حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درمورد. آکمه ایسم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آکمه ایسم

ACMEISM - آکمه ایسم

این عنوان از کلمه یونانی AKME به معنی شکفتگی و کمال گرفته شده است

 برای آکمه ایست ها اثر هنری صد در صد به دنیای محسوس تعلق دارد که باید آنرا دوست داشت. آکمه ایسم نوعی انقلاب در سلیقه است که در برابر سمبولیسم آلمانی از زیبایی فرانسوی - وضوح لاتینی و شجاعت انگلیسی دفاع می کند.

 آکمه ایست ها که وضوح لحظه را به فضای بی ثبات و مبهم سمبولیسم ترجیح داده بودند دنیای منظم تر اما محدودتر آفریدند که قدرت نوجویی فوتوریسم را نداشت. اما وجود شاعران بزرگ در این مکتب تاثیر آن را در ادبیات جهان ایدار کرد به خصوص که ماندلشتام- استرناک و نیز مایاکوفسکی شاعر بزرگ دیگر آن عصر فوتوریسم روسی را ایه گذاشته بود خود جزء حلقه زبانشناسی مسکو بودند.

آکمه ایسم Acmeisme

درسال ۱۹۱۰ مکتب سمبولیسم ضعیف و دچار هرج و مرج ادبی شد وبتدریج طرفداران خود را از دست داد. اکثر پیروان و دست پرورده های این مکتب درجنبشها و نهضت هایی چون فوتوریسم، آکمه ایسم و مدرنیسم به مخالفت با سمبولیسم برخاستند. این جریانها در روسیه درمقابل مکتب سمبولیسم دوموضع انقلاب واصلاح را برگزیدند.

فوتوریستها که خود از سمبولیسم برخاسته بودند درواقع انقلابیونی بودند که به سمبولیسم پشت کردند و به کلی اصول، عقاید وافکار سمبولیستها را متهم و رد می کردند . اما آکمه ایستها که آنان نیز تربیت شدگان سمبولیسم بودند به لزوم اصلاحات دراین مکتب اعتقاد داشتند . آنان پایه های سمبولیسم را ویران نکردند بلکه وارثان وادامه دهندگان راه سمبولیستها بودند که شیوه های جدید را جایگزین سنتهای منسوخ ودست وپاگیر این مکتب کردند و تحولی را درآن پدید آوردند.

آکمه ایسم (Acemeisme) مرکب از کلمه «آکمه» (Acme) است که از واژه یونانی Akm به معنای «کمال ، رفعت واوج » ریشه گرفته است و «ایسم» (Isme) آخر آن هم نشانگر وجود یک مکتب است.

مکتب آکمه ایسم یکی از جریانهای ادبی قرن بیستم در روسیه بود که بین سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴ درسن پترزبورگ جریان داشت. این مکتب باوجود عمر بسیار کوتاه و گذرایی که داشت اما تأثیری عمیق برادبیات جهان گذاشت وشاعران ونویسندگانی از آن برخاستند وآثارشان درادبیات روس و جهان ماندگار و جاودانه شد.

درابتدا شش شاعر با نامهای نیکلای گومیلیوف (Nikola Goumiliov) وهمسرش آنا آخماتوا (Anna Akhmatova) ، اوسیپ ماندلشتام (Ossip Mondelstam، سرگی گورودتسکی (S.Gorodetski) ، آی ، آننسکی (I.Annenski) ومیخائیل کوزمین محفل و انجمن شاعرانه ای را با نام «کارگاه شاعران» ایجاد کردند ونام آکمه ایسم را برای جمع خود برگزیدند. این گروه با رهبری گومیلیوف به مخالفت با «ایوانف» رهبر شاعران سمبولیسم روسیه برخاستند. آنان اصول وعقاید موج اول سمبولیستها که «منهل ها» نامیده می شدند را حفظ کردند. اما افکار موج دوم سمبولیسم را نپذیرفتند.

آکمه ایستها هنر رومی ، ادبیات لاتین، زیبایی فرانسوی وآثار شکسپیر ، تئوفیل گوتیه و رابله را می ستودند ودرآثار خود از آنان الهام می گرفتند.

نیکولای گومیلیوف به عنوان رهبر و سردسته این مکتب، دراثر معروف خود به نام «کالبدشکافی شعرروسی » افکار، عقاید ودرکل اندیشه آکمه ایستی را بیان کرده است. آناآخماتوا دراثری به نام «شهربی قهرمان» با دیدی آکمه ایستی وبیانی صریح و روشن مضامین زیبایی شناختی کلاسیک و عرفانی را به تصویر کشیده است. ولی آثار اوسیپ ماندلشتام دارای مضامین فرهنگی و اجتماعی با کلامی پیچیده و دشوار و درعین حال موزون وآهنگین است . ازجمله آثار او می توان «سفر به ارمنستان »، «گفت وگو درباره دانته»، «هیاهوی زمان» و مجموعه اشعار او در زمان تبعیدش را نام برد.

 • عقاید آکمه ایستها:

.۱هنرمحض : آکمه ایستها معتقد به «هنرمتعالی ومحض» بودند که این خصوصیت را از سمبولیستها به ارث برده بودند.

