لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
پیدایش و تحول زبان
چکیده
آنچه در این مقاله تحت عنوان پیدایش و تحول گفتار ارائه شده نظریه ای بنیادی در گستره زبان است. بسیاری از نظریاتی که تاکنون در مورد علل پیدایش زبان در نزد نوع انسان ارائه شده اند، این فرض را پیشاپیش یدک می کشند که گفتار وسیله ای جهت انتقال پیام است که بشر آن را برای ارتباط با همنوع آفریده است. ولی نظریه ای که در این مقاله گرد آمده است ادعا می کند که در بسیاری موارد گفتار تنها پاسخی به برانگیختگی حاصل از برنامه ای تحت عنوان الگوی کلمه ای در مغز است. آن چه در بسیاری از موارد مکالمه ای دو یا چند نفره به حساب می آید، رفتاری است که هر فرد در جهت پاسخگویی به برانگیختگی حاصل از برنامه ای در مغز خود داده است که متقابلا برنامه ای را در مغز افراد برانگیخته می سازد. این نوع گفت و شنودها، مکالماتی نیستند که ضرورتا منظور از آن، انتقال پیام باشد. این نظریه برای تحول زبان که گفتار تنها بخشی از آن است، روندی قائل است که از شیوه ارتباط افراد با محیط نشات گرفته است، به طوری که انواع تعاملات افراد با جامعه یا اجتماع (که از تعاریف متفاوت برخوردارند) می تواند به الگوهای متفاوتی از گفتار منجر شود. همچنین، با پیگیری چگونگی شکل گیری گفتار در نزد کودکان، نشان داده شده که چارچوب گفتار در نزد افراد در جوامع ابتدایی و کودکان یکسان است و تنها پس از تعاملات افراد در جوامع باستان و جوامع امروزی است که مفاهیم و معانی در مغزها جای گرفته و گفتار چارچوبی جدید در نزد بزرگسالان در جوامع امروزی یافته، به طوری که مغز و گفتار، مفاهیم و معانی را به کار می برند. نظریه ای که از یک طرف تشریح کننده گفتاری است که از واژه ها، نه به مثابه نشانه هایی دلالت کننده بر موضوعها و معانی، بلکه همچون ״خود موضوعها״ استفاده می کند و از طرف دیگر تعیین کننده گفتاری که کلمات، نشانه های موضوع ها و مفاهیم و دلالت کننده بر آنها به حساب می آیند. همچنین، بر طبق نظریات مذکور تبیین شده است که بسیاری از خصایص موجود در زبان (به تعدادی که در این اثر تشریح شده است) ، نه آن گونه که تجربه گرایان، رفتار گرایان و تداعی گرایان پنداشته اند از طریق یادگیری آگاهانه کسب می شود و نه آن گونه که ساختگرایان تصور کرده اند، از ویژگی های ذاتی مغز است، بلکه از طریق درون سازی ناآگاهانه در مغز تثبیت شده و پس از برانگیختگی در قالب زبان ریخته می شود. نظریه ای که ״تعاملی״ لقب گرفته است.
