حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

کارآموزی روزنامه نگاری و چاپ

 کارآموزی روزنامه نگاری و چاپ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 118 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نگاهی کوتاه به روزنامه نگاری،به مناسبت 400 ساله شدن نخستین روزنامه چاپی جهان

به مناسبت گذشت چهارصد سال از انتشار نخستین روزنامه چاپی جهان که دارای همه گونه مطلب بود و اختصاص به یک طبقه و گروه نداشت (و طبق تعاریف تازه، عمومی و جامع بود) نگاهی کوتاه داریم به تاریخچه، و وضعیت روزنامه ها در جهان امروز که درعین حال پاسخی است به پرسشهای متعدد از نگارنده روزنامک در این زمینه. روزنامه ارتباط و یا «ریلیشن» در ماه ژوئن سال 1605 در شهر استراسبورگ آلمان آن زمان و فرانسه امروز پا به عرصه وجود نهاد. ریلیشن نخستین روزنامه جهان نبوده است، ولی اولین نشریه عمومی است که اختصاص به اخبار دربار پادشاه، دولت محلی و مدح این و آن نداشت، و همه گونه مطلب درباره هرکس را که احساس می کرد کاری کرده و یا این می توانسته کاری بکند ولی نکرده بود منتشر می ساخت و نشریه ای بود فروشی و با بهای معین. تاریخچه انتشار روزنامه در جهان خیلی قدیمی تر از «ریلیشن» است. در زمان حکومت ژولیوس سزار (دوهزار و اندی سال پیش) به ابتکار او روزنامه ای در شهر رم منتشر می شد به نام «اکتا دیوما» که در آن در آغاز کار، تنها کارها و تصمیمات سزار درج می شد که بعدا فعالیت های سنا و دولت هم بر آنها اضافه شد. این نشریه دستنویس برای مطالعه باسوادها در چند نقطه عمومی شهر و در جایی محفوظ از باد و باران نصب می شد. در سده سوم میلادی، به ابتکار اردشیر پاپکان شاه وقت ایران، کارنامه ای تحت نام «روزنامک (ک = ه)» فعالیت های انجام شده دربار، دولت و موبدان موبد (روحانی ارشد آیین زرتشت که این آیین، از سوی اردشیر دین رسمی ایران اعلام و وارد امور دولت شده بود) را درج و برای مقامات و رجال خاصی ارسال می شد (بمانند نشریه ویژه خبرگزاری های دولتی). این کار تا اواسط حکومت خسرو پرویز ادامه داشت. در سال 713 میلادی (نزدیک به یک قرن پس از توقف روزنامک دولتی ایران) در پکن (شهر بیژینگ پایتخت چین) روزنامه ای به همان شکل روزنامک ساسانیان انتشار یافت. با این تفاوت که گاهی هم مطلبی مربوط به مردم عادی داشت. این نشریه که نخست دستنویس بود بعدا به صورت چاپ بلوکی (مهر) منتشر می شد. به این ترتیب که مطالب بر تخته نوشته می شد و اطراف نوشته را خالی می کردند و به صورت مهر در می آوردند، آن را به مرکب آغشته می کردند و روی کاغذ می زدند و تکثیر می کردند. چینی ها قبل از آن با ساخت کاغذ و مرکب آشنا بودند. در دائرة المعارف کتاب و چاپ، نام این روزنامه «کای یووان» نوشته شده است که گویا از نام ماه انتشار آن گرفته شده است. سپس نوبت به «ریلیشن» رسید که «یوهان کارولوس» آن را در نخستین هفته از ماه ژوئن سال 1605 در استراسبورگ به دست چاپ سپرد و مادر روزنامه های امروز بشمار می رود. در سال 1621 در لندن نشریه عمومی «کورنت» به چاپ رسید. نخستین روزنامه به زبان فرانسه «گازت» بود که در سال 1631 کار انتشار آن آغاز شده بود. در سال 1646 در سوئد روزنامه ای به نام « پست اینریکس تیدنینگار» انتشار یافت که پس از 359 سال، همچنان



خرید و دانلود  کارآموزی روزنامه نگاری و چاپ


کارآموزی روزنامه نگاری و چاپ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 118

 