.۲ ایجاد وحفظ تعادل: دنیای ادبی وهنری آکمه ایستها بسیار متعادل تر ومنظم تر از دنیای سمبولیستها بود و البته به همان اندازه هم محدودتر. پیروان این مکتب معتقد بودند که رسالت اصلی هنرایجاد وحفظ تعادل است وهنرمند باید با هنر خود ناموزونی ها وزیبایی های گذرای این دنیا را متعادل و جاودانه کند که با توافق ، همبستگی و حل تضادها وانجام یک سری اصلاحات در سنتها ونظام های گذشته این تعادل و درپی آن نظم به وجود می آید که سمبولیستها این جنبه هنر را نادیده می گرفتند درحالی که آکمه ایستها به عنوان دنباله روی آنان حفظ تعادل برای رسیدن به کمال را هدف خود قرار داده بودند.

.۳ حفظ سنتها: آکمه ایستها نه تنها مخالف سنتهای گذشته نبودند بلکه از آن سنتها حمایت هم می کردند. آنان افکار وعقاید کلاسیکها را تأیید و دنبال کردند. از نظر آنان ادبیات کلاسیک بویژه شعر کلاسیک بهترین نوع ادبیات و شعراست. البته پیروان این مکتب باتوجه به اینکه حافظ سنتها بودند ولی درعین حال مدافع مدرنیسم ومدرنیته هم بودند.

.۴ صراحت بیان: سمبولیستها دراشعارشان از کلمات اضافی، کلیشه ای وتزیینی بسیار استفاده می کردند که این را آکمه ایستها نمی پسندیدند. از نظر آنان زبان شاعرانه سمبولیستها زبانی مرده بود. آکمه ایستها می خواستند به زبان عامه مردم وآزاد از هرگونه قیدوبند و عادتهای کلیشه ای شعربگویند. به همین دلیل همیشه صراحت ادبیات لاتین را می ستودند. آکمه ایستها برای کلمه بسیار ارزش قائل بودند. زیرا معتقد بودند که باکلمات می توان معانی ، تصاویر و تمام احساسات خود را بیان کرد.

.۵ عشق به دنیا و زندگی: آکمه ایستها به دنیای مادی عشق می ورزیدند وآن را دوست داشتند. از نظر آنان باید به انسانها به عنوان جزئی از این دنیا عشق ورزید. باید حیوانات و گیاهان را به عنوان جزئی ازاین حیات دنیوی دوست داشت. باید به جامعه، شهروفرهنگ خود علاقه مند بود . باید طبیعت را به خاطر شگرفی و زیبایی هایش ستایش کرد. و درکل باید زندگی را با تمام جنبه هایش دوست داشت.

.۶نفی عرفان واصول زیبایی شناختی سمبولیسم: آکمه ایستها مخالف عرفان سمبولیسم بودند . آنان با اینکه خیلی از اصول زیبایی شناختی سمبولیستها را حفظ کردند اما چون به تدریج اصول زیبایی شناختی وهنر سمبولیسم متأثر از عقاید فلسفی ومذهبی شد واز آن هدف اصلی خود دور شدند ، آکمه ایستها آن را نپذیرفتند ودرعوض به مضامین زیبایی شناختی کلاسیک رو آوردند .



خرید و دانلود مقاله درمورد. آکمه ایسم


مقاله درمورد. آکمه ایسم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آکمه ایسم

ACMEISM - آکمه ایسم

این عنوان از کلمه یونانی AKME به معنی شکفتگی و کمال گرفته شده است

 برای آکمه ایست ها اثر هنری صد در صد به دنیای محسوس تعلق دارد که باید آنرا دوست داشت. آکمه ایسم نوعی انقلاب در سلیقه است که در برابر سمبولیسم آلمانی از زیبایی فرانسوی - وضوح لاتینی و شجاعت انگلیسی دفاع می کند.

 آکمه ایست ها که وضوح لحظه را به فضای بی ثبات و مبهم سمبولیسم ترجیح داده بودند دنیای منظم تر اما محدودتر آفریدند که قدرت نوجویی فوتوریسم را نداشت. اما وجود شاعران بزرگ در این مکتب تاثیر آن را در ادبیات جهان ایدار کرد به خصوص که ماندلشتام- استرناک و نیز مایاکوفسکی شاعر بزرگ دیگر آن عصر فوتوریسم روسی را ایه گذاشته بود خود جزء حلقه زبانشناسی مسکو بودند.

آکمه ایسم Acmeisme

درسال ۱۹۱۰ مکتب سمبولیسم ضعیف و دچار هرج و مرج ادبی شد وبتدریج طرفداران خود را از دست داد. اکثر پیروان و دست پرورده های این مکتب درجنبشها و نهضت هایی چون فوتوریسم، آکمه ایسم و مدرنیسم به مخالفت با سمبولیسم برخاستند. این جریانها در روسیه درمقابل مکتب سمبولیسم دوموضع انقلاب واصلاح را برگزیدند.

فوتوریستها که خود از سمبولیسم برخاسته بودند درواقع انقلابیونی بودند که به سمبولیسم پشت کردند و به کلی اصول، عقاید وافکار سمبولیستها را متهم و رد می کردند . اما آکمه ایستها که آنان نیز تربیت شدگان سمبولیسم بودند به لزوم اصلاحات دراین مکتب اعتقاد داشتند . آنان پایه های سمبولیسم را ویران نکردند بلکه وارثان وادامه دهندگان راه سمبولیستها بودند که شیوه های جدید را جایگزین سنتهای منسوخ ودست وپاگیر این مکتب کردند و تحولی را درآن پدید آوردند.

