لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
ویژگیهای شغل عکاسی
1-مقدمه
2-پیدایش عکاسی در جهان
3-نقش فیلمهای عکاسی
4-ساختمان فیلمهای عکاسی
5-پیدایش عکاسی در ایران
مقدمه
ویژگی های عکاسی و شناخت ماهیت آن به عنوان رسانه ای که جایگاههای متعددی در زمینه های مختلف یافته ،جز از این طریق مطالعه ا ین ویژگیها میسر نمی شود.در حقیقت،عکاسی سه ویژگی علمی،صنعتی وهنری داردوباید پذ یرفت که عکاسی نه تنها علم یا صنعت وهنر،بلکه از هریک نشانه ای بسزا دارد،زیرا درآغاز، عکاسیمانند یک پدیده علمی تولدیافت وقوانین علمی در پیشرفت آن موثرافتاد ندو سپس مانند یک صنعت رونق گرفت وآنگاه جنبه هنری یافت.به طوری که امروزه ازآن در سه مرحله مذکور تواما یا جداگانه بهره برداری می کنند.در صنعت عکاسی می کوشند تا دستگاههای مجهزتروموادبهتر بسازندتااحتیاجات روزافزون بشررامرتفع سازدوکوشش صنعتگران برای بهتر کردن آن ادامه دارد. از جنبه هنری نیز،روزانه هزاران عکس از صحنه های مختلف تهیه می شود اما کم نیستند عکسهایی که باتوجه به جنبه های زیبا شناسانه تهیه شده اند وآنها را به خاطر خنبه هنریشان مورد توجه قرار می دهند.مشاهده وثبت دقیق بسیاری از پدیده های علمی ومطالعه لحظات بسیار زود گذر،در تحقیقات وآزمایشهای علمی میسر نشد مگربه کمک عکس.دقت عمل عکاسی وباز سازی واقعیت،تکیه گاه مستحکمی است که محققان می توانند به آن تکیه کنندوتحقیقات خود را سامان دهند.استفاده ازاشعه ایکس برای تصویر برداری از درون اجسام وزوایای غیر قابل رویت،کاربرد بسیار موثری در علوم پزشکی و صنعت دارد.عکاسی مادون قرمزوماورای بنفش در مطالعات علمی،تحقیقی،پزشکی،نظامی وپلیسی،امروزه بسیار مهم است.
پیدایش عکاسی در جهاناواخرقرن هجده واوایل قرن نوزدهم،پدیده های متعدد علمی به جهانیان معرفی شد.کشتی بخار،گازروشنایی،تلگراف،راه آهن وعکاسی از جمله این پدیده ها است. عکاسی دراروپا متولد شد ودر امریکا به تکامل رسید .ژوزف نیسفورنی ئیس افسر بازنشسته ارتش فرانسه،پس از مدتها تلاش وتحقیق سرانجام توانست در سال1822اولین عکس دنیا را به ثبت برساند.نی ئیس این عکس را در املاک شخصی خودواقع در دهکده ای به نام سن لودووا رن2در چند کیلومتری سورسن تهیه کرد. سال 1822درواقع سال اختراع عکاسی است.اتاقک تاریک اززمانهای بسیار دور شناخته شده بود.در قرن یازدهم،حسن ابن هیثم(دانشمند مسلمان اهل بصره)از اتاقک برای دیدن ستاره هاومطالعه خسوف و کسوف استفاده می کرد.اتاقک تاریک،عبارت بود از جعبه یا اتاقکی که فقط بر روی یکی از سطوح آن روزنه ای ریز، تعبیه می شد. نور از روزنه عبور کرده، تصویری نسبتا وا ضح اما وارونه بر روی سطح مقابل تشکیل می داد.در سال1550ژرم کاردان،ریاضیدان ایتالیایی،روزنه اتاقک را به یک عدسی محدب مجهز کرد و بدین ترتیب، تصویری واضح تر به دست آمد.در قرن هفدهم،آینه45درجه،بدان افزوده شد.آینه،نورمنعکس شده از موضوع را بر روی صفحه ای در داخل اتاقک می تاباند.