لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نظافت و پاکیزگى در اسلام
کتاب: اسلام و مسایل زندگى، ص 162
نویسنده: محمدجعفر امامى شیرازى
از این نظر که مسلمان دوست مىدارد با مردم معاشرت کند و با آنان آمیزش داشته باشد، به نظافت بدن و لباسش مىرسد زیرا لباس نظیف غم و اندوه را از بین مىبرد، طهارت براى نماز نیز هست، لباس پاکیزه موجب خوارى و ذلت دشمن مىگردد، مسلمان براى برادر مسلمانش لباسهاى خوبش را مىپوشد، همانگونه که دوست دارد افراد بیگانه او را در قیافهاىنیک مشاهده کنند.مسلمان از قذارت و کثافت به دور است زیرا بنده چرک و کثیف بد بندهاى است، بلکه در نظافت و پاکیزگى مىکوشد که این خود از ایمان محسوب مىگردد و خداوند پاکیزگان را دوست مىدارد.
مسلمان بدنش را از چرک پاک مىکند، به هنگامى که داخل حمام مىشود لنگ مىبندد، عورتش را حفظ مىکند، به عورت دیگران نگاه نمىکند، با لنگ صورتش را خشک نمىکند که طراوت صورت را از بین مىبرد، هنگامى به حمام مىرود که شکمش پر از غذا نباشد زیرا موجب ضعف بدن مىگردد، در حمام به پشت نمىخوابد که موجب آب شدن پیه کلیهها است، در حمام آب سرد نمىنوشد که موجب فساد معده است.
موهاى زیربغل و پشت عورت را با نوره از بین مىبرد که موجب پاکیزگى بدن، طرد میکربهاى مضر، امنیت از بیماریها و از بین رفتن فقر است.و ازاله این موها را بیش از چهل روز تأخیر نمىاندازد زیرا این سنت است.سر را با سدر مىشوید که موجب جلب روزى و از بین بردن وسوسههاى شیطان است.
کسوت خداوند
موى سپید نور است و خضاب و رنگ، سنت پیامبر (ص)، خضاب با رنگ مشکى موجب محبت همسران و ترس در قلوب دشمنان مىباشد.محاسن را با شانه، شانه مىکند که موجب از بین رفتن ضعف بدن و استحکام دندانها است، بلندى موى سر وباء را از بین مىبرد، روزى را زیاد مىکند و بر قدرت آمیزش جنسى مىافزاید، گرچه تراشیدن آن موجب ازدیاد زیبائى، جلاى چشم و استراحت بدن مىشود.مسلمان اگرموى گذاشت باید در شستشو و شانه آن بکوشد و آن را تمیز نگهدارد که موى خوب از کسوت و پوشش خداوند است.
مسواک
چون سزاوار است مسلمان متخلق به اخلاق پیامبران باشد، لذا از جمله کارهائى که انجام مىدهد مسواک و استعمال عطر است که هر دو از سنتهاى پیامبران مىباشد.
مسواک فوائدى دارد که پاکیزگى دهان، جلاى چشم، رضایت و خشنودى پروردگار، ازدیاد قوه حافظه، سفیدى دندانها، استحکام لثهها، جلوگیرى از خرابى آنها، اشتها در خوراک و از بین رفتن بلغم را مىتوان از آن جمله به شمار آورد.
اوقات مسواک کردن: سحر، آخر شب و یا اول صبح است، و در چگونگى مسواک باید توجه داشت مسواک در عرض لثهها و طول دندانها باید باشد.
بوى خوش
و همینطور در بوى خوش فوائدى است که قوت قلب و ازدیاد قدرت آمیزش جنسى از آن جمله است .نماز با عطر، برتر از هفتاد نماز بدون عطر است.پیامبر اسلام (ص) هزینهاى که براى تهیه عطر داشت از هزینه غذا و طعام بیشتر بود.انفاق و خرج براى به دست آوردن و تهیه عطر از اسراف به شمار نمىآید.
از این نظر که هدیه عطر کرامت است مسلمان آن را مىپذیرد، هدیهعطر، حلوا و بالش و پشتى را رد نمىکند زیرا از قبول کرامت، موجودى جز الاغ امتناع نمىنماید.
آداب دیگر
مسلمان با اثمد (سنگ سورمه) سرمه مىکشد که موجب جلاى چشم و تیزبینى مىشود، مژهها را مىرویاند و از ریزش آب چشم جلوگیرى مىکند.سرمه در شب براى چشم بهره دارد و در روز زینت و موجب زیبائى است.