آکمه ایسم (Acemeisme) مرکب از کلمه «آکمه» (Acme) است که از واژه یونانی Akm به معنای «کمال ، رفعت واوج » ریشه گرفته است و «ایسم» (Isme) آخر آن هم نشانگر وجود یک مکتب است.

مکتب آکمه ایسم یکی از جریانهای ادبی قرن بیستم در روسیه بود که بین سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴ درسن پترزبورگ جریان داشت. این مکتب باوجود عمر بسیار کوتاه و گذرایی که داشت اما تأثیری عمیق برادبیات جهان گذاشت وشاعران ونویسندگانی از آن برخاستند وآثارشان درادبیات روس و جهان ماندگار و جاودانه شد.

درابتدا شش شاعر با نامهای نیکلای گومیلیوف (Nikola Goumiliov) وهمسرش آنا آخماتوا (Anna Akhmatova) ، اوسیپ ماندلشتام (Ossip Mondelstam، سرگی گورودتسکی (S.Gorodetski) ، آی ، آننسکی (I.Annenski) ومیخائیل کوزمین محفل و انجمن شاعرانه ای را با نام «کارگاه شاعران» ایجاد کردند ونام آکمه ایسم را برای جمع خود برگزیدند. این گروه با رهبری گومیلیوف به مخالفت با «ایوانف» رهبر شاعران سمبولیسم روسیه برخاستند. آنان اصول وعقاید موج اول سمبولیستها که «منهل ها» نامیده می شدند را حفظ کردند. اما افکار موج دوم سمبولیسم را نپذیرفتند.

آکمه ایستها هنر رومی ، ادبیات لاتین، زیبایی فرانسوی وآثار شکسپیر ، تئوفیل گوتیه و رابله را می ستودند ودرآثار خود از آنان الهام می گرفتند.

نیکولای گومیلیوف به عنوان رهبر و سردسته این مکتب، دراثر معروف خود به نام «کالبدشکافی شعرروسی » افکار، عقاید ودرکل اندیشه آکمه ایستی را بیان کرده است. آناآخماتوا دراثری به نام «شهربی قهرمان» با دیدی آکمه ایستی وبیانی صریح و روشن مضامین زیبایی شناختی کلاسیک و عرفانی را به تصویر کشیده است. ولی آثار اوسیپ ماندلشتام دارای مضامین فرهنگی و اجتماعی با کلامی پیچیده و دشوار و درعین حال موزون وآهنگین است . ازجمله آثار او می توان «سفر به ارمنستان »، «گفت وگو درباره دانته»، «هیاهوی زمان» و مجموعه اشعار او در زمان تبعیدش را نام برد.

 • عقاید آکمه ایستها:

.۱هنرمحض : آکمه ایستها معتقد به «هنرمتعالی ومحض» بودند که این خصوصیت را از سمبولیستها به ارث برده بودند.

.۲ ایجاد وحفظ تعادل: دنیای ادبی وهنری آکمه ایستها بسیار متعادل تر ومنظم تر از دنیای سمبولیستها بود و البته به همان اندازه هم محدودتر. پیروان این مکتب معتقد بودند که رسالت اصلی هنرایجاد وحفظ تعادل است وهنرمند باید با هنر خود ناموزونی ها وزیبایی های گذرای این دنیا را متعادل و جاودانه کند که با توافق ، همبستگی و حل تضادها وانجام یک سری اصلاحات در سنتها ونظام های گذشته این تعادل و درپی آن نظم به وجود می آید که سمبولیستها این جنبه هنر را نادیده می گرفتند درحالی که آکمه ایستها به عنوان دنباله روی آنان حفظ تعادل برای رسیدن به کمال را هدف خود قرار داده بودند.

.۳ حفظ سنتها: آکمه ایستها نه تنها مخالف سنتهای گذشته نبودند بلکه از آن سنتها حمایت هم می کردند. آنان افکار وعقاید کلاسیکها را تأیید و دنبال کردند. از نظر آنان ادبیات کلاسیک بویژه شعر کلاسیک بهترین نوع ادبیات و شعراست. البته پیروان این مکتب باتوجه به اینکه حافظ سنتها بودند ولی درعین حال مدافع مدرنیسم ومدرنیته هم بودند.

.۴ صراحت بیان: سمبولیستها دراشعارشان از کلمات اضافی، کلیشه ای وتزیینی بسیار استفاده می کردند که این را آکمه ایستها نمی پسندیدند. از نظر آنان زبان شاعرانه سمبولیستها زبانی مرده بود. آکمه ایستها می خواستند به زبان عامه مردم وآزاد از هرگونه قیدوبند و عادتهای کلیشه ای شعربگویند. به همین دلیل همیشه صراحت ادبیات لاتین را می ستودند. آکمه ایستها برای کلمه بسیار ارزش قائل بودند. زیرا معتقد بودند که باکلمات می توان معانی ، تصاویر و تمام احساسات خود را بیان کرد.

