لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زندگینامه میرزا کوچک خان جنگلی
یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ در سال ???? ه.ش. در شهر رشت محله استادسرا در خانوادهای متوسط چشم به جهان گشود. وی سنین اوّل عمر را در مدرسه حاجی حسن واقع در صالح آباد شهر رشت و مدرسه جامع به آموختن صرف و نحو و تحصیلات دینی گذرانید. چندی هم در مدرسه محمودیه? تهران به همین منظور اقامت گزید. با این سطح تعلیم میتوانست یک امام جماعت یا یک مجتهد از کار درآید، امّا حوادث و انقلابات کشور مسیر افکارش را تغییر داد و او را به راهی دیگر کشاند.
میرزا دارای دو خواهر و دو برادر، یکی بزرگتر از خود بنام محمّدعلی و دیگری کوچکتر بنام رحیم، بود، که هر دو نفر بعد از میرزا وفات یافتهاند. بنا به روایات او مردی خوش هیکل، قوی بنیه، زاغ چشم و دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده بود. طرفداران او میگویند از نظر اجتماعی مردی با ادب، متواضع، خوش برخورد، مومن به اصول اخلاقی، آدمی صریح اللهجه و طرفدار عدل و آزادی، حامی مظلومان و اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری میکرد. میرزا در سنین آخر عمرش همسری برگزید.
1 - میرزا کوچک خان...... اویید میرزا.. میرزا کوچک خان جنگلی ......
ریشههای هویت ایرانی در قیام میرزا کوچک خان جنگلی
جنبش جنگل و قیام میرزا کوچک خان، در دورهای از تاریخ پر هرج و مرج، پریشانی، فقر و دخالت خارجی صورت گرفت. در مورد این حرکت، دیدگاههای مختلفی در تاریخ معاصر ایران شکل گرفته که با هم متفاوت و حتی در مواردی متضادند.
برخی آن را جنبشی ناسیونالیستی، برخی سوسیالیستی، برخی اسلامی و برخی دیگر نیز بدون داشتن مرام و مواضع مشخص دانسته و آن را فناتیک توصیف کردهاند. هرچند که منابع موجود تبیین کاملاً شفاف و روشنی از ماهیت این حرکت ارائه نمیکنند، اما با توجه و تأمل در حوادث رخ داده و تبیین شرایط حاکم بر آن و همچنین تکیه بر شواهد و قرائن به جا مانده از حوادث آن ایام، تا حدود زیادی میتوان به تفسیر و توجیه شکل و ماهیت آن پرداخت. تلاش مقاله حاضر در راستای نشان دادن سمت و سوی این قیام میباشد.
طرح مسأله
در تاریخ معاصر ایران، هر از گاهی حرکتها، نهضتها و قیامهایی به وقوع پیوسته که بنا به شرایط سیاسی – اجتماعی کشور، ویژگیها و شرایط خاص خود را دارا بوده است. بعضی از این حرکتها در مقابل استبداد سیاسی حاکم بر ایران صورت گرفته و این ویژگی، آن را از حرکتهای دیگری که بر مبنای ضدیت با بیگانگان شکل گرفته تفکیک و متمایز نموده است. از طرف دیگر، جنبشهایی که مبنای آنها عدالت گستری و یا آگاهی بخشی بوده، با دو مورد پیش گفته متفاوت بوده است. شناخت میرزا کوچک خان و نهضتی که او در تاریخ معاصر ایران ایجاد کرد، در همین چارچوب امکانپذیر است. به عبارت دیگر، میرزا کوچک خان موجد نهضتی شده که مدتها علیه دربار ایران و سلطه اجانب پیکار نموده و توانسته بخشی از ملت ایران را با خود همراه و موجد انگیزه مبارزه در آنان گردد. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که روش، شیوه و تدبیر میرزا کوچک خان در تهییج حداقل بخشی از ملت ایران در مقابله با اجانب و دربار ایران چه بود، و با استفاده از کدام مؤلفهها حرکت خود را آغاز کرد؟ به نظر نگارنده، اگر چارچوب راهبری حرکت میرزا شناخته شود، میتوان به بسیاری از زوایای پیدا و پنهان قیام مذکور پی برد.