بعدها نوع دیگری از این اتاقکها بهئ صورت تا شوساخته شد که آن را برروی میزیا محلی تخت قرار می دادندوعدسی آن را رو به موضوع می گرفتند. نور،پس از عبور از عدسی به آینه برخورد می کرد،آینه 45درجه تصویر را به صفحه شیشه ای مات،که در سطح بالای جعبه قرار داشت،می رساند.تا این زمان چیزی به نام عکاسی وجود نداشت،تا اینکه در یکی از روزهای سال1727در آزمایشگاه شولتر1شیمیدان آلمانی برروی کاغذی آغشته به نیترات نقره Ag(No3) وآهکCaCo3 ،برگ درختی می افتد. پس از مدتی شولتز،برای برداشتن کاغذ به محل مراجعه کرد،مشاهده کرد که کاغذ مثل همیشه سیاه شده است.اما به محض آنکه برگ را از روی آن برداشت با کمال تعجب دید محلی که برگ بر روی آن قرار گرفته بود هنوز سیاه نشده بود،او متوجه می شود که برگ درخت مانع رسیدن نوربه آن قسمت شده ،د رنتیجه باعث تیره نشدن آنجا شده ایت. هر چند که عمر این پدیده بسیار کوتاه بوده وتصویر برگ در اثر تابش نور از بین رفت،امااین واقعه بسیار ساده ، باعث آغاز فعالیت های وسیع برای شناسایی مواد حساس به نور شد.چند سال بعد مواد دیگری که به نور حساس بودند، شناخته شدند. دانشمندان با قرار دادن صفحات آغشته به مواد حساس در اتاقک تاریک،در تلاش به دست آوردن تصاویری بودند.اما نور اتاقک تاریک برای اثرگذاشتن برروی مواد حساس کافی نبود. از سویی دیگر تصویرهای شکل گرفه نیز با قرار گرفتن در معرض نور شدید،از بین می رفتند.سال1819سرجان هرشل انگلیسی ,محلول ثبوت را کشف کرد.هیپوسولفیت دو سود ماده ای بود که (هرشل ) به عنوان ماده ثابت کننده ی تصویر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
هنر مفهومی
هنر مفهومی به طور عام به مجموعه آثاری اشاره دارد که در آنها انتقال ایده یا مفهوم به مخاطب، نیازمند خلق و نمایش شیء سنتی هنری نیست. به بیان دیگر هنر مفهومی ، ارائه انتزاعی معنای ذهنی هنرمند – بصورت کاملاً صریح – بدون اهمیت دادن به شکل ذهنی و صورت خیالی اثر است.
شیوه های هنر مفهومیچیدمان (Installation ) : بداهه گرایی با توجه به شرایط حاکم بر محیط
مینی مالیسم (Minimalism) : خلاصه گرایی در فرم با تاکید بر محتوا
هنر اجرایی (Performance) : اجرای مراسم برای بیان محتوا
هنر روایتی (Narrative Art) : روایت گری در محیط با نشان دادن تأثیر یک اتفاق
هنر فضای باز (Land Art) : بیان یک مفهوم با خلق اثر در فضای باز و طبیعت
هنر و زبان (Art And Language) : ارائه یک مفهوم با کلمات
ویدیو آرت (Video Art) : ارائه یک مفهوم با تصاویر متحرک و صدا
بادی آرت (Body Art) : به کارگیری اندام انسان در ارائه معنا
هنر بر پایه اتفاق(Happening Art): ایجاد نتایج یک اتفاق در محیط برای بیان مفهوم
هنر فرایندی (Process Art) : استفاده از هر ماده ناپایدار در هنر مفهومی با استفاده از فن عکاسی
فلسفه هنر مفهومی
«آیا هنر نوعی تفکر و فلسفه است؟ » پرسشی است که در مباحث نظری مربوط به هنر مفهومی بسی پررنگ است.
