لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مدیریت جامع کیفیت
فلسفه مدیریتی
کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟
مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتر
تعریف مدیریت جامع کیفیت
ارکان فلسفی مدیریت جامع کیفیت
فرضها و اصول مدیریت جامع کیفیت
عناصر ساختاری مدیریت جامع کیفیت
مراحل اجرایی مدیریت جامع کیفیت
* فلسفه مدیریتیارتقای کیفیت از انتخاب فلسفه مدیریتی شروع می شود. در سفر بی پایان ارتقای کیفیت نقطه شروع برای تلاشهای ارتقای کیفیت در یک سازمان انتخاب آگاهانه یک فلسفه مدیریتی است. ابتدا باید مدیران ارشد سازمان از میان فلسفه های مدیریتی رایج فلسفه ای را برای جهت دادن به تلاشهای سازمان خود انتخاب نمایند . فقط انتخاب آگاهانه درست و توام با باور میتواند انرژی لازم را برای جهت گیری جدید سازمان آزاد نماید.باید توجه کرد که انتخاب درست اگر چه بسیار حائز اهمیت است ،ولی اگر قرار است فلسفه مدیریتی انتخاب شده موجب تحول اساسی در سازمان گردد اجرای صحیح آن کمتر از اجرای آن نمی باشد. بدین معنی که مدیران ارشد ممکن است بر اساس تجربیات دیگران به اثر بخشی یک فلسفه مدیریتی ایمان بیاورند،ولی کسی نمی تواند برای اجرای آن فلسفه در سازمانهای مختلف نسخه واحد بپیچد باید در هر سازمان با توجه به شرایط موجود،مناسبترین روش اجرایی را پیدا کرد ممکن است برای اجرای یک فلسفه واحد در سازمان های مختلف روشهای متفاوتی انتخاب گردد!
*کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب باید معیارهایی ارائه داد تا در پرتوی آنها بتوان انتخاب آگاهانه تری داشت.در زیر تعدادی از این معیارها ارائه می شود بدیهی است که معیارهای ارائه شده در زیر فهرست کاملی نبوده و می توان معیارهای دیگری را نیز اضافه نمود.√ معیار اول برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی ارجح این است که فلسفه انتخابی بتواند مشتری محوری ،کیفیت و ارتقای مستمر را در فلسفه وجودی یک سازمان و فلسفه شکل گیری آن ادغام کند به عبارت دیگر فلسفه انتخاب شده باید بتواند از نقطه چرا هستم جهت گیری سازمان را مشخص کند.√ دومین معیار انتخاب عبارتست از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده و عناصر اصلی تشکیل دهنده آن ساده شفاف و برای همه قابل درک باشد بدین معنی که درک آن متاثر از موقعیت سازمانی دانش مدیریتی و فنی یا حتی سواد افراد نباشد;هر کس هر کجا قرار گرفته است آن را بخوبی درک کند و بتواند بر اساس درک درست آن نقش خود را در جهت گیری سازمان ایفا نماید.√ معیار سوم برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی مناسب عبارتست از این که فلسفه انتخاب شده بتواند همه اجزا و عناصر یک سازمان را به عنوان یک سیستم با هم هماهنگ و هم جهت نماید و به تعامل آنها جهت گیری دهد.بدیهی است تنها نگاه سیستمیک و فرایندی می تواند همه اعضا عناصر و منابع سازمان را حول ارزشهایی چون مشتری محوری و ارتقای مستمر هماهنگ و هم جهت نماید هر فلسفه ای که کلیت یک سازمان را خدشه دار کند و افراد و واحدهای سازمانی را به جزء نگری مبتلا کند سازمان را از حیاط ساقط خواهد کرد.√ معیار چهارم عبارتست از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده باید بتواند فضاهای خالی بین نمودار سازمانی را که به حریم های مقدس و نفوذناپذیر تبدیل شده اند ،پر کند به عبارت دیگر خروج از این فضاها و حریم ها که بنا به ضرورت سازماندهی درونی یک سازمان به وجود آمده اند را نه تنها لازم بلکه واجب بداند و افراد و واحدها را به طور طنیعی کنار هم قرار دهد. √ معیار پنجم این که هر فلسفه مدیریتی که بتواند جو سازمانی را به یک جو «یادگیری» تبدیل کند ارجح است. در اینجا نیز باید یک بستر طبیعی برای یادگیری وجود داشته باشد باید فلسفه مدیریتی یک میل طبیعی ،انگیزه درونی و شوق سازمانی برای یادگیری ایجاد نماید .√ معیار ششم برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب این است که بتواند بدون «اعمال زور» قدرت تصمیم گیری اقدام و تاثیر گذاری را از رأس سازمان به قاعده آن منتقل نماید به عبارت دیگر باز هم به طور طبیعی ، «رهبری» را در سازمان توزیع نماید. در این صورت هر کس خود را در هدایت و جهت گیری سازمان و بقا و سود و زیان آن سهیم می داند.