لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اجرای سقف تیرچه بلوک
در خصوص ایمنی چنین سقفهایی باید بدانید که در صورتی که سقف تیرچه بلوک مطابق اصول مهندسی و رعایت نکات فنی آن اجرا گردد از ضریب ایمنی بسیار بالایی برخوردار میباشد.
ابتدا باید تیرچهها روی پلهای اصلی، ( تیرهای فلزی )، در ترازهای موردنظر کارگذاری شوند. فاصله بین تیرچهها با بلوکهای مجوف پر شده و پس از نصب میلگردهای حرارتی و میلگردهای تکمیلی بر اساس نقشههای اجرایی، بتن دال سقف ریخته میشود. آرماتورهای اصلی تیرچه باید به طول 15-10 سانتیمتر با تیرهای اصلی درگیر شوند و به هیچوجه نباید این آرماتورها را به تیرهای فلزی جوش داد. نظر به اینکه تیرچهها به استثنای تیرچههای با جان باز قبل از یکپارچه شدن سقف قادر به تحمل بار سقف نیستند، باید توسط تعدادی چارتراش و پایه (جک ها یا شمعها) به نحو مناسب و مطمئنی نگهداری شوند. در موقع اجرا باید خیز مناسبی به طرف بالا به تیرچهها داد تا پس از اجرا و یکپارچه شدن سقف و وارد شدن بارهای وارده این خیز حذف شود. مقدار خیز در کارگاه با تجربه به دست میآید، معمولاً به ازای هر متر طول دهانه 2 میلیمتر خیز در نظر گرفته میشود. در مورد زمان برچیدن پایهها و پایههای اطمینان، باید مندرجات آییننامه بتن ایران مراعات گردد.
برای آشنایی با اجرای سقفهای تیرچه بلوک توجه نکات زیر را مد نظر داشته باشید تا از سقفی که بالای سرتان قرار خواهد گرفت مطمئن باشید.
1- جکهایی که در زیر سقفهای تیرچه بلوک برای تحمل وزن بتن تازه تا رسیدن به مقاومت اولیه آن استفاده میشود حداقل 10 روز باید بدون تغییر باقی بمانند.
شکل: استفاده از جک ها (شمعها) ی نگهدارنده تیرچه ها برای بتن ریزی. این جکها را می توان طوری اجرا نمود که به ازای هر دو متر طول تیرچه حدود 2 میلیمتر وسط تیرچه را بالاتر نگهدارد تا بعد از بتن ریزی این خیز حذف شود.
2- دقت نمایید تا سر تیرچه ها از بال تیرآهن جدا نشده باشد. گاهی بر اثر بی دقتی در نصب جکهای زیر سقف تیرچه ها از روی بال تیرآهن جدا شده و بالاتر قرار میگیرد. این جکها باید به نحوی اجرا شود که میلگردهای دو سر تیرچه روی بال تیرآهن قرارگیرد..
شکل: سر تیرچه که از روی بال تیرآهن بلند شده است.
شکل: سر تیرچه که از روی بال تیرآهن بلند شده است.
3- در صورتی که تیرچه به یک تیرآهن منتهی میگردد میبایست با استفاده از میلگرد ممان(لنگر) منفی، تیرچه به تیرآهن مهار شود تا در زمان زلزله دچار گسیختگی نگردد.
شکل: نمونه میلگرد ممان منفی و نحوه اجرای آن.
4- در شکل زیر میلگردهای ممان منفی نشان داده شده است، این میلگردها موجب میشود تا سقف شما به صورت یکپارچه عمل کرده و ایمنی آن بسیار بالا رود. توجه داشته باشید که هر تیرچه باید توسط این میلگردها به تیرآهن باربر خود متصل گردد. در محل هایی که دو تیرچه در امتداد هم مطابق شکل بعدی به یک تیرآهن متصل میگردند باید بوسیله میلگردهای ممان منفی تیرچه ها را به تیرآهن متصل نمائیم .
شکل: میلگرد ممان منفی بین تیرچههای دو طرف یک تیرآهن.
5- ضخامت بتن بر روی سقف باید حداقل 5 سانتی متر باشد. برای آنکه بتوانید این ضخامت را به دست آورید کافی است حدود 4 قطعه نیمه آجر را بر روی 4 نقطه مختلف از بلوک های سقفی بگذارید ، بتن میبایست پس از اجرا لبالب آجرها گردد.
