حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد علم در یونان 8 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

علم در یونان

از میان همه اقوام باستان، یونانیان بودند که دانسته‌ها را نه تنها گرد‌ آوردند و مقابله کردند، بلکه در طرحی فراگیر به هم پیوند دادند و یونانیان بودند که کل عالم را بدون توسل به سحر و خرافه با عقل و منطق آشتی دادند.

تالس ملطی

تالس هم سیاستمدار بود، هم ریاضی‌دان، هم اخترشناس، هم از سلاطین مالی و هم یکی از «هفت مرد دانا»‌ طبق سنت یونانیان. شهرت طالس در درجه اول، در حوزه اخترشناسی است. او بدین نتیجه رسید که آب عنصر متشکله و بنیادین همه چیز است. او باور داشت زمین چون بشقابی مسطح بر آب شناور است.

آناکسیماندروس

آنچه اغلب به آناکسیماندروس نسبت داده‌اند، تعیین اوقات اعتدال شب و روز و تشخیص میل دایره‌البروج. او به وجود جهان‌هایی به تعداد بی‌نهایت معتقد بود و فکر می‌کرد ‌آنها حامل تقسیم عالم بی‌نهایتند و روزی همگی دوباره جذب آن خواهند شد.

آناکسیمنس

دید او از عالم تقریباً همان سان است، ولی معتقد بود ماده اولیه عالم و ماده تشکیل دهنده همه چیز هواست. هوا تا بی‌نهایت کشیده است، ولی از آن رو به این نظر در مورد هوا رسید که در فرآیند رقیق شدن یا متراکم گشتن هوا دقت کرده بود. افزون بر این، وی معتقد بود کل خلقت، کل عالم نفس می‌کشد. نفس روح همه چیزها بود.

هکاتیوس

یکی از نخستین نویسندگان نثر یونان و در منابعی دیگر برای نوشتن اثر یونانی در مورد جغرافیا به دست آورد.

هراکلیتوس

در عالم او آتش به عنوان عامل تغییر، جایگاهی بلند داشت. آتش همه چیز را می‌سوزاند و تغییر می‌دهد تا سرانجام خود به آتش بدل گردند.

فیثاغورث

او یک رهبر مذهبی و یک دانشمند نمونه بود. در نظم فیثاغورثی زنان نیز مانند مردان عضو بودند. فیثاغورثیان باور داشتند که روح می‌تواند جسم را ترک گوید، در بدن انسان دیگر رهل اقامت افکند. فیثاغوث در جوانی از مصر و بابل دیدن کرد و شاید همین دیدار بود که به او انگیزه داد ریاضیات بخواند و اعلام کند «همه چیز عدد است». فیثاغوث و پیروانش توجه زیادی به اعداد داشتند و شکی نیست که یک نظریه کامل برای اعداد پیدا کردند.

این نظریه ظاهراً بر سه نوع مشاهده استوار بوده است. در درجه اول آنها متوجه شدند که یک نسبت ریاضی بین نت‌های موسیقی و طول زه مرتعش یا ستون لرزان هوا وجود دارد. دومین مشاهده به مثلث قائم‌الزاویه مربوط می‌شد. مشاهده سوم، این بود که نسبت‌های عددی معینی بین مدت زمانی که طول می‌کشد تا اجرام آسمانی مختلف گرد زمین بچرخند، وجود دارد.

نامنتظرترین فیثاغورثیان درباره عالم این بود که زمین نیز سیاره است و مانند همه سیارات دیگر، مدار دارد.

انکساغورس

وی فقط یک کتاب نوشت و در کتابش اظهار عقیده کرد که عالم در آغاز مخلوطی همگن و بی‌حرکت بوده است. سپس عقل، دست به کار شد و کل نظام را به چرخش واداشته است. در گرداب ایجاد شده، ماده تاریک و غلیط و سرد به سمت مرکز حرکت کرده و زمین بشقابی شکل را پدید آورد، حال آنکه ماده خشک و داغ رقیق به خارج پرتاب شده است.