این امر بدان دلیل است که هنر مفهومی هنری است که فراوان با ایده ها و آرا پیوند می خورد. با رشد هنر مفهومی، پرسشهایی بغایت فربه تر از قبل، فراروی فیلسوفان هنر قرار گرفت. دغدغه های فلسفی برخاسته از هنر مفهومی را می توان به دو دسته اصلی تقسیم کرد. دسته اول سوالات خاصی هستند که ویژگی های فردی هنر مفهومی را مورد پرسش قرار می دهند. البته کند و کاوهای فلسفی در این حیطه تنها متوجه انسجام و پیوستگی درونی اثر هنری و اهداف اثر نیستند بلکه توجهاتی نیز به پایه های بیرونی اثر دارند.
به عنوان مثال اینکه «در حالی که قلمرو هنر از اندیشه مجزاست آیا از نظر فلسفی می توان هنر را گونه ای اندیشه دانست؟» در این دسته می گنجد.در درجه دوم، هنر مفهومی، مسایل فلسفی را از نظر گسترده تری مطرح می کند به شکلی که از فلسفه خواسته شده برای مسایلی همچون ماهیت هنر، نقش هنرمند و تجربه هنری دیدگاه جدیدی تعریف کند. در خیلی از جنبه های حائز اهمیت، هنر مفهومی در مقابل دیگر گونه های هنری، خصوصا هنرهای سنتی، جبهه گیری ناخوشایندی دارد به طوری که این مسأله موجب نگرانی کسانی شده که به امکان وجود نظریه جهانی هنر امیدوار بوده اند. چرا که اگر برای هنر مفهومی یک قاعده خاص تعریف شود و برای سایر گونه های هنری قاعده دیگری وجود داشته باشد آیا می توان همچنان هنر مفهومی را گونه ای هنر دانست (با تعریفی مجزا از سایر انواع هنری، اما همچنان در نقش نوعی هنر)؟ و آیا سایر گونه های هنری نمی توانند تقاضای نظریه هنری مجزایی داشته باشند؟ و اگر آنها نیز چنین حقی دارند پایان این درخواست ها کجا می تواند باشد و آیا در این میان فلسفه با مواجهه با این موارد بی پایان قدرت تفسیری اش را از دست نمی دهد؟
اگر از وجود ذاتی تمایز فلسفی بین هنر مفهومی در یک سو و سایر گونه های هنری در سوی دیگر طفره رویم نظریه های هنری مربوط به سایر هنرها،غیر از هنر مفهومی، بر مشکل دار بودن هنر مفهومی اذعان خواهند کرد. لذا در این میان حداقل اتفاقی که باید رخ دهد رسیدن به توافق در فهم اصطلاح «اثر هنری» است. یکی از دغدغه های دیگری که فلسفه هنر مفهومی را احاطه کرده این است که چرا انسان نظرات فلسفه هنر را تعقیب می کند. چه انسان درگیر دنیای گسترده و هرچند مبهم این تفحص ها شود و چه اینکه خود را از هر سیستم نظریه ای در مورد هنر، هنرمند و تجربه هنری به دور بداند، در هر صورت هنر مفهومی او را مجبور می کند که جایگاه خود را در این میان تعیین کند.فلسفه ورزی در دنیای هنر مفهومی به معنای فلسفه ورزی در یک شکل خاص هنری نیست. در واقع منظور فلسفه ورزی در نوعی هنر بازنگرانه است که وظیفه خود را به عنوان موجودی ماهیتا فلسفی درک کرده باشد. به گزارش مهر مشکل تعریف هنر فقط شامل هنر مفهومی نمی شود.
