*******************************************************
لینک دانلود و خرید محصول در پایین توضیحات
فرمت فایل: ورد (Word)
قابل ویرایش و آماده چاپ
*******************************************************
قسمتی از محتوای متن جهت بررسی شما پیش از خرید در این قسمت آورده شده است:
تعداد صفحات : 33 صفحه
شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه چکیده یکی از مراحل دادرسی مرحله شکایت از رایی است که توسط یکی از مراجع قضایی صادر گردیده است.
در مباحث مربوط به آیین دادرسی مدنی حقوقدانان طرق شکایت از رأی را به طرق عادی و فوق العاده تقسیم می کنند.
طرق عادی شکایت شامل واخواهی و تجدید نظر است و طرق فوق العاده شامل فرجام خواهی, اعتراض ثالث و اعاده دادرسی.
دراین مقاله سعی شده است تا آرایی که مطابق آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه قابل اعاده دادرسی هستند از حیث ماهیت رأی و مرجع صادر کننده آن مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
مقدمه اعادة دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران همواره طی سه دورة قانونگذاری (1329) هـ .
ق و 1318 و 1379 هـ .
ش) یکی از طرق فوق العادة شکایت از رأی بوده است.
از آنجایی که این شیوة شکایت استثنایی بر اصل قطعیت آرای دادگاه ها و اعتبار امر قضاوت شده است لذا در تفسیر مواد مربوط بایستی از تفسیر موسع پرهیز نمود و قلمرو اجرایی آن را به موارد مصرح در قانون محدود کرد.
یکی از شرایط توسل به این شیوة شکایت وجود یک حکم[1] قطعیت یافته است.
اما اینجا لازم است شرایط رأی قابل اعادة دادرسی در قانون آیین دادرسی مدنی قدیم (1318) و جدید (1379) ایران و قانون قدیم و جدید آیین دادرسی مدنی فرانسه بررسی شود.
الف.
شرایط رأی قابل اعاده دادرسی اول.
قانون قدیم آیین دادرسی مدنی ایران (ق.
ق) قانون آیین دادرسی مدنی سال 1318 در ماده 591 تصمیمات زیر را قابل اعاده دادرسی دانسته بود: «1- حکم پژوهشی 1- حکم حضوری مرحله نخستین که به طور قطعی صادر شده است.
2- حکم غیابی مرحله نخستین که مدت اعتراض آن منقضی شده یا غیر قابل پژوهش صادر شده است.
»[2] مطابق قانون قدیم آئین دادرسی مدنی فقط احکام قطعی دادگاهها قابلیت اعاده دادرسی دارند.
لذا حکمی که قابل پژوهشی صادر شده یا حکمی که قابل پژوهشی صادر شده اما از این درخواست پژوهش نشده باشد, قابلیت اعاده دادرسی را ندارد, قطعی شدن حکم به واسطه انقضای مدت پژوهش کافی برای تجویز اعاده دادرسی دانسته نشده است.
ماده 485 ق.
ق به روشنی بر این امر دلالت می کرد که مقرر می داشت چنانچه پس از صدور حکم بدوی قابل پژوهش, مجعولیت سند مستند حکم, حیله و تقلب طرف و یاکتمان سند اثبات شود, محکوم علیه حکم بدوی مزبور, در صورتی که در مهلت مقرر نسبت به آن پژوهش خواهی ننموده باشد, می تواند , به جهات مزبور, از تاریخ حکم مجعولیت سند و .
.
.
نسبت به آن درخواست پژوهش نماید.
(شمس, 1381, ص 460) دکتر احمد متین دفتری در توجیه مواد مذکور چنین اظهار داشته است: «قاعده این است که جواز پژوهش و جواز اعاده دادرسی قابل جمع نیستند و این منع از لوازم فوق العاده بودن اعاده دادرسی است.
» (متین دفتری, 1343, ج 2, ص 598) مطابق قانون قدیم فقط نسبت به احکام دادگاه ها می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود, لذا قرارها قابلیت اعاده دادرسی ندارند.
به علاوه, علی الظاهر, فقط احکام صادره از محاکم عمومی قابل اعاده دادرسی دانسته شده است.
(واحدی, مجله کانون وکلا, ش 150 و 151 , ص 14) دوم.
قانون قدیم آیین دادرسی مدنی فرانسه (ق.
ق.