6- میلگردهای حرارتی بر روی سقف باید به صورت شبکه ایی با اضلاع 25 سانتی متر اجرا گردد. شبکهای که در شکلهای بعدی میبینید با اضلاع 25 سانتی متر میباشد.
شکل: شبکه میلگردهای سقف با فاصلههای 25 سانتی متر در دوجهت.
تذکر: میلگردهای مصرفی میبایست کاملاً صاف باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
سلیم اول:
سلطان سلیم اول (زاده ۱۴۶۵ درگذشته ۱۵۲۰)؛ پس از کشتن ولیعهد و برادر دیگر، پدر بیمار خود بایزید دوم را به دنبال کودتایی از سلطنت خلع کرد و خود در سال ۹۱۸ ه. ق. (۱۵۱۲ میلادی) به جای وی سلطان امپراتوری عثمانی گردید.او در میان پنج برادر خویش از همه جوانتر بود. او تا سال ۱۵۲۰ میلادی فقط هشت سال سلطنت کرد. سلیم جسور، خونریز و مستبد بود. تاریخ نگاران ترک او را «یاووز» یعنی بُرنده و قاطع و ثابت قدم لقب دادهاند.اروپاییان او را سهمناک خواندهاند.
سلیم با همه سنگدلی از دانش و ادب بی بهره نبود و به فارسی شعر میگفت که مجموعهای از سرودههای پارسی او موجود است. وی علمای دینی و اهل فضل و ادب را گرامی میداشت و در مذهب تسنن سختگیر و زودکش بود.
او در مدت سلطنت کوتاه خود شاه اسماعیل صفوی را در جنگ چالدران به سختی شکست داد و نتیجهٔ آن، الحاق بخش بزرگی از کردستان و نیز دیار بکر بود به سرزمین امپراتوری عثمانی.
جنگ چالدران:
جنگ چالدران میان سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم صفوی با ارتش عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم یکم در ۳۱ مرداد ۸۹۳ هجری خورشیدی رخ داد. محّل این نبرد در دشت چالدران (در شمال آذربایجان غربی) بود. در این جنگ نیروهای قزلباش که در حدود ۴۰ هزار تن بودند با سپاه حدود ۱۰۰ هزار نفری عثمانی جنگیدند و با اینکه سلحشوری بسیاری به خرج دادند، به دلیل کمی نفرات و نداشتن اسلحههای گرم از سپاه عثمانی شکست خوردند. این در حالی بود که ارتش عثمانی دارای توپخانه و تفنگهای انفرادی بود، ولی سربازان ایرانی با شمشیر، نیزه، و تیروکمان میجنگیدند. پس از این جنگ، بخشی از شمالباختر ایران که شامل غرب کردستان و دیاربکر بود، از ایران جدا شد و به دست عثمانی افتاد.[۱]
دلیل کمی شمار سپاهیان ایران در این جنگ به این خاطر بود که بیشتر آنان در خراسان بودند تا از یورش غافلگیرانهٔ ازبکان جلوگیری کنند و علاوه بر این چون ایرانیان در آن زمان استفاده از سلاحهای گرم را ناجوانمردانه میدانستند، درپی به دست آوردن آن نرفته بودند و همین موضوع از دلایل اصلی شکست آنان در این جنگ بود.[۲] دلیل دیگر شکست قزلباشها در این جنگ پیشنهاد دورمش خان شاملو به شاه اسماعیل بود، مبنی بر اینکه اجازه دهند که ارتش عثمانی آرایش دفاعی خود را تکمیل کند تا ایرانیان بتوانند به ابراز دلیری بپردازند و شاه نیز با این پیشنهاد غیرعادی موافقت کرد. [۳]
علت وقوع جنگ:
صفویان در پی فعالیت و سازماندهای فرهنگی در طول دو قرن (بر اساس تعالیم صوفیانه و شیعی) توانستند با حمایت قبایل پیرو خود (قزلباشها) حکومت صفوی را در ایران پایهگذاری کنند. قدرت گرفتن یک دولت مستقل شیعی مذهب و متعصب در ایران امپراتوری عثمانی را که قصد حمله نهایی جهت تصرف اروپا را داشت از طرف مرزهای شرقی نگران ساخت و لذا لشکرکشی به سمت ایران را شروع کرد. این جنگ در دشت چالدران آغاز و پایان یافت.
