لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 62
تعریف موضوع
مقدمه:
تفکر طراحی واحد همسایگی از زمانی شروع به رشد کرد که در اثر ساخت مجتمع های مسکونی پر جمعیت آمار جرم و جنایت در این مجتمع ها و شرکت ها بالا رفت بنابراین با توجه به فطرت انسان که موجودی اجتماعی است و با توجه به وضع نا به سامان مجتمع ها و شرکت های مسکونی تفکر ایجاد واحد همسایگی در غرب شکل گرفت البته استانداردهای آن ها با استانداردهای واحد همسایگی در ایران فرق دارد. ولی اصل تفکر ایجاد یک مجموعه ساختمانی که در آن افراد ساکن واحد همسایگی با هم روابط اجتماعی داشته باشند.
معرفی موضوع: (عنوان، ماهیت و مقیاس موضوع):
رساله «طراحی واحد همسایگی» به طراحی بررسی مسائل مفهومی شکل گیری یک واحد همسایگی می پردازد فرآیند طراحی آن جایگاه خاصی دارد و بر فرآیند طراحی تأکید دارد. مقیاس این طراحی در حد یک واحد کم تراکم «6-7 واحد مسکونی» طراحی شهری با زمینی حدوداً 4000 m2 است.
استانداردها و نرم ها بر اساس سرانه یک واحد همسایگی کم تراکم به دست می آید.
پذیرش موضوع «انگیزه ها و دلایل ـ تعریف مسئله ـ اهداف کلی»:
مجموعه دلایل و انگیزه های انتخاب موضوع «واحد همسایگی» را می توان چنین عنوان کرد:
واحد همسایگی عامل پیوند اجتماعی انسان ها با یکدیگر است. امروزه با رواج شرکت ها و مجتمع های مسکونی که در آن ها روابط اجتماعی بین همسایه ها لحاظ نشده است باعث رواج فساد فرهنگی، اجتماعی و مشکلات روانی برای ساکنین چنین مجتمع هایی شده است. بنابراین رویکرد جهانی به سمت ایجاد واحدهای همسایگی که در آن بین انسان ها ایجاد شود گرایش دارد.
تعریف مسئله: ایجاد یک واحد همسایگی کم تراکم برای اشخاص و افراد خاص «خانواده های گزینش شده» که دارای مشخصات و نیازهای مشترک و متضاد هستند.
اهداف کلی: مجموعه اهداف رساله این چنین است:
الف) ایجاد یک واحد همسایگی مناسب برای پیوند هر چه بیشتر افراد.
ب) ایجاد واحدهای مسکونی مناسب برای هر خانواده با توجه به نیازهای آنها.
رویکرد به موضوع:
نگرش صرفاً کالبدی به یک موضوع باعث می شود که مسائل انسانی (روح و روان) در آن کم شود در صورتی که یک بنا به خصوص اگر خانه باشد دارای مسائل و مفاهیم عمیقی است که اگر با مفاهیم ایجاد ارتباط و پیوند بین چندین واحد مسکونی ضرب شود، به این نتیجه می رسیم که طراحی یک واحد همسایگی دارای پیچیدگی ها و مفاهیم عمیقی است و به همین علت با واژه هایی مانند: مجتمع مسکونی، مجموعه مسکونی و... کاملاً متفاوت است زیرا غیر از ویژگی های کالبدی دارای ویژگی های غیر کالبدی (اجتماعی، فرهنگی) قویی برخوردار است.
بخش دوم:
شناخت و تحلیل موضوع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
« موضوع اخلاق »
اخلاق موضوعی فلسفی ، سیاسی ، تربیتی و اجتماعی است . متفکران در فلسفه به ماهیت تفکر اخلاقی تکیه می کنند و در سیاست آن را به کار می برند و درسطح فردی نوع سلوک آدمی و روابط اجتماعی او را تعریف وتبیین می کنند و در سطح اجتماعی (محلی وجهانی ) نیز بر اساس آن قانون می نویسند .
در غرب سنت فکری 2300 ساله ای ، پیرامون اخلاق که آن را به درستی فلسفه اخلاق می خوانند ، وجود دارد . غایت و هدف این موضوع راه یافتن به راهکارهایی ویژه برای زندگی بهتر است . و هر دیدگاه یا مکتبی در اخلاق تعبیر خاص و ویژه ای از زندگی بهتر ارائه کرده است که تاریخ فلسفه خود گواه این مدعا است .
