لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 266 صفحه
قسمتی از متن .doc :
من به هیأت «ما» زاده شدم
به هیأت پرشکوه انسان
تا در بهار گیاه به تماشای رنگین کمان پروانه بنشینم
غرور کوه را دریابم و هیبت دریا را بشنوم
تا شریطه ی خود را بشناسم و جهان را به قدر همت و فرصت خویش
معنا دهم
که کارستانی از این دست
از توان درخت و پرنده و صحره و آبشار
بیرون است
«احمد شاملو»
خلاصه پژوهش
در حالی که تعداد بی شماری از کودکان به علت فقر، سوء تغذیه، بیماری های واگیردار و جنگ جان خود را از دست می دهند شاهد تعداد زیادی مرگ و میر کودکان بر اثر سوء رفتار هستیم.
“کودک آزاری” به عنوان یک پدیده اجتماعی- فرهنگی که نشان دهندة بحران در یک جامعه است، امروزه روند رو به رشدی را در جامعه ما طی می کند.
پژوهش حاضر با این فرضیه که کودک آزاری در کشور ما رو به افزایش است، انجام شده است. در این پژوهش افراد متخصص و دست اندرکار در زمینه کودک آزاری و پژوهشگران این حوزه که شامل 50 نفر هستند مورد سوال قرار گرفته اند.
هدف این پژوهش بررسی و پی بردن به عوامل زمینه ساز کودک آزاری بوده است که نتایج پژوهش نشان گر آن است که احتمال بروز کودک آزاری در وضعیت های اجتماعی و خانوادگی خاصی بیشتر مشاهده می شود به طوری که بر اساس نتایج به دست آمده مهمترین عوامل تاثیرگذار عبارتند از : فقر، بیکاری ، اعتیاد ، خانوادههای پر جمعیت و شلوغ، تک والد بودن، خانواده های منزوی ، عدم تفاهم و دوستی بین والدین، تحصیلات پایین والدین، بیماری های روانی آنها، جنسیت کودکان مورد آزار، اختلالات کودکان مانند بیش فعالی، بیماری، معلولیت و همچنین فرزندان اول خانواده، کودکان خیابانی و کودکان ناخواسته، سن والدین، مسائل فرهنگی یک کشور، قوانین حقوقی و ...
با در نظر گرفتن رشد شاخصهای فقر، اعتیاد، بی کاری، طلاق، ازدواج موقت، کودکان خیابانی و سایر شاخصهای مهم تاثیرگذار، فرضیه پژوهش مبنی بر رشد کودک آزاری در ایران تأئید شد.
«دانشگاه بین المللی امام خمینی»
دانشکدة علوم انسانی
گروه روان شناسی
موضوع:
کودک آزاری
دانشجو:
معصومه صیدی
استاد راهنما:
محمدرضا جلالی
استاد مشاور:
سید امیر حسین مهدوی
قزوین
زمستان 82
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 101 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آموزش لمس بد و خوب به کودکان
دکتر دانیل گلمن
برگردان: حمیدرضا بلوچ
یکی از موارد آموزنده که باید مورد توجه قرار بگیرد سوءاستفاده جنسی از کودکان است. در آمریکا هر ساله در حدود دویستهزار مورد سوءاستفاده جنسی گزارش میشود که هر ساله 10درصد به آن اضافه میشود. بیشتر کارشناسان معتقدند که بین 20 تا 30 درصد از این تعداد را دختران و تقریبا نیمی از آن را قربانیان پسر تشکیل میدهد.
با توجه به این خطر، بسیاری از مدارس برنامههایی را برای جلوگیری از سوءاستفادههای جنسی از کودکان تنظیم کردهاند. در بیشتر این برنامهها آموزشهای مختلفی درباره سوءاستفاده جنسی به بچهها آموخته میشود، برای نمونه آگاه کردن آنها در مورد تفاوت بین لمس «خوب و محترمانه» و لمس «بد و زشت»، هوشیار کردن آنها نسبت به خطرات وتشویق کردن آنها برای گزارش کردن این اعمال خلاف به افراد بزرگسال. تحقیقات نشان داده است که این آموزشها در کاهش جرایم بیتاثیر نبوده است اما بچههایی که تحت آموزشهای جامع و گسترده شامل تقویت قابلیتهای اجتماعی و عاطفی مربوطه قرار داشتهاند بهتر توانستهاند از خود در برابر تهدیدات جنسی محافظت کنند. آنها بهتر از بچههای دیگر میتوانند از فرد خطاکار بخواهند که آنها را رها کند، داد و هوار راه بیاندازند و با فرد خلافکار گلاویز شوند، یا او را تهدید به لو دادن کنند، و هنگامی که رفتار ناشایستی با آنها شد عملا آن را به والدین خود بگویند. ویژگی اخیر ( گزارش کردن عمل خلافکار) یکی از بهترین راههای پیشگیریکننده است.
در تحقیقی که بر روی تعدادی کودکآزار چهلساله صورت گرفت هریک از آنها به طور متوسط در هر ماه ( از دوران نوجوانی خود به بعد) یک قربانی داشتهاند. گزارشی درباره یک راننده اتوبوس و یک معلم کامپیوتر نشان داد که آنها هر ساله سیصد بچه را مورد آزار قرار دادهاند ولی حتی یک بچه از سوءاستفاده جنسی آنها گزارش نداد تا اینکه یکی از پسرهایی که توسط معلمش مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بود همان عمل را با خواهرش انجام داد و بدین ترتیب راز خلافکاران برملا شد. بچههایی که تحت آموزش برنامههای جامع و مفصلتر قرار داشتند سه برابر بیشتر از بچههایی که برنامههای کوتاه مدت را پشت سر گذاشته بودند احتمال داشت که سوء رفتارهای جنسی را گزارش دهند. مجریان این برنامها آموزشهای مختلفی در مورد بهداشت و مسایل جنسی به بچهها میدهند و از والدین میخواهند تا آنچه در مدرسه آموزش داده میشود در خانه نیز برای بچهها تکرار کنند. بچههایی که والدینشان چنین کردهاند خیلی بهتر از دیگران در مقابل تهدید به سوءرفتار جنسی مقاومت کردهاند.
علاوه بر آن قابلیتهای اجتماعی و عاطفی تاثیر قاطعی در این زمینه دارند. برای بچه کافی نیست که فقط چیزهایی دربارهی لمس «بد» و «خوب» بداند بلکه او نیاز به خودآگاهی دارد تا بفهمد چه زمانی در موقعیت نامناسب یا ناراحت کننده قرار دارد. او باید آنقدر اعتماد به نفس داشته باشد که بتواند حتی در مقابل فرد بزرگسالی که سعی دارد از او سوءاستفاده کند جسورانه بایستد و از خود محافظت کند. یک بچه همچنین نیاز به روشهایی برای جلوگیری از سوء رفتار فرد خلافکار دارد، هرگونه عملی اعم از فرار تا تهدید به لو دادن او. براساس همین دلایل، برنامههای مفصل آموزشی به بچهها یاد میدهند که چگونه بر خواستههای خود تاکید ورزند و به جای کنارهگیری، بر احقاق حقوق خود پافشاری کنند و حد و مرز خود را بشناسند و از آنها دفاع کنند.
بنابراین موثرترین برنامهها علاوه بر ارائه اطلاعات جامع در مورد سوءرفتار جنسی، شامل آموزش مهارتهای اجتماعی و عاطفی اساسی است. این برنامهها به کودک یاد میدهد که روشهای مثبتتری را برای حل کشمکشهای درونی خود بیابد، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد، اگر اتفاقی برایش رخ داد خودش را سرزنش نکند، و احساس کند که در حمایت والدین و معلمان خود قرار دارد و میتواند به آنها رجوع کند و اگر اتفاق ناخوشایندی برایش اتفاق افتاد بتواند آن را به دیگران بگوید.