قدرت گرفتن شاه اسماعیل یکم در عرصه نظامی و سیاسی با پیوستن صوفیان ترکمنی بود که بیشترشان در نواحی آناتولی و شام زندگی میکردند.در واقع بخش بزرگی از قبایل قزلباش پیش از پیوستن به شاه اسماعییل در آناتولی زندگی میکردند و پس مهاجرت قبایل اصلی نیز بخش بزرگی از مردمان آناتولی که در سرزمینهای خود باقی مانده بودند هم پیرو و یا متمایل به تشیع صوفی صفوی بودند. سازمان تبلیغی تصوف صفوی پیوسته از طریق شبکههای منظم خود و توسط خلفا ، ددهها و ... مریدان را به پیوستن به مرشد کامل فرقه که شاه اسماعیل بود تشویق میکردند.شاه اسماعیل نیز خود به خوبی از این امر آگاه بود و در نامهای به سلطان عثمانی این مطلب که بسیاری از مردمان ساکن در سرزمینهای عثمانیان پیرو او هستند را به رخ او کشیده بود. بدون شک ادامه حکومت سنی مذهب عثمانیان بدون محدود یا نابود کردن این روند کاملاً با مشکل مواجه میشد.به گفته برخی مورخین اگر در جنگ چالدران شاه اسماعیل به پیروزی میرسید شاه اسماعیل به قدرتی فراتر از تیمور دست مییافت و بی شک روند گسترش تشیع صفوی امپراتوری عثمانی را که تازه در ابتدای کار بود از صفحه روزگار محو میکرد همه این موارد انگیزه لازم برای یک رویارویی سرنوشت ساز و محتوم را برای هردو طرف محیا میسازد.اما برای این نبرد سرنوشت ساز دلایل دیگری هم وجود داشت که فقط تسریع کننده بودند.
شاه اسماعیل در تلاشی ناکام از رقبای سلطان سلیم پس از مرگ سلطان بایزید حمایت و پشتیبانی کرد.در مقابل سلطان سلیم اندکی پیش از شروع جنگ دست به قتل عام شیعیان در قلمرو عثمانی زدو کسانی هم که کشته نشدند داغ زده شدند و به متصرفات اروپایی تبعید شدند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حزب ستم پیشه (قاسطین)
حضرت امیر (ع) در آغاز حکومتش, معاویه را عزل کرد این کار باعث شد معاویه در مقابل حضرت امیر (ع) جبهه گیرى کند و جنگ صفین را بر علیه حضرت بر پا نماید. بنظر بعضى چون ابن عباس و مغیرة بن شعبه عزل معاویه در آن وقت صلاح نبود. آنها از روى مصلحت جویى مى گفتند:بگذارید حکومت شما ریشه بگیرد و محکم شود بعد معاویه را عزل کنید.براى روشن شدن حکمت کار حضرت امیر (ع) باید ابتدا احوالات معاویه را بررسى نماییم تا بفهمیم هم از نظر شرعى و الهى و هم از نظر سیاسى برخورد حضرت امیر (ع) درست بوده است .پس از فتح مکه توسط پیامبر (ص) در سال هشتم هجرى همه قریش حتى ابوسفیان ـ پدر معاویه ـ اسلام آوردند.تنها معاویه و یک نفر دیگر از مکه فرار کردند و مدتى در اطراف بودند, معاویه از آنجا چند بیت شعر براى پدرش ابوسفیان فرستاد:که تو چطور اسلام آوردى در حالیکه جد و دأى و برادر من در جنگ بدر بدست مسلمین کشته شدند.1 بعد که فهمید دیگر جأى در جزیرة العرب نمانده که مردمش اسلام نیاورده باشند, نزد پیامبر (ص) آمد و اظهار اسلام کرد اما حقیقت اسلام او را از واقعه زیر مى فهمیم:طبرى مى نویسد: معاویه, مغیرة بن شعبه را به حکومت کوفه منصوب داشت. اما پیش از اینکه وى به طرف مرکز حکومت خویش حرکت کند وى را به حضور طلبیده گفت:من مى خواستم سفارشات فراوان و وصایاى زیادى با تو در میان گذارم که بخاطر بینش و درک زیاد تو از آن خوددارى مى کنم, و عمل آنرا به فهم خودت واگذار مى نمایم! اما هرگز سفارش به یک چیز را فراموش نمى کنم:((تو در مرحله اول, هرگز نکوهش و بدگویى على را فراموش نکن, و همیشه براى عثمان از خداوند رحمت بخواه, و مغفرت طلب کن. در مرحله دوم, از عیب جویى اصحاب و یاران على و سختگیرى درباره ایشان به هیچ وجه روى گردان مباش, و در مقابل, دوستداران عثمان را بخود نزدیک نما, و بدیشان مهربانى ها کن!)) مغیره گفت:من امتحان خویش را داده ام, و در این زمینه تجربه ها دارم. قبل از تو براى دیگران ماموریت انجام داده ام, و کسى مرا نکوهش نکرده است! تو نیز امتحان خواهى کرد, حال یا مى پسندى و ستایش مى کنى, یا کار من برایت ناپسند جلوه مى کند, و مرا مذمت خواهى کرد! معاویه پاسخ داد:نه ان شا الله تو را ستایش خواهم کرد؟!!.