فلسفه اخلاق پایه نظری ساختار سیاسی و خوراک اصلی یا گوهر علوم سیاسی در هر جامعة متمدن است . نیاکان ما به درستی ، آن را سیاست مدن و آئین شهری نامیدند و از راه تفکر اخلاقی است که نظام حقوقی یک جامعه پی ریزی می شود که آن هم انواع گوناگون دارد .
یکی از آن دو نظام اخلاقی دینی است که پایه داوری اخلاق « را بر وحی » استوار می کند و نظام اخلاقی غیر دینی ( سکولار) که پایه داوری اخلاق را بر خرد بنا می نهد .
مکتب های دیگری هم هستند که به اخلاق از زاویة جدا و مستقل می نگرند . به عبارت دیگر اگر کمی محلی سخن بگوییم بحث و جدل میان دو جهان انقلابی و غیر انقلابی موضوع اخلاقی است . مفهوم اخلاق تنها در آن حد سادة عامیانه نیست که قبلا در فرهنگ تربیتی ایرانی یا شرقی ، فرزند مطیع ، رام و بدون شخصیت را انسان با تربیت و اخلاقی می شناسد . اخلاق هم دربارة نیک و بد سخن می گوید وهم دربارة فراسوی نیک و بد . قانون گرچه از فلسفه اخلاق جداست ولی زادة آن است . اساساً بحث حقوق بطور تام وتمام بستگی به اخلاق یا دقیقتر به دید خاصی از اخلاق دارد . از اینجاست که نظام های حقوقی گوناگونی در جهان بوجود آمده اند . زاویه دید ما در جهان اخلاق نوعی خاص از لوایح قانونی را می نویسد و تنظیم می کند و در آن مرجعی که آن لوایح را تصویب و تبدیل به قانون می کند موضع کاملا روشن و خاصی در اخلاق دارد . به زبان دیگر ، نظام های دادگستری محصولات فلسفة اخلاق هستند . این تنوع مکتب های اخلاقی است که مآلاً نظام های دادگستری گوناگون را در جهان آفریده و می آفرینند . اگر در نظامی حقوق فردی چندان رعایت نشده است این نشان می دهد که دید اخلاقی عامه ی مردم که از زبان ، فرهنگ ، دین ، شرع و عرف و حتی در مجموعه ی واژگان مورد استفاده ، نمایان می شود ، فاقد تعریف روشنی از حقوق فردی است . در نتیجه قانون ، آن حق و حقوق فردی را نادیده می گیرد پس یک رابطه ی علّی میان تفکر اخلاقی و شیوه ی قانون مندی یک جامعه وجود دارد . در نهایت قانون از اخلاق جداست زیرا مجازات های مادی ، فیزیکی و نهایی وجود دارند (مانند زندان ، جریمه ) که قانون را اجرا می کنند اما تنها عوامل اجرایی اخلاق ضمیر باطن و وجدان هستند .
اخلاق همچنین از اتیکت و آداب اجتماعی جداست که به واقع متوجه است به قالب و سبک و آن را بر ماهیت وجود اجتماعی برتری می نهد .