میرزا به حفظ و ضبط اشعار متقدمین علاقه داشت و گاهی هم اشعاری به رشته نظم میکشید. «به اشعار فردوسی علاقه خاص داشت به طوری که در گوراب زرمخ مرکز تأسیسات نظامی جنگل جلسات منظمی برای قرائت شاهنامه فردوسی و تهییج روح سلحشوری افراد ترتیب داده بود» (فخرایی، ????: ??).
در فتح تهران به مشروطهخواهان کمک کرد و هنگامی که در تهران بود، به دوستانش که هر کدام دارای مناصب و مأموریتی بودند اظهار احتیاج نکرد و با وجود آنکه شدیداً مشکل مالی داشت، حاضر نشد، به این دلیل، در مقابل دولت دست از اعتقادات خود بردارد. در نهایت اوضاع آشفته، فقر و ناامنی کشور بر روحیه میرزا اثر گذاشت و وی را به قیام و تلاش در راه وطن تهییج کرد و سرانجام، میرزا جان خود را در این راه از دست داد. به بیان احمد کتابی: «میرزا کوچک خان شخصاً مردی با ایمان، وطن دوست، فداکار، آزاده و به تمام معنا نیک فطرت و پاک دامن بود که در همه احوال اندیشهای جز سربلندی ایران و بهرهوری هم وطنانش در سر نمیپروراند»
چارچوب مفهومی
هویت ملی به عنوان پدیدهای اجتماعی و سیاسی، زاده عصر مدرن اروپاست که از قرن ?? آغاز میشود. این مفهوم از اواخر قرن نوزدهم و مخصوصاً بعد از دو جنگ جهانی، به کشورهای جهان سوم و تازه استقلال یافته راه پیدا کرده است. به همین دلیل است که میتوان پدیداری هویت ملی را با شکلگیری ملت به معنای امروزی آن مقارن دانست.
گیبرنا معتقد است «ملت یک گروه انسانی است که از تشکیل اجتماع خود آگاه است، گذشتهای مشترک و طرحی برای آینده و ادعای حق حاکمیت بر خود را دارد. از این رو ملت شامل پنج بعد اصلی است: بعد روان شناسانه، بعد فرهنگی، بعد سرزمینی، بعد سیاسی و بعد تاریخی» (گیبرنا، ????: ??).
بر این اساس، هویت ملی به ویژگیها و مشخصاتی گفته میشود که یک جامعه را از دیگر جوامع متمایز و نوعی انسجام کلی در جامعه ایجاد میکند (افروغ، ????: ???). در مورد مؤلفههای هویت ملی، اندیشمندان حوضههای مختلف علوم انسانی، دیدگاههای متفاوتی دارند در حالی که در جغرافیا، سرزمین و تاریخ مشترک مؤلفههای اساسی هویت ملی قلمداد میشوند، در علوم سیاسی، بر ساختار سیاسی مشترک و در علوم اجتماعی بر زبان و آداب و سنن مشترک به عنوان عناصر اصلی هویت ملی تأکید میشود. به همین ترتیب، از دیدگاه فلسفه و روانشناسی اجتماعی میتوان مؤلفههای دیگری را برای هویت ملی در نظر گرفت.
برخی پژوهشگران، پیوندهای خاکی، پیوندهای خونی و پیوندهای فرهنگی را سه رکن اصلی هویت ملی میدانند (نادرپور، ????: ???).
برخی دیگر، هویت ملی را شامل سطوح جهان بینی و ایدئولوژی، ارزشها و نمادها میپندارند (افروغ، ????: ??).
برخی نیز با رد بنیانهای نژادی و خونی و عدم پذیرش بعد فرهنگی، مدعی شدهاند که هویت ملی دارای بعد اقتصادی نیز هست و از اینرو، معتقدند هویت ملی ترکیبی از عناصر دینی، طبقاتی و تاریخی است (رواسانی، ????: ?). همچنین دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد که عوامل همگرا یعنی عواملی که افراد و اعضای جامعه را به همدیگر پیوند میدهد را جزء تامه هویت ملی میدانند (شیخاوندی، ????: ??).
