لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 85 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بخش 1
تشخیص مفاهیم
تشخیص مفاهیم : سر فصل اصلی
مدیریت ، مدیریت آموزشی ، اصول و کاربرد آنها : سر فصل فرعی
مدیر Administraton
طبق فرهنگ لغت، مدیر یعنی فرد اداره کننده ، گرداننده .
طبق نظر دکتر علاقه بند، مدیریت یک فن و هنر قدیمی است که در گذشته توسط پادشاهان ، فرماندهان ، وزیران و روحانیان انجام می شده و در حال حاظر توسط مدیران در یک اداره یا شرکت انجام می شود .
تعریف دیگری از مدیریت از آقای گریفین در کتاب دکتر علاقه بند ، آمده است که می گوید : فراگرد تصمیم گیری ، برنامه ریزی ، سازماندهی ، رهبری و کنترل منابع انسانی ، مالی ، مادی ، و اطلاعاتی سازمان به منظور تحقق اثربخش و کارآمد هدفهای آن .
طبق این تعریف ، مدیریت یک پروسه، است و پروسه یا فراگرد یا فرآیند یعنی سری وقایعی و روابطی پویا ، جاری ، مستمر و در حال تغییر .
یعنی مدیر باید روندی شامل : تصمیم گیری ، برنامه ریزی ، سازماندهی ، رهبری و کنترل را طی کند تا بتواند روی عوامل انسانی ، مالی ، مادی و اطلاعاتی مدیریت داشته باشد .
آقای صافی در کتاب خود می پرسد : آیا مدیریت علم است یا هنر ؟ و جواب می دهد که نظری که مورد تایید قرار گرفته این است که مدیریت علم است و در بخش علوم کاربردی قرار دارد .
در واقع می توان گفت : که مدیریت هم همانند همة علم های دیگر جهان هم نیاز به استعداد دارد ، هم نیاز به تجربه دارد و هم نیاز به دانش و علم دارد ، فرد مدیر ، هیچوقت تنها با تکیه بر استعدادش نمی تواند موفق شود ، یا تنها با جمع آوری دانش و اطلاعات ، نمی تواند یک مدیر موفق شود یا تنها بر تکیهبر تجربه شخصی یا عمومی ، نمی تواند مدیر موفقی شود بلکه مدیری موفق است که این سه عامل را با هم و در کنار هم داشته باشد ، بی شک تجربه مدیریت در تک تک انسانها وجود دارد به نظرم حتی کودکی که تازه راه رفتن را آموخته ، تجربة مدیریت را دارد چرا که او برای مدیریت زندگیش و اینکه چگونه از گرسنگی نمی میرد یا از تشنگی تلف نشود یا دچار بی محبتی پدر و مادر خود نشود ، به طور ذاتی و تجربی میداند که باید گریه کند یا خودش را برای خانواده اش لوس کند با خندیدن اخم کردن یا هر عکس العملی که بتواند توجه اطرافیان خود را جلب کند ، تا بتواند زنده بماند .
در واقع مدیر برای ارائه مدیریت درست از خود می پرسد :
1- چه کند؟
2- چگونه کار را انجام دهد؟
3- تقسیم کار چگونه باشد؟
4- انجام کار را دست چه کسانی باید داد؟
5- وسایل انجام کار چیست؟
6- زمان انجام کار چه مدت است؟
7- کیفیت انجام کار چگونه باشد؟
8- آیا کیفیت لازم رعایت می شود؟
که این پرسشها همان مراحل برنامه ریزی ، سازمان دهی ، فرمان دهی ، هماهنگی و کنترل است یعنی تا مدیر برنامه ای نداشته باشد و نتواند آن برنامه را برای افراد و منابع لازم سازمان دهد و نتواند آن افراد را جهت انجام کار هماهنگ کند و منترل روند کار را نداشته باشد ، نمی تواند مدیر موفقی باشد . حالا می خواهد این پرسشها در یک اداره بزرگ باشد یا یک شرکت کوچک یا یک آموزشگاه ، در هر حال مدیر یعنی مسئول همة اعمال انجام شده در یک بخش .
بنابر این مدیر ویژگیهایی باید داشته باشد :
1- تقسیم کار کند ، چون شخصا همة کارها را نمی تواند به تنهایی انجام دهد .
2- اختیار در مسئولیت داشته باشد یعنی برای انجام مسئولیت مدیریت اختیار لازم را داشته باشد تا طبق نظر خود و سعی خود برای گرفتن بهترین تصمیم ، اختیار داشته باشد .
3- انضباط داشته باشد ، یعنی احترام به افراد و قوانین مورد نیاز را رعایت کند .
4- فرماندهی کند یعنی کل زیر دستان را به این مسئله که مدیر باید حرف اول را بزند متوجه کند ولی این به معنای عقیده سالاری و روحیه خشن و خشک نیست بلکه در عین لطافت باید صلابت هم داشته باشد .
5- اگر بخش های زیردستی مدیر زیاد باشد باید در هر بخش مدیری با توانائیها و اختیارات کوچکتر قرار دهد .
6- مدیر به هیچ وجه منافع خاصی را فدای منافع عمومی نکند یعنی مدیر کل عوامل را در نظر بگیرد و صلاح کل آنها را بخواهد .
7- مدیر در دادن مزد زیردستان ، بسیار منصف باشد تا تشویقی برای عوامل باشد تا سعی به بهتر انجام دادن کارها کنند .
8- مدیر باید در واقع مورد نیاز در تصمیم خود ، تمرکز داشته باشد و در مواقعی که لازم به تصمیم گروهی است تمرکز در تصمیم گیری را به گروه بدهد .
9- مدیر باید در انجام تصمیم ها و اهداف مجموعه مراتب را در نظر بگیرد و از بالا به پائین بداند که چه رده ای و چه بخشی چه عملی را باید انجام دهد .