.۵ عشق به دنیا و زندگی: آکمه ایستها به دنیای مادی عشق می ورزیدند وآن را دوست داشتند. از نظر آنان باید به انسانها به عنوان جزئی از این دنیا عشق ورزید. باید حیوانات و گیاهان را به عنوان جزئی ازاین حیات دنیوی دوست داشت. باید به جامعه، شهروفرهنگ خود علاقه مند بود . باید طبیعت را به خاطر شگرفی و زیبایی هایش ستایش کرد. و درکل باید زندگی را با تمام جنبه هایش دوست داشت.

.۶نفی عرفان واصول زیبایی شناختی سمبولیسم: آکمه ایستها مخالف عرفان سمبولیسم بودند . آنان با اینکه خیلی از اصول زیبایی شناختی سمبولیستها را حفظ کردند اما چون به تدریج اصول زیبایی شناختی وهنر سمبولیسم متأثر از عقاید فلسفی ومذهبی شد واز آن هدف اصلی خود دور شدند ، آکمه ایستها آن را نپذیرفتند ودرعوض به مضامین زیبایی شناختی کلاسیک رو آوردند .



خرید و دانلود مقاله درمورد. آکمه ایسم


مقاله درمورد. آکمه ایسم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آکمه ایسم

ACMEISM - آکمه ایسم

این عنوان از کلمه یونانی AKME به معنی شکفتگی و کمال گرفته شده است

 برای آکمه ایست ها اثر هنری صد در صد به دنیای محسوس تعلق دارد که باید آنرا دوست داشت. آکمه ایسم نوعی انقلاب در سلیقه است که در برابر سمبولیسم آلمانی از زیبایی فرانسوی - وضوح لاتینی و شجاعت انگلیسی دفاع می کند.

 آکمه ایست ها که وضوح لحظه را به فضای بی ثبات و مبهم سمبولیسم ترجیح داده بودند دنیای منظم تر اما محدودتر آفریدند که قدرت نوجویی فوتوریسم را نداشت. اما وجود شاعران بزرگ در این مکتب تاثیر آن را در ادبیات جهان ایدار کرد به خصوص که ماندلشتام- استرناک و نیز مایاکوفسکی شاعر بزرگ دیگر آن عصر فوتوریسم روسی را ایه گذاشته بود خود جزء حلقه زبانشناسی مسکو بودند.

آکمه ایسم Acmeisme

درسال ۱۹۱۰ مکتب سمبولیسم ضعیف و دچار هرج و مرج ادبی شد وبتدریج طرفداران خود را از دست داد. اکثر پیروان و دست پرورده های این مکتب درجنبشها و نهضت هایی چون فوتوریسم، آکمه ایسم و مدرنیسم به مخالفت با سمبولیسم برخاستند. این جریانها در روسیه درمقابل مکتب سمبولیسم دوموضع انقلاب واصلاح را برگزیدند.

فوتوریستها که خود از سمبولیسم برخاسته بودند درواقع انقلابیونی بودند که به سمبولیسم پشت کردند و به کلی اصول، عقاید وافکار سمبولیستها را متهم و رد می کردند . اما آکمه ایستها که آنان نیز تربیت شدگان سمبولیسم بودند به لزوم اصلاحات دراین مکتب اعتقاد داشتند . آنان پایه های سمبولیسم را ویران نکردند بلکه وارثان وادامه دهندگان راه سمبولیستها بودند که شیوه های جدید را جایگزین سنتهای منسوخ ودست وپاگیر این مکتب کردند و تحولی را درآن پدید آوردند.

آکمه ایسم (Acemeisme) مرکب از کلمه «آکمه» (Acme) است که از واژه یونانی Akm به معنای «کمال ، رفعت واوج » ریشه گرفته است و «ایسم» (Isme) آخر آن هم نشانگر وجود یک مکتب است.

مکتب آکمه ایسم یکی از جریانهای ادبی قرن بیستم در روسیه بود که بین سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴ درسن پترزبورگ جریان داشت. این مکتب باوجود عمر بسیار کوتاه و گذرایی که داشت اما تأثیری عمیق برادبیات جهان گذاشت وشاعران ونویسندگانی از آن برخاستند وآثارشان درادبیات روس و جهان ماندگار و جاودانه شد.

درابتدا شش شاعر با نامهای نیکلای گومیلیوف (Nikola Goumiliov) وهمسرش آنا آخماتوا (Anna Akhmatova) ، اوسیپ ماندلشتام (Ossip Mondelstam، سرگی گورودتسکی (S.Gorodetski) ، آی ، آننسکی (I.Annenski) ومیخائیل کوزمین محفل و انجمن شاعرانه ای را با نام «کارگاه شاعران» ایجاد کردند ونام آکمه ایسم را برای جمع خود برگزیدند. این گروه با رهبری گومیلیوف به مخالفت با «ایوانف» رهبر شاعران سمبولیسم روسیه برخاستند. آنان اصول وعقاید موج اول سمبولیستها که «منهل ها» نامیده می شدند را حفظ کردند. اما افکار موج دوم سمبولیسم را نپذیرفتند.

آکمه ایستها هنر رومی ، ادبیات لاتین، زیبایی فرانسوی وآثار شکسپیر ، تئوفیل گوتیه و رابله را می ستودند ودرآثار خود از آنان الهام می گرفتند.

