لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .doc :
در این نوشته روی صحبت با آن دسته از خانم هایی است که میل دارند به قلب شوهرشان راه یابند، اما شیوه اش را به درستی نمی دانند. راه های ساده و عملی زیر به ظاهر پیش پا افتاده و بی اهمیت اند، اما تجربه حاکی از آن است که بیشترین اختلاف های خانواده ها در همین نکات به ظاهر جزئی ریشه دارد :
1- با شوهری که از سر کار می آید چه رفتاری دارید؟
الف - چه باید کرد؟
1- سلام و احوالپرسی معمول، منتها با خوشرویی و گفتن «خسته نباشید».
2 - گرفتن کیف، کت و بسته های خریداری شده
3 - دادن خبرهای خوش
4 - آرام کردن فرزندان و هر یک را به کاری مشغول کردن.
5 - سریع آماده کردن میز غذا یا چیدن سفره .
6 - پرس و جو از اوضاع کاری روز و فرصت دادن به مرد تا حرفهایش را بزند.
و خلاصه به هر طریق می توانید احساس خوب خود را از ورود شوهر به منزل ابراز کنید.
«تبسم خرجی ندارد ولی سود بسیاری دارد.» ( دیل کارنگی)
ب- و اما چه نباید کرد؟
1 - بی اعتنایی و سرد رفتار کردن.
2 - درخواست انجام کاری پیش از غذا خوردن.
3 - گله و شکایت از بچه ها یا شکوه و شکایت از کارهای روزانه.
4 - درخواست پول یا بیان سایر توقعاتی که احتمالاً برای مرد مشکل آفرین است.
شاید بگویید این موارد پیش پا افتاده است، اما صادقانه پاسخ دهید: آیا با وجود آگاهی از این موارد جزئی، به آنها عمل می کنید یا فقط گاهی یکی- دو تایی را اجرا می کنید؟
2 - اگر شوهر شما دیر به منزل بیاید با او چه رفتاری دارید؟
یکی از عمده ترین اختلاف های زوجین، دیر آمدن مرد به خانه است. طبیعی است هیچ مردی حق ندارد بدون دلیل موجه دیر به خانه برود. اما خانم ها هم نباید در صورت دیر آمدن مرد به منزل، جنجال به پا کنند. خانم ابتدا باید علت واقعی را پیدا کند تا از روی حدسیات و افکار منفی خود واکنشی نشان ندهد که رابطه را پر از خشونت و مشاجره کند.
زنان گاهی فقط نیاز به گوش شنوا دارند. با گفتن و گله کردن و گاهی از چیزی شکایت کردن روحشان را سبک می کنند. مرد خوب همواره این فرصت را به همسرش می دهد. پس به حرف های او گوش بدهید و او را تأیید کنید. این عمل را نه به صورت مکانیکی بلکه از روی رغبت و با تمام وجود و به خاطر دل او انجام دهید.
زن باید علت دیر آمدن را سؤال کند وگرنه مرد فکر می کند این موضوع برای زن بی اهمیت است، اما زن باید سؤال خود را با لحنی آرام مطرح کند، آن هم پس از این که شوهر شام خورد و کمی استراحت کرد. زن باید او را متوجه کند به خاطر نگران بودن چنین پرسشی کرده است. با این برخورد، شوهر مجبور می شود با حوصله و به نرمی دلیل دیر آمدنش را توضیح دهد.
اما اگر زن لحن تند و غیردوستانه ای داشته باشد مرد احساس می کند مورد بازخواست قرار گرفته است، از طرفی هم خسته و گرسنه است بنابراین ممکن است حتی با لحن زننده ای بگوید "به تو مربوط نیست" یا سکوت کند.
مردی می گفت «شغلم طوری است که اکثراً نمی توانم سر ساعت به منزل برسم، هر چند همسرم از این وضعیت با خبر است اما تا می رسم غرولند می کند. من هم دیگر به این رفتارش عادت کرده ام و دیگر تلاشی برای سر وقت رسیدن نمی کنم. از این که فکر می کنم او به من ظنین است عصبانیتم دو برابر می شود.»
