حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درمورد. مسجد جامع اصفهان 18 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

عنوان :

مسجد جامع اصفهان

مسجد جامع اصفهان

مسجد جامع اصفهان خرقه‌ای است هزارگون به ارث رسیده از گذشتگان که در طول 12 قرن هر وارثی نقشی بر اندام آن انداخته، از معماری ساده قرن دوم ه.ق تا آجرکاری‌های سلجوقی و نقوش کاشی‌کاری صفوی به قول دکتر «حسین یقینی» پژوهشگر تاریخ و معماری آلبومی از هنر معماری ایرانی.

انعقاد نطفه اصفهان بزرگ را باید همزمان با بنیاد مسجد جامع اصفهان در محل فعلی آن در سال 156 ه.ق دانست. بنای اولیه مسجد را طایفه بنی تمیم روی تپه یهودیه بنا کردند و بعدها ثروتمندان زمین‌های اطراف منتهی‌الیه شمال غربی مسجد را به آن اضافه کرده و کم کم بنای فعلی مسجد جامع امروزین را شکل دادند.

گرچه اعتقادی میان مردم اصفهان رواج دارد که معتقدند مسجد جامع اصفهان در محلی بنا شده که پیش از اسلام آتشکده بوده است اما این نظریه همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی مانده در حالی که علت این ادعا را وجود یک «پی» دوره ساسانی در زمین محل گنبد خواجه نظام الملک می‌دانند اما دکتر «یقینی» با قاطعیت می‌گوید که بر اساس شواهد تاریخی این جا زمین بکری بوده که از ابتدا برای ساخت مسجد اختصاص داده شده است.

به هر روی مسجد ساده‌ای که قبیله بنی تمیم بنا کردند کم کم با گسترش جمعیت اصفهان در قرن سوم هجری و نیاز به فضایی وسیع‌تر در زمان خلیفه عباسی «المستعصم» در سال 226 ه. وارد دومین مرحله تحول اساسی خود شد، مسجد اولیه تخریب و مسجدی عظیم با وسعتی چند برابر مسجد اولیه جایگزین آن شد که به شکل مساجد جامع سایر شهرهای اسلامی همزمان خود بود شبستان این مسجد و جبهه جنوبی به سمت قبله دارای شش دهانه، شمال چهار دهانه و شرق و غرب دو دهانه داشت و دیواری خشتی مسجد را در برگرفته بود. نمای خارجی مسجد نیز با طاقه‌هایی از کاهگل سرخ رنگ تزئین شده بود.

مرحله سوم تحولات مسجد جامع اصفهان را باید در قرن چهاردهم ه.ق و اوج جنبش‌های ملی و تشیع و به دنبال آن ظهور سلسله آل بویه مشاهده کرد.

انتخاب اصفهان به عنوان یکی از مراکز عمده فرمانروایی این خاندان مسجد جامع را دور از تحولات نگه نمی‌دارد و در این مرحله علاوه بر الحاقاتی که در جهت توسعه مسجد صورت می‌گیرد یک مرمت کلی نیز در آن انجام می‌شود که با کم کردن از فضای باز صحن مسجد یک دهانه با ستون‌های آجری نقش هندسی به شبستان‌های سرپوشیده دور آن اضافه می‌شود ولی این قدم در طرح اساسی مسجد جامع تغییر عمده‌ای وارد نمی‌سازد..

اما شاید بزرگ‌ترین تحولاتی که به نوعی به مسجد جامع امروزین منجر شده است را باید در مرحله چهارم تغییرات یا به نوعی در دوره سلسله سلجوقیان دنبال کرد. مسجد بزرگ‌ترین تغییرات را از نقطه نظر کالبد داخلی و خارجی در قرون پنج و شش ه.ق به خود دید و بزرگ‌ترین تحول معماری ایران اسلامی در این دوره تاریخی ایجاد شد، درآمدن از پوسته مسجد ساده شبستانی به شکل مساجد چهار ایوانی که ویژه مساجد ایرانی است احتمالا از قرن پنج ه.ق به بعد و با مسجد جامع اصفهان آغاز شد. با ساختن گنبد خواجه نظام‌الملک در جنوب و گنبد تاج‌الملک در شمال مسجد و ایجاد چهار ایوان، مسجد از حالت شبستانی ساده درآمد. از این پس معماری مساجد چهار ایوانی ویژگی‌ بارز معماری مساجد ایران می‌شود.

اصفهان از این زمان در فاصله قرون 7 تا 11 ه.ق که توسط صفویان به پایتختی برگزیده می‌شود دچار نوسانات شدید اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می‌شود و به تبع آن تغییراتی در دوره ایلخانان، آل مظفر، تیموریان و ترکمنان آق قویونلو و... در مسجد جامع به وجود می‌آید که این تغییرات بیشتر در سطوح خارجی به خصوص نماهای داخلی مسجد، ایوان‌ها و تغییراتی در استخوان‌بندی بخش‌هایی از مسجد است.

تغییرات مسجد جامع از زمان سلجوقیه به بعد

جالب‌ترین آثار مسجد جامع در طی 60 سال حکومت سلجوقیان در فضای 22 هزار متر مربعی مسجد به وجود می‌اید در زمان سلطنت چهار پادشاه سلجوقی، ملکشاه، برکیارق، محمدبن ملکشاه و محمودبن محمد بن ملکشاه.

از آثار این دوره می‌توان به ایجاد گنبد خواجه نظام الملک در جنوب مسجد توسط خود او و کتبیه‌ کوفی آن به نام پادشاه وقت اشاره کرد، همچنین گنبد شمالی (تاج الملک) که نزد مردم به گنبد خاکی شهرت دارد و به دستور ترکان خاتون ملکه سلجوقی بنا شد، این گنبد از نظر معماری و هنری زیباترین اثر معماری جهان نام گرفته است.

در همین جا ذکر این نکته جالب است که مسجد جامع اصفهان تنها مسجدی است که دو گنبدخانه دارد و نمونه آن را ما در هیچ مسجدی سراغ نداریم.