این مسأله ریشه در دو نکته مهم دارد: اول اینکه مقوله هنر، مقوله ای ناهمگن است و دیگر اینکه دیدگاههای موجود در هنر که تعریف هنر باید شامل آنها شود بسیار گسترده اند. از نظر استاندارد یک تعریف باید همه شرایط لازم و کافی موجود در چیزی که تعریف می کند را دارا باشد. با توجه به این مسأله، تعریف هنر باید توانایی تعیین دقیق شرایطی را داشته باشد که شامل تمام آثار هنری باشد. تا به حال برای رسیدن به چنین تعریفی کوتاهی شده است. شاید دلیل اساسی که بتوان برای این قضیه برشمرد تعریف زیبایی شناسانه ای باشد که در گذشته برای هنر ارائه شده است. با ظهور هنری همچون هنر مفهومی، که عمیقا بازنگرانه و دسته بندی آن بسیار دشوار است، تلاش هایی برای رسیدن به تعریفی قابل تعمیم به تمام گونه های هنری آغاز شد. به طور تصادفی در همین زمان، در اواخر دهه ۱۹۵۰ و دهه ،۱۹۶۰ رویکردوینکنشتاینی جدید وارد حوزه فلسفه هنر شد که شدیدا متاثر از نظریه های ضد بنیادگرایانه زبان بود و تفکری را پایه گذاشت که بر مورد اعتراض بودن ماهیتی بعضی از مفاهیم اعتقاد داشت. به باور طرفداران این رویکرد بعضی از مفاهیم همچون ورزش، سرگرمی و هنر، به دلیل سادگی که در خود دارند،غیر قابل تعریف اند.
به این شکل «تعریف» حساسیت کمتری پیدا می کند و با روش وینکنشتاینی های جدید، همانند ویتز، برای تعریف کردن هنر و تشخیص آن از غیر هنر کافی است به «شباهت خانوادگی» توجه کرد. و هنگامی با این سوال مواجه می شویم که «آیا x یک اثر هنری است؟» کافی است آن را با نمونه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فیبر نوری
بعد از اختراع لیزر در سال 1960 میلادی، ایده بکارگیری فیبر نوری برای انتقال اطلاعات شکل گرفت .خبر ساخت اولین فیبر نوری در سال 1966 همزمان در انگلیس و فرانسه با تضعیفی برابر با اعلام شد که عملا درانتقال اطلاعات مخابراتی قابل استفاده نبود تا اینکه در سال 1976 با کوشش فراوان محققین تلفات فیبر نوری تولیدی شدیدا کاهش داده شد و به مقدار رسید که قابل ملاحظه با سیم های کوکسیکال مورد استفاده در شبکه مخابرات بود.
در ایران در اوایل دهه 60 ، فعالیت های تحقیقاتی در زمینه فیبر نوری در مرکز تحقیقات منجر به تاسیس مجتمع تولید فیبر نوری در پونک تهران گردیدو عملا در سال 1373 تولید فیبرنوری با ظرفیت 50.000 کیلومتر در سل در ایران آغاز شد.فعالیت استفاده از کابل های نوری در دیگر شهرهای بزرگ ایران شروع شد تا در آینده نزدیک از طریق یک شبکه ملی مخابرات نوری به هم متصل شوند.
فیبرنوری یک موجبر استوانه ای از جنس شیشه (یا پلاستیک) که دو ناحیه مغزی وغلاف با ضریب شکست متفاوت ودولایه پوششی اولیه وثانویه پلاستیکی تشکیل شده است . بر اساس قانون اسنل برای انتشار نور در فیبر نوری شرط : می بایست برقرار باشد که به ترتیب ضریب شکست های مغزی و غلاف هستند . انتشار نور تحت تاثیر عواملی ذاتی و اکتسابی ذچار تضعیف می شود. این عوامل عمدتا ناشی از جذب ماورای بنفش ، جذب مادون قرمز ،پراکندگی رایلی، خمش و فشارهای مکانیکی بر آنها هستند . منحنی تغییرات تضعیف برحسب طول موج در شکل زیر نشا ن داده شده است.
