حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد فساد دربار پهلوی 159 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 159 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فساد دربار پهلوی

چکیده: یکی از عوامل بروز نارضایتی های گسترده از رژیم شاه، فساد بی‌حد و حصر دربار بود. فساد اخلاقی، تکبر و تفرعن، فساد جنسی، فساد مالی و فساد دینی تمام تار و پود دربار را در نوردیده بود. در حقیقت، فسادی که با ظهور رژیم پهلوی هم‌زاد دربار بود، در پایان دوران حکومت پهلوی به صورت یک فرهنگ حاکم درآمد. در ابتدا رژیم سعی می‌کرد فساد دربار را به دلایل فرهنگی و هراس از واکنش های خشمگینانه‌ی مردم مخفی نگه دارد. همین امر موجب شد تا خاندان سلطنت خود را از مردم پنهان نمایند و کم کم رابطه باریک خود را با مردم قطع کنند. همین تغییرات سبب گردید دربار به اشرافیت و طبقه‌ای تبدیل شود که هیچ رشته‌ای میان آنان و مردم تنیده نباشد.

فساد دربار نه تنها در چهاردیواری کاخهای پهلوی نماند، بلکه در تمام ارکان رژیم ریشه زد. نهادهای رژیم هر چه به دربار نزدیکتر بودند، بیشتر به مظهر فساد تبدیل می‌شدند و کم کم از درون می‌پوسیدند و ناگهان فرو می‌ریختند.

با آنکه وقوع فساد در هر رژیمی محتمل است، اما، عواملی را که به بی‌اعتمادی مردم دامن می‌زنند، می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

1. برخورد نکردن نظام و نهادهای آن با فساد؛

2. رخنه کردن فساد در بدنه و در رأس نظام (نهادینه شدن فساد).

رژیم شاه به هر دو بیماری مبتلا شد. فساد دربار کم کم از پرده برون افتاد و مردم مسلمان ایران را سخت به عکس‌العمل واداشت. بخش اعظم تظاهراتی که از سال 1356 در ایران آغاز شد، متوجه فساد دربار بود. به گفته ژان لوروریه، روزنامه‌نگار فرانسوی «اگر در کوچه و خیابان از ایرانیان بپرسید که چرا رژیم را مورد انتقاد و سرزنش قرار می‌دهند و جواب آنها را جمع کنید، فساد و انحطاط اخلاقی رژیم در ردیف اول پاسخ آنها خواهد بود.»(1)

اگر مجموعه‌ی شعارها، دیوار نوشته‌ها و پلاکاردهای مردم ایران را در دوره‌ی انقلاب مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، این ادعا را ثابت می‌کند که فساد دربار پهلوی یکی از عوامل اعتراض آشتی‌ناپذیر مردم ایران بود.

بسیاری از شعارهای مردم فساد رژیم و مظاهر فساد و عوامل آن را مورد اعتراض قرار می‌دادند. شعارهای ذیل نمونه‌ای از آنهاست:

نظام شاهنشاهی سرچشمه فساد است.(2)

شاه مظهر رذالت، دنائت، لئامت و فساد است.(3)

اسلام دین جنبش و جهاد است، برنامه‌اش کوبیدن فساد است.(4)

تا شاه در ایران است، فساد هم هست.(5)

مرگ بر رژیم فاسد(6)

بعضی از شعارهای مردم، فساد اخلاقی عناصر دربار را مورد حمله قرار می‌داد. مردم با توجه به موقعیت زمانی در اعتراض به رقصیدن کارتر و فرح در شب ژانویه 1978 (11 دی 1356) دهها شعار را برای وی سرودند، به عنوان نمونه:

زاری نکن شهبانو اگر ممد دماغ بمیره کارتر تو را می‌گیره(7)

شاهپور بختیار در کاخ بسته، کارتر می‌زنه، شاه می‌خونه، فرح می‌رقصه(8)

فرح به من گفت الهی مملی بمیره، جیمی مرا بگیره(9)

مردم، بعضی عناصر دیگر دربار را مورد هجوم قرار می‌دادند و با شعارهای طنزآمیز اعمال آنها را مورد انتقاد قرار می‌دادند:

مرگ بر خاندان فاحشه پهلوی(10)

ای اشرف بی‌شرف کجایی(11)

مرگ بر محمدرضا پهلوی، غلامرضا پهلوی، اشرف فاحشه(12)

شاه به این بی‌غیرتی هرگز ندیده ملتی(13)

شاه رفته به مصر عربی برقصه، تنبک بزنه، فرح برقصه(14)

شعارهای کنایه‌آمیز، موارد خاصی از اعمال فسادآمیز رژیم را برجسته می‌کرد. مردم با آگاهی از نقش فرح در جشن هنر شیراز شعار می‌دادند:

فرح را بردند شیراز، با دایره و تنبک و ساز(15)

در بعضی از این شعارها، شراب‌خوارگی درباریان مورد طعن و سرزنش قرار می‌گرفت، در یکی از شعارهای مردم آذربایجان به زبان ترکی آمده است:

دایم شراب ایچللر مسند دیلیشن لر.(16)

مرگ بر شاه جلاد سگ صفت شرابخوار(17)

در نظر مردم، بسیاری از مفاسد اجتماعی ناشی از مفاسد رژیم پهلوی بود و درباریان مسئولیت مستقیم آن را به عهده داشتند. مواد مخدر یکی از مشکلات اجتماعی دوره‌ی پهلوی بود و مردم، خود درباریان را عامل این بدبختی می‌دانستند. در یکی از پلاکاردها آمده بود:

ایران دومین مصرف کننده تریاک است، مرگ بر شاه(18)

در بعضی شعارها عامل توزیع مواد مخدر را هم مشخص می‌کردند، به همین جهت می‌نوشتند:

اشرف رهبر باند هروئین(19)

پس از روی کار آمدن بختیار، شعارهای طنزآمیز اشاره‌گر به استعمال مواد مخدر زیاد شد و نوک پیکان شعارها به سوی بختیار نشانه رفت؛ به عنوان نمونه:

تریاکی بی‌اختیار دست از سر مردم بردار(20)



خرید و دانلود تحقیق در مورد فساد دربار پهلوی 159 ص


تحقیق در مورد رضاشاه پهلوی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

رضاشاه پهلوی

 

رضاشاه پهلوی؛ در زمان سردار سپهی

رضا پهلوی، شاه ایران از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ و بنیانگذار دودمان پهلوی بود[۱]

نام‌ها

رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل مختلف به نام‌هائی چند خوانده شده است. در جوانی به نام ناحیه‌ای که از آن برخاسته بود «رضا سوادکوهی» نامیده می‌شد.[3] با ورود به نظامی‌گری به «رضاخان» و سپس، با ذکر درجه نظامی‌اش، به «رضاخان میرپنج» شناخته شد. بعد از کودتای ۱۲۹۹ و به دست‌گرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا، او را «سردار سپه» می‌خواندند. پس از رسیدن به سلطنت و انتخاب نام خانوادگی پهلوی به «رضاشاه پهلوی» شناخته شد. در سال ۱۳۲۸ با تصویب مجلس شورای ملی به او لقب «کبیر» داده شد و از آن پس هوادارانش او را «رضاشاه کبیر» می‌خوانند.

زندگی

آغاز زندگی و جوانی

رضا در ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ (ربیع‌الاول ۱۲۹۵ هجری قمری) در روستای آلاشت از توابع سوادکوه مازندران زاده شد. پدرش عباسعلی، سرهنگ فوج سوادکوه، و مادرش زهرا (نوش‌آفرین) که جزو مهاجرین از قفقاز بود. پس از مرگ پدرش در چهل روزگی وی، با مادرش برای پیوستن به دایی خود به تهران آمد. در این سفر رضای نوزاد به شدت بیمار شد و حتی برای یک شب اورا مرده پنداشتند.[۲] و در محله سنگلج در فقر و تهیدستی زندگی کردند

خانواده

بریگاد قزاق

در سن ۱۲ سالگی توسط ابوالحسن خان سرتیپ (صمصام) از بستگان خود وارد فوج سوادکوه (از ابواجمعی علی‌اصغرخان امین‌السلطان صدراعظم) و تابین (سرباز) شد. سال ۱۳۱۳ هجری قمری پس از قتل ناصرالدین شاه قاجار، فوج سوادکوه برای حفاظت از سفارتخانه و مراکز دولتی به تهران فراخوانده می‌شود. وی در دوران خدمت در قزاقخانه به سرعت رشد کرد و در سال ۱۳۱۸ هجری قمری، به سرگروهبانی محافظین بانک استقراضی روسیه در مشهد و پس از چندی به وکیل‌باشی گروهان شصت تیر منصوب شد. گروهان شصت‌تیری که رضاشاه آینده به فرماندهی آن رسید نخستین گروهان شصت‌تیرانداز در ایران بود که در حصر تبریز نیز در دورهٔ استبداد کوچک همراه بود. در این دوره رضا شاه به دلیل استفاده از یکی از معدود مسلسل‌های ماکسیم آن زمان، به رضا ماکسیم معروف شد.