بخش دیگر مسجد جامع که در دوره سلجوقی ساخته شده چهلستون (ستون‌های آجری) و شبستان‌های شمال و جنوب مسجد با طاقنماهای آجری متنوع است که در حال حاضر جلب توجه می‌کند. در دو ضلع شرقی و غربی مسجد نیز آثاری وجود داشته شامل صومعه و کتابخانه‌ که در آتش‌سوزی سال 514 یا 515 ه.ق از بین رفته است. در زمان سلطان محمود سلجوقی اسماعیلیان به مسجد حمله می‌کنند و کتابخانه نفیس آن را آتش می‌زنند گفته می‌شود فهرست کتاب‌های کتابخانه در سه جلد قطور تنظیم شده بوده است. کتیبه‌ای در شمال شرق مسجد و اطراف قدیمی‌ترین سردر از این حریق حکایت می‌کند.

ضلع جنوبی مسجد

گنبد خواجه نظام‌الملک از جمله مهم‌ترین و شاخص‌ترین‌ بنای ضلع جنوبی مسجد و از زیباترین آثار دوره سلجوقی با تزیینات گچی و آجری است که از سال 465 تا 485 (اوایل قرن ششم) اساس ساختمان آن بنا شد سقف آن مقرنس است و در اواخر قرن نهم هجری به امر حسن بیک آق قویونلو



خرید و دانلود مقاله درمورد. مسجد جامع اصفهان 18 ص


مقاله درمورد. مسجد حکیم اصفهان 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

مسجد حکیم اصفهان

تاریخچه اصفهان

اصفهان در میان شهرهای ایران گوهری یگانه است که در پی فراز و فرودهای تاریخی و از پس غبار قرون و اعصار همچنان درخششی ناب و سحرانگیز دارد. چنان تازه و پرطراوت است که گوئی هم امروز پا به عرصه هستی نهاده و چنان اصیل و ریشه دار که گوئی همواره بوده. فرهنگ غنی و طبیعت زیبای اصفهان هماهنگی شگفتی دارند چنانکه گوئی بازتاب یکدیگرند.گنبدهای فیروزه ای ، آسمان آبی را طنین تکرار بخشیده ، گلدسته های بلند ، ندای خاموش چنارهای کهنسال را که آیه های خاکی خداوندند به بانگی رسا نغمه توحید سرداده و نقش و نگار گل و بوته ها و اسلیمی ها ، باغهای خرم و شاخه های پرشکوه را بی خزان و جاودان کرده و جلوه های رنگ و نور در کاشی ها ، آفتاب درخشان اصفهان را معنای تازه ای بخشیده است.اصفهان از دیرباز بخاطر وجود پربرکت زاینده رود ، این سرچشمه حیات ، از کانونهای مهم زندگی در این سرزمین بوده است ، چنانچه در تمامی ادوار تاریخی شناخته شده از شهرهای مهم ایران به شمار میرفته است.در دوره هخامنشی آن را گابا یا گی می نامیده اند که بعدا به جی تبدیل شده و از اقامتگاههای ویژه پادشاهان و از استانهای مهم ایران بوده است. در دوره اشکانی نیز اصفهان یکی از چهار ایالت پهله قدیم و از مراکز مهم حکومت اشکانی بوده است . قلعه سارویه و گنجینه بزرگ کتاب آن مربوط به همین دوره است. در دوره ساسانی اصفهان مرکز تجمع سپاهیان و پادگان مرکزی ایران بوده است و از همین رو آن را اسپاهان یا سپاهان نامیده اند. اصفهان در سال 21 هجری به تصرف سپاهیان اسلام در آمد و در سده های چهارم و پنجم هجری در دوره حکومت دیلمیان اصفهان پیشرفت و عمران بسیاری یافت ، کتابخانه بزرگی داشت و مهمترین مرکز علوم دینی ، ادبی و فلسفی در ایران بود. در همین دوره است که ابن سینا دانشمند و فیلسوف بزرگ ایران به تدریس می پردازد و چندی نیز وزارت می یابد.اصفهان در دوره سلجوقی و صفوی که بعنوان پایتخت برگزیده شده به اوج شکوه و عظمت خود دست یافت و یکی از بزرگترین و آبادترین شهرهای جهان بود. در فاصله میان دوره سلجوقی و عصر صفوی یعنی در دوره اوج و شکوفائی دو مصیبت بزرگ نیز بر اصفهان وارد آمد. یکی حمله مغول در قرن هفتم و دیگری قتل عام تیمور در اواخر قرن هشتم . اما اصفهان آنچنان که در طول تاریخ پرفراز و نشیبش نشان داده بار دیگر از میان آتش و خاکستر سربرآورد شکوه گذشته را باز یافت .اکنون اصفهان بعنوان یکی از زیباترین شهرهای جهان با پشتوانه عظیم فرهنگی ، هنری ، صنعتی و اقتصادی خود مورد توجه جهانگردان و ایرانگردان داخلی و خارجی قرارگرفته است.

مسجد حکیم

از جمله مساجد بسیار جالب و مشهور عصر صفوی، مسجد حکیم اصفهان است که کاشیکاریهای زیبا و خطوط متنوع، کار اساتید نامدار عصر صفویه، آن را در عداد یکی از شاهکارهای معماری اسلامی قرار داده است.

این مسجد با شکوه در محل مسجدی واقع شده که در دوران حکومت دیالمه آن را جورجیر می نامیده اند. و چون در انتهای بازار رنگرزان واقع بوده به جامع رنگرزان نیز معروف بوده است. امروز جز سردر این مسجد بر جای نمانده است. در نمای این سردر اختلاف سطح ها را با نوعی اندود پر کرده بودند که پس از زدودن اندودها طرحهای بسیار جالب توجهی نمودار گشته است . این سردر نفیس و باشکوه با 1000 سال قدمت یکی از آثار طراز اول صدر اسلام به شمار می رود. مسجد حکیم در زمان سلطنت شاه عباس دوم صفوی ساخته شده است. علت نامگذاری این مسجد به «حکیم» این بوده که بانی مسجد «محمد داوود» نامی بوده که به طبابت اشتغال داشته و حکیم داوود نامیده می شده است.

