لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
لیزر یک نام اختصاری به معنی تقویت نور با انتشار برانگیخته تابش است . فرآیند به برخورد یک اشعه نور تکرنگ همفاز جهت دار و شدید به قطعه کاری که ماده به وسیله تبخیر از آن خارج میشود بستگی دارد . جوشکاری و برشکاری با استفاده از اشعه لیزر از روشهای نوین جوشکاری بوده که در دههای اخیر مورد توجه صنعت قرار گرفته و امروزه به خاطر کیفیت ، سرعت و قابلیت کنترل آن به طور وسیعی در صنعت از آن استفاده می شود .به وسیله متمرکز کردن اشعه لیزر روی فلز یک حوضچه مذاب تشکیل شده و عملیات جوشکاری انجام می شود. ◄ اصول کار و انواع لیزرهای مورد استفاده در جوشکاری : به طور عمده از دو نوع لیزر در جوشکاری و برشکاری استفاده می شود : لیزرهای جامد مثل Ruby و ND:YAG و لیزرهای گاز مثل لیزر CO2 . در زیر اصول کار لیزر Ruby که از آن بیشتر در جوشکاری استفاده می شود توضیح داده می شود . این سیستم لیزر از یک کریستال استوانه ای شکل Ruby (Ruby یک نوع اکسید آلومینیوم است که ذرات کرم در آن پخش شده اند . ) تشکیل شده است . دو سر آن کاملا صیقلی و آینه ای شده و در یک سر آن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 64
دانشگاه پیام نور
(واحد تهران مرکز)
عنوان تحقیق:
شناسایی و اجرای احکام و داوری خارجی در ایران
مقدمه
توسعه روز افزون روابط تجاری بین المللی موضوع شناسایی و اجرای احکام خارجی را به صورت ضرورتی غیر قابل تردید مطرح نموده است. معولاً جهت اجرای حکم صادره از دادگاه داخلی هر کشور هیچ گونه اشکالی وجود ندارد. کافی است حکم قطعی و لازم الاجرا باشد، تا دادگاه آن را به مرحله اجرا بگذارد. اما هنگامی که لازم باشد. حکم صادره از دادگاه یک کشور، در کشور دیگر، اجرا شود موضوع بدین سادگی نیست و ممکن است مشکلاتی در بر داشته باشد. از این جا که هیچ دولتی نمی تواند در خارج از مملکت خود حق حاکمیت داشته باشد، لذا احکام صادره از محاکم یک کشور نمی توانند در خارج از آن مملکت قوه اجرایی داشته باشند. برای اینکه حکم صادره از محکمة خارجی را بتوان در کشور دیگری اجرا کرد، باید مقامات قضائی آن کشور، حکم مزبور چنین قوه ای را اعطا می نمایند. اصولاً قدرتی که اجرای احکام قضایی را تحمیل کند، وجود ندارد ولی نفع دولتها، در اجرای احکام خارجی است و در حقیقت ضرورت و احتیاج است که اجرای احکام خارجی را ایجاب میکند.
تاریخچه :
موضوع شناسایی و اجرای احکام خارجی از بدو پیدایش حقوق بین المللی خصوصی محل بحث بوده ولی دربارة آن کمتر تحقیق شده است. در حقوق اسلامی نیز با توجه به دو اصل برائت و اصل ظاهر، اجرای احکام خارجی را به وسیله قاضی سلمان موردی نداشت. به مرور زمان از شدت این فکر، حکم صادره از محاکم خارجی قابل اجرا در کشورهای دیگر، نیست، کاسته شد. جهت تعدیل این رویه در کشورهای مختلف، از خواهان اجرای حکم خواسته شد، دعوایی بر اساس حکمی که قبلاً در مملکت خارجی صادر شده، طرح نماید که یک ماهوی نبود و حکمی که بر اساس این دعوی صادر می شد Exequa ture نامیده می شود.
بدین ترتیب هم حکم صادره از محاکم خارجی اجرا می گردد و هم حاکمیت دولت حفظ می شود. زیرا دستور صادر شده، به مراجع رسمی، جهت اجرای حکم، دستور یک قاضی داخلی است و قاضی نیز حکم خارجی را به آنجا که با اصل حاکمیت ملی تطبیق نماید، رعایت میکند. این رویه ای است که قانون مدنی ما در پیش گرفته و در واقع حکم خارجی، در مرحله اجرا، در قالب اجرای احکام داخلی است و سپس اجرا می گردد. ماده 972 ق.م ایران مقرر می دارد. «احکام صادره از محاکم خارجه و نیز اسناد لازم الاجرا تنظیم شده در خارج را نمی توان در ایران اجرا کرد، مگر اینکه مطابق قوانین ایران امر به اجرای آنها صادر شده باشد».