نتیجه‌گیری

اگرچه افکار و نظرات دانشمندان پیشین بسیار سطحی و ساده‌لوحانه بود، اما کوشیدند توصیفی مادی و طبیعی برای آن بیابند و آنها از خود سوالاتی می‌پرسیدند و به دنبال پاسخ‌هایی بودند. اگرچه اغلب برای یک مساله بیش از یک پاسخ وجود داشت و این نگاه تازه به چیزها موجب پیشرفت‌هایی شد.

سوال

سه نوع مشاهده‌ای که نظریه فیثاغورث و پیروانش بر پایه آن استوار بود، را بیان کنید.

در درجه اول آنها متوجه شدند که یک نسبت ریاضی بین نت‌های موسیقی و طول زه مرتعش یا ستون لرزان هوا وجود دارد. دومین مشاهده به مثلث قائم‌الزاویه مربوط می‌شد. مشاهده سوم، این بود که نسبت‌های عددی معینی بین مدت زمانی که طول می‌کشد تا اجرام آسمانی مختلف گرد زمین بچرخند، وجود دارد.

آناکسیمنس در مورد نظریه خود که ماده اولیه و ماده تشکیل دهنده همه چیز هواست، چه ادعایی داشت؟

هوا تا بی‌نهایت کشیده است، ولی از آن رو به این نظر در مورد هوا رسید که در فرآیند رقیق شدن یا متراکم گشتن هوا دقت کرده بود

در پیروان کدام یک از دانشمندان گفته شده، زنان نیز مانند مردان عضو بودند؟

فیثاغورث

ریاضیات در علم هند و هندی



خرید و دانلود تحقیق درمورد علم در یونان 8 ص


عدالت در یونان باستان و ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

عدالت در یونان باستان

در جهان جدید عدالت تنها بخشی از اخلاق فردی را در برمی‌گیرد و ما اگر کسی دروغ بگوید یا به بچه‌ها بی‌اعتنایی کند به او لقب ناعادل نمی‌دهیم اما در نظام افلاطونی و کلاً نظام فکری یونان باستان عدالت تنها یک فضیلت محسوب نمی‌شود بلکه جمیع فضایل را در بر می‌گیرد.

 

● پیشگفتار

« الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم »

تاریخ نشان داده است که هیچ جامعه‌ای بدون وجود قانون - مدوّن یا غیرمدوّن - نتوانسته است پابرجا بماند و میزان ماندگاری و تداوم حکومت‌ها را می توان در میزان توجه آنان به قانون جستجو کرد. و البته روشن است که قانون بدون توجه مداوم رهبران حکومت محترم و قابل اجرا نمی ماند و نیز بدون رعایت عدالت در اجرای قانون، احترام به آن در دل‌ها جا ی نخواهد گرفت.

بااندکی توجه به حکومت‌های ایران باستان و مقایسه‌ی آن‌ها با حکومت‌های پس از اسلام در ایران از نظر طول مدت حکومت، درمی‌یابیم که حکومت‌های ایران باستان عموما ًتوانسته‌اند مدتی طولانی سلطه ی خود را حفظ کرده و حتی توسعه دهند، درحالی که طولانی ترین حکومت های پس از اسلام در ایران، از نظر طول مدت حکومت، قابل مقایسه باحکومت‌هایی چون اشکانیان و ساسانیان نیستند.

مسلماً تداوم سلطه‌ی یک حکومت می‌تواند دلایل بی‌شماری داشته باشد ـ همان گونه که انحطاط و سقوط یک سلسله نیز معلول عوامل بی‌شماری است ـ اما بدون هیچ شک و تردیدی مهم‌ترین عامل پایداری یک حکومت را ، با توجه به مفهوم حدیث شریف نبوی ـ که در صدر مقال آمد ـ می‌توان میزان اهمیت آن حکومت به عدالت دانست و در تأیید این مطلب در ایران باستان شواهد بسیاری در دست است ، که در متن نوشتار به آن‌ها اشاره شده است و به طور مثال می توان از بار عام شاهان ساسانی به منظور رفع ظلم و ستم از مردم یاد کرد. مرحوم پیرنیا در این‌باره می‌نویسد:

