لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
معرفی کشور آمریکا
وسعت :
9695536 کیلومتر مربع ، یعنی 6/5 برابر کشور ایران . چهارمین کشور جهان از نظر وسعت بعد از روسیه ، کانادا ، چین است . از شمال به کانادا – از جنوب و جنوب غربی با کشور مکزیک و خلیج مکزیک از شرق به اقیانوس اطلس ، از غرب به اقیانوس آرام .
جمعیت :
270 میلیون نفر است که 5/14 درصد قاره آسیا است . از نظر جمعیت درجهان ، این کشور بعد از چنین و هند ، سومین کشور پر جمعیت جهان است . اگر کل خشکی های زمین را 100% فرض کنیم درصد وسعت آمریکا از خشکی های زمین حدود 28% می باشد .
نرخ رشد جمعیت در آمریکا در سال بر 9/5 در هزار یا 59/0 درصد است . به علت مهاجرپذیر بودن آمریکا ، هرساله عده بسیاری از گوشه و کنار جهان به این کشور مهاجرت می کنند ، افزودن رقم مهاجران به نرخ رشد طبیعی ، نرخ رشد عمومی جمعیت آمریکا ، سالانه به 9/0 درصد می رسد . به این ترتیب هر 80 سال جمعیت این کشور 2 برابر خواهد شد .
پرجمعیت ترین ایالات آمریکا به ترتیب عبارتند از :
کالیفرنیا ، نیویورک ، تکزاس ، پنسیلوانیا ، فلوریدا ، ویرجینیا ، آریزونا ، مینه سوتا ، واشنگتن ، کلرادو ، ایلی نویز .
درآمد سرانه ملی آمریکا :
حدود 27 هزار دلار است . که برحسب ایالت های مختلف فرق می کند . درآمد سعی آمریکا 7439 میلیارد دلار است .
تولید ناخالص داخلی :
در سه ماهه نخست سال 2000 میلادی برابر با 3/9937 میلیارد دلار بوده است که بیشترین مقدار در میان همگی کشورهای جهان است .
بعد از امریکا ، چین با 4420 میلیارد دلار تولید ناخالصی داخلی دومین اقتصاد بزرگ دنیا را دارد.
تولید ناخالص سرانه :
در سال 1999 برابر 31500 دلار بوده است . آمریکا پس از لوکزامبورگ بیشترین تولید ناخالص داخلی سرانه را در میان سایر کشورها دارد .
تقسیمات کشوری و اداری و ساختار سیاسی کشور آمریکا
ایالات متحده آمریکا کشوری است که براساس تقسیم قدرت بین حکومت فدرال و 50 ایالت دیگر بنا شده شده است . هرکدام از این 50 ایالت دارای قانون اساسی جداگانه و ویژه خویش است و در بسیاری از مسائل داخلی دارای استقلال است .
حکومت فدرال ، بالاترین منصب را در هرم اداری داراست و بعد از آن دولت های ایالت های پنجگاهانه قرار دارند و بعد از آن بیش از 80 هزار حکومت محلی که در سطوح مناطق ویژه ، مناطق دبستانی ، محلات و شهرها مشغول فعالیت هستند .
هر شهروند همزمان تابعیت ریاست خود و تابعیت حکومت فدرال را داراست . حکومت فدرال برای طرح ها و پروژه هایی که به ایالت ها می دهد مبالغی در نظر می گیرد . درصدر نظام رئیس جمهور قرار دارد که هر چهارسال و فقط دو دوره به این مقام می رسد . بازوی قانونگذاری حکومت ، کنگره است که از دو مجلس نیرومند سنا تشکیل می شود .
دین :
در این کشور :
مذهب کاتولیک : که حاصل مهاجرت ملت های اروپایی و جنوبی و ایرلندی است . 62 میلیون نفر از جمعیت آمریکا پیرو این مذهبند .
مذهب پروتستان : این فرقه معتقد به جدایی دین از سیاست است و با استعمال توتون و الکل مخالف است .
ارتدوکس ها ، یهودی ها ، هندی ها ، مسلمانان : که 22/0 جمعیت این کشور را دارند که بیشترین مسلمانان بومی در آمریکا در میان سیاه پوستان اند .