فیبرهای نوری نسل سوم
طراحان فیبرهای نسل سوم ، فیبرهایی را مد نظر داشتند که دارای حداقل تلفات و پاشندگی باشند. برای دستیابی به این نوع فیبرها، محققین از حداقل تلفات در طول موج 55/1 میکرون و از حداقل پاشندگی در طول موج 3/1 میکرون بهره جستند و فیبری را طراحی کردند که دارای ساختار نسبتا پیچیده تری بود. در عمل با تغییراتی در پروفایل ضریب شکست فیبرهای تک مد از نسل دوم ، که حداقل پاشندگی ان در محدوده 3/1 میکرون قرار داشت ، به محدوده 55/1 میکرون انتقال داده شد و بدین ترتیب فیبر نوری با ماهیت متفاوتی موسوم به فیبر دی.اس.اف ساخته شد.
کاربردهای فیبر نوری
الف)کاربرد در احساسگرها
استفاده از احساسگرهای فیبر نوری برای اندازه گیری کمیت های فیزیکی مانندجریان الکتریکی، میدان مغناطیسی فشار،حرارت ،جابجایی،آلودگی آبهای دریا سطح مایعات ،تشعشعات پرتوهای گاماوایکس در سال های اخیر شروع شده است . در این نوع احساسگرها ، از فیبر نوری به عنوان عنصر اصلی احساسگر بهره گیری می شود بدین ترتیب که خصوصیات فیبر تحت میدان کمیت مورد اندازه گیری تغییر یافته و با اندازه شدت کمیت تاثیر پذیر می شود.
ب)کاربردهای نظامی
فیبرنوری کاربردهای بی شماری در صنایع دفاع دارد که از آن جمله می توان برقراری ارتباط و کنترل با آنتن رادار، کنترل و هدایت موشک ها ، ارتباط زیر دریایی ها (هیدروفون) را نام برد .
ج)کاربردهای پزشکی
فیبرنوری در تشخیص بیماری ها و آزمایش های گوناگون در پزشکی کاربرد فراوان دارد که از آن جمله می توان دزیمتری غدد سرطانی ، شناسایی نارسایی های داخلی بدن،جراحی لیزری فاستفاده در دندانپزشکی و اندازه گیری مایعات و خون نام برد .
فن آوری ساخت فیبرهای نوری
برای تولید فیبر نوری ، ابتدا ساختار آن در یک میله شیشه ای موسوم به پیش سازه از جنس سیلیکا ایجادمی گردد و سپس در یک فرایند جداگانه این میله کشیده شده تبدیل به فیبرمی گردد . از سال 1970 روش های متعددی برای ساخت انواع پیش سازه ها به کار رفته است که اغلب آنها بر مبنای رسوب دهی لایه های شیشه ای در اخل یک لوله به عنوان پایه قرار دارند .
روشهای ساخت پیش سازه
روش های فرایند فاز بخار برای ساخت پیش سازه فیبرنوری را می توان به سه دسته تقسیم کرد :
رسوب دهی داخلی در فاز بخار
رسوب دهی بیرونی در فاز بخار
رسوب دهی محوری در فاز بخار
مبانی فیبرنوری
فیبر نوری یکی از محیط های انتقال داده با سرعت بالا است . امروزه از فیبر نوری در موارد متفاوتی نظیر: شبکه های تلفن شهری و بین شهری ، شبکه های کامپیوتری و اینترنت استفاده بعمل می آید. فیبرنوری رشته ای از تارهای شیشه ای بوده که هر یک از تارها دارای ضخامتی معادل تار موی انسان را داشته و از آنان برای انتقال اطلاعات در مسافت های طولانی استفاده می شود.
مبانی فیبر نوری
فیبر نوری ، رشته ای از تارهای بسیار نازک شیشه ای بوده که قطر هر یک از تارها نظیر قطر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شاخه سرخسها Pterophsta
یافتههای فسیلی حاکی از تنوع فراوان سرخسها در دوره کربونیفر (300 میلیون سال قبل) است.