«در اوایل دورة ساسانی، سالی دو مرتبه شاه بار عام می‌داد، یکی در نوروز و دیگری در مهرگان و جارچی ها از چند روز قبل مردم را خبر می‌کردند که اگر عرضی دارند در آن روز حاضر شوند. روزمزبور باز جارچی قصر سلطنتی به آواز بلند می گفت: «هر کس مانع از آمدن عارضین شود، خونش به گردن خودش است.» [i]

روشن است که چنین توجهی به مسأله‌ی رفع ظلم از مردم و عدالت در عدالت ، به دیرپایی عمر حکومت‌ها منجر می‌شود. و چنین است که در دوره‌ی ایران باستان حکومتی چون ساسانیان بیش از چهار قرن می‌تواند به حیات خود ادامه دهد. در حالی‌که به عنوان مثال حکومت صفوی در بعد از اسلام ـ با این‌که شباهت‌هایی نیز با حکومت ساسانی دارد ـ حدود دو قرن و نیم می‌تواند سلطه‌ی خود را حفظ نماید.

آن‌چه درباره‌ی این نوشتار قابل ذکر است، این است که با توجه به شباهت تقریبی عدالت در حکومت‌های ایران باستان ، این مسأله به طور خاص در مورد یک سلسله‌ی معیّن مورد بحث قرار نگرفته است. بلکه به طور کلی درباره‌ی عدالت در ایران باستان صحبت شده است. درباره‌ی این شباهت گفته شده:

«اصل و مبدأ تشابه را در خلال سه شاهنشاهی ایران، هخامنشی و اشکانی و ساسانی و طی این مدت طولانی بایستی در تشکیل و نوع سازمان جامعه ایرانی و اساس زندگی خانوادگی از یک طرف و دستورات مذهبی و قوانین دینی از طرف دیگر جستجو کرد.»[ii]

بنابراین مطالب ذکر شده درباره‌ی هر سلسله را می‌توان ـ جز در موارد خاص ـ به دیگر حکومت‌های ایران باستان تعمیم داد.

البته در جهت اختلاف ایدئولوژی حکومت‌های ایران باستان نیز گفته شده :

«برای شناخت پارت‌ها شناختن زرتشت لازم نیست ، چون پارت‌ها قبیله‌ای بودند که با زور و قدرت و بسیج بر ایران حکومت می‌کردند. و پشت سر آن‌ها فکر و ایدئولوژی وجود نداشت بلکه یک حکومت وجود داشت، ولی ساسانیان جهت احیاء مذهب زرتشت و تحقق بخشیدن آن که در دوره پارت ها از بین رفت کمر بستند.

این موضوع چه درست باشد و چه نادرست، لازم است ابتدا مذهب زرتشت شناخته شود، تا راست و دروغ آن مسلم گردد.»[iii]

به هر حال برای شناخت چگونگی قضاوت در ایران باستان، مطالبی در این نوشتار فراهم آمده است و امید است که خوانندگان گرامی با مطالعه‌ی آن شناختی هر چند اجمالی، از وضعیت عدالت در آن دوره‌ی تاریخی به دست آورند.

● درآمد:

در این جستار، مولف ضمن تبیین جایگاه عدالت در یونان باستان، مفهوم عدالت را در آرای افلاطون و ارسطو مورد بررسی قرار می دهد. افلاطون در کتاب جمهور بخش قابل توجهی را به تبیین عدالت اختصاص داده است.

همانطور که عده بسیاری از پژوهشگران و متفکران تصریح کرده‌اند با سقراط تفکر یونانی ـ و از جمله آن تفکر اخلاقی ـ تغییرات مهمی را به خود می‌بیند. قبل از سقراط اخلاق یونانی بیشتر اخلاقی مدنی است که قوانین و قواعد شهروندی بدان مشروعیت



خرید و دانلود  عدالت در یونان باستان و ایران


عدالت در یونان باستان و ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

عدالت در یونان باستان

در جهان جدید عدالت تنها بخشی از اخلاق فردی را در برمی‌گیرد و ما اگر کسی دروغ بگوید یا به بچه‌ها بی‌اعتنایی کند به او لقب ناعادل نمی‌دهیم اما در نظام افلاطونی و کلاً نظام فکری یونان باستان عدالت تنها یک فضیلت محسوب نمی‌شود بلکه جمیع فضایل را در بر می‌گیرد.

