، مخاطرات و آسیبهای عموماً پنهانی هستند که اغلب تأسیسات اطلاعاتی به طور دائم با آن روبهرو هستند.کارکنان جزو لاینفک یک مرکز داده به حساب میآیند. به طوری که مطالعات نشان میدهند، شصت درصد از مواردی که منجر به از کار افتادن یک مرکز داده میشود به علت اشتباهات فردی، استفاده نادرست از ابزار و تجهیزات، عدم الصاق برچسب و نصب نوشتههای راهنما، سقوط اشیا، اشتباه در تایپ فرامین و دیگر موارد پیشبینی نشده کوچک و بزرگ اتفاق میافتند. از آنجایی که حضور کارکنان همواره همراه با اشتباهات اجتنابناپذیر انسانی است، کنترل و ایجاد محدودیت در تردد کارکنان به مناطق حساس، یکی از نکات کلیدی در مقوله مدیریت ریسک است. این مطلب حتی در زمانی که احتمال حرکات و فعالیتهای مشکوک ضعیف به نظر میرسد نیز به قوت خود باقی است.فناوریهای تشخیص هویت با همان سرعتی که تجهیزات، اطلاعات و ارتباطات تغییر میکنند، در حال پیشرفت است. همراه با پدید آمدن تجهیزات و تکنیکهای جدید نباید این نکته را فراموش نمود که مشکل اصلیای که تمام این تلاشها به خاطر آن صورت میگیرند، نه نکتهای فنی و نه مسئلهای پیچیده است. این مشکل به زبان ساده عبارت است از: «دور نگهداشتن افراد غیرمجاز یا بدخواه از محلهایی که نباید در آنجا حضور داشته باشند.» اولین قدم، ترسیم نقشه مناطق حساس و تعیین قوانینی برای دسترسی به این مناطق خواهد بود. اگرچه اینکار ممکن است به ایجاد یک طرح پیچیده و چندلایه منجر شود، در نهایت کار خیلی دشواری نیست. مدیران IT عموماً میدانند که چه افرادی باید در چه نقاطی حضور داشته باشند. دشواری کار در قدم دوم نهفته است: تصمیم درباره انتخاب فناوری مناسب برای اجرای طرح.
که هستید و چرا اینجایید؟پیادهسازی فناوریهای امنیتی ممکن است به نظر عجیب و پیچیده بیاید. به این اسامی توجه کنید: اثرانگشت، اسکن کف دست، اسکنر چشم، کارتهای هوشمند و شناسایی طرح چهره. مفاهیم اساسی امنیت از همان زمانی که برای اولین بار انسان اقدام به محافظت از اموال خود نمود تا کنون بدون تغییر باقی مانده است. این مفاهیم که ساختاری ساده دارند و برای همه ما قابل فهمند، عبارتند از: پاسخی قاطع و روشن به این سؤال که: که هستید و اینجا چه میکنید؟
سؤال اول، یعنی «که هستید؟»، بیشترین مشکلات را در طراحی سیستمهای امنیتی خودکار ایجاد میکنند. فناوریهای امروزی تلاش میکنند با سطوح مختلفی از اطمینان، به طریقی هویت افراد را تعیین نمایند. وجود تفاوت در میزان دقت هر فناوری، باعث ایجاد تفاوت در هزینه استفاده از آن فناوری میگردد.
برای مثال، استفاده از کارتهای مغناطیسی، هزینه پایینی به همراه دارد. اما از سوی دیگر نتیجه آن به هیچوجه قابلیت اطمینان صددرصد را ندارد. زیرا هیچگاه مطمئن نیستید که چه کسی از کارت استفاده مینماید. اسکنر عنبیه چشم گرانقیمت است، ولی نتیجه قطعی به همراه دارد. یافتن تعادلی مناسب بین دقت و هزینه، نکته اصلی در طراحی یک سیستم امنیتی به شمارمیرود.سؤال دوم یعنی «اینجا چه میکنید؟»، به زبان دیگر به این معنی است که: «وظیفه شما در این بخش چیست؟» پاسخ به این سؤال میتواند به طور تلویحی به همراه احراز هویت فرد مشخص گردد (نام این پرسنل آلیس ویلسون متخصص کابلکشی ما است. وی در زمینه کابلها کار میکند. بگذارید وارد شود) یا اینکه اطلاعات مربوطه به طرق مختلف جمعآوری گردند. این کار میتواند به این شکل انجام شود که اطلاعات مرتبط با «هویت» و «دلیل» حضور شخص در یک ناحیه حفاظت شده با یکدیگر ترکیب شوند و برای مثال در یک کارت مغناطیسی ذخیره گردند. در چنین حالتی هویت یک فرد میتواند از طریق فراخواندن اطلاعات موجود روی یک رایانه با دسترسی مجاز تأیید شود. البته برای این بخش میتوان از روشهای دسترسی متفاوتی نیز استفاده نمود؛ روشهایی که بر پایه حضور با اهداف مختلف طراحی گردیدهاند. گاهی سؤال دوم، یعنی دلیل حضور، تنها سؤال مهم است و پاسخ به سؤال اول اهمیتی ندارد. مثال مناسب برای این حالات، کارکنان بخش تعمیرات و نظافت هستند.