همانگونه که مشاهده میشود، نمیتوان هویت ملی را دارای یک مؤلفه دانست؛ بلکه باید گفت این پدیده تلفیقی از مؤلفههای گوناگون است که بنا بر ویژگیهای ملتها تبلور خاص خود را پیدا میکند و گرایش به زبان و ادبیات، میراث فرهنگی، وابستگی ملی، گرایش سیاسی و گرایش دینی، میتواند بخشی از نمادهای آن باشد. با دقت در مفاهیم این بحث، میتوان چنین نتیجه گرفت که قیام میرزا کوچک، هر چند که عمدتاً شکل سیاسی – نظامی به خود گرفته بود و محققان، وی را صرفاً چهرهای سیاسی و انقلابی میشناسند، اما در عمق و محتوای کلام، ایدهها و آموزههای او میتوان اجزا و مؤلفههای هویت ملی ایرانیان را شناسایی نمود. در واقع، با اندکی توجه، در مییابیم که قیام میرزا کوچک جنگلی، هر چند در برههای از تاریخ ایران به وقوع پیوست که آشفتگی، فقر، ناامنی، عدم ثبات سیاسی حکومت و دخالتهای بیگانگان در کشور، به اوج خود رسیده بود و از همان ابتدا، پیشبینی میشد که جنگ و برخوردهای خشن نظامی، سرانجام این قیام را رقم خواهد زد؛ اما اگر دقیقتر به این رویداد بنگریم، درخواهیم یافت که در متن کلام و پیام میرزا کوچک خان، چه در مذاکرات و سخنرانیها و چه در نامهها و اطلاعیهها، فراتر از صحنههای خشونتآمیز و سخت جنگ، هدف، انگیزه و فلسفهای بالاتر و والاتر وجود داشته که همان وطن دوستی، تعلق خاطر به هویت ملی و کلیت تاریخی ایران است.
هویت ملی از جمله مباحث سیاسی جدید و گرایش به شکلگیری آن، ریشه در قرون متأخر و به ویژه حرکتهای ناسیونالیستی قرون ?? و ?? میلادی دارد و به طور کلی، مقولهای تاریخی است که در سیر و تکوین حوادث و تحولات اجتماعی پدیدار شده، رشد میکند و دگرگون شده و معانی گوناگون مییابد.
در اندیشههای سیاسی موجود، مباحثی از قبیل استقلال مملکت، تمامیت ارضی، وطن دوستی، مشروعیت و کارآمدی، آزادیهای سیاسی، توجه به افکار عمومی، تساوی حقوق و بالاخره دموکراسی و تعیین سرنوشت ملتها، ارتباط مستقیمی با هویت تاریخی دارد و در واقع میتوان گفت هویت ملی، بر مبنای علایق تاریخی یک کشور، هنگامی به وجود میآید که پیش از آن، مفهوم ملت به معنای امروزی آن شکل گرفته باشد و در این صورت، هویت ملی را میبایست مبنا و ریشه اصلی ملت باوری خواند؛ چرا که این پدیده، ریشه در احساس تعلق به قبیله و ملت دارد و متناسب با گفتمان سیاسی حاکم بر جامعه، آن را شکل خاص سیاسی میبخشد. بشیریه معتقد است که «زندگی سیاسی در متن گفتمانهای سیاسی سامان میگیرد و هر گفتمانی امکانات گوناگون زیست سیاسی را در شکل خاصی متحقق میسازد و به دولت، جامعه و فرد تعیّن و هویت ویژهای میبخشد» (بشریه، ????: ??).