البته بهتر است مرد در این صورت تلفنی به خانم خبر دهد، اما به او حق بدهید که شاید گاهی تلفن دم دست او نیست. برخی از مردها هم می گویند اگر هر بار به او تلفن کنیم عادت می کند، آن وقت اگر یک بار نتوانیم زنگ بزنیم بیشتر نگران می شود.
اما از اینها گذشته، کمی هم باید مسئله را از دید خانم ها بررسی کنیم. بیشتر زنان مایلند ساعت دقیق آمدن همسرشان را بدانند. منظور آنها بازخواست یا کنجکاوی نیست بلکه می خواهند ناهار یا شام را طوری آماده کنند که به محض ورود او غذا را بکشند. حالا شما خود را به جای همسری بگذارید که نمی داند کی پلو را دم کند تا نسوزد، کی خورش را بار بگذارد که به موقع حاضر شود، به بچه ها غذا بدهد یا نه و خلاصه ده ها مورد دیگر که به سلیقه شخصی زنان مربوط می شود. اگر شوهر دیر کند تمام نقشه های همسرش را به هم می ریزد. در حالی که وقت شناسی حداقل احترامی است که می توانیم به زحمت های روزانه شان بگذاریم. از یاد نبریم نهایت آرزوی هر زن فراهم کردن شرایط آسایش و راحتی برای شوهرش است. قبول کنیم که یکی دوساعت را در نگرانی و اضطراب به سر برده و نمی تواند خوشامدگوی خوبی به هنگام ورود شوهرش باشد.
در اینجا باید به زنان دوستدار شوهر توصیه ای کرد:. شما که دوست ندارید به تنهایی غذا بخورید و حتماً باید شوهرتان کنارتان باشد لازم است به نکته ای ظریف توجه کنید. اگر مایلید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مقدمه
شواهد تاریخی گواه بر آنست که بشر از آغاز خلقت گرایش به پرستش و پرستیدن داشته و اشکال تاریخی پرستش گواهی بر این مدعاست این باور گاه در شکل متعالی خود عبودیت خدا بوده و گاه در شکل بدوی پرستش اصنام و بتها و مظاهر طبیعی بعنوان نمادی از قدرت و یا خصوصیتی از خصایص مطلوب انسان که قصد نسبت آنها با به این نماد خدا ( رب النوع ) بعنوان عنصر ماوارء انسانی دارد.
این فرآیند انسان را به معرفتی رسانید تا بخواهد موجود متصور خویش را فراتر از هریک از آنچه از اجسام و کائنات و یا چهره های افسانه ای خود ساخته ببیند.
دین اولیه ایرانیان پرستش قوای طبیعت بوده منتهی نه در شکل بت پرستی بلکه با باوری متفاوت با سایر ملل. اعتقاد اینان به خدای بزرگ بنام میترا ، خدا خدایان یا خدای عام که همه مردم آن را می شناختند و به آن احترام میگذاشتند ، مبین این مسأله است.
چنانکه گفته شد انسان در تمام مراحل حیات خود سرشار از نوعی اعتقاد به نیرویی مافوق طبیعت است. درکنار آنچه که انسان برای خود در توجیه و تفسیر این باورها و اعتقادات کوشیده اند به نمونه هایی دیگری برخورد میکنیم که ظهور انسانهایی است با ادعای رسالت از سوی وجودی بنام خدا.
اندیشه دین مبتنی بر الله یا خدا محوری که اول آخر آن به ایمان به خدا ختم میشود، شکل متعالی پرستش است. این اعتقاد مستلزم تعریفی اولیه از اساس خلقت و آفرینش است و فهم این نکته که همه چیز تحت اراده و اختیار خداست که با حکمت و قدرت خود بر این جهان بزرگ فرمانروائی مطلق دارد.
دین در این نوع از اعتقاد عبارتست از مجموعه از تعالیم الهی که برای سعادت و خوشبختی انسان در این جهان و جهان پس از مرگ توسط انسانهای برگزیده به سایر نوع بشر تقدیم میشود.