نیکولای گومیلیوف به عنوان رهبر و سردسته این مکتب، دراثر معروف خود به نام «کالبدشکافی شعرروسی » افکار، عقاید ودرکل اندیشه آکمه ایستی را بیان کرده است. آناآخماتوا دراثری به نام «شهربی قهرمان» با دیدی آکمه ایستی وبیانی صریح و روشن مضامین زیبایی شناختی کلاسیک و عرفانی را به تصویر کشیده است. ولی آثار اوسیپ ماندلشتام دارای مضامین فرهنگی و اجتماعی با کلامی پیچیده و دشوار و درعین حال موزون وآهنگین است . ازجمله آثار او می توان «سفر به ارمنستان »، «گفت وگو درباره دانته»، «هیاهوی زمان» و مجموعه اشعار او در زمان تبعیدش را نام برد.

 • عقاید آکمه ایستها:

.۱هنرمحض : آکمه ایستها معتقد به «هنرمتعالی ومحض» بودند که این خصوصیت را از سمبولیستها به ارث برده بودند.

.۲ ایجاد وحفظ تعادل: دنیای ادبی وهنری آکمه ایستها بسیار متعادل تر ومنظم تر از دنیای سمبولیستها بود و البته به همان اندازه هم محدودتر. پیروان این مکتب معتقد بودند که رسالت اصلی هنرایجاد وحفظ تعادل است وهنرمند باید با هنر خود ناموزونی ها وزیبایی های گذرای این دنیا را متعادل و جاودانه کند که با توافق ، همبستگی و حل تضادها وانجام یک سری اصلاحات در سنتها ونظام های گذشته این تعادل و درپی آن نظم به وجود می آید که سمبولیستها این جنبه هنر را نادیده می گرفتند درحالی که آکمه ایستها به عنوان دنباله روی آنان حفظ تعادل برای رسیدن به کمال را هدف خود قرار داده بودند.

.۳ حفظ سنتها: آکمه ایستها نه تنها مخالف سنتهای گذشته نبودند بلکه از آن سنتها حمایت هم می کردند. آنان افکار وعقاید کلاسیکها را تأیید و دنبال کردند. از نظر آنان ادبیات کلاسیک بویژه شعر کلاسیک بهترین نوع ادبیات و شعراست. البته پیروان این مکتب باتوجه به اینکه حافظ سنتها بودند ولی درعین حال مدافع مدرنیسم ومدرنیته هم بودند.

.۴ صراحت بیان: سمبولیستها دراشعارشان از کلمات اضافی، کلیشه ای وتزیینی بسیار استفاده می کردند که این را آکمه ایستها نمی پسندیدند. از نظر آنان زبان شاعرانه سمبولیستها زبانی مرده بود. آکمه ایستها می خواستند به زبان عامه مردم وآزاد از هرگونه قیدوبند و عادتهای کلیشه ای شعربگویند. به همین دلیل همیشه صراحت ادبیات لاتین را می ستودند. آکمه ایستها برای کلمه بسیار ارزش قائل بودند. زیرا معتقد بودند که باکلمات می توان معانی ، تصاویر و تمام احساسات خود را بیان کرد.

.۵ عشق به دنیا و زندگی: آکمه ایستها به دنیای مادی عشق می ورزیدند وآن را دوست داشتند. از نظر آنان باید به انسانها به عنوان جزئی از این دنیا عشق ورزید. باید حیوانات و گیاهان را به عنوان جزئی ازاین حیات دنیوی دوست داشت. باید به جامعه، شهروفرهنگ خود علاقه مند بود . باید طبیعت را به خاطر شگرفی و زیبایی هایش ستایش کرد. و درکل باید زندگی را با تمام جنبه هایش دوست داشت.

.۶نفی عرفان واصول زیبایی شناختی سمبولیسم: آکمه ایستها مخالف عرفان سمبولیسم بودند . آنان با اینکه خیلی از اصول زیبایی شناختی سمبولیستها را حفظ کردند اما چون به تدریج اصول زیبایی شناختی وهنر سمبولیسم متأثر از عقاید فلسفی ومذهبی شد واز آن هدف اصلی خود دور شدند ، آکمه ایستها آن را نپذیرفتند ودرعوض به مضامین زیبایی شناختی کلاسیک رو آوردند .



خرید و دانلود مقاله درمورد. آکمه ایسم


ممقاله درباره. آکمه ایسم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آکمه ایسم

ACMEISM - آکمه ایسم

این عنوان از کلمه یونانی AKME به معنی شکفتگی و کمال گرفته شده است

 برای آکمه ایست ها اثر هنری صد در صد به دنیای محسوس تعلق دارد که باید آنرا دوست داشت. آکمه ایسم نوعی انقلاب در سلیقه است که در برابر سمبولیسم آلمانی از زیبایی فرانسوی - وضوح لاتینی و شجاعت انگلیسی دفاع می کند.

 آکمه ایست ها که وضوح لحظه را به فضای بی ثبات و مبهم سمبولیسم ترجیح داده بودند دنیای منظم تر اما محدودتر آفریدند که قدرت نوجویی فوتوریسم را نداشت. اما وجود شاعران بزرگ در این مکتب تاثیر آن را در ادبیات جهان ایدار کرد به خصوص که ماندلشتام- استرناک و نیز مایاکوفسکی شاعر بزرگ دیگر آن عصر فوتوریسم روسی را ایه گذاشته بود خود جزء حلقه زبانشناسی مسکو بودند.

