حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد زنان ایران، تلاش برای کسب حقوق اجتماعی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

زنان ایران، تلاش برای کسب حقوق اجتماعیموضوع حقوق فردی ، اجتماعی و سیاسی زنان در ایران که نزدیک به ۲۵ سال پیش با پیروزی انقلاب آغاز شد در طی این سالها هرگز از حدت آن کاسته نشد و همچنان موضوع مطرح جامعه ایران است. بر سرنقش بارز زنان ایران هم در جریان انقلاب و هم در مقاطع مهمی از تاریخ ۲۵ سال اخیر که تحولی جدی در این کشور صورت گرفته ، همه اتفاق نظر دارند. اما آیا زنان در جامعه امروز ایران به همان میزان از حقوقی که باید برخوردارند؟ اگر جواب منفی ست، در چه زمینه هائی از حقوق کمتری برخوردارند؟ زنان ایران برای کسب این حقوق با چه موانعی روبرویند؟ خود زنان برای کسب این حقوق چه می کنند؟ طی سالهای بعد از انقلاب در ایران چه تغییر مثبتی در خصوص وضعیت زنان صورت گرفته است ؟ اصولا حقوق شهروندی برابررا چگونه می توان به دست آورد؟ تجربه جوامع دیگر چیست؟ این سؤال ها و سؤالها و نظراتی که شما خواهید فرستاد در برنامه صدای شمای این هفته در رادیوی بخش فارسی بی بی سی با میهمانان برنامه مطرح خواهد شد.راههای ارسال سؤالات و نظراتتان:از همینجا برای ما به فارسی حداکثر تا 150 کلمه ایمیل کنید تا در روزهای آینده در همین صفحه منعکس شود و در برنامه صدای شما از رادیو پخش شود.در همین حال می توانید نظرات شفاهی خودرا برای پخش از برنامه صدای شما که روز های جمعه در برنامه جام جهان نمای رادیو بی بی سی پخش می شود، به شماره۰۰۴۴۲۰۷۵۵۷۲۵۴۶ به روی پیامگیر مان بگذارید. یا می توانید سؤلات و نظراتتان را با شماره ۰۰۴۴۲۰۷۲۴۰۴۶۳۸ برای ما فکس کنید. اگر مایلید ما به شما تلفن کنیم در ایمیلتان شماره تلفن خودرا ذکر کنید.__________________________________دیدگاه های شما:به نظر من ریشه تمام مشکلات خود زنان هستند! چرا که آنها بارها می توانستند در دهان این بی عدالتی بکوبند و حق خود را بگیرند. زنان ایران خود را و قدرت خود را فراموش کرده اند. زمانی که شورای نگهبان پیوستن ایران به عهدنامه حمایت از حقوق زنان را مغایر حقوق زنان می داند چرا شیر زنان ایران باید در سوراخهای خود خاموش بمانند. به خدا یکبار کافی است .آن روز که معلمان زحمتکش به خیابانها ریختند و هم صدا شدند مگر به حق خود یا لااقل وضع بهتری دست نیافتند پس چرا شما هم صدا نشوید؟ من در جنوب ایران زندگی می کنم در این گرمای غیرقابل تحمل با لباس بی آستین و یک شلوار تاب تحمل در مقابل این گرما را از دست می دهم اما زمانی که دختران هم سن وسال خود را می بینم که با مانتو و مقنعه و چادر سیاه در دل گرما قامت راست کرده اند و چیزی نمی گویند یا شاید نمی دانند که باید چیزی بگویند به خدا دلم آتش می شود ... زمانی که در عربستان زنان و دختران را زنده به گور می کردند زن در ایران بر تاج و تخت نشسته بود و چه عزتی داشت اما اکنون... نمی گوییم که اسلام اینچنین می خواهد بلکه این ما هستیم که قربانی سود و منفعت شخصی عده ای شده ایم.محمد رضا - ایرانمن هم اکنون در کشور چین زندگی می کنم با توجه به وضعیت زنان اینجا که مجبورند سخت ترین و بی ارزش ترین کارها را در مقابل حقوق کمی انجام دهند (حتی از داشتن فرزند به خاطر از دست ندادن شغل صرفنظر میکنند)وضعیت زنان ایران از خوب هم خوبتر است. مساله آزادی زنان به حجاب هیج ربطی ندارد. ا. ا. - چینبه نظر من مشکل اصلی زنان ایران قوانین کشور ماست که به مردان اجازه می دهد که تا سر حد امکان بد باشند. حال اگر مردان از حقوق خود به طور کامل استفاده نمی کنند از سر لطف و مرحمتشان است. قوانین کشور ما در اکثر زمینه هابه جای اینکه جامعه را رو به جلو ببرد برعکس جامعه رابه عقب هل می دهد. حقوقی که زن ایرانی برخوردار است تفاوت چندانی با زنان ۱۴۰۰سال پیش ندارد. زن ملک شخصی مرد است در همه ی زمینه ها.این خیلی سخت است که اجازه دهید که فرد دیگری در همه ی زمینه ها جای شما تصمیم بگیرد همانطور که برای یک بچه دوساله تصمیم بگیرد. در کشور ما زنان حتی برای نگهداری از فرزندان خود یا شیر دادن به فرزندانشان باید از مرد پول دریافت کنند که این خیلی توهین بزرگیست. مشکل دیگر زنان مسئله ارث است زن از همسرش به اندازه یک هشتم ارث می برد حال آنکه ارث شوهر از زنش یک چهارم است. زن وشوهر با هم زندگی را می سازند ولی اگر چیزی به اسم زن نباشد بعد از فوت همسر قوانین کشور هیچ حمایتی از او نمی کند. وضع زن زمانی بدتر می شود که او فرزندی نداشته باشد. فامیل مرد خانه وزندگی او رامیفروشند و از سر ترحم چیزی به او میدهند.اینها مسائل کوچکی نیست زنان زیادی در اواخر زندگی بااین مشکلات مواجه میشوند این واقعا ظلم است که مال خودتان را به شما ببخشند. ندا ح. - ایرانبه نظر من بهتر است شما بگویید زنان کجا از حقوق واقعی خود بهره مند می باشند حقوق واقعی زن را چه چیز تعریف میکنید منظورتان آزادی های کاذبیست که به زنان در همه جا داده اند که ساکتشان کنند که سرگرمشان کنند که نبینند و نفهمند و نگویند اگر منظورتان آنهاست که در ایران "یافت می نشود" اگر هم منظور حقوق واقعی نوع بشر است که اگر جایی یافتید که انسان به خاطر اینکه انسان است محترم باشد نه میزان حساب بانکی به من نشان دهیدش که بار سفر ببندم که "آنچه یافت من نشود آنم آرزوست". مهربد ع. - ایراننظر به اینکه درجامعه ایران حقوق زنان رعایت نمی شود، بسی جای سوال هست که چرا دراین جامعه که تعداد دختران آن ازپسران بیشتر است وآمار نشان می دهد که تعداد دختران قبول شده درموسسات آموزش عالی بیشتر از پسران بوده و همچنین ازاشتغال آنان در ادارات ایران وموسسات وشرکتها بهتر استخدام می شوند پس بفرمائید چگونه حقوق آنان رعایت نشده است؟ بهرام بهرامی - ایرانحقوق زن در عرصه های مختلف تعاریف جدیدتر از گذشته دارد. متاسفانه دیدگاهها ونظرات منحصر بفرد و تنگ نظری وانحصار طلبی موجب گردیده حقوق زن نادیده و یا بنوع محسوس وغیرمحسوس مورد تضییع قرار گیرد. سینما توان بالقوه ای نیرومند داردتا این حقوق را بصورت مثبت و سازنده ارایه دهد ویا به تصویر کشد که تاکنون موفق نبوده است. متاسفانه کارکتریست ها از جنس زنان که رهبریت تعمیم این حقوق در سینما هستند مورد هجمه فرهنگی میباشند و خطرات عوام زدگی وعوام فریبی را توجیه میکند. جنبش زنان در سینما عاری از سکس وخشونت تنها راهبرد راهیابی به حقوق زنان در ارائه تصویر جدید است. ژانرهای تکراری وکلیشه ای در این باب موجب خشونت وسرخوردگی وانفعال و به تحلیل رفتن این جنبش در سینماست. ح. شریعتی نیا - ایرانبا سلام در خصوص حقوق زنان در ایران صحبت زیادی میشود واقعیت این است که بسیاری از مردان در جامعه ما به هزار دلیل واهی خودرا برتر از زنان میدانند در صورتیکه این برتری فقط از نظر جسمی وجود دارد و همین باعث شده تا بسیاری از حقوق دیگر از زنان گرفته شود انواع خشونتهایی که در خانواده و اجتماع بر زنان وارد میشود و ندادن بسیاری اختیارات جهت تصمیم گیری در زندگی شخصی و کاری از جمله مهمترین علائم تبعیض علیه زنان است مسوولان جامعه در خصوص فرهنگ غرب و اینکه خانواده در فرهنگ غرب از بین رفته و آمار طلاق زیاد است و غیره صحبت زیادی میکنند و از اینکه ایران هنوز به آن حد نرسیده به خود افتخار میکنند لازم به ذکر است که پایداری بسیاری از خانواده های ایرانی و سرانجام گرفتن فرزندان آنها نتیجه تحمل دردو خشونت از انواع و اقسام و رنج و فرو نشاندن احساسات و عواطف ودلخوش کردن به خوشیهای اندک و زندگی کردن زنان ایرانی است و نه هیچ چیز دیگر البته هستند کسانی که در خانواده های روشنفکر و با فرهنگ بزرگ میشوند و به خانوادهای اینچنین نیز وارد میشوند ولی تعداد آنها درصد کمی از افراد جامه است . تنها زمینه ای که زنان تقریبا میتوانند در آن راحت فعالیت کنند تقریبا همان تحصیل و دانشگاه است که در این مورد نیز پس از اتمام تحصیل تبعیضهای زیادی در تصدی مشاغل برایشان پدید می اید مریم س. - ایرانسلام در مورد حقوق زنان مخصوصا مسایلی چون حضانت و قیمومیت حرفهای زیادی زده شده است . اما مسایل حل نشده همچنان باقی است . یکی از قوانین که به این موارد هم مربوط است خروج فرزندان از کشور می باشد که طبق قانون فرزندان تا ۱۸ سال تمام با اجازه ولی (پدر و جد پدری)و بعد از آن قیم خود اجازه خروج دارند. من به عنوان مادر فرزندی ۱۱ ساله که پدر خود را هم از دست داده و تا کنون بدون کمک جد پدری به بهترین نحو به تربیت او پرداخته ام و زندگی خوبی را هم از نظر عاطفی و هم مادی فراهم آورده ام که تمام اینها با سختی های فراوانی همراه بوده ، برای سفری چند روزه باید اجازه جد پدری را داشته باشم جد پدری که هیچگاه حضوری در زندگی ما نداشته است و کما اینکه چه از نظر سواد و سن صلاحیتی هم ندارد. سووال من این است که من به عنوان یک زن و یک مادر در کجای قانون قرار دارم .... آیا هنوز وقت آن نرسیده است که ما هم در قانون دیده شویم؟؟ مینا دادمهر - ایرانوقتی تفکیکی میان زن و مرد مطرح می شود مفهوم انسان بودن کنار گذاشته می شود ارزش و برتری انسانها به جنیست نیست بلکه به افکار و دانش و علم انسانها آنچه به انسانها ارزش میدهد مقدار دانائی اوست که کسب کرده نه به قیافه و شکل و شمایل و لباس پوشیدن رفتار انسانها و منش و برخورد انسانها نشات گرفته از مقدار دانائی انسانهاست و انسان با گفتار و کردار و رفتار خود ارزش و بهای خود و شخصیت خود را با مدیریت فکری و رفتاری خود تعیین می کند نه به جنسیت خود. میان زن و مرد از نظر خدائی فرقی وجود ندارد و قرآن در این باره می گوید : آیا تاریکی با روشنایی یکی است و دانائی و نادانی یکی است در این آیه از جنسیت اسم نبرده است بلکه ارزش علمی را ملاک قرار داده است با این افکار حقوق زنها و ارزش آنها در جامعه زیر سئوال می رود و زنها را فقط بعنوان ابزار نفسانی و جنسی ارزش قائل می شوند نه ارزش دانش و علم و دانائی و مدیریت. بیائیم جنسیت را در مقایسه زن از مرد کنار بگذاریم و به علم و دانش اهمیت بدهیم و میان انسان را ملاک علم قرار بدهیم. من طبق منطق خودم یک زن دکتر و دانشمند و استاد دانشگاه و تحصیلکرده رابا هزار مرد لات و دزد و قاتل عوض نمی کنم چه برسد به دو زن را در مقابل یک مرد قرار بدهم. ع. ش. ع - ایرانجامعه سنتی ایران زنان را در سایه واژه هایی مانند ناموس، غیرت و... از ورود به عرصه فعالیتهای اجتماعی و کار و فعالیت دوشادوش مردان باز می دارد و متاسفانه قانون از این هم فراتر می رود و حقوق آنها را در محیط خانه و خانواده نادیده می گیرد. حقوقی نظیر حق طلاق، حضانت فرزند و غیره. به لطف وضعیت بد اقتصادی در سالهای بعد از انقلاب مردان سنتی ناگزیر شده اند تا به زنانشان فرصت حضور در اجتماع و کار را بدهند و این فرصت مناسبی رابرای زنان فراهم آورده تا باورهای اشتباه جامعه سنتی را اصلاح کنند. بی تردید پیروزی در این جبهه راه را در جهت اصلاح قانون و کسب حقوق قانونی به میزان قابل توجهی هموار تر می کند.ب. ابراهیمی - آمریکا قط اسلام بود که به زن آزادی کامل داد. چر اکه به او ارزش واقعی اش رانشان داد و او را از اینکه ملعبه دست مردان قرار گیرد نجات داد.