چون فقط تکه هایی از متن اصلی برای نمونه در این صفحه درج شده است ممکن است هنگام انتقال مطالب از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل با فرمت ورد word را که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند می توانید در ادامه دانلود نمائید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موقعیت مکه و نقش آن در رشد اسلام
کتاب: تاریخ سیاسى اسلام سیره رسول خدا(ص)، ص 318
نویسنده: رسول جعفریان
رسالت پیامبر(ص)در شهر مکه آغاز شد،شهر مکه،براى ابلاغ و گسترش اسلام از زمینهاى برخوردار بود که مناطق دیگر جهان از آن بىبهره یا کمبهره بودند.ویژگیهاى این منطقه از جهات مختلفى مىتوانست در تکامل و رشد اسلام در میان مردم مؤثر باشد.
نخستین مسأله،تقدس کعبه نزد اعراب بود.کعبهاى که حضرت ابراهیم(ع)بنا کرد،از قرنها قبل از بعثت،به عنوان خانه و معبدى محترم مورد توجه همگان قرار داشته و تقدس خاصى به مکه مىبخشید،این تقدس تا جایى بود که در پناه و پرتو کعبه،مکه شهر امن و امان تلقى مىشد .از کتب تاریخى به دست مىآید که کعبه نزد اکثر ملل جهان از قدیم الایام مورد احترام بوده است،ایرانیان صائبى مذهب و آشوریان،کعبه را یکى از خانههاى هفتگانه و معظم جهان مىپنداشتند و چون کعبه بسیار قدیمى بود برخى آن را خانه«زحل»مىدانستند.
ایرانیان معتقد بودند روح«هرمز»در کعبه حلول کرده و گاه برخى به زیارت آن مىآمدند.یهودیان براى کعبه احترام قائل بودند و خداى را در آنجا بر اساس دین ابراهیم عبادت مىکردند .در کعبه تصویر ابراهیم و اسماعیل(ع)وجود داشت در حالى که در دست آنها تیرهایى(ازلام)دیده مىشد،همچنین تصویر مریم و حضرت مسیح(ع)در آنجا بودهو این نشان دهنده آن است که مسیحیان نیز همچون یهودیان به کعبه احترام مىگذاشتند.زمخشرى حکایتى در باب نامگذارى زمزم نقل کرده که ضمن آن از آمدن بابک بن ساسان به مکه یاد شده است.حکایت مزبور را با اندکى تفاوت مسعودى و حموى نیز نقل کردهاند. (1) اعراب نیز که کعبه را خانه خدا و ساخته دست حضرت ابراهیم(ع)مىدانستند،براى آن احترام خاصى قائل بودند و از هر سو براى حج به مکه مىآمدند.این سنت از دین ابراهیم(ع)در میان آنان باقى مانده بود.احترام هندیان نسبت به کعبه،بویژه«حجر الاسود»نیز نقل شده است. (2)
دومین مسأله آن که مکه یک مرکز تجارى بود و افزون بر آن که مکیان اهل تجارت بودند، (3) و هر سال دو مرتبه راهى مناطق شامات و یمن و حبشه براى تجارت مىشدند،خود مکه نیز محل رفت و آمد کاروانهایى بود که از شما به جنوب یا از غرب به شرق مىرفتند،از این رو مکه محل رفت و آمد بسیارى از تجار آن روزگار بود.
