لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشکده علوم
عنوان درس:
سیستماتیک گیاهی 1
استاد محترم
سرکار خانم امیری مقدم
تهیه و تدوین
مولود تام
زمستان 85
ذرت Corn
نام علمی Zea mays
ترکیبات شیمیایی
خواص داروئی
طرز استفاده
مضرات
کلیات گیاه شناسی
ذرت که بفارسی بلال نیز نامیده می شود گیاهی است یکساله و یک پایه دارای ساقه ای راست که ارتفاع آن تا چهارمتر می رسد.
ذرت گیاه بومی آمریکای مرکزی و مکزیک است و از آنجا به نقاط دیگر دنیا راه یافته است .
برگهای ذرت متناوب و دراز می باشد . گلهای نر ذرت بصورت خوشه ای بوده که مرکب از سنبل های قرمز روشن می باشد . گلهای ماده آن از 2تا 4 گل تشکیل شده در کنار برگ های ذرت قرار درد .
غشایی که روی بلال را می پوشاند سبز رنگ و مانند برگ می باشد . دانه های کروی شکل ذرت در اطراف محور مرکزی بلال قرار گرفته اند . این دانه ها برنگ زرد یا قهو ه ای می باشند .
ترکیبات شیمیایی:
رنگ زرد ذرت مربوط به موادی به نام زئین Zeine و زیازانتین Zeaxanthine می باشد .
در صد گرم دانه ذرت خام مواد زیر موجود است :
انرژی 350 کالری
آب 13 گرم
پروتئین 9 گرم
چربی 4 گرم
مواد نشاسته ای 72 گرم
کلسیم 22 میلی گرم
سدیم 1 میلی گرم
پتاسیم 285 میلی گرم
فسفر 265 میلی گرم
آهن 2 میلی گرم
ویتامین آ 490 واحد
ویتامین ب 1 0/4 میلی گرم
ویتامین ب 2 0/12 میلی گرم
ویتامین ب 3 2/2 میلی گرم
ارسنیک 30 میلی گرم
کاکل ذرت دارای مواد معدنی مختلف و املاح پتاسیم و کلسیم می باشد .
در صد گرم کاکل ذرت مواد زیر موجود است :
گوگرد 2/8 میلی گرم
کلر 3/6 میلی گرم
فسفر 5/2 میلی گرم
سیلیسیم 4 گرم
آهن 0/06 میلی گرم
کلسیم 1/7 میلی گرم
منیزیم 1/4 میلی گرم
سدیم 0/2 میلی گرم
پتاسیم 26/5 میلی گرم
همانطور که در جدول بالا مشاهده می شود کاکل ذرت دارای مقدر زیادی پتاسیم است وبعلت وجود این ماده معدنی است که کاکل ذرت ادرار آور است .
خواص داروئی:
خواص درمانی ذرت
ذرت دارای ارزش غذایی فراوانی است در آن بعلت نداشتن گلوتن (ماده چسب گندم) قابلیت تهیه نان را ندارد . بنابراین برای تهیه نان ذرت در آنرا با در سایر غلات مخلوط می کنند .
ذرت از نظر طب قدیم ایران سرد و خشک است "
1)پماد ذرت خشک کننده زخم ها می باشد .
2)ذرت غذای خوبی برای پیشگیری سرطان است.
3)استفاده مداوم از ذرت از کرم خوردگی دندان جلوگیری می کند .
4)روغن ذرت کلسترول خون را پائین می آرود .
5)روغن ذرت برای درمان اگزما و بیماریهای پوستی مفید است.
خواص درمانی کاکل ذرت
کاکل ذرت را قبل از رسیدن کامل میوه یعنی قبل از پژمدره شدن می چینند و بسرعت خشک می کنند . کاکل ذرت بعد از خشک شدن رنگ قهوه ای پیدا می کند .
برای درست کردن دم کرده کاکل ذرت ،مقدر 30 گرم از آنرا در یک لیتر آب جوش ریخته و به مدت پنج دقیقه دم می کنند .
1-دم کرده کاکل ذرت ادرار آور است و آرام کننده دستگاه ادراری است .
2-درد و ناراحتی های دستگاه ادراری را تسکین می دهد .
3-سنگ مثانه ،التهاب ،ورم مثانه و درد مثانه را از بین می برد .
4-کاکل ذرت بطور کلی دستگاه ادراری را تمیز می کند .
بغیر از کاکل ذرت از برگ و ریشه وساقه بلال نیز استفاده طبی بعمل میآید .
