لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 20 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
مهدویت
مهدویت
الهم عجل لولیک الفرج
مهدویت
منابع ومئاخذ
قرآن کریم
انجیل برنابا
انجیل یوهنا
تورات
زبور
نهج البلاغه
تاریخ طبری
تفسیر المیزان (علامه طباطبایی)
تفسیر مجمع البیان
بحار الانوار
مفاتیح الجنان
جنگ جهانی چهارم (دکتر حسن عباسی)
سلسله دروس دشمن شناسی (حجة الاسلام مهدی طائب)
سلسه دروس جریان شناسی (حجة الاسلام مهدی طائب)
مهدویت
مهدویت
یهودیان مخفی و فرقه بکتاشی (عبدالله شهبازی )
صهیونیسم و جنبش روشنگری یهود(عبدالله شهبازی )
دنیا بازیچه یهود (آیت الله العظمی سید محمد حسینی شیرازی )
زندگانی حضرت رسول (سید هاشم رسولی محلاتی )
شیعه (علی تهرانی)
تروریسم وجنگ (هاوارد زین )
آنگاه هدایت شدم (دکتر تیجانی)
مسیح یهودی و مفهوم حاکمیت اسرائیلی( دکتر منی کاظم )
از تلمود (مجلس اعلای امور اسلامی)
مناره ای بر افراشته از صحیح وضعیف (ابن القیم )
آرمگدون نبرد آخر الزمان به روایت مسحیان صهیونیست(محمد النجیری )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مهدویت درادیان الهی
عقیده به ظهور حضرت مهدی ( علیه السلام )ازنظر اقوام وادیان
انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمى شناسد و به هیچ قوم و ملّتى اختصاص ندارد.
از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند و از نابسامانى و نا امنى و تیره روزى خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى شرافتمندانه اى نایل آیند.
به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحى _ که در آخر الزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهاى ضد انسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى واقعى بنیان خواهد نهاد _ سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهى در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایى داده اند.
در این زمینه، یکى از نویسندگان معروف چنین مى نویسد:
«موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعى است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّى است. صَرفِ نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل مى دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، و طالب تکامل معنوى وقتى که از همه نا امید مى شود، و مى بیند که با وجود این همه ترقّیات فکرى و علمى شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل و بى خبر، روز به روز خود را به سوى فساد و تباهى مى کشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دورى مى جوید، و از اوامر او بیشتر سرپیچى مى کند; بنا به فطرت ذاتى خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ مى شود، و از او براى رفع ظلم و فساد یارى مى جوید.
از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوى یک مصلح بزرگ جهانى در دلهاى خداپرستان وجود داشته است. و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتى و یهودى و مسیحى و مسلمان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب هاى قدیم چینیان و در عقاید هندیان، و در بین اهالى اسکاندیناوى و حتّى در میان مصریان قدیم و بومیان و حتّى مکزیک و نظایر آنها نیز مى توان یافت».
آرى! عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى در پایان جهان، یکى از مسایل بسیار مهمّ و حسّاسى است که نه تنها در آیین مبین اسلام، بلکه در همه ادیان آسمانى، و نه تنها در میان پیروان ادیان و مذاهب بلکه در نزد بسیارى از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، و تمامى پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان گرفته تا پیروان مکتب هاى الحادى، همه و همه بدان عقیده دارند.
مهدویت در باور مسیح
در این آیین و کتابهای مقدس ، این آیین نیز بشارتهای روشنی دربار ه موعود آخرالزمان رسیده است. از جمله کتب مسیحیت میتوان به انجیل متی، لوقاء ، مرقس، برنابا و مکاشفات یوحنا اشاره کرد.
مسیحیان معتقدند حضرت مسیح موعود یهود می باشد. یهودیان ناکامی آن حضرت را در تشکیل حکومت جهانی، دستاویز رد آن مدعا نموده اند.
انجیل
در انجیل برنابا نویدهای مهدی ـ علیه السلام ـ به صراحت آمده است، ولی نظر به اینکه مسیحیان آنرا معتبر نمی دانند، در اینجا فقط نویدهای موجود در اناجیل معتبر از نظر آنان را می آوریم.