مدأنى در کتاب ((احداث)) مى نویسد: معاویه پس از بدست آوردن خلافت, فرمانى به همه عمال و کارگزاران خویش نگاشت:هر کس که چیزى در فضل ابو تراب و خاندانش باز گوید!! حرمتى براى خون و مالش نیست یعنى خونش هدر خواهد بود!! در این میان مردم کوفه, دوستداران خاندان علوى بیش از دیگران زجر و بلا کشیدند.دیگر بار معاویه به کارگزاران خویش در تمام آفاق فرمانى نوشت که:شهادت هیچیک از شعیان على و خاندانش را نپذیرید.و نیز فرمان داد:آنچه از دوستداران عثمان و علاقمندان او و آن کسان که روایاتى در فضیلت وى نقل مى کنند, و در سرزمین تحت فرمانروایى شما زندگى مى کنند, بشناسید, تا اینکه بخود نزدیکشان کنید, و اکرامشان بنمایید. آنگاه آنچه که اینگونه افراد در فضیلت عثمان روایت مى کنند, براى من بنویسید, و اسم گوینده و نام پدر و خاندانش را یادآور شوید!.آنچنان این فرمان اجرا گشت, و خود فروختگان و هوسرانان به خاطر رسیدن به حطام دنیوى, حدیث جعل کردند که فضأل عثمان فراوانى گرفت! زیرا معاویه پول و خلعت و املاک و آنچه در دست داشت, بى دریغ در این راه بکار گرفته بود. هر شخص ناشناخته و بى ارزش که نزد کارگزاران معاویه رفته و چیزى را به عنوان حدیث منقبت و فضیلت عثمان نقل مى کرد, مورد توجه قرار مى دادند, و نامش را مى نوشتند, و مقام و منزلتى در دستگاه حکومت مى یافت!؟.پس از مدتى فرمان دیگر معاویه صادر شد که به کارگزاران خویش دستور داده بود:اینک روایات فضأل عثمان فراوان شده و در همه شهرها به گوش مى رسد! پس چون نامه من به شما رسد, مردم را دعوت کنید که فضأل صحابه و خلفا اولیه را روایت کنند و حدیثى در فضیلت ابوتراب نباشد مگر اینکه روایتى همانند آنرا در فضل خلفا نخستین و صحابه براى من بیاورید, یا ضد آن را روایت کنید, این کار نزد من محبوب تر است و مرا بیش از پیش شادمان مى کند چه آنکه براى شکستن دلایل و براهین ابوتراب و شیعیان وى, وسیله اى قوىتر و برنده تر مى باشد! و براى آنها دشوارتر از روایت هایى که در مناقب عثمان نقل گردیده مى باشد, و کوبندگى بیشترى خواهد داشت!!.فرمان معاویه بر مردم خوانده شد, و به دنبال آن روایات دروغین فراوان در فضأل صحابه بوجود آمد که به هیچ وجه بویى از حقیقت نداشت. مردم ساده دل نیز این احادیث را به دیده قبول پذیرفتند, و چنان رفته رفته شهرت یافت که بر منابر باز گفته شد, و به دست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .docx :
بسم الله الرحمن الرحیم
))تفسیر سوره انشراح((
زیر نظر استاد محترم سرکار خانم راضیه آرام
تنظیم کننده سمانه وحیدیان فر
بهار 88
آیه 1 – 8 . سوره ا نشراحبِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِأَ لَمْ نَشرَحْ لَک صدْرَک (1) وَ وَضعْنَا عَنک وِزْرَک (2) الَّذِى أَنقَض ظهْرَک (3) وَ رَفَعْنَا لَک ذِکْرَک (4) فَإِنَّ مَعَ الْعُسرِ یُسراً(5) إِنَّ مَعَ الْعُسرِ یُسراً(6) فَإِذَا فَرَغْت فَانصب (7) وَ إِلى رَبِّک فَارْغَب ( (8
ترجمه :
بنام خداوند بخشنده مهربان1) آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ؟ 2) و بار سنگین را از تو بر نداشتیم ؟3) همان بارى که سخت بر پشت تو سنگینى مى کرد.4) و آوازه تو را بلند کردیم .5) بنابراین مسلما با سختى آسانى است .6) و مسلما با سختى آسانى است .7) پس هنگامى که از کار مهمى فارغ مى شوى به مهم دیگرى پرداز
8) و به سوى پروردگارت توجه کن
مقدمه:این سوره در مکه نازل شده و داراى 8 آیه است.