1)جوشانده ساقه وسط بلال خونریزی از بینی را بند می آرود.
2)برای دفع سنگ مثانه از جوشانده برگهای بلال استفاده کنید .
3)جوشانده ریشه ذرت برای سوزش مجاری ادراری مفید است .
4)جوشانده وسط بلال درد شکم و معده را از بین می برد .
5)در قدیم برای معالجه سوزاک از جوشانده ساقه بلال استفاده می کردند
یونجه
ترکیبات شیمیایی
خواص داروئی
طرز استفاده
مضرات
کلیات گیاه شناسی
یونجه گیاهی است علفی و چند ساله که ارتفاع آن تا یک متر میرسد برگهای آن دارای سه برگچه می باشد برگچه های نوک تیز، سبز رنگ و بیضی شکل است .
گلهای یونجه بشکل سبز و برنگ بنفش تیره یا آبی روشن است میوه یونجه مانند صدف بوده و دانه داخل میوه مانند لوبیا ولی کوچکتر از آنزمی باشد .
یونجه ریشه ای بسیار عمیق درد و ریشه آن تا سه متر بداخل زمین نفوذ می کند و بنابراین منبع ویتامین ها و مواد معدنی است که از خاک می گیرد .
یونجه از زمانهای بسیار قدیم در ایران کشت می شده است و در حدود پنج قرن قبل از میلاد مسیح از یاران به یونان برده شد و در قرن هفتم بعد از میلاد به اروپا راه یافت . یونجه در ایران در مناطق مرکزی و جنوبی به مقدر بسیار زیاد کشت می شود .
زنبور عسل گل یونجه را دوست درد واز آن شهد زیادی بدست می آورد و تبدیل به عسل می کند .
پرورش این گیاه در قدیم برای تهیه علوفه چهارپایان بوده ولی در حال خاضر بعلت درا بودن مواد مغذی به مصرف غذایی نیز می رسد .
ترکیبات شیمیایی:
یونجه سرشار از ویتامین های A,C,E,K و همچنین دارای آمیلاز که انزیم مخصوص هضم مواد نشاسته ای است می باشد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تفسیر سورۀ حدید
آیات (25 تا 27)
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
لَقَدْ أَرْسلْنَا رُسلَنَا بِالْبَیِّنَتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَب وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاس بِالْقِسطِ وَ أَنزَلْنَا الحَْدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شدِیدٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصرُهُ وَ رُسلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِىُّ عَزِیزٌ(25)
وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا نُوحاً وَ إِبْرَهِیمَ وَ جَعَلْنَا فى ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْکتَب فَمِنهُم مُّهْتَدٍ وَ کثِیرٌ مِّنهُمْ فَسِقُونَ(26)
ثمَّ قَفَّیْنَا عَلى ءَاثَرِهِم بِرُسلِنَا وَ قَفَّیْنَا بِعِیسى ابْنِ مَرْیَمَ وَ ءَاتَیْنَهُ الانجِیلَ وَ جَعَلْنَا فى قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَهَا عَلَیْهِمْ إِلا ابْتِغَاءَ رِضوَنِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَئَاتَیْنَا الَّذِینَ ءَامَنُوا مِنهُمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثِیرٌ مِّنهُمْ فَسِقُونَ(27)
خدا که قدرت دارد همه انسانها را خوب بیافریند،پس چرا خوب نیافریده است؟اگر مىخواست مردم هدایت بشوند او که مىتوانستبدون اینکه نیازى به این اسباب و مسببات و به این مقدمات واسبابچینىها باشد از اول مردم را صالح و خوب و مهتدى و کامل خلقکند و بعد هم آنها را به بهشت ببرد.اینها توجه نکردهاند و نمىدانند کهخداوند همینطور که قادر على الاطلاق است،حکیم على الاطلاقاست و این نظام عالم هستى به اصطلاح نظام احسن و نظام اکمل استو معنى حکمت این است که هر چیزى بر نظام خودش وجود پیدا کند وبلکه محال است که بر غیر نظام خودش وجود پیدا کند.گفتیم این مثلاین است که کسى بگوید چرا خداى متعال مثلا دندانها را اینچنین خلقکرده،بعضى دندانها را قاطع و برنده خلق کرده و بعضى را طاحن وآسیا؟بعد کسى بگوید براى این است که انسان-و همینطور حیواناتدر جذب کردن غذا اولا نیاز دارد به اینکه ماکولات را ببرد،و ثانیااحتیاج دارد به این که اینها را با وسیله دیگرى نرم کند براى اینکه درمعده و بعد در روده قابل جذب باشد;[و بعد آن شخص اول بگوید]خدا که قادر است،خدا که قدرت على الاطلاق دارد،خدا مىتوانستبدون این اسباب و وسایل هم این کار را انجام بدهد;انسان غذاها راهمینطور دربسته بفرستد در معده،بعد خدا اینها را همینطور بدون ایناسباب به هضم برساند;مگر خدا قدرت ندارد؟!خدا که قادر است همهماکولات را از اول به صورت جویده شده و کامل شده خلق کند که انسانوقتى به دهانش گذاشت دیگر نیازى به جویدن و حتى فرو بردن نداشتهباشد.