1 ـ " همچنانکه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد … آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد، و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینهزنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان، با قوت و جلال می آید … آسمان و زمین زایل خواهد شد، اما سخن من هرگز زایل نخواهد شد، اما از آن روز و ساعت هیچکس اطلاع ندارد و حتی ملائکه آسمان، جز پدر من و بس … لهذا شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می آید. "
2 ـ " … اما چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائکه مقدس خود آید، آنگاه بر کرسی جلال خود خواهد نشست، و جمیع امتها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا می کنند به قسمتی که شبان، میشها را از بزها جدا می کند. "
3 ـ " … آنگاه پسر انسان را ببینید که با قوت و جلال عظیم بر ابرها می آید، در آن وقت فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهای زمین تا به اقصای فلک فراهم خواهد آورد … ولی آن روز و ساعت غیر از پدر هیچکس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس بر حذر و بیدار شده دعا کنید، زیرا نمی دانید که آن وقت کی می شود … "
4 ـ " … کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند، که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بیدرنگ برای او باز کنند. خوشا بحال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد … پس شما نیز مستعد باشید زیرا در ساعتی که گمان نمی برید پسر انسان می آید. "
لازم به تذکر است که: کلمه " پسر انسان " مطابق نوشته " مستر هاکس آمریکایی " در کتاب خود " قاموس کتاب مقدس " 80 بار در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) تکرار شده که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسی قابل تطبیق می باشد (قاموس مقدس، ماده پسر خواهر ، صفحه 219) و 50 مورد دیگر از نجات دهنده ای سخن می گوید که در آخرالزمان ظهور خواهد کرد، عیسی نیز با او خواهد آمد و او را جلال خواهد داد و از ساعت و روز ظهور او جز خدا کسی اطلاع ندارد و او کسی جز حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ نمی باشد.
2 نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم آبان 1383ساعت 21:33 توسط مهسا روحی |
« مهدویت درزرتشت »
در منابع زرتشتیان تصریحات زیادى به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) شده است که قسمتى از آنها را در اینجا مى آوریم:
1 ـ در کتاب «زند» که از کتب مقدّسه زرتشتیان است در باره انقراض اشرار و وراثت «صلحا» که پس از درهم شکستن شوکت جبّاران و بیدادگران، زمام اُمور جامعه بشرى را به دست خواهند گرفت، چنین مى گوید:
«لشکر اهریمنان با ایزدان دایم در روى خاکدان محاربه و کشمکش دارند، و غالباً پیروزى با اهریمنان باشد، امّا نه به طورى که بتوانند ایزدان را محو و منقرض سازند; چه، در هنگام تنگى از جانب اورمزد که خداى آسمان است به ایزدان که فرزندان اویند یارى مى رسد و محاربه ایشان نه هزار سال طول مى کشد، آنگاه فیروزى بزرگ از طرف ایزدان مى شود و اهریمنان را منقرض مى سازند، و تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارند، و بعد از پیروزى ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان عالم کیهان به سعادت اصلى خود رسیده، بنى آدم بر تخت نیکبختى خواهند نشست».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
ما منتظران حضرت مهدی (ع) بارها نوید فتح وظفر را درقرآن کریم خوانده ایم وطبق گفته قرآن مهدی روزی ظهور می کند وچشمان ما منتظران به نورآن بزرگوار منور می گردد. چنانکه خداوند فرموده است: «وزمین به نور پروردگار روشن می گردد.» (سوره زمرآیه 69 ) ویا درسوره شریفه فجربه صبح صادق وظهور مهدی موعود اشاره شده است: « قسم به صبحگاه وقسم به ده شب اول ذی الحجه وقسم به حق جفت وقسم به شب تارهنگامی که به روز روشن مبدل شود.» یا در سوره مبارکه قدر هدف از :«سلام هی حتی مطلع الفجر» تا بندگی صبح دولت آل محمد(ص) است. بله از این آیات این چنین استفاده می شود که موضوع مهدویت و امام مهدی در قرآن به طور غیر مستقیم اشاره شده است و برخی از اهل تحقیق از صدوبیست تا صدوپنجاه آیه از قرآن چنین استنباط و اجتهادی را در مورد مهدی (عج) معتقدند.
یک اشارات از کل آیات قرآن برمی آید و آن اینکه : سرانجام حق و عدل و مؤمنین و متقین و صالحین و مستضعفین و آزاد مردان پیروز می شوند و باطل و اهل باطل نابود می گردند.
البته در قرآن با صراحت از امام مهدی (عج) نامبرده نشده اما هر انسانی که با بینش اجتماعی و تاریخ و ظهور و پیدایش انقلابات و مردان بزرگ و دشمنی هایی که با مردان اهل حق می شود آشنا باشد تا حدودی رفع شبه شود. حقایقی وجود دارد و مصلحت ایجاد نمی کند که آنرا به صراحت گفت و نگفتن به صراحت دلیل آن نمی شود که آن حق، وجود خارجی ندارد. قرآن عظیم می فرماید: «مومی را با آیات خود فرستادیم که: قوم خود را از تاریکی به روشنایی بیرون آر، و روزهای خدا را به یادشان بیاور و در اینکارهای خداوند برای هرشکیبای شکر گزار، عبرتهایی است (سوره ابراهیم آیه 5) در تفسیر علی بن ابراهیم که تفسیری روایی است در روایتی در تفسیر این آیه گفته: ایام خدا سه روزاست: روز قائم (ع) روز مرگ و روز قیامت.
