لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 251
چکیده پایان نامه
یکی از اصول اساسی در شهرسازی نوین و برنامه ریزی شهری و مسائل منطقه ای و ناحیه ای، مطالعه و بررسی دقیق و عوامل سازنده یک شهر یا ناحیه می باشد. و به لحاظ اینکه جغرافیا از جمله علومی است که از مجموعه تخصص های مختلف بهره می گیرد، لذا بایستی در برنامه ریزی شهری روستایی از آن استفاده شود. یکی از معضلات مهم شهری که ریشه در تاریخ شهرنشینی داشته و در ابعاد اجتماعی – اقتصادی در سطح جهان مطرح بوده است و نیز پیامدهای آن مشکلاتی را برای دولتمردان بوجود آورده است، پدیده زاغه نشینی و حاشیه نشینی شهرهاست که متناسب با وضعیت اقتصادی، سطح توسعه یافتگی و شرایط جغرافیایی کشورها از ویژگیها و شدت و ضعف گوناگونی برخوردار می باشد. شهر کرج بعنوان یکی از کلان شهرهای ایران با ابعاد گسترده خود از عدم تعادل برخوردار گردیده است و پیدایش و گسترش حاشیه نشینی در آن یکی از نتایج این عدم توازن بشمار می آید.
پیدایش کلانشهرها و گسترش فضایی شهرها در قرن بیستم دارای دلایل متعددی بوده است که عمده آن صرفه های اقتصادی و الزامات سیاسی بوده است. که سبب سرازیر شدن جمعیت شهرهای کوچک و روستاهای اطراف به شهرهای بزرگ شده است.
جمعیت مهاجر روستایی پس از مهاجرت به شهرهای بزرگ به دلیل نداشتن وضعیت اقتصادی و اشتغال مناسب در حاشیه شهرها قرار گرفته و بافت جدایی را در اطراف شهرها تشکیل می دهند. بطور کلی عمده مهاجرت از سال 1365 –1260 بوده که در 3 دوره طبقه بندی می شود. بیشترین مهاجرین شهر کرج را روستائیان و مهاجرین از شهرهای دوردست (لرستان – آذربایجان – کردستان و … ) تشکیل می دهند، و محل اصلی سکونت مهاجرین در قسمت شمال و کمربندی شرقی کرج می باشد و حاشیه فقر را تشکل داده اند. بطور کلی زمینه اصلی پیدایش حاشیه نشینی در ایران وابسته به عوامل خارجی حدی می باشد که عمده آن نفت و برنامه های هفت ساله، اصلاحات ارضی، می باشد. که در میان شهر کرج نیز از وقایع تاریخی مذکور مصون نمانده و اقتصادش به عنوان جزئی از سیستم سرمایه داری از عدم تعادل برخوردار بوده و ضربات سنگینی را بر پیکر خویش تحمل کرده است. عمده مناطق حاشیه نشین شهر کرج در حاشیه و کمربندی شرقی که جزء منطقه یک می باشد، قرار گرفته. که دارای مشکلات بسیار از نظر اقتصادی- اجتماعی- بهداشتی و فرهنگی می باشد . در این میان نقش دولت در سیاستهای مهاجرتی بسیار تعیین کننده است. دولت می تواند با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی و زمانی و مکانی و با در نظرگرفتن رشد جمعیت هر منطقه و امکانات آن، حجم جمعیت مازاد را تعیین کند و در جهت سیاستهای توسعه، آنان را در مسیرهایی از پیش تعیین شده هدایت نماید تا از تضعیف روستایی و تخلیه نیروی کار از روستا و تجمع جمعیت در شهرها و رشد سرطانی آنها از سوی دیگر جلوگیری کند.
فصل اول
طرح تحقیق
مقدمه :
حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی پدیده ای است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی – اجتماعی مانند جریان سریع شهرنشینی و مهاجرتهای روستایی لجام گسیخته در بیشتر کشورهای جهان به ویژه کشورهای جهان سوم پدیدار گردیده است.این مشکل شهری صرفاً مساله ای کالبدی و فیزیکی نبوده و از عوامل کلان ساختاری در سطح ملی و منطقه ای ناشی می شود رشد فزاینده جمعیت شهری از توان سازمانهای دولتی وغیر دولتی جهت توسعه و ارائه خدمات و تسهیلات شهری برای این جمعیت فزاینده پیشی گرفته و برآورده نشدن نیاز مسکن و سرپناه اقشار کم درآمد در فضای رسمی و برنامه ریزی شده شهر، حاشیه نشینی واسکان غیررسمی را گونه ای بی سابقه گسترش داده است. آمارهای ارائه شده از جانب سازمانهای بین المللی نشان می دهد حدود یک – ششم از جمعیت جهان در مناطق زاغه ای وحاشیه ای زندگی می کنند و فاقد تسهیلات کافی شهری هستند. قشر فقیر شهری،در چرخه ای از فقر، کمبود امکانات بهداشتی ، شرایط نامطلوب زندگی و بی سوادی گرفتار شده اند که در این چرخه دلایل این نابسامانی ها کاملاً مشخص نیست. بهبود بخشیدن به شرایط فیزیکی و کالبدی این مناطق مانند بهسازی شرایط زیست محیطی و بهداشتی، به تنهایی نمی تواند این چرخه باطل را از بین ببرد؛ بنابراین توجه به توسعه اقتصادی واجتماعی این مناطق درسطح کلان بسیار ضروری به