از نظر اقتصادی
ایالات متحده آمریکا سهم بزرگی در بازرگانی بین المللی و اقتصاد سیاسی بین المللی داراست . حجم صادرات و واردات ، سرمایه گذاری مستقیم خارجی ، مبادلات بازرگانی این کشور در حدی است که می توان آن را موتور محرک اقتصاد جهان نام نهاد .
حجم بزرگی از صادرات بسیاری از کشورها روانه بازار آمریکا می شود به صورتی که اگر روزی این کشور دروازه های خود را بر روی کالاهای خارجی ببندد نیروی محرکه اقتصاد بسیاری از کشورها از حرکت باز خواهد ایستاد .
صنعت :
صنایع کارخانه ای شامل ریسندگی ، بافندگی و ذوب فلز – صنایع رایانه ای . صنایع هواپیمایی و هواپیماسازی وهوا فضا ، صنعت خودرو سازی ، کانون صنایع چوب و لوازم چوبی را داراست .
منطقه ای به نام کمربند آفتابی در غرب و جنوب غربی آمریکا توسعه یافته که در رشد اقتصادی آمریکا نقش بسیاری دارد . بر این اساس جمعیت بسیاری به آنجا مهاجرت کرده است . ایالت های واشنگتن و اورکن در شمال غربی آمریکا از کانون های نوین صنعتی این کشور است .
صنعت گردشگری
آب و هوای مساعد ، هوای پاک و شفاف ، وجود مناطق کوهستانی زیبا رونق صنعت گردشگری و درآمد بالای آن را رونق بخشیده است .
بودجه :
از طریق کسب مالیات تأمین می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
به مصاحبه Richard Serra گوش کنید:
هر قدر که میکل آنژ قرار است مرمر باشد ، مجسمه ساز آمریکائی ریچارد سرا فولاد خواهد بود. او تعریف مجسمه ساز را در این ماده دارد. البته نه آن فلز ساده ای که شما می شناسید ، بلکه فولاد پیچیده شده ، فولاد صنعتی در کارهای بزرگ.
در 1971 اولین کار وی به نام strike بود که یک صفحه فولادی بود ، 24×8 پا ،در گوشه اطاق جا داده شده است و آن را دقیقاً به دو بخش کرده است. در 1996 اثر وی به نام Snake از سه قطعه بزرگ فولادی که 140 پا (42 متر) بلندی داشت ساخته شده بود.
Serra برای نیوزلند پروژه ای داشت . مجسمه ای به طول 865 پا (260 متر) ، ولی اندازه کار سرا مهم نیست ، بلکه تعریف فضا مهم است ، درباره برداشتهایمان از بودن در فضا و بطور فزاینده ای مخصوصاً در سری فوق العاده مارپیچ های یاد بود که جفتهای صفحات فولادی پیچیده و تابیده شده اند و کریدورهایی را ایجاد کرده است که از میان آنها گام بر می دارند و فضاها در آن است.
منتقدان و بینندگان در این کار یک وابستگی به حواس را یافته اند ، یک روحانیت و مطابق با حس تحسین برانگیز. سرا خودش آن را سخت ، پر از پشتکار و غیر قابل انعطاف تعریف کرده است. کارهای وی بطور روح بخشی زیبا هستند.
من اولین بار یکی از کارهای شما را در Leinbach House در مونیخ در سال 1987 دیدم. که آن مرا ترساند. سال قبل از میان و دو قطعه در جشنواره دو سالانه و نیز می گذاشتم و از آنها لذت بردم.
حالا آیا این نوع واکنش بینندگان به کار شماست ، پشت سر هم و تا اندازه ای معمولی؟
من فکر می کنم مردم زیر پل ها در متروها هر روز راه می روند و با مواد صنعتی هر روزه احاطه شده اند.
فکر می کنم وقتی این مسئله را جدا می کنید ، مردم درکی بر حسب تعادل و وزن دارند ، یا شاید به چیزی عکس العمل نشان می دهند که در ارتباط با حرکت بدن باشد.
