لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چکیده:برخى کشورها از جمله «ایران» که روابط حقوقى آنها بر پایه قوانین اسلامى بنانهاده شده است و کشور «انگلستان» که بر مبناى نظام کامن لا اداره مىشود، نسبتبه مقدسات دینى به نوعى حمایتهاى قانونى را اعمال مىنمایند، و پارهاى دیگر از کشورها چنین حمایتى را پیش بینى نکرده و جرم شناختن توهین به مقدسات را مخالف آزادى بیان و حقوق بشر مىپندارند.
در حقوق اسلام، مقدسات دینى، مورد حمایتحقوقى قرار گرفته و توهین به آن از جرایم مهم به شمار مىرود. علاوه بر این، از دیدگاه بسیارى از فقهاى شیعه و اهل سنت، توهین به «سایر پیامبران الهى» (ع) نیز جرم محسوب مىشود. اما در نظام حقوقى «کامن لا» فقط نسبتبه مقدسات دین مسیحیت، حمایتهاى حقوقى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى قانونى قرار نگرفتهاند، به همین دلیل با وجود آن که قضیه توهین «سلمان رشدى» به پیامبر گرامى اسلام (ص) در کشور انگلستان واقع شده و این کشور محل وقوع جرم محسوب مىگردید ولى دادگاههاى این کشور عمل مزبور را غیر قابل تعقیب اعلام نمودند که این مساله نه تنها موجبات اعتراض شدید مسلمانان را برانگیخته استبلکه برخى از حقوقدانان غربى نیز نتوانستهاند در مورد تبعیضآمیز بودن این قاعده و غیر منطقى و ناعادلانه بودن آن سکوت نمایند.در این نوشتار به بررسى تطبیقى این موضوع در نظام حقوقى «اسلام» و «کامن لا» پرداختهایم.
مقدمهمقاله حاضر از سه گفتار تشکیل گردیده است، در گفتار اول «قلمرو مفهوم توهین به مقدسات» مورد بحث قرار گرفته استیعنى بررسى این موضوع که در حقوق اسلام، توهین به مقدساتى همچون «پیامبر» گرامى اسلام (ص) و «ائمه معصومین» (ع)، مورد حمایتحقوقى قرار گرفته و از جرایم مهم به شمار مىرود. علاوه بر این، از دیدگاه بسیارى از فقهاى شیعه و اهل سنت، توهین به «سایر پیامبران الهى» (ع) نیز جرم محسوب مىشود.اما در نظام حقوقى «کامن لا» فقط نسبتبه مقدسات دین مسیحیتحمایتهاى جدى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى حقوقى قرار نگرفتهاند.در گفتار دوم تحت عنوان «مجازات توهین به مقدسات» این موضوع را مورد بررسى قرار دادهایم که جرم توهین به مقدسات در حقوق اسلام از این نظر که نسبتبه «غیر مسلمانان» (کافر ذمى) نوعى انعطاف و تخفیف در مجازات را پذیرفته است، از منظر حقوق بشر درخور توجه است زیرا برخلاف مفهوم این جرم در کامن لا، حقوق اسلام در این جرم، نسبتبه غیر مسلمانان نه تنها تبعیضى روا نداشته بلکه در مقایسه با مسلمانان، براى آنان مجازات خفیفترى مقرر نموده است.در گفتار سوم با عنوان «فلسفه جرم انگارى توهین به مقدسات» به تبیین این مساله پرداختهایم که فلسفه جرمانگارى توهین به مقدسات در حقوق اسلام، همانا برخورد با «نظم و اخلاق عمومى» (1) است زیرا در یک جامعه دینى بویژه جامعه مبتنى بر «حکومت دینى» ، با توجه به تعلق خاطر شدید افکار عمومى پیروان ادیان الهى به مقدسات و رهبران دینى که علاوه بر دارابودن شخصیتحقوقى خاص، از شخصیتحقیقى ویژهاى نیز برخوردارند، چگونه ممکن است اهانتبه مقدسات روا شمرده شود؟ ! در حالى که حتى در یک جامعه مبتنى بر حکومت دموکراتیک، اهانتبه اصول جامعه دموکراتیک که موجب برهمزدن نظم و یا اخلاق عمومى گردد، از نظر قانونى روا نیست و یا لااقل در عمل قابل تحمل نخواهد بود.