اتیکت مشخص می کند که چه چیز رفتار مؤدبانه است مهمتر اینکه آیا این رفتار ، در یک نگاه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
فهرست موضوع: بررسی شعر نو( نیمایی)
عنوان
زبان شعر نو( نیمایی)
گذری بر ابهام در شعر نو
ویژگی ها و سویه های مدرن
نوآوری نحوی در شعر نو
داستان پردازی اشعار شعر نو
زبان شعر نو( نیمایی)
پیدات زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با یکدیگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ی بیان« واژه» عنصر اساسی و بنیادین است. اصولاً زبان از ترکیب و هم نشینی واژگان در یک ساختار منظم بوجود می آید. لیکن آنچه مرز میان این دو نحوه ی بیان است شکل برخورد گوینده( یا شاعی با واژه برخورد واژه ها با یکدیگر در شعر و کارکرد خاص آنها می باشد. گفته شد« برخورد واژه ها در شعر» زیرا« اگر میان واژه ها برخوردی نباشد، شعر بوجود نمی آید. شعر از زبان فراتر رفته، قواد آن را در هم می ریزد میان واژگاه جابجایی پیش می آید این، یعنی برخورد واژه ها که موجد ساختاری به نام شعر است. در زبان گفتار صرفاً یک نشانه ااست به اشیایی آنکه تصویر شوند گفته می شوند. گوینده در زبان گفتار آنها را به نام می خواند بی آنکه نشانی نشان دهد. لیکن در زبان شعر، واژه نام شیء نیست، خودشیء است و شاعر بی آنکه بگوید نشان می دهد و مخاطب بجای آنکه بشوند می بیند. فرانسیس پونژ می گوید:
« هرگز واژهای را از نزدیک دیده اید؟ واژه ای را بردارید ؟ خوب بچرخانید و به حالتهای مختلف درآورید تا عین مصداق خود شود.» خود پونژ واژه ی « کروش»Croche (= کوزه) را مورد بررسی شاعرانه قرار داد و ادعا کرد که هر صرف این واژه بیانگر جایی از کوره ی گلی است. بعقیده او هیچ واژه ی دیگری رنگ کوزه ندارد. این است جایگاه واژه در شعر.
آنچه مسلم است این است که شعر هنری زبانی است مثل زبان از عناصری چون واژه و لحن در یک ساختار دقیق ساخته شده و از این نظر نیز از جهات صوری، کاملاً مطنبق با زبان گفتار است. و اگر آن 2 سطح را بنگریم کاملاً یکی شان می یابیم، زیرا هر دو از ابزار و مصالح مشترکی شکل گرفته اند، فقط با نگریستن از دیگرسو، با چشمانی که طور دیگری ببیند، می توان شکاف عمیقی و فاصله میان آن دو نحوه بیان را دریافت. واژه در زبان گفتار یک علامت است و در شعر معنا. ساختار در زبان گفتار- اگر باشد- زائیده ی تصادف با مصالحی ا ز تسامح است؛ و ساختار در شعر، نتیجه ی هوشمندی ب ابزاری از ذوق و زیبایی است؛ و گاه چنان نظام مند که نتوان خشتی را جای خشتی نهاد بی آنکه به معماری زییاشناختی آن آسیبی وارد شود.
مختصر آنکه زبان شعر معانی خاص را ر هم می ریزد تا از مستقیم گویی بگریزد و انتقال دهنده ی معناهایی باشد که در ذهن شاعر به بلوغ رسیده است. و از این نظر،نه تنها با زبان گفتار که با زبان علم نیز که بخاطر دقت و تأکید ناشی از روح علمی و تحقیقی، نافی رمزگویی و تعدد و تنوع معانی است، متفاوت است.
اساساً فرق علم و کشفیات علمی با تجربه های شعری در این است که تجربه های علمی در شعر ضدترین لحظه ها شکل می گیرند و حال آنکه شاعر در ناخودآگاه ترین لحظه های خود دست به تجربه و کشف می زند. این حقیقت را مولوی به زیبایی گوشزد می کند:
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار یک دم نزنم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 53
تعریف موضوع
مقدمه:
تفکر طراحی واحد همسایگی از زمانی شروع به رشد کرد که در اثر ساخت مجتمع های مسکونی پر جمعیت آمار جرم و جنایت در این مجتمع ها و شرکت ها بالا رفت بنابراین با توجه به فطرت انسان که موجودی اجتماعی است و با توجه به وضع نا به سامان مجتمع ها و شرکت های مسکونی تفکر ایجاد واحد همسایگی در غرب شکل گرفت البته استانداردهای آن ها با استانداردهای واحد همسایگی در ایران فرق دارد. ولی اصل تفکر ایجاد یک مجموعه ساختمانی که در آن افراد ساکن واحد همسایگی با هم روابط اجتماعی داشته باشند.
معرفی موضوع: (عنوان، ماهیت و مقیاس موضوع):
رساله «طراحی واحد همسایگی» به طراحی بررسی مسائل مفهومی شکل گیری یک واحد همسایگی می پردازد فرآیند طراحی آن جایگاه خاصی دارد و بر فرآیند طراحی تأکید دارد. مقیاس این طراحی در حد یک واحد کم تراکم «6-7 واحد مسکونی» طراحی شهری با زمینی حدوداً 4000 m2 است.