شاخه سرخسها دارای 20000 گونهی زنده است که اجداد آنها در دونین میزیستند و در فروزئیک تنوع و گسترش فراوان یافتند. سرخسهای امروزی معمولاً علفی با ساقهی زیرزمینی با برگهای نسبتاً بزرگ که اغلب با شرایط محیطی مرطوب سازگار شده و جمعیت اغلب آنها در جنگلهای مرطوب و سایهدار زندگی میکنند.
این گیاهان معمولاً خاکزیاند. در جنگلهای گرمسیری و مرطوب به طور رورست (epiphets) روی تنه درختان به همراه ارکیدهها رویش دارند. اغلب در این مناطق سرخسهای درختی با ساقههایی به طول 15 متری (20 – 18 متر Cyrthea) و به صورت درختی مشاهده میشوند.
البته تعداد کمی از گونهها در مناطق معتدله و یا در شکاف صخرهها و در جاهای سایهدار و یا خشک رویش دارند.
تعدادی از گونههای آنها مقاومت نسبتاً زیادی به خشکی دارند و در مناطق خشک حالت پژمرده یافته و به محض دریافت رطوبت برگهای آنها باز شده و شروع به رشد و نمو میکنند.
پیکره گیاه اسپوروفیت نمو قابل ملاحظهای کرده (شامل ساقه زیرزمینی و برگها و ریشه است، ولی کامتوفیت شامل یک صفحهای کوچک که دارای یک راس رویشی است یا هتروتال یا هموتال) که در سطح زیرین اغلب برگهای سرخس کلههای قهوهای رنگ کروی یا کشیده به نام هاگینه (Sorus) وجود دارد.
در هر هاگدان تعداد زیادی هاگ (Spore) موجود است. هاگها بسیار کوچک و سبک هستند، به طوری که به راحتی توسط باد پراکنده میشوند، پس از استقرار در محل مناسب رشد کرده و تولید ورقههای نازک و سبز رنگ به نام پروتال یا گامتوفیت (Photalles) مینمایند. هموتال روی پروتال اندامهای نر به نام آنتریدی (antheridium) (Speomrtozoid) است اندام ماده به نام آرکگن (Archegonium) که مولد سلولهای جنسی ماده به نام اووسفر (Oosphere) است، به وجود میآید.
سلول جنسی نر یا اسپرماتوزوئید مژکدار است و در صورت ایجاد شیمیوتاکتیسم مثبت (سلولهای گردن آرکگن لعابی میشوند). از سوی اووسفر داخل آرکگن آماده لقاح، به کمک رطوبت اطراف، به طرف سلول جنسی ماده حرکت کرده و پس از ترکیب با اووسفر (n) تولید سلول واحد (2n) به نام سلول تخم را مینمایند، سلول تخم نیز به نوبهی خود تقسیم و رشد نموده و به یک سرخس جدیدی تبدیل میشود.
اسپوروفیت: با تشکیل تخم 2n شروع و با تقسیم میوز مادر هاگ خاتمه مییابد.
گامتوفیت: با تقسیم با کاهش کروموزوم (میوز) سلولهای مادر هاگ داخل هاگدان روی فروندها شروع شده و با انجام عمل لقاح و تشکیل تخم خاتمه مییابد.
سرخسها دارای هاگهای جورند که در داخل محفظهی هاگدان تشکیل میشوند و آنها را بر حسب منشأ هاگدان دستهبندی میکنند.
1– سرخسهای Ea Sporangiate منشأ هاگدان از تعدادی سلولهای اپیدرمی است و شامل Ophioglosa و Maratiace.
2– سرخسهای Leptosporangiate منشاء هاگدان از تعدادی سلولهای اپیدرمی است.
سرخسهای جور هاگ خشکیزی و ناجور هاگ آبزی که شامل:
Marsileaceae، Salviniaceae، Azollaceae، Cyatheaceae، Glicheniaceae، Hymnophylaceae، Shizeaceae، Osmondaceae Polypodiaceae
نظام آوندی در سرخسها:
1- پروتواستل: دستههای آوندی ساده، منفرد در وسط بافت پوست آن را احاطه کرده است، ضمن اینکه درون حفره یاPith مرکزی است که به انواع مختلف هاپلواستل، اکتینو استل و پلکتواستل، تقسیمبندی میگردد.