√ معیار هفتم فلسفه ای ارجح است که برای ارتقای عملکرد سازمان یک دیدگاه «استراتژیک»داشته باشد وجود رسوبات ضخیم سنتها،باورها،طرز فکر ها و ارزشها در سازمانها از یک طرف و پیچیدگیها و سیال بودن محیط بیرون سازمان ها از طرف دیگر ما را محتاج یک فلسفه مدیریتی می کند که برای قرار دادن سازمان در یک موقعیت برتر یک دیدگاه استراتژِیک و بلند مدت را ترغیب و تشویق می کند √ معیار هشتم بالاخره فلسفه ای ارجح خواهد بود که اتکا به اعداد و ارقام و سنجش را ترغیب می کند با این دیدگاه علاوه بر این که حرکت سازمان باید جهت دار باشد باید سازمان برای نشان دادن هر نوع تغییر ،اثبات هر نوع ارتقای عملکرد و برداشتن هر گام در راستای پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری ها سنجش انجام دهد به عبارت دیگر سنجش باید«تاروپود»تلاشهای ارتقا را تشکیل دهد.
* مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتربه اعتقاد ما مدیریت جامع کیفیت همه ویژگیهای بالا را شامل می شود مدیریت جامع کیفیت با داشتن ارکان فلسفی و اصول ساده و قابل درک و فراهم نمودن یک بستر طبیعی برای تلاشها شاید تنها گزینه در پیش روی مدیران باشد سه رکن مهم فلسفه مدیریت جامع کیفیت یعنی مشتری محوری فرایند گرایی و ارتقای مستمر هم در رأس یک سازمان و هم در قاعده آن قابل درک و اجرااست.مدیران ارشد سازمان از تحلیل فلسفه وجودی سازمان دورنما و رسالت آن فرایند های کلیدی را تعیین می کنند و در راستای تحقق رسالت سازمان و پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری ها همه افراد سازمانی ،یعنی«صاحبان فرایند ها»را برای ارتقای عملکرد فرایند ها آماده و بسیج می نماید کارکنان نیز از قاعده سازمان با ارتقای عملکرد فرایند های کلیدی با مدیران ارشد سازمان همگام و همراه می شوند برآیند دو حرکت از«بالا به پایین»و از« پایین به بالا »موجب دگرگونی و تحول اساسی و جهت دار در سازمان خواهد بود تداوم این دو حرکت و حمایت آن دو از هم به نهادینه شدن مدیریت جامع کیفیت خواهد انجامید. انتخاب و اجرای چنین فلسفه ای است که به روشها و ابزار ارتقا از جمله روش ها و ابزار آماری معنی می بخشد.کسانی که تلاش کرده اند بدون معرفی یک فلسفه مدیریتی از روشها و ابزار برای «حل مشکل»یا«ارتقای کیفیت»استفاده نمایند هرگز نتوانسته اند موجب تغییرات دائمی شوند سازمانها شاهد دهها سال تجربه در زمینه کار برد روشها و ابزارهای مختلف بوده اند که بر سرنوشت آنها تأثیرات استراتژیک نداشته اند. سازمانها قبل از هر چیزی محتاج یک فلسفه مدیریتی مناسب می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مدیریت جامع کیفیت
فلسفه مدیریتی
کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟
مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتر
تعریف مدیریت جامع کیفیت
ارکان فلسفی مدیریت جامع کیفیت
فرضها و اصول مدیریت جامع کیفیت
عناصر ساختاری مدیریت جامع کیفیت
مراحل اجرایی مدیریت جامع کیفیت
* فلسفه مدیریتیارتقای کیفیت از انتخاب فلسفه مدیریتی شروع می شود. در سفر بی پایان ارتقای کیفیت نقطه شروع برای تلاشهای ارتقای کیفیت در یک سازمان انتخاب آگاهانه یک فلسفه مدیریتی است. ابتدا باید مدیران ارشد سازمان از میان فلسفه های مدیریتی رایج فلسفه ای را برای جهت دادن به تلاشهای سازمان خود انتخاب نمایند . فقط انتخاب آگاهانه درست و توام با باور میتواند انرژی لازم را برای جهت گیری جدید سازمان آزاد نماید.باید توجه کرد که انتخاب درست اگر چه بسیار حائز اهمیت است ،ولی اگر قرار است فلسفه مدیریتی انتخاب شده موجب تحول اساسی در سازمان گردد اجرای صحیح آن کمتر از اجرای آن نمی باشد. بدین معنی که مدیران ارشد ممکن است بر اساس تجربیات دیگران به اثر بخشی یک فلسفه مدیریتی ایمان بیاورند،ولی کسی نمی تواند برای اجرای آن فلسفه در سازمانهای مختلف نسخه واحد بپیچد باید در هر سازمان با توجه به شرایط موجود،مناسبترین روش اجرایی را پیدا کرد ممکن است برای اجرای یک فلسفه واحد در سازمان های مختلف روشهای متفاوتی انتخاب گردد!
*کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب باید معیارهایی ارائه داد تا در پرتوی آنها بتوان انتخاب آگاهانه تری داشت.در زیر تعدادی از این معیارها ارائه می شود بدیهی است که معیارهای ارائه شده در زیر فهرست کاملی نبوده و می توان معیارهای دیگری را نیز اضافه نمود.√ معیار اول برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی ارجح این است که فلسفه انتخابی بتواند مشتری محوری ،کیفیت و ارتقای مستمر را در فلسفه وجودی یک سازمان و فلسفه شکل گیری آن ادغام کند به عبارت دیگر فلسفه انتخاب شده باید بتواند از نقطه چرا هستم جهت گیری سازمان را مشخص کند.√ دومین معیار انتخاب عبارتست از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده و عناصر اصلی تشکیل دهنده آن ساده شفاف و برای همه قابل درک باشد بدین معنی که درک آن متاثر از موقعیت سازمانی دانش مدیریتی و فنی یا حتی سواد افراد نباشد;هر کس هر کجا قرار گرفته است آن را بخوبی درک کند و بتواند بر اساس درک درست آن نقش خود را در جهت گیری سازمان ایفا نماید.√ معیار سوم برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی مناسب عبارتست از این که فلسفه انتخاب شده بتواند همه اجزا و عناصر یک سازمان را به عنوان یک سیستم با هم هماهنگ و هم جهت نماید و به تعامل آنها جهت گیری دهد.بدیهی است تنها نگاه سیستمیک و فرایندی می تواند همه اعضا عناصر و منابع سازمان را حول ارزشهایی چون مشتری محوری و ارتقای مستمر هماهنگ و هم جهت نماید هر فلسفه ای که کلیت یک سازمان را خدشه دار کند و افراد و واحدهای سازمانی را به جزء نگری مبتلا کند سازمان را از حیاط ساقط خواهد کرد.√ معیار چهارم عبارتست از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده باید بتواند فضاهای خالی بین نمودار سازمانی را که به حریم های مقدس و نفوذناپذیر تبدیل شده اند ،پر کند به عبارت دیگر خروج از این فضاها و حریم ها که بنا به ضرورت سازماندهی درونی یک سازمان به وجود آمده اند را نه تنها لازم بلکه واجب بداند و افراد و واحدها را به طور طنیعی کنار هم قرار دهد. √ معیار پنجم این که هر فلسفه مدیریتی که بتواند جو سازمانی را به یک جو «یادگیری» تبدیل کند ارجح است. در اینجا نیز باید یک بستر طبیعی برای یادگیری وجود داشته باشد باید فلسفه مدیریتی یک میل طبیعی ،انگیزه درونی و شوق سازمانی برای یادگیری ایجاد نماید .√ معیار ششم برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب این است که بتواند بدون «اعمال زور» قدرت تصمیم گیری اقدام و تاثیر گذاری را از رأس سازمان به قاعده آن منتقل نماید به عبارت دیگر باز هم به طور طبیعی ، «رهبری» را در سازمان توزیع نماید. در این صورت هر کس خود را در هدایت و جهت گیری سازمان و بقا و سود و زیان آن سهیم می داند.√ معیار هفتم فلسفه ای ارجح است که برای ارتقای عملکرد سازمان یک دیدگاه «استراتژیک»داشته باشد وجود رسوبات ضخیم سنتها،باورها،طرز فکر ها و ارزشها در سازمانها از یک طرف و پیچیدگیها و سیال بودن محیط بیرون سازمان ها از طرف دیگر ما را محتاج یک فلسفه مدیریتی می کند که برای قرار دادن سازمان در یک موقعیت برتر یک دیدگاه استراتژِیک و بلند مدت را ترغیب و تشویق می کند √ معیار هشتم بالاخره فلسفه ای ارجح خواهد بود که اتکا به اعداد و ارقام و سنجش را ترغیب می کند با این دیدگاه علاوه بر این که حرکت سازمان باید جهت دار باشد باید سازمان برای نشان دادن هر نوع تغییر ،اثبات هر نوع ارتقای عملکرد و برداشتن هر گام در راستای پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری ها سنجش انجام دهد به عبارت دیگر سنجش باید«تاروپود»تلاشهای ارتقا را تشکیل دهد.
* مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتربه اعتقاد ما مدیریت جامع کیفیت همه ویژگیهای بالا را شامل می شود مدیریت جامع کیفیت با داشتن ارکان فلسفی و اصول ساده و قابل درک و فراهم نمودن یک بستر طبیعی برای تلاشها شاید تنها گزینه در پیش روی مدیران باشد سه رکن مهم فلسفه مدیریت جامع کیفیت یعنی مشتری محوری فرایند گرایی و ارتقای مستمر هم در رأس یک سازمان و هم در قاعده آن قابل درک و اجرااست.مدیران ارشد سازمان از تحلیل فلسفه وجودی سازمان دورنما و رسالت آن فرایند های کلیدی را تعیین می کنند و در راستای تحقق رسالت سازمان و پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری ها همه افراد سازمانی ،یعنی«صاحبان فرایند ها»را برای ارتقای عملکرد فرایند ها آماده و بسیج می نماید کارکنان نیز از قاعده سازمان با ارتقای عملکرد فرایند های کلیدی با مدیران ارشد سازمان همگام و همراه می شوند برآیند دو حرکت از«بالا به پایین»و از« پایین به بالا »موجب دگرگونی و تحول اساسی و جهت دار در سازمان خواهد بود تداوم این دو حرکت و حمایت آن دو از هم به نهادینه شدن مدیریت جامع کیفیت خواهد انجامید. انتخاب و اجرای چنین فلسفه ای است که به روشها و ابزار ارتقا از جمله روش ها و ابزار آماری معنی می بخشد.کسانی که تلاش کرده اند بدون معرفی یک فلسفه مدیریتی از روشها و ابزار برای «حل مشکل»یا«ارتقای کیفیت»استفاده نمایند هرگز نتوانسته اند موجب تغییرات دائمی شوند سازمانها شاهد دهها سال تجربه در زمینه کار برد روشها و ابزارهای مختلف بوده اند که بر سرنوشت آنها تأثیرات استراتژیک نداشته اند. سازمانها قبل از هر چیزی محتاج یک فلسفه مدیریتی مناسب می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
هدف:
نشان دادن اینکه چطور ترکیب یک پروژه نرم و سخت و مدیریت تغییرروش شناسیها بر خوبی توسعه داخلی یک سیستم اطلاعاتی کمپس را هدایت می کند.
طراحی-روش شناسی-راه حل: بررسی یک نمونه از روش شناسیها و مدیریت ساختارهایی که توسعه را هدایت کرده است نشان داده شده است .
یافتهها:بکاربردن یک ترکیبی از روش توسعه سیستمهای پویا، شکلگیری سریع نمونه اصلی، prince 2 روش شناسیهای سیستمهای آسان چکلند(chchland) و تغییر مدیریت کمک کرد تا یک محصول در مسیر برآورد کردن نیازهای مصرف کننده توسعه یابد، ارزشی برای پول ایجاد کرد وبه موقع تحویل داده می شد.
استنباطهای عملی: این تحقیق نشان می دهد که مزایای روشهای رسمی که توسط prince ابداع شد می تواند در یک محیط آسانتر که نیازهای مصرف کننده گروههای کاری را تولید می کند.
نوآوری/ ارزش:مدارک و شواهد گستردهای وجود دارد که نشان می دهد نصف بیشتر همة پروژههای IT شکست خوردند و تحقیقهای عمومی آسانتری برای موفقیت ضروری هستند. این تحقیق باید مدیران پروژه و برنامه، اسپانسرهای سطح بالا، توسعه دهندههای نرم افزار و متخصصان قابلیت مصرفی را علاقمند کند.