انسانهایی برگزیده، سفیران الهی هستند. خدواند با علم و حکمت خود افرادی را که از نظر روحی دارای لیاقت بودند گزینش می نماید و دستورات خود را به او تعلیم میدهد تا به سایرین برساند. این فرد از حیث رفتار و کردار و گفتار مورد اعتماد است می نماید و صاحب خصوصیاتی است که وی را از دیگر مردمان برتری میدهد.
آئین میترا
آئین میترایی مربوط به دوره های نخستین مهاجرین آریایی تبار به فلات ایران و سرزمین هند است که موجب اشتراکات اعتقادی زیادی در مدت زمان طولانی مابین اقوام ایران و هند شده بود. این پیشینه تاریخی به دو هزار و چهارصد سال قبل از میلاد مسیح میرسد.
این آئین در سرزمین هند بنام میترا و در ایران به نام مهر شناخته میشد.
مهرپرستی یا میترائیسم از دین های باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان بنیاد شده بود. مهر پرستی پیرامون سده های نخستین یا دومین پیش از زایش مسیح در سرزمینهای ایرانی پدید آمد.
اساس آئین مهر پرستی اعتقاد به خدای بزرگ بنام مهر است که سایر خدایان کوچکتر در خدمت او هستند.
بیشتر معابد میترایی در درون کوهها و در دهانه غارها بنا گذاشته میشد. ضمن اینکه اینان اول مهر، گاوی را با عزت و احترام در حالیکه آذین بسته بودند بعد از عزاداری قربانی نموده و از آن می خوردند تا از وجود معبود چیزی در میان وجود آنان باشد.
میترا پرستان معتقد به پاداش و کیفر اخروی بودند و به حیات جاودان اعتقاد داشتند. از این رو در انجام کارهای نیک رغبت زیادی از خود نشان میدادند.
آئین میترا مبتنی بر قداست آتش و سایر قوای طبیعت بود و روحانیان این آئین ، مسلط بر زندگی مردم و حاکم بر مصالح آنان بودند.
عدد هفت درآئین مهر پرستی مقدس است. درجات هفتگانه مهرپرستی به قرار زیر بود:
کلاغ منسوب به عطارد
همسر منسوب به زهره
سرباز منسوب به مریخ
شیر منسوب به مشتری
پارسا منسوب به قمر
پیک خورشید منسوب به مهرپیما
پیر مرشد منسوب به زحل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مقدمه
شواهد تاریخی گواه بر آنست که بشر از آغاز خلقت گرایش به پرستش و پرستیدن داشته و اشکال تاریخی پرستش گواهی بر این مدعاست این باور گاه در شکل متعالی خود عبودیت خدا بوده و گاه در شکل بدوی پرستش اصنام و بتها و مظاهر طبیعی بعنوان نمادی از قدرت و یا خصوصیتی از خصایص مطلوب انسان که قصد نسبت آنها با به این نماد خدا ( رب النوع ) بعنوان عنصر ماوارء انسانی دارد.
این فرآیند انسان را به معرفتی رسانید تا بخواهد موجود متصور خویش را فراتر از هریک از آنچه از اجسام و کائنات و یا چهره های افسانه ای خود ساخته ببیند.
دین اولیه ایرانیان پرستش قوای طبیعت بوده منتهی نه در شکل بت پرستی بلکه با باوری متفاوت با سایر ملل. اعتقاد اینان به خدای بزرگ بنام میترا ، خدا خدایان یا خدای عام که همه مردم آن را می شناختند و به آن احترام میگذاشتند ، مبین این مسأله است.
چنانکه گفته شد انسان در تمام مراحل حیات خود سرشار از نوعی اعتقاد به نیرویی مافوق طبیعت است. درکنار آنچه که انسان برای خود در توجیه و تفسیر این باورها و اعتقادات کوشیده اند به نمونه هایی دیگری برخورد میکنیم که ظهور انسانهایی است با ادعای رسالت از سوی وجودی بنام خدا.
اندیشه دین مبتنی بر الله یا خدا محوری که اول آخر آن به ایمان به خدا ختم میشود، شکل متعالی پرستش است. این اعتقاد مستلزم تعریفی اولیه از اساس خلقت و آفرینش است و فهم این نکته که همه چیز تحت اراده و اختیار خداست که با حکمت و قدرت خود بر این جهان بزرگ فرمانروائی مطلق دارد.