مورخین و محققینی که در تاریخ صفویه تتبع و مطالعه کرده اند درباره این شخص می نویسند : وی طبیب شاه عباس دوم بوده که به دلائلی مورد خشم قرار می گیرد. و از بیم جان به هندوستان می گریزد. و چون در آن دیار ترقی می کند و برخی معالجاتش در مورد بزرگان و امرا موثر واقع می شود به لقب تقرب خان ملقب شده و ثروت زیادی می اندوزد. حکیم داوود مقداری از این ثروت برای کسانش به اصفهان می فرستد و از آنان می خواهد مسجدی عالی در شهر اصفهان بنا کنند.

بدین ترتیب مسجد حکیم ساخته می شود. کتیبه سردر شمالی مسجد که به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی لاجوردی است بیانگر این مطلب است، که خطاط این کتیبه محمد رضا امامی خوشنویس نامدار عصر صفوی است و تاریخ آن 1073 هجری قمری یعنی سال اتمام مسجد است. در طرفین این سردر در دو لوحه کوچک با خط نستعلیق سفید بر زمینه لاجوردی رنگ سازنده این سردر زیبا و نفیس به نام محمد علی بن استاد علی بیک بنا» اصفهانی معرفی شده است.

بر سر در شرقی مسجد حکیم با خط نستعلیق سفید برزمینه کاشی لاجوردی سال شروع ساختمان مسجد یعنی 1067 هجری قمری نوشته شده است.

در داخل ایوان جنوبی بعد از آیات و عبارات قرآنی نام محمد رضا امامی و تاریخ 1071 هجری قمری آمده است. تزئینات داخل گنبد مسجد معقلی ساده ترکیب آجر کاشی است. کتیبه اطراف این گنبد به تاریخ 1069 هجری کتابت شده است و نویسنده آن محمد رضا امامی است. نویسنده کتیبه اطراف محراب نیز محمد رضاامامی و تاریخ کتابت 1071 هجری است.

دو شبستان در شرق و غرب گنبد قرار گرفته که کتیبه شبستان شرقی به تاریخ 1069 هجری به وسیله محمد رضاامامی نوشته شده است. اما خطاط کتیبه شبستان غربی محمد باقر شیرازی است و تاریخ آن 1254 هجری قمری است.

ایوان شمالی مسجد نیز حاوی کتیبه های بسیار زیبا است در اطراف این ایوان آیات قرآن کریم به خط محمد رضا امامی و تاریخ 1071 هجری نوشته شده است.

در طرفین این ایوان دو حجره کوچک خودنمائی می کنند که بر آنها اشعاری با خط بنائی ساده سه رگی نوشته شده است. در ایوان غربی نیز آیات قرآنی با نام محمد رضا امامی و تاریخ 1073 هجری به چشم می خورد. مسجد حکیم شبستان مسقف و زیبائی دارد که در سمت مغرب واقع شده است و دارای محراب بسیار نفیس و جالبی می باشد که کتیبه آن به خط ثلث سفید بسیار عالی نوشته شده است. یکی از دلایل شهرت مسجد حکیم علاوه بر فرم و ساختار گلی مسجد که آن را در عداد یکی از بهترین بناهای مذهبی ایران درآورده است وجود خطوط بنایی در گوشه های این اثر نفیس و کم نظیر است. توضیح این نکته ضرورت دارد که آغاز استفاده از خط بنایی که الهامی از خط کوفی است به عصر تیموریان باز می گردد اما در عصر صفویه این خط در اصفهان به کمال و اعتلا» رسید و



خرید و دانلود مقاله درمورد. مسجد حکیم اصفهان 20 ص


مقاله درمورد. مسجد سمبل هنر اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مسجد سمبل هنر اسلامی

در نگاهی به معماری و هنر اسلامی دو وجهه نظر معنوی و صوری (1) درآراءمستشرقینی چون‏«بورکهارت‏»و«کربن‏»از یکسو و«آرنولد»و«گدار»از سوی دیگرظهوری کامل دارد. بورکهارت و کربن و اتینگهاوسن چنان به هنر اسلامی نگریسته‏اند که‏حتی در خانه ساده کعبه جهانی از رمز و راز دیده‏اند (2) ،در حالی که نگاه پوزیتویستی گدارو آرنولد و کونل به معماری و نقاشی چنان است که گویی اسلام در آغاز چون فکر واندیشه مردم بادیه نشین، برهوتی بی‏فکر و هنر بیش نبوده است (3) .هر چند میان این دواندیشه جدایی و شقاقی بنیادی وجود دارد،اما گهگاه به هم نزدیک می‏شوند.گدار کسانی‏را که هنر معماری اسلامی را اغلب از طریق مطالعه در عناصر مختلف ایرانی،بیزانسی و غیره مورد مطالعه قرار می‏دهند مورد انتقاد قرار می‏دهند.به عقیده او هنر قبل از هر چیزانعکاس روح هنرمند و جلوه نمایان قدرتهایی است که آن را رهبری می‏کنند،و تکنیک‏معماری هم مانند تکلم جز وسیله ابراز و آلتی در خدمت‏«روح‏»نیست.عامل اصلی درمعماری هم بیش از هر چیز وجود معمار است و اصل مهم در هنر معماری یک قوم،روح‏اجتماعی آن قوم است.به نظر گدار معماری یونان نه یک طریقه ساختمان بلکه عصاره‏نمایان روح موزون پسند قوم یونانی است.معماری رومی از ریشه گرفته تا شاخ و برگش‏مظهر صفات نظم و قدرت و اوتیلیتاریسم(مذهب سودانگاری) آنان است که از ممیزات‏روح رومی برشمرده می‏شود.معماری بیزانسی پرتوی از آمیزش روح آسیایی و یونانی‏بیزانس است،چنانکه کلیساهای بزرگ غرب عظمت روح و پرستش آنان را می‏نماید.

علی رغم این نظر،او مجددا از نظرگاه معنوی و روحانی درباره هنر اسلامی دور می‏شود.

گدار معتقد است که روح اسلام در آغاز عقیم بود و جز اصول اخلاقی چیزی همراه‏نداشت.از این نظر نمی‏توانست‏با ایجاد الهامی یک هنر جدید را ابداع کند.از این لحاظگدار،اسلام را برای ابداع هنری به مراتب ضعیفتر از مسیحیت محسوب می‏دارد (4) .