افسانه خودارضایی در کودکان
گریه کودک در مهد کودک
دکتر نادر
آمــاده سازی کــــودک بــرای ورود به مهدکــودک اول باید کودک را با محیط مهد آشنا کرده و برای او توضیح داد که میتواند در مهد بازی کند، دوست پیدا کند و کارهای جدید یاد بگیرد و در ضمن به او توضیح داد، در آنجا مربیانی هستند که آنها هم او را دوست دارند و به طور مداوم به او اطمینان داد که بعد از یک ساعت مشخص، پدر و مادر حتما دنبال او خواهند آمد. در روزهای اول بهتر است حدود نیم ساعت همراه کودکان در مهدکودک ماند و سعی کرد او را با دیگران آشنا کرد تا کمکم حس امنیت و اعتماد به دیگر کودکان و مربیان مهد در او ایجاد شود. از روزهای بعد میتوان او را در حدود 1تا2 ساعت در مهد گذاشته و به او قول داد که برای مثال در عرض 2 ساعت حتما دنبالش خواهیم آمد و حتما آنرا اجرا کنیم. اگر کمی دیر شود، کودک حتما مهدکودک را جای امنی نمیداند و آن را موجب جدایی خود از مادر میبیند، پس با دیدن مادر به او میچسبد و دیگر علاقهای به رفتن به مهد نخواهد داشت؛ به همین دلیل است که ایجاد امنیت درکودک اهمیت مییابد و حتما باید به آن توجه کرد.
کمکم میتوان زمان باقیماندن کودک در مهد را بیشتر کرد ولی نباید بدین گونه باشد که کودک را از ساعت 7 صبح تا 4 بعدازظهر در مهد بگذاریم، زیرا در صورتی که کودک ساعاتی طولانی تحت مراقبت کسی غیر از مادر خودش باشد، از لحاظ وابستگی به مادر دچار مشکل خواهد شد و نسبت به مراقبان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 101 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آموزش لمس بد و خوب به کودکان
دکتر دانیل گلمن
برگردان: حمیدرضا بلوچ
یکی از موارد آموزنده که باید مورد توجه قرار بگیرد سوءاستفاده جنسی از کودکان است. در آمریکا هر ساله در حدود دویستهزار مورد سوءاستفاده جنسی گزارش میشود که هر ساله 10درصد به آن اضافه میشود. بیشتر کارشناسان معتقدند که بین 20 تا 30 درصد از این تعداد را دختران و تقریبا نیمی از آن را قربانیان پسر تشکیل میدهد.
با توجه به این خطر، بسیاری از مدارس برنامههایی را برای جلوگیری از سوءاستفادههای جنسی از کودکان تنظیم کردهاند. در بیشتر این برنامهها آموزشهای مختلفی درباره سوءاستفاده جنسی به بچهها آموخته میشود، برای نمونه آگاه کردن آنها در مورد تفاوت بین لمس «خوب و محترمانه» و لمس «بد و زشت»، هوشیار کردن آنها نسبت به خطرات وتشویق کردن آنها برای گزارش کردن این اعمال خلاف به افراد بزرگسال. تحقیقات نشان داده است که این آموزشها در کاهش جرایم بیتاثیر نبوده است اما بچههایی که تحت آموزشهای جامع و گسترده شامل تقویت قابلیتهای اجتماعی و عاطفی مربوطه قرار داشتهاند بهتر توانستهاند از خود در برابر تهدیدات جنسی محافظت کنند. آنها بهتر از بچههای دیگر میتوانند از فرد خطاکار بخواهند که آنها را رها کند، داد و هوار راه بیاندازند و با فرد خلافکار گلاویز شوند، یا او را تهدید به لو دادن کنند، و هنگامی که رفتار ناشایستی با آنها شد عملا آن را به والدین خود بگویند. ویژگی اخیر ( گزارش کردن عمل خلافکار) یکی از بهترین راههای پیشگیریکننده است.
در تحقیقی که بر روی تعدادی کودکآزار چهلساله صورت گرفت هریک از آنها به طور متوسط در هر ماه ( از دوران نوجوانی خود به بعد) یک قربانی داشتهاند. گزارشی درباره یک راننده اتوبوس و یک معلم کامپیوتر نشان داد که آنها هر ساله سیصد بچه را مورد آزار قرار دادهاند ولی حتی یک بچه از سوءاستفاده جنسی آنها گزارش نداد تا اینکه یکی از پسرهایی که توسط معلمش مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بود همان عمل را با خواهرش انجام داد و بدین ترتیب راز خلافکاران برملا شد. بچههایی که تحت آموزش برنامههای جامع و مفصلتر قرار داشتند سه برابر بیشتر از بچههایی که برنامههای کوتاه مدت را پشت سر گذاشته بودند احتمال داشت که سوء رفتارهای جنسی را گزارش دهند. مجریان این برنامها آموزشهای مختلفی در مورد بهداشت و مسایل جنسی به بچهها میدهند و از والدین میخواهند تا آنچه در مدرسه آموزش داده میشود در خانه نیز برای بچهها تکرار کنند. بچههایی که والدینشان چنین کردهاند خیلی بهتر از دیگران در مقابل تهدید به سوءرفتار جنسی مقاومت کردهاند.
علاوه بر آن قابلیتهای اجتماعی و عاطفی تاثیر قاطعی در این زمینه دارند. برای بچه کافی نیست که فقط چیزهایی دربارهی لمس «بد» و «خوب» بداند بلکه او نیاز به خودآگاهی دارد تا بفهمد چه زمانی در موقعیت نامناسب یا ناراحت کننده قرار دارد. او باید آنقدر اعتماد به نفس داشته باشد که بتواند حتی در مقابل فرد بزرگسالی که سعی دارد از او سوءاستفاده کند جسورانه بایستد و از خود محافظت کند. یک بچه همچنین نیاز به روشهایی برای جلوگیری از سوء رفتار فرد خلافکار دارد، هرگونه عملی اعم از فرار تا تهدید به لو دادن او. براساس همین دلایل، برنامههای مفصل آموزشی به بچهها یاد میدهند که چگونه بر خواستههای خود تاکید ورزند و به جای کنارهگیری، بر احقاق حقوق خود پافشاری کنند و حد و مرز خود را بشناسند و از آنها دفاع کنند.
بنابراین موثرترین برنامهها علاوه بر ارائه اطلاعات جامع در مورد سوءرفتار جنسی، شامل آموزش مهارتهای اجتماعی و عاطفی اساسی است. این برنامهها به کودک یاد میدهد که روشهای مثبتتری را برای حل کشمکشهای درونی خود بیابد، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد، اگر اتفاقی برایش رخ داد خودش را سرزنش نکند، و احساس کند که در حمایت والدین و معلمان خود قرار دارد و میتواند به آنها رجوع کند و اگر اتفاق ناخوشایندی برایش اتفاق افتاد بتواند آن را به دیگران بگوید.
افسانه خودارضایی در کودکان
گریه کودک در مهد کودک
دکتر نادر
آمــاده سازی کــــودک بــرای ورود به مهدکــودک اول باید کودک را با محیط مهد آشنا کرده و برای او توضیح داد که میتواند در مهد بازی کند، دوست پیدا کند و کارهای جدید یاد بگیرد و در ضمن به او توضیح داد، در آنجا مربیانی هستند که آنها هم او را دوست دارند و به طور مداوم به او اطمینان داد که بعد از یک ساعت مشخص، پدر و مادر حتما دنبال او خواهند آمد. در روزهای اول بهتر است حدود نیم ساعت همراه کودکان در مهدکودک ماند و سعی کرد او را با دیگران آشنا کرد تا کمکم حس امنیت و اعتماد به دیگر کودکان و مربیان مهد در او ایجاد شود. از روزهای بعد میتوان او را در حدود 1تا2 ساعت در مهد گذاشته و به او قول داد که برای مثال در عرض 2 ساعت حتما دنبالش خواهیم آمد و حتما آنرا اجرا کنیم. اگر کمی دیر شود، کودک حتما مهدکودک را جای امنی نمیداند و آن را موجب جدایی خود از مادر میبیند، پس با دیدن مادر به او میچسبد و دیگر علاقهای به رفتن به مهد نخواهد داشت؛ به همین دلیل است که ایجاد امنیت درکودک اهمیت مییابد و حتما باید به آن توجه کرد.