معناى این حرف این است که اصلا در عالم نظامى وجود نداشتهباشد،هیچ چیزى در عالم شرط هیچ چیزى نباشد.گذشته از اینکهچنین چیزى خیال انسان است و از نظر عقل محال است،ضد حکمت بارى تعالى است.این که در آخر آیه اشاره مىفرماید: «ان الله قوى عزیز»
یعنى بعد از آنکه اشاره مىکند که ما پیغمبران را با دلایل،با معجزات،بابینات فرستادیم، کتاب و میزان با آنها فرستادیم و هدف اصلاح مردمبود و هست و بعد اشاره مىکند به مسؤولیتى که-غیر از انبیاء-خودمردم هم دارند و آن مسؤولیت مجاهده در راه حق است: «و انزلنا الحدیدفیه باس شدید و منافع للناس و لیعلم الله من ینصره و رسله بالغیب» که از مردماستنصار کرده و خواسته است که به کمک این هدایت و این دینبرخیزند،بعد از اشاره به اینها مىخواهد بگوید شما اینها را به حسابعجز و ناتوانى نگذارید;خداوند در عین اینکه فاعل بالاسباب است(ابىالله ان یجرى الامور الا باسبابها)در عین حال فاعل به آلت یستیعنى نیازبه این امور ندارد،منشا اینها عجز و ضعف و ذلت و ناتوانى نیست;لهذامىفرماید: «ان الله قوى عزیز» در عین قدرت و عزت و در کمال قدرت وعزت،این امور هست;یعنى اینها را به حساب کمبودى در قدرت وعزت نگذارید.
و اما آن جهتش که به انسان بستگى دارد،عرض کردیم که کمال هرموجودى متناسب با خود آن موجود است.کمال انسان با کمال یک فلزدوگونه است;یعنى فلز آن کمالى که مىتواند داشته باشد اگر تمامش هموابسته به عوامل بیرون از وجود آن باشد باز این کمال،کمال است. اگرما مثلا یک برلیان را در نظر بگیریم و آن را بهترین برلیانهاى دنیا بدانیم درعین حال توجیه همه صفات خوب و انواع خوبیهایش[در ارتباط باخارج خودش است].به چه دلیل این صفت را دارد؟به دلیل فلان عاملکه مثلا عامل محیطى است.به چه دلیل آن صفت دیگر را دارد؟به دلیلاینکه مثلا صنعتگران روى آن خوب کار کردهاند.و لو اینکه همه اینخصوصیات را از بیرون خودش کسب کرده است در عین حال اینخوبیها را دارد;یعنى شرط خوبى یک برلیان این نیست که خود براىخود کسب کرده باشد.ولى انسان در میان موجودات، رسیده به مرحلهآزادى و اختیار و خلیفة اللهى و انتخاب و به مرحلهاى که خود باید براىخود نیکى را انتخاب کند و آن نیکى که خود براى خود انتخاب نکرده واز خارج به او تحمیل شده است اصلا آن برایش نیکى نیست.مثلاصداقت،امانت،راستى،آزادیخواهى،آزاد منشى،تقوا همه اینها آنوقت براى انسان فضیلت است که این انسانى که در سر دو راهى انتخابقرار مىگیرد طرف خوب را براى خود انتخاب کند.همین قدر که ازخارج به او تحمیل شد یعنى طبیعى و ذاتى شد،آن کمال دیگر کمالانسانى و آن فضیلت دیگر فضیلت انسانى نیست.شرط فضیلت انسانىاین است که خود انسان قیام به آن فضیلت بکند.