2– سیفونواستل: دارای فقر یا حفرهی مرکزی است که توسط یک یا دو حلقه از بافتهای آوندی چوب و آبکش یک در میان احاطه شده و در نهایت توسط بافت پوست پوشیده شده است و شامل سولفواستل (بدون شکاف برگی) (leafgap) و دیکتیو استل (دارای شکاف برگی) یا (leafgap) و بافتهای آوندی پراکندهاند.
اپوروفیت در سرخسها:
پیکرهی گیاه اسپوروفیت است و مهمترین بخش اسپوروفیت، فیروم، برگها یا فروند است که یا ساده است و یا مرکب.
1– تولید مثل رویشی: قطع قطعه شدن ساقهی زیرزمینی و جدا شدن هر یک از آن در تولید سرخس جدید دخالت دارد.
2– جوانههایی که روی برگها تشکیل میشود، در صورت جدا شدن از فروند به یک اسپوروفیت جوان تبدیل میشوند.
تولید مثل زایشی یا جنسیSexual
1– اسپوروفیت: هاگها در داخل محفظهی هاگدان و در سطح پشتی فروند سرخس تشکیل میشود که اکثر برگها زایا نیست.
پراکنش و نحوهی قرارگیری سورها در پشت برگها در سرخسهای مختلف متنوع است.
در صورت تودهای از هاگدانها به نام سور یا هاگینه که در طول رگبرگها یا در حاشیهی برگها ظاهری میشوند و گاهاً توسط غشای اپیدرمی برگ به نام اندوزیوم محافظت میشوند و یا اینکه کنارهی حاشیهی برگها و یا لبههای برگ به پشت برگ برگشته و اندوزیوم کاذب (false Induse) است.
نحوه تشکیل هاگدانها در پشت فروندها اغلب جور هاگ، ولی در سرخسهای آبزی ناجور هاگ، اتوتروف است. هاگدان با دیوارهی نازک که اکثراً واجد حلقهی مکانیکی ناشی از سلولهای آنالوس است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خشک کن های کابینی:
این خشک کن از دستۀ خشک کن های غیر مداوم است که در حد عملیات های کوچک یا نیمه صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد . خشک کن های کابینی همان طور که از اسمشان مشخص است به صورت یک اتاق یا کابین ساخته می شوند .
هوا بوسیله ی فن از میان گرم کننده های این دستگاه عبور داده و توسط صفحاتی به نام BAFFIE این هوای گرم در داخل دستگاه هدایت می شود . درجه حرارت هوای مورد استفاده بین c 65 –c60 و حداکثر تا c 90 است .
جهت حرکت هوای گرم اکثراً به صورت افقی یعنی موازی بر سینی ها می باشد ولی در صورتی که مواد غذایی خشک شده سبک باشد و احتمال به هوا برخاستن قطعات خشک شده وجود داشته باشد جهت حرکت هوای گرم عمود بر سطح مادۀ غذایی است از مشکلاتی که برای سیستم می توان مطرح کرد این است که سینی هایی که در محل خروج هوای گرم قرار دارند با هوای خروجی که دارای دمای کم و درصد رطوبتی بیشتری است برخورد می کنند بنابراین غذاهای این قسمت ممکن است به حد کافی خشک نشوند که برای کاهش میزان این نقص یا سینی ها را جابه جا می کنند و یا این که جهت جریان ورود و خروج هوا را برعکس می کنند این خشک کن ها معمولاً برای خشک کردن میوه و سبزی و گاهی گوشت به کار برده می شوند .
خشک کن های کوزه ای:
این نوع خشک کن ها که به آن خشک کن اجاقی نیز گفته می شود یک نوع خشک کن غیر مداوم می باشد و اصولاً خشک کن های غیر مداوم زمانی مورد استفاده قرار می گیرند که محصولات متنوع بوده و یا مقدار محصول کم و یا محصول فصلی باشد .