اگر این مفهوم و سنت را در نظر بگیریم که تأییدات الهی در پیروزی پیامبران و از تاریکی به روشنایی درآوردن مردمشان یک وجهش اشاره به تأییدات الهی و پیروزی «مهدی» در پایان تاریخ است ، می توان گفت: همانطور که موسی پیامبر، ملت خود را از تاریکی به روشنایی پیامبرانه هدایت کرد امام مهدی (عج) نیز مردم زمان خویش را از تاریکی و مفاسد جهان گیر، به روشنایی «پیامبران» یاری خواهد داد. چون رحمت و نور الهی در سرتاسر تاریخ ادامه و استمرار دارد.
قرآن عظیم:«ا ی ایمان آورندگان هر کس از شما از دین خود بگیرد چه باک، زودا که خدا مردمی را بیاورد که دوستشان بدارد و دوستش بدارند. دربرابر مؤمنان فروتن اند و در برابر کافران سرکش، در راه خدا جهاد می کنند و از ملامت هیچ ملامت گیری نمی هراسند. این فضل خداست که به هرکس که می خواهد ارزانی داردوخداوندبخشاینده و داناست (سوره مائده آیه 54) .
در تفسیر علی بن ابراهیم و تفسیر«نورالثقلین» که آن هم تفسیر روایی آیات است آمده : این که درباره قائم و اصحاب او نازل شده است همانا که در راه خدا جهاد کنند و از هیچ چیز پروا ندارند. ویا درجایی دیگر قرآن مبین: خدا به کسانی از شما که ایمان آورده اندو کارهای شایسته کرده اند، وعده داده که در روی زمین جانشین دیگرشان کنند همچنان که مردمی را که بیش از آنان بوده اند جانشین دیگران کرد.
و دینشان را که خود بر ایشان پسندیده است استوار سازد و وحدتشان را به ایمنی بدل کند. مرا می پرستند و هیچ چیزی را با من شریک نمی کنند و آنها که از این پس ناسپاسی کنند، نا فرمانند (سوره نور، آیه55).
علامه مجلسی در بحارالانوار که اختصاص به امام مهدی دارد، در روایتی از امام صادق (ع) می فرماید: «کسانی که خدا ایشان را خلیفه و جانشین می کند قائم (ع) و اصحاب اویند». طبرسی در مجتهدالبیان در روایتی می گوید : امام زین العابدین این آیه را خواند و فرمود: اینان به خدا سوگند شیعه ی ما هستند خدا این کار را در حق آنان به دست مردمی از ما خواهد نمود .
طبرسی سپس توضیح می دهد: چون گسترش دین، در سراسر زمین و جهان گیر شدن آئین ،از گذشته تا کنون پدیدار نگشته است پس به یقین این امر در آینده خواهد بود.چه این جهان گیری دین و آئین وعده خدایی است و وعده خدایی خلف بردار نیست.
خداوند در سوره آل عمران نیز به عده ا ی از افراد که این پدیداری حق نیستند هشدار داده و این چنین فرموده اند: «ای اهل کتاب چرا به آیات خدا کافرمی شوید یا آنکه خود(به درستی آن) گواهی می دهید؟» سپس خداوند به رسالت جهانی حضرت محمد(ص) اشاره کرده و در سوره سبا ء فرموده اند: «ا ی رسول ! ما تو را به عنوان نوید دهنده و هشدارگر به سوی مردم گسیل داشتیم و لیکن اکثر مردم نمی دانند».
در واقع این آیات و نمونه هایی از آن بیم ها و نویدهایی بود که قرآن مجید و پیامبران از آئین های درخشان به آن اشاره کرده و شکی نیست با آمدن مصلح جهانی در آخرالزمان حقانیت دین حق آشکار می شود. دینی که خداوند می خواهد به جهان حاکم باشد ما شیعیان نیز با آن همه بشاراتی که در قرآن دیدیم و با آن همه اخبار و روایاتی که از ائمه هدی (ع) شنیده ایم باید احساس مسئولیت کرده و وسعت آن هدف والا را دریابیم و همگی در امر فرج یگانه مصلح هستی و رسیدن به آن روزهای باشکوه تلاش کنیم، به راستی آن زمان چه فرخنده ایامی است که :«سرانجام، جهان را صالحان زمین به میراث خواهند گرفت» و مستضعفان غنی شده و بینوایان شادی را تجربه خواهند کرد، حال سلام ما برآن پادشاهی که با آمدنش غنی و فقیر ، پیرو جوان همگی شاد خواهند شد، سلام برآن حضرت که امت ها را از سرگردانی و سردرگمی رها خواهند بخشید.