به همین جهت نیز او معماری اسلامی را مبدع نمی‏داند.به این معنی که به زعم او اغلب آنچه‏در اسلام ابداع شد بسیار بد و نا موزون بود،چون نه شکل تازه‏ای در ساختمان ابداع (Pantheon) ساختمانی را تکمیل (Partenon) و پانتئون نمودو نه یک روش پارتنون کرد.ازاین نقطه نظر هیچیک از ساختمانهای اسلامی قابل مقایسه با«پانتئون (Amiens) نیستند.مساجد هم رویهمرفته جنبه اقتباسی دارند. رم‏»یا«کلیسای‏آمین‏»

در مقابل این نظر،بورکهارت در شرح پیدایی معماری اسلامی از جمله در اشاره به‏قبة الصخره(گنبد سنگ بزرگ)در بیت المقدس-که شرحش خواهد آمد-معتقد است‏نخستین فضایی که توانست کمال گنبد مرکزی معماری رومی و بیزانسی را ظاهر گرداند،تنها اقلیمی اسلامی بود.در این اقلیم خلوص عرفان افلاطونی خویش را نمودار می‏کند (5) .

این خلوص در توحید و یگانگی خدای متعال و ازلی و ابدی ظهور می‏نماید (6) .به نظر او نقطه اشتراک هنر بیزانسی و هنر آغازین اسلامی در همین عناصر افلاطونی هنر بیزانس‏است،همچنین ساحت‏حکمت اشراقی هنر بیزانس که در اسلام نیز منعکس است می‏تواندعنصر وحدت بخش این دو باشد.

در اینجا می‏توان این نظر گدار را پذیرفت که اسلام ابتدا بیشتر سفارش دهنده بود ومعماران زرتشتی ایران و مسیحی بیزانس سفارشات هنری حکمرانان و ثروتمندان‏مسلمان را طراحی و اجراء می‏کردند،اما به تدریج‏به اقتضای مواجید و احوالات و نگرش‏دینی خود که از وحی و تعلیم قرآنی پیامبر و ائمه نشات می‏گرفت در عناصر ناسازگار وبیگانه با ذوق و تفکر دینی اسلام تغییر دادند و آن را به روح خود نزدیکتر ساختند،تاآنکه به تدریج‏بینش دینی ناشی از علم و بصیرت روحانی که با ابتدای به آیه شریفه قرآنی‏«کل من علیها فان‏»جهان ماده و دنیا را سر به سر خیالی و فانی تلقی می‏کرد،دلبستگی به‏دوام ابنیه و عمارات را بی‏وجه یافتند.بنابر این نمی‏توان در مطالعه هنر اسلامی به صرف‏آنچه مسلمانان از عالم شرک یونانی-مسیحی و ایرانی-زرتشتی اقتباس کردند به تئوری‏و تبیین مبانی معماری اسلامی پرداخت،بلکه باید مبادی هنر مقدس اسلامی را مولودالهامی درونی دانست که از عالم قدس اسلامی پرتو گرفته و در تمام تجلیات فکری و هنری آشکار گردید.

همین مبانی و مبادی روحانی است که موجب گردیده است هنر اسلامی علی رغم‏کثرت مواد و اقوام و اقلیمها بیش از هنر دیگر ملل یگانگی پیدا کند.بورکهارت تنها هنربودایی را در این مورد قابل قیاس با هنر اسلامی می‏داند.با این تفاوت که عامل‏وحدت بخش در هنر بودایی مضامین هنری است،از جمله‏«شمایل بودا»در حالات‏تکوین و تمکین روح و تفکر یا تعلیم و«گل نیلوفر»آبی همچون تصویری از روح که دربرابر پرتو ازلی می‏شکفد و«ماندالا»(در سانسکریت‏به مفهوم دایره است و در آیین بودا،افلاک را به مفهومی دینی با دوایر جلوه‏گر می‏ساختند)که همچون مظهر هماهنگی افلاک‏نمودار می‏شود.اما در هنر اسلامی صور و الحان از حواس ظاهر دور می‏شوند و حتی‏ظاهرا بر پایه تعلیمات دینی تکوین نمی‏یابند،با این وجود روح دینی خود را کاملا بروزمی‏دهند.و علی رغم فقدان مضمون و موضوع مقدس، مقدسند.در حقیقت وحدت هنراسلامی به وحدت الهام و فیضان و جوشش روح و سنت اسلامی بر می‏گردد. ارنست کونل هنر شناس مشهور آلمانی در باب معماری اسلام در آغاز، چنین‏می‏گوید:پیغمبر(ص)و جانشینان اولیه او که از هر گونه تجمل بیهوده صرفنظر می‏کردندبه هیچ وجه نخواستند از قدرت روز افزون سیاسی و مذهبی خویش جهت ایجاد کاخهای‏عظیم و عبادتگاههایی مجلل استفاده نمایند.ولی در سال 661 میلادی تغییری اساسی‏به وجود آمد و خلافت از مدینه به دمشق منتقل گردید.در اینجا در پایتخت قدیمی‏سوریه،به زودی ایجاد عبادتگاههایی برای مذهب فاتح آغاز می‏شود که از نظر تجمل، در مقایسه با معابد کفار و کلیساهای مسیحیت،چیزی کسر ندارد.

عبارات فوق آیا به معنی سیر به سوی کمال است؟

قدر مسلم این است که نپرداختن پیامبر و خلفای راشدین به بناهای عظیم در حقیقت‏رجوع به عدم توجه انبیاء و اولیاء به دنیا دارد،از اینجا هر چه تاریخ دین از صدر خویش‏دور می‏شود،از عمق و باطن و سادگی آن کاسته بر سطحیت و ظاهر پرستی و تشریفات‏آن افزوده می‏شود.به این معنی،مؤمنین به جای رفتن به اصل و باطن به ظاهر دین‏می‏پردازند،مساجد و معابد و کلیسای ساده اولیه به تدریج‏سادگی خویش را از دست‏می‏دهند و تجمل و عظمت ظاهر بر آنها غلبه پیدا می‏کند. در تمدن اسلامی نیز چون هر تمدن دینی،چنین سیری تکوینی در معماری دینی وسنتی جامعه صورت گرفته است،علی الخصوص عدم حضور محک و معماری که‏همه چیز به آن عرضه و حق و باطل آن تعیین شود این حالت را تشدید کرد،اما به تدریج‏عالم اسلامی در معماری نیز اقامه گردید و از برخی جهات مهمترین هنر دین اسلام‏به شمار آمد.