در سالهای 1963 و 1964 طرح عهد نامه بین المللی، راجع اجرای احکام دادگاههای خارجی، توسط کمیسیون حقوق بین المللی خصوصی لاهه تهیه شد. اما چون کوششهای حقوقدانان در مورد تصویب عهد نامة فوق به نتیجه ای نرسیده است. لذا در این خصوص رویة واحد بین المللی وجود ندارد. مادة 633 قانون آئین دادارسی مدنی فقط به مورد خاصی از داوری اشارده نمود و آن موردی است که یکی از طرفین معامله، ایرانی و طرف دیگر خارجی می باشد که در این صورت، قانونگذار طرف ایرانی را از تعیین داور خارجی (تبعة کشور متبوع طرف خا رجی)، قبل از وقوع اختلاف ممنوع می نماید. و از طرف دیگر ماده 968 قانون مدنی ایران که مقرر می دارد: «تعهدات ناشی از عقود تابع قانون محل وقوع عقد است مگر اینکه متعاقدین اتباع خارجه بوده و آن را صریحاً یا ضمناً تابع قانون دیگری قرار داده باشند.»
جهت شناسایی و اجرای آرای دادرسی، با این که دادرسی از طریق قرار داد خصوصی بین طرفین برقرار می شود، مثلاً در مواردی که یکی از اصحاب دعوی به تعیین داور ننماید (ماده 635 ق. ا. د.م ) یا در صورتی که داور تعیین شده از ناحیة طرفین نخواهد یا نتواند به عنوان داور رسیدگی کند (ماده 639 ق.آ.د.م) یا به صورت عدم توافق طرفین دعوی نسبت به تعیین داور ثالث، دادگاه دخالت می نماید. هم چنین هرگاه پس از صدور رأی داوری، محکوم علیه از رأی مزبور به دادگاه شکایت کند، رسیدگی به رأی داوری از طرف دادگاه ممکن است حتی باعث تغییر رأی می شود. بنابراین باید مشخص شود که گرچه رأی داوری فی حد ذاته، تصمیم قضایی نیست، اما با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 64
دانشگاه پیام نور
(واحد تهران مرکز)
عنوان تحقیق:
شناسایی و اجرای احکام و داوری خارجی در ایران
مقدمه
توسعه روز افزون روابط تجاری بین المللی موضوع شناسایی و اجرای احکام خارجی را به صورت ضرورتی غیر قابل تردید مطرح نموده است. معولاً جهت اجرای حکم صادره از دادگاه داخلی هر کشور هیچ گونه اشکالی وجود ندارد. کافی است حکم قطعی و لازم الاجرا باشد، تا دادگاه آن را به مرحله اجرا بگذارد. اما هنگامی که لازم باشد. حکم صادره از دادگاه یک کشور، در کشور دیگر، اجرا شود موضوع بدین سادگی نیست و ممکن است مشکلاتی در بر داشته باشد. از این جا که هیچ دولتی نمی تواند در خارج از مملکت خود حق حاکمیت داشته باشد، لذا احکام صادره از محاکم یک کشور نمی توانند در خارج از آن مملکت قوه اجرایی داشته باشند. برای اینکه حکم صادره از محکمة خارجی را بتوان در کشور دیگری اجرا کرد، باید مقامات قضائی آن کشور، حکم مزبور چنین قوه ای را اعطا می نمایند. اصولاً قدرتی که اجرای احکام قضایی را تحمیل کند، وجود ندارد ولی نفع دولتها، در اجرای احکام خارجی است و در حقیقت ضرورت و احتیاج است که اجرای احکام خارجی را ایجاب میکند.