نگاهی کوتاه به روزنامه نگاری،به مناسبت 400 ساله شدن نخستین روزنامه چاپی جهان

به مناسبت گذشت چهارصد سال از انتشار نخستین روزنامه چاپی جهان که دارای همه گونه مطلب بود و اختصاص به یک طبقه و گروه نداشت (و طبق تعاریف تازه، عمومی و جامع بود) نگاهی کوتاه داریم به تاریخچه، و وضعیت روزنامه ها در جهان امروز که درعین حال پاسخی است به پرسشهای متعدد از نگارنده روزنامک در این زمینه. روزنامه ارتباط و یا «ریلیشن» در ماه ژوئن سال 1605 در شهر استراسبورگ آلمان آن زمان و فرانسه امروز پا به عرصه وجود نهاد. ریلیشن نخستین روزنامه جهان نبوده است، ولی اولین نشریه عمومی است که اختصاص به اخبار دربار پادشاه، دولت محلی و مدح این و آن نداشت، و همه گونه مطلب درباره هرکس را که احساس می کرد کاری کرده و یا این می توانسته کاری بکند ولی نکرده بود منتشر می ساخت و نشریه ای بود فروشی و با بهای معین. تاریخچه انتشار روزنامه در جهان خیلی قدیمی تر از «ریلیشن» است. در زمان حکومت ژولیوس سزار (دوهزار و اندی سال پیش) به ابتکار او روزنامه ای در شهر رم منتشر می شد به نام «اکتا دیوما» که در آن در آغاز کار، تنها کارها و تصمیمات سزار درج می شد که بعدا فعالیت های سنا و دولت هم بر آنها اضافه شد. این نشریه دستنویس برای مطالعه باسوادها در چند نقطه عمومی شهر و در جایی محفوظ از باد و باران نصب می شد. در سده سوم میلادی، به ابتکار اردشیر پاپکان شاه وقت ایران، کارنامه ای تحت نام «روزنامک (ک = ه)» فعالیت های انجام شده دربار، دولت و موبدان موبد (روحانی ارشد آیین زرتشت که این آیین، از سوی اردشیر دین رسمی ایران اعلام و وارد امور دولت شده بود) را درج و برای مقامات و رجال خاصی ارسال می شد (بمانند نشریه ویژه خبرگزاری های دولتی). این کار تا اواسط حکومت خسرو پرویز ادامه داشت. در سال 713 میلادی (نزدیک به یک قرن پس از توقف روزنامک دولتی ایران) در پکن (شهر بیژینگ پایتخت چین) روزنامه ای به همان شکل روزنامک ساسانیان انتشار یافت. با این تفاوت که گاهی هم مطلبی مربوط به مردم عادی داشت. این نشریه که نخست دستنویس بود بعدا به صورت چاپ بلوکی (مهر) منتشر می شد. به این ترتیب که مطالب بر تخته نوشته می شد و اطراف نوشته را خالی می کردند و به صورت مهر در می آوردند، آن را به مرکب آغشته می کردند و روی کاغذ می زدند و تکثیر می کردند. چینی ها قبل از آن با ساخت کاغذ و مرکب آشنا بودند. در دائرة المعارف کتاب و چاپ، نام این روزنامه «کای یووان» نوشته شده است که گویا از نام ماه انتشار آن گرفته شده است. سپس نوبت به «ریلیشن» رسید که «یوهان کارولوس» آن را در نخستین هفته از ماه ژوئن سال 1605 در استراسبورگ به دست چاپ سپرد و مادر روزنامه های امروز بشمار می رود. در سال 1621 در لندن نشریه عمومی «کورنت» به چاپ رسید. نخستین روزنامه به زبان فرانسه «گازت» بود که در سال 1631 کار انتشار آن آغاز شده بود. در سال 1646 در سوئد روزنامه ای به نام « پست اینریکس تیدنینگار» انتشار یافت که پس از 359 سال، همچنان



خرید و دانلود  کارآموزی روزنامه نگاری و چاپ


تحقیق در مورد طیف نگاری UV, FTIR, IR 48 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 51 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

دانشگاه آزاد اسلامی – واحد علوم و تحقیقات

دانشکده مهندسی پزشکی

سمینار درس پلیمر در پزشکی

موضوع:

طیف نگاری UV, FTIR, IR

استاد:

سرکار خانم دکتر اورنگ

ارائه دهنده

فاطمه پورعظیم

طیف نگاری UV, FTIR, IR

موضوعات مورد بررسی در این سمینار، خصوصیات پرتوهای IR,UV و وسایل طیف نگاری است و همچنین کاربرد این پرتوها به عنوان آنالیز سطوح بر روی مواد می باشد.

فصل 1

1-1) خصوصیات و ویژگی های پرتو UV (وراء بنفش)

اشعه واراء بنفش بدسته ای از امواج الکترو مغناطیس اطلاق می شود که پس از طیف مرئی قرار گرفته و طول موج آن بین A3900-1800 ( و یا 39/0 مو و 0144/0 مو) می باشد. این اشعه قابل رویت نیست ولی از روی خاصیت شیمیایی آن می توان به وجودش پی برد حد اخیر قرار دادی است چون بین اشعه وراء بنفش واشعه ایکس از لحاظ خواص فیزیکی حد فاصل مشخص و واضحی وجود ندارد.