بعد از فتح تهران در سال ۱۳۲۴ هجری قمری به همراه گروه محافظین عین‌الدوله که تبعید می‌شد، به فریمان اعزام شد. رضاخان نزد عین‌الدوله تقرب یافت و به آموختن خواندن و نوشتن ‌پرداخت.

در سال ۱۲۸۸ خورشیدی، همراه با سواران بختیاری و ارامنه برای خواباندن شورشها و قیامهای محلی به زنجان و اردبیل اعزام ‌شد و در جنگ با قوای ارشدالدوله از خود رشادت نشان داد. سپس با درجه یاوری به فرماندهی دسته تیرانداز و در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به فرماندهی آتریاد (تیپ) همدان منصوب شد.

گیلان

در سال ۱۲۹۹ خورشیدی برای شرکت در سرکوبی قیام میرزا کوچک‌خان جنگلی به گیلان اعزام شد.

[ویرایش] کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹

در نتیجه مذاکرات و هماهنگی‌های به عمل آمده بین سیدضیاءالدین طباطبایی (مدیر روزنامه رعد) و رضاخان، در روز سوم حوت(اسفند)، کودتای ۱۲۹۹ صورت گرفت و قوای قزاق وارد تهران شدند و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. نزدیک به صد تن از رجال، سرشناسان و روحانیون بازداشت و زندانی شدند. احمدشاه و محمدحسن میرزا (ولیعهد) به کاخ فرح‌آباد ‌گریختند و فتح‌الله خان سپهدار رشتی (نخست‌وزیر) به سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شد.

[ویرایش] نظر برخی از تاریخ‌نویسان (مانند سیروس غنی و همایون کاتوزیان)

گفته می‌‌شد دولت بریتانیا برای کنترل اوضاع ایران اقدام به کودتای نظامی کرد. از دید برخی از تاریخ‌نویسان،[۳][۴] اکنون با باز شدن اسناد طبقه بندی شده وزارت امور خارجه بریتانیا مشخص گردیده است که دولت بریتانیا (مانند لرد کرزن، وزیر امور خارجه) کاملاً از برنامه‌ریزی برای کودتا بی‌خبر بوده است. البته برخی از ماموران بریتانیایی در



خرید و دانلود تحقیق در مورد رضاشاه پهلوی


تحقیق در مورد حمله رژیم پهلوی به فیضیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