 

● پیشگفتار

« الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم »

تاریخ نشان داده است که هیچ جامعه‌ای بدون وجود قانون - مدوّن یا غیرمدوّن - نتوانسته است پابرجا بماند و میزان ماندگاری و تداوم حکومت‌ها را می توان در میزان توجه آنان به قانون جستجو کرد. و البته روشن است که قانون بدون توجه مداوم رهبران حکومت محترم و قابل اجرا نمی ماند و نیز بدون رعایت عدالت در اجرای قانون، احترام به آن در دل‌ها جا ی نخواهد گرفت.

بااندکی توجه به حکومت‌های ایران باستان و مقایسه‌ی آن‌ها با حکومت‌های پس از اسلام در ایران از نظر طول مدت حکومت، درمی‌یابیم که حکومت‌های ایران باستان عموما ًتوانسته‌اند مدتی طولانی سلطه ی خود را حفظ کرده و حتی توسعه دهند، درحالی که طولانی ترین حکومت های پس از اسلام در ایران، از نظر طول مدت حکومت، قابل مقایسه باحکومت‌هایی چون اشکانیان و ساسانیان نیستند.

مسلماً تداوم سلطه‌ی یک حکومت می‌تواند دلایل بی‌شماری داشته باشد ـ همان گونه که انحطاط و سقوط یک سلسله نیز معلول عوامل بی‌شماری است ـ اما بدون هیچ شک و تردیدی مهم‌ترین عامل پایداری یک حکومت را ، با توجه به مفهوم حدیث شریف نبوی ـ که در صدر مقال آمد ـ می‌توان میزان اهمیت آن حکومت به عدالت دانست و در تأیید این مطلب در ایران باستان شواهد بسیاری در دست است ، که در متن نوشتار به آن‌ها اشاره شده است و به طور مثال می توان از بار عام شاهان ساسانی به منظور رفع ظلم و ستم از مردم یاد کرد. مرحوم پیرنیا در این‌باره می‌نویسد:

«در اوایل دورة ساسانی، سالی دو مرتبه شاه بار عام می‌داد، یکی در نوروز و دیگری در مهرگان و جارچی ها از چند روز قبل مردم را خبر می‌کردند که اگر عرضی دارند در آن روز حاضر شوند. روزمزبور باز جارچی قصر سلطنتی به آواز بلند می گفت: «هر کس مانع از آمدن عارضین شود، خونش به گردن خودش است.» [i]

روشن است که چنین توجهی به مسأله‌ی رفع ظلم از مردم و عدالت در عدالت ، به دیرپایی عمر حکومت‌ها منجر می‌شود. و چنین است که در دوره‌ی ایران باستان حکومتی چون ساسانیان بیش از چهار قرن می‌تواند به حیات خود ادامه دهد. در حالی‌که به عنوان مثال حکومت صفوی در بعد از اسلام ـ با این‌که شباهت‌هایی نیز با حکومت ساسانی دارد ـ حدود دو قرن و نیم می‌تواند سلطه‌ی خود را حفظ نماید.

آن‌چه درباره‌ی این نوشتار قابل ذکر است، این است که با توجه به شباهت تقریبی عدالت در حکومت‌های ایران باستان ، این مسأله به طور خاص در مورد یک سلسله‌ی معیّن مورد بحث قرار نگرفته است. بلکه به طور کلی درباره‌ی عدالت در ایران باستان صحبت شده است. درباره‌ی این شباهت گفته شده:

«اصل و مبدأ تشابه را در خلال سه شاهنشاهی ایران، هخامنشی و اشکانی و ساسانی و طی این مدت طولانی بایستی در تشکیل و نوع سازمان جامعه ایرانی و اساس زندگی خانوادگی از یک طرف و دستورات مذهبی و قوانین دینی از طرف دیگر جستجو کرد.»[ii]

بنابراین مطالب ذکر شده درباره‌ی هر سلسله را می‌توان ـ جز در موارد خاص ـ به دیگر حکومت‌های ایران باستان تعمیم داد.