محتوى و فضیلت سوره ا لم نشرح:معروف این است که این سوره بعد از سوره و الضحى نازل شده است و محتواى آن نیز همین مطلب را تایید مى کند چرا که در این سوره باز قسمتى از مواهب الهى بر پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم( شمرده شده است در واقع سه نوع موهبت بزرگ در سوره و الضحى آمده بود و سه موهبت بزرگ در سوره ا لم نشرح آمده است مواهب گذشته بعضى مادى و بعضى معنوى بود اما مواهب سه گانه این سوره همه جنبه معنوى دارد و عمده این سوره بر سه محور دور مى زند:یکى بیان همین نعمتهاى سه گانه و دیگر بشارت به پیامبر از نظر بر طرف شدن مشکلات دعوت او در آینده و دیگر توجه به خداوند یگانه و تحریص و ترغیب به عبادت و نیایش .و به همین دلیل در روایات اهل بیت (علیهمالسلام ( چنانکه قبلا هم اشاره کرده ایم این دو به منزله یک سوره شمرده شده است و لذا در قرائت نماز براى اینکه یک سوره کامل خوانده شود هر دو را با هم مى خوانند.در میان اهل سنت نیز بعضى طرفدار این نظریه هستند چنانکه فخر رازى از طاووس و عمر بن عبد العزیز نقل کرده که آنها نیز مى گفتند این دو سوره سوره واحده است و در یک رکعت هر دو را تلاوت مى کردند و میان این دو بسم الله را حذف مى کردند (ولى طبق فتاواى فقهاى ما بسم الله در هر دو باید باشد و اینکه مرحوم طبرسى در مجمع البیان نقل کرده که فقهاى ما بسم الله را حذف مى کنند درست به نظر نمى رسد(.عجب اینکه فخر رازى بعد از ذکر قول کسانى که آنها را سوره واحده مى گویند، مى گوید این سخن درست نیست زیرا محتواى آن دو با هم فرق داردسوره و الضحى هنگامى نازل شد که رسول خدا از ایذاء کفار ناراحت بود و در محنت و اندوه بسر مى برد در حالى که دومى وقتى نازل شد که پیغمبر خوشحال و شادمان بود این دو چگونه با هم جمع مى شود.ولى این استدلال عجیبى است چرا که هر دو سوره سخن از زندگى گذشته پیغمبر مى گوید و این در حالى بود که بسیارى از مشکلات را پشت سر نهاده و قلب پاک او غرق امید و سرور بوده است هر دو سوره از مواهب الهى سخن مى گوید و گذشته سخت و پر محنت را یادآور مى شود تا مایه تسلى خاطر پیامبر و امیدوارى بیشتر و کاملتر گردد.به هر حال پیوند نزدیک محتواى این دو سوره چیزى نیست که قابل شک و تردید باشد نظیر همین معنى در سوره فیل و قریش نیز خواهد آمد انشاء الله در اینکه این سوره (ا لم نشرح ) در مکه نازل شده یا مدینه از بیانات فوق روشن مى شود که در مکه نازل شده است ولى با توجه آیه و رفعنا لک ذکرک : ما نام تو را بلند کردیم بعضى معتقدند که در مدینه نازل شده است در آن زمان که آوازه اسلام و پیامبر همه جا را گرفته بود ولى انصاف این است که این دلیل قانع کننده نمى باشد زیرا پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با تمام مشکلاتى که در مکه داشت بلند آوازه بود و در تمام محافل سخن از قیام و رسالت و دعوت او بود و به وسیله اجتماع سالانه حج این آوازه به سایر مناطق حجاز مخصوصا مدینه رسید.در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم که فرمود: من قراءها اعطى من الاجر کمن لقى محمدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مغتما ففرج عنه : هر کس این سوره را بخواند پاداش کسى را دارد که محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را غمگین دیده و اندوه را از قلب او زدوده است .
