لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
نگاهی به :
( کودکان و دانش آموزان ناشنوا )
افراد ناشنوا قادرند بیاموزند که صحبت کنند
و با همه افراد ارتباط بر قرار نمایند
آشنایی با کودکان و دانش آموزان ناشنوا و نیمه شنوا
کودکان و دانش اموزان نا شنوا اگر چه در حقیقت به خاطر نقص شنوایی از نظر رشد کلی ( رشدهوشی ) عموما از دانش آموزان نا بینا ضعیف تر هستند ، اما مانند آنان بسهولت قابل تشخیص و شناسایی نیستند . از جمله مشکلات اساسی آنان در زمینه گویایی است .
اختلالات گویایی نتیجه ای است از نقص شنوایی ، البته بجز در مواردی که اختلالی در دستگاه صوتی فرد بوجود می آید . دانش آموزان نا شنوا نه تنها ازنظر رشد عمومی ضعیف هستند بلکه در طول زندگی از نظر مهارت های برقراری ارتباط زبانی ، مانند درک مفاهیم و معانی کلمات ، صحبت کردن ، خواندن و نوشتن همواره دچار اشکال عمده و کندی قابل ملاحظه ای هستند . از آنجایی که زبان عامل مهمی است در بر قراری روابط اجتماعی و آموزش و یاد گیری علوم مختلف ، بدیهی است که مشکل دانش آموزان نا شنوا به مراتب بیشتر از صرف نقص حس شنوایی است . البته کودکانی که بطور موقت شنوایی خود را از دست می دهند و یا آنانی که با استفاده از وسایل کمک شنوایی از قبیل سمعک نقص شنوایی خود را جبران می نمایند ، چندان نیاز به معلم و آموزش وپرورش استثنایی ندارند . لازم است اولیای چنین کودکانی به شیوه ای مطلوب راهنمایی شوند تا از مراقبت های لازم پزشکی و خدمات سنجش شنوایی و غیره بهرمند گردند . در هر حال در کلاس درسنیز باید تسهیلات ضروری جهت سازگاری هر چه بیشتر دانش آموز فراهم گردد . معمولا درحدود 5 در صد از کل کودکان سنین مدرسه رو در مقایسه با دیگر کودکان به نحوی دارای درجاتی از نارسایی های شنوایی هستند ، از این گروه 5 در صد ، در هر ده نفر یک یا دو نفر می بایست تحت پوشش آموزش وپرورش استثنایی قرار گیرند . در برنامه های آموزشی وپرورشی و درمانی دانش آموزان نا شنوا، همکاری های همه جانبه مسئولان ومتخصصان مختلف از جمله اولیاء ،پزشکان ، روانپزشکان و معلمان ویژه گفتار درمانی و . . . ضروری است .
تعریف نا شنوایی
تا کنون تعریف دقیق و جامع و مانع و قابل قبول برای کلیه مراجع ذیصلاحاز ناشنوایی ارائه نگردیده است . علت فقدان چنین تعریفی از این بابت است که ناشنوایی تا حدود زیادی یک امر فردی است . به عبارت ، دیگر سن وقوع ناشنوایی علت ناشنوایی ، نوع ناشنوایی و میزان و درجه اختلال شنوایی از جمله عوامل بسیار مهمی در تعریف ناشنوایی و افراد ناشنوا محسوب گشته و نقش فوق العاده در برنامه ریزی های آموزشی دارند . در واقع برای آنکه از عهده یک برنامه ریزی صحیح و مناسب برای گروهی از دانش آموزان بخوبی فائق آئیم ، لاجرم می بایست فرد فرد آنان را به طور جداگانه و کامل مورد ارزیابی قرار دهیم . به عنوان مثال دانش آموزی که از زمان تولد و یا قبل از سنین سخن گفتن ناشنواست و کمترین تجربه زبانی ندارد با دیگر دانش آموزی که پس از آنکه مدتها می گوید و می شنود و مهارتهای زبانی را به طور طبیعی کسب می نماید و آنگاه دچار نقص شنوایی می گردد کاملا با هم متفاوت بوده و این تفاوت در برنامه ریزی های آموزشی آنان فوق العاده دخیل است . اما به طور کلی می توان گفت که افراد ناشنوا کسانی هستند که از حس شنوایی خود در زندگی بهره ای نمی گیرند و افراد نیمه شنوا کسانی هستند که با آنکه حس شنوایی آنان دارای اختلالاتی می باشند ولی در هر حال با سمعک و یا بدون سمعک تا حدودی می تواند از این حس استفاده کنند .