البته در جهت اختلاف ایدئولوژی حکومت‌های ایران باستان نیز گفته شده :

«برای شناخت پارت‌ها شناختن زرتشت لازم نیست ، چون پارت‌ها قبیله‌ای بودند که با زور و قدرت و بسیج بر ایران حکومت می‌کردند. و پشت سر آن‌ها فکر و ایدئولوژی وجود نداشت بلکه یک حکومت وجود داشت، ولی ساسانیان جهت احیاء مذهب زرتشت و تحقق بخشیدن آن که در دوره پارت ها از بین رفت کمر بستند.

این موضوع چه درست باشد و چه نادرست، لازم است ابتدا مذهب زرتشت شناخته شود، تا راست و دروغ آن مسلم گردد.»[iii]

به هر حال برای شناخت چگونگی قضاوت در ایران باستان، مطالبی در این نوشتار فراهم آمده است و امید است که خوانندگان گرامی با مطالعه‌ی آن شناختی هر چند اجمالی، از وضعیت عدالت در آن دوره‌ی تاریخی به دست آورند.

● درآمد:

در این جستار، مولف ضمن تبیین جایگاه عدالت در یونان باستان، مفهوم عدالت را در آرای افلاطون و ارسطو مورد بررسی قرار می دهد. افلاطون در کتاب جمهور بخش قابل توجهی را به تبیین عدالت اختصاص داده است.

همانطور که عده بسیاری از پژوهشگران و متفکران تصریح کرده‌اند با سقراط تفکر یونانی ـ و از جمله آن تفکر اخلاقی ـ تغییرات مهمی را به خود می‌بیند. قبل از سقراط اخلاق یونانی بیشتر اخلاقی مدنی است که قوانین و قواعد شهروندی بدان مشروعیت



خرید و دانلود  عدالت در یونان باستان و ایران


عدالت در یونان باستان و ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

عدالت در یونان باستان

در جهان جدید عدالت تنها بخشی از اخلاق فردی را در برمی‌گیرد و ما اگر کسی دروغ بگوید یا به بچه‌ها بی‌اعتنایی کند به او لقب ناعادل نمی‌دهیم اما در نظام افلاطونی و کلاً نظام فکری یونان باستان عدالت تنها یک فضیلت محسوب نمی‌شود بلکه جمیع فضایل را در بر می‌گیرد.

 

● پیشگفتار

« الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم »

تاریخ نشان داده است که هیچ جامعه‌ای بدون وجود قانون - مدوّن یا غیرمدوّن - نتوانسته است پابرجا بماند و میزان ماندگاری و تداوم حکومت‌ها را می توان در میزان توجه آنان به قانون جستجو کرد. و البته روشن است که قانون بدون توجه مداوم رهبران حکومت محترم و قابل اجرا نمی ماند و نیز بدون رعایت عدالت در اجرای قانون، احترام به آن در دل‌ها جا ی نخواهد گرفت.

بااندکی توجه به حکومت‌های ایران باستان و مقایسه‌ی آن‌ها با حکومت‌های پس از اسلام در ایران از نظر طول مدت حکومت، درمی‌یابیم که حکومت‌های ایران باستان عموما ًتوانسته‌اند مدتی طولانی سلطه ی خود را حفظ کرده و حتی توسعه دهند، درحالی که طولانی ترین حکومت های پس از اسلام در ایران، از نظر طول مدت حکومت، قابل مقایسه باحکومت‌هایی چون اشکانیان و ساسانیان نیستند.