)
أَ لَمْ نَشرَحْ لَک صدْرَک
تفسیر نمونه:
در این آیه به مهمترین موهبت الهى اشاره کرده مى فرماید: آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم (ا لم نشرح لک صدرک).(نشرح ) از ماده شرح در اصل به گفته راغب در مفردات به معنى گسترش دادن قطعات گوشت و تولید ورقه هاى نازکتر است سپس مى افزاید منظور از شرح صدر گسترش آن به وسیله نور الهى و سکینه و آرامش خداداد مى باشد و بعد مى گوید شرح دادن مشکلات سخن به معنى گسترش آن و توضیح معانى مخفى است به هر حال شک نیست که منظور از شرح صدر در اینجا معنى کنائى آن است و آن توسعه دادن به روح و فکر پیامبر است و این توسعه مى تواند مفهوم وسیعى داشته باشد که هم وسعت علمى پیامبر را از طریق وحى و رسالت شامل گردد و هم بسط و گسترش تحمل و استقامت او در برابر لجاجتها و کارشکنیهاى دشمنان و مخالفان .و لذا هنگامى که موسى بن عمران ماءموریت دعوت فرعون طغیانگر را پیدا مى کند" اذهب الى فرعون انه طغى" بلافاصله عرض مى کند" رب اشرح لى صدرى و یسر لى امرى" خداوندا سینه ام را گشاده ساز و کار را بر من آسان کن (طه 25 – 26).و در جائى دیگر خطاب به پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است" فاصبر لحکم ربک و لا تکن کصاحب الحوت "اکنون که چنین است منتظر فرمان پروردگارت باش استقامت و شکیبائى کن و مانند یونس مباش (که بر اثر ترک شکیبائى لازم گرفتار آن همه مشکلات و مرارت شد) (قلم – 48)شرح صدر در حقیقت نقطه مقابل ضیق صدر است چنانکه در آیه 97 سوره حجر مى خوانیم و" لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون ": ما مى دانیم که سینه تو بخاطر گفتگوهاى (مغرضانه ) آنها تنگ مى شود. اصولا هیچ رهبر بزرگى نمى تواند بدون شرح صدر به مبارزه با مشکلات رود و آن کس که رسالتش از همه عظیم تر است مانند( پیغمبر اکرم )شرح صدر او باید از همه بیشتر باشد طوفانها آرامش اقیانوس روح او را بر هم نزند مشکلات او را به زانو در نیاورد کارشکنیهاى دشمنان ماءیوسش نسازد سؤ الات از مسائل پیچیده او را در تنگنا قرار ندهد و این عظیم ترین هدیه الهى به رسول الله بود.و لذا در حدیثى آمده است که پیامبر مى فرماید: من تقاضائى از پروردگارم کردم و دوست مى داشتم این تقاضا را نمى کردم عرض کردم خداوندا پیامبران قبل از من بعضى جریان باد در اختیارشان قرار دادى ، و بعضى مردگان را زنده مى کردند، خداوند به من فرمود: آیا تو یتیم نبودى پناهت دادم ؟ گفتم آرى ،فرمود: آیا گمشده نبودى هدایتت کردم ؟ عرض کردم : آرى ، اى پروردگار! فرمود: آیا سینه تو را گشاده ، و پشتت را سبکبار نکردم ؟ عرض کردم : آرى اى پروردگار!این نشان مى دهد که نعمت شرح صدر ما فوق معجزات انبیا است ، و به راستى اگر کسى حالات پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را دقیقا مطالعه کند و میزان شرح صدر او را در حوادث سخت و پیچیده دوران عمرش بنگرد یقین مى کند که این از طریق عادى ممکن نیست ، این یک تاءیید الهى و ربانى است .در اینجا بعضى گفته اند که منظور از شرح صدر همان حادثه اى است که در طفولیت یا جوانى پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) واقع شد که فرشتگان آسمان آمدند و سینه او را شکافتند و قلبش را بیرون آورده شستشو دادند، و آن را از علم و دانش و راءفت و رحمت پر کردند.بدیهى است که منظور از این حدیث این قلب جسمانى نیست ، بلکه کنایه و اشاره اى است به امدادهاى الهى از نظر روحى و تقویت عزم و اراده پیغمبر و پاکسازى او از هر گونه نقایص اخلاقى و وسوسه هاى شیطانى .ولى به هر حال دلیلى نداریم که آیه مورد بحث اشاره به خصوص این ماجرا باشد، بلکه مفهومى گسترده و وسیع دارد که این داستان ممکن است مصداقى از آن محسوب شود.و به خاطر همین شرح صدر بود که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به عالیترین وجهى مشکلات رسالت را پشت سر گذاشت ، و وظائف خود را در این طریق به خوبى انجام داد .