گفتار اول: قلمرو مفهوم توهین به مقدسات
در این گفتار به بررسى این مساله خواهیم پرداخت که توهین به مقدسات از نظر گستره مفهومى تا چه حد قابل تسرى است؟ و به عبارت دیگر آیا جرم توهین به مقدسات در نظام حقوقى «اسلام» و «کامن لا» صرفا شامل مقدسات مربوط به همان دین استیا مقدسات سایر ادیان را نیز مورد حمایت قرار مىدهد؟
الف) قلمرو توهین به مقدسات در نظام حقوقى اسلام
1- قلمرو توهین به مقدسات از دیدگاه مذهب شیعهاز دیدگاه فقهاى شیعه جرم توهین به مقدسات آنگاه محقق مىشود که پیامبر گرامى اسلام (ص) و یا ائمه معصومین (ع) مورد اهانت و یا استهزا قرار گیرند. (2)برخى از فقها، دشنام به پیامبر و یا یکى از امامان را نوعى ارتداد دانستهاند. (3) اگر چه از نظر مجازات و دیگر آثار حقوقى، دقیقا از احکام و قواعد مربوط به ارتداد تبعیت نمىکند.بسیارى از فقهاى شیعه در توهین به مقدسات، حضرت زهراء (سلام الله علیها) را نیز ملحق به سایر معصومین (ع) دانستهاند. (4)البته در یک ضابطه کلى مىتوان گفت هر آنچه که از دیدگاه اسلام در شمار مسائل ضرورى و قطعى قرار گیرد توهین به آن، جرم است مانند توهین به قرآن، مسجد الحرام،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چکیده:برخى کشورها از جمله «ایران» که روابط حقوقى آنها بر پایه قوانین اسلامى بنانهاده شده است و کشور «انگلستان» که بر مبناى نظام کامن لا اداره مىشود، نسبتبه مقدسات دینى به نوعى حمایتهاى قانونى را اعمال مىنمایند، و پارهاى دیگر از کشورها چنین حمایتى را پیش بینى نکرده و جرم شناختن توهین به مقدسات را مخالف آزادى بیان و حقوق بشر مىپندارند.
در حقوق اسلام، مقدسات دینى، مورد حمایتحقوقى قرار گرفته و توهین به آن از جرایم مهم به شمار مىرود. علاوه بر این، از دیدگاه بسیارى از فقهاى شیعه و اهل سنت، توهین به «سایر پیامبران الهى» (ع) نیز جرم محسوب مىشود. اما در نظام حقوقى «کامن لا» فقط نسبتبه مقدسات دین مسیحیت، حمایتهاى حقوقى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى قانونى قرار نگرفتهاند، به همین دلیل با وجود آن که قضیه توهین «سلمان رشدى» به پیامبر گرامى اسلام (ص) در کشور انگلستان واقع شده و این کشور محل وقوع جرم محسوب مىگردید ولى دادگاههاى این کشور عمل مزبور را غیر قابل تعقیب اعلام نمودند که این مساله نه تنها موجبات اعتراض شدید مسلمانان را برانگیخته استبلکه برخى از حقوقدانان غربى نیز نتوانستهاند در مورد تبعیضآمیز بودن این قاعده و غیر منطقى و ناعادلانه بودن آن سکوت نمایند.در این نوشتار به بررسى تطبیقى این موضوع در نظام حقوقى «اسلام» و «کامن لا» پرداختهایم.