پروردگارا! ا ی خالق لم یزلی، ما را به دوستی آن بزرگواران منتنع گردان و در زمره اصحاب ایشان مهشور ساز و دعای ما را از کرمت مستجاب کن و ظهور پر میمنت آن حضرت را هر چه زودتر مقدر فرما و به وعده ا ی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
پایان تاریخ و مهدویت
موضوع مقاله : نظریه های پایان تاریخ و اندیشه مهدویت ( مقایسه ، نقد و بررسی )
هدف مقاله : تحلیلی مقایسه ای بین نظریات آینده نگاران غربی با حکومت مهدوی
محورهای اصلی مقاله : پایان تاریخ ، فرانسیس فوکویاما ، لیبرالیسم ، دموکراسی ، حاکم اسلامی ، حکومت مهدوی
بسم الله الرحمن الرحیم
مقوله ی پایان تاریخ ، سرانجام حیات انسان و جوامع بشری عمری به درازای حیات انسان دارد ؛ در ادیان مختلف درباره پایان تاریخ و آخرین انسان اظهار نظرهایی شده است متفکران و فیلسوفان در طی قرنها مساله پایان سرنوشت بشر و دوره سعادت و آرامش وی را بنوعی مورد بررسی قرار داده اند .
قبل از ورود به بحث باید دانست مقوله فرجام تاریخ ، پایان زمان بند آن نیست بلکه منظور جامعه و محیطی از تاریخ بشریت است که تمام تمنیات انسان ، آرزوها و انگیزه های انسانی در آن جامعه ارضاء می شود و انسان به آرامشی می رسد که دیگر انگیزه ای برای حرکت بعدی تاریخ وجود نخواهد داشت و این به آن معنا نیست که زاد و ولد و مرگ و میر متوقف خواهد شد یا دیگر وقایع مهمی اتفاق نخواهد افتاد بلکه منظور این است که احتمالا دیگر تحول مهمی در نهادهای اساسی و اصول جاری پدیدار نخواهد شد .1
متفکران آینده نگار معتقدند آینده بشریت ختم به دوره ای خواهد شد که در آنجا تلاش انسان برای تغییر وضعیت خود به پایان می رسد . انسان دیگر نقطه تضاد و چالشی نخواهد داشت ؛ بطوریکه به بیشترین مطلوبیت های خود دست پیدا می کند و به سوی مطلوب خود بطور مستقیم جهت گیری خواهد کرد .2
در حوزه های مختلف نظری ، اظهار نظرهای متفاوتی درباره نظم نوین جهانی ارائه شده که شاید مهمترین آنها از زمان فروپاشی نظام مارکسیستی وپایان جنگ سرد باشد. پایان جنگ سرد یکی ازمهمترین تحولاتی است که در اواخر قرن بیستم ، سیاست بین الملل را دگرگون ساخته و چالشهای فکری تازه ای را پیش روی ما قرار داده است . یکی از نظریات عمده ای که بعد از جنگ سرد برای تحلیل وضعیت جهان و آنچه نظم نوین جهانی خوانده می شود ارائه شده است نظریه پایان تاریخ است که معتقد به پیروزی غرب در جنگ سرد و ختم تضادهای ایدئولوژیک و تفوق لیبرال دموکراسی در سراسر دنیاست.
نظریه پایان تاریخ را فرانسیس فوکویاما ، پژوهشگر موسسه مطالعاتی راند مطرح کرده است .3 وی نظریه ی خود را نخست به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .docx :
پیشگفتار
سپاس فراوان و ستایش بی شماری خداوندی را سزا است که همه ی عالمیان را از تاریکی نیستی به عالم هستی و وجود در آورد، و آن وقت از میان تمام موجودات و برتری داد همانگونه که در قرآن کریم می فرماید:( و لقد کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البرو البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا) یعنی ما بنی آدم را کرامت داده
و آنان را در بیابان و در دریا حمل نمودیم، و از غذاهای پاک و پاکیزه روزی داده و آنها را بر بیشتری از آفریده های خویش فضیلت دادیم فضیلت دادنی.
و بعد خداوند متعال دستور داد که پیامبران گرامی و جانشینان آنها راه راست زندگی و معرفت و علم را به انسان یاد داده
با این وسیله چراغی سر راه آنان روشن گردانند تا هر کس به مقدار تلاش و کوشش خود این راه را پیموده و با تمیز دادن حق از باطل به مقام بلند انسانیت و هدف عالی حق و حقیقت ناﺋل گردند.