ترکیب تخصصها برای یافتن راهحلمدیران فعال در حوزه IT به خوبی با «چه کسی و چرا»های مسائل امنیتی آشنایی دارند. اما ممکن است در خصوص جزئیات یک روش خاص یا یک تکنیک مناسب برای پیادهسازی آنها، بینش و بصیرت کافی نداشته باشند یا سادهتر اینکه، اصولاً به چنین شناختی احتیاجی نداشته باشند. در عوض، مدیران IT با آگاهی از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
امنیت در سایه حجاب
از جمله مباحثی که همواره به عنوان یک موضوع بحث برانگیز و جنجالی، مطرح بوده، ذهن و ضمیر انسان ها و جوامع بشری را به خود معطوف و مشغول ساخته است، مقوله حجاب و تعیین حدود و ثغور آن، بوده است. عده ای رعایت حجاب و پوشش اسلامی را مانع حضور زنان در اجتماع تلقی کرده و مدعی هستند که رعایت حجاب برای خانم ها دست و پاگیر بوده و مانع فعالیت های آنها در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می شود و از این ناحیه، آسیب های اقتصادی به جامعه و پیامدهای روحی و روانی برای خانم ها به ارمغان می آورد! برخی دیگر، قانون حجاب را مغایر اصل آزادی و دموکراسی معرفی نموده و با جدیت تمام با آن مخالفت می کنند و با کسانی که با میل و رغبت، حجاب و پوشش شان را به عنوان یک وظیفه و تکلیف رعایت کرده و در اجتماع ظاهر می شوند با شدت برخورد کرده و از امتیازات اساسی و مهم اجتماعی مثل رفتن به مدرسه، دانشگاه، استخدام در ادارات دولتی و گرفتن گذرنامه و... محروم می کنند، آن هم در کشورهایی که خود را مهد فرهنگ و تمدن و پایه گذار دموکراسی معرفی کرده و از آزادی های فردی و اجتماعی دم می زنند! عده ای قابل توجه نیز حجاب را به عنوان یک اصل و رعایت آن را در جامعه لازم و ضروری دانسته و از آن دفاع و حمایت می کنند. هر یک از این گروه ها از راه و روش خاصی پیروی کرده و ضرورت رعایت حجاب را از منظرهای مختلفی بیان داشته اند. برخی ضرورت رعایت حجاب را از منظر روان شناسی مطرح کرده و به بحث و ارزیابی آن پرداخته اند و با توجه به نیازهای روحی و روانی انسان، ضرورت رعایت حجاب را برای رشد و ترقی و تمرین تعالی او، معرفی کرده اند1. برخی دیگر حجاب را به عنوان یک امر فطری، تلقی کرده و برای اثبات ادعای خود به شواهدی از اوستا، تلمود، تورات و انجیل تمسک نموده اند این دسته مدعی هستند که حجاب به عنوان یک اصل مشترک در تمام ادیان، جایگاه خاصی داشته و دارد2. دسته ای دیگر باتوجه به فرهنگ مبتذل غرب و رواج برهنگی و آسیب های فراوان و پیامدهای منفی آن «که از این رهگذر متوجه قشر حساس خانم ها شده، آمار و ارقام به خوبی آن را نشان داده و حکایت می کند» به ضرورت رعایت حجاب استدلال کرده و آن را حریم امن برای خانم ها و رشد و سلامت خانواده و اجتماع دیده اند و معرفی کرده اند.»3عده ای دیگر حجاب را به عنوان تکلیفی الهی تلقی کرده و در انجام رعایت آن، مثل سایر واجبات الهی، خود و دیگران را ملزم می دانند و در انجام تکلیف و پوشش اسلامی از سرزنش و ملامت ملامتگران و توهین و تحقیر این و آن، افسرده و عصبانی نمی شوند بلکه آن را به عنوان تکلیف الهی که باعث عفاف و پاکدامنی افراد و بهداشت و سلامت خانواده و اجتماع شده و رشد، ترقی و کمال آنان را به همراه دارد با عشق و علاقه رعایت می کنند و رعایت آن را به دیگران نیز توصیه نموده و به انجام آن تشویق و ترغیب می نمایند. البته طرح و دسته بندی نظریات به معنای مخالفت آنها با یکدیگر