مقدمهمقاله حاضر از سه گفتار تشکیل گردیده است، در گفتار اول «قلمرو مفهوم توهین به مقدسات» مورد بحث قرار گرفته استیعنى بررسى این موضوع که در حقوق اسلام، توهین به مقدساتى همچون «پیامبر» گرامى اسلام (ص) و «ائمه معصومین» (ع)، مورد حمایتحقوقى قرار گرفته و از جرایم مهم به شمار مىرود. علاوه بر این، از دیدگاه بسیارى از فقهاى شیعه و اهل سنت، توهین به «سایر پیامبران الهى» (ع) نیز جرم محسوب مىشود.اما در نظام حقوقى «کامن لا» فقط نسبتبه مقدسات دین مسیحیتحمایتهاى جدى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى حقوقى قرار نگرفتهاند.در گفتار دوم تحت عنوان «مجازات توهین به مقدسات» این موضوع را مورد بررسى قرار دادهایم که جرم توهین به مقدسات در حقوق اسلام از این نظر که نسبتبه «غیر مسلمانان» (کافر ذمى) نوعى انعطاف و تخفیف در مجازات را پذیرفته است، از منظر حقوق بشر درخور توجه است زیرا برخلاف مفهوم این جرم در کامن لا، حقوق اسلام در این جرم، نسبتبه غیر مسلمانان نه تنها تبعیضى روا نداشته بلکه در مقایسه با مسلمانان، براى آنان مجازات خفیفترى مقرر نموده است.در گفتار سوم با عنوان «فلسفه جرم انگارى توهین به مقدسات» به تبیین این مساله پرداختهایم که فلسفه جرمانگارى توهین به مقدسات در حقوق اسلام، همانا برخورد با «نظم و اخلاق عمومى» (1) است زیرا در یک جامعه دینى بویژه جامعه مبتنى بر «حکومت دینى» ، با توجه به تعلق خاطر شدید افکار عمومى پیروان ادیان الهى به مقدسات و رهبران دینى که علاوه بر دارابودن شخصیتحقوقى خاص، از شخصیتحقیقى ویژهاى نیز برخوردارند، چگونه ممکن است اهانتبه مقدسات روا شمرده شود؟ ! در حالى که حتى در یک جامعه مبتنى بر حکومت دموکراتیک، اهانتبه اصول جامعه دموکراتیک که موجب برهمزدن نظم و یا اخلاق عمومى گردد، از نظر قانونى روا نیست و یا لااقل در عمل قابل تحمل نخواهد بود.
گفتار اول: قلمرو مفهوم توهین به مقدسات
در این گفتار به بررسى این مساله خواهیم پرداخت که توهین به مقدسات از نظر گستره مفهومى تا چه حد قابل تسرى است؟ و به عبارت دیگر آیا جرم توهین به مقدسات در نظام حقوقى «اسلام» و «کامن لا» صرفا شامل مقدسات مربوط به همان دین استیا مقدسات سایر ادیان را نیز مورد حمایت قرار مىدهد؟
الف) قلمرو توهین به مقدسات در نظام حقوقى اسلام
1- قلمرو توهین به مقدسات از دیدگاه مذهب شیعهاز دیدگاه فقهاى شیعه جرم توهین به مقدسات آنگاه محقق مىشود که پیامبر گرامى اسلام (ص) و یا ائمه معصومین (ع) مورد اهانت و یا استهزا قرار گیرند. (2)برخى از فقها، دشنام به پیامبر و یا یکى از امامان را نوعى ارتداد دانستهاند. (3) اگر چه از نظر مجازات و دیگر آثار حقوقى، دقیقا از احکام و قواعد مربوط به ارتداد تبعیت نمىکند.بسیارى از فقهاى شیعه در توهین به مقدسات، حضرت زهراء (سلام الله علیها) را نیز ملحق به سایر معصومین (ع) دانستهاند. (4)البته در یک ضابطه کلى مىتوان گفت هر آنچه که از دیدگاه اسلام در شمار مسائل ضرورى و قطعى قرار گیرد توهین به آن، جرم است مانند توهین به قرآن، مسجد الحرام،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ناکثین (حزب پیمان شکن)