و به اینگونه بندگان خویش را با هستی مطلق و قدرت و علم بی پایان ازلی آشنا ساخته تا با توانایی فکر و عقل، دین حقیقی را انتخاب نمایند، و رابطه ی خویش را با آن منبع فیفما برقرار سازند ، و بعد از آن تعلیمات پیامبران پیشین و بزرگ و کتابهای آسمانی خود را که در هر دوره و زمانی راهنمای راهنمای جامعه بشری بوده اند بابرانگیختن آخرین پیامبر خویش حضرت خاتم الانبیا محمد بن عبدالله (ص)و نازل کردن قرآن کریم که ناسخ همه کتابهای آسمانی پیشین است دوره و زمان پیامبری را ختم کرده و تاسیس دین دیگر و قانون تازه ای را مهر کرده و سپس برای حفظ آن دین حقیقی از تخریب و تغییر و دستبرد هوا و هوس دشمنان از مردان و زنان دوازده نور پاکیزه و خورشید درخشان را که از علی ین ابیطالب (ع) آغاز گردیده و با حضرت بقیه الله الاعظم و ناموس دهر، پیشوای منتظر نهمین فرزند حضرت سید الشهدا امام حسین (ع) ، حجه ابن الحسن العسگری(ارواحنا فداه)پایان می یابد،پیشوایان بحق و مربیان عالم بشریت گردانیده، و
اطاعت آنان را به همه بندگان خویش فرض و لازم شمرد، در اینجا از باب مقدمه لازم دانستم که درباره نبوت و امامت و عقیده به مهدویت و انتظار و اینکه مهدویت از نظر قرآن کریم و احادیث چیست مطالبی را بیان بنماییم و همچنین افرادی که خودشان را به نام مهدی معرفی کرده اند مختصری در باره ی آنان بحث کنیم:
نبوت و امامامت امری است الهی و معنوی
در اینکه ولایت مطلقه الهی امری است مربوط به امور غیبی الهی و باید رجال روحانی و مردان معنوی که سرشار از مواهب پروردگار جهان و علوم خدای بزرگ بوده باشند که مردم را از طرف بدیها و زشتیها وکارهای نا شایست به سوی
خوبی ها و کارهای خوب و شایسته راهنمایی بنماید. شکی نیست در طول تاریخ گذشته و قرون متمادی مردان بزرگ علمی و نوابع جهان در عصر و محیط خویش مورد توجه خاص دانشمندان و بزرگان علم و دانش قرار گرفته با اندازه ای که گاهی به بعضی از آنان پیشنهاد ادعای نبوت و یا امامت داده شده است، ولی از آنجایی که علمای بزرگ هر چه در غوامض علمی و شگفتیهای آفرینش تفکر نموده و پرده های علمی را یکی پس از دیگری شکافته، و با عماق ژرف دریاهای دانش فرو رفته اند تازه به مشکلات بزرگ علمی برخورد می نمایند و در بیشتری از موضوعات حیران و سرگردان می مانند با اندازه ایکه دانشمندان بزرگ و فیلسوف شرق و تربیت شده ی در مکتبهای علمی و اسلامی حسین بو علی سینا در این باره با این جمله کوتاه خاطر طغیان گر خود را آرامش می بخشد و با صراحت کامل می فرماید : معلوم شد که هیچ معلوم نشد و فهمیدیم که معلومات در برابر مجهولات به مانند همان جزء لا یتجزا است که در مقابل بزرگترین
منظومه ی شمسی جهان بزرگ می باشد.
اکنون با این بیان مختصرکه در اجتماع فحول علماء و بزرگان دانش و توابع دنیا جست و جو کردیم، بیا در برابرخازنان
اسرار و علوم خدایی و عالمان به گنجها و معادن حقایق اشیاء و خلقت زانوی ادب بر زمین نه و پیشانی خود را در آستانه خانواده عصمت و طهارت با تواضع و فروتنی بر زمین سای تا به وسیله ی الهام از این درگاه بزرگ پردهای ضخیم جهل و نادانی بر کنار رفته و افکار پوچ و مشکوک با نور تابناک ولایت از میان برود و اسرار غیبی جهان بر تو روشن و آشکار گردد زیرا سر سلسله ی دودمان ولایت و تجلی دهنده ی مقام رسالت اسما الله الغالب حضرت علی بن ابیطالب(ع)
چنین می فرماید:
آیا گمان می کنی که تو موجود کوچکی هستی در حالی مه در تو عالم بزرگتر جمع شده و گرد آمده است.