آکمه ایسم Acmeisme

درسال ۱۹۱۰ مکتب سمبولیسم ضعیف و دچار هرج و مرج ادبی شد وبتدریج طرفداران خود را از دست داد. اکثر پیروان و دست پرورده های این مکتب درجنبشها و نهضت هایی چون فوتوریسم، آکمه ایسم و مدرنیسم به مخالفت با سمبولیسم برخاستند. این جریانها در روسیه درمقابل مکتب سمبولیسم دوموضع انقلاب واصلاح را برگزیدند.

فوتوریستها که خود از سمبولیسم برخاسته بودند درواقع انقلابیونی بودند که به سمبولیسم پشت کردند و به کلی اصول، عقاید وافکار سمبولیستها را متهم و رد می کردند . اما آکمه ایستها که آنان نیز تربیت شدگان سمبولیسم بودند به لزوم اصلاحات دراین مکتب اعتقاد داشتند . آنان پایه های سمبولیسم را ویران نکردند بلکه وارثان وادامه دهندگان راه سمبولیستها بودند که شیوه های جدید را جایگزین سنتهای منسوخ ودست وپاگیر این مکتب کردند و تحولی را درآن پدید آوردند.

آکمه ایسم (Acemeisme) مرکب از کلمه «آکمه» (Acme) است که از واژه یونانی Akm به معنای «کمال ، رفعت واوج » ریشه گرفته است و «ایسم» (Isme) آخر آن هم نشانگر وجود یک مکتب است.

مکتب آکمه ایسم یکی از جریانهای ادبی قرن بیستم در روسیه بود که بین سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴ درسن پترزبورگ جریان داشت. این مکتب باوجود عمر بسیار کوتاه و گذرایی که داشت اما تأثیری عمیق برادبیات جهان گذاشت وشاعران ونویسندگانی از آن برخاستند وآثارشان درادبیات روس و جهان ماندگار و جاودانه شد.

درابتدا شش شاعر با نامهای نیکلای گومیلیوف (Nikola Goumiliov) وهمسرش آنا آخماتوا (Anna Akhmatova) ، اوسیپ ماندلشتام (Ossip Mondelstam، سرگی گورودتسکی (S.Gorodetski) ، آی ، آننسکی (I.Annenski) ومیخائیل کوزمین محفل و انجمن شاعرانه ای را با نام «کارگاه شاعران» ایجاد کردند ونام آکمه ایسم را برای جمع خود برگزیدند. این گروه با رهبری گومیلیوف به مخالفت با «ایوانف» رهبر شاعران سمبولیسم روسیه برخاستند. آنان اصول وعقاید موج اول سمبولیستها که «منهل ها» نامیده می شدند را حفظ کردند. اما افکار موج دوم سمبولیسم را نپذیرفتند.

آکمه ایستها هنر رومی ، ادبیات لاتین، زیبایی فرانسوی وآثار شکسپیر ، تئوفیل گوتیه و رابله را می ستودند ودرآثار خود از آنان الهام می گرفتند.

نیکولای گومیلیوف به عنوان رهبر و سردسته این مکتب، دراثر معروف خود به نام «کالبدشکافی شعرروسی » افکار، عقاید ودرکل اندیشه آکمه ایستی را بیان کرده است. آناآخماتوا دراثری به نام «شهربی قهرمان» با دیدی آکمه ایستی وبیانی صریح و روشن مضامین زیبایی شناختی کلاسیک و عرفانی را به تصویر کشیده است. ولی آثار اوسیپ ماندلشتام دارای مضامین فرهنگی و اجتماعی با کلامی پیچیده و دشوار و درعین حال موزون وآهنگین است . ازجمله آثار او می توان «سفر به ارمنستان »، «گفت وگو درباره دانته»، «هیاهوی زمان» و مجموعه اشعار او در زمان تبعیدش را نام برد.

 • عقاید آکمه ایستها:

.۱هنرمحض : آکمه ایستها معتقد به «هنرمتعالی ومحض» بودند که این خصوصیت را از سمبولیستها به ارث برده بودند.

.۲ ایجاد وحفظ تعادل: دنیای ادبی وهنری آکمه ایستها بسیار متعادل تر ومنظم تر از دنیای سمبولیستها بود و البته به همان اندازه هم محدودتر. پیروان این مکتب معتقد بودند که رسالت اصلی هنرایجاد وحفظ تعادل است وهنرمند باید با هنر خود ناموزونی ها وزیبایی های گذرای این دنیا را متعادل و جاودانه کند که با توافق ، همبستگی و حل تضادها وانجام یک سری اصلاحات در سنتها ونظام های گذشته این تعادل و درپی آن نظم به وجود می آید که سمبولیستها این جنبه هنر را نادیده می گرفتند درحالی که آکمه ایستها به عنوان دنباله روی آنان حفظ تعادل برای رسیدن به کمال را هدف خود قرار داده بودند.

.۳ حفظ سنتها: آکمه ایستها نه تنها مخالف سنتهای گذشته نبودند بلکه از آن سنتها حمایت هم می کردند. آنان افکار وعقاید کلاسیکها را تأیید و دنبال کردند. از نظر آنان ادبیات کلاسیک بویژه شعر کلاسیک بهترین نوع ادبیات و شعراست. البته پیروان این مکتب باتوجه به اینکه حافظ سنتها بودند ولی درعین حال مدافع مدرنیسم ومدرنیته هم بودند.