مسلماً تداوم سلطه‌ی یک حکومت می‌تواند دلایل بی‌شماری داشته باشد ـ همان گونه که انحطاط و سقوط یک سلسله نیز معلول عوامل بی‌شماری است ـ اما بدون هیچ شک و تردیدی مهم‌ترین عامل پایداری یک حکومت را ، با توجه به مفهوم حدیث شریف نبوی ـ که در صدر مقال آمد ـ می‌توان میزان اهمیت آن حکومت به عدالت دانست و در تأیید این مطلب در ایران باستان شواهد بسیاری در دست است ، که در متن نوشتار به آن‌ها اشاره شده است و به طور مثال می توان از بار عام شاهان ساسانی به منظور رفع ظلم و ستم از مردم یاد کرد. مرحوم پیرنیا در این‌باره می‌نویسد:

«در اوایل دورة ساسانی، سالی دو مرتبه شاه بار عام می‌داد، یکی در نوروز و دیگری در مهرگان و جارچی ها از چند روز قبل مردم را خبر می‌کردند که اگر عرضی دارند در آن روز حاضر شوند. روزمزبور باز جارچی قصر سلطنتی به آواز بلند می گفت: «هر کس مانع از آمدن عارضین شود، خونش به گردن خودش است.» [i]

روشن است که چنین توجهی به مسأله‌ی رفع ظلم از مردم و عدالت در عدالت ، به دیرپایی عمر حکومت‌ها منجر می‌شود. و چنین است که در دوره‌ی ایران باستان حکومتی چون ساسانیان بیش از چهار قرن می‌تواند به حیات خود ادامه دهد. در حالی‌که به عنوان مثال حکومت صفوی در بعد از اسلام ـ با این‌که شباهت‌هایی نیز با حکومت ساسانی دارد ـ حدود دو قرن و نیم می‌تواند سلطه‌ی خود را حفظ نماید.

آن‌چه درباره‌ی این نوشتار قابل ذکر است، این است که با توجه به شباهت تقریبی عدالت در حکومت‌های ایران باستان ، این مسأله به طور خاص در مورد یک سلسله‌ی معیّن مورد بحث قرار نگرفته است. بلکه به طور کلی درباره‌ی عدالت در ایران باستان صحبت شده است. درباره‌ی این شباهت گفته شده:

«اصل و مبدأ تشابه را در خلال سه شاهنشاهی ایران، هخامنشی و اشکانی و ساسانی و طی این مدت طولانی بایستی در تشکیل و نوع سازمان جامعه ایرانی و اساس زندگی خانوادگی از یک طرف و دستورات مذهبی و قوانین دینی از طرف دیگر جستجو کرد.»[ii]

بنابراین مطالب ذکر شده درباره‌ی هر سلسله را می‌توان ـ جز در موارد خاص ـ به دیگر حکومت‌های ایران باستان تعمیم داد.

البته در جهت اختلاف ایدئولوژی حکومت‌های ایران باستان نیز گفته شده :

«برای شناخت پارت‌ها شناختن زرتشت لازم نیست ، چون پارت‌ها قبیله‌ای بودند که با زور و قدرت و بسیج بر ایران حکومت می‌کردند. و پشت سر آن‌ها فکر و ایدئولوژی وجود نداشت بلکه یک حکومت وجود داشت، ولی ساسانیان جهت احیاء مذهب زرتشت و تحقق بخشیدن آن که در دوره پارت ها از بین رفت کمر بستند.

این موضوع چه درست باشد و چه نادرست، لازم است ابتدا مذهب زرتشت شناخته شود، تا راست و دروغ آن مسلم گردد.»[iii]

به هر حال برای شناخت چگونگی قضاوت در ایران باستان، مطالبی در این نوشتار فراهم آمده است و امید است که خوانندگان گرامی با مطالعه‌ی آن شناختی هر چند اجمالی، از وضعیت عدالت در آن دوره‌ی تاریخی به دست آورند.

● درآمد:

در این جستار، مولف ضمن تبیین جایگاه عدالت در یونان باستان، مفهوم عدالت را در آرای افلاطون و ارسطو مورد بررسی قرار می دهد. افلاطون در کتاب جمهور بخش قابل توجهی را به تبیین عدالت اختصاص داده است.