مقاله حاضر مدعی است که واژگانی در ادبیات سیاسی، اعلانات، مواضع و حرکتهای میرزا کوچک خان و حتی در نامهها و نظرات اطرافیان وی در مورد رفتار سیاسی او وجود داشته که وقتی با ادبیات و فرهنگ سیاسی جدید جهان تطبیق داده میشود، کلیتی را به وجود میآورد که محققان و دانش پژوهان را با گرایش سازمان یافته به استفاده از ریشههای هویت تاریخی ایران در این قیام مواجه میسازد.
این واژگان، از استقلال و تمامیت ارضی و تا وطن دوستی و مشروعیت دولت و همچنین توجه به افکار عمومی و تساوی حقوق را شامل میشود که در واقع همان مباحث سیاسی قرون جدید میباشد. این ویژگی البته نافی تمایلات اسلام گرایانه میرزا کوچک خان نیست و میرزا دقیقاً به این نکته توجه داشته که اسلام جزیی از هویت تاریخی ملت ایران میباشد و هر حرکت و قیامی، برای موفقیت خود، میبایست به این شرایط تاریخی و ملی کمال توجه را داشته باشد؛ هر چند که این هویت در طول تاریخ دچار تغییرات زیادی شده بود و به دلیل ارتباط تنگاتنگ آن با هویت ملی، در بسیاری مواقع، برداشت اشتباهی از آن صورت میگرفت.
در واقع، برای اولین بار، توسط ساسانیان بود که مفهوم هویت ایرانی وارد تاریخ ایران شد که برای نشان دادن آن میتوان به کتیبههای ساسانی و کلماتی مثل ایران و انیران توجه کرد. ساسانیان در قرن سوم میلادی دین و سیاست را به صورت دو رکن هویت ایرانی در آورده و با استناد به نامهای اسطورهای پیشدادی و کیانی، خود را قدرتمند کردند.
با آمدن اعراب مسلمان به ایران، ایرانیان با خاطرههایی که از ایام گذشته داشتند، توانستند با خود آگاهی و زنده کردن زبان فارسی در قرن سوم و چهارم، بار دیگر هویت ایرانی را زنده کنند. این هویت، بیشتر فرهنگی – علمی بود تا سیاسی؛ چرا که حکومتهای عصر زرین، خود بخشی از قلمرو خلافت به حساب میآمدند و نمیتوانستند وحدانیتی سیاسی به مانند دوران ساسانیان به وجود آورند. اگرچه با زبان فارسی هویت ایرانی زنده نگه داشته میشد؛ اما دوران فترتی به درازای ? قرن طول کشید تا دوباره ایران به صورت واحد سیاسی یکپارچه درآمد. بنابراین، باید توجه داشت که اگرچه در طول ? قرن، مفهوم ایران و احساس ایرانی بودن را پابرجا میبینیم، اما مفهوم سیاسی ایران، در معنای سرزمین یکپارچه و حکومت واحد، تا زمان صفویان تحقق پیدا نکرد و در دوران صفویه بود که تشیع موجد نوعی تعلق ملی، وحدت سیاسی و تمایز از امپراطوریهای سنی در همسایگی ایران شد.
با شروع انقلاب مشروطیت و تحول ساختار سیاسی و فکری مردم، مفهوم تازه وطن و ملت وارد کلام سیاسی شد و رواج یافت. هویت ایرانی، اگرچه نوعی ناسیونالیسم ابتدایی بود و به مفهوم هویت ملی تکامل پیدا کرد؛ اما به قول احمد اشرف؛ «بحران هویت در این دوره با دو بعد متفاوت نمایان میشود: یکی مسئله پیدایش هویت قومی و دوم پیدایش مفاهیم گوناگون از هویت میل بر مبنای برداشتهای متفاوت از دولت ملی و جامعه مدنی، گروههای قومی و رابطه ملیت و مذهب» (احمدی، ????: ???).
بر این اساس، میتوان دریافت که مفهوم هویت تاریخی در درجه نخست با ایده یگانه بودن ملت و احساس تعلق به جامعه تاریخی به خصوص پیوند میخورد. به بیان دیگر، هویتهای ملی بر اساس مرزبندیهای جغرافیایی و تشکیل