کودکان و دانش آموزان نیمه شنوا به دلیل آنکه نارسایی شنوایی آنان با درجات مختلفی ( از تخفیف تا شدید )می باشد معمولا قادرند با استفاده ویا بدون استفاده از وسایل کمک شنوایی از زبان بهرمند گردند واز طریق شنوایی قادر به صحبت کردن هم باشند اما در مقابل دانش آموزی که کاملا ناشنواست با بهترین وسایل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
امروزه باوجود پیشرفتهای علمی و فن آوریهای شگرف تمدن بشری، پیشگیری و درمان معلولیت های مختلف و محو پدیده ناخوشایند نابینایی ـ به جز در مواردی بسیار معدود ـ آرزویی بیش نیست. نابینایان به عنوان قشر غیرقابل اغماضی از جامعه در سطوح مختلف سنی مطرحند. کودک نابینا برای نخستین بار در فضای خانواده نفس می کشد. افراد خانواده نخستین کسانی هستند که کودک نابینا حضور آنها را درک می کند. بنابر این پدر ومادر کودک نابینا نخستین آموزگاران و سازندگان بنای شخصیتی اویند.
پدر ومادری که بطور غیرمنتظره کودک نابینایی را در آغوش می گیرند با احساسی آمیخته با ناباوری و عدم قبول این واقعیت ناخواسته، اضطراب اندیشه «چه کنم» امروز و نگرانی و وحشت «چه خواهد شد» فردا، روبرو می شوند. این احساس مخرب در روحیه و احساسات این طفل کوچک و معصوم اثر می گذارد. احساس ناامنی را در ضمیر او تقویت می کند. اتکای به نفس را از او می گیرد و به خود یاری و استقلال وی زیان می رساند. به همین جهت آموزش و راهنمایی پدر ومادر کودک نابینا در درجه اول ضروری تر از خود اوست. والدین کودک نابینا، نابینایی او را فاجعه یی بزرگ می پندارند و نمی دانندکه درک آنها از فرزندشان به کلی با درک وی از خودش متفاوت است. کودک نابینا ابتدا اصلاً نمی دانسته که از چه چیزی محروم شده و یا چه چیزی را از دست داده است و دیگران با او متفاوتند.
این ناآگاهی از خود، تا مدتها ادامه دارد. کودک نابینا در سنین پیش از دبستان آمادگی پذیرش آموزشهایی را دارد که به کسب محارتهای خودیاری منجر می شود. لیکن از آنجایی که بیشتر مراحل یادگیری در این سنین از طریق تقلید صورت می گیرد، شایسته است دیگر حواس وی به حدی تقویت شوند که بتوانند جایگزین حس بینایی شوند. در حین تقویت حواس در هر فرصت مناسب با گفتن مطالبی شیرین و جذاب محیط پیرامون او را توصیف و قابل درک نمود تا قادر به تقلید شود. همچنین باید به رشد حرکتی و تقویت مهارتهای جهت یابی کودک توجه خاصی داشت. کودک در این سنین دارای انرژی فراوان و هیجان بسیار، برای تحرک وبازی است و بتدریج به تفاوتهای خود با دیگران پی می برد.
کم کم به محدودیتهای خود می اندیشد، و احساس عدم امنیت نسبت به محیط پیرامونش در وی به وجود می آید. در این زمان باید کودک را دریافت. باید او را با محیط آشنا کرد تا احساس امنیت کند.
شرایط شرکت او را در بازیهای گروهی با همسالانش فراهم ساخت. او را با توانمندیهای خود آشنا کرد و مقدمات بروز استعدادها و توانایی هایی را فراهم ساخت. اگر کودک رها شده و در خود فرو رود، بتدریج از فرآیند رشد عقب مانده و از بستر طبیعی اجتماع منزوی می شود.
بدون شک نقص بینایی در احراز تجربه و کسب دانش محدودیتهایی ایجاد می کند، ولی این محدودیت ها به آن اندازه نیست که فرد نابینا را از تمام فعالیت های آموزشی، فراگیری حرفه و تجربه اندوزی محروم گرداند. چه بسیارند افراد نابینا که در آموزش بسیاری از علوم و فنون از بینایان نیز بهتر عمل کرده اند. نابینایان در علوم انسانی پیشرفتی قابل توجه دارند. در موسیقی ممتاز می شوند.