سومین مسأله آن که مکه حرم تلقى مىشد.وقتى ابراهیم(ع)به این منطقه لم یزرع (4) آمد،اقدام به بناى خانهاى نمود (5) که«بیت الله الحرام»نام گرفت.ابراهیم(ع)پس از ساختن کعبه دعا کرد تا خدا مکه را شهرى امن قرار دهد (6) ،خداوندى دعاى او را مستجاب فرمود و آنجا را«حرم امن»قرار داد (7) چنان که خود نیز به این شهر قسم یاد مىکند. (8) علاوه بر حرمت مکه،ماههاى حرام عاملى بود تا قبایل در ماههاى مزبور به راحتى و با اطمینان از عدم حمله قبایل دیگر،بتوانند به مکه و بازارهاى اطراف آن بروند. (9)
چهارمین مسأله موقعیت جغرافیائى مکه نسبت به جهان آن روز بود.این شهر در میان ایران و روم در شرق و غرب،وضعیت میانهاى داشت و بویژه بعدها در گسترش دعوت اسلامى در هر دو سوى جهان نقش مهمى داشت. (10)
ویژگیهاى گفته شده براى شهر مکه،سبب شد تا هم از لحاظ«خبرى»و هم از جهت«عملى»این شهر نقش مهمى را در گسترش نهضت ایفا کند.روشن است که تکلیفپیامبر(ص)ابلاغ اسلام به مردم بود (11) ،و گسترش خبرى اسلام از این نقطه به سراسر جهان و مناطق دور افتاده جزیرة العرب،خود عمل به این وظیفه مهم بود.امن بودن شهر مکهـکه عرب به پیروى از ابراهیم(ع)آن را پذیرفته و مراعات مىکردـسهمى قابل توجه در کار نشر دعوت اسلامى داشت.در این جا به نمونههایى از این تأثیر اشاره مىکنیم:
از آنجا که اعراب در ایام حج،از سراسر جزیرة العرب به مکه مىآمدند،رسول خدا(ص)از این فرصت استفاده مىکرد،با رؤساى قبایل مختلف تماس مىگرفت و آنان را به اسلام دعوت مىفرمود،او در میان قبایل رفته و اسلام را به آنان عرضه مىداشت،ابو لهب نیز بدنبال او حرکت مىکرد و مىکوشید تلاش پیامبر(ص)را خنثى سازد.پیامبر(ص)در همین رابطه قبایل«بنى صعصعه»،«بنى حنیفه»،«کنده»و«کلب»را ملاقات و آنان را به اسلام فراخواند. (12) در یکى از همین ملاقاتها بود که رسول خدا(ص)گروهى از یمنىها را نیز به اسلام دعوت کرد . (13) زمینه گروش مردم یثرب به اسلام نیز در همین تماسهاى موسم حج فراهم شد،گروهى از یثربیان در مراسم حج با پیامبر(ص)آشنا شدند و دعوت او را شنیدید،آنها ابتدا شش نفر بودند،در پیمان«عقبه اولى»12 نفر شدند،و سال بعد هفتاد و اندى مسلمان مدنى در موسم حج با پیامبر ملاقات کردند. (14)
تأثیر این تماسها در نشر اسلام از وحشت قریش در موسم حج به دست مىآید.آنان قبل از شروع مراسم جلساتى ترتیب داده و براى جلوگیرى از دعوت اسلام به مشورت و تبادل نظر مىپرداختند،یکى مىگفت بهتر است بگوییم محمد(ص)دیوانه است!دیگرى مىگفت بگوییم شاعر است!دیگرى مىگفت مىگوییم ساحر است و...! (15)
از«کعب بن مالک»نقل شده که پیامبر پس از سه سال دعوت مخفى،تبلیغ خود را علنى کرد،و در ایام حج به دنبال حجاج به خانههایشان مىرفت و آنان را به اسلام دعوت مىفرمود،بعد از مدتى از قبایل آنان پرسش مىکرد و قبیله قبیله به سراغ آنان مىرفت. (16)
زمانى در ایام حج،بازارهاى معروف«عکاظ»و«مجنه»و«ذى المجاز»بر پا مىشد،پیامبر(ص)به این بازارها مىآمد و مردم را به اسلام فرا مىخواند (17) گیب با ارائه تصویرى ازشهر مکه تأثیر آن را در موفقیت رسول خدا(ص)بیان مىکند:«مکه در زمان او دهکورهاى خواب آلود و دور از هیاهوى جهان نبود.شهرى تجارى پر ازدحام ثروتمندى بود.تقریبا مرکزیت بازرگانى میان اقیانوس هند و مدیترانه را به خود اختصاص داده بود ...شهروندان مکه در حالى که نوعى سادگى بومى عربى را در آداب و رسوم و نهادهاى خود حفظ کرده بودند،اطلاعات وسیع از مردم و شهرهاى مختلف در روابط بازرگانى و سیاسى خود با قبایل عرب و مقامات رومى به دست آورده بودند.این تجارب قواى فکرى و عقلى رهبرانشان و همچنین سجایاى اخلاقى ایشان یعنى دوراندیشى و خویشتندارى را که در مردم عربستان به ندرت وجود داشت تقویت و تحریک کرده بود.توفق اخلاقىاى که از این راه مکیان نسبت به افراد قبایل حاصل کرده بودند باز بوسیله عاملى دیگر تقویت شده بود و آن عبارت بود از داشتن تعدادى از معابد و اماکن مقدس در شهر مکه و اطراف آن.تأثیر این زمینه استثنایى را در سراسر زندگى محمد(ص)مىتوان باز یافت.اگر بخواهیم درباره این موضوع از جنبه صرف بشرى بحث کنیم باید بگوییم که رمز توفیق یافتن محمد(ص)در مکى بودن آن حضرت بود.اما مکه در برابر فروغ سعادت از ظلمت نکبت نیز بهره داشت.این تاریکى،عبارت بود از مفاسد خاص یک جامعه ثروتمند بازرگانى،وجود نهایت فقر از یک سو و غایت توانگرى از سوى دیگر. (18)
این سخن اخیر نشانى از وجود موانع عمده بر سر راه رسالت رسول خدا(ص)بود.