کمکم میتوان زمان باقیماندن کودک در مهد را بیشتر کرد ولی نباید بدین گونه باشد که کودک را از ساعت 7 صبح تا 4 بعدازظهر در مهد بگذاریم، زیرا در صورتی که کودک ساعاتی طولانی تحت مراقبت کسی غیر از مادر خودش باشد، از لحاظ وابستگی به مادر دچار مشکل خواهد شد و نسبت به مراقبان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بررسی رابطه بین کودک آزاری والدین و شرارت در کودکان
مطالعه موردی: ( مجرمین شرارت زندانهای خوزستان)
چکیده:
این مقاله به بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دوره های بعدی زندگی این کودکان می پردازد. بر مبنای نظریه برکوئیتس که معتقد به یادگیری مشاهده ای خشونت در دوران کودکی است و همچنین یادگیری مشاهده ای بندورا طرح مقاله و ساخت آزمون طراحی گردید.
جامعه پژوهشی این بررسی شامل کلیه مجرمین بزه شرارت و خشونت در زندانهای خوزستان در سال 1384 می باشد که با نمونه گیری تصادفی 80 نفر از آنها انتخاب و آزمون کودک آزاری در مورد آنها اجراء و پرونده محکومیتی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت. فرضیه اصلی پژوهش، معناداری و هماهنگی سبب شناختی بین این دو پدیده را تایید کرد. رابطه معناداری بین سواد والدین، ساخت خانواده تک والدی و طلاق زود هنگام با کودک آزاری آنها مشاهده شد. همچنین با کاهش سن و سواد مجرمان شدت جرم شرارت درآنها گسترش می یابد. بدلیل شرایط خاص اجتماعی و اهمیت دهی والدین به موقعیت دختران، بخش اعظم نمونه ها مرد بودند. 90درصد نمونه ها گزارش کردند والدین (بویژه پدران) کم یا بیسواد، آنها را طی دوران کودکی آزار و اذیت نموده اند که بیشتر از نوع آزار جسمانی بوده است. در مجموع میانگین درصدی نمره آزمون کودک آزاری در میان آزمودنی ها بالاتر از سطح میانه(60%) بود. مصادیق کودک آزاری شامل تنبیه بدنی، سوء استفاده جنسی، غفلت از فرزندان و محرومیت از غذا و تفریح می باشد. ضریب پایایی پرسشنامه کودک آزاری والدین به روش زوج و فرد 82/0 محاسبه گردید. راهکارها و پیشنهادات؛ در پایان نیز چندین پیشنهاد از جمله ایجاد یک ساختار مددکاری گسترده با اهرمهای قدرتمند قانونی-قضایی برای پیشگیری و درمان موارد کودک آزاری، ثبت وقعات کودک آزاری والدین و خانواده، طراحی و ارائه واحد درسی آشناسازی با مصادیق آزار کودکان برای دانش آموزان ارائه گردید. مقدمه :سیر جرایم در جامعه روند پرشتابی به خود گرفته است و انجام اقداماتی برای پیشگیری در این زمینه را اجتنابناپذیر مینماید. نخستین گام در این ارتباط شناخت شرایط موجود است. هدف این بررسی تعیین الگوی ساختاری شدت جرم شرارت و ارتباط آن با الگوی ساختاری کودک آزاری دوران کودکی مجرمین است که میتواند در زمینه پیشگیری از این جرم راهگشا باشد. خشونت میتواند با برهم زدن امنیت جامعه و نظم جامعه در روند کلی فعالیتهای اجتماعی اخلال ایجاد کرده و زمینهساز بروز ناامنی و اساس فقدان امنیت در جامعه باشد. کودک آزاری نیز میتواند در زندگی آینده کودک آزار دیده زمینهساز آسیبهای روانی زیاد گردد. این پژوهش سعی در شناسایی وجود یک رابطه همبستگی بین کودکآزاری در دوران کودکی مجرمین با جرائم شرارت و خشونت آنها و از این طریق جلب توجه مسئولین امور پرورش و تربیت کودکان و خانوادهها از یک سو و نهادهای قضایی و کیفری از سوی دیگر به زمینۀ جرمزای این پدیدۀ متأسفانه متداول در برخی ازخانوادههای ایرانی و خوزستانی دارد. کودکآزاری در خانوادهها وخشونت در اجتماع به دو الگوی ساختاری مجرمانه شایع در خوزستان تبدیل شده است. جامعه آماری این بررسی مجرمین شرارت زندانهای خوزستان هستند که در سال 1384 دستگیر شدهاند. به درخواست اداره کل زندانهای خوزستان به لحاظ رعایت جنبههای امنیتی و حفاظتی و جلوگیری از هرگونه آثار سوء، در بیان آمارهای مربوط به جرایم شرارت از آمارۀ فراوانی درصدی استفاده گردید. 2- طرح مسأله و بیان موضوعبروز جرایم خشونتبار شرارت و رشد تصاعدی آن در مقایسه با سایر جرایم و عناوین مجرمانه در خوزستان به یک چالش و مسأله اجتماعی بدل شده است. میزان 27% این بزه در میان سایر جرایم مسألهزا و سؤالبرانگیز میباشد؛ بطوریکه دومین الگوی مجرمانه را از لحاظ حجم درصدی در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت خوزستان(18%) بعد از سرقت تشکیل می دهد.(آمارنامه زندانهای خوزستان 1384) با توجه به اهمیت این الگوی بزهکارانه بررسی سابقه فردی و شخصیتی این گروه از مجرمان لازم است. بررسی حاضر این هدف مهم را بررسی می کند که آیا سابقه ایذاء در خانواده و خشونت های اجرا شده توسط والدین طی دوران کودکی و نوجوانی رابطه معناداری با سطح سواد و آموزش مجرمین و والدین آنها، نوع شغل والدین، ساختار خانواده و سن خاص و جنسیت مجرمین شرارت دارد؟ 3- حوزهها و مفاهیم نظری 3-1- شرارت و خشونت آموخته شده : نظریه لئونارد برکویتسلئونارد برکویتس(Leonard Berkowitz) بر یادگیری مشاهدهای رفتار پرخاشگرانه و خشونت ابراز شده از سوی انسان تاکید نموده است. یادگیری در رفتار پرخاشگری انسان نقش مهمتری از غریزه دارد که این امر حاصل تعامل ساختاری پیچیده بین انگیزههای ذاتی و پاسخهای آموخته شده است.(شکرکن،8-167: 1367) البته او معتقد است با اصلاح ساخت یادگیری فرد، میتوان طبیعت پرخاشگری او را تعدیل و با انعطافتر نمود . کودک با مشاهده اعمال خشونتآمیز و پرخاشگرانه والدین با جلوههای بیشتر جسمانی تا روانی که در واکنش به مثلاً عدم پایبندی آنها به خواستهها و قوانین مد نظر والدین رخ میدهد، این پدیده را فرا میگیرد. کودک بر اثر مشاهده میآموزد که عدم توجه و بروز ناکامی در تحقق خواستههایش را با شرارت و خشونت پاسخگو باشد . البته این توجیه بیان تمام بسترهای نظری پرخاشگری و شرارت نخواهد بود، ولی با توجه به این که بخش عمده یادگیری کودک در خانواده و در سنین اولیه روی می دهد و وقایع این دوره از اهمیت زیادی برخوردار است و باعث انتقال این الگوهای رفتاری به زندگی آینده کودک می گردد.3-2-1- یادگیری اجتماعی-مشاهده ای؛ نظریه آلبرت بندورابندورا 1975 (نقل از سیف 1373:272) اعتقاد دارد بخش اعظم یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران است. نکته مهم در این دیدگاه عدم نیاز به تقویت فوری است، یعنی فرد رفتار را مشاهده کرده و میآموزد ولی تا زمانی که نیازی به ابراز آن نباشد و به عبارتی عامل تقویتی وجود نداشته باشد، بروز نمیکند. هر چه الگو از مقبولیت و مشروعیت بیشتری برخوردار باشد احتمال یادگیری بیشتر است(سیف 1373:275) در این مورد خاص والدین به صورت افراد صاحب قدرت از نفوذ زیادی برخوردارند و کودکان آنها را به عنوان الگوی مناسبی تلقی نموده و در طول زندگی و هنگامی که خود بخواهند با کودکانشان برخورد کنند از همان شیوههای آزارگری توأم با غفلت و مسامحه (child neglect) استفاده میکنند. 