تاریخچه :
موضوع شناسایی و اجرای احکام خارجی از بدو پیدایش حقوق بین المللی خصوصی محل بحث بوده ولی دربارة آن کمتر تحقیق شده است. در حقوق اسلامی نیز با توجه به دو اصل برائت و اصل ظاهر، اجرای احکام خارجی را به وسیله قاضی سلمان موردی نداشت. به مرور زمان از شدت این فکر، حکم صادره از محاکم خارجی قابل اجرا در کشورهای دیگر، نیست، کاسته شد. جهت تعدیل این رویه در کشورهای مختلف، از خواهان اجرای حکم خواسته شد، دعوایی بر اساس حکمی که قبلاً در مملکت خارجی صادر شده، طرح نماید که یک ماهوی نبود و حکمی که بر اساس این دعوی صادر می شد Exequa ture نامیده می شود.
بدین ترتیب هم حکم صادره از محاکم خارجی اجرا می گردد و هم حاکمیت دولت حفظ می شود. زیرا دستور صادر شده، به مراجع رسمی، جهت اجرای حکم، دستور یک قاضی داخلی است و قاضی نیز حکم خارجی را به آنجا که با اصل حاکمیت ملی تطبیق نماید، رعایت میکند. این رویه ای است که قانون مدنی ما در پیش گرفته و در واقع حکم خارجی، در مرحله اجرا، در قالب اجرای احکام داخلی است و سپس اجرا می گردد. ماده 972 ق.م ایران مقرر می دارد. «احکام صادره از محاکم خارجه و نیز اسناد لازم الاجرا تنظیم شده در خارج را نمی توان در ایران اجرا کرد، مگر اینکه مطابق قوانین ایران امر به اجرای آنها صادر شده باشد».
در سالهای 1963 و 1964 طرح عهد نامه بین المللی، راجع اجرای احکام دادگاههای خارجی، توسط کمیسیون حقوق بین المللی خصوصی لاهه تهیه شد. اما چون کوششهای حقوقدانان در مورد تصویب عهد نامة فوق به نتیجه ای نرسیده است. لذا در این خصوص رویة واحد بین المللی وجود ندارد. مادة 633 قانون آئین دادارسی مدنی فقط به مورد خاصی از داوری اشارده نمود و آن موردی است که یکی از طرفین معامله، ایرانی و طرف دیگر خارجی می باشد که در این صورت، قانونگذار طرف ایرانی را از تعیین داور خارجی (تبعة کشور متبوع طرف خا رجی)، قبل از وقوع اختلاف ممنوع می نماید. و از طرف دیگر ماده 968 قانون مدنی ایران که مقرر می دارد: «تعهدات ناشی از عقود تابع قانون محل وقوع عقد است مگر اینکه متعاقدین اتباع خارجه بوده و آن را صریحاً یا ضمناً تابع قانون دیگری قرار داده باشند.»
جهت شناسایی و اجرای آرای دادرسی، با این که دادرسی از طریق قرار داد خصوصی بین طرفین برقرار می شود، مثلاً در مواردی که یکی از اصحاب دعوی به تعیین داور ننماید (ماده 635 ق. ا. د.م ) یا در صورتی که داور تعیین شده از ناحیة طرفین نخواهد یا نتواند به عنوان داور رسیدگی کند (ماده 639 ق.آ.د.م) یا به صورت عدم توافق طرفین دعوی نسبت به تعیین داور ثالث، دادگاه دخالت می نماید. هم چنین هرگاه پس از صدور رأی داوری، محکوم علیه از رأی مزبور به دادگاه شکایت کند، رسیدگی به رأی داوری از طرف دادگاه ممکن است حتی باعث تغییر رأی می شود. بنابراین باید مشخص شود که گرچه رأی داوری فی حد ذاته، تصمیم قضایی نیست، اما با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
بیست و دو بهمن ، انفجار نور
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تنها یک حادثه داخلی برای تغییر یک رژیم سیاسی نبود. بلکه همانگونه که بسیاری از دولتمردان آمریکائی، اسرائیلی و اروپائی در خاطرات خود از آن روزها تعبیر کردهاند، انقلاب از دیدگاه آنان زلزلهای ویرانگر برای جهان غرب بود.