ح. م. - ایراندر ایران مثل خیلی از کشورهای دیگر، حتی کشورهای خیلی پیشرفته، تضییع حقوق زنان وجود دارد و بیشتر به علت حس برتری جویی اغلب مردان بر زنان است که خود را از لحاظ جسمی و روحی و فکری قویتر و برتر می پندارند و البته این شامل بیشتر مردان دنیا میشود . اما آنچه می تواند اینگونه تبعیضها را کنترل کند تصحیح افکار تمامی انسانها در رابطه با تواناییهای زنان نسبت به مردان (همانطور که تاکنون همیشه قابلیت مردان بزرگنمایی شده)و همینطور فعالیتهای گسترده دولتهادر برقراری عدالت کامل در هر زمینه ای ، بین انسانها(چه زن باشد چه مرد) می تواند به زنها این خبر خوش را بدهد که آنها نیز به حقوق حقه خودشان بخوبی مردان دست می یابند . ا. ایزدی - ایراناین که گفته می شود وضع حقوق زن پس از انقلاب باید گفت که مگر قبل از انقلاب زن حقوق بالایی داشت. آنچه بود بیشتر آزادی در بی بند وباری بود. اما در کل باید گفت که درست است که در جامعه ما حقوق زن در برخی جاها نادیده گرفته میشود ولی وضع حقوق زنان چندان هم بحرانی نیست. باید پذیرفت که زن فطرتا با مرد تفاوتهای بارزی دارد و این تفاوتها باعث تعلق حقوق خاصی به هر دو طرف به صورت متفاوت می گردد. فرهنگ اسلام مستقیم یا غیر مستقیم متصل به خداست که خیر و صلاح آفریده خود را بهتر از خود او می داند. پس آنچه از فرهنگ ناب اسلام است به صلاح انسان و در جهت تامین حقوق واقعی و منطقی زن و مرد است. در غرب بعضی قوانین مثبت که در جهت حقوق زن است همه برگرفته از فلسفه بشری است که لزوما بر پایه واقعیات روحی و فطری زن استوار نیست و هر از چند گاهی مثل خیلی از نظریات اجتماعی منسوخ می شود. به نظر من برای تامین صحیح حقوق زن باید اصل را همان فرهنگ اسلام قرار داد و در برخی مسائل جدید که فرهنگ سنتی اسلام منبعی ندارد از قوانین مثبتی که منافات با فرهنگ اسلام ندارد کمک گرفت.محمود ن. - ایرانبه عقیده من در مورد حقوق زنان در ایران باید به سنت و مذهب توجه کرد. زیرا کسانی که در ایران به جلوگیری از آزادی زنان می پردازند می گویند هدف ما عمل به دین اسلام است. پس حتما مالزی یا چندین کشور عربی و... که آزادی انتخاب به زنان کشورشان دادند کافرند. البته با حمله به دین نمی توان از حقوق زنان دفاع کرد. مشکل مجریان دین هستند نه خود دین. نه قبل از انقلاب حقوق زنان رعایت می شد ونه اکنون که به زور باید مسلمان انقلابی باشند. امیر آزاد - ایراندر ایران حتی مردان هم از حقوق اجتماعی واقعی محرومند چه برسد به زنان در ایران. زن وسیله ای است برای بچه دار شدن و بچه بزرگ کردن به طوری که حتی یکی از معلمان ما با نهایت بی پروایی آن را اعلام کرد.کیان ا. _ ایراندر ایران زنان و مردان بر اساس نیازهای طبیعی و اجتماعی خود در چهار چوب فرهنگ و شرایط محیطی خویش به صورت توافقی که برخواسته از ارزشها و تجربیات آنان است بصورت کاملا راضی و خوشبخت با دارا بودن خانواده ای مستحکم و مملو از محبت و عاطفه زندگی میکنند و با هم سعی میکنند تمام مقتضیات زندگی خویش را تامین کنند . بعضی مشکلات که وجود دارد اگر ریشه یابی شود نه اساس حقوقی دارد و نه رفتاری ( خودکامگی واستبداد مرد یا حس مغبون بودن زن ) بلکه ریشه اصلی خارج شدن از فرهنگ بومی و ارزشها است که خانواده ها را بلاتکلیف گذاشته است تهاجم فرهنگ انسان ابزاری خصوصا در مورد زنان و تشکیک در فرهنگ غنی و ارزشهای مقبول و مقدس ایشان ریشه حس محرومیت زنان در ایران است که نه حقوق سنتی را دارند و نه فرهنگشان شرایط یک زن غربی را پذیرفته است.مرتضی آوندی راد - جمهوری آذربایجاندر ایران به هویت افراد احترام گذاشته نمی‌شود. البته بیشتر به نظر می‌رسد که مشکل در فرهنگ و روحیات افراد است. زیرا حتی در مورد مردها هم همینطور است. منتهی در مورد خانمها بهانه شرعی و... نیز تراشیده می‌شود. در مجموع با توجه شرایط موجود مگر حقی هم در این مملکت وجود دارد که از خانمها گرفته شده باشد. همه افراد دیگران را آن طوری که خودشان دوست دارند می‌خواهند نه آن طوری که هستند. مگر آقایان که این همه سرکوب می‌شوند کدام موقعیت بی نظیر و ارجح را دارند.حمید بخششی - ایرانبه نظر من هیچ حقی از خانمها در ایران ضایع نمیشود.خانمها علاوه برحقوق مساوی با آقایان در فرصتهای تحصیلی و شغلی از مضایای دیگری مثل مرخصی زایمان و مرخصی شیر که طبیعی است استفاده میکنند.امااز حقوق دیگری نیز سود میبرند که بعضی ناشی از حقوقی است که اسلام برای آنها قائل شده و بعضی بخاطر مزایایی است که بعضی افراد به امید ایجاد رابطه با خانمها برای آنها قائل میشوند.حمید ش. - ایرانانتظار تغییر ناگهانی در دیدگاه جامعه یا در فرهنگ اجتماعی این کشور نسبت به حدود قابل تحمل ومجاز در تفویض بخش جدیدی از حقوق زنان به آنها غیرعاقلانه است. ایرانیان (چه زن وچه مرد ) هنوز به زن به چشم - ضعیفه - که منظورشان ناتوانی عقلی وجسمی در آنان است، نگاه میکنند. این ارتقا بینشی در کشور محتاج زمانی در حدود ۵۰-۴۰ سال کار مداوم وبرنامه ریزی شده فرهنگی ومهندسی اجتماعی است؛ ودر واقع یک نهضت ملی برای ملحق شدن به کاروان تمدن فراگیر جهانی لازم هست که بی شک همه مردم دنیا در یک تعهد متقابل در این ماجرا هم نسبت به مردم وزنان ایرانی وظایفی بعهده خواهند داشت.ناتاشا امیری - ایرانتا زمانی که این آداب ورسوم قدیمی ومردسالاری در دنیا وجود دارد هیچوقت ما زنان نمی توانیم به حق خود برسیم. هرچند که در ظاهر به ما آزادیهای صوری داده اند به ما از زمان کودکی تا زمان پیری می قبولانند که شما ضعیف هستید. در زمان کودکی معمولا پدران وبرادران در زمان تاهل شوهران واین دور تسلسل مدام ادامه دارد.مرجان ر. - ایرانروح سلطه طلبی مردان نسبت به زنان در همه جای دنیا وجود دارد. اگر منظور از حقوق ضایع شده زنان حضور آنان در اجتماع است در ایران این مساله در سالهای اخیر بخصوص بعد از روی کار آمدن آقای خاتمی زنان پیشرفت مناسبی را داشته اند. اما اگر منظور از حقوق ضایع شده مساله حجاب در میان زنان ایرانیست من این مساله را حقوق ضایع شده زنان نمی دانم بلکه حقوق ضایع شده مردان است که نمی توانند به آسانی به شهوترانی بپردازند و من به عنوان یک دختر ایرانی که بعد از انقلاب متولد شده ام آن را یک امتیاز می دانم.رویا ایمانی - ایراندر ایران حقوق بسیاری از خانم ها و دختران نادیده گرفته میشود و بسیاری از فعالیتهای اجتماعی برای خانمها قابل انجام نیست. خشونت از جمله مواردی است که برای بسیاری از دختران بعد از ازدواج و از طرف همسر و خانواده همسر و در موارد خیلی