مقدمه
نخستین کلمات ادا شده توسط انسانهای ابتدایی، در حقیقت، دلالت کننده بر موضوع ها نبوده، بلکه بیان کننده خود موضوع های به زبان آورده شده به شمار می رفتند. به بیان دیگر، واژگان مورد استفاده در گفتار به هیچ وجه نماد یا نشانه موضوعها به شمار نمی رفتند، از این روی بین واژگان و تعریف آنها فاصله ای که تحت عنوان دال و مدلول ذکر می شود وجود نداشت. زبان و گفتار در ابتدا به هیچ وجه خصلت انتقال دهنده پیام و مفاهیم را نداشت، بلکه به زبان آوردن هر موضوع مساوی با خلق آن موضوع بود. این شکل از زبان هنوز در جوامع ابتدایی قابل مشاهده است. اسکیموها عقیده دارند انسان از سه جزء تشکیل شده است: جان، روح و نام و برای آنکه دوباره جوان شوند نام خود را تغییر می دهند. کافرها آنقدر برای نام،موجودیت خارجی قایل لودند که تصور می کردند، اگر نام فردی را در برابر دیگ آب جوش به زبان آورند،اسم فرد همچون موضوعی موجودیت دارد و در آب جوشیده و تصفیه می شود. مصریان قدیم نیز با نامیدن مردگان به نام خدایان،آنها را زنده و جاوید می ساختند. چون به زبان آوردن نام چیزی، یعنی وجود بخشیدن به موضوع مورد نظر،سرخپوستان چروکی نیز بر این باورند که موفقیت در شکار به کاربرد واژه های مناسب بستگی دارد. به عقیده اعضای قبیله تولام پورا،ساکن در جزیره سولاوسی،اگر نام کسی ضبط شود می توان روح او را به چنگ آورد. در نزد کاراد جری ها، بومیان استرالیا، افسانه ای مرسوم است که می گوید: دو اسطوره از زمین بیرون آمده در حالی که تا آن موقع هیچ چیز وجود نداشت و پس از آن که اسطوره ها به روی جانوران، گیاهان، ماه و ستارگان نامگذاری کردند آنها حقیقتا به وجود آمدند. در قبایل شمال آفریقا، در یافتن نام دشمن مانند آن بود که فرد به ابزاری دست یافته که می تواند بر دشمن مستولی شود. در طایفه اوجیبوی، نام خود را به بیگانگان نمی گویند; چرا که اسم هر فرد را قسمتی از وجود وی می پندارند و می ترسند با به زبان آوردن نام خویش از وجود خود بکاهند. بومیان سولکا برای آنکه دشمنان خود را در جنگ ضعیف و ناتوان کنند، آنها را به نام درخت پوسیده صدا می کنند و عقیده دارند آنها با به زبان آوردن این کلمه واقعا ضعیف و ناتوان می شوند مالینوفسکی از معدود مردم شناسائی است که در طی تحقیقات خود با بسیاری از بومیان زندگی کرده و زبان و گفتار ایشان را فرا گرفته بود، از این رو به خوبی نسبت به تمایز آشکار زبان در نزد بدویان با آن چه در جوامع امروزی از پدیده ای به نام گفتار استنباط می شود، آگاهی داشت. وی طی تحقیقاتش پی برد که گفتار در جوامع ابتدایی خصلت پیام رسانی ندارد. او اذعان می دارد: در جوامع ابتدایی، زبان به عنوان یک پیوند در فعالیت های انسانی سنجیده شده و جزئی از رفتار انسانی شناخته می شود. او، نام ارتباط احساس برانگیز بر آن می نهد و از خود می پرسد: آیا در این نوع ارتباط، کلمات در مرتبه اول به جهت انتقال معنی، معنایی که از نظر نمادین از آن آنان است، به کار رفته است؟ و پاسخ می دهد: مسلما خیر، و ادامه می دهد، زبان در این جوامع به عنوان وسیله ای برای انتقال اندیشه ( آن چنان که ما بدان می نگریم) به کار نمی آید. او اذعان می کند که زبان در این جوامع نشات گرفاه از شیوه تفکر نیست، بلکه باید آن را نوعی تبادل احساس بین افراد ارزیابی کرد که کارکرد اجتماعی دارد. از طرفی ما با نوع دیگری از زبان در جوامع امروزی مواجه ایم که در آن واژگان به مثابه نشانه هایی هستند که بر مفاهیمی دلالت می کنند که از بیان آنها مقاصدی دنبال می شود. به بیان دیگر، در زبانی که در جوامع امروزی متداول است و بیشتر این نوع از زبان مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است، کلمات به کار رفته، نه به عنوان خود موضوع ها، بلکه به مثابه نماینده های آنها، معانی و مقاصد معینی را به دیگران انتقال میدهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بررسی نظریه های مربوط به پیدایش شهرها :
نظریه های مربوط به پیدایش شهرها در تاریخ علوم سابقه ی طولانی دارد. حتی قبل از به وجود آمدن رشته ی جغرافیایی شهری نظام یافته (سیستماتیک)، این موضوع همواره مورد تاکید جغرافیدانان بوده است و بیشتر در نوشته های جغرافیایی قرن نوزدهم و اوایل بیستم دیده می شود.