بعد ما مىآییم سراغ بهشت و مقابل آن،جهنم.طبیعت بهشتیعنى تجسم اعمال اختیارى انسان.اگر عملى اختیارى نباشد اصلابهشتى وجود ندارد.بهشتیعنى مخلوق خود انسان، یعنى تجسماعمال اختیارى خود انسان.اگر انسانى نباشد و اگر اختیارى و عملاختیارى وجود نداشته باشد اصلا بهشتى نمىتواند وجود داشته باشد.
پس این،حرف مهمل است که خدا انسان را خلق کند بعد هم ببرد بهبهشت.خیال کردهاند بهشت مثل باغى است در شمیرانات،انسان هممثل یک فلز یا گیاه است،این را ببرند آنجا بگذارند،قضیه حل مىشود.
آیه کریمه با این تعبیر بیان مىکند: «لیقوم الناس بالقسط» براى اینکه خود مردم قیام به قسط و عدالت بکنند،خودمردم خوبى را براى خود کسب کنند. «انا خلقنا الانسان من نطفة امشاجنبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا».
پس گذشته از اینکه حکمت بارى تعالى اقتضا مىکند که هر مسببىبه وسیله سبب خاص خودش صورت بگیرد،وضع خاص انسان چنینامرى را اقتضا مىکند;و حتى نکتهاى در اینجا هست-که در آیات بعدآن را بیشتر توضیح مىدهیم-و آن این است که مسؤول دین، یعنىمسؤول ترویج و پخش دین،مسؤول حفظ و نگهدارى و صیانت دینفقط انبیاء نیستند، مردم هم در اینجا مسؤولیتى دارند و این مسؤولیت رابسا هست با زور و با نیرو باید انجام بدهند.اینجاست که مساله آهن رامطرح مىکند: «و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس» .هر چیزى درعالم طبیعت براى غایتى خلق شده است و احیانا براى غایات دیگرىکه هدف اصلى نیست[و]در موارد دیگر هم مورد استفاده قرار مىگیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تفسیر سورۀ حدید
آیات (25 تا 27)
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
لَقَدْ أَرْسلْنَا رُسلَنَا بِالْبَیِّنَتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَب وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاس بِالْقِسطِ وَ أَنزَلْنَا الحَْدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شدِیدٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصرُهُ وَ رُسلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِىُّ عَزِیزٌ(25)
وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا نُوحاً وَ إِبْرَهِیمَ وَ جَعَلْنَا فى ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْکتَب فَمِنهُم مُّهْتَدٍ وَ کثِیرٌ مِّنهُمْ فَسِقُونَ(26)
ثمَّ قَفَّیْنَا عَلى ءَاثَرِهِم بِرُسلِنَا وَ قَفَّیْنَا بِعِیسى ابْنِ مَرْیَمَ وَ ءَاتَیْنَهُ الانجِیلَ وَ جَعَلْنَا فى قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَهَا عَلَیْهِمْ إِلا ابْتِغَاءَ رِضوَنِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَئَاتَیْنَا الَّذِینَ ءَامَنُوا مِنهُمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثِیرٌ مِّنهُمْ فَسِقُونَ(27)
خدا که قدرت دارد همه انسانها را خوب بیافریند،پس چرا خوب نیافریده است؟اگر مىخواست مردم هدایت بشوند او که مىتوانستبدون اینکه نیازى به این اسباب و مسببات و به این مقدمات واسبابچینىها باشد از اول مردم را صالح و خوب و مهتدى و کامل خلقکند و بعد هم آنها را به بهشت ببرد.اینها توجه نکردهاند و نمىدانند کهخداوند همینطور که قادر على الاطلاق است،حکیم على الاطلاقاست و این نظام عالم هستى به اصطلاح نظام احسن و نظام اکمل استو معنى حکمت این است که هر چیزى بر نظام خودش وجود پیدا کند وبلکه محال است که بر غیر نظام خودش وجود پیدا کند.گفتیم این مثلاین است که کسى بگوید چرا خداى متعال مثلا دندانها را اینچنین خلقکرده،بعضى دندانها را قاطع و برنده خلق کرده و بعضى را طاحن وآسیا؟بعد کسى بگوید براى این است که انسان-و همینطور حیواناتدر جذب کردن غذا اولا نیاز دارد به اینکه ماکولات را ببرد،و ثانیااحتیاج دارد به این که اینها را با وسیله دیگرى نرم کند براى اینکه درمعده و بعد در روده قابل جذب باشد;[و بعد آن شخص اول بگوید]خدا که قادر است،خدا که قدرت على الاطلاق دارد،خدا مىتوانستبدون این اسباب و وسایل هم این کار را انجام بدهد;انسان غذاها راهمینطور دربسته بفرستد در معده،بعد خدا اینها را همینطور بدون ایناسباب به هضم برساند;مگر خدا قدرت ندارد؟!خدا که قادر است همهماکولات را از اول به صورت جویده شده و کامل شده خلق کند که انسانوقتى به دهانش گذاشت دیگر نیازى به جویدن و حتى فرو بردن نداشتهباشد.