طبق توصیه کنگره کپنهاک (سال 1932) اشعه UV را به سه منطقه تقسیم می کنند.

1-وراء بنفش با طول موج بلند یا وراء بنفش A-این اشعه بین طول موجهای 39/0 و 315/0 مو قرار دارند. نسبت این اشعه در نور آفتاب، قوس الکتریکی ذغال و چراغهای الکتریکی معمولی زیاد است. از نظر بیولوژیک تولید اریتم نمی کند مگر اینکه تابش شدید و طولانی باشد.

2- وراء بنفش با طول موج متوسط یاوراء بنفش B- که بین طول موجهای 315/0 مو و 28/0 مو واقع شده اند. این اشعه در نور چراغ، بخار جیوه و قوس های الکتریکی با الکترودهای فلزی وجود دارد. تاثیر آنها در پوست شدید است و زودتر از وراء بنفش A، اریتم تولید می کند. پس از برطرف شدن اریتم، به علت پیگمانتاسیون شدید تا مدتی پوست تیره می ماند.

3-وراء بنفش با طول موج کوتاه و یا وراء بنفش C که شامل طول موج های کوتاهتر از 28/0 مو می باشد و فقط درقوس الکتریکی جیوه وجود دارد. خواص شیمیایی آن خیلی شدید است ولی چون در طبقات سطحی پوست جذب می شود، اریتم و تیرگی پوست در آن خفیف است. اما اثر میکروب کشی آن (باکتریها و مخمرها و غیره) بسیار شدید می باشد.

جذب اشعه وراء بنفش- از شیشه معمولی فقط اشعه وراء بنفش A عبورمیکند در صنعت، شیشه هائی با ترکیبات مخصوص می سازند که تا طول موج 26/0 مو یعنی وراء بنفش A و B و قسمتی ازC نیز ازآنها می گذرد.

آب خالص برای اشعه وراء بنفش شفاف ترین مایعات است وطبقات نازک آن امواج بلندتر از 2/0 مو را از خود عبور می دهند

آلبومین ها بر حسب فرمول شیمیایی خود، طول موج‏های مختلفی را عبور می دهند و دارای نوارهای جذبی مخصوصی هستند که به ترکیب شیمیایی آنها بستگی دارد.

گازها معمولاً برای اشعه برای اشعه وراء بنفش شفاف هستند و طول موجهای بلندتر از 18/0 مو از طبقات نازک هوا بخوبی می گذرند.

اندازه گیری اشعه وراءبنفش

اساس اندازه گیری اشعه وراء بنفش متکی بر خواص فیزیکی و شیمیایی است.

اسباب هائیکه برای اندازه گیری اشعه وراء بنفش وجود داردکه اکتی نومتر (Actinomre) نامیده می شود و به سه دسته تقسیم می گردد.

1-پیل ترموالکتریک

2-اکتی نومتر فیزیکی

3-اکتی نومتر شیمیایی

پیل ترمو الکتریک – اندازه گیری انرژی اشعه مانند اندازه گیری طیف مرئی واشعه زیر قرمز می باشد بدین معنی که جسمی را که کلیه اشعه را جذب می کند در معرض تابش اشعه قرار داده و حرارت حاصل را اندازه گیری می کنند.

در عمل این روش در پزشکی نتایج دقیق نمی دهد زیرا اغلب مقدار اشعه وارء بنفش خیلی کم است درصورتیکه اثر بیولوژیکی آن از اشعه مرئی زیر قرمز زیادتر و مهمتر است. برای اینکه شدت اشعه وراءبنفش به تنهایی اندازه گیری شود کافی است که ابتدا شدت تمام اشعه منبع نورانی را اندازه گیری نمود و سپس به کمک صافیهای مناسب که کلیه اشعه وراء بنفش راجذب می نماید، اندازه گیری را تکرارکرد. تفاضل این دو مقدار اشعه وراء بنفش را نشان می دهد.

2-اکتی نومتر فیزیکی – مهمترین این نوع اکتی نومترها، سلول فوتو الکتریک است که تشکیل شده از یک حباب از جنس کوارتز که به خوبی تخلیه شده است و شامل دو الکترود می باشد. کاتد تشکیل شده از یک رسوب فلزی نازک که جدار داخلی حباب به غیر از قسمت کوچکی را که برای ورود نور است می پوشاند. آند در



خرید و دانلود تحقیق در مورد طیف نگاری UV, FTIR, IR 48 ص


تحقیق در مورد تاریخ نگاری در دوره پهلوی 128ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 128 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بخش اول

کلیات

« مختصری از تاریخ نگاری در ایران تا عصر پهلوی »

نتیجه می گوید: «نخستین بار ایرانیان تاریخ را درک کردند و آن را به دورانهای مختلف تقسیم کردند» و هرودوت تاریخ خویش را چنین آغاز می کند: «به روایات ایرانیان بهترین تاریخ شناسان هستند….».