استانداردها و نرم ها بر اساس سرانه یک واحد همسایگی کم تراکم به دست می آید.
پذیرش موضوع «انگیزه ها و دلایل ـ تعریف مسئله ـ اهداف کلی»:
مجموعه دلایل و انگیزه های انتخاب موضوع «واحد همسایگی» را می توان چنین عنوان کرد:
واحد همسایگی عامل پیوند اجتماعی انسان ها با یکدیگر است. امروزه با رواج شرکت ها و مجتمع های مسکونی که در آن ها روابط اجتماعی بین همسایه ها لحاظ نشده است باعث رواج فساد فرهنگی، اجتماعی و مشکلات روانی برای ساکنین چنین مجتمع هایی شده است. بنابراین رویکرد جهانی به سمت ایجاد واحدهای همسایگی که در آن بین انسان ها ایجاد شود گرایش دارد.
تعریف مسئله: ایجاد یک واحد همسایگی کم تراکم برای اشخاص و افراد خاص «خانواده های گزینش شده» که دارای مشخصات و نیازهای مشترک و متضاد هستند.
اهداف کلی: مجموعه اهداف رساله این چنین است:
الف) ایجاد یک واحد همسایگی مناسب برای پیوند هر چه بیشتر افراد.
ب) ایجاد واحدهای مسکونی مناسب برای هر خانواده با توجه به نیازهای آنها.
رویکرد به موضوع:
نگرش صرفاً کالبدی به یک موضوع باعث می شود که مسائل انسانی (روح و روان) در آن کم شود در صورتی که یک بنا به خصوص اگر خانه باشد دارای مسائل و مفاهیم عمیقی است که اگر با مفاهیم ایجاد ارتباط و پیوند بین چندین واحد مسکونی ضرب شود، به این نتیجه می رسیم که طراحی یک واحد همسایگی دارای پیچیدگی ها و مفاهیم عمیقی است و به همین علت با واژه هایی مانند: مجتمع مسکونی، مجموعه مسکونی و... کاملاً متفاوت است زیرا غیر از ویژگی های کالبدی دارای ویژگی های غیر کالبدی (اجتماعی، فرهنگی) قویی برخوردار است.
بخش دوم:
شناخت و تحلیل موضوع
خانه:
مقدمه:
خانه از میان فضاهای دیگر که انسان با آن ها در ارتباط است بیشتر به انسان نزدیک است. خانه خصوصی ترین محل برای هر انسان است و حتی در خصوصی بودن، درجات مختلفی دارد. در خانه انسان با خانواده و همسر خود خلوت می کند ولی گاهی اوقات نیاز به تنهایی مطلق دارد بنابراین خانه غیر از فضای عمومی باید دارای باید دارای فضاهای دنج و کاملاً خصوصی برای خلوت کردن با خود نیز باشد.
خانه محل رشد و بروز استعدادها و محلی برای آسایش و سلامت روانی فرد است.
واژه شناسی خانه:
واژه خانه با کلمه (House) مترادف است در زبان فارسی نیز مترادف هایی مانند: سرا، دار، منزل، مسکن و... دارد. این واژه با دو کلمه خانوار و خانواده هم ریشه است که این مسئله ارتباط معنوی خانه و خانواده را نشان می دهد. از طرف دیگر به معنی زن و همسر نیز آمده است و سرا که مترادف خانه است به معنی جهان آمده است و این نشان می دهد در فرهنگ ما خانه جزئی از کل جهان است. خانه در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی به عنوان سازمان ده زمان، فضا، مفاهیم و ارتباطات بوده و سمبلی است از قلم و بی چون و چرای انسان که نمودی از وجود، آزادی و اختیار اوست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 53
تعریف موضوع
مقدمه:
تفکر طراحی واحد همسایگی از زمانی شروع به رشد کرد که در اثر ساخت مجتمع های مسکونی پر جمعیت آمار جرم و جنایت در این مجتمع ها و شرکت ها بالا رفت بنابراین با توجه به فطرت انسان که موجودی اجتماعی است و با توجه به وضع نا به سامان مجتمع ها و شرکت های مسکونی تفکر ایجاد واحد همسایگی در غرب شکل گرفت البته استانداردهای آن ها با استانداردهای واحد همسایگی در ایران فرق دارد. ولی اصل تفکر ایجاد یک مجموعه ساختمانی که در آن افراد ساکن واحد همسایگی با هم روابط اجتماعی داشته باشند.