.۴ صراحت بیان: سمبولیستها دراشعارشان از کلمات اضافی، کلیشه ای وتزیینی بسیار استفاده می کردند که این را آکمه ایستها نمی پسندیدند. از نظر آنان زبان شاعرانه سمبولیستها زبانی مرده بود. آکمه ایستها می خواستند به زبان عامه مردم وآزاد از هرگونه قیدوبند و عادتهای کلیشه ای شعربگویند. به همین دلیل همیشه صراحت ادبیات لاتین را می ستودند. آکمه ایستها برای کلمه بسیار ارزش قائل بودند. زیرا معتقد بودند که باکلمات می توان معانی ، تصاویر و تمام احساسات خود را بیان کرد.

.۵ عشق به دنیا و زندگی: آکمه ایستها به دنیای مادی عشق می ورزیدند وآن را دوست داشتند. از نظر آنان باید به انسانها به عنوان جزئی از این دنیا عشق ورزید. باید حیوانات و گیاهان را به عنوان جزئی ازاین حیات دنیوی دوست داشت. باید به جامعه، شهروفرهنگ خود علاقه مند بود . باید طبیعت را به خاطر شگرفی و زیبایی هایش ستایش کرد. و درکل باید زندگی را با تمام جنبه هایش دوست داشت.

.۶نفی عرفان واصول زیبایی شناختی سمبولیسم: آکمه ایستها مخالف عرفان سمبولیسم بودند . آنان با اینکه خیلی از اصول زیبایی شناختی سمبولیستها را حفظ کردند اما چون به تدریج اصول زیبایی شناختی وهنر سمبولیسم متأثر از عقاید فلسفی ومذهبی شد واز آن هدف اصلی خود دور شدند ، آکمه ایستها آن را نپذیرفتند ودرعوض به مضامین زیبایی شناختی کلاسیک رو آوردند .



خرید و دانلود ممقاله درباره. آکمه ایسم


دانلود مقاله آکمه ایسم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آکمه ایسم

ACMEISM - آکمه ایسم

این عنوان از کلمه یونانی AKME به معنی شکفتگی و کمال گرفته شده است

 برای آکمه ایست ها اثر هنری صد در صد به دنیای محسوس تعلق دارد که باید آنرا دوست داشت. آکمه ایسم نوعی انقلاب در سلیقه است که در برابر سمبولیسم آلمانی از زیبایی فرانسوی - وضوح لاتینی و شجاعت انگلیسی دفاع می کند.

 آکمه ایست ها که وضوح لحظه را به فضای بی ثبات و مبهم سمبولیسم ترجیح داده بودند دنیای منظم تر اما محدودتر آفریدند که قدرت نوجویی فوتوریسم را نداشت. اما وجود شاعران بزرگ در این مکتب تاثیر آن را در ادبیات جهان ایدار کرد به خصوص که ماندلشتام- استرناک و نیز مایاکوفسکی شاعر بزرگ دیگر آن عصر فوتوریسم روسی را ایه گذاشته بود خود جزء حلقه زبانشناسی مسکو بودند.

آکمه ایسم Acmeisme

درسال ۱۹۱۰ مکتب سمبولیسم ضعیف و دچار هرج و مرج ادبی شد وبتدریج طرفداران خود را از دست داد. اکثر پیروان و دست پرورده های این مکتب درجنبشها و نهضت هایی چون فوتوریسم، آکمه ایسم و مدرنیسم به مخالفت با سمبولیسم برخاستند. این جریانها در روسیه درمقابل مکتب سمبولیسم دوموضع انقلاب واصلاح را برگزیدند.

فوتوریستها که خود از سمبولیسم برخاسته بودند درواقع انقلابیونی بودند که به سمبولیسم پشت کردند و به کلی اصول، عقاید وافکار سمبولیستها را متهم و رد می کردند . اما آکمه ایستها که آنان نیز تربیت شدگان سمبولیسم بودند به لزوم اصلاحات دراین مکتب اعتقاد داشتند . آنان پایه های سمبولیسم را ویران نکردند بلکه وارثان وادامه دهندگان راه سمبولیستها بودند که شیوه های جدید را جایگزین سنتهای منسوخ ودست وپاگیر این مکتب کردند و تحولی را درآن پدید آوردند.

آکمه ایسم (Acemeisme) مرکب از کلمه «آکمه» (Acme) است که از واژه یونانی Akm به معنای «کمال ، رفعت واوج » ریشه گرفته است و «ایسم» (Isme) آخر آن هم نشانگر وجود یک مکتب است.

مکتب آکمه ایسم یکی از جریانهای ادبی قرن بیستم در روسیه بود که بین سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴ درسن پترزبورگ جریان داشت. این مکتب باوجود عمر بسیار کوتاه و گذرایی که داشت اما تأثیری عمیق برادبیات جهان گذاشت وشاعران ونویسندگانی از آن برخاستند وآثارشان درادبیات روس و جهان ماندگار و جاودانه شد.