خرید و دانلود تحقیق درمورد زنان ایران، تلاش برای کسب حقوق اجتماعی


تحقیق درمورد زنان ایران، تلاش برای کسب حقوق اجتماعی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

زنان ایران، تلاش برای کسب حقوق اجتماعیموضوع حقوق فردی ، اجتماعی و سیاسی زنان در ایران که نزدیک به ۲۵ سال پیش با پیروزی انقلاب آغاز شد در طی این سالها هرگز از حدت آن کاسته نشد و همچنان موضوع مطرح جامعه ایران است. بر سرنقش بارز زنان ایران هم در جریان انقلاب و هم در مقاطع مهمی از تاریخ ۲۵ سال اخیر که تحولی جدی در این کشور صورت گرفته ، همه اتفاق نظر دارند. اما آیا زنان در جامعه امروز ایران به همان میزان از حقوقی که باید برخوردارند؟ اگر جواب منفی ست، در چه زمینه هائی از حقوق کمتری برخوردارند؟ زنان ایران برای کسب این حقوق با چه موانعی روبرویند؟ خود زنان برای کسب این حقوق چه می کنند؟ طی سالهای بعد از انقلاب در ایران چه تغییر مثبتی در خصوص وضعیت زنان صورت گرفته است ؟ اصولا حقوق شهروندی برابررا چگونه می توان به دست آورد؟ تجربه جوامع دیگر چیست؟ این سؤال ها و سؤالها و نظراتی که شما خواهید فرستاد در برنامه صدای شمای این هفته در رادیوی بخش فارسی بی بی سی با میهمانان برنامه مطرح خواهد شد.راههای ارسال سؤالات و نظراتتان:از همینجا برای ما به فارسی حداکثر تا 150 کلمه ایمیل کنید تا در روزهای آینده در همین صفحه منعکس شود و در برنامه صدای شما از رادیو پخش شود.در همین حال می توانید نظرات شفاهی خودرا برای پخش از برنامه صدای شما که روز های جمعه در برنامه جام جهان نمای رادیو بی بی سی پخش می شود، به شماره۰۰۴۴۲۰۷۵۵۷۲۵۴۶ به روی پیامگیر مان بگذارید. یا می توانید سؤلات و نظراتتان را با شماره ۰۰۴۴۲۰۷۲۴۰۴۶۳۸ برای ما فکس کنید. اگر مایلید ما به شما تلفن کنیم در ایمیلتان شماره تلفن خودرا ذکر کنید.__________________________________دیدگاه های شما:به نظر من ریشه تمام مشکلات خود زنان هستند! چرا که آنها بارها می توانستند در دهان این بی عدالتی بکوبند و حق خود را بگیرند. زنان ایران خود را و قدرت خود را فراموش کرده اند. زمانی که شورای نگهبان پیوستن ایران به عهدنامه حمایت از حقوق زنان را مغایر حقوق زنان می داند چرا شیر زنان ایران باید در سوراخهای خود خاموش بمانند. به خدا یکبار کافی است .آن روز که معلمان زحمتکش به خیابانها ریختند و هم صدا شدند مگر به حق خود یا لااقل وضع بهتری دست نیافتند پس چرا شما هم صدا نشوید؟ من در جنوب ایران زندگی می کنم در این گرمای غیرقابل تحمل با لباس بی آستین و یک شلوار تاب تحمل در مقابل این گرما را از دست می دهم اما زمانی که دختران هم سن وسال خود را می بینم که با مانتو و مقنعه و چادر سیاه در دل گرما قامت راست کرده اند و چیزی نمی گویند یا شاید نمی دانند که باید چیزی بگویند به خدا دلم آتش می شود ... زمانی که در عربستان زنان و دختران را زنده به گور می کردند زن در ایران بر تاج و تخت نشسته بود و چه عزتی داشت اما اکنون... نمی گوییم که اسلام اینچنین می خواهد بلکه این ما هستیم که قربانی سود و منفعت شخصی عده ای شده ایم.محمد رضا - ایرانمن هم اکنون در کشور چین زندگی می کنم با توجه به وضعیت زنان اینجا که مجبورند سخت ترین و بی ارزش ترین کارها را در مقابل حقوق کمی انجام دهند (حتی از داشتن فرزند به خاطر از دست ندادن شغل صرفنظر میکنند)وضعیت زنان ایران از خوب هم خوبتر است. مساله آزادی زنان به حجاب هیج ربطی ندارد. ا. ا. - چینبه نظر من مشکل اصلی زنان ایران قوانین کشور ماست که به مردان اجازه می دهد که تا سر حد امکان بد باشند. حال اگر مردان از حقوق خود به طور کامل استفاده نمی کنند از سر لطف و مرحمتشان است. قوانین کشور ما در اکثر زمینه هابه جای اینکه جامعه را رو به جلو ببرد برعکس جامعه رابه عقب هل می دهد. حقوقی که زن ایرانی برخوردار است تفاوت چندانی با زنان ۱۴۰۰سال پیش ندارد. زن ملک شخصی مرد است در همه ی زمینه ها.این خیلی سخت است که اجازه دهید که فرد دیگری در همه ی زمینه ها جای شما تصمیم بگیرد همانطور که برای یک بچه دوساله تصمیم بگیرد. در کشور ما زنان حتی برای نگهداری از فرزندان خود یا شیر دادن به فرزندانشان باید از مرد پول دریافت کنند که این خیلی توهین بزرگیست. مشکل دیگر زنان مسئله ارث است زن از همسرش به اندازه یک هشتم ارث می برد حال آنکه ارث شوهر از زنش یک چهارم است. زن وشوهر با هم زندگی را می سازند ولی اگر چیزی به اسم زن نباشد بعد از فوت همسر قوانین کشور هیچ حمایتی از او نمی کند. وضع زن زمانی بدتر می شود که او فرزندی نداشته باشد. فامیل مرد خانه وزندگی او رامیفروشند و از سر ترحم چیزی به او میدهند.اینها مسائل کوچکی نیست زنان زیادی در اواخر زندگی بااین مشکلات مواجه میشوند این واقعا ظلم است که مال خودتان را به شما ببخشند. ندا ح. - ایرانبه نظر من بهتر است شما بگویید زنان کجا از حقوق واقعی خود بهره مند می باشند حقوق واقعی زن را چه چیز تعریف میکنید منظورتان آزادی های کاذبیست که به زنان در همه جا داده اند که ساکتشان کنند که سرگرمشان کنند که نبینند و نفهمند و نگویند اگر منظورتان آنهاست که در ایران "یافت می نشود" اگر هم منظور حقوق واقعی نوع بشر است که اگر جایی یافتید که انسان به خاطر اینکه انسان است محترم باشد نه میزان حساب بانکی به من نشان دهیدش که بار سفر ببندم که "آنچه یافت من نشود آنم آرزوست". مهربد ع. - ایراننظر به اینکه درجامعه ایران حقوق زنان رعایت نمی شود، بسی جای سوال هست که چرا دراین جامعه که تعداد دختران آن ازپسران بیشتر است وآمار نشان می دهد که تعداد دختران قبول شده درموسسات آموزش عالی بیشتر از پسران بوده و همچنین ازاشتغال آنان در ادارات ایران وموسسات وشرکتها بهتر استخدام می شوند پس بفرمائید چگونه حقوق آنان رعایت نشده است؟ بهرام بهرامی - ایرانحقوق زن در عرصه های مختلف تعاریف جدیدتر از گذشته دارد. متاسفانه دیدگاهها ونظرات منحصر بفرد و تنگ نظری وانحصار طلبی موجب گردیده حقوق زن نادیده و یا بنوع محسوس وغیرمحسوس مورد تضییع قرار گیرد. سینما توان بالقوه ای نیرومند داردتا این حقوق را بصورت مثبت و سازنده ارایه دهد ویا به تصویر کشد که تاکنون موفق نبوده است. متاسفانه کارکتریست ها از جنس زنان که رهبریت تعمیم این حقوق در سینما هستند مورد هجمه فرهنگی میباشند و خطرات عوام زدگی وعوام فریبی را توجیه میکند. جنبش زنان در سینما عاری از سکس وخشونت تنها راهبرد راهیابی به حقوق زنان در ارائه تصویر جدید است. ژانرهای تکراری وکلیشه ای در این باب موجب خشونت وسرخوردگی وانفعال و به تحلیل رفتن این جنبش در سینماست. ح. شریعتی نیا - ایرانبا سلام در خصوص حقوق زنان در ایران صحبت زیادی میشود واقعیت این است که بسیاری از مردان در جامعه ما به هزار دلیل واهی خودرا برتر از زنان میدانند در صورتیکه این برتری فقط از نظر جسمی وجود دارد و همین باعث شده تا بسیاری از حقوق دیگر از زنان گرفته شود انواع خشونتهایی که در خانواده و اجتماع بر زنان وارد میشود و ندادن بسیاری اختیارات جهت تصمیم گیری در زندگی شخصی و کاری از جمله مهمترین علائم تبعیض علیه زنان است مسوولان جامعه در خصوص فرهنگ غرب و اینکه خانواده در فرهنگ غرب از بین رفته و آمار طلاق زیاد است و غیره صحبت زیادی میکنند و از اینکه ایران هنوز به آن حد نرسیده به خود افتخار میکنند لازم به ذکر است که پایداری بسیاری از خانواده های ایرانی و سرانجام گرفتن فرزندان آنها نتیجه تحمل دردو خشونت از انواع و اقسام و رنج و فرو نشاندن احساسات و عواطف ودلخوش کردن به خوشیهای اندک و زندگی کردن زنان ایرانی است و نه هیچ چیز دیگر البته هستند کسانی که در خانواده های روشنفکر و با فرهنگ بزرگ میشوند و به خانوادهای اینچنین نیز وارد میشوند ولی تعداد آنها درصد کمی از افراد جامه است . تنها زمینه ای که زنان تقریبا میتوانند در آن راحت فعالیت کنند تقریبا همان تحصیل و دانشگاه است که در این مورد نیز پس از اتمام تحصیل تبعیضهای زیادی در تصدی مشاغل برایشان پدید می اید مریم س. - ایرانسلام در مورد حقوق زنان مخصوصا مسایلی چون حضانت و قیمومیت حرفهای زیادی زده شده است . اما مسایل حل نشده همچنان باقی است . یکی از قوانین که به این موارد هم مربوط است خروج فرزندان از کشور می باشد که طبق قانون فرزندان تا ۱۸ سال تمام با اجازه ولی (پدر و جد پدری)و بعد از آن قیم خود اجازه خروج دارند. من به عنوان مادر فرزندی ۱۱ ساله که پدر خود را هم از دست داده و تا کنون بدون کمک جد پدری به بهترین نحو به تربیت او پرداخته ام و زندگی خوبی را هم از نظر عاطفی و هم مادی فراهم آورده ام که تمام اینها با سختی های فراوانی همراه بوده ، برای سفری چند روزه باید اجازه جد پدری را داشته باشم جد پدری که هیچگاه حضوری در زندگی ما نداشته است و کما اینکه چه از نظر سواد و سن صلاحیتی هم ندارد. سووال من این است که من به عنوان یک زن و یک مادر در کجای قانون قرار دارم .... آیا هنوز وقت آن نرسیده است که ما هم در قانون دیده شویم؟؟ مینا دادمهر - ایرانوقتی تفکیکی میان زن و مرد مطرح می شود مفهوم انسان بودن کنار گذاشته می شود ارزش و برتری انسانها به جنیست نیست بلکه به افکار و دانش و علم انسانها آنچه به انسانها ارزش میدهد مقدار دانائی اوست که کسب کرده نه به قیافه و شکل و شمایل و لباس پوشیدن رفتار انسانها و منش و برخورد انسانها نشات گرفته از مقدار دانائی انسانهاست و انسان با گفتار و کردار و رفتار خود ارزش و بهای خود و شخصیت خود را با مدیریت فکری و رفتاری خود تعیین می کند نه به جنسیت خود. میان زن و مرد از نظر خدائی فرقی وجود ندارد و قرآن در این باره می گوید : آیا تاریکی با روشنایی یکی است و دانائی و نادانی یکی است در این آیه از جنسیت اسم نبرده است بلکه ارزش علمی را ملاک قرار داده است با این افکار حقوق زنها و ارزش آنها در جامعه زیر سئوال می رود و زنها را فقط بعنوان ابزار نفسانی و جنسی ارزش قائل می شوند نه ارزش دانش و علم و دانائی و مدیریت. بیائیم جنسیت را در مقایسه زن از مرد کنار بگذاریم و به علم و دانش اهمیت بدهیم و میان انسان را ملاک علم قرار بدهیم. من طبق منطق خودم یک زن دکتر و دانشمند و استاد دانشگاه و تحصیلکرده رابا هزار مرد لات و دزد و قاتل عوض نمی کنم چه برسد به دو زن را در مقابل یک مرد قرار بدهم. ع. ش. ع - ایرانجامعه سنتی ایران زنان را در سایه واژه هایی مانند ناموس، غیرت و... از ورود به عرصه فعالیتهای اجتماعی و کار و فعالیت دوشادوش مردان باز می دارد و متاسفانه قانون از این هم فراتر می رود و حقوق آنها را در محیط خانه و خانواده نادیده می گیرد. حقوقی نظیر حق طلاق، حضانت فرزند و غیره. به لطف وضعیت بد اقتصادی در سالهای بعد از انقلاب مردان سنتی ناگزیر شده اند تا به زنانشان فرصت حضور در اجتماع و کار را بدهند و این فرصت مناسبی رابرای زنان فراهم آورده تا باورهای اشتباه جامعه سنتی را اصلاح کنند. بی تردید پیروزی در این جبهه راه را در جهت اصلاح قانون و کسب حقوق قانونی به میزان قابل توجهی هموار تر می کند.ب. ابراهیمی - آمریکا قط اسلام بود که به زن آزادی کامل داد. چر اکه به او ارزش واقعی اش رانشان داد و او را از اینکه ملعبه دست مردان قرار گیرد نجات داد.