معرفی موضوع: (عنوان، ماهیت و مقیاس موضوع):
رساله «طراحی واحد همسایگی» به طراحی بررسی مسائل مفهومی شکل گیری یک واحد همسایگی می پردازد فرآیند طراحی آن جایگاه خاصی دارد و بر فرآیند طراحی تأکید دارد. مقیاس این طراحی در حد یک واحد کم تراکم «6-7 واحد مسکونی» طراحی شهری با زمینی حدوداً 4000 m2 است.
استانداردها و نرم ها بر اساس سرانه یک واحد همسایگی کم تراکم به دست می آید.
پذیرش موضوع «انگیزه ها و دلایل ـ تعریف مسئله ـ اهداف کلی»:
مجموعه دلایل و انگیزه های انتخاب موضوع «واحد همسایگی» را می توان چنین عنوان کرد:
واحد همسایگی عامل پیوند اجتماعی انسان ها با یکدیگر است. امروزه با رواج شرکت ها و مجتمع های مسکونی که در آن ها روابط اجتماعی بین همسایه ها لحاظ نشده است باعث رواج فساد فرهنگی، اجتماعی و مشکلات روانی برای ساکنین چنین مجتمع هایی شده است. بنابراین رویکرد جهانی به سمت ایجاد واحدهای همسایگی که در آن بین انسان ها ایجاد شود گرایش دارد.
تعریف مسئله: ایجاد یک واحد همسایگی کم تراکم برای اشخاص و افراد خاص «خانواده های گزینش شده» که دارای مشخصات و نیازهای مشترک و متضاد هستند.
اهداف کلی: مجموعه اهداف رساله این چنین است:
الف) ایجاد یک واحد همسایگی مناسب برای پیوند هر چه بیشتر افراد.
ب) ایجاد واحدهای مسکونی مناسب برای هر خانواده با توجه به نیازهای آنها.
رویکرد به موضوع:
نگرش صرفاً کالبدی به یک موضوع باعث می شود که مسائل انسانی (روح و روان) در آن کم شود در صورتی که یک بنا به خصوص اگر خانه باشد دارای مسائل و مفاهیم عمیقی است که اگر با مفاهیم ایجاد ارتباط و پیوند بین چندین واحد مسکونی ضرب شود، به این نتیجه می رسیم که طراحی یک واحد همسایگی دارای پیچیدگی ها و مفاهیم عمیقی است و به همین علت با واژه هایی مانند: مجتمع مسکونی، مجموعه مسکونی و... کاملاً متفاوت است زیرا غیر از ویژگی های کالبدی دارای ویژگی های غیر کالبدی (اجتماعی، فرهنگی) قویی برخوردار است.
بخش دوم:
شناخت و تحلیل موضوع
خانه:
مقدمه:
خانه از میان فضاهای دیگر که انسان با آن ها در ارتباط است بیشتر به انسان نزدیک است. خانه خصوصی ترین محل برای هر انسان است و حتی در خصوصی بودن، درجات مختلفی دارد. در خانه انسان با خانواده و همسر خود خلوت می کند ولی گاهی اوقات نیاز به تنهایی مطلق دارد بنابراین خانه غیر از فضای عمومی باید دارای باید دارای فضاهای دنج و کاملاً خصوصی برای خلوت کردن با خود نیز باشد.
خانه محل رشد و بروز استعدادها و محلی برای آسایش و سلامت روانی فرد است.
واژه شناسی خانه:
واژه خانه با کلمه (House) مترادف است در زبان فارسی نیز مترادف هایی مانند: سرا، دار، منزل، مسکن و... دارد. این واژه با دو کلمه خانوار و خانواده هم ریشه است که این مسئله ارتباط معنوی خانه و خانواده را نشان می دهد. از طرف دیگر به معنی زن و همسر نیز آمده است و سرا که مترادف خانه است به معنی جهان آمده است و این نشان می دهد در فرهنگ ما خانه جزئی از کل جهان است. خانه در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی به عنوان سازمان ده زمان، فضا، مفاهیم و ارتباطات بوده و سمبلی است از قلم و بی چون و چرای انسان که نمودی از وجود، آزادی و اختیار اوست.