برخی از کارها را مشترکاً با بینایان انجام می دهند. فکر و دست آنان با کمک و دید بینایان بر بسیاری از مشکلات فایق می آید.
آموزش و پرورش کودکان و بخصوص نابینایان درگرو اتحاد مستمر و محکم اولیا خانه و مدرسه امکان پذیر می گردد. متولیان امور آموزشی و پرورشی باید از وحدت رویه و وفاق کامل و تقسیم کار مناسبی برخوردار باشند تا اجرای صحیح وظایفشان، به اهداف عالی هم نزدیک شود. اولیاً خانه و مدرسه دانش آموز نابینا، ضمن برقراری جلسات و ملاقات های مستمر و مکرر، آموزش و پرورش فرزندشان را جریان می دهند و از هر گونه وقفه یا عدم هماهنگی جلوگیری می کنند. به این ترتیب تحصیل دانش آموز نابینا بی وقفه استمرار خواهد داشت، تا چشمان خاموش او بتواند فانوس راه خود و دیگران باشد.
زندگی امروز حاکی از ایده های نوینی است که مبتنی بر پرورش تفکر و استدلال افراد می باشد. ایجاد عادت به تفکر و استدلال در کودکان بوسیله پرورش خلاقیت امکان پذیر است و این امر برعهده خانواده و مدرسه است.خلاقیت بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر و مفهوم جدید است لذا برای خلاق بودن باید آنگونه فکر کرد که دیگران فکر نمی کنند.کودکی که دچار آسیب بینایی است ممکن است دوره های حساس رشد را به خوبی طی نکند و با مشکلات اجتماعی و عاطفی بسیاری مواجه شود. بینایی، انگیزه تعامل با دیگران و کشف محیط را در کودک ایجاد می کند، بنابراین ضروری است که والدین و مربیان این کودکان، محیط را برای پرورش همه جانبه آنان مهیا سازند و حتی می توان انتظار را از این حد نیز فراتر برد و با اتخاذ روشهایی ساده به پرورش خلاقانه آنان پرداخت.راه های گوناگون و متنوعی برای پرورش خلاقیت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مقدمه
عاطفه از ماده عطف به معنای گرایش و انعطافی است که از رهگذر ارتباط فرد با موجود مورد توجه خاص از وی برقرار می گردد و از آن به احساس نیز تعبیر می شود. عامل چنین گرایشی از یک سو اتمدادهای روانی و حالت انفعالی فرد است. و از سوی دیگر شرایط و خصوصیات و جاذبه ای است که در طرف مقابل وجود دارد. عاطفه و احساس در حیات بشر قبل از عقل و ادراک ظاهر می شود و به نخستین روزهای زندگی باز می گردد. از این سو تأثیر عاطفه در عمل نیز از سایر عوامل و انگیزه ها نیرومندتر است و باید همواره تحت کنترل و پرورش ویژه قرار گیرد.
پرورش عاطفی همواره از نظر روانشناسان و مربیان امری مهم تلقی شده است همچنان که آیات و روایات و مباحث تربیتی اسلام نیز آن را مورد توجه کامل و دقیق قرار می دهد. و رهنمودهای ارزشمندی را ارائه می کند. آیاتی که از مؤدت، محبت و عدادت انعطاف و متفاوت، طمأنینه، اضطراب و حب جمال و زیبایی و مانند آن سخن می گوید می تواند به بعد عاطفی (با مفهوم عام آن) ناظر باشد، هرچند به مواردی چون عداوت و قساوت عنوان عاطفه دادن از باب لازم لاینفک بودنآنها با صفات متضادشان چون محبت و عطوفت است.
تربیت عاطفی به معنای هدایت و کنترل عواطف و احساسات و شکوفا سازی و بهره گیری به موقع از آن ها در جهت مطلوب یعنی خیر و سعادت انسان است.
پیشگفتار
در نظام تربیتی اسلام برای هر یک از مقاطع در زندگی انسان، از کودکی و نوجوانی و جوانی و بزرگسالی گرفته تا آخرین لحظات زندگی، نوعی پرورش کنترل عاطفه با هدف انسان سازی وجود دارد مثلاً پیامبر اکرم (ص) در مورد محبت و عطوفت با کودکان فرمود «اَحِبُّوا الصِبیانَ وَ اَرحَموُهُم فَاِذا وَ عَدتُموهُم فَقُوا لَهُم» .