غرض از نقل دو قول مذکور این بود که در آغاز، علم تاریخ در بیشتر کشورهای شرق و غرب، علمی ناشناخته بود و فقط در ایران وقایع روزانه در بار و رویدادهای کشور را در روزنامه ها، آیین نامه ها، خداینامه ها، تاج نامه ها، سالنامه ها و شاهنامه ها می نوشتند. اما این بدان مفهوم نیست که در آن دوره، تاریخنگاری به مفهوم امروزین رواج داشته است، بلکه بر عکس در ایران عصر باستان تاریخنگاری اهمیت زیادی نداشت و حتی یک اثر تاریخی واقعی که متعلق به این دوره باشد در دست نیست.

اشپولر می گوید: «در میان نوشته های جوامع زردشتی بعد از اسلام و در میان آثار فارسیان هند(پناهندگان زردشتی سال 98/717) هیچ اثر واقعی تاریخی، چه از ریشه قبل از اسلامی و چه بعد از اسلامی دیده نمی شود.»

وی پس از ذکر تاریخچه ای از تاریخنگاری اعراب قبل و بعد از ظهور اسلام، نتیجه می گیرد که بنابر این در بان عربی نوعی تاریخنگاری وجود داشت که در زبان فارسی دیده نمی شده است و همین امر دلیلی بوده برای اینکه ایرانیان، آثار تاریخی شان را به زبان عربی بنویسند همچنانکه تاثیر زبان عربی در جهان اسلام و ضرورتی که ایرانیان برای حفظ تماس خودشان با دنیای عرب احساس می کردندن، می تواند دلایل دیگر این رویکرد در عرصه تاریخنگاری باشد.

درست است که شعر و تاریخ در اعراب، عمری دیرینه داشته ولی نوشته هرودوت، پدر تاریخ را که بی شک با تاریخ ایران و ملل مختلف آشنایی کامل داشته است را نیز نباید با بی اعتنایی برگزار کرد.

به هر حال با ورود اعراب به ایران نیز تاریخنگاری ایرانی دستخوش دگرگونی چدی نشد و رشدی کیفی نکرد. با ظهور سلسله های ایرانی نژاد که گسترش زبان فارسی و تکامل فرهنگی را در پی داشت، تاریخنگاری ایرانی نیز ایجاد شد و تاریخ طبری در عصر سامانیان که یک «سلسله ایرانی نژاد» بود به فارسی ترجمه شد. بلافاصله بعد از ترجمه تاریخ طبری به فارسی(در حدود سال 352/963) سلسله های ترک نژاد در اکثر ولایات ایران به حکومت رسیدند. آنها که سرسپردگان مذهب تسنن به شمار می رفتند و ارثان فرهنگی سلسله های ایرانی نژاد شدند. بزرگترین سلطان سلسله غزنوی یعنی سلطان محمود، حامی فردوسی و از جمله طرفتداران واقعی تسنن اسلامی در دره سند محسوب می شد. مقارن روی کار آمدن سلجوقیان در قرن پنجم، سه نوع تاریخنگاری در ایران قابل شناسایی است. تاریخنگاری اسلام شمولی، تاریخنگاری محلی و تاریخنگاری سلسله ای.

سلجوقیان علاقمند بودند که فرهنگ ایرانی را اقتباس نمایند و سعی می کردند که نژاد تورانی خود را فراموش کرده و در عمق ایرانیت فرو روند. ترکان پیروز زبان فارسی را به صورت دومین زبان فرهنگی جهان اسلام مسجل کردند ولی در عرصه تاریخنگاری جز تعداد زیادی از ترجمه های متون تاریخی که در واقع روایاتی از شرایط زندگی ایرانیان بودند، چیز چندانی تولید نکردند، دامنه تاریخنگاری این عصر محدود و تنگ و محصولات تاریخنگاری فارسی در زمان حکومت سلاجقه و خوارزمشاهیان، بی نهایت کمتر است.

تحولات تاریخنگاری فارسی اما در حوالی ایلغار مغول در سال 616/1220 و بعدها در سال 654/1256 رخ نمود. این لشکر کشی برای مردم شرق یعنی ماورءالنهر خراسان مصیبت بار بود، اکثر دهقانهای ایرانی از بین رفتند و طبقه دهقان هم نفوذ خود را از دست داد.