معناى این حرف این است که اصلا در عالم نظامى وجود نداشتهباشد،هیچ چیزى در عالم شرط هیچ چیزى نباشد.گذشته از اینکهچنین چیزى خیال انسان است و از نظر عقل محال است،ضد حکمت بارى تعالى است.این که در آخر آیه اشاره مىفرماید: «ان الله قوى عزیز»
یعنى بعد از آنکه اشاره مىکند که ما پیغمبران را با دلایل،با معجزات،بابینات فرستادیم، کتاب و میزان با آنها فرستادیم و هدف اصلاح مردمبود و هست و بعد اشاره مىکند به مسؤولیتى که-غیر از انبیاء-خودمردم هم دارند و آن مسؤولیت مجاهده در راه حق است: «و انزلنا الحدیدفیه باس شدید و منافع للناس و لیعلم الله من ینصره و رسله بالغیب» که از مردماستنصار کرده و خواسته است که به کمک این هدایت و این دینبرخیزند،بعد از اشاره به اینها مىخواهد بگوید شما اینها را به حسابعجز و ناتوانى نگذارید;خداوند در عین اینکه فاعل بالاسباب است(ابىالله ان یجرى الامور الا باسبابها)در عین حال فاعل به آلت یستیعنى نیازبه این امور ندارد،منشا اینها عجز و ضعف و ذلت و ناتوانى نیست;لهذامىفرماید: «ان الله قوى عزیز» در عین قدرت و عزت و در کمال قدرت وعزت،این امور هست;یعنى اینها را به حساب کمبودى در قدرت وعزت نگذارید.
و اما آن جهتش که به انسان بستگى دارد،عرض کردیم که کمال هرموجودى متناسب با خود آن موجود است.کمال انسان با کمال یک فلزدوگونه است;یعنى فلز آن کمالى که مىتواند داشته باشد اگر تمامش هموابسته به عوامل بیرون از وجود آن باشد باز این کمال،کمال است. اگرما مثلا یک برلیان را در نظر بگیریم و آن را بهترین برلیانهاى دنیا بدانیم درعین حال توجیه همه صفات خوب و انواع خوبیهایش[در ارتباط باخارج خودش است].به چه دلیل این صفت را دارد؟به دلیل فلان عاملکه مثلا عامل محیطى است.به چه دلیل آن صفت دیگر را دارد؟به دلیلاینکه مثلا صنعتگران روى آن خوب کار کردهاند.و لو اینکه همه اینخصوصیات را از بیرون خودش کسب کرده است در عین حال اینخوبیها را دارد;یعنى شرط خوبى یک برلیان این نیست که خود براىخود کسب کرده باشد.ولى انسان در میان موجودات، رسیده به مرحلهآزادى و اختیار و خلیفة اللهى و انتخاب و به مرحلهاى که خود باید براىخود نیکى را انتخاب کند و آن نیکى که خود براى خود انتخاب نکرده واز خارج به او تحمیل شده است اصلا آن برایش نیکى نیست.مثلاصداقت،امانت،راستى،آزادیخواهى،آزاد منشى،تقوا همه اینها آنوقت براى انسان فضیلت است که این انسانى که در سر دو راهى انتخابقرار مىگیرد طرف خوب را براى خود انتخاب کند.همین قدر که ازخارج به او تحمیل شد یعنى طبیعى و ذاتى شد،آن کمال دیگر کمالانسانى و آن فضیلت دیگر فضیلت انسانى نیست.شرط فضیلت انسانىاین است که خود انسان قیام به آن فضیلت بکند.
بعد ما مىآییم سراغ بهشت و مقابل آن،جهنم.طبیعت بهشتیعنى تجسم اعمال اختیارى انسان.اگر عملى اختیارى نباشد اصلابهشتى وجود ندارد.بهشتیعنى مخلوق خود انسان، یعنى تجسماعمال اختیارى خود انسان.اگر انسانى نباشد و اگر اختیارى و عملاختیارى وجود نداشته باشد اصلا بهشتى نمىتواند وجود داشته باشد.