وقتی مردم می گویند زیبایی ، فکر نمی کنم که زیبایی در چیزهاست ، من فکر می کنم زیبایی در تجربه مردم است و بنابراین مزدمان متفاوت به روشهای متفاوت وارد روابط می شوند ، پس اگر کار زیبا نامیده می شود، فکر می کنم با نزدیکی خاصر با آن کار چیزی دارد تا انجام دهد ، چون فکر می کنم. همان کار در متن مختلف قرار گیرد در روشی متفاوت توصیف خواهد شد.
بهتر است فقط بگوئیم یک بار پیچ را در فضای جا گرفته با برچسب گالری یا دوره در بالای سر آن ، در نظر بگیرد.
آنها وارد آن متن با انتظار واکنش زیباشناسی می شوند. یا اگر همان بار پیچ را در نظر بگیرید و آن را در فضای عمومی قرار دهید ، شاید مجبور باشید آن را در روشی مضر داشته باشید ، شاید مجبور باشید آنرا بازبینی کنید پلیس شاید همه آن چیزی که بصر بوجود آوردن شرایط برای فعالیت جنایی یا دیگر انواع فعالیتهای بدکارانه انجام داده اید دستگیر کند.
پس با زمینه کارهای زیادی می توان کرد، آنچه مردم ، انتظارات مردم است ، و من به آن فکر نمی کنیم هنرمندانی هستند که قرار است زیبایی را تعریف کنند ، فکر می کنم با دیگر فرمانهای تاریخی در هر زمان کارهای زیادی می توان کرد ، و فکر نمی کنم هنرمندان برای بیشتر بخشها شروع می کنند چیزهایی را بسازند که زیباست ، مگر آنها گلچینی از هنرمندانی است که بدور ازسنت هستند که قبلاً نوع حاضر زیبایی را تعریف کرده اند و آن را تقلید می کنند.
فکر می کنم بیشتر هنرمندان درگیر مسائل استثنایی هستند که مخصوص حد واسط خودشان است و آنها سعی دارند تا طبیعت آنچه حد واسط دارد بر حسب زبان هنر بیان کنند.
بنابراین ، این علایم ذهنی که درباره کار شما بوجود آمده اهند ، عملی ستمکارانه نسبت به مجسمه سازی سرا است که زیبا و تحسین برانگیز است که زیبا و تحسین برانگیز است ، آنها عکس العمل های ماست ، که چیزی نمی گویند مگر درباره آنچه شما با هر کدام از کارها انجام داده اید؟
نه، من فکر می کنم زبان کار سازگار با توسعه آن بوده است. قبل از اینکه مارپیچ ها را بسازیم.
ما شکلهای مخروطی را می ساختیم که شما می توانستید از آن عبور کنید ، آنهایی که انتقادات بسیار بسیار تلخ را دیده اند و هنوز باز تراز مارپیچ ها هستند ، با مردمی که برای دیدن کارتان عادت کرده اند کارهای زیادی می توان کرد و فکر می کنم چیزهای دیگری هم اتفاق می افتد ، فکر می کنم آنها بینندگان جوانتری هستند که بنظر می رسد پتانسیل برای بازی دارند و شامل مقایسه های انتقادی هستند که چیزها را آنطور که هستند در نظر می گیرند.
پس آنچه بر من گذشته است همه انسل مردم زیر 30 سال است که شروع به قبول کردن کار کرده بودند ، جایی که مردم دوره من همیشه منتقد کار بودند تا پارامتر جدیدی را عملی نگاه کردن به مجسمه ایجاد کنند ، فکر می کنم صداهایشان خاموش شده بود ، یا روی fence نشستند.
بیابید به عقب برگردیم. شما نقاشی را مثل یک پسر کشیدید ، چون شما گفته بود که شما یک برادر خیلی باهوشتر دارید و کاری – برادر باهوش شما انجام نداده بود، کشیده بود. کشیدن بود. بنابراین این متاحدی رقابت برادرانه رقابت برادرانه. محض بود که شما را وادار می کرد تا نقاشی کنید؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
«رایت» و بسط معماری در آمریکا
بی تردید «فرانک لویدرایت» از میان تمام معماران معاصری که کارشان از قرن نوزدهم آغاز شد دور اندیش تر بود.