و نیز می فرماید کسی که فرزند خود را ببوسد خداوند برای او حسنه ای ثبت کند. پرورش عاطفه در نوجوانی و جوانی که مرحله شکوفایی بیشتر احساس و شکل گیری شخصیت است از حساسیت و ظرافت بیشتری برخوردار است و توجه و دقت و مهارت افزونتری را می طلبد.
در اسلام توجه به عواطف از دوره کودکی و نوجوانی و جوانی فراتر می رود و شامل تمام سنین عمر می شود. زیرا هر انسانی عواطفی دارد که در طول عمر با اوملازم است و نباید از دید مربیان و ... پوشیده بماند.
عواطف در کودکان (رشد عاطفی)
عواطف نقش مهمی در زندگی کودک بازی می کنند و فعالیت های روزانه کودک را لذت بخش می سازند و او را به فعالیت های گوناگون می کشاند. تأثیر عواطف بر زندگی و فعالیتهای کودک همیشه مفید و نیرو بخش نیست. گاهی اثر منفی می گذارند. خصوصاً برخی از تحریکهای عاطفی را به خصوص اگر شدید و مداوم باشد رشد جسمانی کودک را دچار اختلال می کند، آسیب هایی که عواطف بر رشد جسمانی کودک وارد می آورند ناشی از اختلال ها و بی نظمی های حاصله در دستگاه گوارش و خواب کودک است. در چنین حالتی کودک، قدرت تمرکز حواس را از دست داده در فعالیت های درسی عقب می افتد. موفقیت و شکست انسان در زندگی، تا اندازه زیادی تابع حالت عاطفی در دوره کودکی است.
عواطف نا مطلوبی مانند ترس، خشم، حسادت اثرات منفی در رشد کودک دارند و عواطف مطلوبی مانند، محبت، شادی، لذت و کنجکاوی برای رشد طبیعی کودک ضروری هستند. شادی و لذت متعادل در تکامل شخصیت کودک مؤثر و نبوده آنها موجب کاستی در رشد ذهنی کودک می گردد.
و حتی موجب تأخیر در تکامل دستگاه گفتاری و اختلال های شخصیتی در این گونه کودکان می گردد کودکی که در محیطی بی محبت پرورش یافته باشد. خموش و بی علاقه است و کوچکترین واکنشی به لبخند و تمایلی که متوجه اوست از خود نشان نمی دهد. هرگاه نوزادی برای مدتی از درک محبت محروم بماند، حالتی شبیه به افسردگی دروی نمایان می شود در چنین وضعی نشانه هایی از رنج روحی و حالت های هیجانی که بیشتر ترس های واهی هستند در وی دیده می شود.
اگر جدایی از اشخاص مورد علاقه و عدم برخورداری از محیط محبت آمیز، بیش از سه ماه طول نکشد و کودک دوباره از محیط محبت آمیز برخوردار شود سرعت رشد وی به حالت طبیعی باز می گردد اما اگر این جدایی و محرومیت پنج ماه یا بیش از آن باشد.گرچه تماس مجدد کودک با اشخاص مورد علاقه و برخورداری از محبت می تواند سیر منفی فرآیند رشد را کاهش دهد نواقص رشدی وی را نمی توان جبران سازد.
چگونگی پیشرفت رشد عاطفی
هنگام تولد و کمی پس از آن نخستین حالت عاطفی نوزاد هیجانی کلی است. که در برابر محرک ها پدیدار می شود. باید دانست که حرکت های کودک هنگام تولد موضعی نیست بلکه مانند کرمی که به خود می پیچد، تمامی بدنش به حرکت در می آید.
این گونه حرکت ها را فعالیت های توده ای نامیده اند.
در دوره نوزادی حالت های عاطفی مشخص دیده نمی شود.