و از این نظر که روز جمعه روز دید و بازدید و اجتماع و نشست و برخاست دوستان با یکدیگر است، بر مسلمان لازم است که در نظافتش بکوشد، ناخنهایش را مىگیرد، شاربش و موهاى داخل بینى را کوتاه مىکند، عطر و بوى خوش را استعمال مىنماید.
گرفتن ناخن در روز جمعه موجب نزول روزى، ازدیاد حافظه و امنیت از بیمارى است اما در عین حال باید توجه داشت که لازم نیست حتما این کار در روز جمعه انجام شود بلکه هر موقع ناخنها بلند شد باید آنها را کوتاه کرد.کوتاه کردن شارب باعث از بین رفتن میکربها و امنیت از جذام است، و گرفتن موهاى بینى بر زیبائى صورت مىافزاید.
بازگو کردن نعمتها
مسلمان در هر حال امتثال اوامر قرآن مىکند و نعمتهائى را که خداوند به او داده بازگو مىنماید زیرا خداوند مىفرماید: «و اما بنعمة ربک فحدث»«نعمتهاى خداوند را بازگو نما» ! لذا هر گاه خداوند نعمتى به او عنایتکرد آن را آشکار مىسازد، بازگو کردن نعمتهاى الهى تنها با زبان نیست بلکه با عمل نیز هست، یعنى نعمتهائى که خداوند داده است باید در زندگى انسان مشهود بندگان خدا باشد، زیرا خداوند دوست دارد اثر نعمت خویش را بر بندگانش ببیند.
مسلمان خود را با نعمتهاى خداوند مىآراید و حبیب و دوست خداوند محسوب مىگردد، که خداوند جمیل و زیبا است، جمال و خودآرائى را دوست مىدارد.اگر نعمت خداوند را بازگو نکند و آن را در زندگى خود آشکار نسازد تکذیب کننده نعمتها به شمار مىآید.
بنابراین از میان لباسهایش بهترین و پاکیزهترین آنها را مىپوشد و به نیکوترین رسمى که در بین قوم خویش است جلوه مىکند، در صورتى که دارا و ثروتمند باشد از توسعهاى که خداوند به او داده است در این راه خرج مىکند که اسراف به شمار نمىآید، و در صورتى که از حلال تهیه شده باشد مورد حساب خداوند نیز قرار نخواهد گرفت.
اینکه مىگوئیم: باید از این نعمتها استفاده کند به خاطر این است که خداوند استفاده از زینتهائى را که براى بندگانش آفریده، روزیهاى پاکیزهاى را که برایشان مهیا ساخته، تحریم نساخته است.
اما از پوشیدن «لباس شهرت» لباسى که انسان را مورد استهزاء، مسخره و عیبجوئى مردم قرار مىدهد، احتراز مىجوید زیرا خداوند چنین لباسى را مبغوض مىدارد، بنابراین بهترین لباس هر زمان لباسى است که اکثریت مردم مىپوشند.انگشتر
مسلمان انگشتر را به دست مىکند زیرا از سنتهاى پیامبر (ص) است، و هرگز انگشتر طلا را نمىپوشد زیرا این زینت ویژه آخرت است، بلکه انگشتر عقیق مىپوشد که مبارک و با میمنت است و در مسافرت نیز مفید خواهد بود و نیز از انگشترى یاقوت و فیروزه مىتواند استفاده نماید و همچنین انگشتر زمرد، اینها هر کدام فوائدى دارند که جاى بحث آن در اینجا نیست، و از نشانههاى ایمان در دست کردن انگشتر مىباشد (1) .
منزل وسیع
مسلمان اگر مىتواند خانه وسیعى را تهیه مىکند، که از سعادت انسان وسعت منزل و دوستان زیاد است و خادمى نیز استخدام مىکند، زیرا این نیز از فضل و برترى است (2) ، هرگز در خانهاش سگ نگهدارى نمىکندزیرا در خانهاى که سگ است فرشتگان وارد نمىشوند (3) ؛ خانهاش را از آلودگیها پاک مىسازد، و چراغ را پیش از غروب در آن روشن مىکند که این کارها فقر و نیازمندى را مىزدایند، در خانه در غیر صورت ناچارى تنها نمىخوابد و اگر بناچار خواست تنها بماند زیاد ذکر و یاد خدا مىگوید، تنها مسافرت نمىکند، و تنها غذا نمىخورد زیرا شیطان به هنگامى که شخص تنها است تلاش سختى در اغواى وى مىنماید.