گذشته از آنکه آمریکا مطلوبترین شرائط جغرافیائی، اقتصادی و نظامی را در یکی از حساسترین مناطق جهان که مرزهای طولانی با رقیب (دولت شوروی) داشت، از دست میداد امواج این انفجار بزرگ رژیمهای وابسته به غرب را در ممالک اسلامی و بلاد عربی متزلزل و بیمناک کرده بود. پیام اصلی انقلاب اسلامی ماهیتی فرهنگی داشت و مبتنی بر اندیشه دینی و ارزشهای معنوی بود. پیروزی انقلاب به معنای صدور پیام و ارزشهای آن و به حرکت در آمدن موجی از خیزشهای رهایی بخش در کشورهای اسلامی و جهان سوم بود. همزمان با ایران، رژیم وابسته به آمریکا در نیکاراگوئه نیز سرنگون شد. در افغانستان دولت شوروی ناگریز از کودتای خونین و سپس لشکرکشی و اشغال این کشور شد تا حرکت اسلامی را مهار کند.1 در عراق، کودتای صدام با همین هدف شکل گرفت. 2 مردم لبنان و فلسطین پیروزی انقلاب ایران را جشن گرفتند و جهاد خویش را در شکلی نوین و ملهم از انقلاب اسلامی آغاز کردند. جنبشهای اسلامی در مصر، تونس، الجزایر، سودان، عربستان و ترکیه احیا شدند.
پس از جنگ جهانی دوم نظمی ظالمانه بر جهان حکمفرما بود. مناطق مختلف جهان بین دو قدرت غالب شرق و غرب تقسیم شده بود و سازمانهای نظامی ورشو و ناتو نگهبانان این نظم ناعادلانه بودند. هیچ حرکت و تحولی در جهان سوم خارج از این چارچوب و بدون وابستگی به یکی از دو قطب حاکم امکان موفقیت نمییافت. اینک انقلابی در جهان معاصر و در منطقه امن غربیها پیروز شده بود که شعار اصلی آن «نه شرقی نه غربی» بود. نهضت امام در ایران مستقیماً با امپریالیسم آمریکا درافتاده بود و شکست را بر او تحمیل کرده بود. این واقعیت کمونیستها را در ادعای مبارزات ضدامپریالیستی شان خلع سلاح میکرد و برای نخستین بار در عصر حاضر، دین را به عنوان عاملی حرکتزا در پهنه مبارزات ملتها مطرح میساخت.
با وجود همه ناباوریها و تمامی تلاشهایی که در سطح بینالمللی برای حفظ رژیم شاه و جلوگیری از موفقیت امامخمینی بعمل آمد، انقلاب اسلامی در مرحله نخست مبارزات خویش پیروز گردید و از این جهت پیروزی آن بیشتر به یک معجزه شبیه بود تا تحولی عادی. به جز امامخمینی و تودههای بیشماری که خارج از تحلیلهای معمول، به گفتهها و وعدههای امام باور قلبی داشتند، عموم تحلیلگران سیاسی و همه کسانی که در رخدادها و حوادث ایران دخیل بودند وقوع چنین پیروزی را، حتی تا روزهای واپسین عمر رژیم شاه ناممکن میدانستند.
چنین بود که از صبحدم 22 بهمن 1357 خصومت با نظام نوپای اسلامی در پهنهای گسترده آغاز شد. جبهه دشمنیها را آمریکا رهبری میکرد و دولت انگلیس و برخی دول اروپایی دیگر به همراه تمامی رژیمهای وابسته به غرب در آن مشارکت فعال داشتند. شوروی (سابق) و اقمار آن نیز ناخرسند از اتفاقی که در ایران افتاده و به حاکمیت دین منجر گردید، با آمریکائیها در بسیاری از خصومتها همسو شدند. نمونه بارز این همپیمانی در همنوائی نیروهای چپ و راست ضدانقلاب داخل کشور که بعدها اسناد وابستگی آنان به سفارتخانههای شوروی و آمریکا افشا گردید و از آن بارزتر هماهنگی همهجانبه دو کشور در تجهیز صدام و حمایت از او در جنگ با جمهوری اسلامی را میتوان مشاهده کرد. اما امامخمینی با همان منطقی که نهضت اسلامی را آغاز کرده بود، در اوج فتنهها و فشارهای خارجی انقلاب را هدایت کرد و آن را با اراده خویش به دوره سازندگی و ثبات هدایت نمود.
نهضتی که امامخمینی پرچمدار و پایهگذار آن بود، توانست غبار از چهره اسلام زدوده و سیمای حقیقی آن را پس از 14 قرن به جهان تشنه عدالت بنمایاند. به همین دلیل است که انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام به عنوان «انقلاب امامخمینی» شناخته شده است.