پس این،حرف مهمل است که خدا انسان را خلق کند بعد هم ببرد بهبهشت.خیال کردهاند بهشت مثل باغى است در شمیرانات،انسان هممثل یک فلز یا گیاه است،این را ببرند آنجا بگذارند،قضیه حل مىشود.
آیه کریمه با این تعبیر بیان مىکند: «لیقوم الناس بالقسط» براى اینکه خود مردم قیام به قسط و عدالت بکنند،خودمردم خوبى را براى خود کسب کنند. «انا خلقنا الانسان من نطفة امشاجنبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا».
پس گذشته از اینکه حکمت بارى تعالى اقتضا مىکند که هر مسببىبه وسیله سبب خاص خودش صورت بگیرد،وضع خاص انسان چنینامرى را اقتضا مىکند;و حتى نکتهاى در اینجا هست-که در آیات بعدآن را بیشتر توضیح مىدهیم-و آن این است که مسؤول دین، یعنىمسؤول ترویج و پخش دین،مسؤول حفظ و نگهدارى و صیانت دینفقط انبیاء نیستند، مردم هم در اینجا مسؤولیتى دارند و این مسؤولیت رابسا هست با زور و با نیرو باید انجام بدهند.اینجاست که مساله آهن رامطرح مىکند: «و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس» .هر چیزى درعالم طبیعت براى غایتى خلق شده است و احیانا براى غایات دیگرىکه هدف اصلى نیست[و]در موارد دیگر هم مورد استفاده قرار مىگیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
سازمان تجارت جهانی
طیدهة 80 بویژهدر نیمةدوم، بسیاری از کشورهای در حال توسعه به سوی طی خصوصیسازی، کاهــش دخالتهای دولت در امور اقتصادی، مقررات زدایی، آزادسازیتجارت ،بینالمللی کــردن رفتارهای اقتصادی، تلاش جهت جلب سرمایههای خارجی و بطور کلی سعی در حاکم کردن عناصر اقتصاد بازار بر اقتصادهایشان روی آوردند. این تحولات ساختاری در محیط اقتصاد سیاسی بینالملل، زمینه ساز آغاز مذاکرات دوراروگوئه[1] (1986) و تشکیل سازمان تجارت جهانی بود[2]
مذاکرات دور هشتم در سپتامبر 1986 در پی ملاقات وزیران بازرگانی کشورهای عضو، در اروگوئه برگزار شد. آنها موافقت کردند مذاکرات خود را در خصوص یافتن روشی جدید برای بهبود تجارت در سطح جهان طی یک دورة چهار ساله تحت نظارت سازمان آغاز کنند. این مذاکرات نیز به دوراروگوئه معروف شد. هدفهای
این مذاکرات بر آزادسازی بیشتر تجارت، تقویت نقش گات و تدوین قواعد و مقررات چند جانبه برای گسترش و آزاد سازی تجارت استوار بود. آنچه این دور از مذاکرات را از دور قبلی آن متمایز می ساخت این بود که مذاکرات از مسائل همیشگی و سنتی تجارت بین المللی مانند موانع و محدودیتهای تعرفه ای و غیر تعرفه ای فراتر رفته، به مسائلی همچون سیاست کشاورزی و سرمایه گذاری خارجی منسوجات و پوشاک و مالکیت معنوی پرداخته است. گرچه در ابتدا مدت مذاکرات این دور چهار سال، یعنی تا آخر 1990 تعیین شده بود، اما عملاً مذاکرات هفت سال به طول انجامید و حاصل آن گسترش دامنة فعالیتهای گات[3] بود که کشاورزی، منسوجات و پوشاک و اقدمات سرمایه گذاری مرتبط با تجارت را نیز در برگرفت. در سال 1993 در همین کنفرانس، یک موافقتنامة 550 صفحه ای توسط 117 کشور به تصویب رسید که بزرگترین قرار داد تجاری جهان در آن زمان محسوب می شد؛ به این ترتیب «سازمان تجارت جهانی » متولد شد.
در سال 1995 این نهاد نوپا، به پیشنهاد کشورهای کانادا، مکزیک و کشورهای عضو اتحادیة اروپا، آغاز به کار کرد. طبق همین موافقتنامه کلیة کشورهای عضو گات موظف شدند ظرف مدت دو سال به عضویت این سازمان در آیند.