خواب و استراحت
مسلمان مراعات آداب خواب را مىکند یعنى وضو مىگیرد و به بستر مىرود و مکرر خداوند را یاد مىکند تا اینکه خداوند او را از کسانى که این شب به عبادت مشغول مىشوند به شمار آورد، همچون پیامبران مىخوابد یعنى به پشت مىخوابد، و یا همچون مؤمنان یعنى بر روى دست راست، و هرگز به رو نمىخوابد زیرا این طرز خواب شیطانى است (4) ؛ بین سپیدهصبح تا طلوع آفتاب نمىخوابد چون چنین خوابى شوم است، روزى را از بین مىبرد و رنگ را زرد مىکند (5) .
پیامبر (ص) فرمود: «سحرخیزى و بیدار بودن صبحگاهان براى امت من مبارک و با میمنت قرار داده شده است» (6) ؛ زیاد نمىخوابد زیرا خواب زیاد دین و دنیا را از بین مىبرد (7) ؛ خواب «قیلوله» مىکند یعنى پیش از زوال کمى مىخوابد، که براى حافظه و ذهن مفید و به بیدارى شب کمک مىکند (8) ؛ و در شهرى که خانواده دارد در خارج از خانه خود نمىخوابد (9) .
پىنوشتها:
1 ـ بعید نیست مسأله شمارش انگشتر از علامتهاى ایمان جنبه موقتى داشته است، یعنى در عصرى که تعداد مسلمانان کم بوده براى اینکه یکدیگر را بشناسند اسلام آن را جزو نشانههاى ایمان قرار داده است.
همانطور که در صدر اسلام وظیفه داشتند محاسن سفید خود را رنگ ببندند که بعدها وقتى از امیر مؤمنان (ع) در این مورد پرسیدند مىفرماید: این حکم موقتى بود که مسلمانان شبیه یهودیان نباشند و ممتاز باشند، اما الآن که دین توسعه یافته، مسلمانان آزادند: «سئل علیه السلام عن قول الرسول (ص) «غیروا الشیب و لا تشبهوا بالیهود» فقال (ع) : «انما قال (ص) و الدین قل فأما الآن و قد اتسع نطاقه و ضرب بجرانه فامرؤ و ما اختار» (نهج البلاغة، حکمت 17) .
2 ـ امام صادق (ع) مىفرماید: «من السعادة سعة المنزل» . امام أبو الحسن (ع) مىفرمود : «العیش السعة فی المنازل و الفضل فی الخدم» .
و از آن حضرت سؤال شد که برترى زندگى دنیا در چیست؟ قال: «سعة المنزل و کثرة المحبین» .
و پیامبر (ص) مىفرماید: «من سعادة المرء المسلم المسکن الواسع» (کافى جلد 6 باب «سعة المنزل» ص 525) .
3 ـ پیامبر (ص) مىفرماید: «جبرئیل به من خبر داد که: انا لا ندخل بیتا فیه کلب و لا تمثال جسد و لا اناء یبال فیه» . (کافى جلد 6 باب «تزویق البیوت» ص 527) .
4 ـ «احمد بن اسحاق» از امام علیه السلام پرسید که از پدرانت این روایت به ما رسیده که طرز خواب اینگونه است و امام تصدیق مىکند.و اکنون عین سؤال:
«روی لنا عن آبائک ان نوم الأنبیاء على اقفیتهم و نوم المؤمنین على أیمانهم و نوم المنافقین على شمائلهم و نوم الشیاطین على وجوههم.فقال: کذلک هو» (سفینة البحار ـ نوم) .
5 ـ قال الصادق (ع) : «نومة الغداة مشومة تطرد الرزق و تصفر اللون و تغیره و تقبحه هو نوم کل مشوم...» (سفینة البحار ـ نوم) .
6 ـ قال رسول الله (ص) : «بورک لامتی فی بکورها» .
7 ـ امام صادق (ع) مىفرماید: «کثرة النوم مذهبة للدین و الدنیا» (سفینه ـ نوم) .
8 ـ قال الصادق (ع) : «النوم من اول النهار خرق و القائلة نعمة و النوم بعد العصر حمق و بین العشائین یحرم الرزق» (سفینه ـ نوم) .
9 ـ امام باقر (ع) به شخصى به نام میمون مىفرماید: «لا تنم وحدک فان اجرأ ما یکون الشیطان على الانسان اذا کان وحده» .
و امام صادق (ع) مىفرماید: «ان الشیطان أشد ما یهم بالانسان اذا کان وحده فلا تبیتن وحدک و لا تسافرن وحدک» (کافى جلد 6 باب «کراهة أن یبیت الانسان وحده» ص 533) .