کلمات کلیدی: یادگیری ، مدیریت پروژه، مدیریت تغییر.
مقدمه:
دانشگاه اغلب بر فرآیندهای کاری مشخص با فاکتورهای دموکراسی محل کار و سنتی تکیه میکنند و همچنین در برابر تغییرات بسیار غیر قابل نفوذ می باشند(Duke.2002). بنابراین توسعه داخلی IT اغلب یک ضرورت است. علاوه بر این، یک ممیزی اخیر Jisc گزارش میدهد که 67 در صد فعالیت توسعه محیط یادگیری مدیریت شدة uk (Mlt) دادخلی بوده است. به هر حال، مدارک گستردة ارائه شده که نیمی بیشتر از پروژهای IT شکست خوردند، داناییهای بدست آمده نشان میدهد که توسعه نرم افزار داخلی ریسک است. برای مثالJISC هشدار میدهد که:
این که واقعیت غمانگیز است که اکثرپروژها، بخصوص آنهایی که شامل سیستمهای اطلاعاتی میشوند،تا به طزو عینی برسند و در بود چه با شکست مواجه میشوند. اکثرنواقص به دلایل زیر است:
ضعف در تشخیص پروژه، مقیاسهای زمانی غیر واقعی، مقیاسهای زمانی که بسیار طولانی هستند، پرسنل نامناسب، نقص درمدیریت انتظارت کاربرد و نقص در مدیریت تغییر مورد نیاز.
برای بهبود بخشیدن این ریسکها، مدیران پروژه، باید بپذیرند که اداره کردن یک پروژه یک مسئله الزامات و موقعیت محل را آزمایش کند ومناسبترین راهای و سیاستها را برای مدیریت تغییر، مدیریت پروچه و توسعه انتخاب کند. روش شناس معمول در بخش عمومی PRINCE 2 می باشد که برای کنترل مطلوب است. فرض ما اینست که اگر چه PRINCE 2سودمند است اما بهترین راه نیست:
... اکثر پروژهها بدلیل آنکه بطور کار آمدی مدیریت نمیشوند شکست میخوردند مهمترین و پیچیدهترین جنبةوظیفه مدیریت ادارةروابط با مردم است.
بنابراین، روشهای گوناگون سیستمهای نرم متمرکز بر مردم نیاز دارند که درنظام PRINCE 2 ادغام شوند. برای شسرح این نکته، خوانندهها را در مسیر ادارةتوسه داخلی یک MLE هدایت می کنیم.
روش ساسکس یم MLE کمپس است که توسط یک تیم کوچک توسعه داخلی را به موفقیت رساند. این سرویس مطمئن وب دستیابی خصوص به پروسهای کری آکادمیک و اجرایی، ثبت آنلاین (مستقیم) با پردازش اجرای زند، ابزارهای هزینه یک تحقیق، عناصرکتابخانهای ویژه- موضوع و اطلاعات ویژه دانشآموز را پشتیبانی میکند. این متن راه حلهای مدیریت پروژه، تغییر و توسعه که در امکان توسعه سریع موفق بودهاند را مرور می کند.
این تحقیق بر پایه ترتیب زمانی زیر نباشده است: اول متن سازماندهی شده را شرح میدهیم، مفاهیم ضمن طراحی آن را مشخص میکنیم؛ بعد ، به سمت بوجهها، نظام و منابع انسانی می رویم؛ با وجود این مطلع کنند؛ بخش پایانی ما ساختارهای پشتیبانی را شرح میدهد پند آخر هم خطاب به مدیران برتر است متن سازماندهی شد، و مفاهیم طراحی آن:
استراتژی و فرهنگ سازمانی باید ساختارهای پشتیبانی، فرآیندهای کاری و تکنولوژیها را تعیین کند. در این بخش ما سازمان و اهداف آن، ساختار IT سازمانی و مابع IT موجود ر امعرفی میکنیم ونشان میدهیم که این عوامل چگونه بر اهداف ما تأثیر می گذارند.