وی نابغه ای بود که چشمه ی فیاض قریحه اش هرگز به خشکی نگرائید و استعدادش به وصف نمی آید. کار وی از اعصار مختلف به خصوص از معماری دیرین خاور دور متاثر بود. اما نه به شیوه ی دیگر معماران قرن نوزدهم که تقلید را بهانه ی عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند «ماتیس» نقاش فرانسوی که از هنر زنگی الهام گرفت و این الهام با درک و تاثری عمیق همراه بود. با این همه کار »رایت» بیشتر از کار هر معمار آمریکائی دیگر روحیه ی سرزمین خود را داشت. فهمیدن کارهای «رایت» محتاج مطالعه ای دقیق و عمیق است و درک شخصیت قوی وی که در هر نکته ای از کارهایش تجلی داشت به آسانی ممکن نیست.
اثرات قرن نوزدهم هنوز در «رایت» باقی بود اما وی به تنهایی به آن که نقاشان و مجسمه سازان معاصر وی او را یاری کرده باشند تصوری نو در معماری آفرید.
تاثیر معماران آمریکایی بر «رایت»:
به سال 1887 هنگامی که «رایت» در شیکاگو آغاز کار کرد این شهر سر چشمه ی معماری جدید بود. وی در کارگاه دو نفر از بهترین معماران و مهندسان آن زمان «لوئی سالون» و «دنکمارادلر» که اولی را «استاد محبوب » و دومی را «کهن سرور بزرگ» می نامید، در زمانی که این دو در کمال قدرت خلاقه ی خود ساختمان (ادیتوریوم) را می ساختند شاگردی کرد.
بدین ترتیب مکتب معماری شیکاگو در شکفته ترین ایام خود بر جوانی وی تاثیر گذاشت؛ با این همه «رایت» مستقیماً دنبال کارهای این مکتب را نگرفت. استفاده از امکانات ساختمانی جدید و مصالح تازه به عرصه ی معماری «رایت» خانه سازی، سال ها بعد وارد شد.
از این رو شاید بتوان گفت وی محافظه کار بود و بیشتر دنباله ی راهی را گرفت که «ریجارسن» رفته بود تا »سالون» تازه در دهه ی سوم قرن بیستم وقتی که استفاده از بتن مسلح در اروپا رواج کامل یافته بود وی – چنان که خود گفته است – برای نخستین بار این ماده را (به اندازه ای که به حساب آید) در یکی از خانه هائی که ساخت بکار برد. دلیل این مطلب عدم کفایت «رایت» نبود؛ بلکه تمایل و اراده شخصی او بود.
آن دسته از معماران اروپائی که رهبری نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معنای کارهای «رایت» را دریافتند و آن را پذیرفتند. به سال 1908 «کونوفرانکه» استادی آلمانی که جزء برنامه ی مبادلات فرهنگی دو کشور آلمان و آمریکا در دانشگاه هاروارد زیبایی شناسی تدریس می کرد «رایت» را ملاقات کرد . نتیجه ی این دیدار کتابی قطور درباره ی «رایت» به زبان آلمانی شد که به سال 1910 در آلمان منتشر گشت.
کتاب کوچکتر دیگری از همین نویسنده به سال 1911 به دنبال کتاب نخستین در آلمان طبع شد که تعداد فراوانی از آن به فروش رسید. این دو کتاب مقدمه ی آشنایی اروپائیان با کار «رایت» شد. بی مناسبت نیست یاد آور شویم کتاب نخستین به دلیل جامع بودن خود تاکنون بی نظیر مانده است.
دلیل این که «رایت» به تنهایی از همه معماران هم دوره ی خود پیشتر بود چیست؟ و چرا ساختمان های وی حتی آنها که در دم واپسین ساخت بر معماری تأثیر فوق العاده دارند؟ پاسخ به این دو سوال چندان مشکل نیست. در ستیز با کهنه پرستی، مشکلات «رایت» در مقایسه با مشکلات معماران اروپائی کمتر بود. وی در ناحیه ی غرب مرکزی آمریکا زاده شد و در سایه ی حمایت شهری چون شیکاگو بود که مرکز رفیع ترین کارهای آن زمان بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
«رایت» و بسط معماری در آمریکا
بی تردید «فرانک لویدرایت» از میان تمام معماران معاصری که کارشان از قرن نوزدهم آغاز شد دور اندیش تر بود.