اولین پایگاه تفکر در منشا پیدایش شهرها "مکتب جبر جغرافیایی" است که فردریک را تزل از پایه گذاران آن به شما می رود. در دوره ی توجه به جبر جغرافیایی و قبول نقش قاطع و تعیین کننده ی عوامل طبیعی در رویدادها و پدیده های جغرافیایی و تاریخی، شهر و تمدن شهری نیز حاصل عوامل ویژه ی طبیعی قلمداد می شد.
دومین پایگاه تفکر در زمینه ی پیدایش شهرها، به موازات جبر جغرافیایی، نظریه ی "پخش گرایی" است که در علوم اجتماعی، بویژه در مردم شناسی و جغرافیا مورد تاکید قرار گرفته است و ارتباط نزدیکی با محیط گرایی دارد. در نظریه ی پخش گرایی، سیر مدنیت و گسترش تمدنهای شهری به وضعیت مساعد طبیعی بستگی دارد. این سیر مدنیت، ابتدا از کانون اصلی خود به قلمروهای ویژه ای در نواحی مجاور گسترش می یابد، سپس با وجود آمدن شرایط خاصی، فاصله های طولانی را می پیماید و به نواحی مختلف جغرافیایی می رسد. براساس این نظریه، تمدن شهری، ابتدا بصورت دولتشهر یا واحدهای نسبتاً مستقل دردشتهای جنوب غربی آسیا ظاهر می شود، سپس به سوی مشرق یعنی حوزه ی سند و به سوی مغرب یعنی ناحیه ی کرت گسترش می یابد ودر این مسیریابی به یونان و روم می رسد. با تسلط یونان بر بعضی از شهرها (مستعمرات) و توسعه ی امپراطوری روم، زندگی شهری به اروپا می رسد سومین تفکر جغرافیایی که در قرن نوزدهم که مورد توجه قرار می گیرد، پایگاه انقلاب و تکامل، است. بر اساس این نظریه، سیر تمدن از ساده ترین شکل آن شروع می شود و در نهایت به تمدن شهری می انجامد. در همه ی دوره های تحول، اوضاع جغرافیایی محیط نیز در نظر گرفته می شود. از سکونتگاههای موقتی گرفته تا زندگی راه شکار و تا تهیه ی الوار برای ساختن مسکن، همچنین از روستاهای کشاورزی تا ایجاد شهرها و مطرح شدن تقسیم کار و شغلهای تخصصی همه و همه بررسی می گردد.
از آنچه گفتیم می توان نتیجه حاصل کرد که در پیدایش شهرها سه پایگاه فکری ایجاد، تکامل و پخش، نزدیک به هم و تقریباً شبیه به هم عمل می کنند و به قطعاتی می مانند که در برریهای علمی با پیوند آنها به هم می توان به یک بررسی منطقی دست یافت؛ البته برخی از محققان در شناخت شهر از روستا هنگام آغاز تمدن انسانی، بیشتر بر ارتباطات تجاری به همراه پنج عامل تاکید می کنند:
برج و بارو و استحکامات
وجود یک بازار
دارا بودن یک دادگاه با بعضی قوانین ویژه
وجود شیوه ای از تعاون و همکاری
حاکمیت شیوه ای دولتشهری، یا دارا بودن یک نقش نسبتاً مستقل
همه ی ویژگیهای مذکور را نمی توان به منزله ی یک الگوی جهانی در شهرهای نواحی مختلف جغرافیایی به کار گرفت؛ اما بیشتر این عوامل، شیوه ی زندگی شهری را در شناخت شهر از روستا بخوبی نشان می دهد.