نیست به گونه ای که قابل جمع نباشد. بلکه می توان گفت: رعایت حجاب را همه قبول دارند منتهی هر دسته از زاویه ای خاص بر ضرورت آن استدلال کرده اند. در این میان اگر آیات شریفه قرآن کریم در ارتباط با مقوله حجاب را ارزیابی کنیم متوجه خواهیم شد که مسئله حجاب و پوشش که به عنوان یک پدیده بحث برانگیز و جنجالی در دنیای امروزی مطرح است امر جدید و نوظهوری نیست که با آمدن دین مبین اسلام، تشریع شده باشد، بلکه اگر نگوییم این مسئله ریشه در فطرت انسان دارد، لااقل می توان ادعا کرد که همراه با خلقت انسان، حتی قبل از هبوطش در عالم خاکی، مطرح بوده است، هنگامی که آدم ابوالبشر و همسرش حوا، توسط دشمن قسم خورده ای به نام ابلیس، وسوسه شده و به منطقه ممنوعه نزدیک، و از حد و مرز تعیین شده تجاوز می نمایند، یک باره خود را عریان و برهنه احساس می کنند، سراسیمه این طرف و آن طرف، دنبال پناهگاهی می روند و بالاخره قسمت هایی از بدن خود را با برگ درختان می پوشانند «هنگامی که از آن درخت، چشیدند، عورت شان نمایان شد و آن دو برای پوشاندن عورت خود، به برگ درخت روی آوردند.»4 بنابراین مسئله حجاب، ریشه در تاریخ انسان داشته، همراه و همزاد او از ابتدا تا حال و تا امتداد تاریخ، بوده و خواهد بود. در این نوشته بر آنیم تا اهمیت مسئله حجاب و رعایت پوشش اسلامی را از زاویه دیگری ارزیابی نموده و نکاتی را یادآور شویم. چنانچه در ابتدا ذکر شد برخی مدعی هستند: رعایت حجاب و پوشش اسلامی، مانع حضور زنان در اجتماع بوده و فعالیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آنان را محدود می سازد. در جواب باید گفت: اولاً: ادعای ذکر شده، فریب و نیرنگی بیش نیست و این نیرنگ هم از سوی کسانی مطرح می شود که از یک طرف حضور زنان را در مجامع عمومی و خصوصی برای تلذذ، عیاشی و خوشگذرانی می خواهند و از سوی دیگر، به خاطر خصومت و دشمنی که با اسلام و پیروان آن دارند، برای مخدوش ساختن چهره و حیثیت آن، از هر وسیله و ابزاری استفاده می کنند. از جمله ابزار و وسایلی که برای رسیدن به اهداف شوم و استعماری خود، بهره برداری می کنند این است که ارزش های اسلامی را به عنوان قوانین دست و پاگیر، غیرکارآمد و ارتجاعی، معرفی کرده و به خورد جامعه و مردم می دهند. متن ذیل را که گوینده آن یکی از مزدوران انگلیسی است به عنوان نمونه مرور می کنیم: «در مسئله بی حجابی زنان باید کوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند، باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عباس، متداول شده و مطلقاً سنت اسلام نیست. مردم همسران پیامبر را بدون حجاب می دیدند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی، دوش به دوش مردان فعالیت داشته اند پس از آن که حجاب زن، با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط جنسی نامشروع با زنان غیر مسلمان کشانده و زنان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آن تقلید کنند.»5ثانیاً: اگر به تاریخ اسلام نگاه منصفانه داشته باشیم متوجه خواهیم شد که فراوان بوده اند زنان مؤمن متدین و پاکدامنی که با رعایت حجاب و پوشش اسلامی در کنار مردان مؤمن و مسلمان در صحنه های سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی، حضور داشته و فعالیت نموده در شرایط فعلی زنان مسلمان در جاهای مختلف از جمله زنان ایرانی با رعایت حجاب و پوشش اسلامی در کنار