ح. م. - ایراندر ایران مثل خیلی از کشورهای دیگر، حتی کشورهای خیلی پیشرفته، تضییع حقوق زنان وجود دارد و بیشتر به علت حس برتری جویی اغلب مردان بر زنان است که خود را از لحاظ جسمی و روحی و فکری قویتر و برتر می پندارند و البته این شامل بیشتر مردان دنیا میشود . اما آنچه می تواند اینگونه تبعیضها را کنترل کند تصحیح افکار تمامی انسانها در رابطه با تواناییهای زنان نسبت به مردان (همانطور که تاکنون همیشه قابلیت مردان بزرگنمایی شده)و همینطور فعالیتهای گسترده دولتهادر برقراری عدالت کامل در هر زمینه ای ، بین انسانها(چه زن باشد چه مرد) می تواند به زنها این خبر خوش را بدهد که آنها نیز به حقوق حقه خودشان بخوبی مردان دست می یابند . ا. ایزدی - ایراناین که گفته می شود وضع حقوق زن پس از انقلاب باید گفت که مگر قبل از انقلاب زن حقوق بالایی داشت. آنچه بود بیشتر آزادی در بی بند وباری بود. اما در کل باید گفت که درست است که در جامعه ما حقوق زن در برخی جاها نادیده گرفته میشود ولی وضع حقوق زنان چندان هم بحرانی نیست. باید پذیرفت که زن فطرتا با مرد تفاوتهای بارزی دارد و این تفاوتها باعث تعلق حقوق خاصی به هر دو طرف به صورت متفاوت می گردد. فرهنگ اسلام مستقیم یا غیر مستقیم متصل به خداست که خیر و صلاح آفریده خود را بهتر از خود او می داند. پس آنچه از فرهنگ ناب اسلام است به صلاح انسان و در جهت تامین حقوق واقعی و منطقی زن و مرد است. در غرب بعضی قوانین مثبت که در جهت حقوق زن است همه برگرفته از فلسفه بشری است که لزوما بر پایه واقعیات روحی و فطری زن استوار نیست و هر از چند گاهی مثل خیلی از نظریات اجتماعی منسوخ می شود. به نظر من برای تامین صحیح حقوق زن باید اصل را همان فرهنگ اسلام قرار داد و در برخی مسائل جدید که فرهنگ سنتی اسلام منبعی ندارد از قوانین مثبتی که منافات با فرهنگ اسلام ندارد کمک گرفت.محمود ن. - ایرانبه عقیده من در مورد حقوق زنان در ایران باید به سنت و مذهب توجه کرد. زیرا کسانی که در ایران به جلوگیری از آزادی زنان می پردازند می گویند هدف ما عمل به دین اسلام است. پس حتما مالزی یا چندین کشور عربی و... که آزادی انتخاب به زنان کشورشان دادند کافرند. البته با حمله به دین نمی توان از حقوق زنان دفاع کرد. مشکل مجریان دین هستند نه خود دین. نه قبل از انقلاب حقوق زنان رعایت می شد ونه اکنون که به زور باید مسلمان انقلابی باشند. امیر آزاد - ایراندر ایران حتی مردان هم از حقوق اجتماعی واقعی محرومند چه برسد به زنان در ایران. زن وسیله ای است برای بچه دار شدن و بچه بزرگ کردن به طوری که حتی یکی از معلمان ما با نهایت بی پروایی آن را اعلام کرد.کیان ا. _ ایراندر ایران زنان و مردان بر اساس نیازهای طبیعی و اجتماعی خود در چهار چوب فرهنگ و شرایط محیطی خویش به صورت توافقی که برخواسته از ارزشها و تجربیات آنان است بصورت کاملا راضی و خوشبخت با دارا بودن خانواده ای مستحکم و مملو از محبت و عاطفه زندگی میکنند و با هم سعی میکنند تمام مقتضیات زندگی خویش را تامین کنند . بعضی مشکلات که وجود دارد اگر ریشه یابی شود نه اساس حقوقی دارد و نه رفتاری ( خودکامگی واستبداد مرد یا حس مغبون بودن زن ) بلکه ریشه اصلی خارج شدن از فرهنگ بومی و ارزشها است که خانواده ها را بلاتکلیف گذاشته است تهاجم فرهنگ انسان ابزاری خصوصا در مورد زنان و تشکیک در فرهنگ غنی و ارزشهای مقبول و مقدس ایشان ریشه حس محرومیت زنان در ایران است که نه حقوق سنتی را دارند و نه فرهنگشان شرایط یک زن غربی را پذیرفته است.مرتضی آوندی راد - جمهوری آذربایجاندر ایران به هویت افراد احترام گذاشته نمی‌شود. البته بیشتر به نظر می‌رسد که مشکل در فرهنگ و روحیات افراد است. زیرا حتی در مورد مردها هم همینطور است. منتهی در مورد خانمها بهانه شرعی و... نیز تراشیده می‌شود. در مجموع با توجه شرایط موجود مگر حقی هم در این مملکت وجود دارد که از خانمها گرفته شده باشد. همه افراد دیگران را آن طوری که خودشان دوست دارند می‌خواهند نه آن طوری که هستند. مگر آقایان که این همه سرکوب می‌شوند کدام موقعیت بی نظیر و ارجح را دارند.حمید بخششی - ایرانبه نظر من هیچ حقی از خانمها در ایران ضایع نمیشود.خانمها علاوه برحقوق مساوی با آقایان در فرصتهای تحصیلی و شغلی از مضایای دیگری مثل مرخصی زایمان و مرخصی شیر که طبیعی است استفاده میکنند.امااز حقوق دیگری نیز سود میبرند که بعضی ناشی از حقوقی است که اسلام برای آنها قائل شده و بعضی بخاطر مزایایی است که بعضی افراد به امید ایجاد رابطه با خانمها برای آنها قائل میشوند.حمید ش. - ایرانانتظار تغییر ناگهانی در دیدگاه جامعه یا در فرهنگ اجتماعی این کشور نسبت به حدود قابل تحمل ومجاز در تفویض بخش جدیدی از حقوق زنان به آنها غیرعاقلانه است. ایرانیان (چه زن وچه مرد ) هنوز به زن به چشم - ضعیفه - که منظورشان ناتوانی عقلی وجسمی در آنان است، نگاه میکنند. این ارتقا بینشی در کشور محتاج زمانی در حدود ۵۰-۴۰ سال کار مداوم وبرنامه ریزی شده فرهنگی ومهندسی اجتماعی است؛ ودر واقع یک نهضت ملی برای ملحق شدن به کاروان تمدن فراگیر جهانی لازم هست که بی شک همه مردم دنیا در یک تعهد متقابل در این ماجرا هم نسبت به مردم وزنان ایرانی وظایفی بعهده خواهند داشت.ناتاشا امیری - ایرانتا زمانی که این آداب ورسوم قدیمی ومردسالاری در دنیا وجود دارد هیچوقت ما زنان نمی توانیم به حق خود برسیم. هرچند که در ظاهر به ما آزادیهای صوری داده اند به ما از زمان کودکی تا زمان پیری می قبولانند که شما ضعیف هستید. در زمان کودکی معمولا پدران وبرادران در زمان تاهل شوهران واین دور تسلسل مدام ادامه دارد.مرجان ر. - ایرانروح سلطه طلبی مردان نسبت به زنان در همه جای دنیا وجود دارد. اگر منظور از حقوق ضایع شده زنان حضور آنان در اجتماع است در ایران این مساله در سالهای اخیر بخصوص بعد از روی کار آمدن آقای خاتمی زنان پیشرفت مناسبی را داشته اند. اما اگر منظور از حقوق ضایع شده مساله حجاب در میان زنان ایرانیست من این مساله را حقوق ضایع شده زنان نمی دانم بلکه حقوق ضایع شده مردان است که نمی توانند به آسانی به شهوترانی بپردازند و من به عنوان یک دختر ایرانی که بعد از انقلاب متولد شده ام آن را یک امتیاز می دانم.رویا ایمانی - ایراندر ایران حقوق بسیاری از خانم ها و دختران نادیده گرفته میشود و بسیاری از فعالیتهای اجتماعی برای خانمها قابل انجام نیست. خشونت از جمله مواردی است که برای بسیاری از دختران بعد از ازدواج و از طرف همسر و خانواده همسر و در موارد خیلی