دین در این نوع از اعتقاد عبارتست از مجموعه از تعالیم الهی که برای سعادت و خوشبختی انسان در این جهان و جهان پس از مرگ توسط انسانهای برگزیده به سایر نوع بشر تقدیم میشود.
انسانهایی برگزیده، سفیران الهی هستند. خدواند با علم و حکمت خود افرادی را که از نظر روحی دارای لیاقت بودند گزینش می نماید و دستورات خود را به او تعلیم میدهد تا به سایرین برساند. این فرد از حیث رفتار و کردار و گفتار مورد اعتماد است می نماید و صاحب خصوصیاتی است که وی را از دیگر مردمان برتری میدهد.
آئین میترا
آئین میترایی مربوط به دوره های نخستین مهاجرین آریایی تبار به فلات ایران و سرزمین هند است که موجب اشتراکات اعتقادی زیادی در مدت زمان طولانی مابین اقوام ایران و هند شده بود. این پیشینه تاریخی به دو هزار و چهارصد سال قبل از میلاد مسیح میرسد.
این آئین در سرزمین هند بنام میترا و در ایران به نام مهر شناخته میشد.
مهرپرستی یا میترائیسم از دین های باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان بنیاد شده بود. مهر پرستی پیرامون سده های نخستین یا دومین پیش از زایش مسیح در سرزمینهای ایرانی پدید آمد.
اساس آئین مهر پرستی اعتقاد به خدای بزرگ بنام مهر است که سایر خدایان کوچکتر در خدمت او هستند.
بیشتر معابد میترایی در درون کوهها و در دهانه غارها بنا گذاشته میشد. ضمن اینکه اینان اول مهر، گاوی را با عزت و احترام در حالیکه آذین بسته بودند بعد از عزاداری قربانی نموده و از آن می خوردند تا از وجود معبود چیزی در میان وجود آنان باشد.
میترا پرستان معتقد به پاداش و کیفر اخروی بودند و به حیات جاودان اعتقاد داشتند. از این رو در انجام کارهای نیک رغبت زیادی از خود نشان میدادند.
آئین میترا مبتنی بر قداست آتش و سایر قوای طبیعت بود و روحانیان این آئین ، مسلط بر زندگی مردم و حاکم بر مصالح آنان بودند.
عدد هفت درآئین مهر پرستی مقدس است. درجات هفتگانه مهرپرستی به قرار زیر بود:
کلاغ منسوب به عطارد
همسر منسوب به زهره
سرباز منسوب به مریخ
شیر منسوب به مشتری
پارسا منسوب به قمر
پیک خورشید منسوب به مهرپیما
پیر مرشد منسوب به زحل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مقدمه
شواهد تاریخی گواه بر آنست که بشر از آغاز خلقت گرایش به پرستش و پرستیدن داشته و اشکال تاریخی پرستش گواهی بر این مدعاست این باور گاه در شکل متعالی خود عبودیت خدا بوده و گاه در شکل بدوی پرستش اصنام و بتها و مظاهر طبیعی بعنوان نمادی از قدرت و یا خصوصیتی از خصایص مطلوب انسان که قصد نسبت آنها با به این نماد خدا ( رب النوع ) بعنوان عنصر ماوارء انسانی دارد.
این فرآیند انسان را به معرفتی رسانید تا بخواهد موجود متصور خویش را فراتر از هریک از آنچه از اجسام و کائنات و یا چهره های افسانه ای خود ساخته ببیند.
دین اولیه ایرانیان پرستش قوای طبیعت بوده منتهی نه در شکل بت پرستی بلکه با باوری متفاوت با سایر ملل. اعتقاد اینان به خدای بزرگ بنام میترا ، خدا خدایان یا خدای عام که همه مردم آن را می شناختند و به آن احترام میگذاشتند ، مبین این مسأله است.
چنانکه گفته شد انسان در تمام مراحل حیات خود سرشار از نوعی اعتقاد به نیرویی مافوق طبیعت است. درکنار آنچه که انسان برای خود در توجیه و تفسیر این باورها و اعتقادات کوشیده اند به نمونه هایی دیگری برخورد میکنیم که ظهور انسانهایی است با ادعای رسالت از سوی وجودی بنام خدا.