آری صاحبان ولایت عامه و فقیتان بیت رسالت انسان برتر را مورد بیان حقایق قرار داده و در مقام فرازهایی که در جوامع انسانیت بیان فرموده اند ملاک دانش دانشمندان بزرگ و تشکیل دهنده ی مدینه ی فاضله می باشد. آری صاحب سر و ولایت فرموده که غرض و هدف فرستادن انبیاء نظام و نصب اوصیاء کرام و سبب بیان احکام الهی این است که انسانها در مسیر حرکت بسوی تکامل پیش رفته و به قهقرا بر نگردند بلکه در جهت ساختن کاخ رفیع انسانیت تلاش نموده و خود را آماده ی برگشت بسوی خدا و رجوع بحق نموده و مصداق کامل آیه ی شریفه (با ایها النحس ارجعی الی ربک) قرار بدهند. در اینکه آیا در پیامبر و امام (ع) قطع نظر از مقام نبوت و امامت نبوذاتی و استعداد زیاد فطری خدا دادی هم لازم است و یا نظریه های مختلفی موجود است و بعبارت دیگر آیا شخصیت های بزرگ علمی و دینی زائیده ی محیط سالم و اجتماع مترقی می باشد و یا اینکه اصولا نوابغ جهان و خصوصا شخصیتهای الهی خود بوجود آورنده ی اجتماع سالم می باشند؟
درباره ی دانشمندان و متفکران بزرگ عقاید گوناگونی اظهار نموده اند:
عده ای از آنها بر این عقیده می باشند که همیشه اشخاص بزرگ و دانشمندان برجسته ی زائیده ی محیط سالم و مرکز علمی بوده اند لذا با اتکاء بمراجعه ی تاریخ به این نتیجه رسیده اند که در عصرهای مترقی و علمی و موقعیت های خاص کشور و ملت و اجتماع که در راه کمالات علمی بوده اند بیشتر فضلاء و دانشمندان در چنین در چنین زمانها زیسته و بوجود آمده اند.
عده دیگر در مقابل آنها دارای این اعتقاد می باشند که افراد بزرگ علمی و نوایغ دنیای بشریت نه تنها در اعصار علمی جهان قرار نگرفته بلکه در وقتی از زمان بوجود آمده که اجتماع آن زمان از همه مزایای اخلاقی و معنوی و علمی خالی بوده و در زشتیها و بدی ها فرو رفته بودند و در چنین برهه ای از زمان چنان مغزهای متفکر اجتماعی و روشنفکران برجسته علمی بتفکر عمیق فرو رفته و آنچنان انقلاب علمی و مذهبی بوجود آورده که جهانیان را به تعجب وا داشته است.
عقیده ی به مهدویت
اعتقاد باطل از صدر اسلام با نزول آیات قرآنی نوید داده شده است در زیر روایات و آیاتی را بیان خواهیم نمود.
دو شادوش روایات و اخبار افرادی از صدر اسلام خود را در این موقف قرار داده و مدعی این مقام منبع الهی و معنوی را شده اند: و کم کم کوضوع امامت و مهدویت که نتیجه بعث رسل و انزال کتب است از مسیر معنوی خویش منصرف گردیده و بیک فرقه سیاسی و اجتماعی و تشکیل گروهی که در منابع مرموز الهام گرفته مبدل شده است تا اینکه در بعضی از عصرهای گذشته با وجود شبکه های سیاسی و جاسوسی افرادی را به عنوان رهبر الهی در معرض افکار عمومی قرار داده که هیچگونه ملاحیت واقعی و معنوی در آنان نبوده است.
عقیده باطل مهدویت یک اصل فطری و جزء ناموس آفرینش میباشد البته ناگفته نماند که بیان این مطلب با توضیح قرآن و آیات پروردگار جهان و تفسیر اولیاء او میباشد، از ابتدا خلقت که بشر در راه تفکر و تکامل قرار گرفت در هر عصری از اعصار پیامبری از طرف خدا برسالت مبعوث گردیده که متناسب با زمان و مجهز با وسائل علمی عصر خود بوده است. زیرا برای جلب توجه توده ی مردم باید کسی که با غیب جهان مربوط باشد و جامعه را رهبری نماید برای اقامه ی دلیل و اثبات مدعای خویش چیزی را که آن ملت مورد توجه قرار داده بالاتر از او را بیاورد تا مردم از او پیروی نموده و سر از فرمان وی بر نگردانند.
به همان جهات می بینیم در زمان حضرت موسوی (علی نبینا و آله و علیه السلام) که دوران سحر و ساحری بود بالاتر از قدرت اجتماع آن روز قدرتی را نشان می دهد که با وسیله ی او نظام مظاهر سحر و افسون را یکجا می بلعد و از بین می برد و یا اینکه حضرت عیسی علیه السلام با قدرت و نیروی معنوی نبوت احیاء اموات مینماید و دیگران از او عاجز می مانند و همانطور تا زمان حضرت الانباء (ص) که دوران مضاحت و بلاغت بود خداوند متعال او را با کلام نورانی قرآن کریم که در مضاحت و بلاغت در اوج اعلا و درجه ی برتر و بالاتر قرار گرفته مجهز نمود و آنچنان در او جذابیت قرار داد که همه ی بلغاء و مضحاء عرب را به حیرت و سرگردانی انداخت.