خرید و دانلود تحقیق درمورد زنان ایران، تلاش برای کسب حقوق اجتماعی


دانلود مقاله انقلاب، عدالت اجتماعی و آزادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

انقلاب، عدالت اجتماعی و آزادی

زمانی در حدود دو دهه لازم بود تا معنای عدالت اجتماعی در دید اکثریت جامعه ما، از برابری به آزادی تغییر جهت دهد.

در جریان پیروزی انقلاب در سال 57 حساسیت غالب در مردم و در نیروهای فعال سیاسی، برابری بود که خود را در قالب شعارهای مختلفی چون "حکومت عدل علی" تا ... "نان، مسکن، آزادی" نشان می داد. اگرچه در همان ماه های اولیه، نیروهای مبارز مؤثر در پیروزی انقلاب به شدت درگیر نبرد سهم خواهی از قدرت شدند، ولی جلوه بیرونی این نبرد، انتقاد متقابل آن ها از یکدیگر در عدم توجه به زمینه سازی درست برای تحقق عدالت اجتماعی و احقاق حق انقلابی مردم بود. یکی دیگری را زمینه ساز ورود امپریالیسم که دشمن سوسیالیزم فرض می شد، می دانست و دیگری بر ضرورت تقویت رهبری انقلابی برای حفظ و تداوم شرایط انقلابی تأکید داشت و با موانع آن به شدت برخورد می کرد. شرط اصلی برای تداوم شرایط انقلابی، حضور مردم در صحنه فرض می شد. تصویر غالب از این حضور هم دعوت انبوه و توده وار از مردم برای مقابله با موانع تداوم شرایط انقلابی بود. هر کس میلیشیای خود را داشت و آماده برای برخورد با آن چه دشمن انقلاب (و خود) فرض می کرد! تجربه نشان داد که در شرایط انقلابی و برای حفظ توده وار مردم در صحنه، تأکید بر شعار مساوات و رفتن به طرف راه کارهایی چون مصادره سرمایه ها و انباشات های بزرگ و عمومی کردن مالکیت ها، انتخابی اجتناب ناپذیر است. برای توده ای کردن انقلاب (که مطلوب بسیاری از انقلاب های معاصر بود) باید بر طبل برابری و عمومی کردن همه چیز کوفت.

جنگ تحمیلی نیز ضرورت های عینی برای تداوم این شرایط را افزایش داد و بسیج نیرو برای مقابله با دشمن متجاوز هیچ راهی جز عمومی شدن بیش تر و بیش تر همه چیز باقی نمی گذاشت. البته از ابتدای پیروزی انقلاب، بودند نیروهایی که بر آزادی و جلوگیری از تخریب سرمایه های اجتماعی حساسیت داشتند و حضور پایدار مردم برای دفاع از استقلالشان را در گرو نهادینه شدن آزادی های سیاسی و اجتماعی می دانستند، ولی این صداها در هیاهوی بزرگی که در آن سال ها وجود داشت، انعکاس چندانی نیافت.

لازم بود که جامعه یک دهه در چنین فضایی پیش رود تا عوارض این انتخاب ها به طور کامل خود را از جهت اقتصادی و اجتماعی نمایان سازد. توقف رشد اقتصادی، به حداقل رسیدن نرخ رشد سرمایه گذاری، افول قابل توجه تولید و درآمد سرانه و افزایش نابسامانی های اجتماعی و فرهنگی، همه از عوارض انتخابی بود که جامعه در دهه اول و در تفسیر "عدالت اجتماعی" به عنوان تأکید اصلی در انقلابی بودن، به طرف آن رفت.

و اما هنوز گذر از یک دهه تأکید و حساسیت بر سازندگی لازم بود تا جامعه به آزادی، به عنوان درست ترین تفسیر از عدالت اجتماعی، برسد.

جنگ و نابسامانی های دهه اول انقلاب، فرصتی برای توجه به سرمایه گذاری های اقتصادی و اجتماعی باقی نگذاشت و جبران این قضیه سرلوحه سیاست ها و برنامه ریزی های دهه دوم قرار گرفت. این تشخیص، درست و واقعی بود، ولی در اجرا و در عمل به این تصمیم، دولت و مدیریت کلان کشور بازیگر اصلی شدند و سعی نمودند کل جامعه را در این جهت با خود همراه سازند. تمرکز سیاسی و اجرایی که در دهه اول انقلاب شکل گرفته بود، امکان چندانی برای عمومی شدن حرکت سازندگی و جلب مشارکت مردم و سرمایه های غیر دولتی را در این زمینه باقی نمی گذاشت.

تعدیل اقتصادی، شعار و آرمان درستی بود، ولی به این نکته کم تر توجه شد که بستر سیاسی و اجرایی برای تحقق آن به هیچ وجه فراهم نیست. عکس العمل در برابر این نا موزونی، خود را در دولت دوم سازندگی نشان داد و دیدیم که سیاست ها و مسیرهای طراحی شده برای این هدف چگونه دچار تغییر و تعویض اساسی شد.

البته از این حق نباید گذشت که مجموع سیاست های جاری در این دوره (مستقل از عوارض فرهنگ های بعدی آن) گشایشی نسبی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به وجود آورد؛ گشایشی که برخی آن را زمینه ساز حوادث دهه سوم انقلاب می دانند.

دامن گرفتن فعالیت های تولیدی در دوره سازندگی و افزایش سرمایه گذاری و گردش سرمایه در کشور، فضایی از گشایش نسبی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را به وجود آورد و ظرفیت های فروخورده در متن جامعه فرصتی برای خودیابی و بروز یافت. همان میزان محدود از آزاد سازی و تعدیل، کافی بود تا خواسته ها و انتظاراتی که در دهه اول انقلاب امکانی برای طرح و پی گیری نداشتند؛ در عرصه عمومی جلوه نمایند و قالب های رسمی و موجود سیاسی را از خود متأثر سازند. میل جامعه به سوی آزادی و فشار به نهادهای رسمی برای تحقق آن، خود را از همان سال ها نمایان ساخت.

اگر چه در آن سال ها اعتراضات و شورش های پراکنده ای را در شهرهای مختلف شاهد بودیم، ولی جدی ترین جلوه های این تحول، خود را در قالب نوع مشارکت مردم در انتخابات مجلس پنجم به خصوص در شهر اصفهان نشان داد. نیروهای مختلف در درون و بیرون حاکمیت رسمی سیاسی کشور، متوجه شدند که سمت و سوی انتظارات مردم و روش های پی گیری خواسته هایشان در حال تغییر است. مردم دیگر به صندوق رأی، نه به عنوان امکانی برای حضور عمومی در انتخابات و نمایش توده وار وحدت به دشمن خارجی؛ بلکه به عنوان ابزاری برای اعمال تغییرات مورد انتظار در ساختار رسمی قدرت سیاسی در کشور نگاه کردند. جامعه به سوی تحولی بزرگ در الگوهایی رفتار سیاسی و مطلوب های مورد انتظارش پیش می رفت. اگر جامعه ای به طرف ابزار رأی و صندوق رأی به عنوان وسیله ای برای تحقق خواسته های سیاسی خود پیش رود، می توان نتیجه گرفت که تفسیر از "عدالت اجتماعی" در آن جامعه، به "آزادی" نزدیک می شود.

تکلیف کلی و صف بندی نیروهای سیاسی در قبال شرایط جدید، قبل از دوم خرداد سال 76 روشن شده بود؛ ولی هیچ کس (چه در جناح راست و چه در جناح چپ) شدت واکنش مردم در قبال شرایط جدید و نوع حضورشان را در رسمیت بخشیدن به این چرخش تاریخی، در آن حد تصور نمی گیرد.

شفافیت بی نظیری در تأکید مردم بر آزادی به عنوان اصلی ترین و عادلانه ترین خواسته، در این انتخابات نمایان شد؛ شفافیت و وضوحی که در تمامی انتخابات های بعدی، نه تنها از بین نرفت؛ بلکه افزایش یافت. این شفافیت، نیروهای جناح اقلیت را ابتدا دچار انفعال کامل نمود و پس از آن به طرف واکنش های افراطی نسبت به شرایط جدید و نمایندگان آن پیش برد. اکثریت منتخب در این انتخابات ها نیز که تصور چنین اقبال و تغییری را نداشتند، به نوعی دیگر دچار واکنش های پیش بینی نشده و غیر متعارف شدند.