شاتوک(2003) در دانشگاه ساسکس در واسط گروه 1994 واقع شده است.شامل 17 دانشگاه بریتانیایی بین المللی است که بین دوره نخست وزیری گروه را شل و بخشهای پایینتر دانشگاههای پست 95 قرار دارد گروه مدیریت برتر ما گروه را شل را هدف قرار دادند و تصدیق میکند که پیشرفت به ارزیابیهای RAE افزایش یافته نیاز دارد. اولین هدف تاسیس و سرمایهگذاری یک MLE آزادنگه داشتن گروه تحقیق دانشگاه برای تحقیق است. مفهوم طراحی این است که هم ارگان تدریس و تحقیق به نیازهای مالی نیازمند هستند. ساسکس خود را اینگونه معرفی میکند: با در اختیار گذاشتن یک محیط بی نظیر برای مطالعه داخلی و منضبط و تحقیق کلاسی ما در اختیار انتخاب دانش جویان هستم که نسبت به آبرو و وسایل و ابزارهای عالی و محیط زیبایی دانشگاه ما علاقه نشان میدهند با ارائه ارزش حیاط و محیط دانشگاه، یک ، محیط آموزش مجازی هدف بعدی ما می باشد ساسکس دارای فرهنگ غنی و مکانی برای پروژه های تجاری است. بر اساس تحقیق و مطالعه محصول، تصمیم اولیه گرفته شده است که با حضور سه قسمت محصولات این مهم پشتیبانی نمی گردد. به این مفهوم است که گسترش و توسعه داخلی مورد نیاز است. این تصمیم به وسیه مطالعه فنی قسمت سوم محصول به امضا رسیده است. در آغاز پروژه، هدف IT بین سرویسهای مدیریتی اطلاعات (MIS) و دانشگاه وسرویس دانشگاه کامپیوتر ساسکس(UCCS) تقسیم شده است. MIS پایگاه دادهای مرکزی بحرانی را که دسترسی به ستاد را به وسیله شکل های مرکزی شبکه را مشخص می کند را به راه میاندازد UCCS تمامی سرویسهای دیگر IT مرکزی را راه انداز میکرده است که شامل سرویسهای شبکه میباشد مفهوم طراحی این است که یک تیم پرو باید در میان MIS و UCCS ومدیریت اصلی عمل کننده قرار گیرد سیستهای بازمانده که دو تا هستند برای تاثیر گذاری به کار گرفته می شوند. دروه مدیریت سیستمMIS (CMS) به طور گستردهای درهر به استفاده می رسد و نیازه را برای یک MIS متصل است و ارتباط خارج و داخل از محیط دانشگاه را برقرار می سازد و دریافت و ارتباط ناتوان را نیز به خوبی فراهم می آورد. با این حال، این مسئله به طور خیلی تنگاتنگی به نیازهای خاص مدرسه مربوط می شود. هدف آن ساخت ساختار اطلاعاتی تحت CMS بالایة داخلی است که ابزارهای بسیار خوبی ازCAS را به کل جامعه برقرار می سازد. تغییر مدیریتی دقیقی برای تغییر کاربران حاضر در هر دو سیستم در محصول جدید مورد نیاز است بودجه. هیت دولت، منابع انسانی بودجه ها در حدود 500000 پوند در طول 3سال با یک نظریه بازی به خدمت گرفته میشود این مسئله مدیر پروژهای را تغذیه کرده که در توسعه دهنده تمام دقت ویک متخصص آموزش نیمه وقت است. اهداف طرح نیازهای (HPI) و حالت دوم مشاورهای میباشد. سیاست دانشگاه اینگونه حکم میکند که پروژه باید بوسیله (CCTA 2002)PRINCE 2 به خدمت گرفته میشود. PRIMCE 2 پروژه رسمی مدیریتی روش آموزشی است که ارگانیسم، مدیریت و کنترل پروژه را تحت پوشش قرار می دهد. پروژههای PRIMCE به دو دوره تقسیم میشود. و به هر صورت، هر دوره به وسیله یک سیری از زیر مجموعه ها به انجام میرسد که دارای یک سیریاز محصولات و فعالیتهای مشخص میباشند، اسپها موجود محدودی، قسمتهای کنترل، و ساختار سازمانی می باشند. قبول این محصولات با استانداردهای کیفیت مورد قبول، اتمام دوره را نشان می دهد. قبول تمامی دورهها و اتمام پروژه مورد نظر است.(شکل1). پروژه 2 PRINCE بوسیله پروژهای و گروه پروژه نگه دارندگان کنترل میشود. مهمتر از همه اینکه، هیت مدیره یا بوسیله یک حالت شناسایی و مدیران پروژهای در برگیرندهCASوCMS راهنمایی می شوند این هیت همچنین یک صورت دانشگاهی از، رئیس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دبیرستان دخترانه مصباح
N.L.P «سیاد گیری بی تلاش»
استاد راهنما :
خانم شیشه
تهیه کنندگان :
سمانه خندان پور
کرکلاری
ریحانه مرادی
سال تحصیلی 88-87
چکیده :
کلید واژه ها :
چرخه یادگیری
یادگیری ما را نمی توان با مقیاسی مانند عقربه سوخت ماشین اندازه گیری کرد که از خالی تا پر تغییر می کند. ما با مرور دوباره آنچه که قبلاً آموخته ایم و باز اندیشی در افکار و طرحهایمان برای یادگیری در آینده، یاد می گیریم. و همیشه چیزهای بیشتری برای آموختن وجود دارد.