اندیشه دین مبتنی بر الله یا خدا محوری که اول آخر آن به ایمان به خدا ختم میشود، شکل متعالی پرستش است. این اعتقاد مستلزم تعریفی اولیه از اساس خلقت و آفرینش است و فهم این نکته که همه چیز تحت اراده و اختیار خداست که با حکمت و قدرت خود بر این جهان بزرگ فرمانروائی مطلق دارد.
دین در این نوع از اعتقاد عبارتست از مجموعه از تعالیم الهی که برای سعادت و خوشبختی انسان در این جهان و جهان پس از مرگ توسط انسانهای برگزیده به سایر نوع بشر تقدیم میشود.
انسانهایی برگزیده، سفیران الهی هستند. خدواند با علم و حکمت خود افرادی را که از نظر روحی دارای لیاقت بودند گزینش می نماید و دستورات خود را به او تعلیم میدهد تا به سایرین برساند. این فرد از حیث رفتار و کردار و گفتار مورد اعتماد است می نماید و صاحب خصوصیاتی است که وی را از دیگر مردمان برتری میدهد.
آئین میترا
آئین میترایی مربوط به دوره های نخستین مهاجرین آریایی تبار به فلات ایران و سرزمین هند است که موجب اشتراکات اعتقادی زیادی در مدت زمان طولانی مابین اقوام ایران و هند شده بود. این پیشینه تاریخی به دو هزار و چهارصد سال قبل از میلاد مسیح میرسد.
این آئین در سرزمین هند بنام میترا و در ایران به نام مهر شناخته میشد.
مهرپرستی یا میترائیسم از دین های باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان بنیاد شده بود. مهر پرستی پیرامون سده های نخستین یا دومین پیش از زایش مسیح در سرزمینهای ایرانی پدید آمد.
اساس آئین مهر پرستی اعتقاد به خدای بزرگ بنام مهر است که سایر خدایان کوچکتر در خدمت او هستند.
بیشتر معابد میترایی در درون کوهها و در دهانه غارها بنا گذاشته میشد. ضمن اینکه اینان اول مهر، گاوی را با عزت و احترام در حالیکه آذین بسته بودند بعد از عزاداری قربانی نموده و از آن می خوردند تا از وجود معبود چیزی در میان وجود آنان باشد.
میترا پرستان معتقد به پاداش و کیفر اخروی بودند و به حیات جاودان اعتقاد داشتند. از این رو در انجام کارهای نیک رغبت زیادی از خود نشان میدادند.
آئین میترا مبتنی بر قداست آتش و سایر قوای طبیعت بود و روحانیان این آئین ، مسلط بر زندگی مردم و حاکم بر مصالح آنان بودند.
عدد هفت درآئین مهر پرستی مقدس است. درجات هفتگانه مهرپرستی به قرار زیر بود:
کلاغ منسوب به عطارد
همسر منسوب به زهره
سرباز منسوب به مریخ
شیر منسوب به مشتری
پارسا منسوب به قمر
پیک خورشید منسوب به مهرپیما
پیر مرشد منسوب به زحل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
آیین زندگى از دیدگاه امام رضا (علیه السلام )
زندگى مادى امروز از یک طرف انسان را به صورت ابزار و از طرف دیگر به صورت حیوان در آورده است . آثار و نتایج شوم و تلخ ناشى از این امر، در ملتهایى که به آخرین مرحله تمدن مادى رسیده اند، به وضوح دیده مى شود. آمارهاى وحشتناک تخلفات و جنایات در این ملتها، مى تواند دورنمایى از حقیقت این تراژدى را نشان دهد.یگانه عاملى که مى تواند آدمى را از ضایعه ماده پرستى برهاند و کیان و شخصیت او را از خطر خود بیگانگى مصون دارد، برخوردارى از حیات طیبه است .