3-2-2-سوابق پژوهشی و عوامل ساختاری کودکآزاریزمینهها و عوامل اصلی آزار کودکان توسط خانواده را می توان در حوزه های روانی، خانوادگی و محیطی- شخصیتی بررسی کرد. علل مهم روانی کودک آزاری: تحریکپذیری و حساسیت منفی بیش از حد والدین (کمپ 1988 به نقل از مدنی 1383 ) افسردگی با جلوه پدوفیلیایی (بچهگرایی) (پورافکاری 1376:365)، سابقه کودکآزاری در والدین و فرد آزارگر( کافمن،1987 نقل از مدنی1383) که به 30% از موارد کودکآزاریها شامل گردیده است(ولف 1999 نقل از مدنی 1383)، عزت نفس پایین و ضعف در روابط فردی-جنسی با همسالان و همسر تحقیق ثناگوی محرر(1379) رابطه قوی بین کودکآزاری و مقیاسهای شخصیتی پرسشنامه میلون2(MCMII) در مادران دارای کودکان آزاردیده بدست آورد. همچنین دوریگزینی و انزوا، وابستگی، اختلال شخصیت ضداجتماعی، آزارگری، شخصیت وسواسی و پرخاشگر، آزارطلبی و شخصیت اسکیزوتیپ و پارانویید از جمله ویژگیهای شخصیتی این مادران بود. علل مهم خانوادگی کودکآزاری: اکثر آزارها در خانواده و از سوی والدین صورت میپذیرد که شامل والدین جوان و بیتجربه دارای استرس شغلی (کاهانی 1375) و سن بالای پدر بود؛ بطوریکه در تحقیق اسدالهی (1384) دارای رابطه معنادار و عاملی بالایی با سوء رفتار آنها با کودکانشان بود. نکته مهم، این پدیده است که در والدین با سنین بالا و خیلی کم کودکآزاری بیشتر اتفاق افتاده است (اسدالهی 1374 و قاسمزاده 1380 ). سطح سواد پایین والدین نیز در پژوهشهای دیگر نشانگر رابطه مثبت و معنادار با میزان افزایش کودکآزاری بوده است(صفوی 1374، اسدالهی 1374، رحیمی موقر 1375، رشیدیفر 1376 و بخشعلیان 1377). نوع شغل نیز رابطه معنادار و مثبتی با کودکآزاری داشته و آن دسته از مشاغل غیرتخصصی و یدی مثل کشاورزی و کارگری دارای بیشترین رابطه موثر بودهاند. (مدنی 1383، ص 123 ، محمدخانی 1378، رزاقی 1380، قاسمزاده 1378، حسینیسدهی 1380). بعد خانوار نیز با کودکآزاری رابطه دارد(کاهانی 1375 ، صفوی 1374، رحیمی موقر 1375، دولتمند 1375، بخشعلیان 1377و نامداری 1377). یکی دیگر از الگوهای ساختی خانواده در بروز کودکآزاری سابقه بیماری روانی-جسمانی، طلاق و جدایی در والدین بوده است. (مدنی،1383:134) پیشینه کیفری و سوابق مجرمانه پدر و مادر به ویژه اعتیاد از عوامل خانوادگی مهم بروز سوء رفتار با کودکان بوده است. پژوهشهای اسداللهی 1384 و بلسکی 1998، نامداری 1377، لئونارد 1998، محمدخانی 1378، براتوند 1380و باقری یزدی 1379 مؤید این دیدگاه می باشد.در مواردی کودک آزاری به حدی شدید است که منجر به فرار کودکان از خانه می شود. بر اساس تحقیق جانقلی (1383:136) 14% از کودکان خیابانی ناشی از ضرب و شتم والدین و بستگان در خانه بوده است و افزون براین گروه به رفتارهای خشونت بار و شرارت آمیز روی آورده اند(صالح،1383:156). خانوادههای بدریخت یا از ریخت افتاده مثلاً تک والدی ( single parenthood )، منزوی و دارای کمترین میزان ارتباطات اجتماعی و تعارضات درونی زیاد، همبستگی بالایی با کودک آزاری داشتهاند.(مدنی،1383:147). از جمله عوامل مرتبط دیگر، تولد نوزاد جدید و مرگ یا فقدان یکی از اعضای خانواده است. تولد نوزاد جدید با توجه به نگرش خانواده و نیز جنسیت کودک قابل بررسی بوده و به هر حال حضور فرزند دیگر با کم توجهی به کودک قبلی همراه و یک عامل استرس زا است.(ماسن1382:545)عوامل مهم محیطی و شخصیتی: این عوامل که زمینهساز بروز کودکآزاری است، طیف گستردهای را دربر میگیرند؛ مانند مرگ یا فقدان یکی از اعضای خانواده یا بستگان، فقر، مشکلات اقتصادی، تیپ شخصیتی والدین، استرسهای محیطی و مکانهای تنشزای روانی، محیطهای پرجمعیت و بزهکار در فضاهای منطقهای حاشیه شهرها، عدم پایبندی به اصول مذهب و اخلاق و نگرش مثبت به تنبیه کودکان.(اسداللهی 1384، بوالهری 1377، مدنی 1383، کاظمیپور 1377، فخرایی 1377، صفوی 1374، رشیدیفر1376، هوشدار1374، براتوند1380)3-2-3- پیامدهای کودک آزاریدر اینجا به یکی از اثرات مهم و تأسفبار آزار کودکان یعنی زمینه های بروز بزهکاری و جرایم شرارت در جامعه پرداخته می شود. این نکته حائز اهمیت است که اکثر موارد کودکآزاری بطور یکسویه منجر به جلوهها و الگوهای ساختی مجرمانه نمیگردد. پژوهش طباطبایی (1380) نشان داد 55% موارد کودکآزاری(بویژه در مردان) در جامعه پژوهشیاش منجر به بروز شخصیت نابهنجار ضداجتماعی شده است. پیامدهای آزارگری کودکان را در دو جلوه جسمانی-روانی میتواند بررسی کرد.(مدنی1383:177) جلوههای جسمانی کودک آزاری بروز اختلالات رشدی، بدریختی بدن و معلولیت جسمانی، سوء تغذیه منجر به افت توانایی ذهنی، کبودی بدن، شکستگی استخوانها و موارد مشابه بوده است.(بوالهری1377، رحیمی موقر1375، نوروزی 1372 و رشیدیفر 1376) بدترین پدیده جسمانی کودکآزاری ، آزارگری منجر به فوت کودکان است که صراحتاً در متون حقوقی –کیفری با زمینههای مجرمانه قتلها بررسی میگردد. متأسفانه از گزارشهای فوت کودکان به سازمان پزشکی قانونی، 77% موارد قتلهای عمد و شبه عمد و خطایی بوده است(هوشدار 1374)جلوههای روانی را نیز میتوان در حیطههای اختلالات روانی-شخصیتی وسیعی بررسی کرد: پرخاشگری، رفتار تکانشی ، بیاشتهایی یا پر اشتهایی افراطی روانی و رفتار تظاهر به خودکشی و هیستریک (محمدی فرود 1380) جلوههای ترس مرضی از مردان ، انزواگزینی،افسردگی و در مورد سوء استفاده جنسی، رفتارهای وسواس شست و شو، اختلالات خواب، کاهش عزت نفس و اقدام به خودکشی.