حضرت امیر (ع) پس از بیست و پنج سال کنار بودن از حکومت با اصرار مردم خلافت ظاهرى را قبول کرد و چون مردم با او بیعت کردند حضرت در ضمن خطبه اى سیره و روش حکومتى خود را که منطبق با قرآن و سنت پیامبر (ص) بود بیان نمود و عملاً از همان آغاز مطابق آنچه گفته بود عمل کرد. صراحت و عدالت حضرت امیر (ع) هر چند تودهئ مردم مسلمان را از ظلم هاى حکام قبل و بى عدالتى هاى گذشته رهانید و رضایت و آرامش آنان را فراهم ساخت اما در مقابل موجب جبهه گیرى ثروتمندان و قدرت طلبان شد و آنان که در گذشته بواسطه نزدیک بودن به دستگاه خلافت از ثروت بى دریغ و ریاست برخوردار بودند با تساوى حقوق آنها با دیگر و کنار گذاشتن از قدرت از حضرت امیر (ع) فاصله گرفته و به این ترتیب سه گروه عمده در مقابل آن حضرت در طول خلافت کمتر از پنجسال قرار گرفتند. این سه گروه ناکثین, قاسطین, مارقین بودند که جنگهاى جمل, صفین, نهروان را برپا کردند, در اینجا توضیح مختصرى نسبت به این سه گروه ذکر کرده و ریشه مخالفتها و برخورد حضرت با آنها را بیان مى کنیم:الف: جنگ جمل به رهبرى عایشه, طلحه و زبیر: جنگ جمل جنگ طبقاتى قریش در مقابل حضرت امیر (ع) بود. براى ریشه یابى این جنگ لازم است خصوصیات قریش را بررسى کنیم .قریش خود را اولاد حضرت ابراهیم (ع) مى دانستند و کلیددار خانه خدا بودند خصوصاً بعد از عام الفیل که سپاهیان ابرهه براى نابودى کعبه حمله کرده و بامر خداوند نابود شدند قریش این واقعه را به خود گرفته و بى جهت خود را عزیز مى دانستند و امتیاز خاصى براى خود نسبت به تمامى عرب قأل بودند و اعراب هم آنان را احترام مى کردند لیکن قریش در عمل بسیار فاسد بودند. مثلاً در قماربازى کارشان به جایى مى رسید که خود را مى باختند و برده طرف مقابل مى شدند یا در فساد جنسى ذوات الرایات داشتند ـ یعنى زنان روسپى که براى مشخص بودن خانه هایشان پرچمى سر درب منزل نصب کرده بودند ـ و غیر از بنى شام که نسلشان پاک بود افراد صحیح النسب در آنها کم بود و از جهت اقتصادى هم قریش اکثراً مترف و خوشگذران بودند اینها سالى دوبار به سفر تجارت مى رفتند تابستان به ایران یا روم و زمستان به یمن و حبشه کاروانهاى تجارتى مى بردند و از این راه ثروتهاى کلانى بدست آورده بودند مانند طلا, نقره, عود, بخور, ابریشم, غلام و کنیز; ایشان همانهایى بودند که از آغاز بعثت در مقابل پیامبر (ص) جبهه گرفتند و آن همه آزار و شکنجه و توهین به پیامبر اکرم (ص) و مسلمین صدر اول در مکه وارد ساختند بطوریکه بعضى از مسلمین مجبور به هجرت به حبشه شدند و پیامبر (ص) و نزدیکان و یارانش سه سال و اندى در سخت ترین محاصره اقتصادى در شعب ابیطالب محصور گشتند و بالاخره مجبور به هجرت به مدینه شدند. در مدینه نیز قریش آن حضرت را آسوده نگذاشت و جنگهاى زیادى چون بدر, احد, خندق و... را علیه مسلمین بر پا کردند و قبأل یهود را که هم پیمان مسلمین بودند علیه آنها تحریک نمودند. آزار قریش بحدى بود که پیامبر دوبار آنها را لعنت نمود یکى زمانیکه عقبه شکمبه گاو یا گوسفندى را بر سر آن حضرت که در حال سجده بودند ریخت. حضرت فاطمه به گریه افتاد و کثافتها را از سر و کمر پیامبر کنار زد. پیامبر سر بلند کردند و سه مرتبه فرمودند: |^|اللهم علیک بقریش.در مورد دیگرى هم فرمودند: |^|اللهم علیک الملا من قریش.(البته مکتب خلفا این روایت را بدینگونه توجیه نمود که منظور پیامبر از قریش در این موارد همان سران قریش بودند که درجنگهاى با مسلمین کشته شدند).1 بالاخره اسلام با امدادهاى الهى پیش رفت و سرانجام مکه بدست پیامبر (ص) فتح شد و سران قرش به ناچار اظهار اسلام کردند ولى ظهور روحیه برترىطلبى در آنها وجود داشت. واقعه زیر این مطلب را تایید مى کند: روزى سلمان و بلاص وصهیب نشسته بودند, ابوسفیان بر ایشان گذشت. ایشان چون او را دیدند با هم گفتند: شمشیرهاى خدا گردن این دشمن بزرگ خدا را نزد. ابوبکر که سخنان ایشان را مى شنید با ناراحتى گفت: آیا بر ضد شیخ قریش این گونه سخن مى گوئید؟ آنگاه از گفتار نابجاى خود هراسناک شد و به شتاب نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و حادثه را باز گفت. رسول اکرم (ص) فرمود: شاید تو برادران مسلمان خود را ناراحت کرده باشى.اگر اینان از تو ناراضى باشند خدا بر تو غضب مى کند.ابوبکر نزد سلمان و یارانش آمد و از آنها عذرخواهى کرد .2 پس از فوت پیامبر (ص) هم همین قریش در سقیفه گفتند:پیامبر (ص) از قریش بوده و غیر قریش براى حکومت و امارت صلاحیت ندارد.و به این ترتیب خلافت را ـ بطوریکه در بحث سقیفه خواندیم بدست گرفتند و حکومت قریشى بر پا کردند خصوصاً در زمان عمر که قبایل عرب را در شهرهاى نوبنیاد بصره و کوفه اسکان داد و قریش را در مدینه نگاه داشت و زمینهاى مدینه را بین آنها تقسیم کرد و با ایجاد نظام طبقاتى دوباره ثروتها در دست قریش انباشته شد و ایشان صاحب باغها و زراعتها و خانه ها و برده ها شدند و بجاى شاهان و کسرى وقیصر و مقوقس افرادى از قریش حکومت شهرها و امارت لشکرها را بدست گرفتند و گنجینه پادشاهان به مدینه منتقل شد و بین اطرافیان دستگاه خلافت که غالباً از قریش بودند تقسیم گشت. قریش با این ثروتها برده ها خریده و آنها را به کار مجانى وا داشتند و زمینهاى اطراف مدینه و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ناکثین (حزب پیمان شکن)
حضرت امیر (ع) پس از بیست و پنج سال کنار بودن از حکومت با اصرار مردم خلافت ظاهرى را قبول کرد و چون مردم با او بیعت کردند حضرت در ضمن خطبه اى سیره و روش حکومتى خود را که منطبق با قرآن و سنت پیامبر (ص) بود بیان نمود و عملاً از همان آغاز مطابق آنچه گفته بود عمل کرد. صراحت و عدالت حضرت امیر (ع) هر چند تودهئ مردم مسلمان را از ظلم هاى حکام قبل و بى عدالتى هاى گذشته رهانید و رضایت و آرامش آنان را فراهم ساخت اما در مقابل موجب جبهه گیرى ثروتمندان و قدرت طلبان شد و آنان که در گذشته بواسطه نزدیک بودن به دستگاه خلافت از ثروت بى دریغ و ریاست برخوردار بودند با تساوى حقوق آنها با دیگر و کنار گذاشتن از قدرت از حضرت امیر (ع) فاصله گرفته و به این ترتیب سه گروه عمده در مقابل آن حضرت در طول خلافت کمتر از پنجسال قرار گرفتند. این سه گروه ناکثین, قاسطین, مارقین بودند که جنگهاى جمل, صفین, نهروان را برپا کردند, در اینجا توضیح مختصرى نسبت به این سه گروه ذکر کرده و ریشه مخالفتها و برخورد حضرت با آنها را بیان مى کنیم:الف: جنگ جمل به رهبرى عایشه, طلحه و زبیر: جنگ جمل جنگ طبقاتى قریش در مقابل حضرت امیر (ع) بود. براى ریشه یابى این جنگ لازم است خصوصیات قریش را بررسى کنیم .قریش خود را اولاد حضرت ابراهیم (ع) مى دانستند و کلیددار خانه خدا بودند خصوصاً بعد از عام الفیل که سپاهیان ابرهه براى نابودى کعبه حمله کرده و بامر خداوند نابود شدند قریش این واقعه را به خود گرفته و بى جهت خود را عزیز مى دانستند و امتیاز خاصى براى خود نسبت به تمامى عرب قأل بودند و اعراب هم آنان را احترام مى کردند لیکن قریش در عمل بسیار فاسد بودند. مثلاً در قماربازى کارشان به جایى مى رسید که خود را مى باختند و برده طرف مقابل مى شدند یا در فساد جنسى ذوات الرایات داشتند ـ یعنى زنان روسپى که براى مشخص بودن خانه هایشان پرچمى سر درب منزل نصب کرده بودند ـ و غیر از بنى شام که نسلشان پاک بود افراد صحیح النسب در آنها کم بود و از جهت اقتصادى هم قریش اکثراً مترف و خوشگذران بودند اینها سالى دوبار به سفر