از بررسى دقیق منابع اسلامى بر مى آید، راه تحصیل حیات طیبه در این جهان معلول چهار عامل است :1 - سلامت جسم2 - سلامت روح آرامش خیال 3 - مساعد بودن شرایط همزیستى همسر و فرزند و همنشین شایسته 4 - حسن عاقبتآدمى در سفر حیات با موانع و گردنه هاى زیادى مواجه است و این موانع او را از هر سو به گمراهى مى کشاند. انسان از هر گردنه اى بگذرد، خطرى دیگر با قیافه اى جدید عرض اندام مى کند. هیچکس در این سفر نمى تواند بدون راهنما باشد، تنها کسانى مى توانند در این سفر پرخطر راهنماى انسان باشند که به همه مقتضیات جسمى و روانى و نیازمندیها و خواهشهاى طبیعى این اعجوبه آفرینش آشنایى کامل داشته باشند تا بتوانند او را به درک صحیح از اصول مسلم نظام آفرینش نایل کرده به شاهراه زندگى شرافتمندانه و آزاد رهنمون سازند.آرى ، تنها پیشوایان راستین دین مقدس اسلام ، نمونه و شاخص چنین امرى هستند.معمولا این بزرگواران با پرستش خداوند متعال به همه بندگى ها پشت پا زدند و در کوتاهترین مدت ، بزرگترین مواهب الهى را که لایق یک انسان پاکباز است ، به دست آوردند. پیروى از تعالیم حیاتبخش این وارستگان مى تواند آب زندگانى را در کام انسان زلال و گوارا سازد و زندگى جاودانه اى را براى او به ارمغان آورد.هر که مى خواهد از حیات طیبه برخوردار باشد. باید این راه قدسى را بپیماید تا حقیقت انسانیتش بشکفد و رشد یابد و به معراج رسد. چه در غیر این صورت حیات واقعى ممکن نیست و کسى که برنامه و نقشه زندگى خود را با تعالیم این بزرگواران ترسیم نکند، نه تنها بدبخت است ، بلکه صلاحیت زندگى هم ندارد، تعالیمى که از پیشوایان دین براى سعادت انسانها وضع شده است ، اگر چه قسمتى از تمایلات آزاد آدمى را محدود مى کند ولى در واقع همین قوانین ضامن حفظ آزادى واقعى بشر و حفظ آن از خطر هرج و مرج و نابودى است . نخستین شرط آزادى محدودیت است ، زندگى تعادل نیروهاى متخالف است . همچنان که معلق بودن زمین در فضا، نتیجه تعادل نیروهاى متخالف مى باشد . زیباترین و عمیق ترین حالتى که ممکن است به ما دست دهد، روحانیت بذر است . روحانیت بذر هر علم حقیقى را مى افشاند. کسى که از این حالت بى خبر باشد و نتواند واله و شیدا شود و به حالت جذبه و شور در آید. بتى بیجان است . به راستى چیزى وجود دارد که درکش براى ما مقدور نیست و به صورت برترین دانشها و درخشنده ترین زیبایى ها تجلى مى کند و استعدادهاى محدود و ناقص جزبه ظاهر بسیار مقدماتى آن را درک نمى تواند کرد. این علم و این احساس ، در درون ایمان واقعى نهفته اند. قرآن مى فرماید:من عمل صالحا من ذکر او انثى وهو مؤ من ، فلنحیینه حیوة طیبة . هر کس عمل صالح انجام دهد و نیکوکارى کند در حالى که مومن باشد، خواهد مرد باشد و خواه زن ، ما او را به داشتن حیات طیبه ، زندگى خوش و صاف و بى کدورت زنده خواهیم کرد. نکته جالب در این آیه کریمه ، این است که قرآن کریم مردم بى ایمان و بدکار را زنده و حساس نمى خواند. مى فرماید کسانى که نیکوکارى کنند و ایمان و علاقه به معنویت داشته باشند، ما آنها را زنده مى کنیم و از مردگى خارج مى سازیم ، آن وقت مى فهمند که زندگى بى معنا و بى هدف نیست ، مى فهمند سعادت واقعیت دارد، مى فهمند که مى شود در این دنیا طورى زندگى کرد که کدورتى از رنج و ناراحتى وجود نداشته باشد . کتابى را که در برابر خود گشوده اید،