به هر تقدیر معماریی در تمدن اسلامی شکل گرفت که در آن معماری یونانی،سریانی،ایرانی، هندی و مصری شرکت داشتند و اعتقادات اسلامی اساس تالیف این‏معماریهای متفاوت بود. ساختمان ساده مسجد مدینه از اولین صور مساجد اسلامی‏است،اما این ساختمان چیزی نبود جز مقداری سنگ‏چین که قسمتی از سقف آن را بالیفهای خرما پوشانده به صورت سایه‏بان در آورده بودند.ابتدا جهت قبله به سوی‏بیت المقدس بود و سپس به سوی کعبه تغییر کرد.صورت و معنای این ساختمان مبنای همه‏مساجد اولیه اسلام قرار گرفت.در این ساختمان هیچ اثر بیگانه یونانی-رومی یا ایرانی‏وجود نداشت و کاملا مستقل بود.وجود امام و ماموم و جهت قبله و محل وضو و ورودصورتی خاص به مسجد اولیه می‏داد (7) .اما از آنجا که در دوره امویه اولین مساجد بابهره‏گیری از هنر ملل و نحل مغلوب اسلام ساخته شدند،این اصول را می‏بایستی باروایت پیامبر در باب عرش الهی و نیز ساختمان مکعب شکل کعبه بر ماده بناهای‏ساخته شده تحمیل می‏کردند تا صورت اسلامی پیدا کند.

عناصر اولین مساجد و اماکن مقدس اسلامی اغلب کلیساهای مسیحی بیزانسی واراند،قبة الصخره،مسجد الاقصی و مسجد جامع دمشق اموی چنین‏اند.در واقع تعداد زیادی ازکلیساها را در شام(سوریه،لبنان،فلسطین و اردن)به مسجد مبدل کرده بودند.این امریعنی تبدیل کلیسا به مسجد با تغییر دادن جهت آن در نواحی شمال مکه از شرق به طرف‏جنوب صورت گرفت (8) ،به طوری که ایوان طویل ستوندار آن به حرم عریضی مبدل گشت.

برای ساختن محراب در جهت دیوار رو به مکه،طرح کلیسا به عنوان سر مشق قرار گرفت‏و برای ایجاد مناره از برجهای قدیمی آژیر استفاده شد رواق مسجد که در جهت محراب‏قرار گرفته بود تعریض شد و به تدریج مناره به مرکز دیوار بنا تغییر مکان یافت.

سبک فوق،سبک اغلب مساجدی است که به دست امویان در شرق و غرب ساخته‏شد و پس از احیای معماری ایرانی در شرق،در غرب استمرار یافت مسجد اموی دمشق‏به عنوان نمونه مساجد ستوندار نمونه خوبی برای مساجد غرب عالم اسلامی گردید.

برای ساختن‏«مسجد اقصی‏»در محوطه حرم شریف بیت المقدس نیز از بعضی ازقسمتهای کلیسای یوستینیانوس استفاده و«مسجد قرطبه‏»بدون عدول از سبک و طرح‏سوری ساخته شد.شکل مسجد نیز بنابر مناطق مختلف متفاوت شد.در مصر به صورت‏مربع،در سوریه به شکل مستطیل افقی و در مراکش به صورت یک مستطیل عمودی ظاهرگردید.تنها«مسجد عمر»در بیت المقدس که در حقیقت مسجد نیست از این قاعده عدول‏کرده و به صورت یک هشت ضلعی ستاره‏وار ساخته شد.این مسجد بر گرد سنگی بر آمده از زمین بنا شده است (9) . بنابر روایات تورات این سنگ محل ذبح اسحاق و بنابربرخی روایات اسلامی محل فرود اسرای حضرت نبی(ص)در سرزمین پیامبران است.



خرید و دانلود مقاله درمورد. مسجد سمبل هنر اسلامی


مقاله درمورد. مسجد سمبل هنر اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مسجد سمبل هنر اسلامی

در نگاهی به معماری و هنر اسلامی دو وجهه نظر معنوی و صوری (1) درآراءمستشرقینی چون‏«بورکهارت‏»و«کربن‏»از یکسو و«آرنولد»و«گدار»از سوی دیگرظهوری کامل دارد. بورکهارت و کربن و اتینگهاوسن چنان به هنر اسلامی نگریسته‏اند که‏حتی در خانه ساده کعبه جهانی از رمز و راز دیده‏اند (2) ،در حالی که نگاه پوزیتویستی گدارو آرنولد و کونل به معماری و نقاشی چنان است که گویی اسلام در آغاز چون فکر واندیشه مردم بادیه نشین، برهوتی بی‏فکر و هنر بیش نبوده است (3) .هر چند میان این دواندیشه جدایی و شقاقی بنیادی وجود دارد،اما گهگاه به هم نزدیک می‏شوند.گدار کسانی‏را که هنر معماری اسلامی را اغلب از طریق مطالعه در عناصر مختلف ایرانی،بیزانسی و غیره مورد مطالعه قرار می‏دهند مورد انتقاد قرار می‏دهند.به عقیده او هنر قبل از هر چیزانعکاس روح هنرمند و جلوه نمایان قدرتهایی است که آن را رهبری می‏کنند،و تکنیک‏معماری هم مانند تکلم جز وسیله ابراز و آلتی در خدمت‏«روح‏»نیست.عامل اصلی درمعماری هم بیش از هر چیز وجود معمار است و اصل مهم در هنر معماری یک قوم،روح‏اجتماعی آن قوم است.به نظر گدار معماری یونان نه یک طریقه ساختمان بلکه عصاره‏نمایان روح موزون پسند قوم یونانی است.معماری رومی از ریشه گرفته تا شاخ و برگش‏مظهر صفات نظم و قدرت و اوتیلیتاریسم(مذهب سودانگاری) آنان است که از ممیزات‏روح رومی برشمرده می‏شود.معماری بیزانسی پرتوی از آمیزش روح آسیایی و یونانی‏بیزانس است،چنانکه کلیساهای بزرگ غرب عظمت روح و پرستش آنان را می‏نماید.