تجارت مى رفتند تابستان به ایران یا روم و زمستان به یمن و حبشه کاروانهاى تجارتى مى بردند و از این راه ثروتهاى کلانى بدست آورده بودند مانند طلا, نقره, عود, بخور, ابریشم, غلام و کنیز; ایشان همانهایى بودند که از آغاز بعثت در مقابل پیامبر (ص) جبهه گرفتند و آن همه آزار و شکنجه و توهین به پیامبر اکرم (ص) و مسلمین صدر اول در مکه وارد ساختند بطوریکه بعضى از مسلمین مجبور به هجرت به حبشه شدند و پیامبر (ص) و نزدیکان و یارانش سه سال و اندى در سخت ترین محاصره اقتصادى در شعب ابیطالب محصور گشتند و بالاخره مجبور به هجرت به مدینه شدند. در مدینه نیز قریش آن حضرت را آسوده نگذاشت و جنگهاى زیادى چون بدر, احد, خندق و... را علیه مسلمین بر پا کردند و قبأل یهود را که هم پیمان مسلمین بودند علیه آنها تحریک نمودند. آزار قریش بحدى بود که پیامبر دوبار آنها را لعنت نمود یکى زمانیکه عقبه شکمبه گاو یا گوسفندى را بر سر آن حضرت که در حال سجده بودند ریخت. حضرت فاطمه به گریه افتاد و کثافتها را از سر و کمر پیامبر کنار زد. پیامبر سر بلند کردند و سه مرتبه فرمودند: |^|اللهم علیک بقریش.در مورد دیگرى هم فرمودند: |^|اللهم علیک الملا من قریش.(البته مکتب خلفا این روایت را بدینگونه توجیه نمود که منظور پیامبر از قریش در این موارد همان سران قریش بودند که درجنگهاى با مسلمین کشته شدند).1 بالاخره اسلام با امدادهاى الهى پیش رفت و سرانجام مکه بدست پیامبر (ص) فتح شد و سران قرش به ناچار اظهار اسلام کردند ولى ظهور روحیه برترىطلبى در آنها وجود داشت. واقعه زیر این مطلب را تایید مى کند: روزى سلمان و بلاص وصهیب نشسته بودند, ابوسفیان بر ایشان گذشت. ایشان چون او را دیدند با هم گفتند: شمشیرهاى خدا گردن این دشمن بزرگ خدا را نزد. ابوبکر که سخنان ایشان را مى شنید با ناراحتى گفت: آیا بر ضد شیخ قریش این گونه سخن مى گوئید؟ آنگاه از گفتار نابجاى خود هراسناک شد و به شتاب نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و حادثه را باز گفت. رسول اکرم (ص) فرمود: شاید تو برادران مسلمان خود را ناراحت کرده باشى.اگر اینان از تو ناراضى باشند خدا بر تو غضب مى کند.ابوبکر نزد سلمان و یارانش آمد و از آنها عذرخواهى کرد .2 پس از فوت پیامبر (ص) هم همین قریش در سقیفه گفتند:پیامبر (ص) از قریش بوده و غیر قریش براى حکومت و امارت صلاحیت ندارد.و به این ترتیب خلافت را ـ بطوریکه در بحث سقیفه خواندیم بدست گرفتند و حکومت قریشى بر پا کردند خصوصاً در زمان عمر که قبایل عرب را در شهرهاى نوبنیاد بصره و کوفه اسکان داد و قریش را در مدینه نگاه داشت و زمینهاى مدینه را بین آنها تقسیم کرد و با ایجاد نظام طبقاتى دوباره ثروتها در دست قریش انباشته شد و ایشان صاحب باغها و زراعتها و خانه ها و برده ها شدند و بجاى شاهان و کسرى وقیصر و مقوقس افرادى از قریش حکومت شهرها و امارت لشکرها را بدست گرفتند و گنجینه پادشاهان به مدینه منتقل شد و بین اطرافیان دستگاه خلافت که غالباً از قریش بودند تقسیم گشت. قریش با این ثروتها برده ها خریده و آنها را به کار مجانى وا داشتند و زمینهاى اطراف مدینه و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تورم
چکیده
این مقاله موضوع تورم را به طور خلاصه مورد بررسی قرار میدهد. تعریف تورم، انواع تورم، راههای مبارزه با تورم، معایب و مزایای تورم، رابطه تورم با توسعه، تأثیر تورم بر کشور، کشورهای موفق در مهار تورم و برخی آمار در مورد نرخ تورم کشورها مطالب این مقاله را تشکیل میدهند.