در اینجا با توجه به اهمیت و نقش شیوه ی دولتشهری، این موضوع را کمی روشنتر بیان کرده، از دولتشهرهای سومری یاد می کنیم:
دولتشهرهای سومری، واحدهای سیاسی کوچک و خود گردانی بودند که زبان و مذهب مشترک داشتند و از نظر اقتصادی نیز به یکدیگر وابسته بودند. هر واحد شهری، شهر و مزمینهای زراعتی حومه ی آن و گاهی چند شهر کوچک روستا و آبادی را شامل می شد. مرکز هر واحد، خود شهر بود و مورفولوژی آن را بندر، کانال، معبد، واحدهای مسکونی، کارگاهها، مغازه ها و مراتع اطراف تشکیل می داد. در دولتشهرهای سومری، با پیشرفت اقتصاد شهری، تقسیم کار صورت می گرفت و طبقه ی متوسط شهری پدید می آمد. تجارت در اختیار گروه بازرگانان بود. مدار امور در دولتشهرها بر تعاون و همکاری اجتماعی استوار بود. شعر، هنر و ادبیات به کمال رسیده بود. تجارت زمینی، دریایی و رودخانه ای پایه اقتصاد دولتشهرها را تشکیل می داد. طرحهای وسیع آبیاری، زهکشی و خشکاندن باتلاقاه و تبدیل آن به زمینهای آباد، با کار دسته جمعی و تعاون انجام می گرفت. علم ریاضی، خط و هندسه پایه گذاری شد و معماری، تکامل یافت. نظام سیاسی دولتشهرهای سومری را دموکراسی بدوی گفته اند؛ نظامی که بنیاد آن بر سه دستگاه استوار بود:
مجمع عمومی شهر که قدرت سیاسی را در اختیار داشت.
شورای معمرین که امور روزمره ی جامعه ی شهری را اداره می کرد.
حاکم شهر که هیچگاه قدرت مطلق و فطذت استبدادی نداشت.
ویژگیهای شهرها در سیر مدنیت :
گوردن چایلد در مقاله ای که در سال 1950، با عنوان (انقلاب شهری) منتشر ساخت، هنگام شناخت شهرها از روستاهای دوره ی نئولیتیک، به ده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 99
فصل اول
نگاهی به سیر تاریخی پیدایش پوشاک
لباس همان سطح هر چیزی است و در لایه های اولیه، هر فاعل شناسان با آن درگیر میشود در مفهوم عربی معنای ستر کردن، پوشاندن، مخفی کردن، و حتی بدل کردن را یادآوری می شود و پوشاننده شده را آن طور به نمایش می گذارد که اقتضای ظاهری اش باشد.
این امر که بشر، براینشان دادن خود را از قدیم الایام مانند حیوانات (که در زمان های خاص مثل جفت گیری یا نزاع تغییر ظاهر می دهند) مبدل شده، با هنر نقش اندازی اولین قدم د ر راه مفاهیم جدید پوشش را برداشته است، ما را به این گفته ویل دورانت که «هنر در میان قبایل وحشی از نقش تزئینی و لباس پوستی و خال کوبی برخاسته» راهنما میشود. بشر نخستین، در مراسم خاص، بدن خود را با رنگ ها یا نقوشی زینت می داده تا در «جلب نظر» یا «جعل نظر» خود را نوع خاصی نشان دهد. به مرور استفاده از رنگ به دلیل عدم ثبات از میان رفت و خال کوبی (Taboo) با هزار نیش سوزن جایگزین آن شد، سیر آرایش بدن پس از استفاده از پوست حیوانات کم کم به دوران جدیدتری رسید و بشر با دستیابی به تکنولوژی نساجی الیاف را به صورت پارچه تولید کرد و مفاهیم پوشش را تحت تاثیر قرار داد. در این سیر تکامل آن نقوش و رنگهایی که با خالکوبی و رنگ کردن بدن یا با استفاده از پوست حیوانات و قطعات بدن آنها یا شاخ و برگ گیاهان، انسان را به نحوی دیگر نشان می داد یا می پوشاند به منسوجات منتقل می شد و پیشرفت فن آوری، ظواهر و نقوش جادویی، دینی، خانوادگی، طبقه بندی حرف، سطوح اجتماعی و غیره ... را به سوی تولید شکل یافته تر منسوج و البسه سوق داد و رسوم و آداب اجتماعی و نیز تکنولوژی نساجی و پوشاک را به سمت اشاعه و حفاظت از معانی و ظواهر کشاند.