درابتدا شش شاعر با نامهای نیکلای گومیلیوف (Nikola Goumiliov) وهمسرش آنا آخماتوا (Anna Akhmatova) ، اوسیپ ماندلشتام (Ossip Mondelstam، سرگی گورودتسکی (S.Gorodetski) ، آی ، آننسکی (I.Annenski) ومیخائیل کوزمین محفل و انجمن شاعرانه ای را با نام «کارگاه شاعران» ایجاد کردند ونام آکمه ایسم را برای جمع خود برگزیدند. این گروه با رهبری گومیلیوف به مخالفت با «ایوانف» رهبر شاعران سمبولیسم روسیه برخاستند. آنان اصول وعقاید موج اول سمبولیستها که «منهل ها» نامیده می شدند را حفظ کردند. اما افکار موج دوم سمبولیسم را نپذیرفتند.

آکمه ایستها هنر رومی ، ادبیات لاتین، زیبایی فرانسوی وآثار شکسپیر ، تئوفیل گوتیه و رابله را می ستودند ودرآثار خود از آنان الهام می گرفتند.

نیکولای گومیلیوف به عنوان رهبر و سردسته این مکتب، دراثر معروف خود به نام «کالبدشکافی شعرروسی » افکار، عقاید ودرکل اندیشه آکمه ایستی را بیان کرده است. آناآخماتوا دراثری به نام «شهربی قهرمان» با دیدی آکمه ایستی وبیانی صریح و روشن مضامین زیبایی شناختی کلاسیک و عرفانی را به تصویر کشیده است. ولی آثار اوسیپ ماندلشتام دارای مضامین فرهنگی و اجتماعی با کلامی پیچیده و دشوار و درعین حال موزون وآهنگین است . ازجمله آثار او می توان «سفر به ارمنستان »، «گفت وگو درباره دانته»، «هیاهوی زمان» و مجموعه اشعار او در زمان تبعیدش را نام برد.

 • عقاید آکمه ایستها:

.۱هنرمحض : آکمه ایستها معتقد به «هنرمتعالی ومحض» بودند که این خصوصیت را از سمبولیستها به ارث برده بودند.

.۲ ایجاد وحفظ تعادل: دنیای ادبی وهنری آکمه ایستها بسیار متعادل تر ومنظم تر از دنیای سمبولیستها بود و البته به همان اندازه هم محدودتر. پیروان این مکتب معتقد بودند که رسالت اصلی هنرایجاد وحفظ تعادل است وهنرمند باید با هنر خود ناموزونی ها وزیبایی های گذرای این دنیا را متعادل و جاودانه کند که با توافق ، همبستگی و حل تضادها وانجام یک سری اصلاحات در سنتها ونظام های گذشته این تعادل و درپی آن نظم به وجود می آید که سمبولیستها این جنبه هنر را نادیده می گرفتند درحالی که آکمه ایستها به عنوان دنباله روی آنان حفظ تعادل برای رسیدن به کمال را هدف خود قرار داده بودند.

.۳ حفظ سنتها: آکمه ایستها نه تنها مخالف سنتهای گذشته نبودند بلکه از آن سنتها حمایت هم می کردند. آنان افکار وعقاید کلاسیکها را تأیید و دنبال کردند. از نظر آنان ادبیات کلاسیک بویژه شعر کلاسیک بهترین نوع ادبیات و شعراست. البته پیروان این مکتب باتوجه به اینکه حافظ سنتها بودند ولی درعین حال مدافع مدرنیسم ومدرنیته هم بودند.

.۴ صراحت بیان: سمبولیستها دراشعارشان از کلمات اضافی، کلیشه ای وتزیینی بسیار استفاده می کردند که این را آکمه ایستها نمی پسندیدند. از نظر آنان زبان شاعرانه سمبولیستها زبانی مرده بود. آکمه ایستها می خواستند به زبان عامه مردم وآزاد از هرگونه قیدوبند و عادتهای کلیشه ای شعربگویند. به همین دلیل همیشه صراحت ادبیات لاتین را می ستودند. آکمه ایستها برای کلمه بسیار ارزش قائل بودند. زیرا معتقد بودند که باکلمات می توان معانی ، تصاویر و تمام احساسات خود را بیان کرد.

.۵ عشق به دنیا و زندگی: آکمه ایستها به دنیای مادی عشق می ورزیدند وآن را دوست داشتند. از نظر آنان باید به انسانها به عنوان جزئی از این دنیا عشق ورزید. باید حیوانات و گیاهان را به عنوان جزئی ازاین حیات دنیوی دوست داشت. باید به جامعه، شهروفرهنگ خود علاقه مند بود . باید طبیعت را به خاطر شگرفی و زیبایی هایش ستایش کرد. و درکل باید زندگی را با تمام جنبه هایش دوست داشت.

.۶نفی عرفان واصول زیبایی شناختی سمبولیسم: آکمه ایستها مخالف عرفان سمبولیسم بودند . آنان با اینکه خیلی از اصول زیبایی شناختی سمبولیستها را حفظ کردند اما چون به تدریج اصول زیبایی شناختی وهنر سمبولیسم متأثر از عقاید فلسفی ومذهبی شد واز آن هدف اصلی خود دور شدند ، آکمه ایستها آن را نپذیرفتند ودرعوض به مضامین زیبایی شناختی کلاسیک رو آوردند .



خرید و دانلود دانلود مقاله آکمه ایسم