احمد نجمی

حمله مأموران رژیم ستم شاهی به مدرسه فیضیه در سالروز شهادت امام صادق در سال ۱۳۴۲هر چند تصویر تلخی بر خاطره انقلاب باقی گذاشت، اما سرمنشأ بسیاری از رخدادهای سیاسی شد. از این رو در سالگرد این واقعه فجیع به بررسی زمینه‌های بروز آن و خاطرات باقی مانده و تأثیر این واقعه بر قیام خمینی کبیر می‌پردازیم.زمینه‌های حمله به مدرسه فیضیهدر ماه‌های پایانی سال ۱۳۴۱،محمدرضا شاه که سالگرد ناکامی‌طرح انجمن‌های ایالتی و ولایتی را به تلخی پشت سر می‌گذاشت، تصمیم گرفت اصول ششگانه‌ای را با حذف و اضافاتی در قالب «انقلاب سفید» به رفراندوم بگذارد. این اصول ششگانه در واقع همان انقلاب از بالایی بود که آمریکا به کشورهای توسعه نیافته اعلام کرده بود. مخالفت با اصول ششگانه، برخی تبعات را برای روحانیت در پی داشت. چرا که «مسأله اصلاحات ارضی، سهیم کردن کارگران درکارخانه‌ها، سپاه دانش که به نوعی به زن‌ها برمی‌گشت و قانون ملی کردن جنگل‌ها، جزو اصول لوایح ششگانه شاه بود. اینها مسائلی بود که به ظاهر یک مقداری وجهه عمومی شاه را در مقابل اقشاری از مردم بالا می‌برد. این اصول، ظاهری فریبنده و عوام پسندانه داشت و مخالفت با آنها اعتراض افراد ناآگاه را در پی داشت.» بر این اساس امام خمینی تدبیر خاصی در نظر گرفتند و در مشاوره با سایر مراجع و علما، علاوه بر تبیین علل مخالفت با این رفراندوم، جوانب امر را سنجیدند. در نهایت قرار بر این شد از رژیم بخواهند تا نماینده‌ای به قم بفرستد و انگیزه شاه را از طرح این لوایح بیان کند. یکی از مقامات دولتی به نام بهبودی بنا به درخواست علمای قم روانه این شهر شد و بی درنگ با مقامات روحانی و علمای قم از جمله امام خمینی به گفت وگو نشست. همچنین علمای قم آیت‌الله کمالوند را به نزد شاه فرستادند تا نظرات آنها را ابلاغ کند. این مذاکرات بی نتیجه بود؛ چرا که شاه بر همان مواضع خود پافشاری می‌کرد. تا جایی که به آیت‌الله کمالوند گفت: «اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرا کنم. زیرا اگر اجرا نکنم از بین خواهم رفت. در پایان نیز از علمای ایران گلایه کرد که چرا مانند علمای اهل سنت او را اولوالامر خطاب نمی‌کنند! و برای او به دعاگویی نمی‌پردازند». به طور خلاصه می‌توان گفت که علت مخالفت امام با این طرح آن بود که «این رفراندوم اجباری مقدمه‌ای برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است. علمای اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمن‌های ایالاتی و ولایتی برای اسلام و قرآن و مملکت احساس خطر کردند و به نظر می‌رسد که همان معانی را دشمنان اسلام می‌ خواهند به دست جمعی مردم ساده دل و اغفال شده اجرا کنند.» حجت‌الاسلام فاکر درباره روش مخالفت امام خمینی می‌گوید: «امام به جای آن که مواضع خود را روی اصول ششگانه متمرکز کند، به اصطلاح آنها را دور می‌زد و پشت این لوایح را می‌کوبید. ایشان می‌فرمود اجرای این لوایح اسارت است، وابستگی به آمریکاست. می‌خواهند اقتصاد ما را ویران کنند. این موضع گیری‌ها به جای آن که زنان و کشاورزان را در مقابل امام قرار دهد با او همراه می‌کرد.» با تمام مخالفت‌ها، اعتصابات و تظاهراتی که در شهرهای مختلف ایران، بویژه مراکز مذهبی صورت گرفت، رفراندوم در ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ برگزار گردید و علیرغم تحریم انتخابات، رسانه‌های گروهی اعلام کردند که اصول پیشنهادی شاه با پنج میلیون و ششصد هزار رأی در مقابل چهار هزار و صد و پنجاه رأی مخالف به تصویب ملت ایران رسید! اسناد زیادی دال بر تشریفاتی و غیرواقعی بودن این انتخابات وجود دارد. شاه در ۲۳ اسفند ماه طی سخنانی در پایگاه وحدتی دزفول، از مراجع و روحانیون به زشتی یاد کرد و نسبت به یک سرکوب قریب الوقوع هشدار داد.(۵) امام نیز به منظور آگاه تر شدن مردم نسبت به اهداف رژیم شاه، با صدور اعلامیه‌ای نوروز سال ۱۳۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند: «اعظم الله تعالی اجورکم. چنانچه اطلاع دارید دستگاه حاکمه می‌خواهد با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه اسلام قیام؛ و به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر می‌اندازد.لذا اینجانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر(عج) جلوس می‌کنم و به مردم اعلام خطر می‌نمایم. مقتضی است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند تا ملت مسلمان از مصیبتهای وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند.» (۶) سایر علما از جمله چهل و شش نفر از علمای تهران نیز با صدور اعلامیه ‌ای عید نوروز را عزای عمومی اعلام کردنددر برهه‌ای که نگاه همه به مرجعیت بود، امام خمینی صلابت خود را به عنوان یک رهبر سیاسی و شجاع به رخ همگان کشید. ایشان در پاسخ به نامه تسلیت آیت‌الله سیدعلی اصغر خویی، آن چنان به افشاگری سیاسی پرداخت که برگ جدیدی در مبارزات ورق خورد. متن این نامه به «شاه دوستی یعنی غارتگری» معروف شد.

تصمیم نابخردانه رژیم

حکومت، عصبانیت از حوزه علمیه بویژه از امام خمینی (ره) را نتوانست کنترل کند و با حرکتی نابخردانه، اگر چه در ظاهر طلاب را به خاک و خون کشید، اما فریاد قیام را در همه جا منعکس کرد. کارگزاران رژیم در آستانه عید نوروز به این نتیجه رسیدند که برای سرکوب عوامل و بنیان اصلی قیام یعنی مرجعیت، به اخلال در برنامه‌ها، هتک حرمت آنها و ضرب و شتم هواداران برآیند. از معدود خاطرات به جا مانده از عوامل رژیم نیز تمام تصمیم‌های فوق تایید می‌شود. از جمله در یاد مانده‌های سپهبد مبصر- معاون شهربانی کل کشور در آن زمان- آمده است: «در روزهای پایانی سال ۱۳۴۱ به سازمانهای اطلاعاتی خبر رسید که طلبه‌های قم با صدور اعلامیه‌ای از مسلمانها خواسته‌اند تا روز دوم



خرید و دانلود تحقیق در مورد حمله رژیم پهلوی به فیضیه