به همین علت است که تاکنون هیچ یک از طرحهای سیاسی و اقتصادی و نظامی آمریکا علیه ایران ک غالباً با حمایت یا سکوت متحدان منطقهای و جهانی آن کشور همراه بوده، به نتیجه نرسیده است. و به همین دلیل است که پس از گذشت نزدیک به سه دهه مقابله غرب با انقلاب، امروز تئوریسینها و سیاستمداران اروپائی و آمریکائی بر ضرورت پذیرش و تحمل واقعیت انقلاب و جایگاه جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی تاکید میکنند.
نهضتی که در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید، امروزه برای بسیاری از ملل جهان چراغ راه زندگی است. مهمترین دستاوردهای این انقلاب در صحنه بینالمللی تاکنون به قرار زیر بوده است.
1. تجدید بنای تفکر انقلابی بر مبنای دین
2. مطرح شدن اسلام بعنوان یک ایدئولوژی انقلابی. 3. تلفیق موفقیت آمیز رهبری سیاسی و مذهبی. 4. احیاء اخوت اسلامی در میان مسلمانان جهان. 5. احیاء روحیه گرایش به معنویات و ارزشهای دینی در میان مسلمانان جهان. 6. احیاء روحیه خودباوری و سلطه ستیزی در میان ملتها. 7. منفعل شدن دولتها و قدرتها در برابر اراده ملتها. از این رو «22 بهمن» تنها نباید به عنوان روز پایانی یک رژیم سیاسی و آغازی بر حیات رژیم دیگر تلقی گردد. بلکه باید از آن به عنوان سرفصلی برجسته در تاریخ سیاسی ایران و نقطهای عطف در روند مبارزات ملت ایران یاد کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
بیست و دو بهمن ، انفجار نور
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تنها یک حادثه داخلی برای تغییر یک رژیم سیاسی نبود. بلکه همانگونه که بسیاری از دولتمردان آمریکائی، اسرائیلی و اروپائی در خاطرات خود از آن روزها تعبیر کردهاند، انقلاب از دیدگاه آنان زلزلهای ویرانگر برای جهان غرب بود.
گذشته از آنکه آمریکا مطلوبترین شرائط جغرافیائی، اقتصادی و نظامی را در یکی از حساسترین مناطق جهان که مرزهای طولانی با رقیب (دولت شوروی) داشت، از دست میداد امواج این انفجار بزرگ رژیمهای وابسته به غرب را در ممالک اسلامی و بلاد عربی متزلزل و بیمناک کرده بود. پیام اصلی انقلاب اسلامی ماهیتی فرهنگی داشت و مبتنی بر اندیشه دینی و ارزشهای معنوی بود. پیروزی انقلاب به معنای صدور پیام و ارزشهای آن و به حرکت در آمدن موجی از خیزشهای رهایی بخش در کشورهای اسلامی و جهان سوم بود. همزمان با ایران، رژیم وابسته به آمریکا در نیکاراگوئه نیز سرنگون شد. در افغانستان دولت شوروی ناگریز از کودتای خونین و سپس لشکرکشی و اشغال این کشور شد تا حرکت اسلامی را مهار کند.1 در عراق، کودتای صدام با همین هدف شکل گرفت. 2 مردم لبنان و فلسطین پیروزی انقلاب ایران را جشن گرفتند و جهاد خویش را در شکلی نوین و ملهم از انقلاب اسلامی آغاز کردند. جنبشهای اسلامی در مصر، تونس، الجزایر، سودان، عربستان و ترکیه احیا شدند.
پس از جنگ جهانی دوم نظمی ظالمانه بر جهان حکمفرما بود. مناطق مختلف جهان بین دو قدرت غالب شرق و غرب تقسیم شده بود و سازمانهای نظامی ورشو و ناتو نگهبانان این نظم ناعادلانه بودند. هیچ حرکت و تحولی در جهان سوم خارج از این چارچوب و بدون وابستگی به یکی از دو قطب حاکم امکان موفقیت نمییافت. اینک انقلابی در جهان معاصر و در منطقه امن غربیها پیروز شده بود که شعار اصلی آن «نه شرقی نه غربی» بود. نهضت امام در ایران مستقیماً با امپریالیسم آمریکا درافتاده بود و شکست را بر او تحمیل کرده بود. این واقعیت کمونیستها را در ادعای مبارزات ضدامپریالیستی شان خلع سلاح میکرد و برای نخستین بار در عصر حاضر، دین را به عنوان عاملی حرکتزا در پهنه مبارزات ملتها مطرح میساخت.