این نوع خشک کن در دو طبقه ساخته می شود و فصل مشترک آن ها از جنس پلاستیک و یا چوب به صورت صفحات مشبک می باشد مشعل و یا منابع حرارتی در طبقۀ پائین قرار دارد و هوای گرم از طریق صفحات مشبک به میان توده ی ماده ی غذایی هدایت می گردد با توجه به مساحت قابل توجهی که این سالن ها دارند از هم زدن های مکانیکی جهت زیر و رو کردن محصول استفاده می شود زمان خشک کردن در آن طولانی است و برای جلوگیری از قهوه ای شدن آنزیمی قطعات محصول را قبل از خشک کردن آغشته به محلول سولفید می کنند و یا اینکه محصول را دود گوگرد می دهند از آن جایی که در این روش اصولاً قطعات به صورت یکنواخت خشک نمی شوند مقدار رطوبت آن ها با هم اختلاف زیادی دارد بنابراین پس از خشک شدن قطعات را در جعبه های بزرگی موسوم به جعبه های متعادل سازی SWEETBOX قرار می دهند تا رطوبت قطعات متعادل شود در این خشک کن ها زمان و درجه ی حرارت مورد استفاده بسیار حائز اهمیت است و در صورتی که از درجه حرارت مناسب استفاده نشود در محصول نهایی چین و چروک به وجود می آید از این خشک کن ها برای خشک کردن قطعات برش داده ی سیب زمینی یا سیب نیز استفاده می شود .
خشک کن های تونلی:
از معمول ترین و متداول ترین خشک کن ها در ضایع غذایی هستند و از دسته ی خشک کن های نیمه مداوم می باشند این نوع خشک کن ها شامل تونل هایی است که درون آن واگن های مواد غذایی حرکت می کنند و در انواع همسو و غیر همسو ساخته می شوند در سیستم همسو جهت گردش هوا و جهت حرکت ماده ی غذایی در یک سو و به موازات هم می باشد در نتیجه سرعت تبخیر آب مواد غذایی در دهانه ی مرطوب یعنی محل ورودی محصول تازه بالا باشد و به همین علت می توانیم بدون این که نگران آسیب های حرارتی باشیم از درجه حرارت های بالا استفاده کنیم در نتیجه سرعت خشک کردن در ابتدای فرآیند بالا است و سطح فرآورده فاقد چین و چروک می باشد اما یکی از مشکلات مهمی که در این روش وجود دارد و ناتوره شدن سریع پروتئین های سطح ماده ی غذایی و ایجاد پدیده ای به نام سخت شدن سطحی case Hardening می باشد از سوی دیگر هنگامی که ماده ی غذایی غنی از قند باشد به دلیل تبخیر سریع آب از مرکز غذا در ابتدای خشک کن مواد قندی همراه آب از مرکز به روی سطح آمده و در آن جاتشکیل یک لایه ی غیر قابل قبول نفوذ را می دهد در نتیجه سرعت تبخیر آب از ماده بسیار کم شده و داخل قطعات مواد غذایی مرطوب باقی می ماند اما از آن جایی که ماده ی غذایی با هوای سرد و مرطوب تری برخود می کند خطرات ناشی از حرارت و سوختگی از بین می رود اما این امر این مشکل را هم دارد که در سیستم همسو امکان بدست آوردن محصولی با رطوبت بسیار پائین مشکل است .
در سیستم غیر همسو جهت حرکت هوا و ماده ی غذایی برعکس یکدیگر است . در این نوع خشک کن ها سرعت ابتدای خشک کردن در انتهای مرطوب تونل نسبتاً پائین است بنابراین معمولاً سطح ماده ی غذایی چین چروک است اما از آنجایی که محصول هنگام خروج از تونل با هوای گرم و خشک برخورد می کند پس شرایط به گونه ای است که می توان محصولی با رطوبت پائین نیز بدست آورد از سوی دیگر پدیده ی لخت شدن سطحی و یا مرطوب ماندن