سایر اقشار جامعه، در پست ها و مناصب گوناگون، مشغول تلاش و فعالیت هستند، رعایت حجاب را نه تنها مانع فعالیت های اجتماعی خود نمی بینند بلکه آن را به عنوان سد محکم و دژ نفوذناپذیری می دانند که گوهرگران سنگ عفاف و حریم حرمت شان را در برابر تیرهای زهرآلود هوسبازان شرور و خدانشناس حفاظت می نماید. ثالثاً: رعایت حجاب و پوشش اسلامی، نه تنها مانع حضور زنان در صحنه های سیاسی و اجتماعی نمی باشد بلکه بر عکس، تشریع حکم حجاب از سوی شارع مقدس، در حقیقت مجوز حضور زنان در صحنه های اجتماعی به حساب می آید، والا نشستن در منزل وماندن در کنار اعضای خانواده، رعایت نوع حجاب مورد نظر را نمی خواهد حکمی صادر شود لذا صدور حکم پوشش اسلامی از سوی شرع مقدس بهترین دلیل بر این مطلب است که دین مبین اسلام نه تنها با فعالیت های اجتماعی و فرهنگی زنان مخالف نیست بلکه خود زمینه حضور آنان را در فعالیت های اجتماعی فراهم کرده است. منتهی شرط حضور در اجتماع و فعالیت های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به خصوص برای قشر خانم ها، ایجاد امنیت لازم در جامعه خواهد بود و از جمله عوامل بسیار مهم و اساسی که در جهت آرامش و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
امنیت در سایه حجاب
از جمله مباحثی که همواره به عنوان یک موضوع بحث برانگیز و جنجالی، مطرح بوده، ذهن و ضمیر انسان ها و جوامع بشری را به خود معطوف و مشغول ساخته است، مقوله حجاب و تعیین حدود و ثغور آن، بوده است. عده ای رعایت حجاب و پوشش اسلامی را مانع حضور زنان در اجتماع تلقی کرده و مدعی هستند که رعایت حجاب برای خانم ها دست و پاگیر بوده و مانع فعالیت های آنها در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می شود و از این ناحیه، آسیب های اقتصادی به جامعه و پیامدهای روحی و روانی برای خانم ها به ارمغان می آورد! برخی دیگر، قانون حجاب را مغایر اصل آزادی و دموکراسی معرفی نموده و با جدیت تمام با آن مخالفت می کنند و با کسانی که با میل و رغبت، حجاب و پوشش شان را به عنوان یک وظیفه و تکلیف رعایت کرده و در اجتماع ظاهر می شوند با شدت برخورد کرده و از امتیازات اساسی و مهم اجتماعی مثل رفتن به مدرسه، دانشگاه، استخدام در ادارات دولتی و گرفتن گذرنامه و... محروم می کنند، آن هم در کشورهایی که خود را مهد فرهنگ و تمدن و پایه گذار دموکراسی معرفی کرده و از آزادی های فردی و اجتماعی دم می زنند! عده ای قابل توجه نیز حجاب را به عنوان یک اصل و رعایت آن را در جامعه لازم و ضروری دانسته و از آن دفاع و حمایت می کنند. هر یک از این گروه ها از راه و روش خاصی پیروی کرده و ضرورت رعایت حجاب را از منظرهای مختلفی بیان داشته اند. برخی ضرورت رعایت حجاب را از منظر روان شناسی مطرح کرده و به بحث و ارزیابی آن پرداخته اند و با توجه به نیازهای روحی و روانی انسان، ضرورت رعایت حجاب را برای رشد و ترقی و تمرین تعالی او، معرفی کرده اند1. برخی دیگر حجاب را به عنوان یک امر فطری، تلقی کرده و برای اثبات ادعای خود به شواهدی از اوستا، تلمود، تورات و انجیل تمسک نموده اند این دسته مدعی هستند که حجاب به عنوان یک اصل مشترک در تمام ادیان، جایگاه خاصی داشته و دارد2. دسته ای دیگر باتوجه به فرهنگ مبتذل غرب و رواج برهنگی و آسیب های فراوان و پیامدهای منفی آن «که از این رهگذر متوجه قشر حساس خانم ها شده، آمار و ارقام به خوبی