معمولاً پیش از پایان دوره نوزادی، هیجان های کلی به واکنش های ساده ای مبدل می شوند که نشانه خوشایندی یا ناخوشایندی نوزاد می باشند. انگیزه هایی مانند چسباندن نوزادش یا ضربه های ملایم دست گرم کردن نگهداشتن به وضعی که موجب راحتی او باشد باعث بروز واکنش هایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
شب ادرارى در کودکان
شب ادرارى یا ناتوانى در کنترل ادرار (Enuresis)، یکى از اختلالات رایج دوران کودکى است که در بعضى موارد مى تواند مسائل و مشکلات جدى روان شناختى مثل کاهش عزت نفس، احساس شرمسارى، خودکم بینى و پرخاشگرى به دنبال داشته باشد. براساس تعریف انجمن روان شناسان، زمانى که کودک (5سال به بالا) به طور مکرر دو بار در هفته و در مدت سه ماه متوالى، بدون داشتن بیمارى جسمانى خاصى مثل دیابت، صرع، عفونت هاى سیستم ادرارى، نارسایى هاى سیستم عصبى و... رختخواب خود را خیس کند، دچار مشکل شب ادرارى یا ناتوانى در کنترل ادرار است. میزان شیوع این اختلال به دلیل تنوع علل و معیارهاى اجتماعى گوناگون قدرى مشکل است، ولى آمارها نشان مى دهند که تقریباً 85 درصد کودکان تا سن پنج سالگى قادرند در طول شب خشک بخوابند و 15 درصد باقى مانده نیز با کمى آموزش و حمایت والدین و مربیان شان مى توانند پاکیزه خوابیدن را بیاموزند. تنها 2 _ 1 درصد کودکان هستند که تا سن 15 _ 14 سالگى توانایى کنترل ادرارشان را هنگام خواب هنوز به دست نیاورده اند.
• انواع شب ادرارى در کودکان
به طور کلى، شب ادرارى هاى کودکان به دو گروه تقسیم مى شوند.
گروه اول، کودکان خردسال زیر پنج سال که هنوز مراحل کنترل ادرار را در طول شب نیاموخته اند.
گروه دوم، کودکانى که بعد از سه ماه متوالى که قادر بوده اند شب ها خشک بخوابند، مجدداً دچار ناتوانى در کنترل ادرارشان شده اند.
• عوامل موثر در بروز شب ادرارى
محققان بر این باورند که شب ادرارى هاى گروه اول، ناشى از نارسایى و عدم رشد کافى اندام هاى دفع ادرار، عوامل رشد، وراثت و مشکلات هورمونى است و شب ادرارى هاى گروه دوم، حاصل مشکلات کلیوى، مثانه، مجارى ادرارى، عفونت هاى گوناگون سیستم دفع ادرار، تنش ها، استرس ها و فشارهاى روحى - روانى ناشى از تغییرات زندگى کودک است.
• تاخیر در رشد اندام ها
رایج ترین علت ناتوانى کودکان در کنترل ادرار، تاخیر در رشد اندام ها و سیستم اعصاب مرکزى آنهاست که موجب کاهش توانایى آنان بر عمل تخلیه مثانه مى شود. زمانى که مثانه کودک پر مى شود، اندام هاى عصبى دفعى پیام هایى که به مغز مى فرستد، کودک را براى دستشویى رفتن هوشیار مى کنند. چنانچه این بخش از سیستم عصبى کودک دچار ضعف و تاخیر در رشد باشد، پیام عصبى لازم به مغز نمى رسد.
• عامل وراثت
تحقیقات نشان مى دهند که تقریباً 75درصد کودکان مبتلا به شب ادرارى، داراى والدین و یا خواهر و برادرهایى بوده اند که آنها نیز این مشکل را داشته اند. این احتمال در بین کودکان شب ادرار که یکى از والدین شان مبتلا به شب ادرارى بوده است ، به 50 درصد مى رسد و چنانچه سابقه خانوادگى این بیمارى در آنها موجود نباشد، فرزند شان نیز به طور حتم تا 6 سالگى این مشکل را پشت سر خواهد گذاشت. آزمایش هاى گوناگون نشان داده اند که ژن حامل اختلال شب ادرارى بر روى کروموزم شماره 13 قرار دارد.
• اختلالات خواب
بررسى نوارهاى مغزى کودکان شب ادرار نشان مى دهد که نارسایى امواج مغز و افزایش فعالیت آن مى تواند در بعضى موارد مانع از بیدار شدن به موقع کودک براى دستشویى رفتن شود. به عبارت ساده تر، این گروه از کودکان ممکن است خوابى کاملاً طبیعى و آرام داشته باشند، ولى براى بیدار شدن به موقع دچار مشکل مى شوند.