عضویت در این سازمان به معنی پذیرش تمام نتایج و مصوبات دوراروگوئه است و وجه تمایزاتی با گات دارد[4] ؛ اول آنکه در جنبه های حقوقی قدرت بیشتری به این سازمان داده شده است. گات توافقنامه ای بدون قدرت اجرایی بود ولی سازمان تجارت جهانی دارای قدرت اجرایی است. دوم آنکه wto هادی دائمی با توافقهای مستمر میباشد. در حالیکه گات یک موافقتنامة قانونی موقت بود. سوم آنکه کشورها در موافقتنامة عمومی تعرفه و تجارت، مشارکت کنندگان قراردادی محسوب می شدند ولی در سازمان تجارت جهانی ، کشورها عضو هستند. چهارم آنکه گات عمدتاُ کالاها را در برمی گرفت، ولی سازمان تجارت جهانی خدمات و حتی مالکیت معنوی را نیز در بر میگیرد.
به دلیل همین خصوصیات برجستة سازمان تجارت جهانی است که هم اکنون بیش از 140 کشور جهان با در اختیار داشتن بیش از 90 درصد تجارت جهانی، عضو سازمان تجارت جهانی بوده و بعضی از کشورهای دیگر نیز در حال مطالعه برای پیوستن به این سازمان می باشند.[5]
اهداف و اصول سازمان تجارت جهانی
سازمان تجارت جهانی، همچون گات، سه هدف عمده را دنبال میکند: ارتقای سطح زندگی، تأمین اشتغال کامل در کشورهای عضو و توسعه تولید و تجارت و بهره وری بهینه از منابع جهانی، دستیابی به توسعة پایدار با توجه به بهره برداری بهینه از منابع جهانی، حفظ محیط زیست بطوری که با سطح مختلف توسعة اقتصادی سازگاری داشته باشد و افزایش سهم کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته از رشد تجارت بین المللی، از اهداف مختص سازمان تجارت جهانی به شمار می رود.[6]
متناسب با همین اهداف، سازمان تجارت جهانی به مدیریت و تسهیل عملیات اجرایی و توسعة اهداف موافقتنامة سازمان تجارت جهانی و تهیة چارچوب لازم برای اجرای مدیریت موافقتنامه های تجاری چند جانبه می پردازد. همچنین نقش فراهم کردن امکانات گردهمایی اعضا برای مذاکره و مشورت در زمینة روابط چند جانبة تجاری و اجرا و تدوین مقررات مربوط به روشهای حل اختلاف میان اعضا را بر عهده دارد. سازمان تجارت جهانی همچنین موظف است نظام بررسی و تجدید نظر در سیاستهای تجاری را برقرار نموده ، با سازمانها و تشکیلات اقتصادی بین المللی همچون صندوق بین المللی پول و بانک جهانی همکاری داشته باشد.
اصول سازمان تجارت جهانی با کمی تفاوت همانند اصول مندرج در موافقتنامة گات می باشد. بطور کلی سازمان تجارت جهانی بر هشت اصل مهم مبتنی است:
1-اصل عدم تبعیض و تعمیم بلا شرط اصل دولت کامله الوداد (MFN)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
سازمان تجارت جهانی
طیدهة 80 بویژهدر نیمةدوم، بسیاری از کشورهای در حال توسعه به سوی طی خصوصیسازی، کاهــش دخالتهای دولت در امور اقتصادی، مقررات زدایی، آزادسازیتجارت ،بینالمللی کــردن رفتارهای اقتصادی، تلاش جهت جلب سرمایههای خارجی و بطور کلی سعی در حاکم کردن عناصر اقتصاد بازار بر اقتصادهایشان روی آوردند. این تحولات ساختاری در محیط اقتصاد سیاسی بینالملل، زمینه ساز آغاز مذاکرات دوراروگوئه[1] (1986) و تشکیل سازمان تجارت جهانی بود[2]
مذاکرات دور هشتم در سپتامبر 1986 در پی ملاقات وزیران بازرگانی کشورهای عضو، در اروگوئه برگزار شد. آنها موافقت کردند مذاکرات خود را در خصوص یافتن روشی جدید برای بهبود تجارت در سطح جهان طی یک دورة چهار ساله تحت نظارت سازمان آغاز کنند. این مذاکرات نیز به دوراروگوئه معروف شد. هدفهای
این مذاکرات بر آزادسازی بیشتر تجارت، تقویت نقش گات و تدوین قواعد و مقررات چند جانبه برای گسترش و آزاد سازی تجارت استوار بود. آنچه این دور از مذاکرات را از دور قبلی آن متمایز می ساخت این بود که مذاکرات از مسائل همیشگی و سنتی تجارت بین المللی مانند موانع و محدودیتهای تعرفه ای و غیر تعرفه ای فراتر رفته، به مسائلی همچون سیاست کشاورزی و سرمایه گذاری خارجی منسوجات و پوشاک و مالکیت معنوی پرداخته است. گرچه در ابتدا مدت مذاکرات این دور چهار سال، یعنی تا آخر 1990 تعیین شده بود، اما عملاً مذاکرات هفت سال به طول انجامید و حاصل آن گسترش دامنة فعالیتهای گات[3] بود که کشاورزی، منسوجات و پوشاک و اقدمات سرمایه گذاری مرتبط با تجارت را نیز در برگرفت. در سال 1993 در همین کنفرانس، یک موافقتنامة 550 صفحه ای توسط 117 کشور به تصویب رسید که بزرگترین قرار داد تجاری جهان در آن زمان محسوب می شد؛ به این ترتیب «سازمان تجارت جهانی » متولد شد.