مغولان با تاکید بر مذهب و فرهنگ خود، چندین دهه سنتهای ملی و فرهنگی شان را حفظ کردند و این در حالی بود که ایرانیان نیز برای احیاء زبان و فرهنگ ایرانی بیکار ننشستند. در عرصه تاریخنگاری این دوره، دو مورخ برجسته یعنی عطاملک جوینی و رشید الدین فضل الله همدانی ظهور کردند که اولی به سبک پیچیده و مصنوع و دومی به سبک ساده و صریح می نوشت، هر دو مورخ مذکور به روش تاریخنگاری اعراب آشنا بودند و در آثار آنان می توان درک عمیق، فهم تاریخی و توجه به مسایل اجتماعی و اقتصادی را مشاهده کرد.

در یک جمع بندی کلی می توان گفت که علی رغم ضعف هایی که تاریخنگاری ایرانی از سده سوم تا هشتم، دچار آن بود، فن تاریخنویسی به طور کلی پیشرفت کرد و در بعضی زمینه ها آثار نوی را عرضه نمود و حتی جهش های بسیار مترقی داشت. از لحاظ وقعه یابی و واقع بینی، برخی از مورخین روش نقد علمی درست را به کار بردند، برخی به تحلیل و تعلیل حوادث پرداخته، نتیجه گیری تاریخی نمودند و مورخان دیگری به موضوعات اجتماعی و اقتصادی توجه داشته اند، اما به جریانهای اصلی تاریخ پی نبرده اند. در هر حال در آن دوره تاریخ نویسان ایرانی از همقطاران فرنگی خود که غرق در جهالت نصرانیت بودند، فرسنگ ها جلو بودند.

به لحاظ روش شناسی نیز تا این زمان دو رویکرد قابل شناسایی است، نخست رویکرد جزء گرایانه یا تجزیه ای که ویژگی اصلی آن تجزیه زمانی و مکانی پیکر تاریخ بشر به اتم های حوادث، اندیشه ها، اختراعات و غیره است. در این مشرب، گذشته ، با پلوی هم قرار دادن این واحدهای تاریخی و از تجمع آنها تشکیل می گردد. تواریخی مثل تاریخ طبری از این دست است. در این تاریخ یکایک وقایع به یکدیگر پیوند داده شده اند. اما در آنها، نویسنده به ترسیم نقش کلی و چشم انداز عمومی تاریخ خویش نپرداخته است. دوم، نگرش کل گرایانه که در آن اقوام و ملتها، پیکر های زنده ای هستند که مثل هر ارگانیسم زنده دیگری دارای مراحل پیایی، رشد، پیری و زوال می باشند. در این زمینه تاریخ کسانی چون ابن مسکویه، فیلسوف و مورخ ایرانی سده چهارم هجری را می توان از تاریخ نگاران کل گرای به شمار آورد. وی مانند اخوان الصفا، از اندیشمندان دانشنامه نویس سده چهارم هجری، گونه ای قانونمدی برای جوامع و دولتها قایل شده است. ابن مسکویه در چشم انداز تاریخی جوامع به جستجوی علل رفتار جوامع (ظهور – ترقی – انحطاط و فتور) می رود.

ابن خلدون نیز مانند اخوان الصفا، ابن مسکویه، فارابی و بسیاری از پیشینیان دیگر جوامع و دولتها را ارگانیسم زنده ای می پندارد و برای آنها مراحل پیدایی – رشد، پیری و زوال قائل می شود. نظر وی بر آن است که دولتها (عوامل کنترل کننده جوامع) همانند مردم عمر طبیعی دارند که پس از طی آن دوره به پیری می رسند و دچار انحطاط و نیستی می گردند.

به طور کلی تا این زمان دو جریان متمایز در تاریخ نویسی ایران می توان تشخیص داد که پابه پای هم رشد کردند 1- تاریخنگاری ملی- باستانی 2- تاریخنگاری اسلامی. در نوع اول تاریخ از پادشاهی کیومرث و در جریان دوم از هبوط آدم شروع می شده است. آنچه از تاریخ ایران باستان وجود داشته آشفته، در هم و بر هم و آمیخته به افسانه بوده است مگر درباره عصر ساسانی که به عهد اسلامی نزدیک است. جریان دوم تاریخنگاری یعنی تاریخنگاری اسلامی – اشکال مختلف زیر را داشته است :

تاریخ عمومی که از آفرینش انسان شروع می شده و تا زمان مولف ادامه می یافته است.

تواریخ محلی که بر اثر توصیه امرای یک ولایت پس از غلبه بر ولایت دیگر به رشته تحریر در می آمد.