علی رغم این نظر،او مجددا از نظرگاه معنوی و روحانی درباره هنر اسلامی دور می‏شود.

گدار معتقد است که روح اسلام در آغاز عقیم بود و جز اصول اخلاقی چیزی همراه‏نداشت.از این نظر نمی‏توانست‏با ایجاد الهامی یک هنر جدید را ابداع کند.از این لحاظگدار،اسلام را برای ابداع هنری به مراتب ضعیفتر از مسیحیت محسوب می‏دارد (4) .

به همین جهت نیز او معماری اسلامی را مبدع نمی‏داند.به این معنی که به زعم او اغلب آنچه‏در اسلام ابداع شد بسیار بد و نا موزون بود،چون نه شکل تازه‏ای در ساختمان ابداع (Pantheon) ساختمانی را تکمیل (Partenon) و پانتئون نمودو نه یک روش پارتنون کرد.ازاین نقطه نظر هیچیک از ساختمانهای اسلامی قابل مقایسه با«پانتئون (Amiens) نیستند.مساجد هم رویهمرفته جنبه اقتباسی دارند. رم‏»یا«کلیسای‏آمین‏»

در مقابل این نظر،بورکهارت در شرح پیدایی معماری اسلامی از جمله در اشاره به‏قبة الصخره(گنبد سنگ بزرگ)در بیت المقدس-که شرحش خواهد آمد-معتقد است‏نخستین فضایی که توانست کمال گنبد مرکزی معماری رومی و بیزانسی را ظاهر گرداند،تنها اقلیمی اسلامی بود.در این اقلیم خلوص عرفان افلاطونی خویش را نمودار می‏کند (5) .

این خلوص در توحید و یگانگی خدای متعال و ازلی و ابدی ظهور می‏نماید (6) .به نظر او نقطه اشتراک هنر بیزانسی و هنر آغازین اسلامی در همین عناصر افلاطونی هنر بیزانس‏است،همچنین ساحت‏حکمت اشراقی هنر بیزانس که در اسلام نیز منعکس است می‏تواندعنصر وحدت بخش این دو باشد.

در اینجا می‏توان این نظر گدار را پذیرفت که اسلام ابتدا بیشتر سفارش دهنده بود ومعماران زرتشتی ایران و مسیحی بیزانس سفارشات هنری حکمرانان و ثروتمندان‏مسلمان را طراحی و اجراء می‏کردند،اما به تدریج‏به اقتضای مواجید و احوالات و نگرش‏دینی خود که از وحی و تعلیم قرآنی پیامبر و ائمه نشات می‏گرفت در عناصر ناسازگار وبیگانه با ذوق و تفکر دینی اسلام تغییر دادند و آن را به روح خود نزدیکتر ساختند،تاآنکه به تدریج‏بینش دینی ناشی از علم و بصیرت روحانی که با ابتدای به آیه شریفه قرآنی‏«کل من علیها فان‏»جهان ماده و دنیا را سر به سر خیالی و فانی تلقی می‏کرد،دلبستگی به‏دوام ابنیه و عمارات را بی‏وجه یافتند.بنابر این نمی‏توان در مطالعه هنر اسلامی به صرف‏آنچه مسلمانان از عالم شرک یونانی-مسیحی و ایرانی-زرتشتی اقتباس کردند به تئوری‏و تبیین مبانی معماری اسلامی پرداخت،بلکه باید مبادی هنر مقدس اسلامی را مولودالهامی درونی دانست که از عالم قدس اسلامی پرتو گرفته و در تمام تجلیات فکری و هنری آشکار گردید.

همین مبانی و مبادی روحانی است که موجب گردیده است هنر اسلامی علی رغم‏کثرت مواد و اقوام و اقلیمها بیش از هنر دیگر ملل یگانگی پیدا کند.بورکهارت تنها هنربودایی را در این مورد قابل قیاس با هنر اسلامی می‏داند.با این تفاوت که عامل‏وحدت بخش در هنر بودایی مضامین هنری است،از جمله‏«شمایل بودا»در حالات‏تکوین و تمکین روح و تفکر یا تعلیم و«گل نیلوفر»آبی همچون تصویری از روح که دربرابر پرتو ازلی می‏شکفد و«ماندالا»(در سانسکریت‏به مفهوم دایره است و در آیین بودا،افلاک را به مفهومی دینی با دوایر جلوه‏گر می‏ساختند)که همچون مظهر هماهنگی افلاک‏نمودار می‏شود.اما در هنر اسلامی صور و الحان از حواس ظاهر دور می‏شوند و حتی‏ظاهرا بر پایه تعلیمات دینی تکوین نمی‏یابند،با این وجود روح دینی خود را کاملا بروزمی‏دهند.و علی رغم فقدان مضمون و موضوع مقدس، مقدسند.در حقیقت وحدت هنراسلامی به وحدت الهام و فیضان و جوشش روح و سنت اسلامی بر می‏گردد. ارنست کونل هنر شناس مشهور آلمانی در باب معماری اسلام در آغاز، چنین‏می‏گوید:پیغمبر(ص)و جانشینان اولیه او که از هر گونه تجمل بیهوده صرفنظر می‏کردندبه هیچ وجه نخواستند از قدرت روز افزون سیاسی و مذهبی خویش جهت ایجاد کاخهای‏عظیم و عبادتگاههایی مجلل استفاده نمایند.ولی در سال 661 میلادی تغییری اساسی‏به وجود آمد و خلافت از مدینه به دمشق منتقل گردید.در اینجا در پایتخت قدیمی‏سوریه،به زودی ایجاد عبادتگاههایی برای مذهب فاتح آغاز می‏شود که از نظر تجمل، در مقایسه با معابد کفار و کلیساهای مسیحیت،چیزی کسر ندارد.