تفسیر المیزان:
ترتب آیات سه گانه اول سوره که مضمون هر یک مترتب بر آیه قبل است ، و سپس تعلیل آنها به آیه ((فان مع العسر یسرا)) که از ظاهرش بر مى آید که با وضع رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) در اوائل بعثتش و اواخر آن منطبق باشد، و سپس تکرار این تعلیل و نیز تفریع دو آیه آخر سوره بر ما قبل همه شاهد بر آنند که مراد از شرح صدر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) گستردگى و وسعت نظر وى است ، به طورى که ظرفیت تلقى وحى را داشته باشد، و نیز نیروى تبلیغ آن و تحمل ناملایماتى را که در این راه مى بیند داشته باشد، و به عبارتى دیگر نفس شریف آن جناب را طورى نیرومند کند که نهایت درجه استعداد را براى قبول افاضات الهى پیدا کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
لایه اوزون
لایه ازن را دقیقتر بشناسیم و اقدامات کنترلی را بکار ببندیم
ازن گازی است که از 3 اتم اکسیژن تشکیل شده است. این گاز در فاصله 15 تا 40 کیلومتری سطح زمین لایه ای فیلتر مانند تشکیل می دهد که از ورود اشعه خطرناک ماورای بنفش به درون جو زمین جلوگیری می کند. ضخامت این لایه در صورت فشرده شدن فقط 2 تا 3 میلی متر است که بر فراز استوا ضخیم تر از قطبین زمین است. گازهای مخرب لایه ازن عمدتا از صنایع برودتی و سرد کننده ها، صنایع ابر و اسفنج سازی، بخش دفع آفات کشاورزی، سیستم های تهویه مطبوع، کپسول های اطفای حریق و حلال اسپری های پاک کننده قطعات الکترونیکی متصاعد می شوند و تا ارتفاع 40 کیلومتری صعود می کنند. طول عمر ماندگاری گازهای مخرب لایه ازن از 50 تا 150 سال است و تا حذف کامل این گازها که قبلا وارد جو شده اند حداقل نیم قرن لازم است. ایجاد حفره در لایه ازن باعث خطرات زیست محیطی و انسانی بسیاری می شود و حیات بدون این لایه روی کره زمین از بین خواهد رفت. برای آشنایی بیشتر با نقش حیاتی لایه ازن و مشکلاتی که تحت تاثیر فعالیت های بشر برای آن به وجود آمده است. خبرنگار ما با »فریدون رستمی« مدیر دفتر حفاظت از لایه ازن سازمان محیط زیست، گفتگویی انجام داده است که در پی می آید.
لایه ازن چیست، چگونه تشکیل شده است و چه کاری انجام می دهد؟
لایه ازن از رسیدن نور ماورائ بنفش خورشید به سطح زمین جلوگیری می کند به همین دلیل وجود این لایه برای ادامه حیات بروی زمین ضروری است.