همانطور که عده بسیاری از پژوهشگران و متفکران تصریح کرده‌اند با سقراط تفکر یونانی ـ و از جمله آن تفکر اخلاقی ـ تغییرات مهمی را به خود می‌بیند. قبل از سقراط اخلاق یونانی بیشتر اخلاقی مدنی است که قوانین و قواعد شهروندی بدان مشروعیت



خرید و دانلود  عدالت در یونان باستان و ایران


تحقیق در مورد هنر یونان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

نگاهی به مبانی زیبایی‌شناسی هنر یونان و تأثیر آن بر هنر غرب

واژه اومانیسم(2) (‌humanism‌) یا انسان‌گرایی در مباحث فکری و معرفتی فراوان به گوش ما خورده است. همچنین خاستگاه این واژه را همواره با غرب مرتبط دانسته و آن را دلیل جدایی غرب از دیانت می‌دانیم. به راستی غرب چگونه این واژه را ملاک خود قرار داد و بدان دست یازید‌؟

غرب، همواره در طول تاریخ در جریان بازسازی و قدرت بخشیدن به خود همواره خود را از سایر ملل و تمدن‌ها به ویژه شرق مستثنا دانسته و خود را مستقل و حتی برتر از سایر تمدن‌ها دانسته است. غرب برای رسیدن به این هدف، همواره خاستگاه و زادگاه خود را فرهنگ و تمدن یونان قرار داده است. در میان تمدن‌های باستانی گذشته ‌(‌هند، ایران، بین‌النهرین، مصر...) یونان یک رقیب مهم شناخته شده و از آن‌جا که به کشورگشایی‌های متعددی هم می‌پرداخت و فرهنگ خود را در همه جا تحمیل می‌کرد، لاجرم میان این تمدن‌ها و یونان، جنگ‌ها و برخوردهای مداومی هم صورت می‌گرفت. همین عامل باعث شد که امروزه غرب به ویژه آمریکا این ملاک‌های یونانیان را مبنای کار خود قرار دهد و آن را تبلیغ کند. آمریکا به دو عاملی که یونانیان بدان اصرار می‌کردند، علاقه نشان می‌دهد. یکی کشورگشایی و دیگری اشاعه فرهنگ خود. فراموش نکنیم که آمریکا بیشتر در برابر ملل شرق قرار گرفته تا ملل غرب؛ از این رو جای تعجبی ندارد که به طور دائم تمدن یونانی را که نماد غرب شده را در مقابل تمدن‌های شرقی قرار داده تا اهداف خود را مشروع نمایان سازد. هالیوود که نماد آمریکا است به طور مداوم فیلم‌هایی می‌سازد که یونان را تنها تمدنی نشان می‌دهد که مهد عقل، فلسفه، تفکر و هنر است و دارای آرمان‌های انسانی برای متمدن کردن ملل بربر شرق است و سیستم نظامی‌گری قدرتمندی، همواره یونان را مسلط بر عالم شرق نموده است. این تاریخ سرهم‌بندی شده که حتی در نظر خود یونانیان امروزی هم مردود است در قالب فیلم‌های متعددی خود را نشان داده است؛ از فیلم‌های اخیر می‌توان به «اسکندر کبیر» ساخته اولیور استون و نیز فیلم «300» که باعث توهین و تحریف تاریخ تمدن پارس و ایران شد اشاره کرد.