و شامل سالشماری و تاریخ رجال و تراجم احوال بوده است. «این تاریخ با تاکید عمده بر شرح حال خاندانها و مامورین محلی نوشته می شد. در واقع می توان گفت مناسبات مرید و مراد و وابستگی ویژه ایالتی دو نماد از تلقیاتی بوده است که در حیات اجتماعی سده های میانه ایران نقش چشمگیری داشته است. دلیل پیشرفت تواریخ محلی این بوده که شهرها، واحدهای مستقلی بوده اند که در مواقع آشوب، منحصراً تحت رهبری قاضی یا شیخ محل عمل می کرده اند و این امر زمینه ای بوده است تا تواریخی پدید آید که در آن شرح حال مردان معروف شهر در آن نگاشته شود مانند تاریخ گزیده اثر حمد الله مستوفی که شرح خاندانهای عمده قزوین است و محاسن اصفهان فروخی (مکتوب به عربی در سال 421/1030) که شرح حال مردان معروف اصفهان است.

3- تک نگاری در مورد افراد ، مثل النوادر ابن شداد راجع به صلاح الدین ایوبی.

4- نوعی کتاب اداری که تحت عنوان قوانین الدواوین تالیف می شده است.

موضوع تاریخ تا این زمان، شامل تاریخ انبیاء ، تاریخ امم و قرون، تاریخ مغازی رسول، تاریخ فتوح، تاریخ خلفا و سلاطین و وزراء ، تاریخ بلاد، تاریخ مذاهب و فرق، تاریخ طبقات و رجال، تاریخ حوادث و رفیات، تاریخ مقابر مزارات و تاریخ حوادث طبیعی بوده است. موادی که مورخین به کار می برده اند بیشتر به روش سینه به سینه (سماع) به دست می آمده است، به طور مثال ابن اثیر می گوید، که در مورد اتابکان، اکثر مواد کتاب خود را از پدرش شنیده است. در اینگونه موارد، مورخ بعد از اتمام پژوهش، اثرش را پیش یکی از شیوخ می برد تا به قول ابن عساکر صحت نسخ خطی خود را با سماع بیازماید. اکثر مورخین دوره های مورد بحث مشاغلی غیر از تاریخنویسی هم داشتند و قریب به اتفاقشان، دارای پست های درباری بودند. چنانکه بلاذری در



خرید و دانلود تحقیق در مورد تاریخ نگاری در دوره پهلوی 128ص


تحقیق در مورد تاریخ نگاری در دوره پهلوی 128ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 128 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بخش اول

کلیات

« مختصری از تاریخ نگاری در ایران تا عصر پهلوی »

نتیجه می گوید: «نخستین بار ایرانیان تاریخ را درک کردند و آن را به دورانهای مختلف تقسیم کردند» و هرودوت تاریخ خویش را چنین آغاز می کند: «به روایات ایرانیان بهترین تاریخ شناسان هستند….».

غرض از نقل دو قول مذکور این بود که در آغاز، علم تاریخ در بیشتر کشورهای شرق و غرب، علمی ناشناخته بود و فقط در ایران وقایع روزانه در بار و رویدادهای کشور را در روزنامه ها، آیین نامه ها، خداینامه ها، تاج نامه ها، سالنامه ها و شاهنامه ها می نوشتند. اما این بدان مفهوم نیست که در آن دوره، تاریخنگاری به مفهوم امروزین رواج داشته است، بلکه بر عکس در ایران عصر باستان تاریخنگاری اهمیت زیادی نداشت و حتی یک اثر تاریخی واقعی که متعلق به این دوره باشد در دست نیست.

اشپولر می گوید: «در میان نوشته های جوامع زردشتی بعد از اسلام و در میان آثار فارسیان هند(پناهندگان زردشتی سال 98/717) هیچ اثر واقعی تاریخی، چه از ریشه قبل از اسلامی و چه بعد از اسلامی دیده نمی شود.»

وی پس از ذکر تاریخچه ای از تاریخنگاری اعراب قبل و بعد از ظهور اسلام، نتیجه می گیرد که بنابر این در بان عربی نوعی تاریخنگاری وجود داشت که در زبان فارسی دیده نمی شده است و همین امر دلیلی بوده برای اینکه ایرانیان، آثار تاریخی شان را به زبان عربی بنویسند همچنانکه تاثیر زبان عربی در جهان اسلام و ضرورتی که ایرانیان برای حفظ تماس خودشان با دنیای عرب احساس می کردندن، می تواند دلایل دیگر این رویکرد در عرصه تاریخنگاری باشد.

درست است که شعر و تاریخ در اعراب، عمری دیرینه داشته ولی نوشته هرودوت، پدر تاریخ را که بی شک با تاریخ ایران و ملل مختلف آشنایی کامل داشته است را نیز نباید با بی اعتنایی برگزار کرد.