(برات وند1379، ابراهیمی قوام 1376، طباطبایی 1380، مدنی 1383، کاپلان و سادوک به نقل از پورافکاری 1998 ،نوروزی 1372 و محمدخانی 1380)4- تعریف مفاهیم 4-1- تعریف پرخاشگری:پرخاشگری و خشونت یک پدیده ساختاری و چند بعدی است و کارکردهای مثبت و منفی دارد. در زبان عامه پرخاشگری را تنها به معنای زور ورزی و خشونت به کار میبرند؛ ولی چنین استنباطی تنها بخشی از مفهوم پرخاشگری را پوشش میدهد. تعریف خشونت به معنای عام عبارت است از حمله به دیگری. در نتیجه در هر عمل خشنی مفهوم پرخاشگری مستور است؛ ولی همة خشونتها الزاماً به صورت پرخاشگری خودنمایی نمیکنند. (شیخاوندی 1379:104(تعریف پرخاشگری از دیدگاه ارونسون: پرخاشگری عملی است که هدف آن اِعمال صدمه و رنج است.(ارونسون 1969:162 به نقل از محسنی تبریزی 1383:130) اثر پرخاشگری در حوزه ارتکاب جرم در جامعه ایجاد و گسترش ناامنی است و هدف این پژوهش، بررسی الگوهای مجرمانه موجد احساس ناامنی اجتماع می باشد.4-2- تعریف کودکآزاریهرگونه آسیب جسمانی یا روانی، سوءاستفاده جنسی یا بهرهکشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی کودک و نوجوان زیر 18 ساله توسط دیگر افراد یا اعضای خانواده که به صورت تصادفی نباشد، کودکآزاری(Child abuse) گفته میشود.(مدنی،1383:20) این پدیده سابقه ای طولانی در تاریخ بشری داردکه در هر دوره ای از تاریخ تعریف مفهومی آن متفاوت و فاقد بار معنایی منفی بوده است، از تقدیم دختران جوان به معابد بابل و سوء استفاده جنسی از آنها گرفته (باستانی پاریزی،1343:262) تا زنده بگور کردن دختران از سوی اعراب عصر جاهلیت. زمانی هم بویژه در عصر صفوی و برخی از بزرگان و شاهان صفویه در دوره های بعدی تاریخ ایران شاهد روسپی خانه های ویژه برای پسران خردسال و جوان هستیم.(راوندی،1369:360) الگوی ساختاری کودکآزاری تنها شکل جنسی نداشته است، بلکه جلوههای روانی –جسمانی آن نیز باید مدنظر قرار گیرد، شامل ضرب و شتم مقطعی یا مداوم یا عدم توجه به برآوردن نیازهای اولیه-ثانویه کودک در جریان رشد او میباشد. در طراحی آزمون کودکآزاری و اجرای آن بین مجرمین شرارت موارد تعریفی حاضر لحاظ گردیده است. 4-3- تعریف شدت الگوی مجرمانه شرارت و کودکآزاریبرای تعیین رابطة بین ساختار الگویی شرارت مجرمین با میزان کودکآزاری به روش زیر اقدام شد: 4-3-1- ایام حبس و نوع مجازات شرارت: برحسب میزان شرارت و خشونت اعمال شده از سوی فرد محکوم، محاکم قضایی طبق گزارش ضابطین و بر اساس قانون به صدور حکم میپردازند، لذا بر مبنای تعریف عملیاتی هر چه میزان حبس بیشتر باشد، شدت شرارت آنها نیز بیشتر است. 4-3-2- شدت کودک آزاری: برمبنای آزمون طراحی شده ، هر چه نمرة حاصل جمع نمرات گویهها بیشتر باشد؛ شدت ایذاء کودک توسط والدین بیشتر بوده است.گستره نمرات این آزمون بین 100-20 میباشد. 5- سؤالات و فرضیات پژوهشدر این بررسی سؤالات زیر مطرح گردید:5-1- آیا میتوان بین شدت کودکآزاری مجرمین دستگیر شده با شدت جرم شرارت آنها رابطه معناداری یافت؟5-2-آیا میتوان بین سطح سواد مجرمین و والدین آنها با سابقه کودکآزاری و جرم شرارت رابطه معناداری یافت؟5-3- ریخت جمعیتشناختی و ساختار خانواده با جرم شرارت و کودک چه رابطهای دارد؟برمبنای سؤالات بالا فرضیههای پژوهش به قرار زیر تدوین شدند:5-4- بین سابقه کودکآزاری والدین و شدت جرم شرارت فرزندان رابطه معناداری وجود دارد.5-5- با افزایش سن از فراوانی مجرمین شرارت کاسته میشود.5-6- با کاهش سواد افراد شدت شرارت مجرمین افزایش معناداری مییابد.5-7- با کاهش سواد والدین سابقه کودک آزاری آنها افزایش مییابد. 5-8-بین خانوادههای تکوالد(مطلقه ، متوفی) سابقه کودکآزاری بیشتر است.6- روش شناسی پژوهشپژوهش از نوع توصیفی- اکتشافی با روش جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه با برخی از آزمودنیها (برای تطابق و اعتبارسنجی دادهها) و همچنین روش اسنادی یعنی بررسی و مطالعه برخی از پروندههای شخصیتی –مددکاری مددجویان نمونه و آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار زندانهای خوزستان میباشد. 6-1- جامعه و نمونه آماریدادههای مجرمین شرارت به عنوان جامعه آماری از مرکز آمار و رایانه زندانهای خوزستان بدست آمد. جامعه آماری پژوهشی شامل کلیه افراد دستگیر شده با عنوان مجرمانه شرارت طی دوره 1384 را شامل میشود که به جرم مذکور محکوم و حکم قطعی کیفری آنها از ناحیه دادگاه صادر گردیده است. شدت جرم شرارت نیز برحسب میزان ایام حبس، سنجیده شد. از طریق نمونهگیری تصادفی ساده از جامعه آماری جمعاً 80 نفر با کمک واحد آمار و رایانه زندانهای خوزستان با اعداد تصادفی انتخاب گردید. 6-2- ابزار جمعآوری اطلاعاتبرای جمعآوری اطلاعات و آزمون فرضیهها علاوه بر مطالعه اسنادی پروندههای کیفری و مصاحبه با برخی از آزمودنیهای نمونه از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. با توجه به نتایج و یافتههای سایر محققان در مورد جرم شرارت و کودکآزاری و طبق فرضیههای ارائه شده آزمون کودک آزاری والدینِ مجرمان شرارت در 20 آیتم به روش لیکرت با گویه های پنجگانه از کاملا موافق تا کاملا مخالف تنظیم گردید. با توجه به طیف گسترده جلوه های کودک آزاری(مدنی1383:21) در تنظیم و طرح سوالات برای گویه های 20گانه از مصادیق آن یعنی تنبیه بدنی، آزار جنسی، بی توجهی و غفلت و سوء تغذیه استفاده شد. از مجموع 40 سوال طراحی شده(10 آیتم برای هر مقیاس) در نهایت 20 سوال با بالاترین ضریب همسویی و همبستگی با دو شق زوج و فرد و با کل آزمون با تعیین ضریب آلفای هر گویه باقی ماند. در پایان پایایی و اعتبار(reliability) آزمون به شیوه فرد و زوج با یک بار اجرا بر روی نمونههای پژوهشی و از طریق آلفای کرونباخ 82/0:α و در حد مطلوب بدست آمد. 7- یافتهها و داده های آماریطی این بخش در قالب آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نمودارها و جداول فراوانی درصدی نتایج مربوط به جرایم شرارت و آزمون محقق ساخته کودکآزاری ارائه می شود:در جدول 1 نمرات آزمون کودکآزاری و شدت جرم شرارت در قالب ماههای محکومیت به زندان آمده است.