عبارات فوق آیا به معنی سیر به سوی کمال است؟

قدر مسلم این است که نپرداختن پیامبر و خلفای راشدین به بناهای عظیم در حقیقت‏رجوع به عدم توجه انبیاء و اولیاء به دنیا دارد،از اینجا هر چه تاریخ دین از صدر خویش‏دور می‏شود،از عمق و باطن و سادگی آن کاسته بر سطحیت و ظاهر پرستی و تشریفات‏آن افزوده می‏شود.به این معنی،مؤمنین به جای رفتن به اصل و باطن به ظاهر دین‏می‏پردازند،مساجد و معابد و کلیسای ساده اولیه به تدریج‏سادگی خویش را از دست‏می‏دهند و تجمل و عظمت ظاهر بر آنها غلبه پیدا می‏کند. در تمدن اسلامی نیز چون هر تمدن دینی،چنین سیری تکوینی در معماری دینی وسنتی جامعه صورت گرفته است،علی الخصوص عدم حضور محک و معماری که‏همه چیز به آن عرضه و حق و باطل آن تعیین شود این حالت را تشدید کرد،اما به تدریج‏عالم اسلامی در معماری نیز اقامه گردید و از برخی جهات مهمترین هنر دین اسلام‏به شمار آمد.

به هر تقدیر معماریی در تمدن اسلامی شکل گرفت که در آن معماری یونانی،سریانی،ایرانی، هندی و مصری شرکت داشتند و اعتقادات اسلامی اساس تالیف این‏معماریهای متفاوت بود. ساختمان ساده مسجد مدینه از اولین صور مساجد اسلامی‏است،اما این ساختمان چیزی نبود جز مقداری سنگ‏چین که قسمتی از سقف آن را بالیفهای خرما پوشانده به صورت سایه‏بان در آورده بودند.ابتدا جهت قبله به سوی‏بیت المقدس بود و سپس به سوی کعبه تغییر کرد.صورت و معنای این ساختمان مبنای همه‏مساجد اولیه اسلام قرار گرفت.در این ساختمان هیچ اثر بیگانه یونانی-رومی یا ایرانی‏وجود نداشت و کاملا مستقل بود.وجود امام و ماموم و جهت قبله و محل وضو و ورودصورتی خاص به مسجد اولیه می‏داد (7) .اما از آنجا که در دوره امویه اولین مساجد بابهره‏گیری از هنر ملل و نحل مغلوب اسلام ساخته شدند،این اصول را می‏بایستی باروایت پیامبر در باب عرش الهی و نیز ساختمان مکعب شکل کعبه بر ماده بناهای‏ساخته شده تحمیل می‏کردند تا صورت اسلامی پیدا کند.

عناصر اولین مساجد و اماکن مقدس اسلامی اغلب کلیساهای مسیحی بیزانسی واراند،قبة الصخره،مسجد الاقصی و مسجد جامع دمشق اموی چنین‏اند.در واقع تعداد زیادی ازکلیساها را در شام(سوریه،لبنان،فلسطین و اردن)به مسجد مبدل کرده بودند.این امریعنی تبدیل کلیسا به مسجد با تغییر دادن جهت آن در نواحی شمال مکه از شرق به طرف‏جنوب صورت گرفت (8) ،به طوری که ایوان طویل ستوندار آن به حرم عریضی مبدل گشت.

برای ساختن محراب در جهت دیوار رو به مکه،طرح کلیسا به عنوان سر مشق قرار گرفت‏و برای ایجاد مناره از برجهای قدیمی آژیر استفاده شد رواق مسجد که در جهت محراب‏قرار گرفته بود تعریض شد و به تدریج مناره به مرکز دیوار بنا تغییر مکان یافت.

سبک فوق،سبک اغلب مساجدی است که به دست امویان در شرق و غرب ساخته‏شد و پس از احیای معماری ایرانی در شرق،در غرب استمرار یافت مسجد اموی دمشق‏به عنوان نمونه مساجد ستوندار نمونه خوبی برای مساجد غرب عالم اسلامی گردید.

برای ساختن‏«مسجد اقصی‏»در محوطه حرم شریف بیت المقدس نیز از بعضی ازقسمتهای کلیسای یوستینیانوس استفاده و«مسجد قرطبه‏»بدون عدول از سبک و طرح‏سوری ساخته شد.شکل مسجد نیز بنابر مناطق مختلف متفاوت شد.در مصر به صورت‏مربع،در سوریه به شکل مستطیل افقی و در مراکش به صورت یک مستطیل عمودی ظاهرگردید.تنها«مسجد عمر»در بیت المقدس که در حقیقت مسجد نیست از این قاعده عدول‏کرده و به صورت یک هشت ضلعی ستاره‏وار ساخته شد.این مسجد بر گرد سنگی بر آمده از زمین بنا شده است (9) . بنابر روایات تورات این سنگ محل ذبح اسحاق و بنابربرخی روایات اسلامی محل فرود اسرای حضرت نبی(ص)در سرزمین پیامبران است.



خرید و دانلود مقاله درمورد. مسجد سمبل هنر اسلامی


تحقیق در مورد مسجد ایاصوفیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مسجد ایاصوفیه

بنای «ایا صوفیه» در میدان «سلطان احمد» استانبول در ترکیه، یکی از بزرگ‌ترین اثرهای تاریخی دوران بیزانس است و در زمان کنستانتینوس اول بنا شد که به مدت 916 سال به‌ عنوان کلیسا  و به مدت 481 سال در دوران عثمانی‌ها به‌ عنوان مسجد فعال بود. این بنای تاریخی به دستور آتاتورک در سال  1935 به موزه تبدیل و در خدمت صنعت توریسم قرار گرفت!  

 

 نامگذاریاین‌ بنا نخست‌ «مِگاله‌ اِکلسیا» - کلیسای‌ بزرگ‌ - نام‌ گرفت‌، ولى‌ بعدها به‌ «ثئاسوفیا» یعنى‌ «حکمت‌ مقدس‌» تغییر نام‌ یافت‌، اما تا سده‌ی 5 میلادی،‌ مردم‌ به‌ آن‌ «سوفیا» مى‌گفتند.رفته‌رفته‌ این‌ کلیسا به‌ سانتاسوفیا و یا سانکتا سوفیا شهرت‌ پیدا کرد که‌ به‌ همان‌ معنى‌ حکمت‌ مقدس‌ است‌ و یونانی‌ها آن‌ را «هاگیا سوفیا» یا «آگیا سوفیا» مى‌نامیدند. پس‌ از فتح‌ استانبول‌، ترک‌ها با تغییر اندکى‌ نام‌ این‌ کلیسا را «ایاصوفیه»‌ خواندند.