وی نابغه ای بود که چشمه ی فیاض قریحه اش هرگز به خشکی نگرائید و استعدادش به وصف نمی آید. کار وی از اعصار مختلف به خصوص از معماری دیرین خاور دور متاثر بود. اما نه به شیوه ی دیگر معماران قرن نوزدهم که تقلید را بهانه ی عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند «ماتیس» نقاش فرانسوی که از هنر زنگی الهام گرفت و این الهام با درک و تاثری عمیق همراه بود. با این همه کار »رایت» بیشتر از کار هر معمار آمریکائی دیگر روحیه ی سرزمین خود را داشت. فهمیدن کارهای «رایت» محتاج مطالعه ای دقیق و عمیق است و درک شخصیت قوی وی که در هر نکته ای از کارهایش تجلی داشت به آسانی ممکن نیست.
اثرات قرن نوزدهم هنوز در «رایت» باقی بود اما وی به تنهایی به آن که نقاشان و مجسمه سازان معاصر وی او را یاری کرده باشند تصوری نو در معماری آفرید.
تاثیر معماران آمریکایی بر «رایت»:
به سال 1887 هنگامی که «رایت» در شیکاگو آغاز کار کرد این شهر سر چشمه ی معماری جدید بود. وی در کارگاه دو نفر از بهترین معماران و مهندسان آن زمان «لوئی سالون» و «دنکمارادلر» که اولی را «استاد محبوب » و دومی را «کهن سرور بزرگ» می نامید، در زمانی که این دو در کمال قدرت خلاقه ی خود ساختمان (ادیتوریوم) را می ساختند شاگردی کرد.
بدین ترتیب مکتب معماری شیکاگو در شکفته ترین ایام خود بر جوانی وی تاثیر گذاشت؛ با این همه «رایت» مستقیماً دنبال کارهای این مکتب را نگرفت. استفاده از امکانات ساختمانی جدید و مصالح تازه به عرصه ی معماری «رایت» خانه سازی، سال ها بعد وارد شد.
از این رو شاید بتوان گفت وی محافظه کار بود و بیشتر دنباله ی راهی را گرفت که «ریجارسن» رفته بود تا »سالون» تازه در دهه ی سوم قرن بیستم وقتی که استفاده از بتن مسلح در اروپا رواج کامل یافته بود وی – چنان که خود گفته است – برای نخستین بار این ماده را (به اندازه ای که به حساب آید) در یکی از خانه هائی که ساخت بکار برد. دلیل این مطلب عدم کفایت «رایت» نبود؛ بلکه تمایل و اراده شخصی او بود.
آن دسته از معماران اروپائی که رهبری نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معنای کارهای «رایت» را دریافتند و آن را پذیرفتند. به سال 1908 «کونوفرانکه» استادی آلمانی که جزء برنامه ی مبادلات فرهنگی دو کشور آلمان و آمریکا در دانشگاه هاروارد زیبایی شناسی تدریس می کرد «رایت» را ملاقات کرد . نتیجه ی این دیدار کتابی قطور درباره ی «رایت» به زبان آلمانی شد که به سال 1910 در آلمان منتشر گشت.
کتاب کوچکتر دیگری از همین نویسنده به سال 1911 به دنبال کتاب نخستین در آلمان طبع شد که تعداد فراوانی از آن به فروش رسید. این دو کتاب مقدمه ی آشنایی اروپائیان با کار «رایت» شد. بی مناسبت نیست یاد آور شویم کتاب نخستین به دلیل جامع بودن خود تاکنون بی نظیر مانده است.
دلیل این که «رایت» به تنهایی از همه معماران هم دوره ی خود پیشتر بود چیست؟ و چرا ساختمان های وی حتی آنها که در دم واپسین ساخت بر معماری تأثیر فوق العاده دارند؟ پاسخ به این دو سوال چندان مشکل نیست. در ستیز با کهنه پرستی، مشکلات «رایت» در مقایسه با مشکلات معماران اروپائی کمتر بود. وی در ناحیه ی غرب مرکزی آمریکا زاده شد و در سایه ی حمایت شهری چون شیکاگو بود که مرکز رفیع ترین کارهای آن زمان بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
«رایت» و بسط معماری در آمریکا
بی تردید «فرانک لویدرایت» از میان تمام معماران معاصری که کارشان از قرن نوزدهم آغاز شد دور اندیش تر بود.