معروف ترین چرخه یادگیری چرخه کولب است که چهار مرحله را برای یادگیری شناسایی کرده است :
تجربه عمل
تفکر مفهوم ساختن
این مدل نشان می دهد که ما چگونه از طریق تجربه و از مقایسه تچربه خودمان با دیگران یاد می گیریم که چگونه تجربه هایمان را تحلیل کنیم و برای کارهای جدیدی برنامه ریزی کنیم . اگر تمام فازهای این چرخه را طی کنیم یادگیری تجربی ، چنانکه به این اسم مشهور است، به تجربه اندک ما محدود نمی شود.
سبک های یادگیری
همه ما به یک روش یاد نمی گیریم. ما گرایش داریم روش هایی را که با آنها راحت تر هستیم انتخاب کنیم و بقیه روشها را کنار بگذاریم. این نکته مهم است که ما از سلیقه مان در مورد سبک های یادگیری باخبر باشیم تا بتوانیم :
از روش های یادگیری مان استفاده کنیم که با آموزش خاصی که فرا می گیریم، سازگار باشد.
یادگیری مان را در روش های ضعیف تر بهبود بخشیم.
نکته مهم آن است که بدانیم سبک های یادگیری خصوصیات فردی افراد نیستند و ما همه در شرایط متفاوت سبک های متفاوتی را به کار می گیریم. هر چند، معمولاً ما یک یا دو سبک را بر بقیه ترجیح می دهیم . به گفته هانری و مامفورد (1984) برای اینکه چرخه یادگیری (چرخه کولب را نگاه کنید ) را کاملاً طی کنیم ، باید هر چهار سبک یادگیری را در پیش گرفت . ضعف یا قبول نکردن هر کدام از این سبک های یادگیری ، فرآیند یادگیری را دچار مانع می کند.
وضعیت های یادگیری
وقتی دانش آموزان در حال کسب مهارت یا دانش جدیدی هستند، اندیشیدن به وضعیت یادگیری شان یعنی میزان توانایی و آگاهی شان از آن سودمند است. اگر یادگیرنده از نیاز خود آگاه نباشد، نمی تواند از پیش نهادهای کمک استفاده کند. دابین چهار وضعیت برای یادگیری پیش نهاد می کند :
یادگیرنده اغلب در حالیکه نسبت به نیازها و ضعفهای آموزشی خود در وضعیت ناکارآمد خود آگاه است، شروع به یادگیری می کند. متاسفانه خیلی از ما در مرحله ناکارآمد ناخودآگاه (آن کس که نداند و نداند که نداند!) هستیم. فهمیدن این وضعیتها برای هدایت یادگیرندگان به وضعیت مطلوب کارآمد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیش گفتار:
گسترش اینترنت و ارتباطات دیجیتال بی سیم به سرعت شیوۀ ارتباط انسانها با یکدیگر را تغییر داد . امروزه به علت اینکه جهان در حال ارتباطات هر چه بیشتر است روش تجارت از شکل رو در رو به داد و ستد online تکامل یافته که با چند عمل کلیک موس در خانه و محیط کار انجام می گیرد . ظهور تجارت الکترونیک نه تنها باعث بروز تجارت و داد و ستد جدید شده بلکه یک فرصت بزرگ برای صنعت به وجود آورده تا دسترسی به مشتریان و معرفی خدمات جدید را داشته باشند .