همچنین کتاب‌های تاریخ تمدن و تاریخ هنر غرب همواره علاقمند به نشان دادن کامل و بی‌نقص تمدن یونانی بوده و هر جا که چیزی به طور واقعی و برای اولین بار منسوب به ملل شرق باشد، آن را با اکراه و بسیار بی‌اهمیت در این کتاب‌ها نمایان می‌سازند. به طور مثال ایده دولت‌شهر در ابتدا در بین‌النهرین ظاهر می‌شود و قوانین شهرنشینی ابتدا توسط حمورابی(3) حاکم بین‌النهرین وضع می‌شود اما همین ایده در یونان بسیار توسط باستان‌شناسان و مورخین مورد تأکید قرار می‌گیرد. دولت‌شهر ارسطو فراوان تحسین و غلو می‌گردد؛ به طوری که با مهم کردن این بخش از تاریخ طوری وانمود می‌شود که قبل از یونانیان تمدن‌های باستانی گذشته چنین ایده‌ای را مطرح نکرده‌اند؛ یا زمانی‌که غرب می‌خواست راه خود را از کلیسا و دین جدا کند و عقل را مبنای بالاتری از دین قرار دهد یک بار دیگر یونان را ملاک کار خود قرار داد. چرا که یونان مهد قوی فلسفه و استدلال بود و هرگز مبانی فکری خود را از مبدأ وحی برداشت نمی‌کرد. همین باعث تفاوت فراوان آن با ملل شرق بود که خاستگاه ادیان و حکمت‌های متعالی فراوانی است‌. از این دست مثال‌ها فراوان است و همین اهمیت تمدن یونان و شناخت آن را ضروری می‌سازد.

فرمان آپولون یکی از خدایان یونانی با عبارت «خودت را بشناس!» که سقراط(4) به هنگام گفتگو با مردم در نقاط تجمع روزانه‌شان به ایشان می‌آموخت، دیدگاه یونانیان را به طرزی اجتناب‌ناپذیر به دیدگاهی فرد‌گرایانه متحول ساخت.

در تمدن و تفکر یونانی انسان کامل‌ترین آفریده طبیعت و خدایان است؛ از این رو خود خدایان یونانی به شکل انسان و دارای اعمال و رفتار انسانی تجسم می‌شدند. در منظومه هومر(5) نه تنها خدایان با انسان‌ها در آمیختند بلکه همانند آن‌ها رفتار می‌کردند. از این رو در هنر یونانی، پیکره انسان به عنوان یک اصل برتر و متعالی مرتبا تکرار می‌شد. ( ایده‌ال یونانیان)

این انسان محوری در هنر یونانی در بین تمامی تمدن‌های هم‌دوره آن یک استثناء بود. در تمدن ایران و هند و بین‌النهرین و مصر همواره انسان در مقابل الوهیت برتر قرار می‌گیرد و به تنهایی در هیچ جایی ظهور نمی‌کند. پادشاهان به عنوان نماینده خدایان ظاهر می‌شوند که فرمان سلطنت خود را از نیروی بالاتر دریافت می‌کردند. در ایران، شاهان هخامنشی در تخت جمشید نماینده اهورامزدا بودند و بر بالای سر آن‌ها نشان اهورایی دیده می‌شد که به شاهان مشروعیت می‌بخشید. شاهان بین‌النهرین از الهه‌های ماه و خورشید مشروعیت خود را می‌گرفتند و در هنر مصری فراعنه نماینده جهان بالا به روی زمین به شمار می‌رفتند. در هنر هندی خدایان هندو و برهمنی و بودا به شکل انسان اساطیری و نه مادی و زمینی نمایش داده می‌شدند. بر خلاف همه این‌ها در هنر یونانی، انسان مشروعیت خود را از تفکر و عقل خود می‌گرفت و در هنر به تنهایی ترسیم می‌شد و اشتیاق و جذبه فراوانی به جسم و تناسبات پیکره انسانی وجود داشت.

 

نمونه‌ای از مجسمه‌های انسانی که تا چه حد قدرت و توان یونانیان را در ساختن و پرداختن به پیکره انسانی را نشان می‌دهد.

از بین همه هنرها، مجسمه‌سازی به شکل کاملی می‌تواند زیبایی پیکره انسانی را بنمایاند. از این رو یونانیان این هنر را بیش از بقیه رشته‌های هنری بها دادند و به تکامل رساندند و اساس هنر سه‌بعدی غرب که بعدها به شکل وسیعی مورد توجه قرار می‌گیرد در حقیقت اساس آن، یونان است.

استفاده از هندسه و قواعد ریاضی پیش از فیثاغورس هم در یونان رواج داشت و اندیشه‌های او بر معماری و مجسمه‌سازی یونانی تأثیر گذاشت. همچنین



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر یونان