به هر حال با ورود اعراب به ایران نیز تاریخنگاری ایرانی دستخوش دگرگونی چدی نشد و رشدی کیفی نکرد. با ظهور سلسله های ایرانی نژاد که گسترش زبان فارسی و تکامل فرهنگی را در پی داشت، تاریخنگاری ایرانی نیز ایجاد شد و تاریخ طبری در عصر سامانیان که یک «سلسله ایرانی نژاد» بود به فارسی ترجمه شد. بلافاصله بعد از ترجمه تاریخ طبری به فارسی(در حدود سال 352/963) سلسله های ترک نژاد در اکثر ولایات ایران به حکومت رسیدند. آنها که سرسپردگان مذهب تسنن به شمار می رفتند و ارثان فرهنگی سلسله های ایرانی نژاد شدند. بزرگترین سلطان سلسله غزنوی یعنی سلطان محمود، حامی فردوسی و از جمله طرفتداران واقعی تسنن اسلامی در دره سند محسوب می شد. مقارن روی کار آمدن سلجوقیان در قرن پنجم، سه نوع تاریخنگاری در ایران قابل شناسایی است. تاریخنگاری اسلام شمولی، تاریخنگاری محلی و تاریخنگاری سلسله ای.

سلجوقیان علاقمند بودند که فرهنگ ایرانی را اقتباس نمایند و سعی می کردند که نژاد تورانی خود را فراموش کرده و در عمق ایرانیت فرو روند. ترکان پیروز زبان فارسی را به صورت دومین زبان فرهنگی جهان اسلام مسجل کردند ولی در عرصه تاریخنگاری جز تعداد زیادی از ترجمه های متون تاریخی که در واقع روایاتی از شرایط زندگی ایرانیان بودند، چیز چندانی تولید نکردند، دامنه تاریخنگاری این عصر محدود و تنگ و محصولات تاریخنگاری فارسی در زمان حکومت سلاجقه و خوارزمشاهیان، بی نهایت کمتر است.

تحولات تاریخنگاری فارسی اما در حوالی ایلغار مغول در سال 616/1220 و بعدها در سال 654/1256 رخ نمود. این لشکر کشی برای مردم شرق یعنی ماورءالنهر خراسان مصیبت بار بود، اکثر دهقانهای ایرانی از بین رفتند و طبقه دهقان هم نفوذ خود را از دست داد.

مغولان با تاکید بر مذهب و فرهنگ خود، چندین دهه سنتهای ملی و فرهنگی شان را حفظ کردند و این در حالی بود که ایرانیان نیز برای احیاء زبان و فرهنگ ایرانی بیکار ننشستند. در عرصه تاریخنگاری این دوره، دو مورخ برجسته یعنی عطاملک جوینی و رشید الدین فضل الله همدانی ظهور کردند که اولی به سبک پیچیده و مصنوع و دومی به سبک ساده و صریح می نوشت، هر دو مورخ مذکور به روش تاریخنگاری اعراب آشنا بودند و در آثار آنان می توان درک عمیق، فهم تاریخی و توجه به مسایل اجتماعی و اقتصادی را مشاهده کرد.

در یک جمع بندی کلی می توان گفت که علی رغم ضعف هایی که تاریخنگاری ایرانی از سده سوم تا هشتم، دچار آن بود، فن تاریخنویسی به طور کلی پیشرفت کرد و در بعضی زمینه ها آثار نوی را عرضه نمود و حتی جهش های بسیار مترقی داشت. از لحاظ وقعه یابی و واقع بینی، برخی از مورخین روش نقد علمی درست را به کار بردند، برخی به تحلیل و تعلیل حوادث پرداخته، نتیجه گیری تاریخی نمودند و مورخان دیگری به موضوعات اجتماعی و اقتصادی توجه داشته اند، اما به جریانهای اصلی تاریخ پی نبرده اند. در هر حال در آن دوره تاریخ نویسان ایرانی از همقطاران فرنگی خود که غرق در جهالت نصرانیت بودند، فرسنگ ها جلو بودند.