ازن جو پایین چیست و چگونه به وجود می آید؟
ازن سطحی یا جو پایین در اثر ترکیبات حاصل از سوخت های فسیلی، همچون اکسیدهای نیتروژن و هیدروکربورهای نسوخته ای به وجود می آید که در مجاورت تشعشعات UV خورشید قرار گرفته اند. ازن سطحی در لایه توپوسفر در سطح زمین به وجود می آید که یکی از عوامل آلوده کننده هواست و سبب ایجاد مه، دود فتوشیمیایی و نهایتا بیماری های تنفسی می شود. گازهای آلوده کننده هوا چه تاثیری بر لایه ازن دارند
برخی از این گازها که شامل CFCها، هالون ها، متیل بروماید و... می باشند، پس از رسیدن به لایه ازن به علت داشتن ملکول های هالوژن باعث تخریب ملکول های ازن و تحلیل رفتن این لایه می شوند. اما سایر مواد آلاینده هوا نظیر اکثر هیدروکربورهای حاصل از سوخت های فسیلی که از دود اتومبیل و کارخانجات به وجود می آیند پس از رسیدن به لایه ازن در مجاورت اشعه UV به عنوان سرعت دهنده واکنش تخریب ازن عمل می کنند.
[] علت ایجاد حفره در این لایه چیست ؟
در اوایل دهه 1970 برای اولین بار محققان دریافتند که لایه ازن در حال تخریب است. در ابتدا تصور می شد که عامل اصلی تخریب، اکسیدهای نیتروژن حاصل از پرواز هواپیماهای مافوق صوت در استراتوسفر است تا این که در سال 1974 اعلام شد بعضی مواد شیمیایی ساخت بشر با نام کلروفلوئوروکربن ها (CFCها) به لایه ازن صدمه وارد می کنند. فرآیند تخریب بدین شکل رخ می دهد که پرتو خورشید باعث شکسته شدن بسیاری از گازهای حاوی کلروبرم و تولید رادیکال های آن ها در استراتوسفر می شود. رادیکال ها یک رشته واکنش های زنجیره ای تخریب کننده را تشدید می کنند و باعث شکسته شدن گازهای موجود در اتمسفر از جمله ازن می شوند.
[] مواد شیمیایی تخریب کننده لایه ازن کدامند؟
مهم ترین این مواد (کلروفلوئوروکربن ها) CFCها هستند. ترکیبات مشابهی که به طور کامل هالوژنه نیستند و در ترکیب آن ها هیدروژن هم وجود دارد مانند هیدرو کلروفلوئوروکربن ها (HCFCها)، اثر تخریبی کمتری نسبت به CFCها و هالون ها بر لایه ازن دارند زیرا هیدروژن باعث کاهش زمان حضور آن ها در اتمسفر می شود. هالون ها که در کپسول های آتش نشانی برای اطفای حریق به کار می روند هیدروکربن های هالوژنه هستند که به جای یک یاچند اتم هیدروژن، اتم های برم، کلروفلوئور دارند و قدرت تخریب لایه ازن آنها بسیار بالاست. کلروفلوئوروکربن ها (CFCها) بسیار پایدار، غیر قابل اشتعال و غیر سمی هستند و کار کردن با آنها آسیبی به انسان وارد نمی سازد. بنابراین از دیدگاه صنعتی، موادی ایده آل محسوب می شوند در حالی که پایداری آنها باعث دوام در اتمسفر و انتقال به استراتوسفر و در نهایت تخریب لایه ازن می شود.
چرا با این که در نیمکره شمالی خشکی ها بیشتر هستند و در نتیجه آلودگی های صنعتی نیز بیشتر وجود دارد ولی در بخش قطب جنوب لایه ازن، حفره ایجاد شده است؟
دانشمندان دلایلی را برای آسیب پذیری بیشتر لایه ازن در قطب جنوب برشمرده اند. یکی از دلایل، حلقه قطبی، است که فریون های رها شده در اثر فعالیت های صنعتی را جذب می کند، دیگر این که به دلیل هوای فوق العاده سرد و یخبندان شب در قطب جنوب، ابرهایی با کریستال های کوچک یخ در بالاترین لایه استراتوسفر ایجاد می شود. این کریستال ها نقش کاتالیست یا تسریع کننده واکنش را بازی می کند و سبب می شود ترکیبات حاوی مواد مخرب لایه ازن در داخل ابرها شکسته و تبدیل به کلرین فعال شود و زمانی که خورشید پس از یک شب طولانی می تابد، تابش پرتو و وجود منواکسید کلر باعث تخریب ازن می شود. عامل دیگری که باعث شدت تخریب لایه ازن در قطب جنوب می شود حرکت و چرخش بادهای قطبی بدون وجود هیچ مانعی در سراسر این زمین پهناور و یخ زده می باشد در حالی که این عامل در قطب شمال به دلیل بالاتر بودن دما و