آن را نشان داده و حکایت می کند» به ضرورت رعایت حجاب استدلال کرده و آن را حریم امن برای خانم ها و رشد و سلامت خانواده و اجتماع دیده اند و معرفی کرده اند.»3عده ای دیگر حجاب را به عنوان تکلیفی الهی تلقی کرده و در انجام رعایت آن، مثل سایر واجبات الهی، خود و دیگران را ملزم می دانند و در انجام تکلیف و پوشش اسلامی از سرزنش و ملامت ملامتگران و توهین و تحقیر این و آن، افسرده و عصبانی نمی شوند بلکه آن را به عنوان تکلیف الهی که باعث عفاف و پاکدامنی افراد و بهداشت و سلامت خانواده و اجتماع شده و رشد، ترقی و کمال آنان را به همراه دارد با عشق و علاقه رعایت می کنند و رعایت آن را به دیگران نیز توصیه نموده و به انجام آن تشویق و ترغیب می نمایند. البته طرح و دسته بندی نظریات به معنای مخالفت آنها با یکدیگر نیست به گونه ای که قابل جمع نباشد. بلکه می توان گفت: رعایت حجاب را همه قبول دارند منتهی هر دسته از زاویه ای خاص بر ضرورت آن استدلال کرده اند. در این میان اگر آیات شریفه قرآن کریم در ارتباط با مقوله حجاب را ارزیابی کنیم متوجه خواهیم شد که مسئله حجاب و پوشش که به عنوان یک پدیده بحث برانگیز و جنجالی در دنیای امروزی مطرح است امر جدید و نوظهوری نیست که با آمدن دین مبین اسلام، تشریع شده باشد، بلکه اگر نگوییم این مسئله ریشه در فطرت انسان دارد، لااقل می توان ادعا کرد که همراه با خلقت انسان، حتی قبل از هبوطش در عالم خاکی، مطرح بوده است، هنگامی که آدم ابوالبشر و همسرش حوا، توسط دشمن قسم خورده ای به نام ابلیس، وسوسه شده و به منطقه ممنوعه نزدیک، و از حد و مرز تعیین شده تجاوز می نمایند، یک باره خود را عریان و برهنه احساس می کنند، سراسیمه این طرف و آن طرف، دنبال پناهگاهی می روند و بالاخره قسمت هایی از بدن خود را با برگ درختان می پوشانند «هنگامی که از آن درخت، چشیدند، عورت شان نمایان شد و آن دو برای پوشاندن عورت خود، به برگ درخت روی آوردند.»4 بنابراین مسئله حجاب، ریشه در تاریخ انسان داشته، همراه و همزاد او از ابتدا تا حال و تا امتداد تاریخ، بوده و خواهد بود. در این نوشته بر آنیم تا اهمیت مسئله حجاب و رعایت پوشش اسلامی را از زاویه دیگری ارزیابی نموده و نکاتی را یادآور شویم. چنانچه در ابتدا ذکر شد برخی مدعی هستند: رعایت حجاب و پوشش اسلامی، مانع حضور زنان در اجتماع بوده و فعالیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آنان را محدود می سازد. در جواب باید گفت: اولاً: ادعای ذکر شده، فریب و نیرنگی بیش نیست و این نیرنگ هم از سوی کسانی مطرح می شود که از یک طرف حضور زنان را در مجامع عمومی و خصوصی برای تلذذ، عیاشی و خوشگذرانی می خواهند و از سوی دیگر، به خاطر خصومت و دشمنی که با اسلام و پیروان آن دارند، برای مخدوش ساختن چهره و حیثیت آن، از هر وسیله و ابزاری استفاده می کنند. از جمله ابزار و وسایلی که برای رسیدن به اهداف شوم و استعماری خود، بهره برداری می کنند این است که ارزش های اسلامی را به عنوان قوانین دست و پاگیر، غیرکارآمد و ارتجاعی، معرفی کرده و به خورد جامعه و مردم می دهند. متن ذیل را که گوینده آن یکی از مزدوران انگلیسی است به عنوان نمونه مرور می کنیم: «در مسئله بی حجابی زنان باید کوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند، باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عباس، متداول شده و مطلقاً سنت