موفقیت فروشگاههای تجارت الکترونیک متکی بر اعتمادی است که این فروشگاهها طی سالها تجارت و داد و ستد رو در رو به دست آورده اند . همچنین علت دیگر موفقیت آنها در تکنولوژی ساده ایست که برای خریداران به وجود آورده اند . امنیت و قابلیت حمل کارتهای هوشمند استفادۀ ساده و راحت و قابل اعتماد بودن و بی خطری این کارتها را تضمین می کند .
چکیده:
دنیای کامپیوتر روز به روز در حال پیشرفت است و همه روزه تکنولوژی جدید با حجم و قیمت کمتری نسبت به تکنولوژی های پیشین توسط شرکتهای مختلف ارائه می شود . آنچه در ادامه ارائه شده است نمونه ای از تکنولوژی نو با حجم کم ولی با امکانات بسیار و پر کار برد کارت های هوشمند می باشد . در این پروژه ابتدا به معرفی سخت افزار و امکانات کارت های هوشمند ، همچنین نحوۀ ارتباط و پروتکل های ارتباطی بین کارت و کارت خوان و بسته نرم افزاری شامل مشخصات ماشین مای تعبیه شده برای این سخت افزارها می پردازیم و سپس به اصل موضوع پروژه که ایجاد یک سیستم ذخیره و بازیابی اطلاعات در قالب رکودهای اطلاعاتی روی محیط کارتهای هوشمند جارا است پرداخته شده است . در این پروژه هدف بر این است که رکوردهای اطلاعاتی با تنوع تایپ در فیلدهای آن در محیط کارتهای هوشمند جادا قبل ذخیره و بازیابی باشد .
فصل اول :
Smart card ( کارت هوشمند ):
سایز این کارتها دقیقاً به اندازۀ کارتهیا اعتباری است . یک کارت هوشمند اطلاعات را در یک مدار الکترونیکی که در قطعۀ سیلیکونی لحاط شده در پلاستیک به عنوان بدنه ، قرار دارد ، ذخیره و پردازش می کند . کارت هوشمند یک کامپیوتر قابل حمل و تغییر یافته است . بر خلاف کارتهای نوار مغناطیسی ف کارتهای هوشمند هم حامل اطلاعات دست و هم قدرت پردازش بر روی آنها را دارد . بنابراین ، در هنگام انتقال اطلاعات احتیاج به دسترسی به پایگاه داده remote نیست .
تاریخچه ای کوتاه :
ایدۀ یکپارچگی یک مدار پیچیده و یک کارت پلاستیکی برای بار اول توسط دو مخترع المانی مطرح شد . جرج دتلوف و هلمات گروتراپ ( سال 1968)
بعدها جواز ثبت اختراع آلمانی برای اختراعشان گرفتند در اواخر دهۀ هفتاد میلادی ف CII – Honeywell – Bull برای اولین بار به تکنولوژی کارتهای هوشمند جنبۀ تجاری داد و کارتهای ریز پردازنده ای را معرفی کرد .
کارتهیا هوشمند اولیه در روایل دهۀ هشتاد در فرانسه و آلمان ازمایش شد . در ابتدا از کارتهای هوشمند برای کارت پیش پرداز تلفن و کارتهای بانکی پرداختی – دریافتی امن استفاده می شد . این موفقیت کارتهای هوشمند پتانسیل بالای کارتهای هوشمند در برابر انعطاف پذیری و دستکاری شدن را اثبات کرد .
اخیرا ، به علت پیشرفت در فن آوی ساخت chip و روش رمز نگاری جدید کارتهای هوشمند بسیار قدرتمند شده است . این کارتها امروز پول را به صورت الکترونیکی رسیده می کنند و جایگزین پولهای کاغذی شده اند . همچنین می توانند اطلاعات پزشکی و سلامت افراد را در خود ذخیره و حفظ کنند .
این کارتها از دسترسی غیر مجاز به کابلها و Broadcast جلوگیری می کنند و باعث پیشرفت امنیت تلفن های بی سیم شده اند .
امروزه این کارتها در اروپا و اسیا بسیار پر کاربرد است به علت همه گیر شدن برنامه هایی نظیر GSM و استفاده از کارتهای بانکی . کارتهای هوشمند برای اولین بار به فروشگاههای امریکا در سال 1990 راه یافت .
مزایا
علاقه به کارتهای هوشمند به علت مزایایی است که این کارتها دارند . یکی از مزایای آن قدرت حساب کردن و شمارش درون ساختاری آن است . امنیت ، قابل حمل بودن وابسته سادگی استفاده از آن از دیگر مزایای آن است .