پىنوشتها:
1ـ ربیع الابرار،ج 1،ص 224،مروج الذهب،ج 1،ص 265،معجم البلدان،ج 4،ص 400
2ـ تفسیر المنار،ج 10،ص 420،المیزان،ج 3،ص 398
3ـ مجمع البیان،ج 10،ص .545
4ـ ابراهیم، 37
5ـ بقره، 127
6ـ ابراهیم،35،بقره، 126
7ـ عنکبوت، 67
8ـ التین، 4
9ـ نک:سنن النسائى،ج 2،ص 333،مسند احمد،ج 1،ص 228،361 و نک:الصحیح من السیرة النبى(ص)،ج 3،ص 308
10ـ فقه السیرة،ص 30،به نقل از:الصحیح من سیرة النبى(ص)،ج 1،ص .166
11ـ آل عمران،20،مائده،92 و 99،نحل،35 و 82،نور،54،عنکبوت،18،یس،17،تغابن، 12
12ـ انساب الاشراف،ج 1،ص 239ـ 238
13ـ انساب الاشراف،ج 1،ص 67،المصنف،ابن ابى شیبه،ج 7،ص 336
14ـ انساب الاشراف،ج 1،ص 239،وفاء الوفاء،ج 1،ص 222
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عدالت از دیدگاه مولای متقیان
پایه ی سوم ایمان عدالت است که خود نیزبرچهار پایه استوار است. امام علیه السلام در مورد پایه های عدل اینگونه می فرمایند :
«والعدل منها علی اربع شعب : علی خائص الفهم وغور العلم وزهرة الحکم ورساخة الحلم فمن فهم علم غور العلم ومن علم غور العلم صدر عن شرائح الحکم ومن حلم لم یفرط فی امره وعاش فی الناس حمیدا »
قبل از ترجمه ، بهتر است با معانی بعضی از کلمات این قسمت ، بیشتر آشنا شویم :
غائص: غاص فی الماءای غطس ونزل فیه فهو غائص فهو فی المعانی ای بلغ غایتها القصوی1
غور: غار الماء ای ذهب فی الارض فهو غائر ، غورا فی الامر ای دقق النظر فیه 2
زهرة: زهر السراج ای تلألأواضاء، الزهرة :الحسن والرونق والبیاض والجمیل3
رساخة: رسخ ای ثبت فی موضعه ، ارسخه : اثبته 4
در ترجمه ی این قسمت باید توجه داشت که عباراتی مثل «غائص الفهم »و«غورالعلم » از باب اضافه شدن صفت به موصوف است.5
ترجمه :
وعدل نیز برچهار پایه برقرار است : فکری ژرف اندیش ، دانشی عمیق وبه حقیقت رسیده ، نیکوداوری کردن واستوار بودن درشکیبائی . پس کسی که درست اندیشید ، به ژرفای دانش رسید وآن کس که به حقیقت دانش رسید ، از چشمه زلال شریعت نوشید وکسی که شکیبا شد ، درکارش زیاده روی نکرده ، با نیکنامی درمیان مردم ، زندگی خواهد کرد .6
با توجه به این قسمت ،خواهیم فهمید که جهت پایه های یقین ، دراینجا هم نوعی سلسله بندی را پیش رو داریم . به این ترتیب که فکر ژرف اندیش ودرک عمیق ، انسان را به دریای علم وعمق آن می رساند ورسیدن به عمق این دریا ، باعث دستیابی به احکام شریعت می گردد ولی درظاهر ، قسمت چهارم یعنی استواری حلم ، ربطی به سه قسمت قبلی ندارد که البته در صفحات بعدی رابطه ی حلم را با سه پایه ی دیگر بررسی خواهیم نمود انشاءا....
رابطه ی علم وفهم:
در ابتدا باید رابطه ی علم با فهم را دریافت . اینکه چرا فهم عمیق باعث علم ژرف می شود .