جدول 1: شدت جرم شرارت و ایذاء در دوران کودکی مجرمان نمونه
ایام حبس
شدت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بررسی رابطه بین کودک آزاری والدین و شرارت در کودکان
مطالعه موردی: ( مجرمین شرارت زندانهای خوزستان)
چکیده:
این مقاله به بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دوره های بعدی زندگی این کودکان می پردازد. بر مبنای نظریه برکوئیتس که معتقد به یادگیری مشاهده ای خشونت در دوران کودکی است و همچنین یادگیری مشاهده ای بندورا طرح مقاله و ساخت آزمون طراحی گردید.
جامعه پژوهشی این بررسی شامل کلیه مجرمین بزه شرارت و خشونت در زندانهای خوزستان در سال 1384 می باشد که با نمونه گیری تصادفی 80 نفر از آنها انتخاب و آزمون کودک آزاری در مورد آنها اجراء و پرونده محکومیتی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت. فرضیه اصلی پژوهش، معناداری و هماهنگی سبب شناختی بین این دو پدیده را تایید کرد. رابطه معناداری بین سواد والدین، ساخت خانواده تک والدی و طلاق زود هنگام با کودک آزاری آنها مشاهده شد. همچنین با کاهش سن و سواد مجرمان شدت جرم شرارت درآنها گسترش می یابد. بدلیل شرایط خاص اجتماعی و اهمیت دهی والدین به موقعیت دختران، بخش اعظم نمونه ها مرد بودند. 90درصد نمونه ها گزارش کردند والدین (بویژه پدران) کم یا بیسواد، آنها را طی دوران کودکی آزار و اذیت نموده اند که بیشتر از نوع آزار جسمانی بوده است. در مجموع میانگین درصدی نمره آزمون کودک آزاری در میان آزمودنی ها بالاتر از سطح میانه(60%) بود. مصادیق کودک آزاری شامل تنبیه بدنی، سوء استفاده جنسی، غفلت از فرزندان و محرومیت از غذا و تفریح می باشد. ضریب پایایی پرسشنامه کودک آزاری والدین به روش زوج و فرد 82/0 محاسبه گردید. راهکارها و پیشنهادات؛ در پایان نیز چندین پیشنهاد از جمله ایجاد یک ساختار مددکاری گسترده با اهرمهای قدرتمند قانونی-قضایی برای پیشگیری و درمان موارد کودک آزاری، ثبت وقعات کودک آزاری والدین و خانواده، طراحی و ارائه واحد درسی آشناسازی با مصادیق آزار کودکان برای دانش آموزان ارائه گردید. مقدمه :سیر جرایم در جامعه روند پرشتابی به خود گرفته است و انجام اقداماتی برای پیشگیری در این زمینه را اجتنابناپذیر مینماید. نخستین گام در این ارتباط شناخت شرایط موجود است. هدف این بررسی تعیین الگوی ساختاری شدت جرم شرارت و ارتباط آن با الگوی ساختاری کودک آزاری دوران کودکی مجرمین است که میتواند در زمینه پیشگیری از این جرم راهگشا باشد. خشونت میتواند با برهم زدن امنیت جامعه و نظم جامعه در روند کلی فعالیتهای اجتماعی اخلال ایجاد کرده و زمینهساز بروز ناامنی و اساس فقدان امنیت در جامعه باشد. کودک آزاری نیز میتواند در زندگی آینده کودک آزار دیده زمینهساز آسیبهای روانی زیاد گردد. این پژوهش سعی در شناسایی وجود یک رابطه همبستگی بین کودکآزاری در دوران کودکی مجرمین با جرائم شرارت و خشونت آنها و از این طریق جلب توجه مسئولین امور پرورش و تربیت کودکان و خانوادهها از یک سو و نهادهای قضایی و کیفری از سوی دیگر به زمینۀ جرمزای این پدیدۀ متأسفانه متداول در برخی ازخانوادههای ایرانی و خوزستانی دارد. کودکآزاری در خانوادهها وخشونت در اجتماع به دو الگوی ساختاری مجرمانه شایع در خوزستان تبدیل شده است. جامعه آماری این بررسی مجرمین شرارت زندانهای خوزستان هستند که در سال 1384 دستگیر شدهاند. به درخواست اداره کل زندانهای خوزستان به لحاظ رعایت جنبههای امنیتی و حفاظتی و جلوگیری از هرگونه آثار سوء، در بیان آمارهای مربوط به جرایم شرارت از آمارۀ فراوانی درصدی استفاده گردید. 2- طرح مسأله و بیان موضوعبروز جرایم خشونتبار شرارت و رشد تصاعدی آن در مقایسه با سایر جرایم و عناوین مجرمانه در خوزستان به یک چالش و مسأله اجتماعی بدل شده است. میزان 27% این بزه در میان سایر جرایم مسألهزا و سؤالبرانگیز میباشد؛ بطوریکه دومین الگوی مجرمانه را از لحاظ حجم درصدی در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت خوزستان(18%) بعد از سرقت تشکیل می دهد.(آمارنامه زندانهای خوزستان 1384) با توجه به اهمیت این الگوی بزهکارانه بررسی سابقه فردی و شخصیتی این گروه از مجرمان لازم است. بررسی حاضر این هدف مهم را بررسی می کند که آیا سابقه ایذاء در خانواده و خشونت های اجرا شده توسط والدین طی دوران کودکی و نوجوانی رابطه معناداری با سطح سواد و آموزش مجرمین و والدین آنها، نوع شغل والدین، ساختار خانواده و سن خاص و جنسیت مجرمین شرارت دارد؟ 3- حوزهها و مفاهیم نظری 3-1- شرارت و خشونت آموخته شده : نظریه لئونارد برکویتسلئونارد برکویتس(Leonard Berkowitz) بر یادگیری مشاهدهای رفتار پرخاشگرانه و خشونت ابراز شده از سوی انسان تاکید نموده است. یادگیری در رفتار پرخاشگری انسان نقش مهمتری از غریزه دارد که این امر حاصل تعامل ساختاری پیچیده بین انگیزههای ذاتی و پاسخهای آموخته شده است.(شکرکن،8-167: 1367) البته او معتقد است با اصلاح ساخت یادگیری فرد، میتوان طبیعت پرخاشگری او را تعدیل و با انعطافتر نمود . کودک با مشاهده اعمال خشونتآمیز و پرخاشگرانه والدین با جلوههای بیشتر جسمانی تا روانی که در واکنش به مثلاً عدم پایبندی آنها به خواستهها و قوانین مد نظر والدین رخ میدهد، این پدیده را فرا میگیرد. کودک بر اثر مشاهده میآموزد که عدم توجه و بروز ناکامی در تحقق خواستههایش را با شرارت و خشونت پاسخگو باشد . البته این توجیه بیان تمام بسترهای نظری پرخاشگری و شرارت نخواهد بود، ولی با توجه به این که بخش عمده یادگیری کودک در خانواده و در سنین اولیه روی می دهد و وقایع این دوره از اهمیت زیادی برخوردار است و باعث انتقال این الگوهای رفتاری به زندگی آینده کودک می گردد.3-2-1- یادگیری اجتماعی-مشاهده ای؛ نظریه آلبرت بندورابندورا 1975 (نقل از سیف 1373:272) اعتقاد دارد بخش اعظم یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران است. نکته مهم در این دیدگاه عدم نیاز به تقویت فوری است، یعنی فرد رفتار را مشاهده کرده و میآموزد ولی تا زمانی که نیازی به ابراز آن نباشد و به عبارتی عامل تقویتی وجود نداشته باشد، بروز نمیکند. هر چه الگو از مقبولیت و مشروعیت بیشتری برخوردار باشد احتمال یادگیری بیشتر است(سیف 1373:275) در این مورد خاص والدین به صورت افراد صاحب قدرت از نفوذ زیادی برخوردارند و کودکان آنها را به عنوان الگوی مناسبی تلقی نموده و در طول زندگی و هنگامی که خود بخواهند با کودکانشان برخورد کنند از همان شیوههای آزارگری توأم با غفلت و مسامحه (child neglect) استفاده میکنند. 