اسلام نیست. مردم همسران پیامبر را بدون حجاب می دیدند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی، دوش به دوش مردان فعالیت داشته اند پس از آن که حجاب زن، با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط جنسی نامشروع با زنان غیر مسلمان کشانده و زنان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آن تقلید کنند.»5ثانیاً: اگر به تاریخ اسلام نگاه منصفانه داشته باشیم متوجه خواهیم شد که فراوان بوده اند زنان مؤمن متدین و پاکدامنی که با رعایت حجاب و پوشش اسلامی در کنار مردان مؤمن و مسلمان در صحنه های سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی، حضور داشته و فعالیت نموده در شرایط فعلی زنان مسلمان در جاهای مختلف از جمله زنان ایرانی با رعایت حجاب و پوشش اسلامی در کنار سایر اقشار جامعه، در پست ها و مناصب گوناگون، مشغول تلاش و فعالیت هستند، رعایت حجاب را نه تنها مانع فعالیت های اجتماعی خود نمی بینند بلکه آن را به عنوان سد محکم و دژ نفوذناپذیری می دانند که گوهرگران سنگ عفاف و حریم حرمت شان را در برابر تیرهای زهرآلود هوسبازان شرور و خدانشناس حفاظت می نماید. ثالثاً: رعایت حجاب و پوشش اسلامی، نه تنها مانع حضور زنان در صحنه های سیاسی و اجتماعی نمی باشد بلکه بر عکس، تشریع حکم حجاب از سوی شارع مقدس، در حقیقت مجوز حضور زنان در صحنه های اجتماعی به حساب می آید، والا نشستن در منزل وماندن در کنار اعضای خانواده، رعایت نوع حجاب مورد نظر را نمی خواهد حکمی صادر شود لذا صدور حکم پوشش اسلامی از سوی شرع مقدس بهترین دلیل بر این مطلب است که دین مبین اسلام نه تنها با فعالیت های اجتماعی و فرهنگی زنان مخالف نیست بلکه خود زمینه حضور آنان را در فعالیت های اجتماعی فراهم کرده است. منتهی شرط حضور در اجتماع و فعالیت های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به خصوص برای قشر خانم ها، ایجاد امنیت لازم در جامعه خواهد بود و از جمله عوامل بسیار مهم و اساسی که در جهت آرامش و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 71
« بنام خدا »
پیشگفتار
بخشی از ماموریت تدوین برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تهیه اسناد ملی توسعه بخشی و فرابخشی است. در همین ارتباط وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی ماموریت یافت که سند ملی فرابخشی امنیت غذا و تغذیه طبق نامه شماره 54509/101 مورخ 2/4/83 سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور را در چارچوب دستورالعملهای سازمان با حضور نمایندگانی از سایر بخشها به شرح زیر تدوین نمایدکه سند پیوست نتیجه این همکاری و مشارکت صمیمانه میباشد. این مجموعه زمانی منجر به ایمنی و امنیت غذا در کشور خواهد شد که سیاستهای اجرایی آن به پروژه و یا برنامههای عملیاتی توسط بخشهای مرتبط گردیده ودرطول برنامه به اجرا درآید. الگوی تنظیم برنامههای عملیاتی و پروژهها در وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی تهیه شده است که بخشهای مختلف توسعه در کشور میتوانند از این قالب در تدوین برنامهها و پروژههای خود استفاده نمایند. ضرورت دارد دبیرخانهای به همینمنظور در سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور راهاندازی و یا دبیرخانه شورایعالی سلامت عهدهدار این مسئولیت گردد تا هماهنگی و هدایت لازم را در طول برنامه بعمل آورد.