هزاره دهم ق.م دوره ای است که اصطلاحاً دوران نوسنگی نامگذاری شده است و معمولاً با نامهایی چون عصر استقرار، عصر دهکده نشینی، عصر کشاورزی و عصر دامداری نیز شهرت داشته و به عنوان یکی از ادوار مهم تاریخ تکامل بشر از بعد فنی و معنوی محسوب می شود. باید گفت، پیش از تاریخ اطلاع دقیقی از جوامع انسانی در دست نیست و آنچه گفته شد بیشتر بر اساس حدس و گمان بوده است. به نظر می رسد، پیش از این تاریخ انسان ها همانند گله های حیوانی در رفت و آمد بوده اند و از آنان آثار مادی ملموسی جز اشیای سنگی به دست نیامده است. و اما در مورد پوشاک، بافت و تاریخ آن، که محور اصلی موضوع است و شاید بتوان آنرا به دوران پیش از نوسنگی نسبت داد، دوره ای که با نامهای میان سنگی، پارینه سنگی و یا دوره پیش از تاریخ نامگذاری شده و از دو تا هفت میلیون سال پیش آغاز و تا ده هزار سال پیش (آغاز دوره نوسنگی) ادامه داشته است. برای شناخت دقیق تر از تاریخ بافت و پوشاک آنرا در سه مقوله:
1- پارچه و طرح 2- فرم و شکل 3- دوخت لباس
مورد بررسی قرار می دهیم.
پارچه و طرح لباس
احتمال داده می شود اولین لباس ها توسط گروه های انسانی که به ویژه در مناطق سردسیر زندگی می کردند تهیه شده است. آنها بعد از آن که حیواناتی مانند گوزن، ماموت، گاو و حتی اسب را شکار می کردند کم کم به این نتیجه رسیدند که می توان از پوست آنها برای پاپوش و یا تن پوش استفاده کرد و قطعاً فیزیک این حیوانات و تناسب آن با یک نیم تنه برای انسان تبلور این اندیشه را در ذهن آنها بیشتر کرد که مثلاً بعد از شکار یک حیوان بزرگ، با کندن پوست آن می شود از این پوست به عنوان تن پوش استفاده نمود. هنوز هم این عادت در بعضی از انسان ها (پاره ای قبایل در آفریقا و آمریکای لاتین) وجود دارد که علاقه مندند خود را به شکل حیوانات درآورده و نقشی را ایفا نمایند. حتی در نقش برجسته های باستانی نیز گاهی موجوداتی با پیکر انسان و سر حیوانی و یا بالعکس حیواناتی که سر انسان دارند، دیده می شود.
پس این احتمال وجود دارد که تفکرات این گونه، ریشه در دوران بسیار قدیم داشته باشند، یعنی زمانی که بشر از پوست حیوانات برای تهیه تن پوش استفاده می کرده است.
همانگونه که پیداست فرم پوست به صورتی است که گویا یک خط از زیر گردن تا انتهای بدن که به پاها و باسن ختم می شود ادامه دارد که می توان پس از جدا کردن سر، از همان خط روی پوست را برش داد، پس پوست، خود راهنمای بسیار مناسبی بود و طبیعت، خود به انسان کمک کرد تا چگونه از پوست حیوانات به عنوان البسه استفاده کند. این روش هنوز هم در بسیاری از مناطق سردسیر از جمله مناطق عشایر نشین شمال خراسان و یا اسکیموهای قطب شمال دیده می شود که از پوست حیوانات برای خود لباس تهیه می کنند.
آنچه مسلم است تاریخ استفاده از پوست برای تهیه پوشاک به دوران خیلی گذشته می رسد که مطمئناً بافت در آن هنوز جایگاهی نداشته و در آغاز دوران نوسنگی میتوان حدس زد که انسان کماکان از همان تجربه های گذشته استفاده می کرده است. ولی در نمونه هایی که از نقاط باستانی «علی کش» ، «گنج دره» و «تپه سیلک»، از سال های هفت، هشت و نه هزار قبل از میلاد به دست آمده آثاری از بافت دیده می شود که با توجه به قدرت آن می توان گفت این فن قبل از هنر سفال گری شکل گرفته است. برای نمونه در کف اتاق های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تاریخچه پیدایش کونگ فوتوا
کونگ فوقدمتی تقریبا برابر تاریخ نسل بشر دارد ولی رشد ونمو این هنر از هنر قدیمی چینی به مفهوم طریق مشت زنی یا کمپو سرچشمه میگیرد.درباره ریشه کمپو یک داستان قدیمی چنین بیان میکند:
یکی از پیروان مکتب بودا«دارو ما تائیشی» از هندوستان برای آموزش اصول دین بودا به پادشاه لیانگ به چین سفر کرد.او برای رسیدن به چین راه طولانی و خطرناک را نیاز به قدرت و مقاومت جسمی و روحی فوق العاده داشت به تنهایی طی کرد و در معبدی بنام شائولین سو اقامت گزید و به تعلیم مکتب خویش پرداخت تعلیمات شدیدی فکری او باعث خستگی ومنزوی شدن شاگردان او شد در مرحله بعدی او به شاگردانشتوضیح داد که هر چند هدف دین بودا سالم سازی روح انسان می باشد اما روح و جسم از همدیگر جدا نیستند و هنگامی که شخص در ضعف فیزیکی باشد نمی تواند اما روح و جسم و روح از همدیگر جدا نیستند و هنگامی که شخص در ضعف فیزیکی باشد نمی تواند به تزکیه نفس دست یابد دارو ما برای ایجاد نیروی فیزیکی برتر 9 سال وقت صرف کرد و ساکت و آرام در دنیای درون خود فرو رفت پس از این مدت حرکات سریع برای دست وپا ابداع کرد. که همین حرکات پایه و اساس بیشتر ورزشهای رزمی امروزی است.