3-2-2-سوابق پژوهشی و عوامل ساختاری کودکآزاریزمینهها و عوامل اصلی آزار کودکان توسط خانواده را می توان در حوزه های روانی، خانوادگی و محیطی- شخصیتی بررسی کرد. علل مهم روانی کودک آزاری: تحریکپذیری و حساسیت منفی بیش از حد والدین (کمپ 1988 به نقل از مدنی 1383 ) افسردگی با جلوه پدوفیلیایی (بچهگرایی) (پورافکاری 1376:365)، سابقه کودکآزاری در والدین و فرد آزارگر( کافمن،1987 نقل از مدنی1383) که به 30% از موارد کودکآزاریها شامل گردیده است(ولف 1999 نقل از مدنی 1383)، عزت نفس پایین و ضعف در روابط فردی-جنسی با همسالان و همسر تحقیق ثناگوی محرر(1379) رابطه قوی بین کودکآزاری و مقیاسهای شخصیتی پرسشنامه میلون2(MCMII) در مادران دارای کودکان آزاردیده بدست آورد. همچنین دوریگزینی و انزوا، وابستگی، اختلال شخصیت ضداجتماعی، آزارگری، شخصیت وسواسی و پرخاشگر، آزارطلبی و شخصیت اسکیزوتیپ و پارانویید از جمله ویژگیهای شخصیتی این مادران بود. علل مهم خانوادگی کودکآزاری: اکثر آزارها در خانواده و از سوی والدین صورت میپذیرد که شامل والدین جوان و بیتجربه دارای استرس شغلی (کاهانی 1375) و سن بالای پدر بود؛ بطوریکه در تحقیق اسدالهی (1384) دارای رابطه معنادار و عاملی بالایی با سوء رفتار آنها با کودکانشان بود. نکته مهم، این پدیده است که در والدین با سنین بالا و خیلی کم کودکآزاری بیشتر اتفاق افتاده است (اسدالهی 1374 و قاسمزاده 1380 ). سطح سواد پایین والدین نیز در پژوهشهای دیگر نشانگر رابطه مثبت و معنادار با میزان افزایش کودکآزاری بوده است(صفوی 1374، اسدالهی 1374، رحیمی موقر 1375، رشیدیفر 1376 و بخشعلیان 1377). نوع شغل نیز رابطه معنادار و مثبتی با کودکآزاری داشته و آن دسته از مشاغل غیرتخصصی و یدی مثل کشاورزی و کارگری دارای بیشترین رابطه موثر بودهاند. (مدنی 1383، ص 123 ، محمدخانی 1378، رزاقی 1380، قاسمزاده 1378، حسینیسدهی 1380). بعد خانوار نیز با کودکآزاری رابطه دارد(کاهانی 1375 ، صفوی 1374، رحیمی موقر 1375، دولتمند 1375، بخشعلیان 1377و نامداری 1377). یکی دیگر از الگوهای ساختی خانواده در بروز کودکآزاری سابقه بیماری روانی-جسمانی، طلاق و جدایی در والدین بوده است. (مدنی،1383:134) پیشینه کیفری و سوابق مجرمانه پدر و مادر به ویژه اعتیاد از عوامل خانوادگی مهم بروز سوء رفتار با کودکان بوده است. پژوهشهای اسداللهی 1384 و بلسکی 1998، نامداری 1377، لئونارد 1998، محمدخانی 1378، براتوند 1380و باقری یزدی 1379 مؤید این دیدگاه می باشد.در مواردی کودک آزاری به حدی شدید است که منجر به فرار کودکان از خانه می شود. بر اساس تحقیق جانقلی (1383:136) 14% از کودکان خیابانی ناشی از ضرب و شتم والدین و بستگان در خانه بوده است و افزون براین گروه به رفتارهای خشونت بار و شرارت آمیز روی آورده اند(صالح،1383:156). خانوادههای بدریخت یا از ریخت افتاده مثلاً تک والدی ( single parenthood )، منزوی و دارای کمترین میزان ارتباطات اجتماعی و تعارضات درونی زیاد، همبستگی بالایی با کودک آزاری داشتهاند.(مدنی،1383:147). از جمله عوامل مرتبط دیگر، تولد نوزاد جدید و مرگ یا فقدان یکی از اعضای خانواده است. تولد نوزاد جدید با توجه به نگرش خانواده و نیز جنسیت کودک قابل بررسی بوده و به هر حال حضور فرزند دیگر با کم توجهی به کودک قبلی همراه و یک عامل استرس زا است.(ماسن1382:545)عوامل مهم محیطی و شخصیتی: این عوامل که زمینهساز بروز کودکآزاری است، طیف گستردهای را دربر میگیرند؛ مانند مرگ یا فقدان یکی از اعضای خانواده یا بستگان، فقر، مشکلات اقتصادی، تیپ شخصیتی والدین، استرسهای محیطی و مکانهای تنشزای روانی، محیطهای پرجمعیت و بزهکار در فضاهای منطقهای حاشیه شهرها، عدم پایبندی به اصول مذهب و اخلاق و نگرش مثبت به تنبیه کودکان.(اسداللهی 1384، بوالهری 1377، مدنی 1383، کاظمیپور 1377، فخرایی 1377، صفوی 1374، رشیدیفر1376، هوشدار1374، براتوند1380)3-2-3- پیامدهای کودک آزاریدر اینجا به یکی از اثرات مهم و تأسفبار آزار کودکان یعنی زمینه های بروز بزهکاری و جرایم شرارت در جامعه پرداخته می شود. این نکته حائز اهمیت است که اکثر موارد کودکآزاری بطور یکسویه منجر به جلوهها و الگوهای ساختی مجرمانه نمیگردد. پژوهش طباطبایی (1380) نشان داد 55% موارد کودکآزاری(بویژه در مردان) در جامعه پژوهشیاش منجر به بروز شخصیت نابهنجار ضداجتماعی شده است. پیامدهای آزارگری کودکان را در دو جلوه جسمانی-روانی میتواند بررسی کرد.(مدنی1383:177) جلوههای جسمانی کودک آزاری بروز اختلالات رشدی، بدریختی بدن و معلولیت جسمانی، سوء تغذیه منجر به افت توانایی ذهنی، کبودی بدن، شکستگی استخوانها و موارد مشابه بوده است.(بوالهری1377، رحیمی موقر1375، نوروزی 1372 و رشیدیفر 1376) بدترین پدیده جسمانی کودکآزاری ، آزارگری منجر به فوت کودکان است که صراحتاً در متون حقوقی –کیفری با زمینههای مجرمانه قتلها بررسی میگردد. متأسفانه از گزارشهای فوت کودکان به سازمان پزشکی قانونی، 77% موارد قتلهای عمد و شبه عمد و خطایی بوده است(هوشدار 1374)جلوههای روانی را نیز میتوان در حیطههای اختلالات روانی-شخصیتی وسیعی بررسی کرد: پرخاشگری، رفتار تکانشی ، بیاشتهایی یا پر اشتهایی افراطی روانی و رفتار تظاهر به خودکشی و هیستریک (محمدی فرود 1380) جلوههای ترس مرضی از مردان ، انزواگزینی،افسردگی و در مورد سوء استفاده جنسی، رفتارهای وسواس شست و شو، اختلالات خواب، کاهش عزت نفس و اقدام به خودکشی.