• مشکلات هورمونى
تحقیقات نشان مى دهند میزان هورمون کاهش ادرار (ADH)در کودکان شب ادرار به حد طبیعى نیست. میزان ترشح طبیعى این هورمون در کودکان سالم (در طول خواب) موجب کاهش فعالیت کلیه ها و دیرتر پرشدن مثانه (در طول 12 _ 8 ساعت) مى شود. در حالى که در کودکان شب ادرار، عدم توازن این هورمون موجب بروز شب ادرارى در آنان مى شود.
• عفونت هاى سیستم دفع ادرار
کودکى که مبتلا به عفونت هاى کلیوى و سیستم دفع ادرار است، بیش از کودکان سالم نیاز به دستشویى رفتن پیدا مى کند. این کودکان هنگام دفع، دچار احساس سوزش، درد و ناراحتى مى شوند و ادرار آنها اغلب کدر و بدبو است. همچنین تب و درد در ناحیه پشت (کلیه ها) از دیگر علائم عفونت هاى ادرارى است.
• دیابت
دیابت یا بیمارى قند در کودکان نیز مى تواند عاملى براى شب ادرارى آنان باشد. علائم دیابت عبارتند از: تکرر ادرار، تشنگى بیش از اندازه، خستگى و بى حالى در طول روز، کاهش وزن و کم تحرکى، زیاد شدن اشتها و پرخورى.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تربیت دینی کودکان
اگر زمینه برای رشد احساس مذهبی که یکی از عمیق ترین احساس هاست، فراهم باشد به سرعت رشد می کند. بنابراین در تربیت دینی فرزندان باید کوشید تا این زمینه تقویت شود. شرکت دادن کودکان و نوجوانان در مراسم و محافل مذهبی- البته به شرطی که طولانی و خسته کننده نباشد- در این حرکت رو به رشد تاثیر مستقیم دارد. برپایی مجالس و برنامه هایی که در آنها ذکر خدا حرف اول را می زند در پرورش دینی آنان و آرامش روانی شان تاثیر بسزایی دارد، چرا که ایمان به خدا باعث آرامش دل بچه ها شده و ارتباط مبت و امیدوارانه ای با جهان پیرامون خود برقرار می کنند و احساس تنهایی و بی پناهی را از آنها دور می دارد.
عوامل مؤثر بر تربیت دینى و اخلاقى
در ساختار تربیتى افراد عوامل بىشمارى تأثیر دارند. بدیهى است همهى عوامل در یک درجه و سطح قرار ندارند. برخى از آنها تأثیراتشان عمیقتر و بعضى دیگر سطحى است.
وراثت
منظور ارث بردن کودک از صفات و ویژگىهاى پدر و مادر و آبا و اجداد است که از راه نطفه انتقال داده مىشود. پدر متدین و بخشنده و خوشخُلق روحیهى دیندارى و بخشندگى و خوشخُلقى را به فرزندان خود انتقال مىدهد.
محیط
عامل دیگرى که در تربیت دینى و اخلاقى فرزندن مؤثر است، تأثیرات محیطى است. و غرض از محیط مجموعهى عوامل و شرایطى است که فرد در آن رشد و نمو پیدا کرده و زندگى مىکند.
عوامل محیطى به دو دسته تقسیم مىشوند، یک دسته عوامل انسانى و دستهى دیگر عوامل غیرانسانی.
نقش دوستان کودک
کودک یک موجود اجتماعى است، احتیاج به انس و الف دارد و نیازمند بازىهاى دوستانه است. یکى از نیازهاى طبیعى کودک مؤانست و مجالست با هم سن و سال خود است و پدران و مادران نیز هرگز نمىتوانند نقش همبازى را براى فرزند ایفا کنند. کودکان زبان خاصى را دارا هستند و با همان زبان با همسالان خود سخن مىگویند. کودکان بر اساس عُلقه و علاقهاى که به یکدیگر دارند، رفتار و کردارشان در همدیگر مؤثر است.
نقش والدین
کودکان به طور فطرى خداشناس هستند و از نظر اخلاقى همهى روحیات خوب را دارا هستند. هر کودکى براساس فطرت متولد مىگردد. این پدر و مادر او هستند که او را به آیینهاى گوناگون راهنمایى مىکنند.
مشکل تربیتى فرزندان را از همینجا آغاز مىگردد که بزرگترها به جاى بارور ساختن حس دینى به تحمیل کردن مىپردازند. اعتقاد ما بر این است، اگر پدران و مادران روحیات غیرصحیح و غیرمنطقى را به کودکان خود انتقال ندهند کودکان با همان خلقیات فطرى رشد و پرورده مىگردند.