همه ی این مراحل برای آن است که انسان به آن حد اعلای کمال انسانیت رسیده و آماده ی حکومت عدل الهی و رسیدن به مرحله ی تقوای واقعی و حقیقی گردد آنها که باطنشان از لوث گناه هنوز پر نشده و قشر مغزشان از افکار مادی تاریک نگردیده و با فکر آسمانی و الهی می اندیشند که با آن دست برومند عدالت گستر که نوید امن و امان است در چه زمانی باین پریشانی ها خاتمه خواهد داد. زیرا آنچه را که انسانها با آن وعده و وعیدها فکر نموده اند نه تنها باری از دوششان برنداشته و مشکلی را از سر راه آنان بر کنار نکرده بلکه به اختلاف و تشتت دامن زده و هر روز از روزنه ای ندائی بلند شده و هر یک از آن افراد ساخته و پرداخته ی اقوام و احزاب برای حفظ آمال و آرزوها و افکار خویش نیات پلید خود را بخورد افراد ساده لوح و می دهند لذا با مختصر دیدی در زمانهای گذشته می بینیم که در هر گوشه ای از این جهان پر شور و. شر چهره ای ساخته سیاست های بزرگ جهان را در معرض نمایش قرار داده اند خصوصا یکی از راههائیکه غرب برای رسیدن به مقاصد شوم خود از همان راه مهدویت و انتظار وارد شده است در حالیکه عقیده ی بهدویت یکی از سازنده ترین افکار اسلامی است و مکتب اسلام برای بارور ساختن افکار و بدست آوردن اجتماع سالم و آماده ساختن محیط برای یک حکوکت عدل انسانی و اسلامی او را زیر بنا قرار داده است دیگران از او سوءاستفاده نموده و هر روزی از گوشه ای از شرق و غرب عالم شخصی را بنام مهدی معرفی نموده اند. در بعضی از مملاک اسلامی تحت عنوان انتظار منفی و مهدی موعود فردی را به نام و بهاء و مرامی بنام بهائی و با بی معرفی می نمایند و از این رهگذر افراد ساده لوح یا بهتر بگویم کسانی که واخوردگی و عقده هائی در اثر ناملائمات زندگی پیدا کرده اند بخود جذب نموده و آنها را بطرف سرابی که دورا دور آنها منظره ای از مدینه ی فاصله انسانیت بصورت فیلمی که در هر لحظه در حال فنا و نابودی است نشان داده و آنها را در خواب مغناطیسی بطرف مقصود خویش که غرب زدگی و استعمار است بدون اراده فرا می خوانند، و در همان سنگر دستهای مرموز دیگری در نقاط دیگر تحت عنوان اما با نام و نشان دیگر مرام و مسلکی را با نام قادیانی به رهبری فردی که در دامن سر سلسله جنبانان استعمار رشد کرده و از پستان مام هیولای کفر و نفاق ارتراق نموده بنام احمد قادیانیدر چند کشور اسلامی که عموما افرادش به ساده دلی و پاکی قلب نمونه میباشند نفوذ داده اند.
در بعضی از همین ممالک حتی نفوذ و سلطه ی این فرقه ی منحرف بجائی رسیده که تا سر حد ریاست جمهوری آن مملکت صعود مکوده و خود را در مظاهر اجتماعی آن مملکت نمودار کرده اند، بسی جای تاسف است که قوم و ملتی که خود را پیرو اسلام و مهدویت اسلامی میدانند در این امور مهم و حیاتی آنقدر در راه تکامل و تلاش و پیشرفت پیروزمندانه بی حال و بی حرکت میباشند که میدان را برای چنین افراد بی وجدان خالی می گذارند و از مسئولیت بزرگ رسالتی که دارند شانه خالی می کنند تا در نتیجه مانند احمد قادیانی و علیمحمد باب و پیروانشان وارد میدان شده و پستهای حساس اجتماع را در اختیار خویش قرار داده و کارهای دلخواه خود را انجام می دهند. آری این کارها در نتیجه آگاه نبودن مسلمانان و مخصوصا عدم توجه مبلغین اسلامی می باشد که مردم را متوجه بحر مواج ولایت اهل بیت ننموده و دلهای آنان را سرشار از هر گوهر محبت به خاندان ولایت و طهارت نکرده اند تا شیادان و شب پره ها وارد میدان شده و خفاش را در برابر غروب چهره ی نورانی ولایت خود دفائی کنند. در حایکه اگر پنجه های توانای مسلمانان ابرهای متراکم کفر و بیدینی را برطرف نموده و دامنه ی کوه های عظیم ما دیگری را در نوردند غروبی وجود ندارد بلکه آنچنان شعاع نافذ و حیات بخش خورشید ولایت چشمهای معیوب و احوال بی دینان را کور و حیات مسلمین را جاوید و چشمهای آنان را نافذ تر و نورانی تر می گرداند تا آنجا که کفار و مشرکان را تا اعماق دوزخ تعقیب خواهد کرد. آری آگاه نبودن مسلمانان به مبانی دین خود بلائی است خانمان سوز و این بلا نه فقط در این زمان فعلی موجود می باشد بلکه در صدر اسلام هم عده ای بودند که ساده لوح بوده و عمیق فکر نمی کردند و در هر عصر و زمانی از اینگونه از تفراد زیاد است مثلا عده ای می گفتند: جناب محمد حنیفه امام و مهدی و زنده است. طبق نقل شهرستانی مورخ بزرگ اسلامی در ملل و نحل می گوید: او نمرده و در کوه رضوی غائب می باشد و او است که دنیا را با ظهور و قیام خود پر از عدل و داد خواهد کرد و بششریت را از سرگردانی و ظلم و ستم نجات می بخشد و نوبختی هم در فرق الشیعه این نظر را تایید می کند.