جای دارد از آقایان دکتر علیاکبرسیاری معاون محترم هماهنگی و دبیرمجامع وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی ، دکتر ناصرکلانتری ریاست محترم انستیتو تغذیهای و صنایع غذایی ، دکتر محمدمهدی قاسمی از شورای سیاستگذاری سازمان صداوسیما ، دکتر فرهاد طاهریان از سازمان دامپزشکی ، سیدفرزاد طلاکش از سازمان دامپزشکی ، تقی جامهبزرگ از وزارت صنایع و معادن ، عزیز حاجیپور از وزارت جهاد کشاورزی ، سیدعلی امامی از دفتر بررسی مصرف محصولات وزارت بازرگانی ، حسین محمد علیزاده هنجنی و مجید مزیدآبادی فراهانی از سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ، خانمها دکتر شیخالاسلام ، عبدالهی و منیرالسادات علیان از دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت خانم بیتا صمیمی از وزارت جهاد کشاورزی و آقای مهندس همایون فرزان از معاونت هماهنگی وزارت بهداشت که در تهیه این سند مشارکت داشتهاند تشکر و قدردانی نموده و نیز از زحمات آقای مهندس عیسی منصوری از انستیتو تغذیهای و صنایع غذایی که مسئولیت تدوین نهایی سند را برعهده داشتهاند تشکر نمایم. امید است این تعامل و همکاری بینبخشی درطول برنامه بمنظور عملیاتینمودن سیاستهای اجرای تا تحقق اهداف آن ادامه یابد.
دکترمسعود پزشکیان
وزیر
1- تعریف و محدوده فرابخش
توسعه انسانی، هم هدف و هم مسیر توسعه ملی و امنیت غذایی یکی از معیارها و ابزارهای توسعه انسانی است. با استفاده از تعبیر "زندگی در سلامت و رفاه" بعنوان یکی از مؤلفه های توسعه انسانی، حصول به سطح مناسبی از سلامت و امنیت غذا و تغذیه ای یکی از مقاصد جدی در سیاستگذاریهای ملی و زیر ملی شناخته می شود. بنا به تعریف، امنیت غذایی وقتی وجود دارد که "همه مردم در تمام اوقات دارای دسترسی فیزیکی و اقتصادی به غذای کافی، سالم و مغذی برای تامین نیازهای تغذیه ای و ترجیحات غذایی" خود باشند. بدین ترتیب دسترسی به غذای کافی و مطلوب و سلامت تغذیه ای از محورهای اصلی توسعه، سلامت جامعه و زیر ساخت نسل های آینده کشور است.
از سوی دیگر مبتنی بر نگرشهای علمی دهه های اخیر، دسترسی اقتصادی و فیزیکی به غذای کافی بمنظور زندگی سالم و فعال، از سویی بعنوان حق آحاد جامعه برای شکوفایی قابلیت ها و از سویی دیگر بعنوان آزادی مثبت و وظیفه ای برای دولت در جهت تأمین آن دانسته می شود.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در اصول سوم، بیست و نهم و چهل و سوم، ضرورت تأمین نیازهای اساسی، رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه تغذیه، رفاه فردی و اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است. همچنین جمهوری اسلامی ایران چندین بار و بویژه در نشست هزاره سران، همراه سایر کشورهای جهان، رسما" تعهد سیاسی و عزم کلی خود را برای کاهش گرسنگی، سوء تغذیه و دستیابی به امنیت غذایی پایدار اعلام کرده است. نمود این رویکرد در سیاستگذاریهای سطح ملی در قالب «سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی»، «سیاستهای کلی برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران» و «برنامه چهارم توسعه»، بخوبی بیانگر اهمیت موضوع و تعهد دولت به آن است.
نقطه ثقل در موضوع امنیت غذا و تغذیه، چندضابطه ای و فرابخشی بودن آن است. به این ترتیب که فارغ از فرابخشی بودن آن در سطح تئوریک و سیاستگذاری، پیاده سازی برنامه های اجرایی، نیازمند ارتباط، تعامل و اجرای مشترک توسط بخشها و زیر بخشهای مختلف است. چنانکه زیر سیستمهای «تولید و عرضه»، «نگهداری، فراوری و توزیع»،«مصرف» و«سلامت» بطور کامل پوشش داده شوند. چرا که هرگونه اختلال در هر یک از زیرسیستمها بر امنیت غذایی سطح خانوار و فرد تأثیر منفی خواهد داشت.
به این ترتیب سند فرابخشی حاضر، نه تجمیعی از مسائل درون بخشها بلکه نقاط ثقل و حلقه های اصلی ارتباط بین بخشها در امر غذا و تغذیه را مورد توجه قرار می دهد. با این رویکرد که در صورتیکه بتوانیم هسته های اصلی را مورد اعمال سیاست قرار دهیم، سایر حوزه ها بطور خود بخود و در اثر ارتباط سیستمیک، متأثر شده و در راستای اهداف مورد نظر حرکت کرده بهبود خواهند یافت.