همانطور که درکتب لغت نوشته شده است ، فهم امر یعنی دانستن ، شناختن وادراک آن ، فهم یک امر دریچه ای است به سوی عالم شدن به آن . یعنی فهم رابطه ای ناگسستنی ولازم با علم دارد «العلم بالفهم»7 اگر فهم نباشد کسی عالم نخواهد شد
ما افاد العلم من لم یفهم8
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عدالت از دیدگاه مولای متقیان
پایه ی سوم ایمان عدالت است که خود نیزبرچهار پایه استوار است. امام علیه السلام در مورد پایه های عدل اینگونه می فرمایند :
«والعدل منها علی اربع شعب : علی خائص الفهم وغور العلم وزهرة الحکم ورساخة الحلم فمن فهم علم غور العلم ومن علم غور العلم صدر عن شرائح الحکم ومن حلم لم یفرط فی امره وعاش فی الناس حمیدا »
قبل از ترجمه ، بهتر است با معانی بعضی از کلمات این قسمت ، بیشتر آشنا شویم :
غائص: غاص فی الماءای غطس ونزل فیه فهو غائص فهو فی المعانی ای بلغ غایتها القصوی1
غور: غار الماء ای ذهب فی الارض فهو غائر ، غورا فی الامر ای دقق النظر فیه 2
زهرة: زهر السراج ای تلألأواضاء، الزهرة :الحسن والرونق والبیاض والجمیل3
رساخة: رسخ ای ثبت فی موضعه ، ارسخه : اثبته 4
در ترجمه ی این قسمت باید توجه داشت که عباراتی مثل «غائص الفهم »و«غورالعلم » از باب اضافه شدن صفت به موصوف است.5
ترجمه :
وعدل نیز برچهار پایه برقرار است : فکری ژرف اندیش ، دانشی عمیق وبه حقیقت رسیده ، نیکوداوری کردن واستوار بودن درشکیبائی . پس کسی که درست اندیشید ، به ژرفای دانش رسید وآن کس که به حقیقت دانش رسید ، از چشمه زلال شریعت نوشید وکسی که شکیبا شد ، درکارش زیاده روی نکرده ، با نیکنامی درمیان مردم ، زندگی خواهد کرد .6
با توجه به این قسمت ،خواهیم فهمید که جهت پایه های یقین ، دراینجا هم نوعی سلسله بندی را پیش رو داریم . به این ترتیب که فکر ژرف اندیش ودرک عمیق ، انسان را به دریای علم وعمق آن می رساند ورسیدن به عمق این دریا ، باعث دستیابی به احکام شریعت می گردد ولی درظاهر ، قسمت چهارم یعنی استواری حلم ، ربطی به سه قسمت قبلی ندارد که البته در صفحات بعدی رابطه ی حلم را با سه پایه ی دیگر بررسی خواهیم نمود انشاءا....
رابطه ی علم وفهم:
در ابتدا باید رابطه ی علم با فهم را دریافت . اینکه چرا فهم عمیق باعث علم ژرف می شود .
همانطور که درکتب لغت نوشته شده است ، فهم امر یعنی دانستن ، شناختن وادراک آن ، فهم یک امر دریچه ای است به سوی عالم شدن به آن . یعنی فهم رابطه ای ناگسستنی ولازم با علم دارد «العلم بالفهم»7 اگر فهم نباشد کسی عالم نخواهد شد
ما افاد العلم من لم یفهم8
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 37 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
بسم الله الرحمن الرحیم نظریه های سازمان و مدیریت (سیر رهیافتهای علمی به مدیریت)
هدف فصل 2
به دلیل اهمیّت فراوان مدیریت درزندگی امروز،لازم است نظریه های مربوط به مدیریت را مطالعه کنیم و از بین آنها کاراترین و مؤثرترین راانتخاب کرده و برای رسیدن به موفقیّت از آن بهره بگیریم.
در این فصل مجموعه ای ازنظریه های مربوطه وهمچنین نقش مدیران پیشین در تکامل دانش مدیریت و جهت گیریهای جدید در تفکّر مدیریت را بررسی می کنیم.
رهیافتهای عمده در سیر تکوین نظریه های سازمان و مدیریت
1. رهیافتهای سنتی
2. رهیافتهای منابع انسانی
3. رهیافتهای کمّی (علم مدیریت)
4. رهیافتهای سیستمی و اقتضایی
سه شاخه اصلی در مجموعه رهیافتهای سنتی
1. مدیریتِ علمی
2. اصول علم اداره یا نظریه فراگرد مدیریت
3. نظریه بوروکراسی