گروهی از جارو دیه محمد بن عبدالله بن حسن را مهدی غائب می پندارند و در انتظار ظهورش به سر می برند. ناووسیه حضرت امام صادق (ع) را مهدی غائب و زنده می دانند و بر اساس نقل شهرستانی این دو نظریه نیز پیروانی مخصوص به خود دارند.
واقفیه حضرت موسی بن جعفر (ع) را امام زنده و غائب می پندارند و بر این عقیده می باشند که آنجانب بعدا ظاهر می شود و جهان را از سر گردانی نجات بخشیده و دنیا را پر از عدالت و تقوا و علم و دانش خواهد نمود. عده ای هم از فرقه اسماعیلیه عقیده دارند که اسماعیل فوت نشده بلکه از از جهت تقیه نسبت مرگ بوی داده شده است. گروهی هم هستند که حضرت امام باقر (ع) را امام مهدی و زنده میدانند.
انتظار
انتظاریکه اسلام معرفی نموده یکی از پایه های بزرگ ساختمان رفیع اسلام بوده و می باشد و ما اگر در این زمان که زمان غیبت کبری می باشد با دید دقیقتر و عمیق تری باین بحث اسلامی نظر کرده باشیم به این نتیجه می رسیم که انتظار دو جنبه دارد یکی مثبت و دیگری منفی و بعبارت روشنتر انتظار بر دو قسم است:مثبت و منفی: اما انتظار منفی همان پدیده های مخدر و وسائل عامیانه ای است که افراد اجتماع را با چشم و گوش بسته تسلیم یک سلسله مطالب و سخن ها می نماید که آنان را در حال رکورد و سستی قرار داده و شانه های آنها را برای نزول اجلال بارهای استعمار و استثمار آماده می نماید. انتظاری که نتیجه اش تنبلی و مصامحه و برای همیشه اجتماع را منتظر نگاه داشتن برای روز و ساعتی که آقا امام زمان (عج) تشریف بیاورد و آن اجتماع سراپا خرافات و گناه و منکرات و اوصاف ضد انسانی و اسلامی و اجتماعی که عاری از علم و تقوا و بینش واقعی و تمدن حقیقی است به یک جامعه نمونه از هر جهت و دارای کمالات معنوی و مادی تبدیل بنماید و این خودش محال و ممتنع میباشد زیرا خداوند حکیم اراده اش به چنین امری تعلق نگرفته است.
و اما انتظار مثبت همان آماده و مهیا شدن اجتماع مسلمانان و انساهای واقعی است که خود را مجهز به وسایل دفاعی روز نموده و در مقابل جهانخواران طیغیانگر استفامت ورزیده و تزلزل نپذیرند زیرا حضرت امام زمان (عج) در زمانی تشریف اورده و دنیا را با نور درخشان خویش روشنائی می بخشد که ابر های تیره تجاوز و بیدادگری صفحه ی گیتی را تاریک کرده و عرصه روی زمین را بر آزادگان جهان تنگ و دلهای انسانهای مظلوم و ستمدیده را از گزند خود آزرده کرده است.
در چنین روزگاریکه قدرت های بزرگ نظامی و غیر نظامی جهان در حال بلعیدن عشیره های روی زمین می باشند تنها افرادی معدود که حتی شمارش آنان در حدود یکصد و سیزده نفر می باشند در پایگاه ولایت لنگر انداخته و سنگر انسانیت و مدنیت اسلام را محکم نگه داشته اند و در مقابل هر گونه تجاوز و عصیان آماده سرکوبی طاغیان بوده و دنیا را از لوث متجاوزین و ستمکاران پاک می نمایند و عرصه را برای یک حکومت عدل انسانی و اسلامی و اجرای قوانین قرآنی در جهانی آباد و آزاد باز خواهند کرد و روزگار از مواسات، و جهانیان را از نعمت های الهی و حق طبیعی خویش برخوردار می کنند و تمام نظام های دستهای مرموز و متجاوز قطع، و تاریکی ظلم و قهر از صحنه خارج، و به جایش مهر و صفا و صمیمیت و برادری و برابری اسلامی و امانت و آرامش برقرار گردد آنچنان محیطی به وجود می آید که گرگ و میش در یک مرتع به چرا رفته و چشمها گناهکاران از پرده ای از عصمت و عفاف برخوردار شده و حجاب