(برات وند1379، ابراهیمی قوام 1376، طباطبایی 1380، مدنی 1383، کاپلان و سادوک به نقل از پورافکاری 1998 ،نوروزی 1372 و محمدخانی 1380)4- تعریف مفاهیم 4-1- تعریف پرخاشگری:پرخاشگری و خشونت یک پدیده ساختاری و چند بعدی است و کارکردهای مثبت و منفی دارد. در زبان عامه پرخاشگری را تنها به معنای زور ورزی و خشونت به کار میبرند؛ ولی چنین استنباطی تنها بخشی از مفهوم پرخاشگری را پوشش میدهد. تعریف خشونت به معنای عام عبارت است از حمله به دیگری. در نتیجه در هر عمل خشنی مفهوم پرخاشگری مستور است؛ ولی همة خشونتها الزاماً به صورت پرخاشگری خودنمایی نمیکنند. (شیخاوندی 1379:104(تعریف پرخاشگری از دیدگاه ارونسون: پرخاشگری عملی است که هدف آن اِعمال صدمه و رنج است.(ارونسون 1969:162 به نقل از محسنی تبریزی 1383:130) اثر پرخاشگری در حوزه ارتکاب جرم در جامعه ایجاد و گسترش ناامنی است و هدف این پژوهش، بررسی الگوهای مجرمانه موجد احساس ناامنی اجتماع می باشد.4-2- تعریف کودکآزاریهرگونه آسیب جسمانی یا روانی، سوءاستفاده جنسی یا بهرهکشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی کودک و نوجوان زیر 18 ساله توسط دیگر افراد یا اعضای خانواده که به صورت تصادفی نباشد، کودکآزاری(Child abuse) گفته میشود.(مدنی،1383:20) این پدیده سابقه ای طولانی در تاریخ بشری داردکه در هر دوره ای از تاریخ تعریف مفهومی آن متفاوت و فاقد بار معنایی منفی بوده است، از تقدیم دختران جوان به معابد بابل و سوء استفاده جنسی از آنها گرفته (باستانی پاریزی،1343:262) تا زنده بگور کردن دختران از سوی اعراب عصر جاهلیت. زمانی هم بویژه در عصر صفوی و برخی از بزرگان و شاهان صفویه در دوره های بعدی تاریخ ایران شاهد روسپی خانه های ویژه برای پسران خردسال و جوان هستیم.(راوندی،1369:360) الگوی ساختاری کودکآزاری تنها شکل جنسی نداشته است، بلکه جلوههای روانی –جسمانی آن نیز باید مدنظر قرار گیرد، شامل ضرب و شتم مقطعی یا مداوم یا عدم توجه به برآوردن نیازهای اولیه-ثانویه کودک در جریان رشد او میباشد. در طراحی آزمون کودکآزاری و اجرای آن بین مجرمین شرارت موارد تعریفی حاضر لحاظ گردیده است. 4-3- تعریف شدت الگوی مجرمانه شرارت و کودکآزاریبرای تعیین رابطة بین ساختار الگویی شرارت مجرمین با میزان کودکآزاری به روش زیر اقدام شد: 4-3-1- ایام حبس و نوع مجازات شرارت: برحسب میزان شرارت و خشونت اعمال شده از سوی فرد محکوم، محاکم قضایی طبق گزارش ضابطین و بر اساس قانون به صدور حکم میپردازند، لذا بر مبنای تعریف عملیاتی هر چه میزان حبس بیشتر باشد، شدت شرارت آنها نیز بیشتر است. 4-3-2- شدت کودک آزاری: برمبنای آزمون طراحی شده ، هر چه نمرة حاصل جمع نمرات گویهها بیشتر باشد؛ شدت ایذاء کودک توسط والدین بیشتر بوده است.گستره نمرات این آزمون بین 100-20 میباشد. 5- سؤالات و فرضیات پژوهشدر این بررسی سؤالات زیر مطرح گردید:5-1- آیا میتوان بین شدت کودکآزاری مجرمین دستگیر شده با شدت جرم شرارت آنها رابطه معناداری یافت؟5-2-آیا میتوان بین سطح سواد مجرمین و والدین آنها با سابقه کودکآزاری و جرم شرارت رابطه معناداری یافت؟5-3- ریخت جمعیتشناختی و ساختار خانواده با جرم شرارت و کودک چه رابطهای دارد؟برمبنای سؤالات بالا فرضیههای پژوهش به قرار زیر تدوین شدند:5-4- بین سابقه کودکآزاری والدین و شدت جرم شرارت فرزندان رابطه معناداری وجود دارد.5-5- با افزایش سن از فراوانی مجرمین شرارت کاسته میشود.5-6- با کاهش سواد افراد شدت شرارت مجرمین افزایش معناداری مییابد.5-7- با کاهش سواد والدین سابقه کودک آزاری آنها افزایش مییابد. 5-8-بین خانوادههای تکوالد(مطلقه ، متوفی) سابقه کودکآزاری بیشتر است.6- روش شناسی پژوهشپژوهش از نوع توصیفی- اکتشافی با روش جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه با برخی از آزمودنیها (برای تطابق و اعتبارسنجی دادهها) و همچنین روش اسنادی یعنی بررسی و مطالعه برخی از پروندههای شخصیتی –مددکاری مددجویان نمونه و آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار زندانهای خوزستان میباشد. 6-1- جامعه و نمونه آماریدادههای مجرمین شرارت به عنوان جامعه آماری از مرکز آمار و رایانه زندانهای خوزستان بدست آمد. جامعه آماری پژوهشی شامل کلیه افراد دستگیر شده با عنوان مجرمانه شرارت طی دوره 1384 را شامل میشود که به جرم مذکور محکوم و حکم قطعی کیفری آنها از ناحیه دادگاه صادر گردیده است. شدت جرم شرارت نیز برحسب میزان ایام حبس، سنجیده شد. از طریق نمونهگیری تصادفی ساده از جامعه آماری جمعاً 80 نفر با کمک واحد آمار و رایانه زندانهای خوزستان با اعداد تصادفی انتخاب گردید. 6-2- ابزار جمعآوری اطلاعاتبرای جمعآوری اطلاعات و آزمون فرضیهها علاوه بر مطالعه اسنادی پروندههای کیفری و مصاحبه با برخی از آزمودنیهای نمونه از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. با توجه به نتایج و یافتههای سایر محققان در مورد جرم شرارت و کودکآزاری و طبق فرضیههای ارائه شده آزمون کودک آزاری والدینِ مجرمان شرارت در 20 آیتم به روش لیکرت با گویه های پنجگانه از کاملا موافق تا کاملا مخالف تنظیم گردید. با توجه به طیف گسترده جلوه های کودک آزاری(مدنی1383:21) در تنظیم و طرح سوالات برای گویه های 20گانه از مصادیق آن یعنی تنبیه بدنی، آزار جنسی، بی توجهی و غفلت و سوء تغذیه استفاده شد. از مجموع 40 سوال طراحی شده(10 آیتم برای هر مقیاس) در نهایت 20 سوال با بالاترین ضریب همسویی و همبستگی با دو شق زوج و فرد و با کل آزمون با تعیین ضریب آلفای هر گویه باقی ماند. در پایان پایایی و اعتبار(reliability) آزمون به شیوه فرد و زوج با یک بار اجرا بر روی نمونههای پژوهشی و از طریق آلفای کرونباخ 82/0:α و در حد مطلوب بدست آمد. 7- یافتهها و داده های آماریطی این بخش در قالب آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نمودارها و جداول فراوانی درصدی نتایج مربوط به جرایم شرارت و آزمون محقق ساخته کودکآزاری ارائه می شود:در جدول 1 نمرات آزمون کودکآزاری و شدت جرم شرارت در قالب ماههای محکومیت به زندان آمده است.
جدول 1: شدت جرم شرارت و ایذاء در دوران کودکی مجرمان نمونه
ایام حبس
شدت