دوره اول: ایاصوفیه قبل از فتح‌ استانبول‌

نخستین‌ بنای‌ ایاصوفیه‌ را به‌ امپراتور کنستانتین‌ اول‌ (337م‌) نسبت‌ مى‌دهند ولى‌ در آثار مورخان‌ نزدیک‌ به‌ عصر این‌ امپراتور، به‌ چنین‌ موضوعى‌ اشاره‌ نشده‌ است‌ و بررسی‌های‌ اخیر نشان‌ مى‌دهد که‌ کلیسای‌ ایاصوفیه‌ از طرف‌ کنستانتین‌ دوم‌ (361م‌) به‌ افتخار پیروزی‌ پدرش کنستانتین‌ اول بر لیکینیوس‌ احداث‌ شده‌، و در 15 فوریه 360 برای‌ عبادت‌ عموم‌ افتتاح‌ گردیده. در 20 ژوئن‌ 404 آشوب‌ بزرگى‌ در قسطنطنیه‌ پدید آمد و بخشى‌ از ایاصوفیه‌ در حریق‌ سوخت. در نتیجه بنای ایاصوفیه مجددا به دست حکومت بعدی، ساخته و در سال 415 میلادی دوباره افتتاح شد.

ولی باز این کلیسا در حریق‌ دیگری‌ که‌ در شب‌ 13 ژانویه 532 پدید آمد به ‌دنبال یک شورش علیه دولت آتش گرفت. حدود 6 هفته‌ پس‌ از حریق‌، امپراتور یوستى‌ نیانوس‌ تصمیم‌ گرفت‌ کلیسایى‌ به‌ مراتب‌ بزرگ‌تر و باشکوه‌تر بر ویرانه‌های‌ کلیسای‌ قبلى‌ بنا کند و به‌ همین‌ سبب‌، از معماران‌ مشهور عصر خود، آنتمیوس‌ ترالسى‌ و ایسیدُروس‌ ملطى‌ خواست‌ کلیسای‌ جدید را طوری‌ بسازند که‌ در برابر آتش‌سوزی‌ و زمین‌لرزه‌ مقاوم‌ باشد. کار تعمیر در 23 فوریه 532 آغاز شد. به‌ فرمان‌ امپراتور با ارزش‌ترین‌ مصالح‌ ساختمانى‌ را از نواحى‌ مختلف‌ تهیه‌ کردند. سرانجام‌، در 27 دسامبر 537 با کار 10 هزار کارگر در طول 5 سال و تحت نظر 100 استادکار، کلیسای‌ جدید ایاصوفیه‌ طى‌ مراسم‌ باشکوهى‌ افتتاح‌ شد. ولی بر اثر زلزله در سال 588، گنبد کلیسا فرو ریخت و بالاخره در سال 563 گنبدش ساخته شد.

قابل ذکر است امپراتوران‌ بیزانس‌ در این‌ کلیسا مراسم‌ تاج‌گذاری‌ برپا مى‌کرده‌اند و به‌ سبب‌ احترامى‌ که‌ داشت‌، پناهگاه‌ مجرمان‌ نیز به‌ شمار مى‌آمده‌ است‌.

از این بنا به مدت 916 سال به‌ عنوان کلیسا استفاده می‌شد.

 

دوره دوم: ایاصوفیه‌ پس‌ از فتح‌ استانبول‌

این کلیسا چون در سال 1453 به تصرف ترکان عثمانی در آمد آثار مسیحیت آن را محو کردند و آن را به صورت مسجد در آوردند به مدت 481 سال در دوران عثمانی‌ها فعال بود. (سلطان‌ محمد در همان‌ روز فتح‌ استانبول‌ فرمان‌ تبدیل‌ کلیسای‌ ایاصوفیه‌ را به‌ مسجد صادر کرد.) و سه روز پس‌ از فتح‌ استانبول،‌ ضمن‌ برپا داشتن‌ مراسم‌ نماز جمعه‌ در ایاصوفیه،‌ به‌ امامت‌ آق‌ شمس‌الدین‌، خطبه‌ به‌ نام‌ پادشاه‌ فاتح‌ عثمانى‌ خوانده‌ شد.

(در وقف‌نامه‌های‌ فاتح‌ که‌ نسخه‌های‌ مختلف‌ آن‌ تا امروز باقى‌ مانده‌، نام‌ ایاصوفیه‌، «الجامع‌ الکبیر العتیق‌» آمده‌ است‌). این‌ اتفاق‌ در سال‌ 875 هجرى‌ (1453میلادى‌) رخ‌ داد. به دستور سلطان‌ یک‌ گلدسته‌ى‌ چوبى در قسمت‌ جنوبى‌ نیم‌ گنبد غربى‌ و نیز یک‌ محراب‌ در این‌ مسجد ساخته شد‌. بعدها در زمان‌ سلطان‌ سلیمان‌ قانونى‌، به‌ علت‌ نامناسب‌ بودن‌ نقاشی‌ها و تزیینات‌ داخل‌ ایاصوفیه‌، روی‌ آن‌ها را با گچ‌ پوشاندند.

در زمان‌ سلطان‌ بایزید دوم‌ دومین‌ مناره ایاصوفیه‌ از آجر ساخته‌ شد. و گنبد بزرگى‌ نیز بر فراز آن‌ ساخته‌ شد.

سلطان‌ سلیم‌ دوم‌ یکى‌ از پادشاهان‌ عثمانى‌ است که‌ توجه‌ و علاقه بسیاری‌ به‌ مسجد ایاصوفیه‌ نشان‌ داده. در آغاز سلطنت‌ او، بنای‌ مسجد در نتیجه‌ی عدم‌ توجه‌ وضع‌ نیمه‌ مخروبه‌ای‌ پیدا کرده‌ بود. وی‌ به‌ معمار سنان‌ دستور داد تا خرابی‌ها را تعمیر کند. خانه‌هایى‌ که‌ بنای‌ ایاصوفیه‌



خرید و دانلود تحقیق در مورد مسجد ایاصوفیه