وی نابغه ای بود که چشمه ی فیاض قریحه اش هرگز به خشکی نگرائید و استعدادش به وصف نمی آید. کار وی از اعصار مختلف به خصوص از معماری دیرین خاور دور متاثر بود. اما نه به شیوه ی دیگر معماران قرن نوزدهم که تقلید را بهانه ی عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند «ماتیس» نقاش فرانسوی که از هنر زنگی الهام گرفت و این الهام با درک و تاثری عمیق همراه بود. با این همه کار »رایت» بیشتر از کار هر معمار آمریکائی دیگر روحیه ی سرزمین خود را داشت. فهمیدن کارهای «رایت» محتاج مطالعه ای دقیق و عمیق است و درک شخصیت قوی وی که در هر نکته ای از کارهایش تجلی داشت به آسانی ممکن نیست.
اثرات قرن نوزدهم هنوز در «رایت» باقی بود اما وی به تنهایی به آن که نقاشان و مجسمه سازان معاصر وی او را یاری کرده باشند تصوری نو در معماری آفرید.
تاثیر معماران آمریکایی بر «رایت»:
به سال 1887 هنگامی که «رایت» در شیکاگو آغاز کار کرد این شهر سر چشمه ی معماری جدید بود. وی در کارگاه دو نفر از بهترین معماران و مهندسان آن زمان «لوئی سالون» و «دنکمارادلر» که اولی را «استاد محبوب » و دومی را «کهن سرور بزرگ» می نامید، در زمانی که این دو در کمال قدرت خلاقه ی خود ساختمان (ادیتوریوم) را می ساختند شاگردی کرد.
بدین ترتیب مکتب معماری شیکاگو در شکفته ترین ایام خود بر جوانی وی تاثیر گذاشت؛ با این همه «رایت» مستقیماً دنبال کارهای این مکتب را نگرفت. استفاده از امکانات ساختمانی جدید و مصالح تازه به عرصه ی معماری «رایت» خانه سازی، سال ها بعد وارد شد.
از این رو شاید بتوان گفت وی محافظه کار بود و بیشتر دنباله ی راهی را گرفت که «ریجارسن» رفته بود تا »سالون» تازه در دهه ی سوم قرن بیستم وقتی که استفاده از بتن مسلح در اروپا رواج کامل یافته بود وی – چنان که خود گفته است – برای نخستین بار این ماده را (به اندازه ای که به حساب آید) در یکی از خانه هائی که ساخت بکار برد. دلیل این مطلب عدم کفایت «رایت» نبود؛ بلکه تمایل و اراده شخصی او بود.
آن دسته از معماران اروپائی که رهبری نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معنای کارهای «رایت» را دریافتند و آن را پذیرفتند. به سال 1908 «کونوفرانکه» استادی آلمانی که جزء برنامه ی مبادلات فرهنگی دو کشور آلمان و آمریکا در دانشگاه هاروارد زیبایی شناسی تدریس می کرد «رایت» را ملاقات کرد . نتیجه ی این دیدار کتابی قطور درباره ی «رایت» به زبان آلمانی شد که به سال 1910 در آلمان منتشر گشت.
کتاب کوچکتر دیگری از همین نویسنده به سال 1911 به دنبال کتاب نخستین در آلمان طبع شد که تعداد فراوانی از آن به فروش رسید. این دو کتاب مقدمه ی آشنایی اروپائیان با کار «رایت» شد. بی مناسبت نیست یاد آور شویم کتاب نخستین به دلیل جامع بودن خود تاکنون بی نظیر مانده است.
دلیل این که «رایت» به تنهایی از همه معماران هم دوره ی خود پیشتر بود چیست؟ و چرا ساختمان های وی حتی آنها که در دم واپسین ساخت بر معماری تأثیر فوق العاده دارند؟ پاسخ به این دو سوال چندان مشکل نیست. در ستیز با کهنه پرستی، مشکلات «رایت» در مقایسه با مشکلات معماران اروپائی کمتر بود. وی در ناحیه ی غرب مرکزی آمریکا زاده شد و در سایه ی حمایت شهری چون شیکاگو بود که مرکز رفیع ترین کارهای آن زمان بود.