در سال 1995 این نهاد نوپا، به پیشنهاد کشورهای کانادا، مکزیک و کشورهای عضو اتحادیة اروپا، آغاز به کار کرد. طبق همین موافقتنامه کلیة کشورهای عضو گات موظف شدند ظرف مدت دو سال به عضویت این سازمان در آیند.
عضویت در این سازمان به معنی پذیرش تمام نتایج و مصوبات دوراروگوئه است و وجه تمایزاتی با گات دارد[4] ؛ اول آنکه در جنبه های حقوقی قدرت بیشتری به این سازمان داده شده است. گات توافقنامه ای بدون قدرت اجرایی بود ولی سازمان تجارت جهانی دارای قدرت اجرایی است. دوم آنکه wto هادی دائمی با توافقهای مستمر میباشد. در حالیکه گات یک موافقتنامة قانونی موقت بود. سوم آنکه کشورها در موافقتنامة عمومی تعرفه و تجارت، مشارکت کنندگان قراردادی محسوب می شدند ولی در سازمان تجارت جهانی ، کشورها عضو هستند. چهارم آنکه گات عمدتاُ کالاها را در برمی گرفت، ولی سازمان تجارت جهانی خدمات و حتی مالکیت معنوی را نیز در بر میگیرد.
به دلیل همین خصوصیات برجستة سازمان تجارت جهانی است که هم اکنون بیش از 140 کشور جهان با در اختیار داشتن بیش از 90 درصد تجارت جهانی، عضو سازمان تجارت جهانی بوده و بعضی از کشورهای دیگر نیز در حال مطالعه برای پیوستن به این سازمان می باشند.[5]
اهداف و اصول سازمان تجارت جهانی
سازمان تجارت جهانی، همچون گات، سه هدف عمده را دنبال میکند: ارتقای سطح زندگی، تأمین اشتغال کامل در کشورهای عضو و توسعه تولید و تجارت و بهره وری بهینه از منابع جهانی، دستیابی به توسعة پایدار با توجه به بهره برداری بهینه از منابع جهانی، حفظ محیط زیست بطوری که با سطح مختلف توسعة اقتصادی سازگاری داشته باشد و افزایش سهم کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته از رشد تجارت بین المللی، از اهداف مختص سازمان تجارت جهانی به شمار می رود.[6]
متناسب با همین اهداف، سازمان تجارت جهانی به مدیریت و تسهیل عملیات اجرایی و توسعة اهداف موافقتنامة سازمان تجارت جهانی و تهیة چارچوب لازم برای اجرای مدیریت موافقتنامه های تجاری چند جانبه می پردازد. همچنین نقش فراهم کردن امکانات گردهمایی اعضا برای مذاکره و مشورت در زمینة روابط چند جانبة تجاری و اجرا و تدوین مقررات مربوط به روشهای حل اختلاف میان اعضا را بر عهده دارد. سازمان تجارت جهانی همچنین موظف است نظام بررسی و تجدید نظر در سیاستهای تجاری را برقرار نموده ، با سازمانها و تشکیلات اقتصادی بین المللی همچون صندوق بین المللی پول و بانک جهانی همکاری داشته باشد.
اصول سازمان تجارت جهانی با کمی تفاوت همانند اصول مندرج در موافقتنامة گات می باشد. بطور کلی سازمان تجارت جهانی بر هشت اصل مهم مبتنی است:
1-اصل عدم تبعیض و تعمیم بلا شرط اصل دولت کامله الوداد (MFN)