با وجود همه ناباوریها و تمامی تلاشهایی که در سطح بینالمللی برای حفظ رژیم شاه و جلوگیری از موفقیت امامخمینی بعمل آمد، انقلاب اسلامی در مرحله نخست مبارزات خویش پیروز گردید و از این جهت پیروزی آن بیشتر به یک معجزه شبیه بود تا تحولی عادی. به جز امامخمینی و تودههای بیشماری که خارج از تحلیلهای معمول، به گفتهها و وعدههای امام باور قلبی داشتند، عموم تحلیلگران سیاسی و همه کسانی که در رخدادها و حوادث ایران دخیل بودند وقوع چنین پیروزی را، حتی تا روزهای واپسین عمر رژیم شاه ناممکن میدانستند.
چنین بود که از صبحدم 22 بهمن 1357 خصومت با نظام نوپای اسلامی در پهنهای گسترده آغاز شد. جبهه دشمنیها را آمریکا رهبری میکرد و دولت انگلیس و برخی دول اروپایی دیگر به همراه تمامی رژیمهای وابسته به غرب در آن مشارکت فعال داشتند. شوروی (سابق) و اقمار آن نیز ناخرسند از اتفاقی که در ایران افتاده و به حاکمیت دین منجر گردید، با آمریکائیها در بسیاری از خصومتها همسو شدند. نمونه بارز این همپیمانی در همنوائی نیروهای چپ و راست ضدانقلاب داخل کشور که بعدها اسناد وابستگی آنان به سفارتخانههای شوروی و آمریکا افشا گردید و از آن بارزتر هماهنگی همهجانبه دو کشور در تجهیز صدام و حمایت از او در جنگ با جمهوری اسلامی را میتوان مشاهده کرد. اما امامخمینی با همان منطقی که نهضت اسلامی را آغاز کرده بود، در اوج فتنهها و فشارهای خارجی انقلاب را هدایت کرد و آن را با اراده خویش به دوره سازندگی و ثبات هدایت نمود.
نهضتی که امامخمینی پرچمدار و پایهگذار آن بود، توانست غبار از چهره اسلام زدوده و سیمای حقیقی آن را پس از 14 قرن به جهان تشنه عدالت بنمایاند. به همین دلیل است که انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام به عنوان «انقلاب امامخمینی» شناخته شده است.
به همین علت است که تاکنون هیچ یک از طرحهای سیاسی و اقتصادی و نظامی آمریکا علیه ایران ک غالباً با حمایت یا سکوت متحدان منطقهای و جهانی آن کشور همراه بوده، به نتیجه نرسیده است. و به همین دلیل است که پس از گذشت نزدیک به سه دهه مقابله غرب با انقلاب، امروز تئوریسینها و سیاستمداران اروپائی و آمریکائی بر ضرورت پذیرش و تحمل واقعیت انقلاب و جایگاه جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی تاکید میکنند.
نهضتی که در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید، امروزه برای بسیاری از ملل جهان چراغ راه زندگی است. مهمترین دستاوردهای این انقلاب در صحنه بینالمللی تاکنون به قرار زیر بوده است.
1. تجدید بنای تفکر انقلابی بر مبنای دین
2. مطرح شدن اسلام بعنوان یک ایدئولوژی انقلابی. 3. تلفیق موفقیت آمیز رهبری سیاسی و مذهبی. 4. احیاء اخوت اسلامی در میان مسلمانان جهان. 5. احیاء روحیه گرایش به معنویات و ارزشهای دینی در میان مسلمانان جهان. 6. احیاء روحیه خودباوری و سلطه ستیزی در میان ملتها. 7. منفعل شدن دولتها و قدرتها در برابر اراده ملتها. از این رو «22 بهمن» تنها نباید به عنوان روز پایانی یک رژیم سیاسی و آغازی بر حیات رژیم دیگر تلقی گردد. بلکه باید از آن به عنوان سرفصلی برجسته در تاریخ سیاسی ایران و نقطهای عطف در روند مبارزات ملت ایران یاد کرد.