بدون شک دهه سوم انقلاب را باید دهه عمیق شدن تجربه سیاسی جامعه در حرکت به سوی آزادی دانست. بسیاری از نیروها در ارزیابی این دوره، نگاه اصلی را به عملکرد دولت اصلاحات و دست آوردهای اجرایی آن یا نتایج به دست آمده از عملکرد مجلس ششم معطوف می سازند. در عین اهمیت عملکرد اجرایی و سیاسی دولت و مجلس در این دوره، حساسیت عمده بر این دو مقوله ممکن است ما را از توجه به تحولات زیر بنایی تری که مضمون اصلی این دوره را تشکیل می دهد، دور کند.

اساساً چرخش بنیادین جامعه به سوی آزادی های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، واکنش های تند و سخت گروه های سنت گرا و بنیاد گرا را به دنبال خواهد داشت. دامنه این بحران و آشوب از درون تک تک افراد درگیر با این تحول شروع می شود و کل جامعه را در برمی گیرد و صف بندی و نزاع های



خرید و دانلود دانلود مقاله انقلاب، عدالت اجتماعی و آزادی


پرسشنامه پذیرش اجتماعی ...

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

سؤالات پرسشنامه پذیرش اجتماعی

1- پیش از آنکه رأی بدهم تواناییهای همه نامزدها را عمیقا بررسی می­کنم.

2- اگر تشویق نشوم، گاهی ادامه کار برایم مشکل میشود.

3- هرگز از کسی به شدت متنفر نشدهام.

4- گاهی در توانایی خود برای موفقیت در زندگی تردید میکنم.

5- وقتی کارها طبق میل من پیش نمیرود، گاهی احساس بغض می­کنم.

6- همیشه به شیوه لباس پوشیدن خود دقت میکنم.

7- شیوه نشستن من سر میز غذا، در رستوران و در خانه، یکسان است.

8- اگر بتوانم بدون بلیط وارد سینما بشوم و مطمئن باشم که کسی متوجه نخواهد شد، این کار را انجام میدهم.

9- بارها برایم اتفاق افتاده است که یک فعالیت یا یک کار را رها کردهام، زیرا در صلاحیت خود تردید داشتم.

10-دوست دارم به موقع بدگوییها را بازگو کنم.

11-در برخی لحظهها خواستهام علیه صاحبان قدرت حرف بزنم، حتی اگر حق با آنها بود.

12-مهم نیست که چه کسی حرف میزند، همیشه با دقت گوش می­دهم.

13-اتفاق افتاده است که خود را به مریضی زدهام تا مورد توجه قرار گیرم.

14-برایم اتفاق افتاده است که از کسی استفاده کنم.

15-همیشه آماده هستم که به خطای خود اعتراف کنم.

16-همیشه سعی میکنم تا آنچه را که توصیه میکنم به مرحله عمل درآورم.

17-برایم دشوار نیست که با آدمهای بددهن کنار بیایم.

18-گاهی سعی میکنم تا به جای بخشیدن و فراموش کردن، انتقام بگیرم.

19-وقتی چیزی را نمیدانم، به میل خود آن را میپذیرم.

20-همیشه مؤدب هستم، حتی در مقابل افراد ناخوشایند

21-گاهی واقعا اصرار میکنم که کارها به میل من انجام گیرد.

22-گاهی احساس کردهام که میخواهم همه چیز را بشکنم.

23-هرگز اجازه نمیدهم که کسی به جای من تنبیه شود.

24-اگر از من بخواهند تا در مقابل لطفی که کردهاند خدمتی انجام دهم، هرگز رنجیده خاطر نمیشوم.

25-هرگز با کسی که افکارش مخالف افکار من بوده دشمنی نکردهام.

26-بدون آنکه جوانب کار را بررسی کنم. هرگز به مسافرت طولانی نمی­روم.

27-گاهی نسبت به خوشبختی دیگران خیلی حسادت میکنم.

28-هرگز به طور واقعی احساس نکردهام که میخواهم یکی را سرزنش کنم.

29-گاهی از دست افرادی که انتظار مساعدت دارند عصبانی میشوم.

30-هرگز احساس نکردهام که بیدلیل تنبیه میشوم.

31-گاهی فکر میکنم، کسانی که بدشانس هستند، لیاقتش را دارند.

32-هرگز به طور آگاهانه چیزی را نگفتهام که فردی را آزرده خاطر سازد.



خرید و دانلود  پرسشنامه پذیرش اجتماعی ...


پرسشنامه پذیرش اجتماعی ...

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

سؤالات پرسشنامه پذیرش اجتماعی

1- پیش از آنکه رأی بدهم تواناییهای همه نامزدها را عمیقا بررسی می­کنم.

2- اگر تشویق نشوم، گاهی ادامه کار برایم مشکل میشود.

3- هرگز از کسی به شدت متنفر نشدهام.

4- گاهی در توانایی خود برای موفقیت در زندگی تردید میکنم.

5- وقتی کارها طبق میل من پیش نمیرود، گاهی احساس بغض می­کنم.

6- همیشه به شیوه لباس پوشیدن خود دقت میکنم.

7- شیوه نشستن من سر میز غذا، در رستوران و در خانه، یکسان است.

8- اگر بتوانم بدون بلیط وارد سینما بشوم و مطمئن باشم که کسی متوجه نخواهد شد، این کار را انجام میدهم.

9- بارها برایم اتفاق افتاده است که یک فعالیت یا یک کار را رها کردهام، زیرا در صلاحیت خود تردید داشتم.

10-دوست دارم به موقع بدگوییها را بازگو کنم.

11-در برخی لحظهها خواستهام علیه صاحبان قدرت حرف بزنم، حتی اگر حق با آنها بود.

12-مهم نیست که چه کسی حرف میزند، همیشه با دقت گوش می­دهم.

13-اتفاق افتاده است که خود را به مریضی زدهام تا مورد توجه قرار گیرم.

14-برایم اتفاق افتاده است که از کسی استفاده کنم.

15-همیشه آماده هستم که به خطای خود اعتراف کنم.

16-همیشه سعی میکنم تا آنچه را که توصیه میکنم به مرحله عمل درآورم.

17-برایم دشوار نیست که با آدمهای بددهن کنار بیایم.

18-گاهی سعی میکنم تا به جای بخشیدن و فراموش کردن، انتقام بگیرم.

19-وقتی چیزی را نمیدانم، به میل خود آن را میپذیرم.

20-همیشه مؤدب هستم، حتی در مقابل افراد ناخوشایند

21-گاهی واقعا اصرار میکنم که کارها به میل من انجام گیرد.

22-گاهی احساس کردهام که میخواهم همه چیز را بشکنم.

23-هرگز اجازه نمیدهم که کسی به جای من تنبیه شود.

24-اگر از من بخواهند تا در مقابل لطفی که کردهاند خدمتی انجام دهم، هرگز رنجیده خاطر نمیشوم.

25-هرگز با کسی که افکارش مخالف افکار من بوده دشمنی نکردهام.

26-بدون آنکه جوانب کار را بررسی کنم. هرگز به مسافرت طولانی نمی­روم.

27-گاهی نسبت به خوشبختی دیگران خیلی حسادت میکنم.

28-هرگز به طور واقعی احساس نکردهام که میخواهم یکی را سرزنش کنم.

29-گاهی از دست افرادی که انتظار مساعدت دارند عصبانی میشوم.

30-هرگز احساس نکردهام که بیدلیل تنبیه میشوم.

31-گاهی فکر میکنم، کسانی که بدشانس هستند، لیاقتش را دارند.

32-هرگز به طور آگاهانه چیزی را نگفتهام که فردی را آزرده خاطر سازد.



خرید و دانلود  پرسشنامه پذیرش اجتماعی ...