کلیدواژه : تورم؛ نرخ تورم؛ انواع تورم؛ مهار تورم
1- مقدمه
تورم یکی از موضوعات مهم در کشور ماست. همانگونه که میدانید در ایران درصد تورم در سالهای اخیر بسیار زیاد بوده است به طوری قیمتها در هر سال بسیار افزایش یافته و قدرت خرید مردم کم شده است. این مقاله اطلاعات بیشتری درباره موضوع تورم ارائه میدهد.
2- تورم چیست؟
تعریفهای مختلفی از تورم وجود دارد که همه آنها تقریباً بیانگر یک موضوع هستند: تورم عبارت است از افزایش دائم و بی رویه سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات که در نهایت به کاهش قدرت خرید و نابسامانی اقتصادی میشود.
3- انواع تورم
در نظریه هاى اقتصادى، تورم را به سه نوع تقسیم مى کنند:
تورم خزنده (آرام یا خفیف): به افزایش ملایم قیمتها گفته میشود. در تورم خفیف, افزایش قیمت بین 1 تا 6 درصد، حداکثر 4 درصد یا بین 4 تا 8 درصد در سال ذکر شده است.
تورم شدید (تورم شتابان یا تازنده): در این نوع تورم آهنگ افزایش قیمتها تند و سریع است. براى تورم شدید, 15 تا 25 درصد در سال را نوشته اند.
تورم بسیار شدید (تورم افسار گسیخته، فوق تورم و ابر تورم): این نوع تورم شدیدترین حالت تورم به شمار مى رود. معیار تورم بسیار شدید را 50 درصد در ماه یا دو برابر شدن قیمتها در مدت شش ماه و ... بیان داشته اند.
البته نمی توان نرخ ثابتی ارائه کرد زیرا این مقادیر با توجه به شرایط زمانی و... عوض میشوند. علاوه بر این تقسیم بندی کلی میتوان تورم را به دستههای کوچکتری نیز تقسیم کرد:
تورم پنهان: در آن قیمت ثابت ولی کیفیت کمتر میشود.
تورم خزنده: تورمی آرام و پیوسته است. معمولاً به علت افزایش تقاضا است. بعضی اقتصاددانان معتقند که محرکی برای افزایش درآمد است و بعضی دیگر معتقند که سبب کاهش قدرت خرید است (هر 25 سال 50%).
تورم رسمی: به علت افزایش عرضه پول از سوی دولت.
تورم ساختاری: به علت افزایش قیمتها به دلیل وجود تقاضای اضافی. در این نوع تورم دستمزدها به دلیل وجود فشار (کمبود) در برخی بخشها افزایش مییابد.این نوع تورم در کشورهای در حال پیشرفت زیاد است.
تورم سرکش:افزایش سریع و بی حد و مرز قیمت ها. آثار تورم سرکش عبارتند از (1) کاهش ارزش پول، (2) گسستگی روابط اقتصادی، و (3) فرو پاشی نظام اقتصاد. این نوع تورم معمولاً پس از جنگها یا انقلابها رخ میدهد مثل افزایش قیمت 2500% در آلمان در سال 1923.