به لحاظ روش شناسی نیز تا این زمان دو رویکرد قابل شناسایی است، نخست رویکرد جزء گرایانه یا تجزیه ای که ویژگی اصلی آن تجزیه زمانی و مکانی پیکر تاریخ بشر به اتم های حوادث، اندیشه ها، اختراعات و غیره است. در این مشرب، گذشته ، با پلوی هم قرار دادن این واحدهای تاریخی و از تجمع آنها تشکیل می گردد. تواریخی مثل تاریخ طبری از این دست است. در این تاریخ یکایک وقایع به یکدیگر پیوند داده شده اند. اما در آنها، نویسنده به ترسیم نقش کلی و چشم انداز عمومی تاریخ خویش نپرداخته است. دوم، نگرش کل گرایانه که در آن اقوام و ملتها، پیکر های زنده ای هستند که مثل هر ارگانیسم زنده دیگری دارای مراحل پیایی، رشد، پیری و زوال می باشند. در این زمینه تاریخ کسانی چون ابن مسکویه، فیلسوف و مورخ ایرانی سده چهارم هجری را می توان از تاریخ نگاران کل گرای به شمار آورد. وی مانند اخوان الصفا، از اندیشمندان دانشنامه نویس سده چهارم هجری، گونه ای قانونمدی برای جوامع و دولتها قایل شده است. ابن مسکویه در چشم انداز تاریخی جوامع به جستجوی علل رفتار جوامع (ظهور – ترقی – انحطاط و فتور) می رود.

ابن خلدون نیز مانند اخوان الصفا، ابن مسکویه، فارابی و بسیاری از پیشینیان دیگر جوامع و دولتها را ارگانیسم زنده ای می پندارد و برای آنها مراحل پیدایی – رشد، پیری و زوال قائل می شود. نظر وی بر آن است که دولتها (عوامل کنترل کننده جوامع) همانند مردم عمر طبیعی دارند که پس از طی آن دوره به پیری می رسند و دچار انحطاط و نیستی می گردند.

به طور کلی تا این زمان دو جریان متمایز در تاریخ نویسی ایران می توان تشخیص داد که پابه پای هم رشد کردند 1- تاریخنگاری ملی- باستانی 2- تاریخنگاری اسلامی. در نوع اول تاریخ از پادشاهی کیومرث و در جریان دوم از هبوط آدم شروع می شده است. آنچه از تاریخ ایران باستان وجود داشته آشفته، در هم و بر هم و آمیخته به افسانه بوده است مگر درباره عصر ساسانی که به عهد اسلامی نزدیک است. جریان دوم تاریخنگاری یعنی تاریخنگاری اسلامی – اشکال مختلف زیر را داشته است :

تاریخ عمومی که از آفرینش انسان شروع می شده و تا زمان مولف ادامه می یافته است.

تواریخ محلی که بر اثر توصیه امرای یک ولایت پس از غلبه بر ولایت دیگر به رشته تحریر در می آمد.

و شامل سالشماری و تاریخ رجال و تراجم احوال بوده است. «این تاریخ با تاکید عمده بر شرح حال خاندانها و مامورین محلی نوشته می شد. در واقع می توان گفت مناسبات مرید و مراد و وابستگی ویژه ایالتی دو نماد از تلقیاتی بوده است که در حیات اجتماعی سده های میانه ایران نقش چشمگیری داشته است. دلیل پیشرفت تواریخ محلی این بوده که شهرها، واحدهای مستقلی بوده اند که در مواقع آشوب، منحصراً تحت رهبری قاضی یا شیخ محل عمل می کرده اند و این امر زمینه ای بوده است تا تواریخی پدید آید که در آن شرح حال مردان معروف شهر در آن نگاشته شود مانند تاریخ گزیده اثر حمد الله مستوفی که شرح خاندانهای عمده قزوین است و محاسن اصفهان فروخی (مکتوب به عربی در سال 421/1030) که شرح حال مردان معروف اصفهان است.

3- تک نگاری در مورد افراد ، مثل النوادر ابن شداد راجع به صلاح الدین ایوبی.

4- نوعی کتاب اداری که تحت عنوان قوانین الدواوین تالیف می شده است.

موضوع تاریخ تا این زمان، شامل تاریخ انبیاء ، تاریخ امم و قرون، تاریخ مغازی رسول، تاریخ فتوح، تاریخ خلفا و سلاطین و وزراء ، تاریخ بلاد، تاریخ مذاهب و فرق، تاریخ طبقات و رجال، تاریخ حوادث و رفیات، تاریخ مقابر مزارات و تاریخ حوادث طبیعی بوده است. موادی که مورخین به کار می برده اند بیشتر به روش سینه به سینه (سماع) به دست می آمده است، به طور مثال ابن اثیر می گوید، که در مورد اتابکان، اکثر مواد کتاب خود را از پدرش شنیده است. در اینگونه موارد، مورخ بعد از اتمام پژوهش، اثرش را پیش یکی از شیوخ می برد تا به قول ابن عساکر صحت نسخ خطی خود را با سماع بیازماید. اکثر مورخین دوره های مورد بحث مشاغلی غیر از تاریخنویسی هم داشتند و قریب به اتفاقشان، دارای پست های درباری بودند. چنانکه بلاذری در



خرید و دانلود تحقیق در مورد تاریخ نگاری در دوره پهلوی 128ص