برخی از اصطلاحات در کونگ فوتوآ :
سلام و درود
توآ
استاد تعلیم
یارومه
شالبند سفید
کونگ فوکای همراه
شالبند سبز
حس توما تومای، راهدان
شالبند قهوه ای
حس نورمابه تو
شالبند سرخ
حسن تومابه کتیک
جمع شدن
باتو
تفکر و اندیشیدن
ذن
نشست و استقرار پاها
راتو
انواع مشت ضربه پیش مشت
ماتو
لبه مشت بسته
سوماتو ،زوره
پشت مشت بسته
تیه ماتو ،آثار
زنای
نشستن و اندیشیدن
کامی سمای
ایستادن و ادای احترام
آرنج
هوتو
ساعد
چینما
تیغه دست
کیانذا
دفاع بالارس
آفما
دفاع با ساعد ازداخل به خارج
دومای
دفاع با ساعد ازخارج («دوارنی )
اورانتو
دفاع با ساعد از خارج به داخل
اوداء تو
نوک مرغی
روماج تو
درنا
اکیپ تو
نوک ماهیچه ها
نپتون
پشت دست
خمو تو
ضربات پا پیش رد
کی تو
ضربه با روی پا (پهلو)
یا ته کی تو
ضربه با تیغه ی پا (کف)
تیه کی تو
حرکات و ضربات پرنده
توران مای ، تومای توران ما
ضربه دورانی پا (مستقیم )
سیما کی تو
پاشنه
وسایا
ضربه با تیغه ی پا به ساق حریف
کانسبز
خاکی کردن پا و انداختن حریف
ویاش
مبارزه
مایانا
تکنیک و خط
ممای
ضربه با تیغه و کف پا(پرشی)
توران مای تیه کی تو
ضربه بازوی پا به پهلو (پرشی)
توران مای سا ته کی تو
ضربه دورانی پا مستقیم (پرشی)
توران مای سیما کی تو
جنگیدن
فایت
جنگجو
فایت
تشک زمین مبارزه
اوتایمی
شماره یک
گی
شماره دو
سو
شکستن احسام سخت
بُنکن
زانو زدن و بازکردن شالبند
جین جای
ایستادن روی دوپا
فراک (یته راتو)
ایستادن متمایل به پس از پهلو
اورایماراتو
تکنیکنهای کونگ فو
در هنر کونگ فو 73000 تکنیک ترکیب عکس العمل سازی وجود دارد تکنیک یک رابطه فنی وریاضی می باشد . و ترکیب یک عامل شیمیایی و عکس العمل سازی از عوامل فیزیکی می باشد این حرکات طوری طراحی شده اند که در هر خط(فرم) نسبت به پیشرفت همراه در طول تمرین حرکات از ساده به مشکل رفته رفته کامل می شود و دراثر تمرین تکنیکهای کونگ فو ماهیچه بدن در زوایای خاصی تقویت شده و هماهنگی اعصاب و عضلات به حد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تاریخچه پیدایش کونگ فوتوا
کونگ فوقدمتی تقریبا برابر تاریخ نسل بشر دارد ولی رشد ونمو این هنر از هنر قدیمی چینی به مفهوم طریق مشت زنی یا کمپو سرچشمه میگیرد.درباره ریشه کمپو یک داستان قدیمی چنین بیان میکند:
یکی از پیروان مکتب بودا«دارو ما تائیشی» از هندوستان برای آموزش اصول دین بودا به پادشاه لیانگ به چین سفر کرد.او برای رسیدن به چین راه طولانی و خطرناک را نیاز به قدرت و مقاومت جسمی و روحی فوق العاده داشت به تنهایی طی کرد و در معبدی بنام شائولین سو اقامت گزید و به تعلیم مکتب خویش پرداخت تعلیمات شدیدی فکری او باعث خستگی ومنزوی شدن شاگردان او شد در مرحله بعدی او به شاگردانشتوضیح داد که هر چند هدف دین بودا سالم سازی روح انسان می باشد اما روح و جسم از همدیگر جدا نیستند و هنگامی که شخص در ضعف فیزیکی باشد نمی تواند اما روح و جسم و روح از همدیگر جدا نیستند و هنگامی که شخص در ضعف فیزیکی باشد نمی تواند به تزکیه نفس دست یابد دارو ما برای ایجاد نیروی فیزیکی برتر 9 سال وقت صرف کرد و ساکت و آرام در دنیای درون خود فرو رفت پس از این مدت حرکات سریع برای دست وپا ابداع کرد. که همین حرکات پایه و اساس بیشتر ورزشهای رزمی امروزی است.
برخی از اصطلاحات در کونگ فوتوآ :
سلام و درود
توآ
استاد تعلیم
یارومه
شالبند سفید
کونگ فوکای همراه
شالبند سبز
حس توما تومای، راهدان
شالبند قهوه ای
حس نورمابه تو
شالبند سرخ
حسن تومابه کتیک
جمع شدن
باتو
تفکر و اندیشیدن
ذن
نشست و استقرار پاها
راتو
انواع مشت ضربه پیش مشت
ماتو
لبه مشت بسته
سوماتو ،زوره
پشت مشت بسته
تیه ماتو ،آثار
زنای
نشستن و اندیشیدن
کامی سمای
ایستادن و ادای احترام
آرنج
هوتو
ساعد
چینما
تیغه دست
کیانذا
دفاع بالارس
آفما
دفاع با ساعد ازداخل به خارج
دومای
دفاع با ساعد ازخارج («دوارنی )
اورانتو
دفاع با ساعد از خارج به داخل
اوداء تو
نوک مرغی
روماج تو
درنا
اکیپ تو
نوک ماهیچه ها
نپتون
پشت دست
خمو تو
ضربات پا پیش رد
کی تو
ضربه با روی پا (پهلو)
یا ته کی تو
ضربه با تیغه ی پا (کف)
تیه کی تو
حرکات و ضربات پرنده
توران مای ، تومای توران ما
ضربه دورانی پا (مستقیم )
سیما کی تو
پاشنه
وسایا
ضربه با تیغه ی پا به ساق حریف
کانسبز
خاکی کردن پا و انداختن حریف
ویاش
مبارزه
مایانا
تکنیک و خط
ممای
ضربه با تیغه و کف پا(پرشی)
توران مای تیه کی تو
ضربه بازوی پا به پهلو (پرشی)
توران مای سا ته کی تو
ضربه دورانی پا مستقیم (پرشی)
توران مای سیما کی تو
جنگیدن
فایت
جنگجو
فایت
تشک زمین مبارزه
اوتایمی
شماره یک
گی
شماره دو
سو
شکستن احسام سخت
بُنکن
زانو زدن و بازکردن شالبند
جین جای
ایستادن روی دوپا
فراک (یته راتو)
ایستادن متمایل به پس از پهلو
اورایماراتو
تکنیکنهای کونگ فو
در هنر کونگ فو 73000 تکنیک ترکیب عکس العمل سازی وجود دارد تکنیک یک رابطه فنی وریاضی می باشد . و ترکیب یک عامل شیمیایی و عکس العمل سازی از عوامل فیزیکی می باشد این حرکات طوری طراحی شده اند که در هر خط(فرم) نسبت به پیشرفت همراه در طول تمرین حرکات از ساده به مشکل رفته رفته کامل می شود و دراثر تمرین تکنیکهای کونگ فو ماهیچه بدن در زوایای خاصی تقویت شده و هماهنگی اعصاب و عضلات به حد